Telegram Web Link
Forwarded from RANDiranofficial
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸وبینار تبیین گسلش شناختی در مداخله‌ی ACT استيون هيز
▫️تسهیلگر: حسین سعیدی
▫️گروه: روان‌درمانی نوین و دقیق
▫️مشاهده در آپارات: https://www.aparat.com/v/CYEG9

Randiranofficial.com
Forwarded from RANDiranofficial
🔸وبینار «ACT: گمشده در ترجمه، سرگشته در کارگاه»

(کاوشی دربارۀ تاریخچۀ پدیداری به نام ACT در ایران)


▫️ دکتر علی فیضی (روان‌درمانگر و مترجم ACT)

🗓 دوشنبه 23 بهمن، ساعت 18:30
🙋‍♂️ به همراه پلن پرسش و پاسخ
🏣 برای روان‌شناسان، مشاوران، روان‌پزشکان

💻 بستر برگزاری: گوگل میت
🎥 امکان مشاهدۀ آفلاین

▫️گروه رواندرمانی نوین و دقیق (رَند)
▪️randiranofficial.com
▪️https://www.tg-me.com/randiranofficial
▪️instagram.com/rand.iran.official
Forwarded from RANDiranofficial
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸وبینار ACT: گمشده در ترجمه، سرگشته در کارگاه
(کاوشی دربارۀ تاریخچۀ پدیداری به نام ACT در ایران)

▫️تسهیلگر: دکتر علی فیضی (روان‌درمانگر و مترجم ACT)
▫️برای: روان‌شناسان، مشاوران، روان‌پزشکان
▫️تاریخ برگزاری: دوشنبه 23 بهمن 1402
▫️گروه: روان‌درمانی نوین و دقیق

Randiranofficial.com
Forwarded from RANDiranofficial
وبینار «PBT: موج جدید روان‌درمانی یا فراسوی آن؟»

(تبیینی از درمان فرایندمدار و کاربست آن در روان‌درمانی)


▫️ محمد خالقی - روان‌درمانگر و مترجم PBT
کاندیدای دکتری تخصصی روان‌شناسی بالینی

🗓 دوشنبه 7 اسفند ساعت 18:30
🙋‍♂️ به همراه پلن پرسش و پاسخ
🏣 برای روان‌شناسان، مشاوران، روان‌پزشکان

💻 بستر برگزاری: گوگل میت
📲لینک ورود به وبینار در گوگل میت:
http://meet.google.com/bzn-kbxx-smb
🎥 امکان مشاهدۀ آفلاین

▫️گروه روان‌درمانی نوین و دقیق (رَند)
▪️randiranofficial.com
▪️https://www.tg-me.com/randiranofficial
▪️instagram.com/rand.iran.official
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصه مشکل باشی
گرچه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
نظریه پلی‌واگال در عمل.pdf
134.9 KB
به قلم دی وانگر
مترجم: علی صیادی (کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی)
بافتارگرایی کارکردی: پایه و اساس ACT

بافتارگرایی کارکردی یک فلسفه علم است که به بررسی رفتارها و رویدادها در زمینه و بافت خاصی که در آن رخ می‌دهند، می‌پردازد. این رویکرد معتقد است که هیچ رفتاری نمی‌تواند به طور کامل و جدا از بافتی که در آن اتفاق می‌افتد، درک شود. به عبارت دیگر، رفتارها و رویدادها تنها در ارتباط با زمینه‌ای که در آن رخ می‌دهند، معنا پیدا می‌کنند. این فلسفه نقش بسیار مهمی در درمان پذیرش و تعهد (ACT) دارد و اساس بسیاری از مداخلات و تکنیک‌های این درمان را تشکیل می‌دهد.

یکی از اصول اساسی بافتارگرایی کارکردی این است که حقیقت یا واقعیت یک پدیده، مستقل از بافت آن قابل تعیین نیست. به جای تلاش برای کشف حقیقت ذاتی یک رفتار یا رویداد، این رویکرد بر پیش‌بینی و کنترل رویدادها تمرکز دارد. این نگرش عملی به علم، به جای جستجوی حقیقت مطلق، به دنبال یافتن آنچه است که در عمل کار می‌کند و مؤثر است. این دیدگاه به ویژه در زمینه درمان‌های روان‌شناختی و بهبود سلامت روان اهمیت دارد، زیرا به درمانگران اجازه می‌دهد تا بر اساس عملکرد واقعی رفتارها در زندگی روزمره درمانجویان، مداخلات خود را طراحی کنند.
به عنوان مثال، فرض کنید درمانجوی شما با اضطراب اجتماعی شدید مواجه است. در رویکردهای سنتی ممکن است تلاش شود تا این اضطراب به طور کامل از بین برود. اما در بافتارگرایی کارکردی، به جای تلاش برای حذف اضطراب، تمرکز درمان بر فهم نحوۀ تاثیرگذاری اضطراب در زندگی درمانجو است . آیا این اضطراب باعث اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی می‌شود؟ آیا این اجتناب به انزوای بیشتر و کاهش کیفیت زندگی منجر می‌شود؟ با درک این بافت، درمانگر می‌تواند به درمانجو کمک کند تا با پذیرش اضطراب و تغییر نحوه برخورد با آن، به زندگی اجتماعی خود بازگردد.
در مثال دیگری، فرض کنید درمانجوی دیگری با خاطرات تلخ از گذشته دست و پنجه نرم می‌کند و این خاطرات تأثیر منفی بر زندگی روزمره او دارند. درمانگر با استفاده از اصول بافتارگرایی کارکردی می‌تواند به درمانجو کمک کند تا این خاطرات را به عنوان بخشی از تجربه‌های گذشته بپذیرد و به جای تلاش برای فرار از آنها، یاد بگیرد که چگونه می‌تواند با این خاطرات به شیوه‌ای سازنده برخورد کند. این رویکرد به مراجع اجازه می‌دهد تا به جای غرق شدن در گذشته، به اهداف و ارزش‌های فعلی خود بپردازد.

در ACT، از مفاهیم بافتارگرایی کارکردی برای پرورش و توسعۀ انعطاف‌پذیری روانی استفاده می‌شود. این به معنای توانایی پاسخگویی به زندگی به شیوه‌ای مفید و مؤثر است، حتی در حضور افکار و احساسات ناخوشایند. به عنوان مثال، اگر درمانجو دچار افکار ناخواسته و مزاحم است، به جای تلاش برای سرکوب یا حذف این افکار، به او کمک می‌شود تا آنها را به عنوان بخشی از تجربه انسانی بپذیرد و یاد بگیرد که چگونه می‌تواند با آنها به شیوه‌ای مفید برخورد کند.

یکی از ابزارهای کلیدی در ACT استفاده از استعاره‌ها و تمرین‌ها برای تبیین فرآیندهای اصلی است. این فرآیندها شامل پذیرش، خود به عنوان بافتار، تماس با لحظه حال، گسلش شناختی، شفاف‌سازی ارزش‌ها و اقدام متعهدانه است. هر یک از این فرآیندها بر اساس اصول بافتارگرایی کارکردی طراحی شده‌اند تا به مراجع کمک کنند تا به جای مبارزه با تجربیات داخلی خود، با آنها سازگار شوند و به شیوه‌ای سازنده با آنها برخورد کنند.

به طور کلی، بافتارگرایی کارکردی یک ابزار قدرتمند برای درک و مداخله در رفتارهای انسانی است. این رویکرد به جای تمرکز بر تغییر یا حذف رفتارهای ناخوشایند، بر بهبود نحوه عملکرد آنها در زمینه زندگی درمانجویان تمرکز دارد و به آنها کمک می‌کند تا زندگی پرمعناتری داشته باشند.
منبع:
Westrup, D. (2014). Advanced Acceptance and Commitment Therapy: The experienced practitioner's guide to optimizing delivery. New Harbinger Publications.

https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
تغییر رفتار و دوسوگرایی: مصاحبه انگیزشی چه رهنمودهایی دارد ؟

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا گاهی با وجود میل باطنی به تغییر، باز هم در برابر آن مقاومت می‌کنیم؟ این کشمکش درونی که انگیزه‌های متضادی را در ما برمی‌انگیزد، دوسوگرایی (ambivalence) نام دارد و بخشی طبیعی از فرآیند تغییر است.

مصاحبه انگیزشی (MI) رویکردی است که به جای تلاش برای غلبه بر این دوسوگرایی، به استقبال آن می‌رود. در MI، مشاور با گوش دادن همدلانه و پرسش‌های هدفمند، زمینه را برای کشف و تقویت انگیزه‌های درونی مراجع فراهم می‌کند. هدف نهایی، کمک به فرد است تا با صدای خود، دلایل تغییر را بیان کند.

چهار عنصر اصلی در MI عبارتند از:

درگیرسازی (engaging)،
تمرکز یافتن (focusing)،
فراخوانی (evoking) و
برنامه‌ریزی (planning)


درگیرسازی به معنای ایجاد یک رابطه مشارکتی همراه با پذیرش و احترام است. تمرکز یافتن به معنای توافق بر سر اهداف تغییر. فراخوانی یعنی کمک به مراجع تا با کلمات خود به چرایی تغییر بپردازد و برنامه‌ریزی یعنی تبدیل انگیزه به یک نقشه عملی.

مصاحبۀ انگیزشی بیش از آنکه یک تکنیک باشد، یک سبک تعامل مبتنی بر همدلی عمیق، مشارکت و همکاری، پذیرش بی‌قید و شرط، شفقت و توانمندسازی است. در این رویکرد، متخصص نه یک قهرمان، بلکه یک راهنمای مشفق در مسیر رشد و تغییر است. MI به ما می‌آموزد که پاسخ‌های مراجع در هر لحظه، بهترین راهنما برای تنظیم مسیر گفتگو هستند.
اگر می‌خواهید به شیوه‌ای موثر و انسانی به دیگران در مسیر تغییر یاری برسانید، یادگیری MI می‌تواند شروع خوبی باشد. این سفر هیجان‌انگیز به درون، نه تنها مراجعان، بلکه خود شما را نیز متحول خواهد کرد.

#مصاحبه_انگیزشی #سخن_تغییر #Learning_MI #دوسوگرایی
منبع:
منبع:
Miller, W. R., & Rollnick, S. (2023). Motivational interviewing: Helping people change and grow. Guilford Publications.
چگونه مهارت همدلی دقیق را در خود پرورش دهیم؟

همدلی دقیق یکی از مهم‌ترین مهارت‌های رواندرمانگران موثر است. اما چگونه می‌توانیم این مهارت ارزشمند را در خود تقویت کنیم؟ در اینجا چند نکته کاربردی برای پرورش همدلی دقیق ارائه می‌شود:

1. گوش دادن فعال را تمرین کنید: سعی کنید با تمام وجود به آنچه مراجع می‌گوید گوش دهید. به جای اینکه به دنبال فرصتی برای پاسخ دادن باشید، تمرکز خود را بر درک عمیق کلام مراجع بگذارید.

2. حدس‌های ملایم بزنید: گوش دادن همدلانه مستلزم حدس زدن درباره معنای ناگفته در کلام مراجع است. سعی کنید با انعکاس‌های ملایم، درک خود از آنچه مراجع می‌گوید را منعکس کنید.

3. بر اینجا و اکنون تمرکز کنید: همدلی دقیق مستلزم حضور کامل در لحظه است. تلاش کنید افکار مزاحم را رها کنید و توجه خود را کاملاً معطوف به آنچه کنید که مراجع در لحظۀ حال تجربه می‌کند.

4. خود را به جای مراجع بگذارید: برای درک بهتر دنیای درونی مراجع، تلاش کنید خود را به جای او بگذارید. تصور کنید اگر شما تجربیات او را داشتید، چه احساس و فکری می‌کردید.

5. قضاوت را کنار بگذارید: برای گوش دادن همدلانه، لازم است قضاوت‌های خود را موقتاً کنار بگذاریم. به جای ارزیابی درست یا غلط بودن گفته‌های مراجع، صرفاً بر درک دقیق تجربه او تمرکز کنید.

6. بازخورد بگیرید: برای اطمینان از دقت همدلی خود، از مراجع بازخورد بگیرید. می‌توانید به طور مستقیم از او بپرسید که آیا انعکاس شما منطبق با تجربه اوست یا خیر.

7. به پیشرفت تدریجی فکر کنید: پرورش مهارت همدلی دقیق نیازمند تمرین مداوم است. انتظار نداشته باشید به یکباره به سطوح بالایی از همدلی برسید. در عوض، بر پیشرفت‌های کوچک و پیوسته تمرکز کنید.

با تمرین منظم این نکات، به تدریج می‌توانید مهارت‌های همدلی دقیق خود را ارتقا دهید. به یاد داشته باشید که همدلی، هسته مرکزی رواندرمانی اثربخش است و سرمایه‌گذاری بر روی آن می‌تواند کیفیت خدمات شما به مراجعان را به شکل چشمگیری بهبود بخشد.
#روان‌درمانی #اثربخشی‌درمانگر #مهارت‌های‌بین‌فردی #همدلی_دقیق
منبع:
Miller, W. R., & Moyers, T. B. (2021). Effective psychotherapists: Clinical skills that improve client outcomes. Guilford Press.

https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
Forwarded from Saman Nonahal
🔴دومين دوره اصول و روش های طراحی تکاليف درمانی

🔴دکتر سامان نونهال

🔴 مدرک مورد تایید وزارت علوم (قابل ترجمه رسمی)

🔸حضوری/ مجازی (امکان بازپخش تا سی روز بعد از برگزاری برای دوره آنلاین)

◀️زمان: 5 مرداد
◀️ پایان مهلت ثبت نام: 19 تیر

🔴 حضوری: 600 هزار تومان
🔴 مجازی: 480 هزار تومان

◀️محتوا:
- مبانی نظری و تجربی تکالیف درمانی
- مراحل پرداختن به تکالیف درمانی
- نکات مهم و کاربردی در پرداختن به تکالیف درمانی
- ایفای نقش

..............................
🔺ثبت نام از طریق سایت

🟠 شماره تماس: 02142920

👈لینک عضویت در کانال کارگاه های روانشناسی
مفروضه‌های اساسی ACT
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) شش مهارت اصلی، معروف به هگزافلکس/شش‌ضلعی انعطاف‌پذیری روانی، را برای افزایش انعطاف‌پذیری روان‌شناختی ادغام می‌کند. با این حال، تمرکز صرف بر این مهارت‌ها می‌تواند پیچیدگی مدل ACT را نادیده بگیرد. اثربخشی ACT به درک عمیق از دانش علمی، نظریه‌ها و فلسفه‌های زیربنایی آن بستگی دارد. درمانگران و مشاوران باید با این مبانی آشنا باشند تا بتوانند مداخلات خود را به طور مؤثری تنظیم کنند.

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نظریه چارچوب‌ ارتباطی (RFT) که به تبیین علمی زبان و نحوه ارتباط مفاهیم می‌پردازد، استوار است. این درمان همچنین بر فلسفه بافتارگرایی کارکردی تکیه دارد که معنای رفتار را در بستر محیط و تاریخچه‌اش می‌‌جوید. درک این فرضیات اساسی برای درمانگران جهت استفاده مؤثر از ابزارها و تکنیک‌های ACT بسیار حیاتی است.

همه‌چیز رفتار است

یکی از فرضیات اصلی ACT این است که تمام تجربیات انسانی، چه درونی (افکار و احساسات) و چه بیرونی (اعمال قابل مشاهده)، به عنوان رفتار در نظر گرفته می‌شوند. این دیدگاه با رفتارگرایی رادیکال همخوانی دارد که رویدادهای درونی را به عنوان بخشی از فهرست رفتاری به رسمیت می‌شناسد. ماتریکس ACT ابزاری است که برای نشان دادن کارکرد تمام رفتارهای انسانی استفاده می‌شود و دیدگاه جامعی به رفتار را که شامل جنبه‌های درونی و قابل مشاهده است، ارائه می‌کند.

در ACT، رفتار به عنوان هدفمند و غیرتصادفی دیده می‌شود. بافتارگرایی کارکردی پیشنهاد می‌کند که رفتارها تحت تأثیر محیط‌های تاریخی و فعلی قرار دارند. این بدان معناست که رفتارها قابل پیش‌بینی هستند و الگوهایی دارند که می‌توان آن‌ها را برای درک بهتر اقدامات فرد تجزیه و تحلیل کرد. با شناخت این که رفتار به زمینه مرتبط است، درمانگران ACT می‌توانند بهتر به علل اصلی اقدامات مراجعان خود بپردازند.

رفتار تصادفی نیست و هر رفتاری هدفمند است
یکی دیگر از اصول کلیدی این است که تمام رفتارها هدفمند هستند و وظایف خاصی را برای فرد انجام می‌دهند. رفتارها در صورتی که به نتایج مطلوبی دست یابند، تقویت می‌شوند، چه حرکت به سوی چیزی معنادار باشد یا دور شدن از چیزی ناراحت‌کننده. این دیدگاه تأکید دارد که رفتارها تطابق‌های کاربردی با چالش‌های محیطی هستند و هر عملی هدفمند و مرتبط با زمینه است.

حقیقت مطلقی (دربارۀ رفتار) وجود ندارد
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به مفهوم حقیقت مطلق پایبند نیست؛ بلکه بر مفهوم اقدام مؤثر به عنوان معیاری برای صدق و حقیقت تمرکز دارد. به عبارت دیگر که یک رفتار در صورتی صحیح تلقی می‌شود که به دستیابی به هدف مشخصی کمک کند. این دیدگاه کاربردی نسبت به حقیقت به پزشکان و مراجعان کمک می‌کند تا بر رفتارهایی که در رسیدن به نتایج مطلوب موثر هستند، تمرکز کنند، نه این که در مورد درستی مطلق آن‌ها بحث کنند.
منبع:
Johnson, D., & Bennett, R. (2023). Acceptance and Commitment Therapy: Responses to Frequently Asked Questions. Taylor & Francis.
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
مقاومت در برابر درمان: یک پدیده بین‌فردی

زمانی این باور گسترده وجود داشت که افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد، دروغگویانی مرضی هستند که به شدت در برابر درمان مقاومت می‌کنند. اما شواهد علمی نشان می‌دهد که اعتیاد محدود به ویژگی‌های شخصیتی یا جمعیت‌شناختی خاصی نیست.

در واقع، این باور ناشی از یک پیشگویی خود-تحقق بخش بود. سبک ارتباطی غیرپذیرا، آمرانه و رویارویی‌جویانه‌ای که در درمان اعتیاد رایج بود، به طور طبیعی به جای صداقت، موجب ایجاد موضع دفاعی در مراجعان می‌شد. این سبک ضد-درمانی، به نوبه خود دیدگاه بدبینانه‌ای درباره پیش‌آگهی مراجعان ایجاد می‌کرد.

در مقابل، سبک ارتباطی پذیرا و همدلانه معمولاً مقاومت را کاهش می‌دهد. «مقاومت» مراجع را می‌توان با تغییر در سبک واکنش درمانگر، مانند تنظیم صدای رادیو بالا و پایین برد. واکنش‌های دفاعی یا مقاوم مراجع نیز به نوبه خود پیش‌بینی‌کننده نتایج ضعیف‌تر درمان هستند.

این پدیده ممکن است ریشه در پویایی‌های ارتباطی بین‌فردی داشته باشد. افراد تمایل دارند در برابر نصیحت‌ها و ترغیب‌های ناخوانده، حتی اگر با آنها موافق باشند، واکنش منفی نشان دهند. پیروی از نصیحت یا ترغیب به معنای پذیرش موضع «زیردست» است. نصیحت‌های رفتاری زمینه مساعدی برای برانگیختن واکنش و عدم پیروی فراهم می‌کنند.

بنابراین مقاومت در برابر درمان، بیشتر یک پدیده بین‌فردی است تا ویژگی ذاتی مراجع. درمانگرانی که با سبکی پذیرا، احترام‌آمیز و همدلانه با مراجعان تعامل می‌کنند، کمتر با مقاومت مواجه می‌شوند. در مقابل، رویکردهای قضاوت‌کننده و آمرانه عمدتاً با افزایش دفاعی بودن و مقاومت همراه هستند.
#پذیرش_بین‌فردی #رواندرمانی_اثربخش #مقاومت_در_رواندرمانی #باورهای_بنیادین_رواندرمانگر
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
نظریه تکاملی در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد چه کابردهایی دارد ؟

نظریه تکاملی نقش مهمی در مبانی نظری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ایفا می‌کند و توضیح می‌دهد که چرا انسان‌ها با مشکلات روان‌شناختی مواجه می‌شوند. بر خلاف برخی مدل‌های روان‌درمانی مانند شناخت درمانی بک که بر کاهش پریشانی و بهبودی از بیماری تمرکز دارند، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کمک به افراد برای سرشار کردن زندگی‌شان با معنا و هدفمندی تأکید دارد. این رویکرد، مشکلات روان‌شناختی را به عنوان پاسخ‌های تطابقی به چالش‌های محیطی می‌بیند، نه صرفاً به عنوان بیماری‌ها یا اختلالات درون‌فردی.

توانایی‌های پیشرفته زبانی و شناختی انسان که برای بهبود همکاری و ارتباطات تکامل یافته‌اند، همچنین می‌توانند در ایجاد یا تشدید رنج روانی نقش‌افرینی کنند. برای مثال، توانایی نشخوار ذهنی در مورد شکست‌های گذشته یا نگرانی در مورد آینده ، زندگی در لحظه حال را برای انسان‌ها دشوار می‌سازد. این موضوع اغلب منجر به الگوهای ناسازگارانه آمیختگی شناختی و اجتناب از تجربه می‌شود که فرد را در یک چرخه معیوب از پریشانی گرفتار می‌کند.

درمانگران در رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد، با الهام از فرایند انتخاب طبیعی در تکامل، تنوع و انعطاف‌پذیری رفتاری را در مراجعان تشویق می‌کنند. آن‌ها به افراد کمک می‌کنند تا دریابند چه رفتارهایی برای شان کارآمد است و آن‌ها را ترغیب می‌کنند تا رفتارهای سازگارانه را انتخاب و حفظ کنند. این رویکرد، انعطاف‌پذیری روانی را ارتقا می‌دهد و به مراجعان کمک می‌کند تا محیط‌های خود را به طور مؤثرتری مدیریت نمایند.

اگرچه درک اصول تکاملی می‌تواند برای بسیاری از مراجعان ارزنده‌ساز و ارزشمند باشد، اما بحث در مورد این موضوع برای کاربرد مؤثر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ضروری نیست. درمانگران در این رویکرد باید همواره انعطاف‌پذیر باشند و به باورها و زمینه‌های فردی مراجعان خود توجه کنند. آن‌ها باید گفتگو در مورد نظریه تکاملی را تنها زمانی در فرایند درمان بگنجانند که به ارزش درمان بیفزاید. در حالی که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در درک مشکلات روانی به نظریه تکاملی متکی است، اما همچنان بر تعامل بین فرد و محیط او به عنوان عامل اصلی ایجادکننده مشکل تأکید دارد، نه صرفاً مکان‌یابی مشکل درون فرد. این انعطاف‌پذیری و توجه به بافتار، تضمین می‌کند که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای طیف گسترده‌ای از مراجعان، مرتبط و مؤثر باقی بماند.
منبع:
Johnson, D., & Bennett, R. (2023). Acceptance and Commitment Therapy: Responses to Frequently Asked Questions. Taylor & Francis.
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
Forwarded from تکامل و فلسفه
درس‌هایی از "نظریه‌ی بازی تکاملی" برای افزایش همکاری اجتماعی
(نمونه‌ای از فلسفه‌ورزی طبیعت‌گرایانه)


شاخه‌ای از نظریه‌ی بازی تکاملی، توصیفی از چگونگی تکامل همکاری‌های اجتماعی عرضه می‌کند. اما از این توصیف‌ها می‌توان تجویزهایی برای بهتر زیستن استنباط کرد. هدایت جامعه بر اساس شواهد به این معناست که در ایدئولوژی‌های سیاسی و اقتصادی رایج بازبینی کنیم و اجازه دهیم علم راهنمای تصمیمات ما باشد. به برخی از پژوهش‌ها نگاهی بیاندازیم.

۱. نتایج پژوهشی نشان می‌دهد اگر خواهان افزایش رواداری در جامعه هستیم باید با افزایش نابرابری مقابله کنیم. در این پژوهش نشان داده شد بازتوزیع عادلانه‌تر ثروت در جامعه به افزایش رواداری می‌انجامد.

۲. اما پژوهش‌های دیگری نشان می‌دهند که برابری کامل نیز از کارآمدی همکاری می‌کاهد. به عبارتی، از یکسو نباید بگذاریم شکاف نابرابری‌ها در جامعه گسترش یابد و از سوی دیگر نباید به نحوی تصنعی همه‌ی افراد جامعه را برابر کنیم.
این پژوهش همگام با پژوهش قبلی نشان می‌دهد افزایش نابرابری سدی بر سر راه همکاری است اما از سوی دیگر برای افزایش کارآمدی همکاری باید به برخی از افراد جامعه که قابلیت‌های بیشتری دارند منابع بیشتری در جهت افزایش کارکرد گروه اختصاص داد.

۳. در همین راستا پژوهش سومی نشان می‌دهد که باید تنوع را در جمعیت‌ها و گروه‌ها به رسمیت بشناسیم تا همکاری افزایش یابد.

۴. قبلاً نیز ژاپنی‌ها در سال ۲۰۱۷، نشان داده بودند که هرچه میزان تنوع هنجارها در سطح جامعه بیشتر باشد میزان همکاری بیشتر خواهد شد. (به عبارتی همکاری در جوامع چندحزبی که تنوعی از هنجارها را نمایندگی می‌کنند بیش از جوامع دوحزبی یا تک‌حزبی است. این ایده‌ی شایع که اگر همه‌ی مردم جامعه سخنان واحدی را بگویند به افزایش وحدت، و همکاریِ متعاقبِ آن می‌انجامد کاملاً نادرست است.)

۵. اما چگونه می‌توان شهروندانی تربیت کرد که تنوع هنجارها را در جامعه پذیرا باشند و در نتیجه همکاری افزایش یابد؟ ساده‌ترین پاسخ این است که باید همدلی را میان افراد جامعه افزایش دهیم. هنر بهترین ابزار در رسیدن به این هدف است.

۶. واضح به نظر می‌رسد که انسان‌ها با افرادی همکاری می‌کنند که اعتبار اجتماعی بالاتری داشته باشند. اما افراد جامعه به ندرت یکدیگر را می‌شناسند. پژوهشی که در ۲۰۲۱ نتایج آن در نیچر منتشر شد با بهره‌گیری از مدل‌های ریاضیاتی نشان داد که وجود نهادهایی که به نحوی شفاف اعتبار افراد را ارزیابی ‌می‌کنند بر همکاری اجتماعی می‌افزاید. (کارکرد نظام‌های شفاف‌سازی مالی و روزنامه‎های آزاد، روشن ساختن اعتبار شهروندان و سیاستمداران است.)

۷. وقتی نهادهایی برای افزایش همکاری تعبیه شود افراد حتی بدون تأمل در مورد پیشینه‌ی دیگران می‌توانند وارد همکاریِ کارآمدی با آنها شوند. در پژوهشی نشان داده شد که با سطح محدودی از حافظه، و بدون بررسی سوابق کامل افراد، نیز امکان همکاری وجود دارد.

۸. در پژوهش دیگری نشان داده شد که برای شکار جمعی نیازی به ساختارهای ذهنی پیچیده نیست و اگر شرایط یادگیریِ تقویتی فراهم شود موجوداتی با ذهنیت ساده نیز می‌توانند شکار جمعی کنند.

اگر با ذهنیتی ساده نیز امکان همکاری پیچیده وجود دارد، احتمالاً باید موارد بیشتری از چنین پدیده‌هایی را در جهان طبیعت شاهد باشیم. پژوهش دیگری نشان می‌دهد که موجوداتی با ذهنیت بسیار ساده، همچون ماهی‌های سیکلید، با بهره‌گیری از تنبیه خاطیان سطح همکاری در حفظ قلمرو را افزایش می‌دهند.

۹. وقتی جانورانی ساده موفق به انجام یک کار گروهی جمعی می‌شوند انسان‌ها نیز می‌توانند. اگر نهادهایی در جهت افزایش همکاری طراحی شوند با سرعت بالایی می‌توان بسیاری از مشکلات امروز بشر را حل کرد. علم راه‌حل‌هایی دارد. به عنوان نمونه‌ای عملی از کاربست نظریه‌ی بازی تکاملی در حل مسائل اجتماعی، بکارگیری آن را در شبکه‌ی حمل‌ونقل جاده‌ای شهری ببینید.

خلاصه: با توجه به داده‌های مورد اشاره، جامعه‌ای در مسیر به‌زیستی عمومی است که: شکاف نابرابری اقتصادی در آن کاسته شود؛ قابلیت‌های منحصربه‌فرد انسان‌ها به رسمیت شناخته شود؛ تنوعی از هنجارها در جامعه وجود داشته باشد؛ پروژه‌های یکسان‌سازی افراد کنار نهاده شود؛ نهادهای اعتبارسنجیِ شفاف در جامعه برقرار باشند؛ شرایط یادگیری تقویتی برای افراد در جامعه فراهم باشد؛ و خاطیان همکاری اجتماعی نیز تنبیه شوند.

آنچه در اینجا بیان شد استنباطِ توصیه‌هایی عملی از علوم تجربی و ریاضیات بود. این نمونه‌ای از فلسفه‌ی طبیعت‌گرایانه‌‌ی تجویزی‌ست: اینکه توصیه‌های به‌زیستی مبتنی بر آخرین داده‌های علمی باشند. برگرفتن داده‌هایی علمی به سان مهره‌های یک گردن‌آویز و به رشته درآوردن آنها در عرضه راهکارهایی برای خوب‌زیستن؛ و نه آنکه بدون توجه به داده‌های تجربی نسخه‌هایی برای هدایت جوامع و به‌زیستی انسان عرضه کنیم.

هادی صمدی
@evophilosophy
2024/06/29 18:37:38
Back to Top
HTML Embed Code: