انتقام قادسیه
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟ #قسمت_ششم ▪️پراکندگی متن قرآن پیش از آغاز باید چند نکته را درباره قرآن بیان کرد. #اول از همه، قرآن را نباید کتابی یکپارچه و منسجم دانست. قرآن در واقع مجموعهای از نوشتههای پراکنده است که بنا به احادیث رسمی…
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟
#قسمت_هفتم
ﻣﺸﮑﻞ دﯾﮕﺮ ﺑﺮ ﺳﺮ راه ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻗﺮآن، ﻋﺪم اﺷﺎره ﺑﻪ زﻣﯿﻨﻪ ﻣﺘﻦ و ﻣﻮﺿﻮع ﺻﺤﺒﺖ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻧﺪرت اﺷﺎرهای ﺑﻪ اﺳﺎﻣﯽﺧﺎص، ﻧﺎم ﻣﮑﺎنﻫﺎ و زﻣﺎن ﺣﻮادث ﻣﯽﺷﻮد. در ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮارد ﻣﻌﻠﻮم ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺳﺨﻦ از ﭼﻪ ﮐﺴﯽ و ﺧﻄﺎب ﺑﻪ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ، ﻣﻔﺴﺮﯾﻦ ﺑﺮای درک ﻣﺘﻦ، ﺑﻪ اﺣﺎدﯾﺚ ﻣﺘﻮﺳﻞ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و ﺑﻪ اﺻﻄﻼح ﺑﺮای ﺑﺮﺧﯽ آﯾﺎتﺷﺎن ﻧﺰول ﻗﺎﺋﻞ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.
ﺑﺎ اﯾﻦ ﺣﺎل، اﮐﺜﺮ اﺣﺎدﯾﺚ "در ﺻﻮرﺗﯿﮑﻪ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﻗﻠﻤﺪاد ﺷﻮﻧﺪ" ﺗﻨﻬﺎ آﯾﺎت ﻣﺪﻧﯽ را ﺗﻮﺿﯿﺢ ﻣﯽدﻫﻨﺪ و در ﺗﻮﺿﯿﺢ آﯾﺎت ﻣﮑﯽ ﺳﺎﮐﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺻﺤﺒﺖ ﻧﺎﮔﻬﺎن ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﺑﺪون ﻣﻘﺪﻣﻪ از ﯾﮏ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع دﯾﮕﺮی ﻣﯽرود.
ﺿﻤﺎﯾﺮ ﻧﯿﺰ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ. الله ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ اول ﺷﺨﺺ ﺟﻤﻊ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽﺷﻮد و ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺳﻮم ﺷﺨﺺﻣﻔﺮد. ﮔﺎﻫﯽ اول ﺷﺨﺺ ﺟﻤﻊ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﻧﻪ الله:
وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا ﴿۶۴﴾
#ترجمه: و [ما فرشتگان] جز به فرمان پروردگارت نازل نمى شويم آنچه پيش روى ما و آنچه پشت سر ما و آنچه ميان اين دو است [همه] به او اختصاص دارد و پروردگارت هرگز فراموشكار نبوده است "سوره ۱۹ آیه ۶۴" (ﺗﺮﺟﻤﻪ #ﻓﻮﻻدوﻧﺪ) اﯾﻨﮑﻪ ﺿﻤﯿﺮ ﺟﻤﻊ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن ﺑﺎﺷﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺣﺪس ﻣﺘﺮﺟﻢ اﺳﺖ. در ﻫﺮ ﺣﺎل ﻣﺸﺨﺺ اﺳﺖ ﮐﻪ در اﯾﻨﺠﺎ ﺿﻤﯿﺮ ﺟﻤﻊ الله ﻧﯿﺴﺖ
در ﻧﻬﺎﯾﺖ، در ﻗﺮآن ﮐﻠﻤﺎﺗﯽ دﯾﺪه ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ رﯾﺸﻪ ﻋﺮﺑﯽ ﻧﺪارﻧﺪ و ﺣﺘﯽ ﻣﻔﺴﺮﯾﻦ اﺳﻼﻣﯽ ﻧﯿﺰ ﻣﻌﻨﺎی واﻗﻌﯽ آﻧﺮا ﻧﻤﯽداﻧﻨﺪ و ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺣﺪس و ﮔﻤﺎن ﺑﺴﻨﺪه ﮐﺮده اﻧﺪ. ﺣﺘﯽ اﺳﻢ ﻓﻌﻠﯽ ﻗﺮآن در زﺑﺎن ﻋﺮﺑﯽ ﭘﯿﺶ از اﺳﻼم اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﯽﺷﺪه اﺳﺖ. رﯾﺸﻪ اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ اﯾﻦ ﮐﻠﻤﻪ، واژه مسیحی سوری قریانی qiryani به معنای خواندن از یک ﻣﮑﺘﻮب در ﻫﻨﮕﺎم ﻣﻮﻋﻈﻪ اﺳﺖ.
ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﻣﺴﯿﺤﯿﺎن ﺳﻮری "ﺑﻼد ﺷﺎم" ﺑﻮدﻧﺪ ﮐﻪ از واژه ﻗﺮآن ﯾﺎ ﻗﺮﯾﺎن، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻌﺎدﻟﯽ ﺑﺮای ﻣﻮﻋﻈﻪﻫﺎ و ﺧﻄﺎﺑﻪﻫﺎﯾﺸﺎن اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽﮐﺮدﻧﺪ. ﻣﺜﺎل دﯾﮕﺮ ﮐﻠﻤﻪ #اﻟﯿﺎس در سورههای ۶:۸۵ و ۳۷:۱۲۳ است که منظور همان پیامبر Elijah است ﮐﻠﻤﻪ ﻋﺒﺮی اﯾﻦ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻣﺸﺘﻖ ﻧﺸﺪه اﺳﺖ ﺑﻠﮑﻪ از ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺳﻮری و ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ اﯾﻦ ﻧﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ "اﻣﺮی ﮐﻪ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن رﯾﺸﻪﻫﺎی ﺳﺮﯾﺎﻧﯽ دارد." ﻫﻤﯿﻦ ﮔﻔﺘﻪ در ﻣﻮرد ﮐﻠﻤﻪ #ﯾﻮﻧﺲ ﺻﺎدق اﺳﺖ ﮐﻪ در زﺑﺎن ﻋﺒﺮی Yonah تلفظ میشود اﻣﺎ در ﺗﺮﺟﻤﻪ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﻋﻬﺪ ﻋﺘﯿﻖ، ﯾﻮنس است.
ﺑﺴﯿﺎری از ﮐﻠﻤﺎت ﻣﺎﻧﻨﺪ #ﮐﻮﺛﺮ، #زﺑﺎﻧﯿﻪ، #ﺣﻮر_اﻟﻌﯿﻦ ﻧﯿﺰ در ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن رﯾﺸﻪ ﻋﺮﺑﯽ ﻧﺪارﻧﺪ و ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺣﺪس و ﮔﻤﺎن ﺑﻪ آن ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ را ﻧﺴﺒﺖ داده اﻧﺪ.
ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻣﺤﺘﻮاﯾﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﺴﯿﺎری از آﯾﺎت ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن در ﺗﻀﺎد ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ اﺳﺖ "در اداﻣﻪ، ﻣﻮارد ﺑﺴﯿﺎری ذﮐﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ" ﻟﺤﻦ و ﻣﺤﺘﻮای آﯾﺎت ﻣﮑﯽ ﮐﺎﻣﻼ ﻣﺘﻔﺎوت از آﯾﺎت ﻣﺪﻧﯽ اﺳﺖ و ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﺘﻮان ﺗﺼﻮر ﮐﺮد ﮐﻪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﯾﺎ ﮔﻮﯾﻨﺪه اﯾﻦ آﯾﺎت ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ. ﺗﻤﺎﻣﯽ اﯾﻦ ﻣﻮارد ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن ﺑﺮﺧﻼف ﻧﻈﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن، ﻧﻪ ﻓﺼﯿﺢ اﺳﺖ و ﻧﻪ ﭘﺮﻣﻌﻨﯽ، ﺑﻠﮑﻪ ﮔﻨﮓ، ﭘﺮاﮐﻨﺪه و ﮔﺎﻫﯽ ﺑﯽﻣﻌﻨﺎ و ﻣﺘﻨﺎﻗﺾﻧﻤﺎﺳﺖ.
ادامه دارد ...
#قسمت_هفتم
ﻣﺸﮑﻞ دﯾﮕﺮ ﺑﺮ ﺳﺮ راه ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻗﺮآن، ﻋﺪم اﺷﺎره ﺑﻪ زﻣﯿﻨﻪ ﻣﺘﻦ و ﻣﻮﺿﻮع ﺻﺤﺒﺖ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻧﺪرت اﺷﺎرهای ﺑﻪ اﺳﺎﻣﯽﺧﺎص، ﻧﺎم ﻣﮑﺎنﻫﺎ و زﻣﺎن ﺣﻮادث ﻣﯽﺷﻮد. در ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮارد ﻣﻌﻠﻮم ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺳﺨﻦ از ﭼﻪ ﮐﺴﯽ و ﺧﻄﺎب ﺑﻪ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ، ﻣﻔﺴﺮﯾﻦ ﺑﺮای درک ﻣﺘﻦ، ﺑﻪ اﺣﺎدﯾﺚ ﻣﺘﻮﺳﻞ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و ﺑﻪ اﺻﻄﻼح ﺑﺮای ﺑﺮﺧﯽ آﯾﺎتﺷﺎن ﻧﺰول ﻗﺎﺋﻞ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.
ﺑﺎ اﯾﻦ ﺣﺎل، اﮐﺜﺮ اﺣﺎدﯾﺚ "در ﺻﻮرﺗﯿﮑﻪ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﻗﻠﻤﺪاد ﺷﻮﻧﺪ" ﺗﻨﻬﺎ آﯾﺎت ﻣﺪﻧﯽ را ﺗﻮﺿﯿﺢ ﻣﯽدﻫﻨﺪ و در ﺗﻮﺿﯿﺢ آﯾﺎت ﻣﮑﯽ ﺳﺎﮐﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺻﺤﺒﺖ ﻧﺎﮔﻬﺎن ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﺑﺪون ﻣﻘﺪﻣﻪ از ﯾﮏ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع دﯾﮕﺮی ﻣﯽرود.
ﺿﻤﺎﯾﺮ ﻧﯿﺰ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ. الله ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ اول ﺷﺨﺺ ﺟﻤﻊ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽﺷﻮد و ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺳﻮم ﺷﺨﺺﻣﻔﺮد. ﮔﺎﻫﯽ اول ﺷﺨﺺ ﺟﻤﻊ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﻧﻪ الله:
وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا ﴿۶۴﴾
#ترجمه: و [ما فرشتگان] جز به فرمان پروردگارت نازل نمى شويم آنچه پيش روى ما و آنچه پشت سر ما و آنچه ميان اين دو است [همه] به او اختصاص دارد و پروردگارت هرگز فراموشكار نبوده است "سوره ۱۹ آیه ۶۴" (ﺗﺮﺟﻤﻪ #ﻓﻮﻻدوﻧﺪ) اﯾﻨﮑﻪ ﺿﻤﯿﺮ ﺟﻤﻊ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن ﺑﺎﺷﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺣﺪس ﻣﺘﺮﺟﻢ اﺳﺖ. در ﻫﺮ ﺣﺎل ﻣﺸﺨﺺ اﺳﺖ ﮐﻪ در اﯾﻨﺠﺎ ﺿﻤﯿﺮ ﺟﻤﻊ الله ﻧﯿﺴﺖ
در ﻧﻬﺎﯾﺖ، در ﻗﺮآن ﮐﻠﻤﺎﺗﯽ دﯾﺪه ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ رﯾﺸﻪ ﻋﺮﺑﯽ ﻧﺪارﻧﺪ و ﺣﺘﯽ ﻣﻔﺴﺮﯾﻦ اﺳﻼﻣﯽ ﻧﯿﺰ ﻣﻌﻨﺎی واﻗﻌﯽ آﻧﺮا ﻧﻤﯽداﻧﻨﺪ و ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺣﺪس و ﮔﻤﺎن ﺑﺴﻨﺪه ﮐﺮده اﻧﺪ. ﺣﺘﯽ اﺳﻢ ﻓﻌﻠﯽ ﻗﺮآن در زﺑﺎن ﻋﺮﺑﯽ ﭘﯿﺶ از اﺳﻼم اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﯽﺷﺪه اﺳﺖ. رﯾﺸﻪ اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ اﯾﻦ ﮐﻠﻤﻪ، واژه مسیحی سوری قریانی qiryani به معنای خواندن از یک ﻣﮑﺘﻮب در ﻫﻨﮕﺎم ﻣﻮﻋﻈﻪ اﺳﺖ.
ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﻣﺴﯿﺤﯿﺎن ﺳﻮری "ﺑﻼد ﺷﺎم" ﺑﻮدﻧﺪ ﮐﻪ از واژه ﻗﺮآن ﯾﺎ ﻗﺮﯾﺎن، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻌﺎدﻟﯽ ﺑﺮای ﻣﻮﻋﻈﻪﻫﺎ و ﺧﻄﺎﺑﻪﻫﺎﯾﺸﺎن اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽﮐﺮدﻧﺪ. ﻣﺜﺎل دﯾﮕﺮ ﮐﻠﻤﻪ #اﻟﯿﺎس در سورههای ۶:۸۵ و ۳۷:۱۲۳ است که منظور همان پیامبر Elijah است ﮐﻠﻤﻪ ﻋﺒﺮی اﯾﻦ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻣﺸﺘﻖ ﻧﺸﺪه اﺳﺖ ﺑﻠﮑﻪ از ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺳﻮری و ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ اﯾﻦ ﻧﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ "اﻣﺮی ﮐﻪ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن رﯾﺸﻪﻫﺎی ﺳﺮﯾﺎﻧﯽ دارد." ﻫﻤﯿﻦ ﮔﻔﺘﻪ در ﻣﻮرد ﮐﻠﻤﻪ #ﯾﻮﻧﺲ ﺻﺎدق اﺳﺖ ﮐﻪ در زﺑﺎن ﻋﺒﺮی Yonah تلفظ میشود اﻣﺎ در ﺗﺮﺟﻤﻪ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﻋﻬﺪ ﻋﺘﯿﻖ، ﯾﻮنس است.
ﺑﺴﯿﺎری از ﮐﻠﻤﺎت ﻣﺎﻧﻨﺪ #ﮐﻮﺛﺮ، #زﺑﺎﻧﯿﻪ، #ﺣﻮر_اﻟﻌﯿﻦ ﻧﯿﺰ در ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن رﯾﺸﻪ ﻋﺮﺑﯽ ﻧﺪارﻧﺪ و ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺣﺪس و ﮔﻤﺎن ﺑﻪ آن ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ را ﻧﺴﺒﺖ داده اﻧﺪ.
ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻣﺤﺘﻮاﯾﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﺴﯿﺎری از آﯾﺎت ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن در ﺗﻀﺎد ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ اﺳﺖ "در اداﻣﻪ، ﻣﻮارد ﺑﺴﯿﺎری ذﮐﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ" ﻟﺤﻦ و ﻣﺤﺘﻮای آﯾﺎت ﻣﮑﯽ ﮐﺎﻣﻼ ﻣﺘﻔﺎوت از آﯾﺎت ﻣﺪﻧﯽ اﺳﺖ و ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﺘﻮان ﺗﺼﻮر ﮐﺮد ﮐﻪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﯾﺎ ﮔﻮﯾﻨﺪه اﯾﻦ آﯾﺎت ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ. ﺗﻤﺎﻣﯽ اﯾﻦ ﻣﻮارد ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن ﺑﺮﺧﻼف ﻧﻈﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن، ﻧﻪ ﻓﺼﯿﺢ اﺳﺖ و ﻧﻪ ﭘﺮﻣﻌﻨﯽ، ﺑﻠﮑﻪ ﮔﻨﮓ، ﭘﺮاﮐﻨﺪه و ﮔﺎﻫﯽ ﺑﯽﻣﻌﻨﺎ و ﻣﺘﻨﺎﻗﺾﻧﻤﺎﺳﺖ.
ادامه دارد ...
گوشهایت را میگیری
چشمهایت را میبندی
زبانت را گاز میگیری
اما حریف افکارت نخواهی شد
و چقدر دردناک است درد فهمیدن...
#فریدریش_هگل
چشمهایت را میبندی
زبانت را گاز میگیری
اما حریف افکارت نخواهی شد
و چقدر دردناک است درد فهمیدن...
#فریدریش_هگل
نیکی وبدی در #شاهنامه
نباشد همی نیک و بد پایدار
همان به که نیکی بود یادگار
دراز است دست فلک بر بدی
همه نیکویی کن اگر بخردی
چو نیکی کنی، نیکی آید برت
بدی را بدی باشد اندرخورت
چو نیکی نمایدت کیهانخدای
تو با هر کسی نیز، نیکی نمای
مکن بد، که بینی به فرجام بد
ز بد گردد اندر جهان، نام بد
به نیکی بباید تن آراستن
که نیکی نشاید ز کس خواستن
وگر بد کنی، جز بدی ندروی
شبی در جهان شادمان نغنوی
نباشد همی نیک و بد پایدار
همان به که نیکی بود یادگار
دراز است دست فلک بر بدی
همه نیکویی کن اگر بخردی
چو نیکی کنی، نیکی آید برت
بدی را بدی باشد اندرخورت
چو نیکی نمایدت کیهانخدای
تو با هر کسی نیز، نیکی نمای
مکن بد، که بینی به فرجام بد
ز بد گردد اندر جهان، نام بد
به نیکی بباید تن آراستن
که نیکی نشاید ز کس خواستن
وگر بد کنی، جز بدی ندروی
شبی در جهان شادمان نغنوی
⚜سنتهای تاریخنگاری ایرانی و بازگو کردن شخصیت اسکندر مقدونی
در ایران دو سنت متفاوت در مورد اسکندر با یکدیگر برخورد دارند، یکی که داستان اسکندر (اسکندرنامه) آن را رقم زده است، اسکندر را همچون شاهزاده ای ایرانی و شاهی توانا و مسلمان، فرزانهای و حتا پیامبری معرفی میکند. سنت دیگر برعکس، او را تجسم شر و همچون دست راست ابلیس و مردی که بدبختی و ویرانی به ایرانشهر آورد میداند، کسی عملا همچون هیچکس دیگر. سنت اول که در آثار شاعران، نویسندگان و تاریخنگاران مسلمان دیده میشود تضادی آشکار با سنت دوم که ویژه ادبیات پهلوی و اساس آموزشی و مذهبی است دارد. چهره دوم اسکندر جزو خداینامک است. در این سنت دوم، اسکندر، دست به کشتن دارا آخرین شاه کیانی میزند، یا دست کم باعث قتل او می شود. بعلاوه از آن رو ملعون و نفرین شده است که بسیاری از اعضای طبقه اشراف ایران و بسیاری روحانیان و دانشمندان را کشته و آتشگاههای متعددی را ویران کرده یا آتش آنها را خاموش ساخته، دژها و شهرهایی را از روی زمین برانداخته، کتابهای مقدس را سوزانده و غارت کرده و سرزمین امپراتوری را میان شاهان کوچک و ناتوان تقسیم کرده و آنها را به جنگ با هم واداشته است. بیگمان، این دو سنت، دست کم از پایان دوره ساسانی که نسخهای از اسکندرنامه به فارسی میانه ترجمه شد با هم در تعارض و رقابت بودهاند.
📚بن مایه: ایرانیان، یونانیان و رومیان. یوزف ویسهوفر، ترجمه جمشید ارجمند_تهران؛ فرزان روز چاپ دوم 1397 ص114
در ایران دو سنت متفاوت در مورد اسکندر با یکدیگر برخورد دارند، یکی که داستان اسکندر (اسکندرنامه) آن را رقم زده است، اسکندر را همچون شاهزاده ای ایرانی و شاهی توانا و مسلمان، فرزانهای و حتا پیامبری معرفی میکند. سنت دیگر برعکس، او را تجسم شر و همچون دست راست ابلیس و مردی که بدبختی و ویرانی به ایرانشهر آورد میداند، کسی عملا همچون هیچکس دیگر. سنت اول که در آثار شاعران، نویسندگان و تاریخنگاران مسلمان دیده میشود تضادی آشکار با سنت دوم که ویژه ادبیات پهلوی و اساس آموزشی و مذهبی است دارد. چهره دوم اسکندر جزو خداینامک است. در این سنت دوم، اسکندر، دست به کشتن دارا آخرین شاه کیانی میزند، یا دست کم باعث قتل او می شود. بعلاوه از آن رو ملعون و نفرین شده است که بسیاری از اعضای طبقه اشراف ایران و بسیاری روحانیان و دانشمندان را کشته و آتشگاههای متعددی را ویران کرده یا آتش آنها را خاموش ساخته، دژها و شهرهایی را از روی زمین برانداخته، کتابهای مقدس را سوزانده و غارت کرده و سرزمین امپراتوری را میان شاهان کوچک و ناتوان تقسیم کرده و آنها را به جنگ با هم واداشته است. بیگمان، این دو سنت، دست کم از پایان دوره ساسانی که نسخهای از اسکندرنامه به فارسی میانه ترجمه شد با هم در تعارض و رقابت بودهاند.
📚بن مایه: ایرانیان، یونانیان و رومیان. یوزف ویسهوفر، ترجمه جمشید ارجمند_تهران؛ فرزان روز چاپ دوم 1397 ص114
انتقام قادسیه
⚜سنتهای تاریخنگاری ایرانی و بازگو کردن شخصیت اسکندر مقدونی در ایران دو سنت متفاوت در مورد اسکندر با یکدیگر برخورد دارند، یکی که داستان اسکندر (اسکندرنامه) آن را رقم زده است، اسکندر را همچون شاهزاده ای ایرانی و شاهی توانا و مسلمان، فرزانهای و حتا پیامبری…
درباره تاریخ اسلام ننگین در ایران هم همینگونه است، تمام نویسندگان اسلامگرا و چپگرا با تحریف تاریخ هر آنچه نوشتن بر ضد ایران و به نفع اسلام بوده...
ملونی نخست وزیر ایتالیا
در نخستین موضعگیری خود پس از انتخابات فرانسه ضمن تبریک به مارین لوپن و حزب راستگرای اجتماع ملی گفت: «تلاش برای شیطانسازی و به حاشیه راندن افرادی که به چپها رای نمیدهند، تلهای است که روز به روز افراد کمتری در آن میافتند.»
چپهای ضد بشریت برای ترساندن مردم از رای دادن به مخالفان خود از کلیدواژه راست افراطی استفاده میکنند
جالب اینکه انگلها و تروریستهای ۵۷تی که فتنه ۵۷ را با تکه تکه کردن نظامیان، بمبگذاری، ترور و سوزاندن مردم در سینماها به ثمر رساندند این روزها با حضور در فاضلابهای اینترنشنال و بی بی سی به هواداران سامانه پادشاهی میگویند راست افراطی!!
در نخستین موضعگیری خود پس از انتخابات فرانسه ضمن تبریک به مارین لوپن و حزب راستگرای اجتماع ملی گفت: «تلاش برای شیطانسازی و به حاشیه راندن افرادی که به چپها رای نمیدهند، تلهای است که روز به روز افراد کمتری در آن میافتند.»
چپهای ضد بشریت برای ترساندن مردم از رای دادن به مخالفان خود از کلیدواژه راست افراطی استفاده میکنند
جالب اینکه انگلها و تروریستهای ۵۷تی که فتنه ۵۷ را با تکه تکه کردن نظامیان، بمبگذاری، ترور و سوزاندن مردم در سینماها به ثمر رساندند این روزها با حضور در فاضلابهای اینترنشنال و بی بی سی به هواداران سامانه پادشاهی میگویند راست افراطی!!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تفاوت اصلاح طلب و اصولگرا در اینکه اصولگراها ظاهر و باطن شون یکیه ولی اصلاح طلبان دزد فریبکارن ریاکارن کلاهبردارن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این پان تورک احمق میخواد تحریم ها رو برداره و...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسعود پزشکیان:
معاینه زنان از نظر اعتقادی برای من قابل قبول نبود، نمیتونم بگم چی کار میکردیم ما، بخش زنان دانشکده پزشکی را چون با اعتقاداتمان جور نبود تعطیل کردیم، آمدند ما را بردن پیش امام جمعه آیتالله ملکوتی، ایشان گفت مشکلی ندارد اما من کوتاه نیامدم.
@tispun98
تف بر اون بی شرف مکاری که میگه به این رای بدین چون جلیلی واپسگراتره
معاینه زنان از نظر اعتقادی برای من قابل قبول نبود، نمیتونم بگم چی کار میکردیم ما، بخش زنان دانشکده پزشکی را چون با اعتقاداتمان جور نبود تعطیل کردیم، آمدند ما را بردن پیش امام جمعه آیتالله ملکوتی، ایشان گفت مشکلی ندارد اما من کوتاه نیامدم.
@tispun98
تف بر اون بی شرف مکاری که میگه به این رای بدین چون جلیلی واپسگراتره
🚨نظرسنجی جدید برای انتخابات ریاست جمهوری از طریق CNN:
🔵 میشل اوباما 50 درصد
🔴ترامپ 39 درصد
از همین حالا رسانه های غربی گلوبال دارن افکار عمومی رو آماده میکنن که کم کم بپذیرن جایگزین برای بایدن آماده شده...
گلوبال ها، چپ ها، لیبرال ها... اجازه نمیدن ملی گرایان قدرت بدست بگیرن هرچند ترامپ رو نمیشه ملی گرا دونست... سرانجام هم مثل دوره قبل ترامپ مجبور به کناره گیری خواهد شد اینا همه سیاستمدار هستند سیاستمدار هم کارش فریب دادن مردمه
🔵 میشل اوباما 50 درصد
🔴ترامپ 39 درصد
از همین حالا رسانه های غربی گلوبال دارن افکار عمومی رو آماده میکنن که کم کم بپذیرن جایگزین برای بایدن آماده شده...
گلوبال ها، چپ ها، لیبرال ها... اجازه نمیدن ملی گرایان قدرت بدست بگیرن هرچند ترامپ رو نمیشه ملی گرا دونست... سرانجام هم مثل دوره قبل ترامپ مجبور به کناره گیری خواهد شد اینا همه سیاستمدار هستند سیاستمدار هم کارش فریب دادن مردمه
نوره (واجبی)کشیدن امام حسین
چون به حسین نزدیک شدند، فرمود که برای او سراپرده ای برافراشتند،آنگاه فرمان داد که اندازه ای مشک آوردند و در جامی بزرگ با آب در آمیختند. در این هنگام حسین به درون شد و نوره مالید و سر و تن بشست و بر سراسر پیگر نازنین گلاب افشاند و شادان و چابک و دمان و آراسته بیرون آمد. عبدالرحمن بن عبد ریه و بریر بن خضیر همدانی بر در سراپرده ایستاده و هریکی کوشیدند که پس از حسین، او به درون رود و خود را بپیراید و بیاراید. بیر به شوخیگری با عبدالرحمن پرداخت. عبدالرحمن گفت: به خدا سوگند که این نه هنگام کار یاوه است. بریر گفت: مردمان من میدانند که من در جوانی و پیری به کار یاوه گرایشی نداشته ام، ولی از آنچه بر سرمان خواهد آمد، شاد و مژده یاب هستم. به خدا میان ما با دخترکان زیبای فراخ چشم بهشتی جز همین به جای نمانده است که ایشان با شمشیرهایشان بر ما تازند و آنگاه ما یکراست به آغوش آنان بال کشیم. چون حسین بپرداخت، این دو به درون رفتند.
.
تاریخ کامل، عزالدین ابن اثیر، برگردان دکتر سید حسین روحانی، انتشارات اساطیر، تهران 1382،پوشینه پنجم برگ 2235
.
منبعی دیگر:
هنگامى كه روز عاشورا فرا رسيد، امام حسين عليه السّلام صبح زود،دستور داد خيمهاى برپا كردند، و ظرف بزرگى در ميان خيمه نهادند و در ميان آن ظرف مشك فراوان بود، و در كنار آن (يا در داخل آن) نوره نهادند، آنگاه امام حسين عليه السّلام براى تنظيف به درون خيمه رفت.
روايت شده: برير بن خضير همدانى، و عبد الرّحمن بن عبد ربّه انصارى بر در خيمه ايستادند تا بعد از امام عليه السّلام براى تنظيف داخل خيمه شوند، در اين هنگام برير با عبد الرّحمن شوخى مىكرد و مىخنديد.
عبد الرّحمن به او گفت: «اى برير! آيا مىخندى؟ اكنون وقت خنده و شوخى نيست.» برير جواب داد: «بستگانم مىدانند كه من نه در جوانى و نه در پيرى اهل شوخى و بيهوده گويى نبوده و نيستم، امّا اكنون كه شوخى كردم به خاطر شادى بسيار است كه در پيش داريم، سوگند به خدا فاصله ما با معانقه با حوريان بهشتى، جز ساعتى نيست كه ما در اين ساعت با اين دشمنان بجنگيم و كشته شويم.»
.
غم نامه كربلا (ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف)، سيد على بن موسى بن طاووس (م 664 هجری)، مترجم: محمد محمدى اشتهاردى، تهران، نشر مطهر، چ اول:1377 ش. ص:119
.
این هم منبع سوم:
.
پیش از شروع جنگ در کریلا امام حسین فرمودند خیمه ای به پا کنند انگاه امام حسین وارد خیمه شد و نوره کشید (نوره کشیدن یعنی اصلاح موهای زائد بدن)
.
(تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 3021)
اون بی آبی و تشنه لبی همش دروغه
چون به حسین نزدیک شدند، فرمود که برای او سراپرده ای برافراشتند،آنگاه فرمان داد که اندازه ای مشک آوردند و در جامی بزرگ با آب در آمیختند. در این هنگام حسین به درون شد و نوره مالید و سر و تن بشست و بر سراسر پیگر نازنین گلاب افشاند و شادان و چابک و دمان و آراسته بیرون آمد. عبدالرحمن بن عبد ریه و بریر بن خضیر همدانی بر در سراپرده ایستاده و هریکی کوشیدند که پس از حسین، او به درون رود و خود را بپیراید و بیاراید. بیر به شوخیگری با عبدالرحمن پرداخت. عبدالرحمن گفت: به خدا سوگند که این نه هنگام کار یاوه است. بریر گفت: مردمان من میدانند که من در جوانی و پیری به کار یاوه گرایشی نداشته ام، ولی از آنچه بر سرمان خواهد آمد، شاد و مژده یاب هستم. به خدا میان ما با دخترکان زیبای فراخ چشم بهشتی جز همین به جای نمانده است که ایشان با شمشیرهایشان بر ما تازند و آنگاه ما یکراست به آغوش آنان بال کشیم. چون حسین بپرداخت، این دو به درون رفتند.
.
تاریخ کامل، عزالدین ابن اثیر، برگردان دکتر سید حسین روحانی، انتشارات اساطیر، تهران 1382،پوشینه پنجم برگ 2235
.
منبعی دیگر:
هنگامى كه روز عاشورا فرا رسيد، امام حسين عليه السّلام صبح زود،دستور داد خيمهاى برپا كردند، و ظرف بزرگى در ميان خيمه نهادند و در ميان آن ظرف مشك فراوان بود، و در كنار آن (يا در داخل آن) نوره نهادند، آنگاه امام حسين عليه السّلام براى تنظيف به درون خيمه رفت.
روايت شده: برير بن خضير همدانى، و عبد الرّحمن بن عبد ربّه انصارى بر در خيمه ايستادند تا بعد از امام عليه السّلام براى تنظيف داخل خيمه شوند، در اين هنگام برير با عبد الرّحمن شوخى مىكرد و مىخنديد.
عبد الرّحمن به او گفت: «اى برير! آيا مىخندى؟ اكنون وقت خنده و شوخى نيست.» برير جواب داد: «بستگانم مىدانند كه من نه در جوانى و نه در پيرى اهل شوخى و بيهوده گويى نبوده و نيستم، امّا اكنون كه شوخى كردم به خاطر شادى بسيار است كه در پيش داريم، سوگند به خدا فاصله ما با معانقه با حوريان بهشتى، جز ساعتى نيست كه ما در اين ساعت با اين دشمنان بجنگيم و كشته شويم.»
.
غم نامه كربلا (ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف)، سيد على بن موسى بن طاووس (م 664 هجری)، مترجم: محمد محمدى اشتهاردى، تهران، نشر مطهر، چ اول:1377 ش. ص:119
.
این هم منبع سوم:
.
پیش از شروع جنگ در کریلا امام حسین فرمودند خیمه ای به پا کنند انگاه امام حسین وارد خیمه شد و نوره کشید (نوره کشیدن یعنی اصلاح موهای زائد بدن)
.
(تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 3021)
اون بی آبی و تشنه لبی همش دروغه
اگر می شد توان فراموش کردن را از انسان گرفت ، او دیگر هیچ ستمی را تحمل نمیکرد. هیچ کس به اندازه کسی که فراموشی را نپذیرد ، تنها نیست. آنکه به زمانهای متفاوتی تعلق دارد ، معاصر هیچ کس نیست…
#مانس_اشپربر
#مانس_اشپربر
⭕علی بن ابیطالب دو انسان را تنها بهدلیل پرستیدن بت، زندهزنده در آتش میسوزاند!
💢مردى نزد امام علی آمده شهادت داد كه دو تن از مردمان مسلمان اهل كوفه را ديده كه در مقابل بتى عبادت مىكردند، امير مؤمنان فرمود: اى واى نكند كار بر تو مشتبه شده باشد و كسى را فرستاد و آن شخص ديد كه آن دو بر بتى سجده مىكنند و آنها را نزد آن حضرت آوردند؛ امام دستور داد از عبادت بت برگردند اما آنها انكار كردند لذا خندقهایى در زمين پرداختند و در آن آتش افروختند و آن دو را در آتش سوزاندند.
📚منبع: من لا یحضره الفقیه؛ ترجمه بلاغی و غفاری، جلد ۴، صفحه ۱۹۷.
📌در اعتبار این روایت همین بس که آیتالله قزوینی٬ مدیر شبکهی ولایت (زیر نظر مکارم شیرازی) ضمن اشاره به موثق بودن روایت مذکور٬ در توجیه این جنایت علی بن ابیطالب میگوید: «این عمل حضرت، در مقابل کسانی انجام گرفته که بت پرست بودند، آنهم بعد از توبه دادن و قبول نکردن آن دو برای دست کشیدن از بت پرستی، احراق صورت گرفته است» (لینک منبع
💢مردى نزد امام علی آمده شهادت داد كه دو تن از مردمان مسلمان اهل كوفه را ديده كه در مقابل بتى عبادت مىكردند، امير مؤمنان فرمود: اى واى نكند كار بر تو مشتبه شده باشد و كسى را فرستاد و آن شخص ديد كه آن دو بر بتى سجده مىكنند و آنها را نزد آن حضرت آوردند؛ امام دستور داد از عبادت بت برگردند اما آنها انكار كردند لذا خندقهایى در زمين پرداختند و در آن آتش افروختند و آن دو را در آتش سوزاندند.
📚منبع: من لا یحضره الفقیه؛ ترجمه بلاغی و غفاری، جلد ۴، صفحه ۱۹۷.
📌در اعتبار این روایت همین بس که آیتالله قزوینی٬ مدیر شبکهی ولایت (زیر نظر مکارم شیرازی) ضمن اشاره به موثق بودن روایت مذکور٬ در توجیه این جنایت علی بن ابیطالب میگوید: «این عمل حضرت، در مقابل کسانی انجام گرفته که بت پرست بودند، آنهم بعد از توبه دادن و قبول نکردن آن دو برای دست کشیدن از بت پرستی، احراق صورت گرفته است» (لینک منبع