Telegram Web Link
انسان در جامعه‌ی دیکتاتوری، مدام بین انتخابِ "درست" و "نادرست" در کشاکش و تردید است؛ از یک سو با عملی که می‌داند درست است جانِ خود را به خطر می‌اندازد و از سوی دیگر با سکوت در برابرِ استبداد آرمان‌هایش را می‌بازد.
می‌توان پرسش را این‌گونه نیز مطرح کرد که "بهتر است فریاد برآوریم و مرگِ خود را جلو بیندازیم یا سکوت کنیم و جان‌دادنِ تدریجیِ خود را طولانی سازیم؟!"


#میلان_کوندرا
ایام زمانه از کسی دارد ننگ
کو در غم ایام نشیند دلتنگ

می خور تو در آبگینه با ناله چنگ
زان پیش که آبگینه آید بر سنگ


#خیام
تفاوت ما پادشاهی خواهان ایرانگرا با مشروطه خواهان و جمهوری خواهان اینکه ما اهل دروغ و ریا نیستیم ما سیاست باز و فریبکار نیستیم ما رک و راست میگیم مخالف دمکراسی هستیم

ولی مشروطه خواهان از یه طرف دمکراسی خواهن از طرف دیگر شعار : مرگ بر سه فاسد...ملا چپی مجاهد سر میدن

جمهوری خواهان هم دمکراسی دمکراسی میکنن و از طرف دیگر میگن سامانه پادشاهی در ایران به پایان رسیده و نباید انتخابات تعیین نوع حکومت پادشاهی یا جمهوری برگزار بشه بلکه فقط باید شکل جمهوری تغییر پیدا کنه مثلاً از جمهوری اسلامی به جمهوری دمکراتیک خلق و یا جمهوری...
امروزه هر مسلمانی از یهودیان نفرت دارد و آرزو می کند که ای کاش حداقل «یک یهودی» را در طول عمرش به قتل می رساند!
و اما این نفرت و دشمنی به 1400 سال پیش برمی گردد یعنی به پیامبر اسلام (محمد یهودستیز)!

در پست های قبلی درباره جنایت محمد در قبال یهودیان بنی قریظه سند و مدرک ارائه کردم اما این حدیث که در صحیح المسلم نوشته شده است، دشمنی و نفرت محمد را نسبت به یهودیان آشکار می کند!

محمد در این حدیث مسلمانان را تشویق به کشتن یهودیان نموده است!
کسانی که بتوانند تو را باورمند به چرندیات بکنند می‌توانند تو را متقاعد به انجام کارهای وحشیانه نیز بکنند.

#برتراند_راسل
‍ ‍ ‍ ⚫️ تخریب آتشکده های زرتشتیان به دست مسلمانان

در سال ۵۰ قمری زیاد ابن ابیه حاکم اموی عراق، عبیدالله ابن ابی‌ بکر را با دستورات کلی برای ویران کردن آتشکده ها به پارس فرستاد. از آتشکده هایی که به کلی ویران شدند، آتشکده آذرفرنبغ نزدیک دارابگرد بود. طی سده سوم قمری، پیروان اسلام شروع به تخریب آتشکده های زرتشتیان کردند.
گاهی مسجد یا مسجد جامعی روی آتشکده‌ ویران شده‌ ای ساخته می‌ شد. یک مورد در این باره، مسجد جامع استخر است که زمانی آتشکده بود و آتش شاهی ساسانیان را در خود جای داده بود اما مسلمین بعد از ویران کردن آتشکده، بر روی خرابه هایش مسجد ساختند.

📚 ستیز و سازش، جمشید چوکسی، برگ ۱۲۱



در ایرانِ هنگامه ساسانی نزدیک به یک هزار آتشکده روشن در شهرها و روستاهای سرزمین ایران وجود داشت که اکنون تنها سه آتشکده ی یزد و کرمان و تهران در ایران روشن است. آتشکده های یزد و کرمان و تهران که اکنون در ایران پابرجاست در یک قرن اخیر ساخته شده اند اما آتش آتشکده یزد و کرمان و تهران، آتش ورهرام باستان است که ۱۵۴۱ سال است که روشن و فروزان است و در طی این ۱۴۰۰ سال توسط موبدان در غارها و خانه ها به صورت پنهانی و دور از دست تازیان نگاه داری می شد.
دست کم یکی از اهداف بزرگ محمد از ادعای پیامبری منافع مادی همچون جمع آوری زنان و تشکیل حرمسرا بوده است.
به نظر میرسد یکی از مهمترین دلایل اسلام پناهی برخی انسانهای زنده در قرن حاضر تقریباً همان قضیه جمع آوری زنان و کنترل روی آنها باشد.
متاسفانه اگر مغز آدم مذهبی را با قوی ترین مواد شوینده نیز بشویید، بازهم او خود را برتر از زنان خواهد دانست و زن را برده خود خواهد دید.
زن مذهبی هم که خود پذیرفته است نصف العقل است و نیاز به چوپان و آقا بالاسر دارد.
انسانهای مذهبی هرگز برابری زن و مرد در مغزشان فرو نخواهد رفت و هرگز نخواهند فهمید که زن یک موجود مستقل است و همانقدر انسان است که آنها انسان هستند لذا پرداختن به مسائل جنسی و پاسخ دادن به پرسشهای اخلاقی در این زمینه و ارتقاع فرهنگی در این زمینه خود میتواند ابزاری بسیار قوی و کارساز برای مبارزه با اسلام باشد.
میدانیم که محمد پس از فرار به مدینه و پیش از کسب موفقیت های اقتصادی بواسطه غارت یهودیان و دستبرد به کاروانها در وضعیت اقتصادی بسیار بدی بوده است و مسلمانان در فقر شدید بسر میبردند.
از اینرو امکان اینکه درون خانه هایشان مثل امروز دستشوئی و توالت بسازند برای آنها میسر نبود. لذا زنان محمد و خود او و دیگران باید برای تخلی به خارج از خانه میرفتند. این مسئله تنها بهانه ای بود که محمد را مجبور میکند به زنانش اجازه خروج از خانه را بدهد تا آنها به جایی که میتوانند در آن تخلی کنند بروند و سپس بازگردند.
این مسئله در کنار مسائلی دیگر از جمله اینکه محمد در سنین بالا به سر میبرده است و احتمالا قدرت ارضای جنسی زنانش را نداشته است باعث میشود که دیگران چشم به زنان محمد داشته باشند و زنان محمد نیز چندان بی رغبت نسبت به این مسئله نبودند، این است که عمر به محمد پیشنهاد میکند که به زنانش دستور بدهد خود را بپوشانند تا مبادا دیده شوند. محمد به زنانش اجازه میدهد برای دستشویی کردن به خارج از خانه بروند (عجب انسان روشنفکری بوده است این محمد پیامبر).

صحیح بخاری، پوشینه 1، کتاب 4، شماره :149

عایشه نقل کرده است:

پیامبر به زنانش گفت، «شما میتوانید برای رفع حاجت به خارج (از خانه) بروید.»

و زنان محمد در برخی از اوقات چنین میکردند، عایشه خود قضیه توالت رفتن را با جزئیات بهتری شرح داده است.

صحیح بخاری پوشینه 5 کتاب 59 شماره 462:

عایشه نقل کرده است:

….من همراه ام مسطح به المناصع جایی که در آن قضای حاجت (تخلّی) میکردیم رفتم. ما هرگز تخلی نمیکردیم مگر در شب، و این تا زمانی بود که مستراح هایی درنزدیکی خانه هایمان ساخته شد. و این عادت خالی کردن روده ها همانند همان عادت اعراب قدیمی بود که در بیابان زندگی میکردند، زیرا ساختن مستراح در کنار خانه ها برای ما دردسر ساز بود. پس من و ام مسطح که دختر ابی رُهم بن لمطلب ابن عبد مناف بود و مادرش بنت صخر بن عامر خاله ابوبکر صدیق و پسرش مسطح بن اثاثه بن عباد بن المطلب بود بیرون رفتیم. من و ام مسطح پس از قضای حاجت به خانه برگشتیم…. صحیح بخاری، پوشینه 1 کتاب 4 شماره 148:

عایشه نقل کرده است:

زنان پیامبر شبانگاهان برای تخلی به منطقه المناصع، منطقه ای باز و وسیع در مدینه میرفتند. عمر به پیامبر میگفت «به زنانت بگو که حجاب داشته باشند»، اما پیامبر چنین نکرد. سوده بنت زمعه زن پیامبر در شبی از شبها در زمان عشاء از خانه خارج شد و او قدی بلند داشت. عمر او را صدا کرد و گفت «من تورا شناختم ای سوده»، او اینچنین گفت زیرا او شدیدا اشتیاق داشت که آیات حجاب نازل شوند. پس الله آیه حجاب را نازل کرد.

این حدیث در صحیح مسلم کتاب 26، شماره 5397 و5395 نیز بگونه ای مشابه آمده است. عمر خود نیز در احادیث دیگری به این موضوع اشاره کرده است:

صحیح بخاری جلد اول کتاب 8 ام شماره 395


از عمر نقل شده است:

خداوند در سه مورد با من موافقت کرد.

1. من گفتم یا رسول الله، ایکاش ما مقام ابراهیم را مصلی خود قرار دهیم و در آنجا نماز بخوانیم. پس آیه نازل شد که «مقام ابراهيم را، نمازگاه خويش گيريد» سوره بقره آیه 125.

2. و در مورد آیه ای که میگوید زنان باید چادر سر کنند، من گفتم، ای رسول الله، ایکاش به زنان خود دستور بدهی که خودشان را در مقابل مردان بپوشانند، زیرا مردان خوب و بد با آنها صحبت میکنند. بنابر این آیه ای که دستور میدهد زنان چادر سر کنند نازل شد، سوره احزاب آیه 59.

3. یکبار زنان پیامبر در مقابل او متحد شده بودند و من به آنها گفتم، اگر پیامبر شما را طلاق دهد الله زنان بهتری از شما به او خواهد داد، پس این آیه نیز نازل شد، سوره تحریم آیه 5.

و سوره احزاب آیه 59، به سفارش عمر نازل شد
🔹بر اساس برخی از روایات، دیه زن نصف دیه مرد است از جمله روایتی که در آخر ان از امام صادق (ع) چنین آمده است: ... و دیه زن، نصف دیه مرد است.

📚شیخ کلینی، الکافی، ج ۷، ص ۲۹۸

🔹امام صادق(ع) فرمود:
«دیة المرأة نصف دیة الرجل؛
دیه زن نصف دیه مرد است».

📚 وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۱۵۱، نشر دالاحیا التراث العربی بیروت بی تا.

🔹در روایات اهل سنت نیز آمده:
«دیة المرأة علی النصف من دیة الرجل؛
دیه زن نصف مقدار دیه مرد است.

📚 کنز العمال، ج ۱۵، ص ۵۷، نشر دارالاحیا التراث العربی بیروت بی تا.

🔹در روایتی آمده است که امام صادق فرمود:
📌در بیضه چپ مرد دو ثلث دیه است چرا که فرزند از آن ایجاد می شود.

📚 منابع:
الکافی، ج٧، ص ٣١۵
التهذیب، ج١٠، ص٢۵۰
💥مفتخورى آخوندها، يادگار مفتخورى خاندان عصمت و طهارت است!

در برابر اين آرامش و حسن تفاهم بود كه امام حسين همواره از كمكهاى مالى هنگفت معاويه برخوردار مى‌شد، بطوريكه مقررى امام حسن و امام حسين، كه در زمان عمر، سالى پنج‌هزار درهم بود، معاويه آنرا به سالى يك ميليون درهم (يعنى دويست برابر، معادل ٤ هزار كيلو نقره) افزايش داد.

💢روايات مؤرخين اسلامى درباره ثروت ها، أراضى و املاك و بذل و بخشش‌هاى امام حسين چنان است كه باعث شگفتى و حيرت مى‌شود.

📚#منابع: تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨. درصلحنامه امام حسن ومعاويه از جمله قرار شد كه هر سال دو ميليون درهم نيز به امام حسين پرداخت شود:
اخبار الطوال، ص ٢٤١.
كتاب الخراج، يحيى بن آدم، ص ٧٥؛
كتاب الخراج، قاضى ابويوسف،ص ٣٥؛ الحسين، على جلال، جلد ١، صص ٦٣ و ١٠٧؛ منتهى الامال، جلد ١، صص ٣٤٨،٣١٩-٣٥٠ و ٣٧٣

📌در صحراى كربلا نيز، امام حسين شیعیان به ابن سعد (فرمانده سپاه يزيد) پيشنهاد دادن خانه ها و املاك خوبى در مدينه نمود به اين شرط كه از جنگ با وى خوددارى كند، اما ابن سعد پيشنهاد حسين را نپذيرفت:
📚#منابع: تاريخ طبرى، جلد ٧، ص ٣٠٠٨؛
زندگانى امام حسين، صص ٨٧-٨٤ و ١٠٠-٩٢ و ٣٧٧
خواجه نظام الملک طوسی، نویسنده کتاب سیرالملوک (سیاست نامه) است

🔘.... هر وقت که مجهولان و بی اصلان و بی فضلان را پست و منصب دهند و معروفان و اصیلان را معطل گذارند، و یک کس را پنج،شش پست و منصب دهند و یکی را پُست ندهند، دلیل بر نادانی وزیر باشد. و بدترین دشمن است که ده منصب، یک مرد را دهد[چند شغلی] و ده مرد را یک منصب دهد[ساختار موازی].


- خواجه نظام الملک طوسی، سیرالملوک (سیاست نامه)، فصل ۴۱
اگر قانونی ناعادلانه است
یک انسان نه تنها حق آن را دارد
بلکه وظیفه اوست که از آن پیروی نکند

#توماس_جفرسون
شهرت چیزی نیست مگر لقمه ی نادر و لذیذ برای غرور و خود پسندی و همیشه نشانه استحقاق نیست زیرا هم شهرت بدون دستاورد وجود دارد و هم دستاورد بدون شهرت. به گفته لسینگ ؛بعضی ها مشهورند و بعضی ها استحقاق شهرت را دارند.

بنابراین شهرت چیزی جز مقایسه یک فرد با دیگران نیست و فقط یک ارزش نسبی است بلکه این قلب بزرگ و ذهن بزرگ است که ارزش مطلق دارد.

#آرتور_شوپنهاور
از جملهٔ رفتگان این راه دراز
باز آمده کیست تا به ما گوید راز

پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز
تا هیچ نمانی که نمی‌آیی باز

#خیام
از کودکی به من گفته اند که پیامبر اسلام فرموده بهشت زیر پای مادران است اما این حدیث پیامبر چیز دیگری می گوید!

این حدیث در یکی از معتبرترین کتب حدیث اهل سنت (صحیح المسلم) ذکر شده است.

#پیامبر_اسلام_میگوید
#بهشت_زیر_سایه_شمشیر_هاست
فقط با کسانی بحث کنید که می‌دانید آنقدر عقل و عزت نفس دارند که حرف‌های بی‌معنی نمی‌زنند ...
کسانی که به دلیل توسل می‌جویند ، حقیقت را گرامی می‌دارند و آنقدر منصف هستند که اگر حق با طرف مقابلشان باشد اشتباه بودنشان را قبول می‌کنند !
پس نتیجه می‌گیریم که به ندرت در هر صد نفر یک نفر ارزش آن را دارد که با او بحث کنی ...

#آرتور_شوپنهاور
چو با تخت منبر برابر شود
همه نام بوبکر و عمر شود
تبه گردد این رنج های دراز
نشیبی دراز است پیش فراز
نه تخت و نه دیهیم بینی نه شهر
ز اختر همه تازیان راست بهر

در سال چهاردهم هجرت، سپاه ایران در قادسیه از مسلمانان شکست خورد .
درفش کاوه به دست دشمن افتاد.
سپهبد رستم فرخزاد به خاک و خون خفت.
ستاره بخت ساسانیان روی به خاموشی نهاد.
روزگار سیاه ایران فرا رسید.
در شکست قادسیه، کلید پایتخت خسروان، به دست سعد وقاص درآمد.
در این روزِ تیره، کشورِ اردشیر پاپکان، گزندی دید که هنوز هم از آن آسیب، سر بلند ننمود. دو سال پس از آن، در بهار سال شانزدهم هجرت، عمر ابن خطاب با شصت هزار مسلمان عرب، هلهله کنان وارد پایتخت باشکوه تیسپون گردید. در ایوان مداین، در بارگاه نوشیروان، به نام خلیفه خطبه خوانده، دست تاراج به سوی گنج و اندوخته چهارصد ساله ساسانیان گشودند. چندین سال بعد، شکست دوباره ایرانیان در نهاوند، سراسر مملکت آباد و بزرگ ایران را میدان تاخت و تاز مسلمین تازی ساخت. فاتح نهاوند، نعمان بن مقرن، فرمان عمر ابن خطاب را در دست داشت که در تباه نمودن آیین ایران، از هیچ گونه ستم خودداری نکنند. شاهنشاه جوان یزدگرد سوم، آخرین بازمانده خسرو پرویز، هنگام ده سال، سرگشته گردِ کشورِ پراکنده و پریشانِ خویش همی گشت. از کوشش فراوان خویش سود ندید، به امید یاری همسایگان به سوی مرو شتافت تا آنکه در سال بیست و نهم هجرت، به دست آسیابانی کشته شد و چشم از تاج شهی بپوشید. هر چند ایران پس از شاهنشاهِ ناکام، از آنِ عرب بود، اما ایرانیان تن به زیر بار ننگین نتوانستند در داد. در مدت بیش از صد سال در ایران زمین، آتش جنگ زبانه می کشید.

📚 کتاب ایران شاه - ابراهیم پورداود
داستان واقعه ی #عایشه

هنگامی که لشکریان محمد از یکی از محل هایی که برای استراحت انتخاب شده بود، قصد حرکت داشتند، عایشه برای قضای حاجت از کجاوه اش دور شده بود و موقعی که مراجعت کرد سپاه محمد قبلاً محل را ترک کرده بود و لذا عایشه از کاروان عقب ماند.
در این هنگام «صفوان بن معطل سهمی» که یکی از جوانان خوش سیمای «بنی سلیم» و از مهاجرین بود، به عایشه برخورد کرد و او را بر پشت شتر خود نشانید و پس از یک شبانه روز به مدینه وارد شد.(ابن اسحاق، سیرت الرسول، تفسیری از عبدالملک بن هشام، محمد بن عمر الواقدی، کتاب المغازی، صفحات 426 تا 428)

غیبت یک شبانه روز عایشه از کاروان محمد و تنها ماندن او با «صفوان بن معطل سهمی» در بیایان شایعات بسیاری در مدینه به وجود آورد و محمد را در وضع نامناسبی قرار داد.

این عمل مخصوصاً در هنگامی به وقوع پیوست که اوضاع و احوال امکان برائت عایشه را از اتهام مشکل کرده بود، دلائل و جهات مذکور به شرح زیر می باشند (برگردان آیات گفته شده در پایان نوشتار موجود است):

⚡️1. محمد قبل از مسافرت مذکور، زینب همسر زیبای پسر خوانده اش را به عقد و ازدواج خود در آورده و این موضوع حسادت عایشه را تحریک کرده بود.

⚡️2. پس از این که محمد، طایفه کوچک «بنی مصطلق» را قلع و قمع کرد، بر طبق معمول مردان و زنان آن قوم، اسیر و به انضمام اموالشان به عنوان غنائم جنگی بین لشکریان محمد تقسیم شدند. رئیس طایفه مذکور به نام «حارث» دارای دختر بسیار زیبائی بود به نام «جویریه» که زیبائی او هر مردی را مفتون وی می کرد. «جویریه» علاوه بر زیبایی سحر انگیز، زن باهوشی بود و می دانست که محمد در برابر زیبائی زنان زود تسلیم می شود. بنابراین شخصاً برای ملاقات محمد به خانه او رفت. عایشه با دیدن زیبایی او، پیش بینی کرد که وی احتمالاً رقیب تازه حرمسرای محمد و یکی از اعضای حرمسرای محمد خواهد شد.(martin lings,muhammed,his life based on the earliest sourses .london:george allen & unwin,1983,p.242.)


پیش بینی عایشه به زودی به تحقق پیوست. زیرا «جویریه» محمد را ملاقات و از او تقاضا کرد ترتیبی دهد که بهای آزادی او به شخصی که قرار بود وی را در اختیار داشته باشد پرداخت شود، و وی از اسارت نجات یابد.
محمد به وی اظهار داشت: «من پیشنهاد بهتری برایت دارم». جویریه پرسید: «چه پیشنهادی؟». محمد پاسخ داد: «من بهای آزادی ات را می پردازم و ترا به عقد خود در می آورم»(ابن اسحاق، سیرت الرسول، صفحه 729).


جویریه پیشنهاد محمد را قبول کرد و به عقد ازدواج او در آمد.

هنگامی که انصار و مهاجرین مشاهده کردند که محمد با جویریه ازدواج کرد و حارث رئیس قبیله مصطلق عنوان پدر زن محمد را پیدا کرد، کلیه اسرای خود را آزاد کردند.

عایشه گفته است: «من هیچ زنی را نمی شناسم که به اندازه (جویریه) برای افراد قبیله اش مفید واقع شده باشد.»(ابن اسحاق، سیرت الرسول، صفحه 729).
بدیهی است که واقعه ازدواج محمد به شدت حسادت عایشه را تحریک و روح او را جریحه دار کرده.

⚡️3. با علاقه ای که محمد به عایشه داشت برای مردم باور کردنی نبود که او از حال عایشه غافل بماند و بدون وی حرکت کند.

مگر این که تبانی عایشه با صفوان قوی تر از آن بوده باشد که محمد بتواند در این باره چاره ای بیندیشد.

⚡️4. هنگامی که کجاوه را روی شتر گذاشته اند،چگونه وزن عایشه را احساس نکرده و متوجه نشده اند که عایشه در کجاوه نیست.
محمد از واقعه مذکور و مخصوصاً از شیوع خبر مذکور در شهر سخت ناراحت شد و اگر چه کنیز عایشه بر برائت او سوگند خورد، ولی این کار برای رفع اتهام عایشه کافی نبود. سرانجام سوره نور بر محمد نازل شد که از آیه ی 2 تا 26 آن درباره واقعه مذکور حکم نازل کرده است. و البته ممکن است که عایشه با این عمل خواسته است که محمد را به خاطر زن بازی های بیش از اندازه اش ناراحت کند.

در اینجا گفتن نکاتی درباره آیاتی که نازل شده اند بسیار لازم است!
⚡️1. آیه ی 2 سوره نور به روشنی یک نمونه از آیاتی است که نشانگر عدم وجود مهر و رأفت در دین اسلام است و اگر عملی حتی انسانی نباشد و دلایل انجام آن بررسی نشده باشد چون حکم الهی است باید انجام بگیرد! به همین دلایل است که اسلام دینی ضد انسان در محافل پژوهشی نامیده می شود.

⚡️2. بر پایه ی آیه ی 4 سوره نور، الله درخواست چهار گواه می کند برای اثبات ادعای کسی که می گوید شخص پاکدامن زنا کرده است!

چرا الله، در این آیه همین درخواست را از شخص مورد اتهام نمی کند!؟

چه بسا محمد به خوبی بر این امر واقف بوده است که عایشه گواهی جز کنیز خود ندارد و این آیه بدین گونه نازل شده است(البته از سوی الله!) که پس از آن در آیه ی 13 کسانی را که گواه نیاورده اند دروغگو خطاب می کند!
درباره پادشاهی خواهان مشروطه خواه یا پادشاهی خواهان فیک یا هواداران شاهزاده رضا، مغلطه دیگری که وجود داره اینکه اینها میگن کمونیست ها و مجاهدین خلق و حتی مصدقی رو باید از سیاست کنار گذاشت (که از نظر ما اینکار درسته) ولی از طرفی دیگر میگن اگه یک سپاهی و بسیجی و حتی آخوند با جمهوری اسلامی مخالف هست دست اون می فشاریم و باهاش همدل هستیم و اصلاً هم مهم نیست دارای چه افکار سیاسیه
2024/09/30 19:21:05
Back to Top
HTML Embed Code: