آنچه درمانهای موج سوم رفتاردرمانی به لحاظ مفهومی و کاربردی به رفتاردرمانی افزودهاند (2)
مترجم: دکتر علی فیضی
پذیرش، تمرکز زدایی/گسلش و سبک پاسخ گشوده. علاوه بر رویههای مداخلهای که به طور متمرکز جهت توجه را آموزش میدهند، موج سوم درمانهای رفتاری از روشهای مبتنی بر شواهد برای ارتقای پذیرش هیجانی استفاده میکنند، که به عنوان مجموعهای رفتاری از تماس پایدار با محتوای هیجانی مشخص میشود، بدون اینکه فرآیندهای فکری پیچیدهای که باعث عدم مشارکت و اجتناب میشوند مانعشان شوند. . در موج سوم درمانهای رفتاری، رویههای درمانی پذیرش و تمرکززدایی/گسلش زیرمجموعۀ حوزۀ سبک پاسخ گشوده توضیح داده میشوند. مفهوم کاربردی سبک پاسخ گشوده به کیفیت عملکردی خاصی از پاسخگویی به محیط های داخلی و خارجی خود اشاره می کند. این سبک پاسخ به طور خاص، به میزانی اشاره دارد که یک فرد مایل است با تجربه لحظه حال خود به طور کامل و گشوده ارتباط برقرار کند، بدون این که واکنشی [سرآسیمه] یا تکانشی به آن تجربه نشان دهد. در این تعریف از سبک پاسخ گشوده، مفهوم کاربردی پذیرش به مجموعهای رفتاری از تماس با تجربه لحظه حال اشاره دارد و در عین حال فرد از هرگونه واکنشی که در آن لحظه رخ میدهد بدون تلاش غیرضروری برای تنظیم آنها آگاه میشود. مفهوم تمرکززدایی/گسلش به مجموعه رفتاری از تماس با تجربه لحظه حال همانگونه که است اشاره دارد. به طور خاص، در زمینه رویدادهای کلامی (افکار و تجارب هیجانی به صورت شفاهی ارزیابیشده)، تمرکززدایی/گسلش شامل تجربۀ این رویدادها صرفاً به عنوان رویدادهای ذهنی است نه این ک به عنوان حقیقت تحت اللفظی در نظر گرفته شوند و اساساً از یک حس بزرگتر از خود جدا هستند، . در نهایت، هر تکنیک کاربردی که این جنبههای سبک پاسخ گشوده را ارتقا دهد به عنوان رویههای پذیرش و تمرکززدایی/گسلش نامیده میشود.
بار دیگر، در حوزۀ رفتار درمانی، اهمیت سبک پاسخ گشوده برای ارتقای سلامت و بهزیستی مطلوب تا زمان جنبش موج سوم رفتار درمانی به صراحت مورد توجه قرار نگرفت، اگرچه برخی جنبه های آن به طور جانبی در نسل های قبلی رفتار درمانی مورد توجه قرار گرفته بود . در واقع، درستی و صحت پیگیری مفهوم و تمرین پذیرش توسط بسیاری از محققان و درمانگران رفتاردرمانی به ویژه از اوایل دهه 1990 تا اواسط دهه 2010 مورد تردید قرار گرفته بود. علاوه بر این، در حالی که برخی از جنبه های سبک پاسخ گشوده (به عنوان مثال ، تمرکززدایی/ گسلش از افکار) در درمان شناختی سرچشمه گرفته است ، اما این جنبهها لزوماً به عنوان فرآیندهای اصلی رفتاری تغییر در نسل های قبلی رفتار درمانی تلقی نمیشدند.
مزیت افزودهای که موج سوم رفتار درمانی به حوزه بزرگتر رفتار درمانی در رابطه با سبک پاسخ گشوده ارائه کرده این است که زمانی که تلاشهای تغییر مستقیم در عمل موفقیتآمیز یا پایدار نباشد، یک مسیر درمانی جایگزین ارائه میدهد. گفتنی است که هدف قرار دادن مستقیم تغییر در هیجان، شناخت و رفتار یکی از ویژگی های بارز سنت رفتاری است. جنبش موج سوم رفتاردرمانی ارزش مفهومی و کاربردی تلاشهای تغییر مستقیم را نفی نمیکند (مانند تغییر در باورهای اصلی، بازسازی شناختی، حواسپرتی، سرکوب افکار)، بهویژه زمانی که انجام این کار منجر به سازگاری رفتاری بیشتر در مراجع شود. به طور مشابه، درمانهای موج سوم رفتاری تنها در صورتی سبک پاسخ گشوده را در زمینههای خاص به کار میگیرند که انجام این کار احتمالاً سازگاری رفتاری و زندگی بانشاط درمانجو را تقویت میکند. شواهد موجود نشان میدهد که ارتقای سبک پاسخ گشوده از طریق پذیرش و استراتژیهای تمرکززدایی/گسلش، همراه با ترویج سبک پاسخ متمرکز، بهویژه زمانی به کار بسته میشود که مجموعه رفتاری کلی درانجو توسط: (الف) تلاشهای ناکارآمد و در عین حال مداوم برای کنترل و اجتناب از افکار، هیجانات، و خاطرات نامطلوبش محدود شود، یا (ب) دچار درهم تنیدگی شناختی با روایتهای خویشتن شود.
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
مترجم: دکتر علی فیضی
پذیرش، تمرکز زدایی/گسلش و سبک پاسخ گشوده. علاوه بر رویههای مداخلهای که به طور متمرکز جهت توجه را آموزش میدهند، موج سوم درمانهای رفتاری از روشهای مبتنی بر شواهد برای ارتقای پذیرش هیجانی استفاده میکنند، که به عنوان مجموعهای رفتاری از تماس پایدار با محتوای هیجانی مشخص میشود، بدون اینکه فرآیندهای فکری پیچیدهای که باعث عدم مشارکت و اجتناب میشوند مانعشان شوند. . در موج سوم درمانهای رفتاری، رویههای درمانی پذیرش و تمرکززدایی/گسلش زیرمجموعۀ حوزۀ سبک پاسخ گشوده توضیح داده میشوند. مفهوم کاربردی سبک پاسخ گشوده به کیفیت عملکردی خاصی از پاسخگویی به محیط های داخلی و خارجی خود اشاره می کند. این سبک پاسخ به طور خاص، به میزانی اشاره دارد که یک فرد مایل است با تجربه لحظه حال خود به طور کامل و گشوده ارتباط برقرار کند، بدون این که واکنشی [سرآسیمه] یا تکانشی به آن تجربه نشان دهد. در این تعریف از سبک پاسخ گشوده، مفهوم کاربردی پذیرش به مجموعهای رفتاری از تماس با تجربه لحظه حال اشاره دارد و در عین حال فرد از هرگونه واکنشی که در آن لحظه رخ میدهد بدون تلاش غیرضروری برای تنظیم آنها آگاه میشود. مفهوم تمرکززدایی/گسلش به مجموعه رفتاری از تماس با تجربه لحظه حال همانگونه که است اشاره دارد. به طور خاص، در زمینه رویدادهای کلامی (افکار و تجارب هیجانی به صورت شفاهی ارزیابیشده)، تمرکززدایی/گسلش شامل تجربۀ این رویدادها صرفاً به عنوان رویدادهای ذهنی است نه این ک به عنوان حقیقت تحت اللفظی در نظر گرفته شوند و اساساً از یک حس بزرگتر از خود جدا هستند، . در نهایت، هر تکنیک کاربردی که این جنبههای سبک پاسخ گشوده را ارتقا دهد به عنوان رویههای پذیرش و تمرکززدایی/گسلش نامیده میشود.
بار دیگر، در حوزۀ رفتار درمانی، اهمیت سبک پاسخ گشوده برای ارتقای سلامت و بهزیستی مطلوب تا زمان جنبش موج سوم رفتار درمانی به صراحت مورد توجه قرار نگرفت، اگرچه برخی جنبه های آن به طور جانبی در نسل های قبلی رفتار درمانی مورد توجه قرار گرفته بود . در واقع، درستی و صحت پیگیری مفهوم و تمرین پذیرش توسط بسیاری از محققان و درمانگران رفتاردرمانی به ویژه از اوایل دهه 1990 تا اواسط دهه 2010 مورد تردید قرار گرفته بود. علاوه بر این، در حالی که برخی از جنبه های سبک پاسخ گشوده (به عنوان مثال ، تمرکززدایی/ گسلش از افکار) در درمان شناختی سرچشمه گرفته است ، اما این جنبهها لزوماً به عنوان فرآیندهای اصلی رفتاری تغییر در نسل های قبلی رفتار درمانی تلقی نمیشدند.
مزیت افزودهای که موج سوم رفتار درمانی به حوزه بزرگتر رفتار درمانی در رابطه با سبک پاسخ گشوده ارائه کرده این است که زمانی که تلاشهای تغییر مستقیم در عمل موفقیتآمیز یا پایدار نباشد، یک مسیر درمانی جایگزین ارائه میدهد. گفتنی است که هدف قرار دادن مستقیم تغییر در هیجان، شناخت و رفتار یکی از ویژگی های بارز سنت رفتاری است. جنبش موج سوم رفتاردرمانی ارزش مفهومی و کاربردی تلاشهای تغییر مستقیم را نفی نمیکند (مانند تغییر در باورهای اصلی، بازسازی شناختی، حواسپرتی، سرکوب افکار)، بهویژه زمانی که انجام این کار منجر به سازگاری رفتاری بیشتر در مراجع شود. به طور مشابه، درمانهای موج سوم رفتاری تنها در صورتی سبک پاسخ گشوده را در زمینههای خاص به کار میگیرند که انجام این کار احتمالاً سازگاری رفتاری و زندگی بانشاط درمانجو را تقویت میکند. شواهد موجود نشان میدهد که ارتقای سبک پاسخ گشوده از طریق پذیرش و استراتژیهای تمرکززدایی/گسلش، همراه با ترویج سبک پاسخ متمرکز، بهویژه زمانی به کار بسته میشود که مجموعه رفتاری کلی درانجو توسط: (الف) تلاشهای ناکارآمد و در عین حال مداوم برای کنترل و اجتناب از افکار، هیجانات، و خاطرات نامطلوبش محدود شود، یا (ب) دچار درهم تنیدگی شناختی با روایتهای خویشتن شود.
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
Telegram
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
این کانال با هدف معرفی و آموزش رواندرمانیهای متعلق به موج سوم رفتاردرمانی و کاربردهای فردی و اجتماعی آنها ایجاد شده است.
آنچه درمانهای موج سوم رفتاردرمانی به لحاظ مفهومی و کاربردی به رفتاردرمانی افزودهاند (3)
مترجم: دکتر علی فیضی
ارزشها، اقدام متعهد هدایتشده با ارزشها، و سبک پاسخگویی درگیرانه. برای درمانهای رفتاری موج سوم، همایندیهای نیرومندسازی که در زندگی معنا میآفریند، مستلزم ایجاد ارتباط با ارزشهای مستحکم فردی از طریق درگیر شدن در فعالیتهای روزانهای است که زندگی بانشاط و معنادار را ترویج میکند (مثلا زندگی مبتنی بر ارزش). ارزشها در این بافتار را میتوان این گونه تعریف کرد: «پیامدهای آزادانه انتخابشده و به صورت کلامی ساختهشدۀ الگوهای مداوم، پویا و در حال تحول فعالیت، که تقویتکنندههای غالبی را ایجاد میکند که در مشارکت در خود الگوی رفتاری ارزشمند به صورت ذاتی وجود دارند». برای مثال، صمیمیت یک ارزش برای درمانجویان بزرگسال است. این ارزش انتخاب شده شخصاً میتواند به عنوان یک مقدمه کلامی و همچنین پیامد عمل کند و به هر فعالیتی که منعکسکننده آن است (مانند گوش دادن به یک عزیز، آشپزی، کار و معاشرت با همکاران) بهعنوان تقویتکنندۀ ذاتی نیرو ببخشد. به این ترتیب، ارزشها ممکن است بهعنوان تقویتکنندهای قوی برای درگیر شدن در مجموعههای رفتاری سازگار با آن ارزشها عمل کنند، حتی زمانی که چنین اقداماتی ممکن است ناگزیر منجر به تماس با تجارب آزاردهنده درونی یا آشکار شود. در این شرایط، مجموعههای موجود در سبکهای پاسخ گشوده و متمرکز ممکن است به طور مؤثری با سبک پاسخ درگیر کنشگرا ادغام شوند تا پاسخدهی رفتاری انعطافپذیر و انطباقی را ارتقا دهند.
تمرکز صریح بر ارزشها نه تنها در درمانهای رفتاری موج سوم خاص، مانند ACT گنجانده شده است، بلکه به طور گستردهتری در تعدادی از مداخلات تغییر رفتار سنتی، از جمله فعالسازی رفتاری، مواجهه درمانی، CBT و مصاحبه انگیزشی ادغام شده است. به عنوان مثال، ACT، که بر زندگی مبتنی بر ارزش ها تاکید دارد، به طور موثری برای نیروبخشی به مواجهه و پیشگیری از پاسخ برای اختلال وسواس فکری- جبری استفاده شده است. علاوه بر این، مداخلات مبتنی بر ارزش اغلب در فعالسازی رفتاری برای افسردگی گنجانده میشود تا درمانجویان بتوانند به طور فزایندهای با تقویت مثبت از طریق مشارکت در فعالیتهایی که برای آنها ارزش قائل هستند و از نظر شخصی معنادار هستند، تماس بگیرند. علاوه بر این، تأثیر تغییر رفتارناشی از مصاحبه انگیزشی را میتوان با کارروی ارزشها و با کمک به درمانجویان جهت تماس با ناسازگاریهای بین انتخابهای رفتاری فعلی و انتخابهای مطلوب که با ارزشهای ایشان هماهنگ است، افزایش داد و از پتانسیل انگیزشی ناشی از این اختلاف برای ارائۀ یک مثال جها تمایل به ایجاد تغییرات رفتاری انطباقی استفاده کرد. این رویکردها همگی نشان میدهند که چگونه ارزشها، در یک سبک پاسخ درگیرانه، میتوانند به عنوان انگیزهای برای مشارکت در فعالیتها و رفتارهای ارتقا دهنده سلامت، علیرغم موانعی که توسط تجربیات ناراحتکننده درونی ایجاد میشود عمل کنند. نیروبخشی به اصول تغییر رفتار دارای پشتیبانی تجربی، مانند مواجهه درمانی و فعالسازی رفتاری، با ارزشها نمونهای از مزیتهای افزودۀ جنبش موج سوم رفتار درمان است، و نشان میدهد که چگونه این یکپارچگی فرآیندها منجر به ترکیب مؤثر تکنیکها در چندین نسل رفتاردرمانی شده است.
در مجموع، از دیدگاه موج سوم رفتاردرمانی، سازگاری رفتاری یا انعطافپذیری روانی بیشتر که با ترکیبی از سبکهای پاسخ متمرکز، باز و درگیر مشخص میشود، ممکن است به عنوان یک حالت ایدهآل از رفاه و سلامت مطلوب در نظر گرفته شود. این مهارتهای رفتاری کشمکشهای روانی را از بین نمیبرند، بلکه به افراد کمک میکنند تا خود را در جریان شادیها و غمها که نتیجه اجتنابناپذیر شرایط پیچیده انسانی هستند، هدایت کنند. مهارتهای رفتاری که در این سه سبک پاسخ قرار میگیرند نیز به صورت پویا برای کمک به ارتقای عملکرد رفتاری انطباقی در حوزههای مهم زندگی (درگیرانه) و در عین حال تقویت فرآیندهای توجهی (آگاه) و شناختی (گشوده) برای ارتقای هدف نهایی افزایش سازگاری رفتاری، تعامل دارند. هیز و همکاران در بررسی روشهای موج سوم رفتاردرمانی (2011) وحدت سبکهای پاسخگویی متمرکز، گشوده و درگیرانه را به شرح زیر خلاصه می کند:
مانند پایههای یک صندلی، زمانی که فرد گشوده، آگاه و درگیر است، مبنایی متعادل برای تفکر، احساس و رفتار انعطاف پذیرتر ایجاد می شود. از نظر استعاری، گویی فضای زندگی بزرگتری وجود دارد که فرد بتواند در آن تجربه کند و رشد کند و با تجربههایش به حرکت درآید. اگرچه همه رویکردها همه فرآیندها را هدف قرار نمیدهند، به نظر میرسد که شکلهای بافتاری CBT برای افزایش انعطافپذیری روانی استفاده کنندگان آن با پرورش رویکرد گشودهتر، آگاهتر و درگیرانهتر برای زندگی طراحی شدهاند.
مترجم: دکتر علی فیضی
ارزشها، اقدام متعهد هدایتشده با ارزشها، و سبک پاسخگویی درگیرانه. برای درمانهای رفتاری موج سوم، همایندیهای نیرومندسازی که در زندگی معنا میآفریند، مستلزم ایجاد ارتباط با ارزشهای مستحکم فردی از طریق درگیر شدن در فعالیتهای روزانهای است که زندگی بانشاط و معنادار را ترویج میکند (مثلا زندگی مبتنی بر ارزش). ارزشها در این بافتار را میتوان این گونه تعریف کرد: «پیامدهای آزادانه انتخابشده و به صورت کلامی ساختهشدۀ الگوهای مداوم، پویا و در حال تحول فعالیت، که تقویتکنندههای غالبی را ایجاد میکند که در مشارکت در خود الگوی رفتاری ارزشمند به صورت ذاتی وجود دارند». برای مثال، صمیمیت یک ارزش برای درمانجویان بزرگسال است. این ارزش انتخاب شده شخصاً میتواند به عنوان یک مقدمه کلامی و همچنین پیامد عمل کند و به هر فعالیتی که منعکسکننده آن است (مانند گوش دادن به یک عزیز، آشپزی، کار و معاشرت با همکاران) بهعنوان تقویتکنندۀ ذاتی نیرو ببخشد. به این ترتیب، ارزشها ممکن است بهعنوان تقویتکنندهای قوی برای درگیر شدن در مجموعههای رفتاری سازگار با آن ارزشها عمل کنند، حتی زمانی که چنین اقداماتی ممکن است ناگزیر منجر به تماس با تجارب آزاردهنده درونی یا آشکار شود. در این شرایط، مجموعههای موجود در سبکهای پاسخ گشوده و متمرکز ممکن است به طور مؤثری با سبک پاسخ درگیر کنشگرا ادغام شوند تا پاسخدهی رفتاری انعطافپذیر و انطباقی را ارتقا دهند.
تمرکز صریح بر ارزشها نه تنها در درمانهای رفتاری موج سوم خاص، مانند ACT گنجانده شده است، بلکه به طور گستردهتری در تعدادی از مداخلات تغییر رفتار سنتی، از جمله فعالسازی رفتاری، مواجهه درمانی، CBT و مصاحبه انگیزشی ادغام شده است. به عنوان مثال، ACT، که بر زندگی مبتنی بر ارزش ها تاکید دارد، به طور موثری برای نیروبخشی به مواجهه و پیشگیری از پاسخ برای اختلال وسواس فکری- جبری استفاده شده است. علاوه بر این، مداخلات مبتنی بر ارزش اغلب در فعالسازی رفتاری برای افسردگی گنجانده میشود تا درمانجویان بتوانند به طور فزایندهای با تقویت مثبت از طریق مشارکت در فعالیتهایی که برای آنها ارزش قائل هستند و از نظر شخصی معنادار هستند، تماس بگیرند. علاوه بر این، تأثیر تغییر رفتارناشی از مصاحبه انگیزشی را میتوان با کارروی ارزشها و با کمک به درمانجویان جهت تماس با ناسازگاریهای بین انتخابهای رفتاری فعلی و انتخابهای مطلوب که با ارزشهای ایشان هماهنگ است، افزایش داد و از پتانسیل انگیزشی ناشی از این اختلاف برای ارائۀ یک مثال جها تمایل به ایجاد تغییرات رفتاری انطباقی استفاده کرد. این رویکردها همگی نشان میدهند که چگونه ارزشها، در یک سبک پاسخ درگیرانه، میتوانند به عنوان انگیزهای برای مشارکت در فعالیتها و رفتارهای ارتقا دهنده سلامت، علیرغم موانعی که توسط تجربیات ناراحتکننده درونی ایجاد میشود عمل کنند. نیروبخشی به اصول تغییر رفتار دارای پشتیبانی تجربی، مانند مواجهه درمانی و فعالسازی رفتاری، با ارزشها نمونهای از مزیتهای افزودۀ جنبش موج سوم رفتار درمان است، و نشان میدهد که چگونه این یکپارچگی فرآیندها منجر به ترکیب مؤثر تکنیکها در چندین نسل رفتاردرمانی شده است.
در مجموع، از دیدگاه موج سوم رفتاردرمانی، سازگاری رفتاری یا انعطافپذیری روانی بیشتر که با ترکیبی از سبکهای پاسخ متمرکز، باز و درگیر مشخص میشود، ممکن است به عنوان یک حالت ایدهآل از رفاه و سلامت مطلوب در نظر گرفته شود. این مهارتهای رفتاری کشمکشهای روانی را از بین نمیبرند، بلکه به افراد کمک میکنند تا خود را در جریان شادیها و غمها که نتیجه اجتنابناپذیر شرایط پیچیده انسانی هستند، هدایت کنند. مهارتهای رفتاری که در این سه سبک پاسخ قرار میگیرند نیز به صورت پویا برای کمک به ارتقای عملکرد رفتاری انطباقی در حوزههای مهم زندگی (درگیرانه) و در عین حال تقویت فرآیندهای توجهی (آگاه) و شناختی (گشوده) برای ارتقای هدف نهایی افزایش سازگاری رفتاری، تعامل دارند. هیز و همکاران در بررسی روشهای موج سوم رفتاردرمانی (2011) وحدت سبکهای پاسخگویی متمرکز، گشوده و درگیرانه را به شرح زیر خلاصه می کند:
مانند پایههای یک صندلی، زمانی که فرد گشوده، آگاه و درگیر است، مبنایی متعادل برای تفکر، احساس و رفتار انعطاف پذیرتر ایجاد می شود. از نظر استعاری، گویی فضای زندگی بزرگتری وجود دارد که فرد بتواند در آن تجربه کند و رشد کند و با تجربههایش به حرکت درآید. اگرچه همه رویکردها همه فرآیندها را هدف قرار نمیدهند، به نظر میرسد که شکلهای بافتاری CBT برای افزایش انعطافپذیری روانی استفاده کنندگان آن با پرورش رویکرد گشودهتر، آگاهتر و درگیرانهتر برای زندگی طراحی شدهاند.
Forwarded from RANDiranofficial
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸وبینار تبیین گسلش شناختی در مداخلهی ACT استيون هيز
▫️تسهیلگر: حسین سعیدی
▫️گروه: رواندرمانی نوین و دقیق
▫️مشاهده در آپارات: https://www.aparat.com/v/CYEG9
Randiranofficial.com
▫️تسهیلگر: حسین سعیدی
▫️گروه: رواندرمانی نوین و دقیق
▫️مشاهده در آپارات: https://www.aparat.com/v/CYEG9
Randiranofficial.com
Forwarded from RANDiranofficial
🔸وبینار «ACT: گمشده در ترجمه، سرگشته در کارگاه»
(کاوشی دربارۀ تاریخچۀ پدیداری به نام ACT در ایران)
▫️ دکتر علی فیضی (رواندرمانگر و مترجم ACT)
🗓 دوشنبه 23 بهمن، ساعت 18:30
🙋♂️ به همراه پلن پرسش و پاسخ
🏣 برای روانشناسان، مشاوران، روانپزشکان
💻 بستر برگزاری: گوگل میت
🎥 امکان مشاهدۀ آفلاین
▫️گروه رواندرمانی نوین و دقیق (رَند)
▪️randiranofficial.com
▪️https://www.tg-me.com/randiranofficial
▪️instagram.com/rand.iran.official
(کاوشی دربارۀ تاریخچۀ پدیداری به نام ACT در ایران)
▫️ دکتر علی فیضی (رواندرمانگر و مترجم ACT)
🗓 دوشنبه 23 بهمن، ساعت 18:30
🙋♂️ به همراه پلن پرسش و پاسخ
🏣 برای روانشناسان، مشاوران، روانپزشکان
💻 بستر برگزاری: گوگل میت
🎥 امکان مشاهدۀ آفلاین
▫️گروه رواندرمانی نوین و دقیق (رَند)
▪️randiranofficial.com
▪️https://www.tg-me.com/randiranofficial
▪️instagram.com/rand.iran.official
Forwarded from RANDiranofficial
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸وبینار ACT: گمشده در ترجمه، سرگشته در کارگاه
(کاوشی دربارۀ تاریخچۀ پدیداری به نام ACT در ایران)
▫️تسهیلگر: دکتر علی فیضی (رواندرمانگر و مترجم ACT)
▫️برای: روانشناسان، مشاوران، روانپزشکان
▫️تاریخ برگزاری: دوشنبه 23 بهمن 1402
▫️گروه: رواندرمانی نوین و دقیق
Randiranofficial.com
(کاوشی دربارۀ تاریخچۀ پدیداری به نام ACT در ایران)
▫️تسهیلگر: دکتر علی فیضی (رواندرمانگر و مترجم ACT)
▫️برای: روانشناسان، مشاوران، روانپزشکان
▫️تاریخ برگزاری: دوشنبه 23 بهمن 1402
▫️گروه: رواندرمانی نوین و دقیق
Randiranofficial.com
Forwarded from RANDiranofficial
وبینار «PBT: موج جدید رواندرمانی یا فراسوی آن؟»
(تبیینی از درمان فرایندمدار و کاربست آن در رواندرمانی)
▫️ محمد خالقی - رواندرمانگر و مترجم PBT
کاندیدای دکتری تخصصی روانشناسی بالینی
🗓 دوشنبه 7 اسفند ساعت 18:30
🙋♂️ به همراه پلن پرسش و پاسخ
🏣 برای روانشناسان، مشاوران، روانپزشکان
💻 بستر برگزاری: گوگل میت
📲لینک ورود به وبینار در گوگل میت:
http://meet.google.com/bzn-kbxx-smb
🎥 امکان مشاهدۀ آفلاین
▫️گروه رواندرمانی نوین و دقیق (رَند)
▪️randiranofficial.com
▪️https://www.tg-me.com/randiranofficial
▪️instagram.com/rand.iran.official
(تبیینی از درمان فرایندمدار و کاربست آن در رواندرمانی)
▫️ محمد خالقی - رواندرمانگر و مترجم PBT
کاندیدای دکتری تخصصی روانشناسی بالینی
🗓 دوشنبه 7 اسفند ساعت 18:30
🙋♂️ به همراه پلن پرسش و پاسخ
🏣 برای روانشناسان، مشاوران، روانپزشکان
💻 بستر برگزاری: گوگل میت
📲لینک ورود به وبینار در گوگل میت:
http://meet.google.com/bzn-kbxx-smb
🎥 امکان مشاهدۀ آفلاین
▫️گروه رواندرمانی نوین و دقیق (رَند)
▪️randiranofficial.com
▪️https://www.tg-me.com/randiranofficial
▪️instagram.com/rand.iran.official
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصه مشکل باشی
گرچه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصه مشکل باشی
گرچه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
نظریه پلیواگال در عمل.pdf
134.9 KB
به قلم دی وانگر
مترجم: علی صیادی (کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی)
مترجم: علی صیادی (کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی)
بافتارگرایی کارکردی: پایه و اساس ACT
بافتارگرایی کارکردی یک فلسفه علم است که به بررسی رفتارها و رویدادها در زمینه و بافت خاصی که در آن رخ میدهند، میپردازد. این رویکرد معتقد است که هیچ رفتاری نمیتواند به طور کامل و جدا از بافتی که در آن اتفاق میافتد، درک شود. به عبارت دیگر، رفتارها و رویدادها تنها در ارتباط با زمینهای که در آن رخ میدهند، معنا پیدا میکنند. این فلسفه نقش بسیار مهمی در درمان پذیرش و تعهد (ACT) دارد و اساس بسیاری از مداخلات و تکنیکهای این درمان را تشکیل میدهد.
یکی از اصول اساسی بافتارگرایی کارکردی این است که حقیقت یا واقعیت یک پدیده، مستقل از بافت آن قابل تعیین نیست. به جای تلاش برای کشف حقیقت ذاتی یک رفتار یا رویداد، این رویکرد بر پیشبینی و کنترل رویدادها تمرکز دارد. این نگرش عملی به علم، به جای جستجوی حقیقت مطلق، به دنبال یافتن آنچه است که در عمل کار میکند و مؤثر است. این دیدگاه به ویژه در زمینه درمانهای روانشناختی و بهبود سلامت روان اهمیت دارد، زیرا به درمانگران اجازه میدهد تا بر اساس عملکرد واقعی رفتارها در زندگی روزمره درمانجویان، مداخلات خود را طراحی کنند.
به عنوان مثال، فرض کنید درمانجوی شما با اضطراب اجتماعی شدید مواجه است. در رویکردهای سنتی ممکن است تلاش شود تا این اضطراب به طور کامل از بین برود. اما در بافتارگرایی کارکردی، به جای تلاش برای حذف اضطراب، تمرکز درمان بر فهم نحوۀ تاثیرگذاری اضطراب در زندگی درمانجو است . آیا این اضطراب باعث اجتناب از موقعیتهای اجتماعی میشود؟ آیا این اجتناب به انزوای بیشتر و کاهش کیفیت زندگی منجر میشود؟ با درک این بافت، درمانگر میتواند به درمانجو کمک کند تا با پذیرش اضطراب و تغییر نحوه برخورد با آن، به زندگی اجتماعی خود بازگردد.
در مثال دیگری، فرض کنید درمانجوی دیگری با خاطرات تلخ از گذشته دست و پنجه نرم میکند و این خاطرات تأثیر منفی بر زندگی روزمره او دارند. درمانگر با استفاده از اصول بافتارگرایی کارکردی میتواند به درمانجو کمک کند تا این خاطرات را به عنوان بخشی از تجربههای گذشته بپذیرد و به جای تلاش برای فرار از آنها، یاد بگیرد که چگونه میتواند با این خاطرات به شیوهای سازنده برخورد کند. این رویکرد به مراجع اجازه میدهد تا به جای غرق شدن در گذشته، به اهداف و ارزشهای فعلی خود بپردازد.
در ACT، از مفاهیم بافتارگرایی کارکردی برای پرورش و توسعۀ انعطافپذیری روانی استفاده میشود. این به معنای توانایی پاسخگویی به زندگی به شیوهای مفید و مؤثر است، حتی در حضور افکار و احساسات ناخوشایند. به عنوان مثال، اگر درمانجو دچار افکار ناخواسته و مزاحم است، به جای تلاش برای سرکوب یا حذف این افکار، به او کمک میشود تا آنها را به عنوان بخشی از تجربه انسانی بپذیرد و یاد بگیرد که چگونه میتواند با آنها به شیوهای مفید برخورد کند.
یکی از ابزارهای کلیدی در ACT استفاده از استعارهها و تمرینها برای تبیین فرآیندهای اصلی است. این فرآیندها شامل پذیرش، خود به عنوان بافتار، تماس با لحظه حال، گسلش شناختی، شفافسازی ارزشها و اقدام متعهدانه است. هر یک از این فرآیندها بر اساس اصول بافتارگرایی کارکردی طراحی شدهاند تا به مراجع کمک کنند تا به جای مبارزه با تجربیات داخلی خود، با آنها سازگار شوند و به شیوهای سازنده با آنها برخورد کنند.
به طور کلی، بافتارگرایی کارکردی یک ابزار قدرتمند برای درک و مداخله در رفتارهای انسانی است. این رویکرد به جای تمرکز بر تغییر یا حذف رفتارهای ناخوشایند، بر بهبود نحوه عملکرد آنها در زمینه زندگی درمانجویان تمرکز دارد و به آنها کمک میکند تا زندگی پرمعناتری داشته باشند.
منبع:
Westrup, D. (2014). Advanced Acceptance and Commitment Therapy: The experienced practitioner's guide to optimizing delivery. New Harbinger Publications.
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
بافتارگرایی کارکردی یک فلسفه علم است که به بررسی رفتارها و رویدادها در زمینه و بافت خاصی که در آن رخ میدهند، میپردازد. این رویکرد معتقد است که هیچ رفتاری نمیتواند به طور کامل و جدا از بافتی که در آن اتفاق میافتد، درک شود. به عبارت دیگر، رفتارها و رویدادها تنها در ارتباط با زمینهای که در آن رخ میدهند، معنا پیدا میکنند. این فلسفه نقش بسیار مهمی در درمان پذیرش و تعهد (ACT) دارد و اساس بسیاری از مداخلات و تکنیکهای این درمان را تشکیل میدهد.
یکی از اصول اساسی بافتارگرایی کارکردی این است که حقیقت یا واقعیت یک پدیده، مستقل از بافت آن قابل تعیین نیست. به جای تلاش برای کشف حقیقت ذاتی یک رفتار یا رویداد، این رویکرد بر پیشبینی و کنترل رویدادها تمرکز دارد. این نگرش عملی به علم، به جای جستجوی حقیقت مطلق، به دنبال یافتن آنچه است که در عمل کار میکند و مؤثر است. این دیدگاه به ویژه در زمینه درمانهای روانشناختی و بهبود سلامت روان اهمیت دارد، زیرا به درمانگران اجازه میدهد تا بر اساس عملکرد واقعی رفتارها در زندگی روزمره درمانجویان، مداخلات خود را طراحی کنند.
به عنوان مثال، فرض کنید درمانجوی شما با اضطراب اجتماعی شدید مواجه است. در رویکردهای سنتی ممکن است تلاش شود تا این اضطراب به طور کامل از بین برود. اما در بافتارگرایی کارکردی، به جای تلاش برای حذف اضطراب، تمرکز درمان بر فهم نحوۀ تاثیرگذاری اضطراب در زندگی درمانجو است . آیا این اضطراب باعث اجتناب از موقعیتهای اجتماعی میشود؟ آیا این اجتناب به انزوای بیشتر و کاهش کیفیت زندگی منجر میشود؟ با درک این بافت، درمانگر میتواند به درمانجو کمک کند تا با پذیرش اضطراب و تغییر نحوه برخورد با آن، به زندگی اجتماعی خود بازگردد.
در مثال دیگری، فرض کنید درمانجوی دیگری با خاطرات تلخ از گذشته دست و پنجه نرم میکند و این خاطرات تأثیر منفی بر زندگی روزمره او دارند. درمانگر با استفاده از اصول بافتارگرایی کارکردی میتواند به درمانجو کمک کند تا این خاطرات را به عنوان بخشی از تجربههای گذشته بپذیرد و به جای تلاش برای فرار از آنها، یاد بگیرد که چگونه میتواند با این خاطرات به شیوهای سازنده برخورد کند. این رویکرد به مراجع اجازه میدهد تا به جای غرق شدن در گذشته، به اهداف و ارزشهای فعلی خود بپردازد.
در ACT، از مفاهیم بافتارگرایی کارکردی برای پرورش و توسعۀ انعطافپذیری روانی استفاده میشود. این به معنای توانایی پاسخگویی به زندگی به شیوهای مفید و مؤثر است، حتی در حضور افکار و احساسات ناخوشایند. به عنوان مثال، اگر درمانجو دچار افکار ناخواسته و مزاحم است، به جای تلاش برای سرکوب یا حذف این افکار، به او کمک میشود تا آنها را به عنوان بخشی از تجربه انسانی بپذیرد و یاد بگیرد که چگونه میتواند با آنها به شیوهای مفید برخورد کند.
یکی از ابزارهای کلیدی در ACT استفاده از استعارهها و تمرینها برای تبیین فرآیندهای اصلی است. این فرآیندها شامل پذیرش، خود به عنوان بافتار، تماس با لحظه حال، گسلش شناختی، شفافسازی ارزشها و اقدام متعهدانه است. هر یک از این فرآیندها بر اساس اصول بافتارگرایی کارکردی طراحی شدهاند تا به مراجع کمک کنند تا به جای مبارزه با تجربیات داخلی خود، با آنها سازگار شوند و به شیوهای سازنده با آنها برخورد کنند.
به طور کلی، بافتارگرایی کارکردی یک ابزار قدرتمند برای درک و مداخله در رفتارهای انسانی است. این رویکرد به جای تمرکز بر تغییر یا حذف رفتارهای ناخوشایند، بر بهبود نحوه عملکرد آنها در زمینه زندگی درمانجویان تمرکز دارد و به آنها کمک میکند تا زندگی پرمعناتری داشته باشند.
منبع:
Westrup, D. (2014). Advanced Acceptance and Commitment Therapy: The experienced practitioner's guide to optimizing delivery. New Harbinger Publications.
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
Telegram
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
این کانال با هدف معرفی و آموزش رواندرمانیهای متعلق به موج سوم رفتاردرمانی و کاربردهای فردی و اجتماعی آنها ایجاد شده است.
Forwarded from مدرسۀ مصاحبۀ انگیزشی
تغییر رفتار و دوسوگرایی: مصاحبه انگیزشی چه رهنمودهایی دارد ؟
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که چرا گاهی با وجود میل باطنی به تغییر، باز هم در برابر آن مقاومت میکنیم؟ این کشمکش درونی که انگیزههای متضادی را در ما برمیانگیزد، دوسوگرایی (ambivalence) نام دارد و بخشی طبیعی از فرآیند تغییر است.
مصاحبه انگیزشی (MI) رویکردی است که به جای تلاش برای غلبه بر این دوسوگرایی، به استقبال آن میرود. در MI، مشاور با گوش دادن همدلانه و پرسشهای هدفمند، زمینه را برای کشف و تقویت انگیزههای درونی مراجع فراهم میکند. هدف نهایی، کمک به فرد است تا با صدای خود، دلایل تغییر را بیان کند.
چهار عنصر اصلی در MI عبارتند از:
درگیرسازی (engaging)،
تمرکز یافتن (focusing)،
فراخوانی (evoking) و
برنامهریزی (planning)
درگیرسازی به معنای ایجاد یک رابطه مشارکتی همراه با پذیرش و احترام است. تمرکز یافتن به معنای توافق بر سر اهداف تغییر. فراخوانی یعنی کمک به مراجع تا با کلمات خود به چرایی تغییر بپردازد و برنامهریزی یعنی تبدیل انگیزه به یک نقشه عملی.
مصاحبۀ انگیزشی بیش از آنکه یک تکنیک باشد، یک سبک تعامل مبتنی بر همدلی عمیق، مشارکت و همکاری، پذیرش بیقید و شرط، شفقت و توانمندسازی است. در این رویکرد، متخصص نه یک قهرمان، بلکه یک راهنمای مشفق در مسیر رشد و تغییر است. MI به ما میآموزد که پاسخهای مراجع در هر لحظه، بهترین راهنما برای تنظیم مسیر گفتگو هستند.
اگر میخواهید به شیوهای موثر و انسانی به دیگران در مسیر تغییر یاری برسانید، یادگیری MI میتواند شروع خوبی باشد. این سفر هیجانانگیز به درون، نه تنها مراجعان، بلکه خود شما را نیز متحول خواهد کرد.
#مصاحبه_انگیزشی #سخن_تغییر #Learning_MI #دوسوگرایی
منبع:
منبع:
Miller, W. R., & Rollnick, S. (2023). Motivational interviewing: Helping people change and grow. Guilford Publications.
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که چرا گاهی با وجود میل باطنی به تغییر، باز هم در برابر آن مقاومت میکنیم؟ این کشمکش درونی که انگیزههای متضادی را در ما برمیانگیزد، دوسوگرایی (ambivalence) نام دارد و بخشی طبیعی از فرآیند تغییر است.
مصاحبه انگیزشی (MI) رویکردی است که به جای تلاش برای غلبه بر این دوسوگرایی، به استقبال آن میرود. در MI، مشاور با گوش دادن همدلانه و پرسشهای هدفمند، زمینه را برای کشف و تقویت انگیزههای درونی مراجع فراهم میکند. هدف نهایی، کمک به فرد است تا با صدای خود، دلایل تغییر را بیان کند.
چهار عنصر اصلی در MI عبارتند از:
درگیرسازی (engaging)،
تمرکز یافتن (focusing)،
فراخوانی (evoking) و
برنامهریزی (planning)
درگیرسازی به معنای ایجاد یک رابطه مشارکتی همراه با پذیرش و احترام است. تمرکز یافتن به معنای توافق بر سر اهداف تغییر. فراخوانی یعنی کمک به مراجع تا با کلمات خود به چرایی تغییر بپردازد و برنامهریزی یعنی تبدیل انگیزه به یک نقشه عملی.
مصاحبۀ انگیزشی بیش از آنکه یک تکنیک باشد، یک سبک تعامل مبتنی بر همدلی عمیق، مشارکت و همکاری، پذیرش بیقید و شرط، شفقت و توانمندسازی است. در این رویکرد، متخصص نه یک قهرمان، بلکه یک راهنمای مشفق در مسیر رشد و تغییر است. MI به ما میآموزد که پاسخهای مراجع در هر لحظه، بهترین راهنما برای تنظیم مسیر گفتگو هستند.
اگر میخواهید به شیوهای موثر و انسانی به دیگران در مسیر تغییر یاری برسانید، یادگیری MI میتواند شروع خوبی باشد. این سفر هیجانانگیز به درون، نه تنها مراجعان، بلکه خود شما را نیز متحول خواهد کرد.
#مصاحبه_انگیزشی #سخن_تغییر #Learning_MI #دوسوگرایی
منبع:
منبع:
Miller, W. R., & Rollnick, S. (2023). Motivational interviewing: Helping people change and grow. Guilford Publications.
Forwarded from آکادمی رواندرمانی
چگونه مهارت همدلی دقیق را در خود پرورش دهیم؟
همدلی دقیق یکی از مهمترین مهارتهای رواندرمانگران موثر است. اما چگونه میتوانیم این مهارت ارزشمند را در خود تقویت کنیم؟ در اینجا چند نکته کاربردی برای پرورش همدلی دقیق ارائه میشود:
1. گوش دادن فعال را تمرین کنید: سعی کنید با تمام وجود به آنچه مراجع میگوید گوش دهید. به جای اینکه به دنبال فرصتی برای پاسخ دادن باشید، تمرکز خود را بر درک عمیق کلام مراجع بگذارید.
2. حدسهای ملایم بزنید: گوش دادن همدلانه مستلزم حدس زدن درباره معنای ناگفته در کلام مراجع است. سعی کنید با انعکاسهای ملایم، درک خود از آنچه مراجع میگوید را منعکس کنید.
3. بر اینجا و اکنون تمرکز کنید: همدلی دقیق مستلزم حضور کامل در لحظه است. تلاش کنید افکار مزاحم را رها کنید و توجه خود را کاملاً معطوف به آنچه کنید که مراجع در لحظۀ حال تجربه میکند.
4. خود را به جای مراجع بگذارید: برای درک بهتر دنیای درونی مراجع، تلاش کنید خود را به جای او بگذارید. تصور کنید اگر شما تجربیات او را داشتید، چه احساس و فکری میکردید.
5. قضاوت را کنار بگذارید: برای گوش دادن همدلانه، لازم است قضاوتهای خود را موقتاً کنار بگذاریم. به جای ارزیابی درست یا غلط بودن گفتههای مراجع، صرفاً بر درک دقیق تجربه او تمرکز کنید.
6. بازخورد بگیرید: برای اطمینان از دقت همدلی خود، از مراجع بازخورد بگیرید. میتوانید به طور مستقیم از او بپرسید که آیا انعکاس شما منطبق با تجربه اوست یا خیر.
7. به پیشرفت تدریجی فکر کنید: پرورش مهارت همدلی دقیق نیازمند تمرین مداوم است. انتظار نداشته باشید به یکباره به سطوح بالایی از همدلی برسید. در عوض، بر پیشرفتهای کوچک و پیوسته تمرکز کنید.
با تمرین منظم این نکات، به تدریج میتوانید مهارتهای همدلی دقیق خود را ارتقا دهید. به یاد داشته باشید که همدلی، هسته مرکزی رواندرمانی اثربخش است و سرمایهگذاری بر روی آن میتواند کیفیت خدمات شما به مراجعان را به شکل چشمگیری بهبود بخشد.
#رواندرمانی #اثربخشیدرمانگر #مهارتهایبینفردی #همدلی_دقیق
منبع:
Miller, W. R., & Moyers, T. B. (2021). Effective psychotherapists: Clinical skills that improve client outcomes. Guilford Press.
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
همدلی دقیق یکی از مهمترین مهارتهای رواندرمانگران موثر است. اما چگونه میتوانیم این مهارت ارزشمند را در خود تقویت کنیم؟ در اینجا چند نکته کاربردی برای پرورش همدلی دقیق ارائه میشود:
1. گوش دادن فعال را تمرین کنید: سعی کنید با تمام وجود به آنچه مراجع میگوید گوش دهید. به جای اینکه به دنبال فرصتی برای پاسخ دادن باشید، تمرکز خود را بر درک عمیق کلام مراجع بگذارید.
2. حدسهای ملایم بزنید: گوش دادن همدلانه مستلزم حدس زدن درباره معنای ناگفته در کلام مراجع است. سعی کنید با انعکاسهای ملایم، درک خود از آنچه مراجع میگوید را منعکس کنید.
3. بر اینجا و اکنون تمرکز کنید: همدلی دقیق مستلزم حضور کامل در لحظه است. تلاش کنید افکار مزاحم را رها کنید و توجه خود را کاملاً معطوف به آنچه کنید که مراجع در لحظۀ حال تجربه میکند.
4. خود را به جای مراجع بگذارید: برای درک بهتر دنیای درونی مراجع، تلاش کنید خود را به جای او بگذارید. تصور کنید اگر شما تجربیات او را داشتید، چه احساس و فکری میکردید.
5. قضاوت را کنار بگذارید: برای گوش دادن همدلانه، لازم است قضاوتهای خود را موقتاً کنار بگذاریم. به جای ارزیابی درست یا غلط بودن گفتههای مراجع، صرفاً بر درک دقیق تجربه او تمرکز کنید.
6. بازخورد بگیرید: برای اطمینان از دقت همدلی خود، از مراجع بازخورد بگیرید. میتوانید به طور مستقیم از او بپرسید که آیا انعکاس شما منطبق با تجربه اوست یا خیر.
7. به پیشرفت تدریجی فکر کنید: پرورش مهارت همدلی دقیق نیازمند تمرین مداوم است. انتظار نداشته باشید به یکباره به سطوح بالایی از همدلی برسید. در عوض، بر پیشرفتهای کوچک و پیوسته تمرکز کنید.
با تمرین منظم این نکات، به تدریج میتوانید مهارتهای همدلی دقیق خود را ارتقا دهید. به یاد داشته باشید که همدلی، هسته مرکزی رواندرمانی اثربخش است و سرمایهگذاری بر روی آن میتواند کیفیت خدمات شما به مراجعان را به شکل چشمگیری بهبود بخشد.
#رواندرمانی #اثربخشیدرمانگر #مهارتهایبینفردی #همدلی_دقیق
منبع:
Miller, W. R., & Moyers, T. B. (2021). Effective psychotherapists: Clinical skills that improve client outcomes. Guilford Press.
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
Forwarded from Saman Nonahal
🔴دومين دوره اصول و روش های طراحی تکاليف درمانی
🔴دکتر سامان نونهال
🔴 مدرک مورد تایید وزارت علوم (قابل ترجمه رسمی)
🔸حضوری/ مجازی (امکان بازپخش تا سی روز بعد از برگزاری برای دوره آنلاین)
◀️زمان: 5 مرداد
◀️ پایان مهلت ثبت نام: 19 تیر
🔴 حضوری: 600 هزار تومان
🔴 مجازی: 480 هزار تومان
◀️محتوا:
- مبانی نظری و تجربی تکالیف درمانی
- مراحل پرداختن به تکالیف درمانی
- نکات مهم و کاربردی در پرداختن به تکالیف درمانی
- ایفای نقش
..............................
🔺ثبت نام از طریق سایت
🟠 شماره تماس: 02142920
👈لینک عضویت در کانال کارگاه های روانشناسی
🔴دکتر سامان نونهال
🔴 مدرک مورد تایید وزارت علوم (قابل ترجمه رسمی)
🔸حضوری/ مجازی (امکان بازپخش تا سی روز بعد از برگزاری برای دوره آنلاین)
◀️زمان: 5 مرداد
◀️ پایان مهلت ثبت نام: 19 تیر
🔴 حضوری: 600 هزار تومان
🔴 مجازی: 480 هزار تومان
◀️محتوا:
- مبانی نظری و تجربی تکالیف درمانی
- مراحل پرداختن به تکالیف درمانی
- نکات مهم و کاربردی در پرداختن به تکالیف درمانی
- ایفای نقش
..............................
🔺ثبت نام از طریق سایت
🟠 شماره تماس: 02142920
👈لینک عضویت در کانال کارگاه های روانشناسی
Telegram
کارگاه های روانشناسی مدت
کارگاه های روانشناسی موسسه اموزش عالی روانشناسی مدت
احراز هویت کانال در سامانه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی:
http://www.tg-me.com/itdmcbot?start=modat02142920
لینک عضویت:
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADu6jI1Ua0DeNMdeMA
احراز هویت کانال در سامانه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی:
http://www.tg-me.com/itdmcbot?start=modat02142920
لینک عضویت:
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADu6jI1Ua0DeNMdeMA
مفروضههای اساسی ACT
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) شش مهارت اصلی، معروف به هگزافلکس/ششضلعی انعطافپذیری روانی، را برای افزایش انعطافپذیری روانشناختی ادغام میکند. با این حال، تمرکز صرف بر این مهارتها میتواند پیچیدگی مدل ACT را نادیده بگیرد. اثربخشی ACT به درک عمیق از دانش علمی، نظریهها و فلسفههای زیربنایی آن بستگی دارد. درمانگران و مشاوران باید با این مبانی آشنا باشند تا بتوانند مداخلات خود را به طور مؤثری تنظیم کنند.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نظریه چارچوب ارتباطی (RFT) که به تبیین علمی زبان و نحوه ارتباط مفاهیم میپردازد، استوار است. این درمان همچنین بر فلسفه بافتارگرایی کارکردی تکیه دارد که معنای رفتار را در بستر محیط و تاریخچهاش میجوید. درک این فرضیات اساسی برای درمانگران جهت استفاده مؤثر از ابزارها و تکنیکهای ACT بسیار حیاتی است.
همهچیز رفتار است
یکی از فرضیات اصلی ACT این است که تمام تجربیات انسانی، چه درونی (افکار و احساسات) و چه بیرونی (اعمال قابل مشاهده)، به عنوان رفتار در نظر گرفته میشوند. این دیدگاه با رفتارگرایی رادیکال همخوانی دارد که رویدادهای درونی را به عنوان بخشی از فهرست رفتاری به رسمیت میشناسد. ماتریکس ACT ابزاری است که برای نشان دادن کارکرد تمام رفتارهای انسانی استفاده میشود و دیدگاه جامعی به رفتار را که شامل جنبههای درونی و قابل مشاهده است، ارائه میکند.
در ACT، رفتار به عنوان هدفمند و غیرتصادفی دیده میشود. بافتارگرایی کارکردی پیشنهاد میکند که رفتارها تحت تأثیر محیطهای تاریخی و فعلی قرار دارند. این بدان معناست که رفتارها قابل پیشبینی هستند و الگوهایی دارند که میتوان آنها را برای درک بهتر اقدامات فرد تجزیه و تحلیل کرد. با شناخت این که رفتار به زمینه مرتبط است، درمانگران ACT میتوانند بهتر به علل اصلی اقدامات مراجعان خود بپردازند.
رفتار تصادفی نیست و هر رفتاری هدفمند است
یکی دیگر از اصول کلیدی این است که تمام رفتارها هدفمند هستند و وظایف خاصی را برای فرد انجام میدهند. رفتارها در صورتی که به نتایج مطلوبی دست یابند، تقویت میشوند، چه حرکت به سوی چیزی معنادار باشد یا دور شدن از چیزی ناراحتکننده. این دیدگاه تأکید دارد که رفتارها تطابقهای کاربردی با چالشهای محیطی هستند و هر عملی هدفمند و مرتبط با زمینه است.
حقیقت مطلقی (دربارۀ رفتار) وجود ندارد
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به مفهوم حقیقت مطلق پایبند نیست؛ بلکه بر مفهوم اقدام مؤثر به عنوان معیاری برای صدق و حقیقت تمرکز دارد. به عبارت دیگر که یک رفتار در صورتی صحیح تلقی میشود که به دستیابی به هدف مشخصی کمک کند. این دیدگاه کاربردی نسبت به حقیقت به پزشکان و مراجعان کمک میکند تا بر رفتارهایی که در رسیدن به نتایج مطلوب موثر هستند، تمرکز کنند، نه این که در مورد درستی مطلق آنها بحث کنند.
منبع:
Johnson, D., & Bennett, R. (2023). Acceptance and Commitment Therapy: Responses to Frequently Asked Questions. Taylor & Francis.
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) شش مهارت اصلی، معروف به هگزافلکس/ششضلعی انعطافپذیری روانی، را برای افزایش انعطافپذیری روانشناختی ادغام میکند. با این حال، تمرکز صرف بر این مهارتها میتواند پیچیدگی مدل ACT را نادیده بگیرد. اثربخشی ACT به درک عمیق از دانش علمی، نظریهها و فلسفههای زیربنایی آن بستگی دارد. درمانگران و مشاوران باید با این مبانی آشنا باشند تا بتوانند مداخلات خود را به طور مؤثری تنظیم کنند.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نظریه چارچوب ارتباطی (RFT) که به تبیین علمی زبان و نحوه ارتباط مفاهیم میپردازد، استوار است. این درمان همچنین بر فلسفه بافتارگرایی کارکردی تکیه دارد که معنای رفتار را در بستر محیط و تاریخچهاش میجوید. درک این فرضیات اساسی برای درمانگران جهت استفاده مؤثر از ابزارها و تکنیکهای ACT بسیار حیاتی است.
همهچیز رفتار است
یکی از فرضیات اصلی ACT این است که تمام تجربیات انسانی، چه درونی (افکار و احساسات) و چه بیرونی (اعمال قابل مشاهده)، به عنوان رفتار در نظر گرفته میشوند. این دیدگاه با رفتارگرایی رادیکال همخوانی دارد که رویدادهای درونی را به عنوان بخشی از فهرست رفتاری به رسمیت میشناسد. ماتریکس ACT ابزاری است که برای نشان دادن کارکرد تمام رفتارهای انسانی استفاده میشود و دیدگاه جامعی به رفتار را که شامل جنبههای درونی و قابل مشاهده است، ارائه میکند.
در ACT، رفتار به عنوان هدفمند و غیرتصادفی دیده میشود. بافتارگرایی کارکردی پیشنهاد میکند که رفتارها تحت تأثیر محیطهای تاریخی و فعلی قرار دارند. این بدان معناست که رفتارها قابل پیشبینی هستند و الگوهایی دارند که میتوان آنها را برای درک بهتر اقدامات فرد تجزیه و تحلیل کرد. با شناخت این که رفتار به زمینه مرتبط است، درمانگران ACT میتوانند بهتر به علل اصلی اقدامات مراجعان خود بپردازند.
رفتار تصادفی نیست و هر رفتاری هدفمند است
یکی دیگر از اصول کلیدی این است که تمام رفتارها هدفمند هستند و وظایف خاصی را برای فرد انجام میدهند. رفتارها در صورتی که به نتایج مطلوبی دست یابند، تقویت میشوند، چه حرکت به سوی چیزی معنادار باشد یا دور شدن از چیزی ناراحتکننده. این دیدگاه تأکید دارد که رفتارها تطابقهای کاربردی با چالشهای محیطی هستند و هر عملی هدفمند و مرتبط با زمینه است.
حقیقت مطلقی (دربارۀ رفتار) وجود ندارد
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به مفهوم حقیقت مطلق پایبند نیست؛ بلکه بر مفهوم اقدام مؤثر به عنوان معیاری برای صدق و حقیقت تمرکز دارد. به عبارت دیگر که یک رفتار در صورتی صحیح تلقی میشود که به دستیابی به هدف مشخصی کمک کند. این دیدگاه کاربردی نسبت به حقیقت به پزشکان و مراجعان کمک میکند تا بر رفتارهایی که در رسیدن به نتایج مطلوب موثر هستند، تمرکز کنند، نه این که در مورد درستی مطلق آنها بحث کنند.
منبع:
Johnson, D., & Bennett, R. (2023). Acceptance and Commitment Therapy: Responses to Frequently Asked Questions. Taylor & Francis.
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
Telegram
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
این کانال با هدف معرفی و آموزش رواندرمانیهای متعلق به موج سوم رفتاردرمانی و کاربردهای فردی و اجتماعی آنها ایجاد شده است.
Forwarded from آکادمی رواندرمانی
مقاومت در برابر درمان: یک پدیده بینفردی
زمانی این باور گسترده وجود داشت که افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد، دروغگویانی مرضی هستند که به شدت در برابر درمان مقاومت میکنند. اما شواهد علمی نشان میدهد که اعتیاد محدود به ویژگیهای شخصیتی یا جمعیتشناختی خاصی نیست.
در واقع، این باور ناشی از یک پیشگویی خود-تحقق بخش بود. سبک ارتباطی غیرپذیرا، آمرانه و رویاروییجویانهای که در درمان اعتیاد رایج بود، به طور طبیعی به جای صداقت، موجب ایجاد موضع دفاعی در مراجعان میشد. این سبک ضد-درمانی، به نوبه خود دیدگاه بدبینانهای درباره پیشآگهی مراجعان ایجاد میکرد.
در مقابل، سبک ارتباطی پذیرا و همدلانه معمولاً مقاومت را کاهش میدهد. «مقاومت» مراجع را میتوان با تغییر در سبک واکنش درمانگر، مانند تنظیم صدای رادیو بالا و پایین برد. واکنشهای دفاعی یا مقاوم مراجع نیز به نوبه خود پیشبینیکننده نتایج ضعیفتر درمان هستند.
این پدیده ممکن است ریشه در پویاییهای ارتباطی بینفردی داشته باشد. افراد تمایل دارند در برابر نصیحتها و ترغیبهای ناخوانده، حتی اگر با آنها موافق باشند، واکنش منفی نشان دهند. پیروی از نصیحت یا ترغیب به معنای پذیرش موضع «زیردست» است. نصیحتهای رفتاری زمینه مساعدی برای برانگیختن واکنش و عدم پیروی فراهم میکنند.
بنابراین مقاومت در برابر درمان، بیشتر یک پدیده بینفردی است تا ویژگی ذاتی مراجع. درمانگرانی که با سبکی پذیرا، احترامآمیز و همدلانه با مراجعان تعامل میکنند، کمتر با مقاومت مواجه میشوند. در مقابل، رویکردهای قضاوتکننده و آمرانه عمدتاً با افزایش دفاعی بودن و مقاومت همراه هستند.
#پذیرش_بینفردی #رواندرمانی_اثربخش #مقاومت_در_رواندرمانی #باورهای_بنیادین_رواندرمانگر
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
زمانی این باور گسترده وجود داشت که افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد، دروغگویانی مرضی هستند که به شدت در برابر درمان مقاومت میکنند. اما شواهد علمی نشان میدهد که اعتیاد محدود به ویژگیهای شخصیتی یا جمعیتشناختی خاصی نیست.
در واقع، این باور ناشی از یک پیشگویی خود-تحقق بخش بود. سبک ارتباطی غیرپذیرا، آمرانه و رویاروییجویانهای که در درمان اعتیاد رایج بود، به طور طبیعی به جای صداقت، موجب ایجاد موضع دفاعی در مراجعان میشد. این سبک ضد-درمانی، به نوبه خود دیدگاه بدبینانهای درباره پیشآگهی مراجعان ایجاد میکرد.
در مقابل، سبک ارتباطی پذیرا و همدلانه معمولاً مقاومت را کاهش میدهد. «مقاومت» مراجع را میتوان با تغییر در سبک واکنش درمانگر، مانند تنظیم صدای رادیو بالا و پایین برد. واکنشهای دفاعی یا مقاوم مراجع نیز به نوبه خود پیشبینیکننده نتایج ضعیفتر درمان هستند.
این پدیده ممکن است ریشه در پویاییهای ارتباطی بینفردی داشته باشد. افراد تمایل دارند در برابر نصیحتها و ترغیبهای ناخوانده، حتی اگر با آنها موافق باشند، واکنش منفی نشان دهند. پیروی از نصیحت یا ترغیب به معنای پذیرش موضع «زیردست» است. نصیحتهای رفتاری زمینه مساعدی برای برانگیختن واکنش و عدم پیروی فراهم میکنند.
بنابراین مقاومت در برابر درمان، بیشتر یک پدیده بینفردی است تا ویژگی ذاتی مراجع. درمانگرانی که با سبکی پذیرا، احترامآمیز و همدلانه با مراجعان تعامل میکنند، کمتر با مقاومت مواجه میشوند. در مقابل، رویکردهای قضاوتکننده و آمرانه عمدتاً با افزایش دفاعی بودن و مقاومت همراه هستند.
#پذیرش_بینفردی #رواندرمانی_اثربخش #مقاومت_در_رواندرمانی #باورهای_بنیادین_رواندرمانگر
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy