10 مانع شایع شفقتورزی به خود
و شیوههای رفع این موانع (بخش ششم)
دکتر راس هریس
مترجم: علی فیضی
📛مانع شمارۀ شش:
خیلی احساساتی و ناز نازی است!
من طرفدار پرشور تمرین «نگه داشتن خود با مهربانی» هستم. این تمرین اینطور انجام میشود که دست خود را به آرامی روی قلب خود یا هرجایی از بدنتان که احساسات دردناکی در آن نقطه دارید میگذارید و گرما و ملایمت و مهربانی را از طریق کلمات و نوازش برای خود ارسال میکنید. با این حال برخی افراد با این نوع از تمرینات راحت نیستند. مخصوصاً (بر اساس تجربۀ من) افراد سرسختی که در نیروهای مسلح یا خدمات اورژانسی کار میکنند از این تمرین خوششان نمیآید. در واقع حتی بعضی افراد وقتی اینطوری با بدنشان تماس برقرار میکنند به شدت مضطرب میشوند.
✅پادزهر:
• در این نوع موارد، شاید بخواهید تا نسخهای بینیاز از تماس جهت شفقت به خود را تمرین کنید که من آن را تمرین «نیروی مهربان» مینامم. برای انجام این تمرین در حالی که انگار در کف هر دست لیوانی را نگه داشتهاید دستان خود را روی زانوهایتان قرار میدهید. سپس تصور میکنید که نیروی مهربان، گرم و ملایمی در لیوان داخل دستهایتان جمع میشود. سپس تصور میکنید که این نیروی مهربان و ملایم از آن لیوان خارج شده، در بدنتان جاری میشود، ناحیۀ اطراف احساس دردناک را پر میکند و از تنش و سفتی آن کم میکند. برای گوش دادن به نسخۀ صوتی (به زبان انگلیسی) این تمرین به لینکی که در انتها خواهد آمد مراجعه کنید؛ اما اگر گوش دادن به این تمرین برای شما سخت بود در قسمت بعدی تمرینی سادهتر، خلاصهتر و غیرمراقبهای را به شما ارائه خواهم کرد.
لینک تمرین (به زبان انگلیسی):
https://drive.google.com/file/d/1OiIDMl2xlpFznX6I7ff3u0ysf_zGLAF2/view
✳️مترجم: سعی خواهم کرد در طی روزهای آینده نسخۀ صوتی این تمرین به زبان فارسی آماده کرده و در کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی به اشتراک بگذارم.
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
و شیوههای رفع این موانع (بخش ششم)
دکتر راس هریس
مترجم: علی فیضی
📛مانع شمارۀ شش:
خیلی احساساتی و ناز نازی است!
من طرفدار پرشور تمرین «نگه داشتن خود با مهربانی» هستم. این تمرین اینطور انجام میشود که دست خود را به آرامی روی قلب خود یا هرجایی از بدنتان که احساسات دردناکی در آن نقطه دارید میگذارید و گرما و ملایمت و مهربانی را از طریق کلمات و نوازش برای خود ارسال میکنید. با این حال برخی افراد با این نوع از تمرینات راحت نیستند. مخصوصاً (بر اساس تجربۀ من) افراد سرسختی که در نیروهای مسلح یا خدمات اورژانسی کار میکنند از این تمرین خوششان نمیآید. در واقع حتی بعضی افراد وقتی اینطوری با بدنشان تماس برقرار میکنند به شدت مضطرب میشوند.
✅پادزهر:
• در این نوع موارد، شاید بخواهید تا نسخهای بینیاز از تماس جهت شفقت به خود را تمرین کنید که من آن را تمرین «نیروی مهربان» مینامم. برای انجام این تمرین در حالی که انگار در کف هر دست لیوانی را نگه داشتهاید دستان خود را روی زانوهایتان قرار میدهید. سپس تصور میکنید که نیروی مهربان، گرم و ملایمی در لیوان داخل دستهایتان جمع میشود. سپس تصور میکنید که این نیروی مهربان و ملایم از آن لیوان خارج شده، در بدنتان جاری میشود، ناحیۀ اطراف احساس دردناک را پر میکند و از تنش و سفتی آن کم میکند. برای گوش دادن به نسخۀ صوتی (به زبان انگلیسی) این تمرین به لینکی که در انتها خواهد آمد مراجعه کنید؛ اما اگر گوش دادن به این تمرین برای شما سخت بود در قسمت بعدی تمرینی سادهتر، خلاصهتر و غیرمراقبهای را به شما ارائه خواهم کرد.
لینک تمرین (به زبان انگلیسی):
https://drive.google.com/file/d/1OiIDMl2xlpFznX6I7ff3u0ysf_zGLAF2/view
✳️مترجم: سعی خواهم کرد در طی روزهای آینده نسخۀ صوتی این تمرین به زبان فارسی آماده کرده و در کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی به اشتراک بگذارم.
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
Telegram
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
این کانال با هدف معرفی و آموزش رواندرمانیهای متعلق به موج سوم رفتاردرمانی و کاربردهای فردی و اجتماعی آنها ایجاد شده است.
Forwarded from آکادمی رواندرمانی
اسکینر و رواندرمانی.pdf
617.2 KB
اسکینر و رواندرمانی
پیتر استورمی
مترجم: علی فیضی
کانال آکادمی رواندرمانی
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
پیتر استورمی
مترجم: علی فیضی
کانال آکادمی رواندرمانی
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
Forwarded from آکادمی رواندرمانی
چطور در انجام کارهایی که به آنها اهمیت میدهیم بهتر شویم؟
https://www.ted.com/talks/eduardo_briceno_how_to_get_better_at_the_things_you_care_about/transcript?language=fa
https://www.ted.com/talks/eduardo_briceno_how_to_get_better_at_the_things_you_care_about/transcript?language=fa
Ted
چطور در کارهایی که به آنها اهمیت میدهیم بهتر شویم
سخت کار میکنید ولی پیشرفت نمیکنید؟ فقط شما نیستید. Educator Eduardo Briceño یک راه ساده را برای بهتر شدن در کارهایی که انجام میدهید، ارائه میکند، چه در شغلتان، چه بهعنوان والدین و چه در سرگرمیهای خلاقانه. او تعدادی از روشهای مفید را به اشتراک میگذارد…
Forwarded from آکادمی رواندرمانی
#رواندرمانگر_ممتاز (1)
بهترین درمانگران، صرفاً همدلترین نیستند؛ بلکه کسانیاند که در تمام عمر خود به دنبال یادگیریاند. آنها هیچوقت گمان نمیکنند که کار {یادگیری} تمام شده است. آنها ذهنیتی گشوده نسبت به مطالب جدید و نیز بازخوردی که از درمانجویانشان میگیرند داشته و جد و جهد بسیاری برای آموختن دارند. بهترین درمانگران در مقایسه با همکاران متوسطشان هفت برابر بیشتر زمان صرف مطالعه، فکر کردن دربارۀ درمانجویان و مرور کار خود با آنها، نگاه کردن به ویدئوی کار درمانی خود، دریافت نظارت بالینی و رفتن به سمینارهای حرفهای میکنند. پس هیچ راه میانبر و کوتاهی به سوی استادی و تسلط در مهارت و حرفهای پیچیده به نام رواندرمانی وجود ندارد. نکتۀ دیگر دربارۀ بهترین درمانگران این است که بر مهارتهای ارتباط بینفردی تسلط بالایی دارند. بخش زیادی از این مساله مربوط به توانایی بالای آنها برای کار با درمانجویان دشوار، متخاصم و مقاوم است. آنها این کار را بدون تحریک شدن هیجانی یا دفاعی رفتار کردن کردن انجام میدهند. آنها در واقع در کار با چنین درمانجویانی با لحنی گرم و پذیرا آنها را تشویق به ابراز هیجان منفی وکاوش در این تجارب میکنند نه این که با لحنی سرد و ضدیتجو به اظهارنظر دربارۀ رفتار هیجانی درمانجو بپردازند. شجاعت، قاطعیت و تلاش برای گسترش دادن ظرفیتهای روانی و فراتر رفتن از دایرۀ راحتی و عادت، از ویژگیهای خاص این درمانگران است.
پاتریشیا کافلین {آموزگار رویکرد درمان روانپویشی کوتاهمدت فشرده -ISTDP}
#تمرین_عامدانه
#Deliberate_Practice
بهترین درمانگران، صرفاً همدلترین نیستند؛ بلکه کسانیاند که در تمام عمر خود به دنبال یادگیریاند. آنها هیچوقت گمان نمیکنند که کار {یادگیری} تمام شده است. آنها ذهنیتی گشوده نسبت به مطالب جدید و نیز بازخوردی که از درمانجویانشان میگیرند داشته و جد و جهد بسیاری برای آموختن دارند. بهترین درمانگران در مقایسه با همکاران متوسطشان هفت برابر بیشتر زمان صرف مطالعه، فکر کردن دربارۀ درمانجویان و مرور کار خود با آنها، نگاه کردن به ویدئوی کار درمانی خود، دریافت نظارت بالینی و رفتن به سمینارهای حرفهای میکنند. پس هیچ راه میانبر و کوتاهی به سوی استادی و تسلط در مهارت و حرفهای پیچیده به نام رواندرمانی وجود ندارد. نکتۀ دیگر دربارۀ بهترین درمانگران این است که بر مهارتهای ارتباط بینفردی تسلط بالایی دارند. بخش زیادی از این مساله مربوط به توانایی بالای آنها برای کار با درمانجویان دشوار، متخاصم و مقاوم است. آنها این کار را بدون تحریک شدن هیجانی یا دفاعی رفتار کردن کردن انجام میدهند. آنها در واقع در کار با چنین درمانجویانی با لحنی گرم و پذیرا آنها را تشویق به ابراز هیجان منفی وکاوش در این تجارب میکنند نه این که با لحنی سرد و ضدیتجو به اظهارنظر دربارۀ رفتار هیجانی درمانجو بپردازند. شجاعت، قاطعیت و تلاش برای گسترش دادن ظرفیتهای روانی و فراتر رفتن از دایرۀ راحتی و عادت، از ویژگیهای خاص این درمانگران است.
پاتریشیا کافلین {آموزگار رویکرد درمان روانپویشی کوتاهمدت فشرده -ISTDP}
#تمرین_عامدانه
#Deliberate_Practice
Forwarded from آکادمی رواندرمانی
#رواندرمانگر_ممتاز (2)
مروری کوتاه بر یافتههای اسکات دی.میلر دربارۀ ویژگیها و اقدامات رواندرمانگر ممتاز
علی فیضی
اسکات دی.میلر بنیانگذار مرکز خبرگی بالینی، کنسرسیومی بینالمللی با حضور رواندرمانگران، پژوهشگران است که هدف آن ترفیع خبرگی و مهارتافزایی در خدمات بهداشت روانی است. او یکی از معدود «اساتید دعوتشده» که کار، تفکر و پژوهش او در کنفرانسهای مشهور تکامل رواندرمانی ارائه شده است. او نویسنده و نویسندۀ همکار 11 کتاب و دهها مقالۀ پژوهشی است.
بر طبق پژوهشهای اسکات دی.میلر رواندرمانگران موثر (کسانی که نسبت به بقیۀ همکارانشان 50 درصد بیشتر به درمانجویان خود کمک کرده و 50 درصد ریزش درمانجوی کمتری دارند) در قیاس با رواندرمانگران ضعیف برای بهبود مهارتهای درمانی خود 14 برابر بیشتر وقت صرف میکنند. آنها در مقایسه با رواندرمانگران دارای عملکرد متوسط نیز هر هفته دو الی سه برابر وقت بیشتری صرف انجام تمرینهایی میکنند که به طور خاص برای بهبود مهارتهای بالینی خود طراحی کردهاند. این شیوۀ مهارتسازی، تمرین عامدانه نامیده میشود. نکتۀ جالب اینجاست که بر اساس پژوهشهای میلر، درمانگران موثر نسبت به دیگر همکاران خود کمتر دچار فرسودگی شغلی میشوند. میلر بر این باور است که دلیل چنین پدیدهای این نیست که این درمانگران عاشق کار خود هستند بلکه این است که آنها عاشق نتیجۀ کار خود و بهبود نتیجۀ کار خود از طریق بازخورد گرفتن، کشف کمبودهای مهارتی خود و تمرین مهارتهای لازم برای رفع این کمبودها هستند. بر اساس یافتههای پژوهشی اسکات میلر درمانگران ممتاز در جلسات اولیه به نوعی کاری میکنند که درمانجویان بتوانند دربارۀ کار ایشان بازخورد منفی بدهند. آنها فضایی ایجاد میکنند که درمانجویان از همان آغاز بتوانند بگویند:« ما آن کاری که امیدوار بودم انجام بدهیم را انجام نمیدهیم»؛ «تو حرفهای مرا آنطور که من میخواهم نمیفهمی»؛ «روشی که به کار میبری برای من چندان مناسب نیست». جالب اینجاست که درمانگران موثر وقتی از درمانجویان خود بازخورد منفی دریافت میکنند اولین واکنش آنها پوزش طلبیدن است. آنها لزوماً حرفهای درمانجو را تمام و کمال قبول نمیکنند بلکه فضایی برای کاوشگری و حسن تفاهم بیشتر میسازند تا درمانجو بداند که حرفهایش شنیده میشود و تجربهاش ارزنده است. از سوی مقابل واکنش اول درمانگران متوسط توضیح دادن است: «اجازه بده برایت توضیح بدهم چرا این واکنش منفی را داری». به این ترتیب این درمانگران بار مساله را دوباره روی دوش درمانجو میاندازند. اقدامی که شاید در کوتاهمدت درمانگر را از افکار و احساسات منفی دور بسازد اما در نهایت و در واقع اتحاد درمانی را تخریب میکند؛ متغیری که یکی از مهترین عوامل موفقیت رواندرمانی است. اگر مساله این باشد بایستی گفت این همان جایی است که درمانگر بایستی ظرفیت فراشناختی و فراهیجانی خود برای مدیریت رابطۀ درمانی و مهارتهایش برای ترمیم و بهبود توافق درمانی را افزایش بدهد. به چنین درمانگرانی میتوان گفت: «دست از دفاع از خود بردار، این فرصت را غنیمت بشمار و همچنان راه را برای گرفتن بازخورد منفی از درمانجو باز نگه بدار، حتی راههایی بیاب که او راحتتر بتواند به تو بازخورد منفی بدهد. شاید چیزی بهتر از این بازخوردها برای بهبود مهارتهایت پیدا نکنی.». به عبارت دیگر بر خلاف آنچه شاید عقل سلیم به نظر برسد کمبود بازخورد منفی نشانۀ خوب بودن اوضاع در فرایند رواندرمانی نیست. جالب است که درمانگران ممتاز اسیر فریبندگی این تصور که «درمانجو شکایتی ندارد -بازخورد منفی نمیدهد- پس کارم را خوب انجام میدهم» نمیشوند و فعالانه تلاش میکنند با فراهم کردن جوی مملو از احساس ایمنی و اعتماد، نظرات درمانجو را دربارۀ فرایند درمان جویا بشوند و ترسی از انتقاد درمانجو ندارند. از دید ایشان چنین پدیداری خود عین فرصت یاریرسانی بهتر است نه تهدید. بر اساس یافتههای پژوهشی چنین گرایشی از این بابت سودمند است که اغلب ریزشها در جلسات اول تا سوم اتفاق میافتد پس اگر بتوانید در همین جلسات آغازین آنچه ناگوار است را بیابید و همراه با درمانجو فضا را برای درگیر شدن بیشتر او با فرایند رواندرمانی آمادهتر کنید احتمال ترک درمان از سوی درمانجو را کاهش میدهید.
#تمرین_عامدانه
#Deliberate_Practice
سایت شخصی اسکات دی.میلر
www.scottdmiller.com
سایت کنفرانس تکامل رواندرمانی
https://evolutionofpsychotherapy.com/
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
مروری کوتاه بر یافتههای اسکات دی.میلر دربارۀ ویژگیها و اقدامات رواندرمانگر ممتاز
علی فیضی
اسکات دی.میلر بنیانگذار مرکز خبرگی بالینی، کنسرسیومی بینالمللی با حضور رواندرمانگران، پژوهشگران است که هدف آن ترفیع خبرگی و مهارتافزایی در خدمات بهداشت روانی است. او یکی از معدود «اساتید دعوتشده» که کار، تفکر و پژوهش او در کنفرانسهای مشهور تکامل رواندرمانی ارائه شده است. او نویسنده و نویسندۀ همکار 11 کتاب و دهها مقالۀ پژوهشی است.
بر طبق پژوهشهای اسکات دی.میلر رواندرمانگران موثر (کسانی که نسبت به بقیۀ همکارانشان 50 درصد بیشتر به درمانجویان خود کمک کرده و 50 درصد ریزش درمانجوی کمتری دارند) در قیاس با رواندرمانگران ضعیف برای بهبود مهارتهای درمانی خود 14 برابر بیشتر وقت صرف میکنند. آنها در مقایسه با رواندرمانگران دارای عملکرد متوسط نیز هر هفته دو الی سه برابر وقت بیشتری صرف انجام تمرینهایی میکنند که به طور خاص برای بهبود مهارتهای بالینی خود طراحی کردهاند. این شیوۀ مهارتسازی، تمرین عامدانه نامیده میشود. نکتۀ جالب اینجاست که بر اساس پژوهشهای میلر، درمانگران موثر نسبت به دیگر همکاران خود کمتر دچار فرسودگی شغلی میشوند. میلر بر این باور است که دلیل چنین پدیدهای این نیست که این درمانگران عاشق کار خود هستند بلکه این است که آنها عاشق نتیجۀ کار خود و بهبود نتیجۀ کار خود از طریق بازخورد گرفتن، کشف کمبودهای مهارتی خود و تمرین مهارتهای لازم برای رفع این کمبودها هستند. بر اساس یافتههای پژوهشی اسکات میلر درمانگران ممتاز در جلسات اولیه به نوعی کاری میکنند که درمانجویان بتوانند دربارۀ کار ایشان بازخورد منفی بدهند. آنها فضایی ایجاد میکنند که درمانجویان از همان آغاز بتوانند بگویند:« ما آن کاری که امیدوار بودم انجام بدهیم را انجام نمیدهیم»؛ «تو حرفهای مرا آنطور که من میخواهم نمیفهمی»؛ «روشی که به کار میبری برای من چندان مناسب نیست». جالب اینجاست که درمانگران موثر وقتی از درمانجویان خود بازخورد منفی دریافت میکنند اولین واکنش آنها پوزش طلبیدن است. آنها لزوماً حرفهای درمانجو را تمام و کمال قبول نمیکنند بلکه فضایی برای کاوشگری و حسن تفاهم بیشتر میسازند تا درمانجو بداند که حرفهایش شنیده میشود و تجربهاش ارزنده است. از سوی مقابل واکنش اول درمانگران متوسط توضیح دادن است: «اجازه بده برایت توضیح بدهم چرا این واکنش منفی را داری». به این ترتیب این درمانگران بار مساله را دوباره روی دوش درمانجو میاندازند. اقدامی که شاید در کوتاهمدت درمانگر را از افکار و احساسات منفی دور بسازد اما در نهایت و در واقع اتحاد درمانی را تخریب میکند؛ متغیری که یکی از مهترین عوامل موفقیت رواندرمانی است. اگر مساله این باشد بایستی گفت این همان جایی است که درمانگر بایستی ظرفیت فراشناختی و فراهیجانی خود برای مدیریت رابطۀ درمانی و مهارتهایش برای ترمیم و بهبود توافق درمانی را افزایش بدهد. به چنین درمانگرانی میتوان گفت: «دست از دفاع از خود بردار، این فرصت را غنیمت بشمار و همچنان راه را برای گرفتن بازخورد منفی از درمانجو باز نگه بدار، حتی راههایی بیاب که او راحتتر بتواند به تو بازخورد منفی بدهد. شاید چیزی بهتر از این بازخوردها برای بهبود مهارتهایت پیدا نکنی.». به عبارت دیگر بر خلاف آنچه شاید عقل سلیم به نظر برسد کمبود بازخورد منفی نشانۀ خوب بودن اوضاع در فرایند رواندرمانی نیست. جالب است که درمانگران ممتاز اسیر فریبندگی این تصور که «درمانجو شکایتی ندارد -بازخورد منفی نمیدهد- پس کارم را خوب انجام میدهم» نمیشوند و فعالانه تلاش میکنند با فراهم کردن جوی مملو از احساس ایمنی و اعتماد، نظرات درمانجو را دربارۀ فرایند درمان جویا بشوند و ترسی از انتقاد درمانجو ندارند. از دید ایشان چنین پدیداری خود عین فرصت یاریرسانی بهتر است نه تهدید. بر اساس یافتههای پژوهشی چنین گرایشی از این بابت سودمند است که اغلب ریزشها در جلسات اول تا سوم اتفاق میافتد پس اگر بتوانید در همین جلسات آغازین آنچه ناگوار است را بیابید و همراه با درمانجو فضا را برای درگیر شدن بیشتر او با فرایند رواندرمانی آمادهتر کنید احتمال ترک درمان از سوی درمانجو را کاهش میدهید.
#تمرین_عامدانه
#Deliberate_Practice
سایت شخصی اسکات دی.میلر
www.scottdmiller.com
سایت کنفرانس تکامل رواندرمانی
https://evolutionofpsychotherapy.com/
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
Forwarded from آکادمی رواندرمانی
#رواندرمانگر_ممتاز (3)
رواندرمانگر ممتاز هنرمندی حرفهایست
پاتریشیا کافلین
مترجم: علی فیضی
رواندرمانگران ممتاز در سه حوزۀ نظریه، پژوهش و تکنیک دانشمند و ماهرند. رواندرمانگرانی که این مهارتهای فراشناختی را در خود پرورش میدهند به نظر میرسد که نتایجی بهتر از همکاران کمتر پرورشیافتۀ خود به دست میآورند (ومپولد، 2010، 2015). من این طبقه از دانش منسجم را مثلث شایستگی مینامم که در آن نظریه، تکنیک و پژوهش به شیوهای متقابل به هم مربوطند. به علاوه درمانگران به شدت موثر میتوانند این دانش و مهارتها را با شخصیت و منش خود یکپارچه سازند. با دار بودن مبنای نظری محکم برای کار، مهارتها و مداخلههای به خوبی بهبودیافته و پرورش مداوم خویشتن به عنوان یک انسان، میتوانیم مهارت خود را بیشینه ساخته و به درمانجویان بیشتری کمک کنیم.
خبرگی در رواندرمانی شامل دانش مبنایی زیاد و تمرین عامدانه به همراه پیگیری و ارزیابی است تا عملکرد و نتیجۀ کار خود را ارزیابی کنیم. پژوهشها (تریسی، ومپولد، لیختنبرگ و گودیر، 2014) نشان میدهد که خبرگان رواندرمانی این ویژگیها را دارند: الف) توانایی ادراک الگوهای معنادار بزرگ؛ ب) سرعت و صحت بیشتر در پردازش اطلاعات؛ پ) (در قیاس با تازهکاران) توانایی دیدن و بازنمایی مشکل در سطحی عمیقتر؛ ت) صرف زمان بیشتر برای فهمیدن یا تحلیل مشکلات؛ ث) مهارتهای قویتر نظارت بر خود. تمرین عامدانۀ این عوامل بایستی خبرگی را افزایش بدهد. اگر رواندرمانگران جلسات رواندرمانی خود را ضبط و مطالعه کنند و در پایان جلسات و زمان پیگیری نتایج جلسات از درمانجویان خود بازخورد دریافت کنند، شایستگی بالینی بایستی افزایش یابد.
مطالب زیادی دربارۀ علم و هنر رواندرمانی نوشته شده است (هافمن و وِینبرگر، 2006؛ شور، 2012؛ سولدز و مککلو، 2000). دوست دارم پیشنهاد دهم که پرورش و بهبود «هنر ماهرانۀ» خود را مدنظر قرار دهیم. هنرمندی ماهرانه یکپارچهسازی عقل و قلب، علم و هنر و تکنیک و آزمودن است. سنت (2008) نشان داده است آنهایی که میزان بالایی از استادی در هنری خاص را در منطقۀ انتقالی مابین مسالهیابی و حل مساله پرورش میدهند. چنین کاری نیازمند نگرشی حامی از کنجکاوی، یادگیری فعال و آزمودن به جای پاسخهای خشک یا وابسته به فرمول است. ایدۀ هنرمندی ماهرانه شامل خلق فرهنگ خبرگی و ممتازی است. در چنین فرهنگی «آرزوی کیفیت» به صورت ضمنی وجود دارد که هنرمند را برای بهبود و بهتر شدن به جای عادت کردن انگیزهمند میکند (سنت، 2008، ص.24). چنین آرزویی شامل یادگیری با انجام دادن، تلاش کردن و بعضیاوقات شکست خوردن، رشد از طریق چالش و عدم قطعیت و مشغول تمرین هدفمند شدن برای رفتن به فراسوی سطح کنونی شایستگی و بهبود دادن مداوم هنرمندی خود است.
#تمرین_عامدانه
#Deliberate_Practice
Coughlin, P. (2016). Maximizing effectiveness in dynamic psychotherapy. Routledge.
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
رواندرمانگر ممتاز هنرمندی حرفهایست
پاتریشیا کافلین
مترجم: علی فیضی
رواندرمانگران ممتاز در سه حوزۀ نظریه، پژوهش و تکنیک دانشمند و ماهرند. رواندرمانگرانی که این مهارتهای فراشناختی را در خود پرورش میدهند به نظر میرسد که نتایجی بهتر از همکاران کمتر پرورشیافتۀ خود به دست میآورند (ومپولد، 2010، 2015). من این طبقه از دانش منسجم را مثلث شایستگی مینامم که در آن نظریه، تکنیک و پژوهش به شیوهای متقابل به هم مربوطند. به علاوه درمانگران به شدت موثر میتوانند این دانش و مهارتها را با شخصیت و منش خود یکپارچه سازند. با دار بودن مبنای نظری محکم برای کار، مهارتها و مداخلههای به خوبی بهبودیافته و پرورش مداوم خویشتن به عنوان یک انسان، میتوانیم مهارت خود را بیشینه ساخته و به درمانجویان بیشتری کمک کنیم.
خبرگی در رواندرمانی شامل دانش مبنایی زیاد و تمرین عامدانه به همراه پیگیری و ارزیابی است تا عملکرد و نتیجۀ کار خود را ارزیابی کنیم. پژوهشها (تریسی، ومپولد، لیختنبرگ و گودیر، 2014) نشان میدهد که خبرگان رواندرمانی این ویژگیها را دارند: الف) توانایی ادراک الگوهای معنادار بزرگ؛ ب) سرعت و صحت بیشتر در پردازش اطلاعات؛ پ) (در قیاس با تازهکاران) توانایی دیدن و بازنمایی مشکل در سطحی عمیقتر؛ ت) صرف زمان بیشتر برای فهمیدن یا تحلیل مشکلات؛ ث) مهارتهای قویتر نظارت بر خود. تمرین عامدانۀ این عوامل بایستی خبرگی را افزایش بدهد. اگر رواندرمانگران جلسات رواندرمانی خود را ضبط و مطالعه کنند و در پایان جلسات و زمان پیگیری نتایج جلسات از درمانجویان خود بازخورد دریافت کنند، شایستگی بالینی بایستی افزایش یابد.
مطالب زیادی دربارۀ علم و هنر رواندرمانی نوشته شده است (هافمن و وِینبرگر، 2006؛ شور، 2012؛ سولدز و مککلو، 2000). دوست دارم پیشنهاد دهم که پرورش و بهبود «هنر ماهرانۀ» خود را مدنظر قرار دهیم. هنرمندی ماهرانه یکپارچهسازی عقل و قلب، علم و هنر و تکنیک و آزمودن است. سنت (2008) نشان داده است آنهایی که میزان بالایی از استادی در هنری خاص را در منطقۀ انتقالی مابین مسالهیابی و حل مساله پرورش میدهند. چنین کاری نیازمند نگرشی حامی از کنجکاوی، یادگیری فعال و آزمودن به جای پاسخهای خشک یا وابسته به فرمول است. ایدۀ هنرمندی ماهرانه شامل خلق فرهنگ خبرگی و ممتازی است. در چنین فرهنگی «آرزوی کیفیت» به صورت ضمنی وجود دارد که هنرمند را برای بهبود و بهتر شدن به جای عادت کردن انگیزهمند میکند (سنت، 2008، ص.24). چنین آرزویی شامل یادگیری با انجام دادن، تلاش کردن و بعضیاوقات شکست خوردن، رشد از طریق چالش و عدم قطعیت و مشغول تمرین هدفمند شدن برای رفتن به فراسوی سطح کنونی شایستگی و بهبود دادن مداوم هنرمندی خود است.
#تمرین_عامدانه
#Deliberate_Practice
Coughlin, P. (2016). Maximizing effectiveness in dynamic psychotherapy. Routledge.
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
این دورۀ آموزشی کاملاً عملی و مبتنی بر مهارتسازی دقیق خواهد بود. شیوۀ آموزشی این دوره مهارتسازی مبتنی بر دریافت بازخورد خواهد بود تا دانشجویان دوره با تمرینهای مکرر و به دقت طراحی شده مهارتهای رواندرمانی بر اساس ACT را بیاموزند.
برای آشنایی بیشتر با این روش آموزشی (تمرین مکرر مهارتها بر اساس بازخورد) میتوانید به کانال تلگرامی آکادمی رواندرمانی مراجعه کنید:
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
برای آشنایی بیشتر با این روش آموزشی (تمرین مکرر مهارتها بر اساس بازخورد) میتوانید به کانال تلگرامی آکادمی رواندرمانی مراجعه کنید:
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
Forwarded from آکادمی رواندرمانی
چطور مهارت بالینی خود را -بدون هدر دادن پول و زمان- افزایش دهید؟
ترجمه و تالیف: علی فیضی
دوست دارید مهارتهای خود را در زمینۀ رواندرمانی افزایش بدهید؟ به نظرتان کدام یک از گزینههای زیر میتواند بهترین انتخاب باشد؟
الف. در یک کارگاه دو یا سه روزه شرکت کنید.
ب. در یک رویکرد درمانی خاص از یک متخصص شناختهشده نظارت بالینی سنتی (سوپرویژن) دریافت کنید، یعنی گزارشی از درمانجو/درمانجویان خود به او ارائه داده و راهنماییهای برای بهتر کار کردن از او دریافت کنید.
پ. یک کتاب راهنمای درمانی یا دستهای از مقالات مطالعۀ موردی را بخوانید.
ت. ورزش آیروبیک انجام بدهید یا چرت بزنید.
اگر گزینههای الف، ب یا پ را انتخاب میکنید پس به دنیای عملکرد متوسط یا یا متوسط به پایین خوش آمدید. شواهدی پژوهشی وجود دارند که نشان میدهند که متاسفانه آموزش حرفهای رایج و معمول –حتی در کشورهای جهان اول- منجر به افزایش مهارت بالینی چشمگیری نمیشود (نیمن، نفزیگر، اسمیت، 2011؛ اتکینز و کریستینسن، 2001).
در مورد نظارت بالینی چطور؟ اوضاع خیلی بهتر نیست و شواهد کمی مبنی بر اثربخشی نظارت بالینی وجود دارد (هالت و همکاران، 2015). حتی اگر کمی بیشتر در این مورد جستجو کنیم بعضی حقایق ناخوشایند خودشان را نشان میدهند. مثلا در یک مطالعه در آمریکا (الیس، 2013) معلوم شد از 363 درمانگری که نظارت بالینی دریافت میکردند 93 درصد ایشان آنچه دریافت میکردند ناکافی بود و 35 درصد نظارت بالینی آسیبزایی دریافت میکردند. یکی از جدیدترین مطالعاتی هم که دربارۀ ارتباط نظارت بالینی و اثربخشی درمانگر در حوزۀ درمانهای شناختی رفتاری انجام شده نشان میدهد که دریافت نظارت بالینی به شایستگی مهارتی درمانگر منجر میشود اما بر اثربخشی بیشتر کار او بر درمانجو تاثیری ندارد (آلفونسون و همکاران، 2018). آخرین مطالعهای هم که دربارۀ ارتباط نظارت بالینی و اثربخشی بیشتر درمانگر انجام شده (لینس و همکاران، 2018) بین نظارت بالینی و اثربخشی بیشتر درمانگر ارتباط مثبتی یافته است اما دو نکتۀ اساسی وجود دارد که بهتر است در نظر بگیریم: اولا نظارت بالینی به صورت گروهی و فردی بوده ، دوما طولانی بوده (حدود 70 ساعت) و سوما مبتنی بر بازخورد دادن بر اساس نسخۀ ضبطشدۀ جلسات بوده است؛ یعنی فرایندی متفاوت از آنچه نظارت بالینی سنتی ارائه میدهد. البته این مطالعه مبتلا به ضعفی اساسی است و آن نبود گروه کنترل است که نتیجهگیری در مورد اثربخشی منحصر به فرد نظارت بالینی بر اثربخشی رواندرمانگر را با دشواری روبهرو میکند.
البته از طرف دیگر یافتههایی وجود دارد که نشان میدهد انجام ورزش آیروبیک یا چرت زدن نیمروزه برای انجام تکالیف پیچیدۀ شناختی و افزایش ظرفیت یادگیری مفیدند (هسو و همکاران، 2018، واکر و استیکگولد، 2004). دارید نتیجه میگیرید که گزینۀ خوابیدن و ورزش کردن از همه بهتر است؟ صبر کنید! خوشبختانه هنوز میتوان به افزایش یادگیری از طریق آموزش و نظارت بالینی امیدوار بود. اگر آموزش و نظارت حاوی مولفۀ مهمی به نام یادگیری و #تمرین_عامدانه باشد میتوان به تسلط بلکه استادی در مهارتهای بالینی امیدوار بود. نقش تمرین عامدانه در رسیدن به تسلط بر مهارت در حرفههای گوناگونی از شطرنج گرفته تا موسیقی شناخته شده است و خوشبختانه بررسی سودمندی این روش در رواندرمانی نیز مورد توجه قرار گرفته است (چاو و همکاران، 2015)؛ آنچنان که یافتههای این مطالعه نشان میدهد میزان تجربه، جنسیت، حرفه، صلاحیت کسب شده، تعداد مراجع، میزان یکپارچگی نظری، هیچ کدام پیشبینیکنندۀ موفقیت درمانگر بر اساس گزاش مراجعان نیستند و همراستا با یافتههای پژوهشی در انواع حرفهها و مهارتهای گوناگون، در مورد موفقیت در رواندرمانی نیز آنچه پیشبینی کننده است مقدار زمانی است که درمانگر صرف بهبود مهارتهای درمانی خود به شکل تمرین عامدانه میکند. مطالعۀ دیگری نیز نشان داده است که بهبود مهارتهای بالینی درمانگر مشروط به دو نکته است: یکی این که به صورت منظمی بر نتایج کار خود به صورت جلسه به جلسه نظارت کند و دیگر این که بر اساس بازخوردهایی که از این طریق و نیز یک یا چند مشاور ماهر میگیرد برای بهبود مهارتهای خود دست به تمرین عامدانه بزند . (گولدبرگ و همکاران، 2016). حال بیایید به این بپردازیم که تمرین عامدانه چیست. در این متن صرفا به مولفههای تمرین عامدانه میپردازم و امیدوارم در نوشتههای بعدی کاربرد عملی تمرین عامدانه برای بهبود مهارت رواندرمانی را توضیح دهم. تمرین عامدانه شامل پنج مولفۀ مهم (اریکسون و همکاران، 2018) است:
1. مشاهدۀ عملکرد خود
2. بارخورد گرفتن از عملکرد خود
3. تشخیص خردهمهارتهای خاص
4. تمرین مکرر آن مهارتها
5. ارزیابی نتایج عملکرد خود
منابع:
ترجمه و تالیف: علی فیضی
دوست دارید مهارتهای خود را در زمینۀ رواندرمانی افزایش بدهید؟ به نظرتان کدام یک از گزینههای زیر میتواند بهترین انتخاب باشد؟
الف. در یک کارگاه دو یا سه روزه شرکت کنید.
ب. در یک رویکرد درمانی خاص از یک متخصص شناختهشده نظارت بالینی سنتی (سوپرویژن) دریافت کنید، یعنی گزارشی از درمانجو/درمانجویان خود به او ارائه داده و راهنماییهای برای بهتر کار کردن از او دریافت کنید.
پ. یک کتاب راهنمای درمانی یا دستهای از مقالات مطالعۀ موردی را بخوانید.
ت. ورزش آیروبیک انجام بدهید یا چرت بزنید.
اگر گزینههای الف، ب یا پ را انتخاب میکنید پس به دنیای عملکرد متوسط یا یا متوسط به پایین خوش آمدید. شواهدی پژوهشی وجود دارند که نشان میدهند که متاسفانه آموزش حرفهای رایج و معمول –حتی در کشورهای جهان اول- منجر به افزایش مهارت بالینی چشمگیری نمیشود (نیمن، نفزیگر، اسمیت، 2011؛ اتکینز و کریستینسن، 2001).
در مورد نظارت بالینی چطور؟ اوضاع خیلی بهتر نیست و شواهد کمی مبنی بر اثربخشی نظارت بالینی وجود دارد (هالت و همکاران، 2015). حتی اگر کمی بیشتر در این مورد جستجو کنیم بعضی حقایق ناخوشایند خودشان را نشان میدهند. مثلا در یک مطالعه در آمریکا (الیس، 2013) معلوم شد از 363 درمانگری که نظارت بالینی دریافت میکردند 93 درصد ایشان آنچه دریافت میکردند ناکافی بود و 35 درصد نظارت بالینی آسیبزایی دریافت میکردند. یکی از جدیدترین مطالعاتی هم که دربارۀ ارتباط نظارت بالینی و اثربخشی درمانگر در حوزۀ درمانهای شناختی رفتاری انجام شده نشان میدهد که دریافت نظارت بالینی به شایستگی مهارتی درمانگر منجر میشود اما بر اثربخشی بیشتر کار او بر درمانجو تاثیری ندارد (آلفونسون و همکاران، 2018). آخرین مطالعهای هم که دربارۀ ارتباط نظارت بالینی و اثربخشی بیشتر درمانگر انجام شده (لینس و همکاران، 2018) بین نظارت بالینی و اثربخشی بیشتر درمانگر ارتباط مثبتی یافته است اما دو نکتۀ اساسی وجود دارد که بهتر است در نظر بگیریم: اولا نظارت بالینی به صورت گروهی و فردی بوده ، دوما طولانی بوده (حدود 70 ساعت) و سوما مبتنی بر بازخورد دادن بر اساس نسخۀ ضبطشدۀ جلسات بوده است؛ یعنی فرایندی متفاوت از آنچه نظارت بالینی سنتی ارائه میدهد. البته این مطالعه مبتلا به ضعفی اساسی است و آن نبود گروه کنترل است که نتیجهگیری در مورد اثربخشی منحصر به فرد نظارت بالینی بر اثربخشی رواندرمانگر را با دشواری روبهرو میکند.
البته از طرف دیگر یافتههایی وجود دارد که نشان میدهد انجام ورزش آیروبیک یا چرت زدن نیمروزه برای انجام تکالیف پیچیدۀ شناختی و افزایش ظرفیت یادگیری مفیدند (هسو و همکاران، 2018، واکر و استیکگولد، 2004). دارید نتیجه میگیرید که گزینۀ خوابیدن و ورزش کردن از همه بهتر است؟ صبر کنید! خوشبختانه هنوز میتوان به افزایش یادگیری از طریق آموزش و نظارت بالینی امیدوار بود. اگر آموزش و نظارت حاوی مولفۀ مهمی به نام یادگیری و #تمرین_عامدانه باشد میتوان به تسلط بلکه استادی در مهارتهای بالینی امیدوار بود. نقش تمرین عامدانه در رسیدن به تسلط بر مهارت در حرفههای گوناگونی از شطرنج گرفته تا موسیقی شناخته شده است و خوشبختانه بررسی سودمندی این روش در رواندرمانی نیز مورد توجه قرار گرفته است (چاو و همکاران، 2015)؛ آنچنان که یافتههای این مطالعه نشان میدهد میزان تجربه، جنسیت، حرفه، صلاحیت کسب شده، تعداد مراجع، میزان یکپارچگی نظری، هیچ کدام پیشبینیکنندۀ موفقیت درمانگر بر اساس گزاش مراجعان نیستند و همراستا با یافتههای پژوهشی در انواع حرفهها و مهارتهای گوناگون، در مورد موفقیت در رواندرمانی نیز آنچه پیشبینی کننده است مقدار زمانی است که درمانگر صرف بهبود مهارتهای درمانی خود به شکل تمرین عامدانه میکند. مطالعۀ دیگری نیز نشان داده است که بهبود مهارتهای بالینی درمانگر مشروط به دو نکته است: یکی این که به صورت منظمی بر نتایج کار خود به صورت جلسه به جلسه نظارت کند و دیگر این که بر اساس بازخوردهایی که از این طریق و نیز یک یا چند مشاور ماهر میگیرد برای بهبود مهارتهای خود دست به تمرین عامدانه بزند . (گولدبرگ و همکاران، 2016). حال بیایید به این بپردازیم که تمرین عامدانه چیست. در این متن صرفا به مولفههای تمرین عامدانه میپردازم و امیدوارم در نوشتههای بعدی کاربرد عملی تمرین عامدانه برای بهبود مهارت رواندرمانی را توضیح دهم. تمرین عامدانه شامل پنج مولفۀ مهم (اریکسون و همکاران، 2018) است:
1. مشاهدۀ عملکرد خود
2. بارخورد گرفتن از عملکرد خود
3. تشخیص خردهمهارتهای خاص
4. تمرین مکرر آن مهارتها
5. ارزیابی نتایج عملکرد خود
منابع:
Forwarded from آکادمی رواندرمانی
✅Nyman, S. J., Nafziger, M. A., & Smith, T. B. (2010). Client outcomes across counselor training level within a multitiered supervision model. Journal of Counseling & Development, 88(2), 204-209.
✅Atkins, D. C., & Christensen, A. (2001). Is professional training worth the bother? A review of the impact of psychotherapy training on client outcome. Australian Psychologist, 36(2), 122-130.
✅Holt, H., Beutler, L. E., Kimpara, S., Macias, S., Haug, N. A., Shiloff, N., ... & Stein, M. (2015). Evidence-based supervision: Tracking outcome and teaching principles of change in clinical supervision to bring science to integrative practice. Psychotherapy, 52(2), 185.
✅Ellis, M. V., Berger, L., Hanus, A. E., Ayala, E. E., Swords, B. A., & Siembor, M. (2014). Inadequate and harmful clinical supervision: Testing a revised framework and assessing occurrence. The Counseling Psychologist, 42(4), 434-472.
✅Alfonsson, S., Parling, T., Spännargård, Å., Andersson, G., & Lundgren, T. (2018). The effects of clinical supervision on supervisees and patients in cognitive behavioral therapy: a systematic review. Cognitive behaviour therapy, 47(3), 206-228.
✅Liness, S., Beale, S., Lea, S., Byrne, S., Hirsch, C. R., & Clark, D. M. (2018). The Sustained Effects of CBT Training on Therapist Competence and Patient Outcomes. Cognitive Therapy and Research, 1-11.
✅Hsu, C. L., Best, J. R., Davis, J. C., Nagamatsu, L. S., Wang, S., Boyd, L. A., ... & Liu-Ambrose, T. (2018). Aerobic exercise promotes executive functions and impacts functional neural activity among older adults with vascular cognitive impairment. Br J Sports Med, 52(3), 184-191.
✅Walker, M. P., & Stickgold, R. (2004). Sleep-dependent learning and memory consolidation. Neuron, 44(1), 121-133.
✅Chow, D. L., Miller, S. D., Seidel, J. A., Kane, R. T., Thornton, J. A., & Andrews, W. P. (2015). The role of deliberate practice in the development of highly effective psychotherapists. Psychotherapy, 52(3), 337.
✅Ericsson, K. A., Hoffman, R. R., Kozbelt, A., & Williams, A. M. (Eds.). (2018). The Cambridge handbook of expertise and expert performance. Cambridge University Press.
✅Goldberg, S. B., Babins-Wagner, R., Rousmaniere, T., Berzins, S., Hoyt, W. T., Whipple, J. L., ... & Wampold, B. E. (2016). Creating a climate for therapist improvement: A case study of an agency focused on outcomes and deliberate practice. Psychotherapy, 53(3), 367.
✅Atkins, D. C., & Christensen, A. (2001). Is professional training worth the bother? A review of the impact of psychotherapy training on client outcome. Australian Psychologist, 36(2), 122-130.
✅Holt, H., Beutler, L. E., Kimpara, S., Macias, S., Haug, N. A., Shiloff, N., ... & Stein, M. (2015). Evidence-based supervision: Tracking outcome and teaching principles of change in clinical supervision to bring science to integrative practice. Psychotherapy, 52(2), 185.
✅Ellis, M. V., Berger, L., Hanus, A. E., Ayala, E. E., Swords, B. A., & Siembor, M. (2014). Inadequate and harmful clinical supervision: Testing a revised framework and assessing occurrence. The Counseling Psychologist, 42(4), 434-472.
✅Alfonsson, S., Parling, T., Spännargård, Å., Andersson, G., & Lundgren, T. (2018). The effects of clinical supervision on supervisees and patients in cognitive behavioral therapy: a systematic review. Cognitive behaviour therapy, 47(3), 206-228.
✅Liness, S., Beale, S., Lea, S., Byrne, S., Hirsch, C. R., & Clark, D. M. (2018). The Sustained Effects of CBT Training on Therapist Competence and Patient Outcomes. Cognitive Therapy and Research, 1-11.
✅Hsu, C. L., Best, J. R., Davis, J. C., Nagamatsu, L. S., Wang, S., Boyd, L. A., ... & Liu-Ambrose, T. (2018). Aerobic exercise promotes executive functions and impacts functional neural activity among older adults with vascular cognitive impairment. Br J Sports Med, 52(3), 184-191.
✅Walker, M. P., & Stickgold, R. (2004). Sleep-dependent learning and memory consolidation. Neuron, 44(1), 121-133.
✅Chow, D. L., Miller, S. D., Seidel, J. A., Kane, R. T., Thornton, J. A., & Andrews, W. P. (2015). The role of deliberate practice in the development of highly effective psychotherapists. Psychotherapy, 52(3), 337.
✅Ericsson, K. A., Hoffman, R. R., Kozbelt, A., & Williams, A. M. (Eds.). (2018). The Cambridge handbook of expertise and expert performance. Cambridge University Press.
✅Goldberg, S. B., Babins-Wagner, R., Rousmaniere, T., Berzins, S., Hoyt, W. T., Whipple, J. L., ... & Wampold, B. E. (2016). Creating a climate for therapist improvement: A case study of an agency focused on outcomes and deliberate practice. Psychotherapy, 53(3), 367.
Forwarded from آکادمی رواندرمانی
✅تمرین عامدانه چیست و چگونه می توان از آن برای یافتن جاری شدن و بهبود در هر مهارتی -از جمله مهارتهای رواندرمانی- بهره گرفت؟ (بخش اول)
چه چیزی یک ورزشکار خوب را از کسی که برندۀ مدال المپیک می شود، متمایز می کند؟ یا یک نویسندۀ متوسط را از یک نویسندۀ برتر که پرفروشترین کتاب را در وبگاه نیویورک تایمز به خود اختصاص می دهد؟ استعداد خام ، بله البته! اما دانشمندان هرچه بیشتر و بیشتر جستجو کرده اند به این موضوع دست یافته اند که میشود علت تمامی آنها را در یک روش ساده جمع کرد و آن همان #تمرین_عامدانه است.
این روش را اندرس اریکسون ، استاد روانشناسی ایالت فلوریدا و نویسندۀ کتابِ Peak: Secrets from the New Science of Expertise ابداع کرده است. تمرین عامدانه فرآیندی است که شامل کاری ویژه، هدفمند و در مسیری مدبرانه برای بهبود هر مهارتی میشود.
این مفهومی است که تقریبا در مورد هر چیزی که می توانید تصور کنید کاربرد دارد و توسط هر کسی اعم از موسیقیدان های مشهور تا دارندگان رکورد در کتاب رکوردهای گینس و نگهدارندگان آن برای بهترین شدن در مهارتهایشان استفاده شده است.
خب با این اوصاف، تمرین عامدانه چیست؟ و چطور می توانید از آن برای بهتر شدن مهارتهای شغلی، عادات و علایق خودتان بهره بگیرید؟
بسیاری از ما زمانی که تلاش میکنیم مهارتهایمان را بهبود ببخشیم کجای کار دچار اشتباه میشویم ؟
برای شروع بهتر است به این موضوع بیندیشم که بیشتر افراد چطور به تمرین مهارتهایشان میپردازند.
هر زمان که میخواهیم مهارت جدیدی یاد بگیریم و خودمان را ارتقا دهیم، چه آن فعالیت یا مهارت رانندگی کردن باشد یا نواختن یک آلت موسیقی یا استاد شدن در برخی بخشهای جدید یک نرم افزار، بسیاری از ما از همیشه از الگوی مشابهی پیروی میکنیم.
ما به عنوان مبتدی آغاز میکنیم. هر چیزی نو و ترسناک است و همچنان که برای فهمیدن اصول آن چیز به سختی کار و تلاش میکنیم مغزمان بطور طبیعی وسواس دارد که تمامی جزئیات را بداند .
با این وجود همچنان که پیش می رویم (خواه یاد گرفتن چیزی از دوست یا مربیمان باشد و خواه تماشای یک فیلم آموزشی) آن ترس اولیه را پشت سر میگذاریم. اکنون به اندازۀ کافی خوب هستیم که از این تکانهها بگذریم و حرکت¬های اساسی را چندین و چند بار انجام دهیم تا این حرکات و اعمال خودبهخود انجام شوند.
سرانجام به نقطهای میرسیم که مهارتهایمان به اندازۀ کافی خوب هستند. کاری را میتوانیم انجام دهیم که برای آن هدفگذاری کرده و آن را آغاز کرده بودیم. و این جایی است که به وضعیت ثابتی از بهبود میرسد. از این نقطه نظر، هیچ تمرین مازادی از طریق هدفگذاریها موجب بهتر شدن نخواهد شد. برای بیشتر مردم این خوب است. اما اگر میخواهید استاد و حرفهای باشید نیاز دارید از این مرحله بگذرید.
همانطور که آقای اریکسون در کتاب Peak توضیح میدهد:
#تمرین_عامدانه
#درمان_مبتنی_بر_بازخورد
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
چه چیزی یک ورزشکار خوب را از کسی که برندۀ مدال المپیک می شود، متمایز می کند؟ یا یک نویسندۀ متوسط را از یک نویسندۀ برتر که پرفروشترین کتاب را در وبگاه نیویورک تایمز به خود اختصاص می دهد؟ استعداد خام ، بله البته! اما دانشمندان هرچه بیشتر و بیشتر جستجو کرده اند به این موضوع دست یافته اند که میشود علت تمامی آنها را در یک روش ساده جمع کرد و آن همان #تمرین_عامدانه است.
این روش را اندرس اریکسون ، استاد روانشناسی ایالت فلوریدا و نویسندۀ کتابِ Peak: Secrets from the New Science of Expertise ابداع کرده است. تمرین عامدانه فرآیندی است که شامل کاری ویژه، هدفمند و در مسیری مدبرانه برای بهبود هر مهارتی میشود.
این مفهومی است که تقریبا در مورد هر چیزی که می توانید تصور کنید کاربرد دارد و توسط هر کسی اعم از موسیقیدان های مشهور تا دارندگان رکورد در کتاب رکوردهای گینس و نگهدارندگان آن برای بهترین شدن در مهارتهایشان استفاده شده است.
خب با این اوصاف، تمرین عامدانه چیست؟ و چطور می توانید از آن برای بهتر شدن مهارتهای شغلی، عادات و علایق خودتان بهره بگیرید؟
بسیاری از ما زمانی که تلاش میکنیم مهارتهایمان را بهبود ببخشیم کجای کار دچار اشتباه میشویم ؟
برای شروع بهتر است به این موضوع بیندیشم که بیشتر افراد چطور به تمرین مهارتهایشان میپردازند.
هر زمان که میخواهیم مهارت جدیدی یاد بگیریم و خودمان را ارتقا دهیم، چه آن فعالیت یا مهارت رانندگی کردن باشد یا نواختن یک آلت موسیقی یا استاد شدن در برخی بخشهای جدید یک نرم افزار، بسیاری از ما از همیشه از الگوی مشابهی پیروی میکنیم.
ما به عنوان مبتدی آغاز میکنیم. هر چیزی نو و ترسناک است و همچنان که برای فهمیدن اصول آن چیز به سختی کار و تلاش میکنیم مغزمان بطور طبیعی وسواس دارد که تمامی جزئیات را بداند .
با این وجود همچنان که پیش می رویم (خواه یاد گرفتن چیزی از دوست یا مربیمان باشد و خواه تماشای یک فیلم آموزشی) آن ترس اولیه را پشت سر میگذاریم. اکنون به اندازۀ کافی خوب هستیم که از این تکانهها بگذریم و حرکت¬های اساسی را چندین و چند بار انجام دهیم تا این حرکات و اعمال خودبهخود انجام شوند.
سرانجام به نقطهای میرسیم که مهارتهایمان به اندازۀ کافی خوب هستند. کاری را میتوانیم انجام دهیم که برای آن هدفگذاری کرده و آن را آغاز کرده بودیم. و این جایی است که به وضعیت ثابتی از بهبود میرسد. از این نقطه نظر، هیچ تمرین مازادی از طریق هدفگذاریها موجب بهتر شدن نخواهد شد. برای بیشتر مردم این خوب است. اما اگر میخواهید استاد و حرفهای باشید نیاز دارید از این مرحله بگذرید.
همانطور که آقای اریکسون در کتاب Peak توضیح میدهد:
"ما گمان میکنیم رانندهای که 20 سال رانندگی کرده باشد باید بهتر از رانندهای باشد که 5 سال تجربه دارد.... اما اینطور نیست"همچنان که پژوهشها همراستا با این نظر نشان میدهند اگر یکبار به سطح قابل قبولی برسیم و همواره این کار را به آسانی انجام دهیم، تمرین اضافی برای چند سال دیگر هم نمیتواند منجر به بهبود مهارت شود. در واقع کسی که کار مشابهی را برای یک دورۀ 20 ساله انجام میدهد احتمالاً به دلیل زوال تدریجی (آموزشی) مهارتش بدتر هم میشود. اما انجام دادن این توصیه مبنی بر اینکه «از این ذهنیت بیرون بایید» بسیار سختتر از شنیدن آن است. مغز انسان جوری سیم کشی شده که رفتارهای تکراری را به عادت بدل کند. هر کاری را که بیشتر انجام دهید بیشتر امکان دارد آن رفتار خودبهخودی انجام شود.
#تمرین_عامدانه
#درمان_مبتنی_بر_بازخورد
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
Forwarded from آکادمی رواندرمانی
✅تمرین عامدانه چیست و چگونه می توان از آن برای یافتن جاری شدن و بهبود در هر مهارتی -از جمله مهارتهای رواندرمانی- بهره گرفت؟ (بخش سوم)
1️⃣ آنچه به شما انگیزه میدهد را پیدا کنید
در صورتی که هیچ علاقهای به یک مهارت نداشته باشید غیر ممکن است که آن را بهبود ببخشید. همانطور که شاید تصورش را بکنید، انگیزه نقش بسیار بزرگی در تمامی جنبههای تمرین عامدانه ایفا میکند. زمانی که به ثبات در مهارتهایتان میرسید نیاز دارید بدانید چرا ادامه دادن آن برای شما مهم است و چرا میخواهید از حدمتوسط بالاتر باشید. انگیزه برای هر فرد متفاوت است. ام زمانی که حس میکنید احساساتتان فروکش کرده است چیزهای ویژهای وجود دارد که میتوانید از آنها برای کمک به انگیزمند شدن خودتان استفاده کنید. اول از همه آنکه جلسۀ تمرین خودتان را پیرامون غرور اصیلی برای پیش بردن آنچه در حال ساختن آن و کاری که در حال انجام دادنش هستید شکل بدهید؛ مثلاً قبل و بعد از تمرین و حتی در حین انجام دادن به یاد خود بیاورید که این تلاش به کدام ارزشها و اهداف ارزشمند زندگی شما مربوط است. با توجه به نظر جسیکا تریسی -روانشناس در دانشگاه بریتیش کلمبیا و نویسندۀ Take Pride- زمانی که احساس غرور اصیلی دارید (مثلاً غرور به خاطر کارهای خودمان و نه آن غروری که از تحسین بیرونی حاصل میشود)، همان احساس غرور می تواند انگیزۀ شما را برای کار سخت زنده نگه دارد. اگر کارآمد نبود سعی کنید عملکرد گذشتهتان را به خود یادآوری کنید (سخن بگویید و بنویسید). بعضی یافتههای پژوهشی نشان میدهد شرکت کنندگانی که انجام دادن کاری دشوار در گذشته را یادآوری کردند انگیزۀ بیشتری برای انجام دادن آن در آینده داشتند حتی اگر این یادآوری حاوی نکات منفی بود.
2️⃣ هدفهای ویژه و قابل اندازهگیری تعریف کنید
هر زمانی که هدفی تعیین میکنید، مهم است که آنها را به بخشهای کوچک و قابل اجرا تقسیم کنید. و هیچ جایی بهتر از تمرین عامدانه نیست که بتوانید آن را به خوبی انجام دهید. همانطور که آقای اریکسون در کتاب Peak مینویسد:
"موضوع کلیدی، به دست آوردن هدف کلی (بهتر شدن) و تبدیل آن به شکل ویژهای (خرده اهداف مرتبط با هم) است که بتوانید باپیش بینی واقع گرایانهای دربارۀ بهبود یافتن، برای رسیدن به آنها تلاش کنید."
چند نکتۀ موثر اینجا وجود دارد. نخست، تنظیم کردن هدفهای کوچکتر است؛ یعنی بدانید دقیقاً چه کار باید بکنید (مانند افزایش مهارت در گوش دادن فعال یا همدلی یا بازتاب دادن یا تایید کردن). اما در این بین داشتن هدفهای کوچک، آنچه که خودکارآمدی مینامیم را افزایش میدهد؛ به این معنا که هر چه بیشتر تمرین کنید بیشتر هم اعتماد به نفس پیدا میکنید یکی از روشهای موثر انجام دادن تمرین در چند مرحله است. این کار را با تبدیل هدفهای مبهم به نقاط عطف ملموس شروع کنید. شاید میخواهید «در برقراری ارتباط درمانی بهتر شوید» اما این چه معنایی دارد؟ آیا نقاط عطف اختصاصی ملموسی میتوانید تعریف کنید به شما نشان خواهد داد که به آن هدف/اهداف دست یافتهاید؟
همین که نقاط عطف را مشخص کردید برای رسیدن به آنها زمانهای نهایی -مثلا 3، 6 یا 12 ماهه- در نظر بگیرید. اکنون یک گام بیشتر بردارید. نیاز دارم چه کارهایی را انجام دهم تا به آن اهداف مشخص برسم؟ با صرف زمان و تلاش فراوان میتوانید اهداف خودتان را به مراحلی تقسیم کنید که دقیقاً می دانید چه نیازی به توجهتان دارند و چگونه میتوانید آنها را در برنامۀ روزانۀ خود بگنجانید.
3️⃣یک ساعت در روز را برای تمرین شدید اختصاص دهید
حالا میرویم سراغ جنبههای کاربردی تمرین عامدانه. نخست، چه زمانی باید آن را انجام دهید؟
شاید فکر کنید که نیاز دارید هر رروز بخشهای بزرگی از زمان را کنار بگذارید تا نتایج (مفید) را ببینید، اما چنین نیست. در واقع بیشتر مطالعات موافق این هستند که موفقیت در تمرین عامدانه، بیشتر از شدت تمرینات متاثر است تا مدت زمان آن. زمانی که مایکل سایمونس به برنامههای روزانۀ مختلف انسانها از اوپرا وینفری گرفته تا بیل گیتس ، با دقت نگاه کرد مشابهت اعجاب انگیزی را دریافت و آن این بود که: تمامی آنها یک ساعت از روز (یا 5 ساعت در هفته) را به شکلی از تمرین عامدانه اختصاص میدهند. شما هم به بیشتر از این مقدار نیازی ندارید (و حتی میتوانید در صورت نیاز بخشهای کوچکتری از زمان را استفاده کنید). تلاش کنید زمانی را در طول روز بیابید که بیشترین مقدار انرژی را دارید و همان زمان را برای درگیر شدن ذهن و جسمتان با تمرین عامدانه در نظر بگیرید. پیشنهاد ما چه هست؟ تمرین عامدانه اولین کار در صبح باشد.
#تمرین_عامدانه
#درمان_مبتنی_بر_بازخورد
#Deliberate_Practice
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
1️⃣ آنچه به شما انگیزه میدهد را پیدا کنید
در صورتی که هیچ علاقهای به یک مهارت نداشته باشید غیر ممکن است که آن را بهبود ببخشید. همانطور که شاید تصورش را بکنید، انگیزه نقش بسیار بزرگی در تمامی جنبههای تمرین عامدانه ایفا میکند. زمانی که به ثبات در مهارتهایتان میرسید نیاز دارید بدانید چرا ادامه دادن آن برای شما مهم است و چرا میخواهید از حدمتوسط بالاتر باشید. انگیزه برای هر فرد متفاوت است. ام زمانی که حس میکنید احساساتتان فروکش کرده است چیزهای ویژهای وجود دارد که میتوانید از آنها برای کمک به انگیزمند شدن خودتان استفاده کنید. اول از همه آنکه جلسۀ تمرین خودتان را پیرامون غرور اصیلی برای پیش بردن آنچه در حال ساختن آن و کاری که در حال انجام دادنش هستید شکل بدهید؛ مثلاً قبل و بعد از تمرین و حتی در حین انجام دادن به یاد خود بیاورید که این تلاش به کدام ارزشها و اهداف ارزشمند زندگی شما مربوط است. با توجه به نظر جسیکا تریسی -روانشناس در دانشگاه بریتیش کلمبیا و نویسندۀ Take Pride- زمانی که احساس غرور اصیلی دارید (مثلاً غرور به خاطر کارهای خودمان و نه آن غروری که از تحسین بیرونی حاصل میشود)، همان احساس غرور می تواند انگیزۀ شما را برای کار سخت زنده نگه دارد. اگر کارآمد نبود سعی کنید عملکرد گذشتهتان را به خود یادآوری کنید (سخن بگویید و بنویسید). بعضی یافتههای پژوهشی نشان میدهد شرکت کنندگانی که انجام دادن کاری دشوار در گذشته را یادآوری کردند انگیزۀ بیشتری برای انجام دادن آن در آینده داشتند حتی اگر این یادآوری حاوی نکات منفی بود.
2️⃣ هدفهای ویژه و قابل اندازهگیری تعریف کنید
هر زمانی که هدفی تعیین میکنید، مهم است که آنها را به بخشهای کوچک و قابل اجرا تقسیم کنید. و هیچ جایی بهتر از تمرین عامدانه نیست که بتوانید آن را به خوبی انجام دهید. همانطور که آقای اریکسون در کتاب Peak مینویسد:
"موضوع کلیدی، به دست آوردن هدف کلی (بهتر شدن) و تبدیل آن به شکل ویژهای (خرده اهداف مرتبط با هم) است که بتوانید باپیش بینی واقع گرایانهای دربارۀ بهبود یافتن، برای رسیدن به آنها تلاش کنید."
چند نکتۀ موثر اینجا وجود دارد. نخست، تنظیم کردن هدفهای کوچکتر است؛ یعنی بدانید دقیقاً چه کار باید بکنید (مانند افزایش مهارت در گوش دادن فعال یا همدلی یا بازتاب دادن یا تایید کردن). اما در این بین داشتن هدفهای کوچک، آنچه که خودکارآمدی مینامیم را افزایش میدهد؛ به این معنا که هر چه بیشتر تمرین کنید بیشتر هم اعتماد به نفس پیدا میکنید یکی از روشهای موثر انجام دادن تمرین در چند مرحله است. این کار را با تبدیل هدفهای مبهم به نقاط عطف ملموس شروع کنید. شاید میخواهید «در برقراری ارتباط درمانی بهتر شوید» اما این چه معنایی دارد؟ آیا نقاط عطف اختصاصی ملموسی میتوانید تعریف کنید به شما نشان خواهد داد که به آن هدف/اهداف دست یافتهاید؟
همین که نقاط عطف را مشخص کردید برای رسیدن به آنها زمانهای نهایی -مثلا 3، 6 یا 12 ماهه- در نظر بگیرید. اکنون یک گام بیشتر بردارید. نیاز دارم چه کارهایی را انجام دهم تا به آن اهداف مشخص برسم؟ با صرف زمان و تلاش فراوان میتوانید اهداف خودتان را به مراحلی تقسیم کنید که دقیقاً می دانید چه نیازی به توجهتان دارند و چگونه میتوانید آنها را در برنامۀ روزانۀ خود بگنجانید.
3️⃣یک ساعت در روز را برای تمرین شدید اختصاص دهید
حالا میرویم سراغ جنبههای کاربردی تمرین عامدانه. نخست، چه زمانی باید آن را انجام دهید؟
شاید فکر کنید که نیاز دارید هر رروز بخشهای بزرگی از زمان را کنار بگذارید تا نتایج (مفید) را ببینید، اما چنین نیست. در واقع بیشتر مطالعات موافق این هستند که موفقیت در تمرین عامدانه، بیشتر از شدت تمرینات متاثر است تا مدت زمان آن. زمانی که مایکل سایمونس به برنامههای روزانۀ مختلف انسانها از اوپرا وینفری گرفته تا بیل گیتس ، با دقت نگاه کرد مشابهت اعجاب انگیزی را دریافت و آن این بود که: تمامی آنها یک ساعت از روز (یا 5 ساعت در هفته) را به شکلی از تمرین عامدانه اختصاص میدهند. شما هم به بیشتر از این مقدار نیازی ندارید (و حتی میتوانید در صورت نیاز بخشهای کوچکتری از زمان را استفاده کنید). تلاش کنید زمانی را در طول روز بیابید که بیشترین مقدار انرژی را دارید و همان زمان را برای درگیر شدن ذهن و جسمتان با تمرین عامدانه در نظر بگیرید. پیشنهاد ما چه هست؟ تمرین عامدانه اولین کار در صبح باشد.
#تمرین_عامدانه
#درمان_مبتنی_بر_بازخورد
#Deliberate_Practice
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
Forwarded from آکادمی رواندرمانی
✅تمرین عامدانه چیست و چگونه می توان از آن برای یافتن جاری شدن و بهبود در هر مهارتی -از جمله مهارتهای رواندرمانی- بهره گرفت؟ (بخش چهارم)
4️⃣سامانهای برای بازخورد، ترتیب دهید
همانطور که قبلاً گفتیم، بازخورد نقشی کلیدی در انجام و ثمربخشی تمرین عامدانه دارد. شما به سادگی نخواهید دانست که چقدر در حال پیشرفت هستید، چقدر انگیزه دارید تا سخت کار کنید و بدون آن نخواهید توانست تمرین خود را تنظیم کنید. سامانههای زیادی وجود دارند که شما می توانید از آنها برای دنبال کردن مسیر پیشرفتتان استفاده کنید، در زمینۀ رواندرمانی و مشاوره میتوانید از ابزارهای مربوط به توافق و ارتباط درمانی یا نتیجۀ درمان مثل مقیاس درجهبندی نتیجۀ جلسه (ORS) یا مقیاس درجهبندی جلسه SRS استفادع کنید. .
هر کدام را که انتخاب کنید مطمئن شوید که دقیق است و چیزی هست که قادر هستید با آن مسیر را ادامه دهید.
5️⃣عناصرِ جاری شدن را دنبال کنید
در حالیکه بازخورد عضو جدایی ناپذیر تمرین عامدانه است، اما تنها عضو موثر نیست. تمرین عامدانه تعداد زیادی از معیارهای مشابه «وارد شدن به حالت جاری شدن» را دنبال میکند. این بدان معنا است که هر زمان جلسۀ تمرینی تشکیل دادید بهتر است این موارد را نشانه/هدف بگیرید:
خودتان را از منطقۀ راحتی به بیرون هل دهید. هر جلسۀ تمرین عامدانه باید شما را به انجام چیزی که با آن راحت نیستید رهنمون کند. به محض اینکه انجام دادن چیزی به صورت خودکار در می¬آمد، زمان آن میرسد که یک گام به جلوتر بردارید.
شکلی از بازخورد بیدرنگ داشته باشید. پیگیری پیشرفت کلید موفقیت است. اگر بتوانید در طول جلسۀ تمرین عامدانه بازخورد بیدرنگی از یک مربی مهارتآموزی داشته باشید و روی آن چیزهای ویژه کار کنید، تاثیر آن بسیار بهتر خواهد بود.
سطح بهینهای از تنش را پیدا کنید. جاری شدن و تمرین عامدانه در سطحی بهینه از تنش قرار دارند. تنش خیلی کم باشد خسته میشویم و رشد نمیکنیم. خیلی زیاد باشد، نگران و دلسرد میشویم.
یا آنچنان که اندرس اریکسون مینویسد:
"این حقیقتی بنیادین در مورد هر نوع تمرینی است: اگر خود را از محدودۀ راحتی و آسایش خودتان به بیرون هل ندهید، هرگز به بهبود یا ارتقای مهارت نخواهید یافت."
6️⃣استراحت کافی و مناسبی بین جلسه¬ها داشته باشید.
در آخر، به دلیل اینکه در جلسات با تمام توان در حال تمرین کردن هستید، نمیتوانید انتظار این را داشته باشید که این سطح از فعالیت را برای دورههای پایداری حفظ کنید. تمرین عامدانه به استراحت عامدانه نیاز دارد، یعنی تعطیل کردن فعالیت برای استراحت، آرامش و بازیابی انرژی بین جلسهها. دقیقاً مثل تمرین کردن یا یادگرفتن زبانی جدید، نمی¬توانید همۀ کارها را در یک جلسه انجام دهید. اگر به انجام یکبارۀ فعالیتها پافشاری کنید البته نتایج بسیار بدتر خواهند شد. در عوض میتوانید استراحتهایی داشته باشید، فعالیت تمرینی خود را قطع کنید و سرگرمیهایی بیابید که در بازیابی انرژی به شما کمک میکنند.
همۀ اینها در یک قانون به نام قانون طلایی رشد جمع میشوند که شامل یک توالی از تنش، استراحت و تکرار است.
❇️تمرین عامدانه به تنهایی شما را تبدیل به استادی ماهر نمیکند اما کمکتان خواهد با اثربخشی بهتری به سوی مهارتاندوزی حرکت کنید کرد.
تمرین عامدانه قول یا قرارداد قطعی نیست که به سادگی و فقط با پیروی از گامهای گفته شده بتواند از 0 شروع کند و شخص را تبدیل به قهرمان آیندۀ شطرنج جهان، یک ورزشکار قهرمان یا بهترین نویسنده کند.
همچنین پژوهشگران دانشگاه ایالت گرَند وَلی ، زمانیکه سریعترین دوندگان دوی سرعت جهان را مطالعه میکردند پی بردند که تمامی آن دودندگان پیش از دریافت آموزشهای رسمی، %95 تا %99 از همتایانشان بالاتر بودند. اما فقط به این خاطر که از جایگاه سوم شروع نکردید دلیل نمیشود که نتوانید تمام مسیر تا خانه را بپیمایید. تمامی ما توانایی شگفتآوری در بهبود بخشیدن به مهارتهایمان داریم و تا زمانیکه درگیر کارهای گفته شده باشید تمرین عامدانه به شما اجازه خواهد داد توان خودتان به حداکثر برسانید.
#تمرین_عامدانه
#درمان_مبتنی_بر_بازخورد
#Deliberate_Practice
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
4️⃣سامانهای برای بازخورد، ترتیب دهید
همانطور که قبلاً گفتیم، بازخورد نقشی کلیدی در انجام و ثمربخشی تمرین عامدانه دارد. شما به سادگی نخواهید دانست که چقدر در حال پیشرفت هستید، چقدر انگیزه دارید تا سخت کار کنید و بدون آن نخواهید توانست تمرین خود را تنظیم کنید. سامانههای زیادی وجود دارند که شما می توانید از آنها برای دنبال کردن مسیر پیشرفتتان استفاده کنید، در زمینۀ رواندرمانی و مشاوره میتوانید از ابزارهای مربوط به توافق و ارتباط درمانی یا نتیجۀ درمان مثل مقیاس درجهبندی نتیجۀ جلسه (ORS) یا مقیاس درجهبندی جلسه SRS استفادع کنید. .
هر کدام را که انتخاب کنید مطمئن شوید که دقیق است و چیزی هست که قادر هستید با آن مسیر را ادامه دهید.
5️⃣عناصرِ جاری شدن را دنبال کنید
در حالیکه بازخورد عضو جدایی ناپذیر تمرین عامدانه است، اما تنها عضو موثر نیست. تمرین عامدانه تعداد زیادی از معیارهای مشابه «وارد شدن به حالت جاری شدن» را دنبال میکند. این بدان معنا است که هر زمان جلسۀ تمرینی تشکیل دادید بهتر است این موارد را نشانه/هدف بگیرید:
خودتان را از منطقۀ راحتی به بیرون هل دهید. هر جلسۀ تمرین عامدانه باید شما را به انجام چیزی که با آن راحت نیستید رهنمون کند. به محض اینکه انجام دادن چیزی به صورت خودکار در می¬آمد، زمان آن میرسد که یک گام به جلوتر بردارید.
شکلی از بازخورد بیدرنگ داشته باشید. پیگیری پیشرفت کلید موفقیت است. اگر بتوانید در طول جلسۀ تمرین عامدانه بازخورد بیدرنگی از یک مربی مهارتآموزی داشته باشید و روی آن چیزهای ویژه کار کنید، تاثیر آن بسیار بهتر خواهد بود.
سطح بهینهای از تنش را پیدا کنید. جاری شدن و تمرین عامدانه در سطحی بهینه از تنش قرار دارند. تنش خیلی کم باشد خسته میشویم و رشد نمیکنیم. خیلی زیاد باشد، نگران و دلسرد میشویم.
یا آنچنان که اندرس اریکسون مینویسد:
"این حقیقتی بنیادین در مورد هر نوع تمرینی است: اگر خود را از محدودۀ راحتی و آسایش خودتان به بیرون هل ندهید، هرگز به بهبود یا ارتقای مهارت نخواهید یافت."
6️⃣استراحت کافی و مناسبی بین جلسه¬ها داشته باشید.
در آخر، به دلیل اینکه در جلسات با تمام توان در حال تمرین کردن هستید، نمیتوانید انتظار این را داشته باشید که این سطح از فعالیت را برای دورههای پایداری حفظ کنید. تمرین عامدانه به استراحت عامدانه نیاز دارد، یعنی تعطیل کردن فعالیت برای استراحت، آرامش و بازیابی انرژی بین جلسهها. دقیقاً مثل تمرین کردن یا یادگرفتن زبانی جدید، نمی¬توانید همۀ کارها را در یک جلسه انجام دهید. اگر به انجام یکبارۀ فعالیتها پافشاری کنید البته نتایج بسیار بدتر خواهند شد. در عوض میتوانید استراحتهایی داشته باشید، فعالیت تمرینی خود را قطع کنید و سرگرمیهایی بیابید که در بازیابی انرژی به شما کمک میکنند.
همۀ اینها در یک قانون به نام قانون طلایی رشد جمع میشوند که شامل یک توالی از تنش، استراحت و تکرار است.
❇️تمرین عامدانه به تنهایی شما را تبدیل به استادی ماهر نمیکند اما کمکتان خواهد با اثربخشی بهتری به سوی مهارتاندوزی حرکت کنید کرد.
تمرین عامدانه قول یا قرارداد قطعی نیست که به سادگی و فقط با پیروی از گامهای گفته شده بتواند از 0 شروع کند و شخص را تبدیل به قهرمان آیندۀ شطرنج جهان، یک ورزشکار قهرمان یا بهترین نویسنده کند.
همچنین پژوهشگران دانشگاه ایالت گرَند وَلی ، زمانیکه سریعترین دوندگان دوی سرعت جهان را مطالعه میکردند پی بردند که تمامی آن دودندگان پیش از دریافت آموزشهای رسمی، %95 تا %99 از همتایانشان بالاتر بودند. اما فقط به این خاطر که از جایگاه سوم شروع نکردید دلیل نمیشود که نتوانید تمام مسیر تا خانه را بپیمایید. تمامی ما توانایی شگفتآوری در بهبود بخشیدن به مهارتهایمان داریم و تا زمانیکه درگیر کارهای گفته شده باشید تمرین عامدانه به شما اجازه خواهد داد توان خودتان به حداکثر برسانید.
#تمرین_عامدانه
#درمان_مبتنی_بر_بازخورد
#Deliberate_Practice
https://www.tg-me.com/AcademyofPsychotherapy
Forwarded from عقل آبی | صدیق قطبی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گوش بر دل نهادن، اینگونه است
Forwarded from عقل آبی | صدیق قطبی
دیدن این تصویر مرا به یاد حکایتی در انجیل لوقا میاندازد:
«همچنان که ره میسپردند، [عیسی] به روستایی درآمد و زنی به نام مَرتا در خانهی خویش پذیرایش شد. او را خواهری بود به نام مریم که کنار پاهای خداوند نشسته بود و کلام وی را مینیوشید. مَرتا که سخت سرگرم خدمت بود، پیش آمد و گفت: «ای خداوند، روا میبینی که خواهرم مرا در خدمت تنها گذارد؟ پس او را بگو که مرا یاری کند.» لیک خداوند وی را پاسخ گفت: «ای مَرتا، ای مَرتا، تو بهر بسی چیزها در اندیشه و اضطرابی؛ لیک اندکی لازم است و حتی تنها یکی. مریم بهترین سهم را برگزیده که از او ستانده نخواهد شد.»(انجیل لوقا، باب۱۰، آیات ۳۸ تا ۴۲- عهد جدید، ترجمهی پیروز سیّار)
مریم مانند این کودک، فارغ از هر چیز، جریده و یکدل به مسیح گوش میداد. خود را از حضور او، از سخن گفتن او، لبالب کرده بود. مریم به تعبیر عیسی بهترین سهم را برگزیده بود: گوش سپردن و لبالب شدن. مرتا اما در کثرت مغشوش مشغلهها سرگردان بود. کثرت، همیشه مغشوش است.
کودکِ این تصویر تماماً گوش شده است. یا تماماً چشم. او بهتر از هر کسی مادر را فهم میکند اگر چه چیزی از کلماتی که میشنود درک نمیکند. زبان کودک، زبانِ کلمه نیست. زبانِ لبخند و عاطفه است. کودکِ این تصویر، نگاه نمیکند، عشق میپراکَند. در چشمهایش ماه تخم گذاشته است و با بینشی غریزی حرکات چهرهی مادر را زیر نظر دارد.
کودک این تصویر، به ما یادآوری میکند که کلمات اهمیت اساسی ندارند. دوست داشتن و دوست داشته شدن مهم است. تماشا کردن و ذوب شدن اساس است.
کودکِ این تصویر، بزرگترین واعظ است.
✍️صدیق قطبی
@sedigh_63
«همچنان که ره میسپردند، [عیسی] به روستایی درآمد و زنی به نام مَرتا در خانهی خویش پذیرایش شد. او را خواهری بود به نام مریم که کنار پاهای خداوند نشسته بود و کلام وی را مینیوشید. مَرتا که سخت سرگرم خدمت بود، پیش آمد و گفت: «ای خداوند، روا میبینی که خواهرم مرا در خدمت تنها گذارد؟ پس او را بگو که مرا یاری کند.» لیک خداوند وی را پاسخ گفت: «ای مَرتا، ای مَرتا، تو بهر بسی چیزها در اندیشه و اضطرابی؛ لیک اندکی لازم است و حتی تنها یکی. مریم بهترین سهم را برگزیده که از او ستانده نخواهد شد.»(انجیل لوقا، باب۱۰، آیات ۳۸ تا ۴۲- عهد جدید، ترجمهی پیروز سیّار)
مریم مانند این کودک، فارغ از هر چیز، جریده و یکدل به مسیح گوش میداد. خود را از حضور او، از سخن گفتن او، لبالب کرده بود. مریم به تعبیر عیسی بهترین سهم را برگزیده بود: گوش سپردن و لبالب شدن. مرتا اما در کثرت مغشوش مشغلهها سرگردان بود. کثرت، همیشه مغشوش است.
کودکِ این تصویر تماماً گوش شده است. یا تماماً چشم. او بهتر از هر کسی مادر را فهم میکند اگر چه چیزی از کلماتی که میشنود درک نمیکند. زبان کودک، زبانِ کلمه نیست. زبانِ لبخند و عاطفه است. کودکِ این تصویر، نگاه نمیکند، عشق میپراکَند. در چشمهایش ماه تخم گذاشته است و با بینشی غریزی حرکات چهرهی مادر را زیر نظر دارد.
کودک این تصویر، به ما یادآوری میکند که کلمات اهمیت اساسی ندارند. دوست داشتن و دوست داشته شدن مهم است. تماشا کردن و ذوب شدن اساس است.
کودکِ این تصویر، بزرگترین واعظ است.
✍️صدیق قطبی
@sedigh_63
Forwarded from اتچ بات
كانال انجمن روان شناسي ايران/ خبرنامه زمستان 1397 انجمن روانشناسی ایران با مطالب زیر منتشر شد.
فهرست مطالب این شماره:
1. سخن نخست / 2
2. بحث ویژه: شفافیت به مثابه نیازی ملی و نقش روانشناسان در ارتقای آن/ 3
3. کارگاه ها و دوره های آموزشي انجمن: / 7
4. اخبار و اطلاعیه های انجمن روانشناسی ایران: انجمن روانشناسی ایران، عنوان انجمن برتر سال 1397 در گروه علوم انسانی توسط کمیسیون انجمن های علمی ایران را کسب کرد، قابل توجه فارغ التحصیلان دکتری در رشته روانشناسی، کانال انجمن روانشناسی ایران در تلگرام، فراخوان مقاله برای نشریه دانش روانشناسی، مجله علمی ـ ترویجی انجمن روان شناسی ایران، شعبه ها و نمایندگی های انجمن روانشناسی ایران / 11
5. اخبار و گزارش های خبری حرفه ی روانشناسی: نکوداشت دکتر حمزه گنجی/ 24
6. دیدگاه های روان شناختی: ضرورت پژوهش کیفی عاری از شتاب زدگی، دیدگاه نقادانه ای به رشد ویادگیری کودک/ 25
7. اخبار همایشهای روانشناختی: معرفی 4 همایش روانشناختی/ 29
8. همایش های روانشناختي بین المللی: معرفی 1 همایش بین المللی/ 31
9. مناسبت فصل: روانشناسی غذا/ 32
10. چکیده پایان نامه دکتری: معرفی 2 چکیده پایان نامه/ 35
11. معرفي كتابهای جدید: معرفی 4 کتاب / 37
12. مجلههاي منتشرشده: معرفی 4 مجله/ 39
13. یادداشت ها: در جستجوی کسب مهارت در رواندرمانی (چشم انداز نویدبخش تمرین عامدانه)/ 42
14. شرايط و تسهیلات عضويت در انجمن: / 46
هر عضو، یک پیام رسان
#انجمن_روانشناسی_ایران
@iranpsyasso
https://www.tg-me.com/iranpsyasso
فهرست مطالب این شماره:
1. سخن نخست / 2
2. بحث ویژه: شفافیت به مثابه نیازی ملی و نقش روانشناسان در ارتقای آن/ 3
3. کارگاه ها و دوره های آموزشي انجمن: / 7
4. اخبار و اطلاعیه های انجمن روانشناسی ایران: انجمن روانشناسی ایران، عنوان انجمن برتر سال 1397 در گروه علوم انسانی توسط کمیسیون انجمن های علمی ایران را کسب کرد، قابل توجه فارغ التحصیلان دکتری در رشته روانشناسی، کانال انجمن روانشناسی ایران در تلگرام، فراخوان مقاله برای نشریه دانش روانشناسی، مجله علمی ـ ترویجی انجمن روان شناسی ایران، شعبه ها و نمایندگی های انجمن روانشناسی ایران / 11
5. اخبار و گزارش های خبری حرفه ی روانشناسی: نکوداشت دکتر حمزه گنجی/ 24
6. دیدگاه های روان شناختی: ضرورت پژوهش کیفی عاری از شتاب زدگی، دیدگاه نقادانه ای به رشد ویادگیری کودک/ 25
7. اخبار همایشهای روانشناختی: معرفی 4 همایش روانشناختی/ 29
8. همایش های روانشناختي بین المللی: معرفی 1 همایش بین المللی/ 31
9. مناسبت فصل: روانشناسی غذا/ 32
10. چکیده پایان نامه دکتری: معرفی 2 چکیده پایان نامه/ 35
11. معرفي كتابهای جدید: معرفی 4 کتاب / 37
12. مجلههاي منتشرشده: معرفی 4 مجله/ 39
13. یادداشت ها: در جستجوی کسب مهارت در رواندرمانی (چشم انداز نویدبخش تمرین عامدانه)/ 42
14. شرايط و تسهیلات عضويت در انجمن: / 46
هر عضو، یک پیام رسان
#انجمن_روانشناسی_ایران
@iranpsyasso
https://www.tg-me.com/iranpsyasso
Telegram
attach 📎
Forwarded from خوب زيستن|بابک عباسی
اکت را از کجا آغاز کنیم؟
#بابک_عباسی
۱. رویکرد درمانی «پذیرش و پایبندی»(Acceptance and Commitment Therapy) یا همان #اکت را در بافتهای مختلفی میشود طرح کرد: مثلا در مقام معرفی مکاتب و نظریههای روانشناسی، یا مرور تاریخ رواندرمانی، یا به عنوان یکی از حلقههای تاریخ رفتاردرمانی... اما یک زمینۀ دیگر، افزون بر اینها، طرح این رویکرد در چارچوب ارسطوییِ «خوب زیستن»(یودایمونیا) است. در اینجا سعی خواهم کرد اکت را در این چارچوب معرفی کنم.
۲. در معرفیِ مولفههای رویکرد اکت نیز میتوان از معرفیهای رایج و ترتیبی که در آنجا میآید کمی پا فراتر گذاشت. در کتابهای آموزشی اکت، که مؤسسان و شارحان این رویکرد نگاشتهاند(مثلا کتابهای استیون هیز و راس هریس)، بحث معمولا با موضوع رنج آغاز میشود. در این تقریر، نقطۀ عزیمتِ اکت رنج انسان، و پایداری(persistence) آن در زندگی است(مقصد هم کمک به انسانها برای قدم برداشتن در مسیر انعطافپذیری روانی و عاطفی است): با مبحث رنج و دیگر عواطف و احساسات منفی شروع میکنند و پس از معرفی مفاهیم و تکنیکهای اکت، در پایان به مبحث ارزشها و شفافسازی ارزشها میرسند. پس ترتیب رایج اینگونه است: با مبحث رنج آغاز میشود و با مبحث زندگی بر مبنای ارزشها به پایان میرسند.
نقطۀ عزیمت رنج مبدئی بسیار قدیمی است. تعالیم بودا هم با معرفی اصل رنج و چهار حقیقت شریف دربارۀ رنج شروع میشود. اما دربارۀ اکت شاید بشود این ترتیب را جور دیگری هم چید. به این معنا که از آخر شروع کرد: از ارزشها.
گنجاندن مبحث ارزشها در یک رویکرد درمانی، یکی از مهمترین مشارکتهای این رویکرد در رواندرمانی معاصر است که هم آن را به فلسفه پیوند زده هم به غنای مفهومی آن کمک کرده است.
۳. اما وارونه کردن ترتیب معرفی مولفههای اکت چه مزایایی دارد؟ بهطور خیلی خلاصه:
۳-۱. آغاز کردن از ارزشها سبب میشود، در ادامه، تعلیم پایدار بودن رنج و پذیرش آن معنادار شود. تمایل به رنج، به جای اجتناب از آن، فقط از چشمانداز ارزشها معنادار است. وگرنه دشوار بتوان برای رنج معنایی یافت.
۳-۲. معلوم میشود که هدف چیست که به خاطر آن باید احوال و مقامات سخت و دشوار را تاب آورد. همچنین بقیۀ تکنیکهای اکت همه در خدمت زیستن بر مبنای ارزشها خواهند بود. ارزشها مانند یک مغناطیس(آهنربا) تمام دیگر مولفهها را آرایش و نظم و سازمان میدهد.
۳-۳. با شروع کردن از ارزشها میتوان اکت را به ایدۀ «سفر قهرمان»(#جوزف_کمبل) پیوند زد. با شروع کردن از این نقطۀ عزیمت، شما از همان ابتدا به سالک راه آگاهی و روشنایی تبدیل میشوید.
۳-۴. چهارمین و آخرین مزیت این است که با این صورتبندی، اکت نه صرفا در خدمت حل یک مشکل(مثلا بیتابی در برابر احساسات و عواطف منفی) بلکه در رویکردی کلنگر در خدمت خوب زیستن خواهد بود زیرا ارزشها در خدمت خوب زیستن هستند.
بر اساس پیشنهاد بالا، در بازگشایی پروندۀ اکت از مبحث ارزشها شروع خواهیم کرد.
#اکت #ارزشها
@eudemonia
#بابک_عباسی
۱. رویکرد درمانی «پذیرش و پایبندی»(Acceptance and Commitment Therapy) یا همان #اکت را در بافتهای مختلفی میشود طرح کرد: مثلا در مقام معرفی مکاتب و نظریههای روانشناسی، یا مرور تاریخ رواندرمانی، یا به عنوان یکی از حلقههای تاریخ رفتاردرمانی... اما یک زمینۀ دیگر، افزون بر اینها، طرح این رویکرد در چارچوب ارسطوییِ «خوب زیستن»(یودایمونیا) است. در اینجا سعی خواهم کرد اکت را در این چارچوب معرفی کنم.
۲. در معرفیِ مولفههای رویکرد اکت نیز میتوان از معرفیهای رایج و ترتیبی که در آنجا میآید کمی پا فراتر گذاشت. در کتابهای آموزشی اکت، که مؤسسان و شارحان این رویکرد نگاشتهاند(مثلا کتابهای استیون هیز و راس هریس)، بحث معمولا با موضوع رنج آغاز میشود. در این تقریر، نقطۀ عزیمتِ اکت رنج انسان، و پایداری(persistence) آن در زندگی است(مقصد هم کمک به انسانها برای قدم برداشتن در مسیر انعطافپذیری روانی و عاطفی است): با مبحث رنج و دیگر عواطف و احساسات منفی شروع میکنند و پس از معرفی مفاهیم و تکنیکهای اکت، در پایان به مبحث ارزشها و شفافسازی ارزشها میرسند. پس ترتیب رایج اینگونه است: با مبحث رنج آغاز میشود و با مبحث زندگی بر مبنای ارزشها به پایان میرسند.
نقطۀ عزیمت رنج مبدئی بسیار قدیمی است. تعالیم بودا هم با معرفی اصل رنج و چهار حقیقت شریف دربارۀ رنج شروع میشود. اما دربارۀ اکت شاید بشود این ترتیب را جور دیگری هم چید. به این معنا که از آخر شروع کرد: از ارزشها.
گنجاندن مبحث ارزشها در یک رویکرد درمانی، یکی از مهمترین مشارکتهای این رویکرد در رواندرمانی معاصر است که هم آن را به فلسفه پیوند زده هم به غنای مفهومی آن کمک کرده است.
۳. اما وارونه کردن ترتیب معرفی مولفههای اکت چه مزایایی دارد؟ بهطور خیلی خلاصه:
۳-۱. آغاز کردن از ارزشها سبب میشود، در ادامه، تعلیم پایدار بودن رنج و پذیرش آن معنادار شود. تمایل به رنج، به جای اجتناب از آن، فقط از چشمانداز ارزشها معنادار است. وگرنه دشوار بتوان برای رنج معنایی یافت.
۳-۲. معلوم میشود که هدف چیست که به خاطر آن باید احوال و مقامات سخت و دشوار را تاب آورد. همچنین بقیۀ تکنیکهای اکت همه در خدمت زیستن بر مبنای ارزشها خواهند بود. ارزشها مانند یک مغناطیس(آهنربا) تمام دیگر مولفهها را آرایش و نظم و سازمان میدهد.
۳-۳. با شروع کردن از ارزشها میتوان اکت را به ایدۀ «سفر قهرمان»(#جوزف_کمبل) پیوند زد. با شروع کردن از این نقطۀ عزیمت، شما از همان ابتدا به سالک راه آگاهی و روشنایی تبدیل میشوید.
۳-۴. چهارمین و آخرین مزیت این است که با این صورتبندی، اکت نه صرفا در خدمت حل یک مشکل(مثلا بیتابی در برابر احساسات و عواطف منفی) بلکه در رویکردی کلنگر در خدمت خوب زیستن خواهد بود زیرا ارزشها در خدمت خوب زیستن هستند.
بر اساس پیشنهاد بالا، در بازگشایی پروندۀ اکت از مبحث ارزشها شروع خواهیم کرد.
#اکت #ارزشها
@eudemonia
Forwarded from خوب زيستن|بابک عباسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از موضوعاتی که به مبحث #ارزشها ربط دارد، #انگیزه است.انگیزه دست در دست ارزش پیش میرود.
اما ارزشها چیستند؟ ارزشها تمایلات عمیق قلبی ما هستند، آن ندایی که از اعماق قلب آدمی میآید و او را به نوع خاصی از بودن و نوع خاصی از عمل کردن فرامیخواند.
در نتیجه برای یافتن انگیزه باید دید ارزشهای ما چیست(شفافسازی ارزشها) و سپس در مسیر ارزشها قدم برداشت.
در این ویدیو #راس_هریس به این سؤال جواب میدهد که اساسا انگیزه چیست.
مترجم: #حسین_محمدیزاده
(ترجمهٔ این انیمیشن به پیشنهاد کانال «خوب زیستن» و برای نشر اختصاصی در این کانال انجام گرفته است)
@eudemonia
اما ارزشها چیستند؟ ارزشها تمایلات عمیق قلبی ما هستند، آن ندایی که از اعماق قلب آدمی میآید و او را به نوع خاصی از بودن و نوع خاصی از عمل کردن فرامیخواند.
در نتیجه برای یافتن انگیزه باید دید ارزشهای ما چیست(شفافسازی ارزشها) و سپس در مسیر ارزشها قدم برداشت.
در این ویدیو #راس_هریس به این سؤال جواب میدهد که اساسا انگیزه چیست.
مترجم: #حسین_محمدیزاده
(ترجمهٔ این انیمیشن به پیشنهاد کانال «خوب زیستن» و برای نشر اختصاصی در این کانال انجام گرفته است)
@eudemonia
Forwarded from Ali Sayyadi
موسسه روانشناسی دانشگاه تهران:
⭕️⭕️ کارگاه آموزشی و تخصصی
«درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT)»
🔴🔴 سرفصل ها:
* مروری بر مبانی آسیب شناسی روانی از دیدگاهACT (انعطاف ناپذیری روانشناختی)
* گام اول: استفاده از ماتریکس بعنوان ابزاری موثر در کاربرد آسان ACT و افزایش انعطاف پذیری روانشناختی
* گام دوم: ارزنده سازی تجربیات درمانجو در ماتریکس ACT و تحلیل کارآمدی اقدامات اجتنابی
* گام سوم: استفاده از ماتریکس ACT برای پاسخدهی موثر به افکار و احساسات دشوار و تحلیل کارآمدی اقدام برای کنترل دنیای درونی
* گام چهارم: آموختن و بکار بردن اقدام موثر و بدون جدل با درمانجو در ماتریکس ACT
گام پنجم: آموزش شفقت به خود در ماتریکس ACT به عنوان رفتار کارآمد و جایگزین کردن آن با خودسرزنشگری و آسیب به خود
گام ششم: استفاده از قدرت خودمشاهده گر جهت رهایی از دام افکار مشکل ساز
مدرس: آقای علی فیضی (دانشجوی دکترای روانشناسی سلامت دانشگاه تهران)
زمان: پنجشنبه و جمعه 27 و 28 دی ماه؛ ساعت 9 صبح تا 5 بعدازظهر
مکان برگزاری:
بلوار کشاورز؛ خیابان 16 آذر؛ بالاتر از پورسینا؛ بن بست کارآفرین؛ پلاک 4؛ ساختمان شماره 2 موسسه روانشناسی دانشگاه تهران؛ طبقه 4
هزینه شرکت در کارگاه: 250 هزار تومان (بابت 16 ساعت آموزش؛ صبحانه؛ ناهار و پذیرائیهای میان وعده)
🔴 همراه با ارائه گواهینامه از موسسه روانشناسی دانشگاه تهران
https://www.tg-me.com/UT_Mavara
تلفن های هماهنگی و تماس:
88983503
09199632895
09198203142
⭕️⭕️ کارگاه آموزشی و تخصصی
«درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT)»
🔴🔴 سرفصل ها:
* مروری بر مبانی آسیب شناسی روانی از دیدگاهACT (انعطاف ناپذیری روانشناختی)
* گام اول: استفاده از ماتریکس بعنوان ابزاری موثر در کاربرد آسان ACT و افزایش انعطاف پذیری روانشناختی
* گام دوم: ارزنده سازی تجربیات درمانجو در ماتریکس ACT و تحلیل کارآمدی اقدامات اجتنابی
* گام سوم: استفاده از ماتریکس ACT برای پاسخدهی موثر به افکار و احساسات دشوار و تحلیل کارآمدی اقدام برای کنترل دنیای درونی
* گام چهارم: آموختن و بکار بردن اقدام موثر و بدون جدل با درمانجو در ماتریکس ACT
گام پنجم: آموزش شفقت به خود در ماتریکس ACT به عنوان رفتار کارآمد و جایگزین کردن آن با خودسرزنشگری و آسیب به خود
گام ششم: استفاده از قدرت خودمشاهده گر جهت رهایی از دام افکار مشکل ساز
مدرس: آقای علی فیضی (دانشجوی دکترای روانشناسی سلامت دانشگاه تهران)
زمان: پنجشنبه و جمعه 27 و 28 دی ماه؛ ساعت 9 صبح تا 5 بعدازظهر
مکان برگزاری:
بلوار کشاورز؛ خیابان 16 آذر؛ بالاتر از پورسینا؛ بن بست کارآفرین؛ پلاک 4؛ ساختمان شماره 2 موسسه روانشناسی دانشگاه تهران؛ طبقه 4
هزینه شرکت در کارگاه: 250 هزار تومان (بابت 16 ساعت آموزش؛ صبحانه؛ ناهار و پذیرائیهای میان وعده)
🔴 همراه با ارائه گواهینامه از موسسه روانشناسی دانشگاه تهران
https://www.tg-me.com/UT_Mavara
تلفن های هماهنگی و تماس:
88983503
09199632895
09198203142
کدام یک از مولفههای پنجگانۀ «تمرین عامدانه» را برای افزایش مهارتهای رواندرمانی/مشاورۀ خود به کار میبرید؟
anonymous poll
1. مشاهدۀ نسخۀ ضبطشدۀ عملکرد خود در اتاق درمان و تعمق در آن – 16
👍👍👍👍👍👍👍 22%
4. تمرین مکرر مهارتهای خاص (بر اساس مراحل پیشین) برای گسترش مرزهای مهارت خود در رواندرمانی/مشاوره – 14
👍👍👍👍👍👍 19%
5. ارزیابی مداوم عملکرد خود (در راستای مراحل پیشین) – 12
👍👍👍👍👍 16%
6. همۀ مولفهها – 11
👍👍👍👍👍 15%
2. دریافت بازخورد در مورد عملکرد زنده یا ضبطشدۀ خود در رواندرمانی/مشاوره از یک متخصص در زمینۀ رواندرمانی – 8
👍👍👍👍 11%
3. هدفگزینی برای فراترفتن از مرزهای مهارتی خود بر اساس مشاهده عملکردی که دارید و بازخوردی که از درمانجویان و مربی خود میگیرید. – 7
👍👍👍 10%
7. هیچکدام – 5
👍👍 7%
👥 73 people voted so far.
anonymous poll
1. مشاهدۀ نسخۀ ضبطشدۀ عملکرد خود در اتاق درمان و تعمق در آن – 16
👍👍👍👍👍👍👍 22%
4. تمرین مکرر مهارتهای خاص (بر اساس مراحل پیشین) برای گسترش مرزهای مهارت خود در رواندرمانی/مشاوره – 14
👍👍👍👍👍👍 19%
5. ارزیابی مداوم عملکرد خود (در راستای مراحل پیشین) – 12
👍👍👍👍👍 16%
6. همۀ مولفهها – 11
👍👍👍👍👍 15%
2. دریافت بازخورد در مورد عملکرد زنده یا ضبطشدۀ خود در رواندرمانی/مشاوره از یک متخصص در زمینۀ رواندرمانی – 8
👍👍👍👍 11%
3. هدفگزینی برای فراترفتن از مرزهای مهارتی خود بر اساس مشاهده عملکردی که دارید و بازخوردی که از درمانجویان و مربی خود میگیرید. – 7
👍👍👍 10%
7. هیچکدام – 5
👍👍 7%
👥 73 people voted so far.
Forwarded from خوب زيستن|بابک عباسی
▪️حقیقت دارد که ما هرگز هم را ندیدهایم اما من میدانم که تو حالا کجا ایستادهای و چه روزگار دشواری را تجربه میکنی زیرا خودم زمانی همین جا بودهام که تو این روزها در آن ایستادهای. زمانی که نوشتن دربارهٔ طلاق به من پیشنهاد شد با خنده به دوستی گفتم که من یقین دارم برای نوشتن در این مورد صلاحیت دارم زیرا هم تجربهاش کردهام و هم در جایگاه مشاور با آدمهایی روبرو شدهام که روایتهای متفاوت خودشان را از جدایی داشتهاند. پشت خندهام اما اندوهی بود، اندوهی هست.
▪️آن ماه عسل کوتاهمدت پس از وقوع طلاق که تمام شود ناگهان فرد خویش را با دیگ درهمجوشی از عواطف متفاوت و متلاطم روبرو میبیند. دلتنگی، اندوه، خشم، انکار، درد به تناوب در جان انسان جا عوض میکنند و هر کدام چالش خاص خود را به دنبال خواهند داشت. این میان هرچند بسته به اینکه طلاق خواست کدام یک از طرفینِ جدایی بوده، عواطف متفاوتی وجود خواهد داشت اما در نهایت دوران دشواری در پیش است، دورانی که طی آن در جهان بیرون نیز نجاتدهندهای در کار نیست.
▪️من نمیتوانم میان تو و رنجی که میکشی دیوار شوم اما شاید به واسطه این چند کلمه کمک کنم بدانی پیش از تو دیگرانی نیز بودهاند که روزگار آنها را راهی ساخته تا تن به آتش بزنند، آدمهایی که توانستهاند سرانجام از تلخی بگذرند اما تلخ نشوند.
▪️مهمترین چیزی که باید بدانی این است که انکار هیچ کمکی به تو نمیکند. درد، هر سطح و شدت و شکلی که داشته باشد، درد است و با نادیده انگاشتن درمان نمیشود. پشت هر دردی، یک زخم است و شفای این زخم محتاج شفقت و آگاهی است. خود زخمیات را ببین، دردش را بفهم و بپذیر. این اولین قدم و حیاتیترین گام است و تو را احتمالا از تمام مسکنهای آسیبرسانی که خود را در آنها غرق ساختهای رها میکند؛ از الکل، مواد مخدر، روابط متعدد بدون عمق، کار کردن دیوانهوار، پرخوری و هر چیزی از این دست که هر کدام قابلیت پدید آوردن زخمی تازه را دارند.
▪️تجربهٔ طلاق در تمام سطوحش آغشته به همین حس ناخواستنی بودن و طرد شدن است. در چنین موقعیتی دل آدمی آسمان زمستانِ تهران است: گرفته، آلوده، ابری و غم است که بر جان انسان میبارد: سنگین، بیرحم، مداوم. از اندوه نگریز، به اندوه نگریز. صبور بمان با خودت، خوشیهای کوچک بیاب و در جستجوی خوشیهای بزرگ مباش. آنکه در زمستان هوای آفتاب تابستان را در دل بپروراند جز نومیدی نصیبی نخواهد داشت. جانت را روی همان خوشیهای کوچک چتر کن تا شمع وجودشان به رغم باران غم روشن باقی بماند، تا که تاریک نشوی. تاریکی چسبناک است. به روحت که چنگ انداخت دیگر به سادگی رهایت نمیکند. تنفر، خواست انتقام، تمایل به تلافی، یک به یک به سویت میآیند. مگذار تباهی بر تو مسلط شود، آینده را فدای گذشته نکن. ما یقینا نور خورشید فردا را خواهیم دید اگر که شب ما را با خویش نبرده باشد.
▪️به آن صدایی که ملامتکنان مدعی است تو عمرت را پای رابطهای ناکارامد تلف کردهای گوش بده اما باورش نکن. زندگی درنهایت چیزی جز تجربه نیست و هیچکس تضمین نکرده که تمام این تجربهها الزاما خوشایند و خواستنی باشند. آدمها را دیدهام که در سوگ تلف کردن بخشی از عمر خویش چنان باقی روزگار را سر کردهاند که تکتک روزهایشان را میتوان هدر شده به حساب آورد. یکی از آنها نباش لطفا.
▪️ظرف سالیان پس از جدایی با آدمهایی روبرو میشوی که تجربه طلاق در باورشان شبیه اثبات ناکارامدی و بیلیاقتی است. توقع ندارم هربار که با این کژی روبرو شدی اصلاحش کنی، حتی انتظار ندارم که اندوه جایی در دلت سکنی نکند اما واقعا میپندارم بیانصافی است که مجال دهی باختن- اگر که نامش را بشود این گذاشت- تحت تاثیر افرادی این چنین در درون جانت بدل به شکست لایزال شود، چنان که خودت را بازندهای ابدی بپنداری. به یاد داشته باش شکست یعنی کسی بوده که جرات جنگیدن داشته است.
▪️مگذار آن آدمهای نامربوط جرات زندگی کردن را از تو بگیرند. برای این کار باید بتوانی تجربه رابطه پیشین را درست و دقیق بررسی کنی. ضعفهایت را ببینی، اشتباهاتت را، کاستیها و بدفهمیها را و در جستجوی مسیرهایی برای جبران باشی، برای اینکه بدانی الگوی درست، انتخاب درست، رابطه درست حالا درون تو چه معنایی دارد. برای اثبات شایستگیات عجول نباش، شتاب مکن که به جمیع ملامتگویان اثبات کنی تو آن آدمی نیستی که آنها میپندارند. رهایشان کن، با فکرشان، با جهل و ناچاریشان و به جایش روی خودت تمرکز کن، روی قابلیتها و ضعفها، خواستهها و ناخواستهها؛ زندگی خودش وقت درست مبارزه بعدی را نشانت میدهد، مبارزهای برای ساختن و بهبود...
#امیرحسین_کامیار
@amirhkamyar
https://www.tg-me.com/eudemonia
▪️آن ماه عسل کوتاهمدت پس از وقوع طلاق که تمام شود ناگهان فرد خویش را با دیگ درهمجوشی از عواطف متفاوت و متلاطم روبرو میبیند. دلتنگی، اندوه، خشم، انکار، درد به تناوب در جان انسان جا عوض میکنند و هر کدام چالش خاص خود را به دنبال خواهند داشت. این میان هرچند بسته به اینکه طلاق خواست کدام یک از طرفینِ جدایی بوده، عواطف متفاوتی وجود خواهد داشت اما در نهایت دوران دشواری در پیش است، دورانی که طی آن در جهان بیرون نیز نجاتدهندهای در کار نیست.
▪️من نمیتوانم میان تو و رنجی که میکشی دیوار شوم اما شاید به واسطه این چند کلمه کمک کنم بدانی پیش از تو دیگرانی نیز بودهاند که روزگار آنها را راهی ساخته تا تن به آتش بزنند، آدمهایی که توانستهاند سرانجام از تلخی بگذرند اما تلخ نشوند.
▪️مهمترین چیزی که باید بدانی این است که انکار هیچ کمکی به تو نمیکند. درد، هر سطح و شدت و شکلی که داشته باشد، درد است و با نادیده انگاشتن درمان نمیشود. پشت هر دردی، یک زخم است و شفای این زخم محتاج شفقت و آگاهی است. خود زخمیات را ببین، دردش را بفهم و بپذیر. این اولین قدم و حیاتیترین گام است و تو را احتمالا از تمام مسکنهای آسیبرسانی که خود را در آنها غرق ساختهای رها میکند؛ از الکل، مواد مخدر، روابط متعدد بدون عمق، کار کردن دیوانهوار، پرخوری و هر چیزی از این دست که هر کدام قابلیت پدید آوردن زخمی تازه را دارند.
▪️تجربهٔ طلاق در تمام سطوحش آغشته به همین حس ناخواستنی بودن و طرد شدن است. در چنین موقعیتی دل آدمی آسمان زمستانِ تهران است: گرفته، آلوده، ابری و غم است که بر جان انسان میبارد: سنگین، بیرحم، مداوم. از اندوه نگریز، به اندوه نگریز. صبور بمان با خودت، خوشیهای کوچک بیاب و در جستجوی خوشیهای بزرگ مباش. آنکه در زمستان هوای آفتاب تابستان را در دل بپروراند جز نومیدی نصیبی نخواهد داشت. جانت را روی همان خوشیهای کوچک چتر کن تا شمع وجودشان به رغم باران غم روشن باقی بماند، تا که تاریک نشوی. تاریکی چسبناک است. به روحت که چنگ انداخت دیگر به سادگی رهایت نمیکند. تنفر، خواست انتقام، تمایل به تلافی، یک به یک به سویت میآیند. مگذار تباهی بر تو مسلط شود، آینده را فدای گذشته نکن. ما یقینا نور خورشید فردا را خواهیم دید اگر که شب ما را با خویش نبرده باشد.
▪️به آن صدایی که ملامتکنان مدعی است تو عمرت را پای رابطهای ناکارامد تلف کردهای گوش بده اما باورش نکن. زندگی درنهایت چیزی جز تجربه نیست و هیچکس تضمین نکرده که تمام این تجربهها الزاما خوشایند و خواستنی باشند. آدمها را دیدهام که در سوگ تلف کردن بخشی از عمر خویش چنان باقی روزگار را سر کردهاند که تکتک روزهایشان را میتوان هدر شده به حساب آورد. یکی از آنها نباش لطفا.
▪️ظرف سالیان پس از جدایی با آدمهایی روبرو میشوی که تجربه طلاق در باورشان شبیه اثبات ناکارامدی و بیلیاقتی است. توقع ندارم هربار که با این کژی روبرو شدی اصلاحش کنی، حتی انتظار ندارم که اندوه جایی در دلت سکنی نکند اما واقعا میپندارم بیانصافی است که مجال دهی باختن- اگر که نامش را بشود این گذاشت- تحت تاثیر افرادی این چنین در درون جانت بدل به شکست لایزال شود، چنان که خودت را بازندهای ابدی بپنداری. به یاد داشته باش شکست یعنی کسی بوده که جرات جنگیدن داشته است.
▪️مگذار آن آدمهای نامربوط جرات زندگی کردن را از تو بگیرند. برای این کار باید بتوانی تجربه رابطه پیشین را درست و دقیق بررسی کنی. ضعفهایت را ببینی، اشتباهاتت را، کاستیها و بدفهمیها را و در جستجوی مسیرهایی برای جبران باشی، برای اینکه بدانی الگوی درست، انتخاب درست، رابطه درست حالا درون تو چه معنایی دارد. برای اثبات شایستگیات عجول نباش، شتاب مکن که به جمیع ملامتگویان اثبات کنی تو آن آدمی نیستی که آنها میپندارند. رهایشان کن، با فکرشان، با جهل و ناچاریشان و به جایش روی خودت تمرکز کن، روی قابلیتها و ضعفها، خواستهها و ناخواستهها؛ زندگی خودش وقت درست مبارزه بعدی را نشانت میدهد، مبارزهای برای ساختن و بهبود...
#امیرحسین_کامیار
@amirhkamyar
https://www.tg-me.com/eudemonia
Telegram
خوب زيستن|بابک عباسی
آموزش ْ پُر کردن ظرف نیست، برافروختن آتش است.
مهر ۱۳۹۶
@BabakAbbaasi
مهر ۱۳۹۶
@BabakAbbaasi