Telegram Web Link
💥 راسل در مقاله‌ای تحت عنوان آیا خدایی هست؟

⚡️به سفارش مجله ایلوستریتد در سال ۱۹۵۲ نوشت و هرگز منتشر نشد، چنین نوشت:

💥 اگر من مدعی می‌شدم که در منظومه شمسی میان زمین و مریخ یک قوری چینی دور خورشید می‌گردد،
هیچ کس قادر نبود مدّعای مرا رد کند،
مشروط به آنکه حواسم می‌بود که در ادامه بگویم این قوری آنقدر کوچک است که حتی با قوی‌ترین تلسکوپ‌ها هم قابل رویت نیست اما اگر تا آنجا پیش می‌رفتم که می‌گفتم چون مدعای من ابطال ناپذیراست جایز نیست عقل بشر به آن شک کند،
به حق به یاوه گویی متهم می‌شدم.

با این حال، اگر وجود این قوری در کتب قدما تایید شده بود و آن را حقیقتی قدسی شمرده و هر یکشنبه در کلیسا درباره آن به وعظ می‌پرداختند
و در مدارس آن را به ذهن کودکان فرو می‌کردند،
تردید در وجود آن نشانهٔ نامتعارف بودن تلقی می‌شد و شخص شکاک را در عصر روشنگری به نزد روانپزشک و در دوره پیش از آن به دادگاه تفتیش عقاید می‌فرستادند...
انتقام قادسیه
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_هشتم ﺗﻌﺼﺐ و ﭘﺎﻓﺸﺎری ﺑﯽ‌ﺟﺎی ﻣﻔﺴﺮﯾﻦ ﻣﺴﻠﻤﺎن ﺑﺮ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن، ﮐﻼم ﺧﺪاﺳﺖ، ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪه ﮐﻪ ﺗﻔﺎﺳﯿﺮ ﻣﻔﺼﻞ اﯾﺸﺎن ﺑﻪ ﺟﺎی روﺷﻦﺗﺮ ﮐﺮدن ﻣﺘﻦ، ﺑﻪ اﺑﻬﺎم ﺑﯿﺸﺘﺮ و ﻻﭘﻮﺷﺎﻧﯽ ﻣﻨﻈﻮر ﻣﺘﻦ ﻣﻨﺠﺮ ﺷﻮد. به ﻓﺎرﺳﯽ زﺑﺎﻧﺎن ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟

#قسمت_نهم

#متن_عربى آيه: أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا
#ترجمه: آيا آفرينش شما دشوارتر است‏ يا آسمانى كه [او] آن را برپا كرده است سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه معين] درست كرد و شبش را تيره و روزش را آشكار گردانيد و پس از آن زمين را با غلتانيدن گسترد {سوره ۷۹، آیات ۲۷ الی ۳۰}
ﻣﺎ در اﯾﻦ آﯾﺎت ﺑﻪ وﺿﻮح ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ الله اﺑﺘﺪا آﺳﻤﺎن را آﻓﺮﯾﺪه و ﺳﭙﺲ زﻣﯿﻦ را ﺑﺎ ﻏﻠﻄﺎﻧﺪن و پهن كردن(!) ﺑﻮﺟﻮد آورده اﺳﺖ.
ﺻﺮف ﻧﻈﺮ از ﻏﯿﺮواﻗﻌﯽ ﺑﻮدن اﯾﻦ دﻋﻮﯾﺎت، از اﯾﻦ دو ﺷﻖ ﻣﻨﻄﻘﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﺴﺮ اﺳﺖ. ﺗﻨﺎﻗﻀﺎت ﻣﻨﻄﻘﯽ دﯾﮕﺮی ﻧﯿﺰ در ﻗﺮآن دﯾﺪه ﻣﯽﺷﻮد ﻣﺎﻧﻨﺪ اﺷﺘﺒﺎﻫﺎت در ﻣﺤﺎﺳﺒﺎت ﺳﻬﻢ ارث و ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮارد دﯾﮕﺮ ﮐﻪ ذﮐﺮ آن از ﺣﻮﺻﻠﻪ اﯾﻦ ﺑﺤﺚ ﺧﺎرج اﺳﺖ.
ﮐﯿﻬﺎن و ﺟﻬﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﷲ در ﻗﺮآن ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻣﯽﮐﺸﺪ در ﺗﻀﺎد ﮐﺎﻣﻞ ﺑﺎ داﻧﺶ و ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻠﻤﯽ ﻣﺎ از ﺟﻬﺎن اﺳﺖ.
در ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن ﺑﺎرﻫﺎ  ﻣﯽﺧﻮاﻧﯿﻢ ﮐﻪ آﺳﻤﺎن ﺳﻘﻔﯽ ﺑﺎ ﺳﺘﻮنﻫﺎي ﻧﺎﻣﺮﺋﯽ اﺳﺖ(١٣/٢ - ٣١/١٠)
ﻧﻘﺶ ﮐﻮهﻫﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﮕﺎه داﺷﺘﻦ زﻣﯿﻦ اﺳﺖ (١٦/١٥ - ٢١/١٣ - ٣١/١٠ - ٧٩/٣٢)
آﺳﻤﺎن ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﺳﻘﻒ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺘﺎرﮔﺎن ﻣﺎﻧﻨﺪ یک سقف است که ستارگان مانند چراغ هایی آویزان هستند (٤١/١٢ - ٢٥/٦١ - ٦٧/٥) و در ﺑﺎﻻي اﯾﻦ ﺳﻘﻒ الله ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن ﺑﺮ ﻋﺮش ﻧﺸﺴﺘﻪ اﺳﺖ(١٧/٩٢ - ١٠/٣ - ٢٥/٥٩)
زﻣﯿﻦ و آﺳﻤﺎن در ﺷﺶ ﯾﺎ ﻫﺸﺖ روز آﻓﺮﯾﺪه ﺷﺪه اﻧﺪ.
اﻧﺴﺎن از ﮔﻞ ﺳﻔﺎل ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه اﺳﺖ(٣٢/٧ - ٣٨/٧١ - ٢٣/١٢ - ٥٥/١٤)
و ﻧﻄﻔﻪ اﻧﺴﺎن از ﭘﺸﺖ ﻣﺮد و اﺳﺘﺨﻮان‌های میان سینه زن بسته می‌شود (٨٦/٧). داﺳﺘﺎنﻫﺎی ﺑﺎورﻧﮑﺮدﻧﯽ #ﺗﻮرات ﻧﯿﺰ در ﻗﺮآن ﺗﮑﺮار ﻣﯽﺷﻮد ﻣﺎﻧﻨﺪ آﻓﺮﯾﻨﺶ ﺟﻬﺎن در ﺷﺶ ﯾﺎ ﻫﺸﺖ روز، آﻓﺮﯾﻨﺶ اوﻟﯿﻦ زن از دﻧﺪه ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻣﺮد، ﻃﻮﻓﺎن ﻧﻮح، ﻣﻌﺠﺰات ﻣﻮﺳﯽ و ﻣﺎﻧﻨﺪ آن.
ﺑﺮ اﺳﺎس اﯾﻦ ﺗﻨﺎﻗﻀﺎت ﻣﻨﻄﻘﯽ و ﻋﺪم ﺗﻄﺎﺑﻖ آﺷﮑﺎر ﺑﺎ ﻋﻠﻢ،
ﻧﻤﯽﺗﻮان ﻓﺮض ﮐﺮد ﮐﻪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن، ﺧﺪاﯾﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ آﺳﻤﺎن و زﻣﯿﻦ را ﺧﻠﻖ ﮐﺮده اﺳﺖ. ﭼﻨﯿﻦ ﺧﺪاﯾﯽ ﺑﺎﯾﺪ اول از ﻫﻤﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آﻓﺮﯾﻨﺶ ﮐﯿﻬﺎن و اﻧﺴﺎن آﮔﺎﻫﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. اﻣﺎ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻧﺪارد ﺑﻠﮑﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ او ﺣﺘﯽ از داﻧﺶ زﻣﺎن ﺧﻮدش ﻫﻢ ﻋﻘﺐ ﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ.
۲) فرض دوم که در میان غیرمسلمانان و منتقدین محبوب است آن است که محمد متن قرآن را براي خود نوشته است.در سوره ٢٥ آیه ٥ میخوانیم:
" و گفتند افسانه هاى پیشینیان است که آنها را براى خود نوشته و صبح و شام بر او املا میشود (٥)"

ادامه دارد ...
#روشنفکر_کیست...!؟

  ایمانوئل کانت اعتقاد دارد اگر در جامعه ای گزاره غالب این باشد که "فکر نکنید اطاعت کنید" آن جامعه در دوران تاریکی به سر می برد و اگر در فردی هم این گزاره غالب باشد آن فرد در دوران کودکی به سر می برد.

گزاره ای که یک جامعه را به دوران روشنایی می برد و یک فرد را به بلوغ روانی می رساند این است که "جرات و شهامت آزاد اندیشی داشته باش".

بنابراین از نظر کانت روشنفکر بودن دو ویژگی دارد: اول علم و آگاهی و دوم شجاعت و شهامت.

کارل مانهایم اعتقاد دارد که تمام شناخت ها به ساختارهای اجتماعی وابسته هستند. از نظر او این منافع طبقات و گروه های اجتماعی است که نحوه اندیشیدن آنها را تعیین می کند بنابراین کشیش ها شبیه هم فکر می کنند، نظامیان شبیه هم و پزشکان شبیه هم. تنها افکار روشنفکران است که وابسته به شرایط و ساختارهای اجتماعی نیست. مانهایم روشنفکران را افرادی بی طبقه می دانست که اندیشه هایشان تحت تاثیر منافع طبقاتی نیست.

ادوارد سعید روشنفکر را کسی می داند که به نقد "قدرت" و "سنت" می پردازد. روشنفکر این نقد را در انظار عموم انجام می دهد بنابراین همه هستی اش را موکول به یک تشخیص انتقادی می کند. پس می توان برای روشنفکران دو ویژگی قائل شد.

اول این که تفکر نقاد در آنها فعال است. پس گرفتار تفکر عاطفی -عادتی، جوزدگی و تقلید نیستند،
دوم این که این نقد ها را با شهامت مطرح می کنند و از نگرانی در مورد حاصل عملی کار خویش فاصله گرفته اند.
@tispun98
پس هر فرد دانشمند و تحصیلکرده ای روشنفکر  محسوب نمی شود و هر جامعه ای هم که دانشگاه و دانشجو زیاد داشته باشد از دوران تاریکی به عصر خرد نقل مکان نکرده است.

اما لازم است اضافه کنیم، در هر شرایط تاریخی، ممکن است روشنفکر نمودی متفاوت داشته باشد. در یک‌جامعه با رویکرد های سیاسی و اجتماعی و...وظایف روشنفکر تغییر میکند، پس بهتر می دانم بگویم: روشنفکر مستلزم انعطاف عملکرد و اندیشه است.
خدایا تا به کی ساکت نشینم
من این ها جمله از چشم تو بینم
همه ذرّات عالم منترِ توست
تمامِ حقّه ها زیرِ سرِ توست
چرا پا توی کفش ما گذاری؟
چرا دست از سرِ ما بر نداری؟
به دستِ توست وُسع و تنگ دستی
تو عزّت بخشی و ذلّت فرستی
تو این آخوند و ملاّ آفریدی
تو تویِ چرت ما مردم دویدی
خداوندا مگر بی کار بودی
که خلق ِ مارِ در بستان نمودی؟
چرا هر جا که دَأبی زشت دیدی
برای ما مسلمانان گزیدی
میان مسیو و آقا چه فرقست
که او در ساحل این در دجله غرقست
به شرعِ احمدی پیرایه بس نیست؟
زمانِ رفتن این خار و خس نیست؟!‏
بیا از گردنِ ما زنگ وا کن
ز زیرِ بارِ خر ملا رها کن
🔻اهمیت قانون در شهریاری ایرانی

⚪️کسری (=انوشیروان) یکی از سرداران و نجباء را که بابک نام داشت به ریاست عرض سپاه گماشت و او را ترتیبی داد که در روزی معین سان دیده شود، آنگاه کرسی مناسبی ساختند و آنرا مفروش نمودند و سپاهیان باسلاح وعدت تمام رژه رفتند، در آن روز انوشیروان جزء سپاهیان نیامده بود، روز دیگر فرمانده ندا کرد که همکس باید در رژه شرکت کند ولو آنکه شخص شاه باشد، کسری لباس پوشید و تاج برسر نهاد و سلاح گرفت و رژه رفت.

⚪️پادشاه همه سلاح را تماما داشت مگر اینکه کمان او زره اضافی احتیاط نداشت، بابک اسم شاه را یادداشت کرد و گفت که باید در مراسم بعدی سلاح کامل داشته باشد والا جریمه خواهد شد. پس از آنکه رژه پایان یافت، نزد کسری رفت و عذر فراوان خواست و گفت که در حضور سپاه ناچار از این سختگیری بودم. انوشیروان او را تحسین کرد و گفت:
هرگز این امر بر من نگران نیامد، زیرا من علاقه به بهبود کار و کشور خودم دارم.

♦️پ.ن:  چنانچه می‌بینید، یکی از سرداران سپاه ایرانشهر، به خسرو انوشیروان فرمان میدهد تا در رژه نظامی شرکت کند و حتی در برابر سربازان انوشیروان را تهدید میکند که اگر در رژه بعدی قواعد رژه را رعایت نکند جریمه میشود! شگفتا که خسرو با شنیدن اینها، نه تنها او را دعوا نمیکند بلکه از فرمان‌های سردار زیردست خود پیروی می‌کند و در جواب پوزش خواهی او میگوید:
هرگز این امر بر من گران نیامد، زیرا من علاقه به بهبود کار و کشور خودم دارم.


📚بن مایه: اخبار ایران از الکامل ابن اثیر. ابن اثیر، ترجمه باستانی پاریزی (محمد ابراهیم)_تهران؛ نشر علم چاپ سوم 1386 ص97_98
در فرانسه هم نتایج انتخابات عجیبه با اینکه ملی گرایان که رسانه های گلوبال بهشون لقب راست افراطی میدن بیشترین رای بدست آوردند اما تعداد چپگراها در مجلس بسیار بیشترن و عملاً دمکراسی غربی بیشتر از هر چیزی داره غرب رو به ناکجا آباد میبره

تف بر اون روشعنفکر غربگرا و چپگرای ایرانی که سیستم پر از نقص دمکراسی غربی رو برای اداره کشور پیشنهاد میده... سیستمی که سیاست بازان مکار با باند بازی های سیاسی کشورها رو به بیراهه میکشند مخصوصا کشورهایی نظیر ایران رو که کاملاً به ویرانی خواهند کشید
کشف مجسمهٔ ۲۰۰۰ ساله در تهران

۲ قاچاقچی که قصدداشتند یک مجسمه با قدمت ۲۰۰۰ هزار سال را ۲۰ میلیارد تومان بفروشند دستگیر شدند.

این مجسمه فلزی یکی از مهمترین کشفیات در ایران است،
حلقه ازدواج در دست چپ،
جزئیات خیره کننده آناتومی و چهره،
جزیات پوشش و کلاه اشرافی،
کسی نمی داند چه مقدار از این آثار با قیمتهای پایین مستقیما به حراجیهای خصوصی در خارج از کشور انتقال یافته و هیچگاه رونمایی نخواهد شد..
طبق گفتار شیعیان این رویداد در تابستان و هوای گرم و جهنمی رخ داده ولی با مراجعه به این سایت و وارد کردن تاریخ دهم محرم سال شصت ویک هجری قمری در قسمت Islamic Calendar در می یابید که عاشورا در روز چهارشنبه بیست ویکم مهر ماه بوده است.البته بیست ویکم مهر نیز هوای کربلا آنچنان خنک نیست ولی آن تابستان جهنمی هم که شیعیان میگویند نیست. اکنون می گویند شرایط آب و هوایی هزاروچهارصد سال پیش با امروز فرق دارد. نخست اینکه در یک پریود هزار وچهارصد ساله آن تغییر آب و هوایی که در ذهن مسلمانان است نمی تواند رخ دهد و دوم اینکه اگر هم تغییری باشد مطمئنا هوا خنک تر نشده بلکه دما بالاتر هم رفته است. یعنی هزاروچهارصد سال پیش نسبت به امروز خنک تر بوده.
.
واقعا روحانیت شیعه چه ساده با دروغ های خنده دار و احمقانه به حیات خود ادامه می دهد!
.
به این روایت در مورد آب آوردن عباس در روز کربلا توجه کنید:
.
امام حسین عباس بن ابی طالب را پیش خواند و با سی سوار و بیست پیاده  فرستاد و بیست مشک همراهشان کردندکه شبانگاه برفتند و نزدیک اب رسیدند. پانصد تن از سپاهیان یزید مراقب ابگاه بودند. چون به نزدیک ابگاه رسیدند عباس گفت : امده ایم از این اب که از ان ما را بداشته اند بنوشیم گفتند بنوش نوش جانت.عباس گفت تا حسین و این گروه از یارانش که می بینی تشنه اند یک قطره نخواهم نوشید .انگاه عباس به پیادگان گفت مشکها را پر کنند پس از ان کسان نمودار شدند و درگیری اندکی شد. یاران حسین با مشکها بیامدند و اب را پیش وی بردند . (تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 3007)
.
کاملا واضح است که نه دست عباس قطع شده و نه پاش بلکه همان طور که خواندید این یزیدیان ملعون! به عباس می گویند: ((بنوش نوش جانت)) و بعد از اینکه عباس می گوید اول حسین اجازه می دهند که مشک ها را پر کنند و برای حسین ببرند
.
نکته جالب دیگر اینکه امام حسین و یارانش چنانکه در بالا گفتم برای محکم کاری یک گودال 3-4 متری هم کنده بودند:
.
بنابر روايت ابن اعثم كوفى و ابن شهرآشوب، امام حسين(عليه السلام) در جلوىِ خيمه  چاهى 3-4 متری حفر كردند. (ابن شهرآشوب، ابى جعفر رشيدالدين محمد بن على، مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 50 و ابن اعثم كوفى، ابو محمد احمد بن على، الفتوح، ص 893).
همانا الله محتاج غنیمت های جنگی است👇👇👇👇👇


وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۴۱﴾

و بدانيد كه هر چيزى را به غنيمت گرفتيد يك پنجم آن براى الله و پيامبر و براى خويشاوندان [او] و يتيمان و بينوايان و در راه‏ماندگان است اگر به الله و آنچه بر بنده خود در روز جدايى [حق از باطل] روزى كه آن دو گروه با هم روبرو شدند نازل كرديم ايمان آورده‏ ايد و الله بر هر چيزى تواناست (۴۱)
بیشتر بیمارستان‌های روانی پر از بیمارانی است که سال‌ها زیر فشار مالی بوده‌اند و این تنش، ذهن و جسم آن‌ها را از کار انداخته است. چنین برآورد کرده‌اند که نُه دهم بیماری‌هایِ انسان، ناشی از فشار و محنت و نکبت، زاییده از فقر است.

فقر سبب می‌شود زندان‌ها از دزدان و جنایتکاران پر شود. فقر انسان‌ها را به‌سوی اعتیاد و فساد و فحشا و خودکشی سوق می‌دهد. از کودکان پاک و با استعداد و باهوش، مجرم و بزهکار می‌سازد. باعث می‌شود مردم به کارهایی دست بزنند که اگر فقیر نبودند به فکرشان هم خطور نمی‌کرد.
عواقب معصیت‌بار فقر بی‌انتهاست...

#کاترین_پاندر
"دکتر #ویکتور_فرانکل " تنها کسی بود که موفق شد از زندان آشويتس در #لهستان معروف به قتلگاه آدم سوزی فرار کند ، او در نامه‌ا‌‌ی‌ خطاب به #معلمان سراسر جهان برای تمام #تاریخ اینگونه می نویسد   :

چشمان من چیزهایی دیده است که چشم هیچ انسانی نباید ببیند ، من اتاق‌های گازی را ديدم كه توسط بهترين مهندسين طراحی می‌شدند ، من پزشكـان مـاهـری را ديدم كه کودکـاني معصوم و بی‌ گناه را به راحتی مسموم میكردند ، من پرستارانی کاربلد را دیدم که انسان‌ها را با تزریق یک آمپول به قتل می‌رسانند ، من فارغ‌ التحصیلان دانشگاهی را دیدم که می‌توانستند انسان دیگری را در آتش بسوزانند و مجموع این دلایل مرا به آموزش مَشکوک کرد ، از شما تقاضا میکنم که تلاش کنید قبل از تربیت دانش‌آموزانتان به عنوان یک #دکتر یا یک #مهندس از آنها یک انسان بسازید تا روزی تبدیل به جانوران روانی دانشمند نشوند #پزشک یا مهندس شدن کار چندان دشواری نيست و هرکسی می‌تواند با چند سال تلاش به آن برسد اما به #دانش‌_آموزان خود بیاموزید که بهترین و بزرگترين ثروت هر کدام از آنها " انسانیت " است كه با هيچ مدرک تحصیلی در جهان قابل مقايسه نيست
سكس محمد با خاله اش و نقش الله به عنوان دلال محبت
(سکس محمد با محارم)



وقتي خوله بنت حكيم خاله محمد از شوهرش نزد محمد گله ميكند كه روزها روزه دارد و شبها هم به شب زنده داري مشغول است و چون به وظايف زناشويي خود عمل نميكند در خواب محتلم شده است و باعث فعاليت افكار پليد محمد و بيماري جنسي اش ميشود كه در اينجا الله به عنوان يك دلال محبت ظاهر ميشود و با نزول ايه 50 سوره احزاب اين اجازه را فقط به محمد ميدهد كه اگر هر زني خود را تقديم محمد كند و محمد هم تمايل داشته باشد ميتواند با ان زن رابطه جنسي برقرار كند و نبايد فراموش كرد كه اين لطف الهي فقط مشمول محمد ميشده است نه فرد ديگري(اين هم يك نمونه از عدل الهي است)كه عايشه تنها زن شجاع و تأثير گذار در كل تاريخ اسلام با بيان اين كلمات چهره واقعي اسلام و محمد را براي جهانيان اشكار ميكند:
كانت خوله بنت حكيم مِن اللائی وهبن انفسهن للنبی (ص) فقالت عائشه ا ما تستحیالمراه ان تهب نفسها للرجل، فلما نزلت ترجی من تشاء منهن… قلت يا رسول الله، ما ارى ربک الا يسارع فی هواک. (صحیح بخاری/ کتاب النکاح/ باب هل للمراه ان تهب نفسها لاحد/ حدیث شماره 4823).
خوله بنت حکیم از زنانی بود که جسم خودش را به پیامبر بخشید، پس عایشه گفت زن از اینکه جسم خودش را به مردی ببخشد خجالت می‌کشید پس آیه‌ 50 سوره احزاب نازل شد گفتم: ای فرستاده‌ی الله می‌بینم که پروردگارت در برآوردن خواسته‌هایت شتابان است
(صحیح بخاری/حدیث شماره 4510) (مسند احمد ابن حنبل/جلد 6/صفحه 409، حدیث شماره 27354) (تفسیر آیه 50 سوره احزاب قرطبی)

اگر فقط با اندكي عقل به اين ايه و احاديث بنگريم به راحتي پي به حقيقت وجودي الله و اسلام ننگينش خواهيم برد.
«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۗ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا»

اى پيامبر، ما براى تو آن همسرانى را كه مَهْرشان را داده‌اى حلال كرديم، و [كنيزانى‌] را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده، و دختران عمويت و دختران عمه‌هايت و دختران دايى تو و دختران خاله‌هايت كه با تو مهاجرت كرده‌اند، و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه‌] به پيامبر ببخشد-در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد. [اين ازدواج از روى بخشش‌] ويژه توست نه ديگر مؤمنان. ما نيك مى‌دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‌ايم، تا براى تو مشكلى پيش نيايد، و خدا همواره آمرزنده مهربان است.

سوره الأحزاب / آیه ۵۰ 
دوست من همه‌ی ادیان به زبان ساده از شیادی ، ترس ، طمع ، تخیل و شعرگویی تکامل یافته اند

#ادگار_آلن_پو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماله کشی آخوند برای رفتار زشت پیامبر اسلام با دختر خوانده اش فاطمه
انتقام قادسیه
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_نهم #متن_عربى آيه: أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا #ترجمه: آيا آفرينش شما دشوارتر…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟

#قسمت_دهم

با این حال، این آیه، فرضیه فوق را نه تقویت بلکه تضعیف میکند. اگر #محمد خود نویسنده یا مبدع قرآن باشد، دیگر نیازی نیست کسی بر او آنرا املا کند.
همچنین از احادیث مشخص است که محمد سواد اندکی داشته طوری که حتی در مدینه نیز براي نوشتن نیازمند کاتب بوده است. همچنین از روایات و به خصوص آیات مدنی میتوان دانست که محمد به هیچ وجه مردی حکیم و اهل علم نبوده است.
این فرضیه ضعیف است. قبول این فرضیه بدین معناست که لحن خطابی قرآن کاملا تقلیدی است و هیچ شخصیت بیرونی به جز محمد وجود نداشته است که در تولید این متن تاثیرگذار باشد. در اکثر موارد متن آیات مکی خطاب به محمد است و نه شخص دیگری.
اگر محمد نویسنده آن باشد دلیلی وجود نداشته که متن را مستقیما خطاب به مردم ننویسد (کما اینکه در آیات مدنی به کرات مومنین را خطاب قرار می دهد).
اگر به آیات مدنی دقت کنیم میبینیم که اکثر آنها خطاب به مسلمانان بوده و با عبارت «یا ایها الذین آمنو...» آغازمیشوند و یا مستقیما منافقین را خطاب قرارمی دهد.
این لحن سخن در #آیات_مکی به ندرت دیده میشود و معمولا خود محمد خطاب قرار داده میشود.
علاوه بر این، نکته دیگری که این فرضیه را تضعیف میکند، این موضوع است که در برخی موارد نویسنده (فرضی) محمد را تخطئه کرده است:
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقرآن مِن قَبْلِ أَن یقْضَى إِلَیکَ وَحْیهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا ﴿سوره ٢٠ ،آیه ١١٤﴾
#ترجمه: پس بلندمرتبه است الله فرمانرواى بر حق و در قرآن پیش از آنکه وحى آن بر تو پایان یابد شتاب مکن و بگو پروردگارا بر دانشم بیفزاى ».
إِن کَادُواْ لَیفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذِي أَوْحَینَا إِلَیکَ لِتفْتَرِي عَلَینَا غَیرَهُ وَإِذًا لاَّتَّخَذُوكَ خَلِیلًا. وَلَوْلاَ أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ کِدتَّ تَرْکَنُ إِلَیهِمْ شَیئًا قَلِیلًا. إِذًا لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَیاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَکَ عَلَینَا نَصِیرًا. ﴿سوره 17 ،آیات ٧٣ الی ٧٥﴾
#ترجمه: و چیزى نمانده بود که تو را از آنچه به سوى تو وحى کرده ايم گمراه کنند تا غیر از آن را بر ما ببندى و در آن صورت تو را به دوستى خود بگیرند.
و اگر تو را استوار نمی داشتیم قطعا نزدیک بودکمى به سوى آنان متمایل شوى. در آن صورت حتما تو را دو برابر [در] زندگى و دو برابر [پس از] مرگ [عذاب] می چشانیدیم آنگاه در برابر ما براى خود یاورى نمیافتى.»
وَمَا کُنتَ تَرْجُو أَن یلْقَى إِلَیکَ الْکِتَابُ إِلَّا رَحْمَۀً مِّن رَّبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ ظَهِیرًا لِّلْکَافِرِینَ ﴿86 ﴾وَلَا یصُدُّنَّکَ عَنْ آیاتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنزِلَتْ إِلَیکَ وَادْعُ إِلَى رَبِّکَ وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿سوره ٢٨ ،آیات ٨٦ و ٨٧﴾
#ترجمه: و تو امیدوار نبودى که بر تو کتاب القا شود بلکه این رحمتى از پروردگار تو بود پس تو هرگز پشتیبان کافران مباش.
و البته نباید تو را از آیات الله بعد از آنکه بر تو نازل شده است باز دارند و به سوى پروردگارت دعوت کن و زنهار از مشرکان مباش.»
اگر محمد نویسنده باشد و آنرا طوری نوشته باشد که گویی از طرف یک خدا و خطاب به خودش نوشته شده است، دور از ذهن است که در متن، علیه خود سخن بگوید یا خودش را تهدید و تخطئه کند (البته کاملا ناممکن نیست).
در هر حال، دلیلی در دست نداريم که این فرضیه را در مورد آیات مکی (و نه مدنی) بپذیرم.

ادامه دارد ...
#نسل_کشی #اعراب درشهرتمیشه (حوالی گرگان امروزی ) به فرماندهی کل: سعید بن عاص ودرحضور سران سپاه ازجمله#حسین_بن_علی #حسن_بن_علی #عبد_الله _زبیر#عبد_الله پسرعمر.
.
.
تاریخ طبری جلدپنجم ص٢١١٦
.
سند دوم:کتاب فتوح البدان_بلاذری ص٣٠٣
.
اما آقا وخانم ایرانی ؛هموطن من درسال سی ام هجری قمری یعنی بعد ازهفت سال ازخلافت #عثمان ؛یک لشکر به فرماندهی سعید بن عاص ازسوی کوفه به طبرستان برای سرکوبی ایرانیان فرستاده میشود.که حضورپسران علی درتمام کتاب های سنی وشیعه نقل شده .
این سپاه با مقاومت شدید ایرانیان وقلعه ناکام میماند بنابراین سپاه اعراب شهر رامحاصره میکنند وراه آب وغذا مسدود میکنن. تا مردم مجبور کنن دروازه های شهر رابازکنن .
سعید بن عاص رو به ایرانیان میگوید اگرتسلیم شوید من با شما صلح میکنم وکاری به مردم شهرندارم.اما پس از امضای صلح ؛اعراب تمام مردم شهر طبرستان بیرحمانه تکه تکه کردن .
.
.کتاب زندگانی امام حسین_زین العابدین رهنما_جلداول_فصل بیست ونهم_ص١٨٣
مینویسد:اریب نامزد یزید ومعشوقه حسین:او( یعنی حسین )از شجاعت وجنگ دلاورانه اش با ایران(منظور تمیشه ) وآفریقا زبان زد بودبرای من ازانجا غنیمت جنگی هم اورد.
2024/09/29 23:25:05
Back to Top
HTML Embed Code: