Telegram Web Link
Forwarded from سیب سبز (اسماعیل فیضی)
"بی خیال باش تا کامروا شوی"
(گفتار دوم)
💥 تلاش نکن!
این داستان واقعی موفقیت بوکوفسکی است: راحتی و کنار آمدن او با خود به عنوان کسی که شکست خورده است. او حتی بعد از شهرت هنوز شعر خوانی می کرد و با صراحت لهجه به مردم مخاطب خود با زبان تلنگر می زد. او هنوز هم در اجتماع حضور می یافت و تلاش می کرد تا با هر زنی که می توانست پیدا کند بخوابد. شهرت و موفقیت، او را به شخصی بهتر تبدیل نکرد. کما اینکه با تبدیل شدن به فردی بهتر نبود که او شخصی موفق و مشهور شده بود. اصلاح خود و موفقیت اغلب با همدیگر رخ می دهند اما ضرورتاً این دو به این معنی نیست که دو چیز یکسان هستند.
https://www.tg-me.com/greeeenapple
امروزه فرهنگ ما به صورت وسواسی بر انتظارات غیر واقع بینانۀ مثبت متمرکز شده است: شادتر بودن، سالم تر بودن، بهترین بودن، بهتر بودن از بقیه. باهوش تر ، سریعتر، داراتر، جذاب تر، شناخته شده تر، پربار تر، زایاتر، رشک بر انگیز تر و بالاخره تحسین برانگیز تر بودن. کامل و شگفت انگیز بودن و ور رفتن با تکۀ 12 قیراتی طلا قبل از صبحانه و هر روز صبح در حالیکه همسر خود را که خودش را آراسته است می بوسید و با 2 و نیم بچۀ خود خداحافظی می کنید. سپس هلی کوپتر خود را به پرواز در می آورید تا خود را به کار بسیار با ارزش خود برسانید، جایی که روزهای خود را به انجام دادن کارهای پرمعنا سپری می کنید که شاید روزی دنیا را نجات دهد.
https://www.tg-me.com/greeeenapple
اما زمانی که مکث می کنید و واقعاً به آن فکر می کنید، مشاوره زندگی معمولی (همۀ اعمال خود یاری مثبت و رضایت بخشی که همیشه می شنویم) در واقع آنچه را که شما فاقد آن هستید را تثبیت می کند. این امر بر کمبودها و شکست هایی که قبلاً اتفاق افتاده تمرکز دارد و سپس آنها را برای شما مورد تاکید قرار می دهد. شما در مورد بهترین راههای کسب در آمد آموزش می بینید زیرا احساس می کنید به اندازۀ کافی پول ندارید. شما در مقابل آینه می ایستید وبا خود تکرار می کنید که زیبا هستید زیرا احساس می کنید چندان زیبا نبوده اید. شما از مشاوره ارتباط و قرار گذاشتن پیروی می کنید چونکه احساس می کنید پیش از این دوست داشتنی نبوده اید. شما تمرینات تجسم احمقانه را در مورد موفقیت بیشتر انجام می دهید زیرا احساس می کنید که به اندازه کافی موفق نیستید.
به طرز عجیبی، این تمرکز روی امور مثبت - در مورد آنچه که بهتر است، برتر است - تنها به ما یادآوری می کند که ما چه چیزی نیستیم، فاقد چه چیزی هستیم، چه چیزی باید باشیم اما نتوانسته ایم. بعد از همۀ این گفته ها، هیچ فرد شاد و خرسندی احساس نیاز نمی کند که در برابر آینه بایستد و آوازی خوش بشنود که او زیبا است و او زیبا شود.
✍️ مترجم: اسماعیل فیضی
https://www.tg-me.com/greeeenapple
Forwarded from سیب سبز (اسماعیل فیضی)
"بی خیال باش تا کامروا شوی"
(گفتار سوم)
💥 تلاش نکن!
ضرب المثلی در تگزاس وجود دارد که این گونه است: "کوچکترین سگ، بلندتر پارس می کند". یک مرد با اعتماد به نفس نیازی ندارد ثابت کند که به خودش مطمئن است. یک زن ثروتمند احساس نیاز نمی کند که فرد دیگری را متقاعد کند که ثروتمند است.
https://www.tg-me.com/greeeenapple
چه هستید و چه نیستید، اگر در تمام مدت در حال رویا پردازی در بارۀ چیزی هستید و همین واقعیت ناخودآگاه را پی در پی تقویت می کنید در آخر پی می برید که آنی نیستید که خیالش می کردید. هر کسی و همچنین تبلیغات تلویزیونی می خواهند که باور داشته باشید کلید زندگی خوب، داشتن شغل بهتر، ماشین خفن تر، دوست دختر زیبا تر یا یک وان گرم با استخر باد کردنی برای بچه ها است. دنیا به طور مداوم به شما می گوید که مسیر داشتن زندگی بهتر بیشتر و بیشتر و بیشتر خریدن، داشتن، ساختن، شدن و کوفت و زهر مار است. به طور مرتب با پیام هایی بمباران می شوید که القا می کنند باید فکرتان همیشه و همیشه در بارۀ هر چیزی درگیر باشد. در بارۀ تلویزیون نو، در بارۀ داشتن تعطیلاتی بهتر از آنچه همکار شما داشته، در بارۀ خریدن آن چمن زینتی جدید، در بارۀ داشتن نوع خاصی از خود مختاری.
https://www.tg-me.com/greeeenapple
چرا؟ حدس من این است: چون درگیر بودن فکر و داشتن چنین دل مشغولی هایی برای تجارت بسیار خوب است.
و زمانی که هیچ چیز بدی برای تجارت خوب وجود ندارد مشکل اصلی پیش می آید و آن این است که در گیر کردن بیش از اندازۀ فکر برای سلامتی ذهن شما بسیار خطرناک است. این امر باعث می شود که به زندگی سطحی و جعلی بچسبید تا زندگی خود را به تعقیب معجزۀ شادی و رضایت‌مندی سپری کنید. کلید داشتن زندگی خوب درگیر شدن برای بیشتر به دست آوردن نیست بلکه پذیرفتن کمبود ها است و اهمیت قائل شدن به این که چه چیزی درست، ضروری و مهم است.
✍️ مترجم: اسماعیل فیضی
https://www.tg-me.com/greeeenapple
تفاوت‌ها وشباهت‌های ACT و CBT.pdf
183.7 KB
تفاوت‌ها وشباهت‌های ACT و CBT
ترجمه و تالیف:
علی فیضی
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
🔴 آگاهی از پایگاه
آیا برای آموختن درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بایستی اول
رفتاردرمانی شناختی سنتی را یاد گرفت؟
علی فیضی دانشجوی دکتری روان‎شناسی سلامت دانشگاه تهران
روان بنه، سال اول، شماره چهارم، فروردین ۹۵

🔴 از متن :

🔺برخی از روان‌درمانی‌های معاصر بر اساس واقع‌گرایی مکانیکی شکل‌گرفته‌اند. برخی انواع درمان شناختی-رفتاری (همین‌طور روانشناسی شناختی) مبتنی بر استعاره کامپیوتر هستند. انسان‌ها مثل کامپیوتر اطلاعات را ذخیره، بازیابی و پردازش می‌کنند. از این دیدگاه در مواجهه با افکار ناکارآمد همان‌طور که یک کامپیوتر را می می‌توان از طریق تعویض قطعه حافظه یا تغییر نرم‌افزار تغییر داد تکلیف این است که شکل و محتوای افکار فرد عوض شود. این دیدگاه مکانیکی به فرد می‌گوید که اطلاعات بد را بیرون بریز و اطلاعات خوب را وارد کن؛ درحالی‌که در دیدگاه بافتارگرا تأکید بر این است: افکار بد را چیزی بیشتر از یک فکر نبین. در درمان‌های مبتنی بر بافتارگرایی فرد تشویق می‌شود تا باتجربه خود اعم از کارآمد و ناکارآمد بمانند و از آن اجتناب نکنند. این رویکردهای درمانی با تکیه‌بر چنین دیدگاهی است که با بسیاری از انواع محتوی مدار و مکانیکی رفتاردرمانی و درمان‌های رفتاری-شناختی مخالف‌اند.

🔺جالب اینجاست که استیون هِیز (2008) در مقاله‌ای با عنوان Climbing our hills: A beginning conversation on the comparison of acceptance and commitment therapy and traditional cognitive behavioral therapy به‌نقد دیدگاه نویسندگانی می‌پردازد که شباهت‌های ACT و CBT را بیش از تفاوت‌های آن می‌دانند و با اشاره غیرمستقیم به بافتارگرایی به‌عنوان اصل اساسی ACT می‌نویسد : ....


📚 ادامه مقاله را در شماره ۴ ماهنامه روان بنه بخوانید

http://ravanboneh.com/wp-content/uploads/ravanboneh-4v1.pdf
فرار_از_لحظات_دردناک_و_چهار_گام.pdf
372.7 KB
فرار از لحظات دردناک و چهار گام رهایی از این دام
ترجمه و بازنویسی:
علی فیضی
#Learning_ACT
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
هر روز دقایقی با ماتریکس ACT برای بهتر زیستن
روز شانزدهم

چرا در ماتریکس برای شناسایی ارزش‌ها می‌پرسیم که چه کسی برای شما مهم است؟
چون:
1. چون سوالی ساده و عینی است.
2. مغز ما تکامل پیدا کرده تا اجتماعی باشیم.
3. منبع اصلی شادمانی ارتباط خوب و رضایتمند با دیگران است
خوب و خوش باشید
علی فیضی
#the_ACT_Matrix
#Acceptance_and_Commitment_Training
#ACT_is_Simple
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
مقاله‌ای که ماه‌هاست گوشۀ دسکتاپ چشمک می‌زند اما حوصلۀ تمام کردنش را نداریم؛ پروژه‌ای که زمان تحویلش گذشته اما به‌جای تکمیلش ترجیح می‌دهیم سریال ببینیم؛ جلسه‌ای که باید با کارفرمایمان بگذاریم اما هر روز به عقب می‌اندازیم: ذهن ما تمایلِ بی‌پایانی به اهمال‌کاری دارد، تمایل به عقب‌انداختن چیزهایی که می‌دانیم عقب‌افتادنشان به ضرر ماست. در سال‌های اخیر، اهمال‌کاری موضوع چندین پژوهش جالب‌توجه در حوزۀ اقتصاد رفتاری بوده است.
http://tarjomaan.com/vdcc.pq4a2bq4xla82.html
میمون‌های تنها می‌میرند.pdf
339.4 KB
میمون‌های تنها می‌میرند:
یک رواندرمانی نو برای افسردگی مزمن و بی اشتهایی عصبی
دکتر توماس لینچ
مترجم: علی فیضی

کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
.
شوق گفت‌وگو
ــــــــــــــــــــــ

«شوق گفت‌وگو» نخستین کتابی است که یاران «پویش فکری توسعه» برای مطالعه و معرفی، انتخاب کرده‌اند. شاید شوق آنان به گفت‌وگو دربارة توسعه باعث شده است تا در نخستین گام، درباره ضرورت گفت‌وگو، بخوانند و بیندیشند. راستش از چند سال پیش کم‌کم به این فرضیه رسیده‌ام که بذر توسعه در کشور ما، دو لَپّه دارد، یعنی برای این که اصولاً ملت ما حتی بتواند وارد «شرایط آستانه‌ای توسعه» شود، باید دو ویژگی را در خود بپروراند: نخست «صبوری» و دوم «مهارت گفت‌وگو». هر دو ویژگی نیازمند آموزش، تربیت، مراقبت و تمرین است.

راننده‌ی جوان تاکسی که تمایل دارد فرزندش در شرایطی زندگی کند که کشورش رو به توسعه داشته باشد، باید تمرین کند پشت چراغ راهنمایی بایستد و به خاطر شتابی که در ذهن دارد، خودروی خود را آرام آرام روی خط عابر پیاده نبرد. پزشکی که از توسعه نیافتگی کشور به فغان آمده است باید تمرین کند که بیمارش را با صبوری ویزیت کند. معلمی که می‌خواهد تلاشش برای ساختن نسل فردا به بار نشیند باید «شتاب» در نوشتن و گفتن را از کلامش و امتحانش و تمرین کلاسش حذف کند. و سیاستمداری که می‌خواهد مردمش برنامه‌های توسعه‌اش را پاس بدارند، باید از واکنش‌های شتابزده درباره مسائل پرهیز کند و به هوادارانش بیاموزد که از در داوری درباره رقیبان خودداری کنند.

و همچنان راننده جوان تاکسی ما باید در خانه با همسرش و فرزندش دربارة مسائل زندگی و تصمیمات شغلی و مسائل مدرسه فرزندش و مسائل دیگر زندگی باب گفت‌وگو را باز کند؛ و همچنان پزشک ما باید به بیمارش اجازه دهد که سخن بگوید و با او چون و چرا کند و بپرسد و توضیح بخواهد؛ و معلم ما باید به دانش‌آموزانش به جای مشقِ نوشتن، مشقِ «گفت‌و‌گو»‌ بدهد؛ و سیاستمدار ما به جای موعظة دیگران یا متهم کردن رقیبان، گفت‌وگو کردن را تمرین کند و برای اتخاذ یک سیاست، ماه‌ها با نخبگان و با مردمش گفت‌وگو کند.

آری توسعه از همین جاها شروع می‌شود نه از سد سازی و انرژی اتمی و پتروشیمی. چند دهه پیش اقتصاددان برجسته،‌ آلبرت هیرشمن گفته است که دولت‌های جهان سومی برای لاپوشانی ناتوانی‌هایشان در ایجاد بسترهای نرم توسعه، به ساخت‌وساز پروژه های بزرگ روی می‌آورند. و من برای ایران «مهارت گفت‌وگو» را یکی از اصلی‌ترین بسترهای نرم توسعه می‌دانم.

نویسنده پرکار و پرانگیزه کتاب «شوق گفت‌وگو»، خوب نشان داده است که ما ایرانیان با هم «حرف می‌زنیم» اما در واقع «تک‌گویی» می‌کنیم نه «گفت‌وگو». و البته ریشه‌های شکل‌گیری عادت رفتاری «تک گویی» را نیز در فرهنگ، تاریخ، عرفان، ادبیات، دین و سیاست این سرزمین، به خوبی کاویده است.

یاران «پویش فکری توسعه» این معرفی را منتشر می‌کنند تا شاید شوقی در ما ایجاد کنند که کتاب «شوق گفت‌وگو» را کامل بخوانیم و خواندن آن را به دیگران نیز توصیه کنیم. ما باید درباره حرف‌های این کتاب خیلی با هم گفت‌وگو کنیم. به نظرم اگر صداوسیما بخواهد به جامعه درس‌ها و آموزش‌های توسعه‌گرا بدهد، همین است که کتاب‌هایی از این دست را دستمایه بحث‌ها و گفت‌وگوهای جدی و بی‌پرده میان صاحب‌نظران کند. پیش از هر کاری ما ایرانیان باید دریابیم که در «گفت‌وگو»‌ ناتوانیم. و من البته پیشنهاد می‌دهم که به جای واژه «گفت‌وگو» اصطلاح بهتری برای ترجمه واژه «دیالوگ» پیدا کنیم.

ادامه مطلب و معرفی کتاب «شوق گفت‌وگو»‌ را در لینک زیر بخوانید

محسن رنانی / ۶ بهمن ۱۳۹۶
👇👇👇

https://www.tg-me.com/pooyeshfekri/30
.
.
🔸«‏در سفری بودم، صحرا پربرف بود، و گبری را دیدم دامن در سرافگنده و از صحرای برف می‌رفت و ارزن می‌پاشید. ذالنون گفت: ای دهقان! چه دانه می‌پاشی؟
گفت: مرغکان چینه نیابند. دانه می‌پاشم تا این تخم به برآید و خدای بر من رحمت کند.
گفتم: دانه ای که بیگانه پاشد - از گبری- نپذیرد.
گفت: اگر نپذیرد، بیند آنچه می‌کنم؟
گفتم: بیند.
گفت: مرا این بس باشد!
ذوالنون از آن سخن در شور شد. گفت: خداوندا! بهشتی به مشت ارزن به گبری چهل ساله ارزان می‌فروشی؟
هاتفی آواز داد: که حق تعالی هرکه را خواند، نه به علت خواند، و هرکه را راند نه به علت راند. تو ای ذوالنون! فارغ باش که کار انفعال لمایرید با قیاس عقل تو راست نیوفتد!

«تذکره الاولیا عطار در ذکر ذوالنون مصری»
#برف #حیوانات

@sahandiranmehr
🍀در کنار دسته بیل و شلوار کردی ، چن تامدیر خارجی هم وارد کنیم !



1⃣ اسمش آقای "ع" بود. ناظمی با ته چهره صادق آهنگران. برای خودش وظیفه دیگری هم تعریف کرده بود که احتمالاً به خاطرش حقوق هم نمی گرفت. صبح ها سرصف در مذمت کشورهای عربی و اینکه ما چقدر خوبیم که مثل آنها بدبخت نیستیم سخنرانی می کرد.

◽️می گفت مردم این کشورهای عربی آنقدر بیچاره اند که وقتی پیچ یک کارخانه شان خراب می شوند باید مهندس از آمریکا با هواپیما بیاید برایشان درست کند. چون روی پای خودشان نمی ایستند و مدیر ندارند که کشورشان را اداره کند!

◽️ما دانش آموزان دبیرستانی که به زور موهای سرمان را با نمره صفر می زدند بعد از شنیدن این سخنان، احساس خوشبختی می کردیم و می رفتیم سرکلاس.

2⃣ چند شهر ایران در نتیجه بارش برفی که کاملا" پیش بینی شده بود فلج شده اند. در اتوبان کرج و قم که به ناف پایتخت وصل است مردم ساعت ها بدون هیچ کمک و امدادی گرفتار شدند. استقرار امدادرسان های ویژه، اتوبوس با پتو و بنزین در کنار اتوبان به صورت آماده باش نیاز به فکر داشت؟!

◽️مدارس تعطیل، بسیاری از ادارات تعطیل! احتمال قطع گاز، قطع آب، قطع برق، صف نفت و ... می رود و پاسخ مسئولین: بی سابقه است و غافلگیر شدیم!

◽️یعنی حتی وقتی خودتان پیش بینی کردید و به مردم هشدار دادید باز غافلگیر شدید؟ خسته نباشید!

◽️انتظار داشتید در این فصل شیرکاکائو از آسمان ببارد که غافلگیر شدید؟ می شود بفرمایید آخرین باری که مقابل یک سیل، یک بارندگی یا آلودگی هوا و زلزله غافلگیر نشدید کی بود؟

◽️اگر قرار است شما هم مثل ما رعیت غافلگیر بشوید دقیقاً برای چه حق مدیریت می گیرید و رئیس شده اید؟

◽️ربطی به این دولت و آن دولت ندارد. همیشه همین اتفاقات می افتد. با تغییر آمار کشته و مجروح و آسیب دیده ها!

◽️در طول سال این همه همایش و نمایش ستاد پیشگیری از بحران و پدافند غیرعامل را برای کی برگزار می کنید؟

◽️وقتی مجری های تلویزیون با شعف از طوفان کاترینا در آمریکا و ناتوانی مسئولان این کشور در مدیریت بحران می گویند به روح اعتقاد دارند؟ می دانند اگر آن طوفان عظیم در ایران رخ بدهد چه فاجعه ای به بار می آید؟

◽️اگر سونامی ژاپن در شهرهای جنوبی رخ دهد، آن وقت باز هم مشعشع ترین راهکارتان تعطیل کردن ادارات و مدارس است؟
@chehel_salegi

◽️لطفاً نگویید غافلگیر شدیم! یک معادل دیگر برایش پیدا کنید. چیزی که اینقدر با روان آدم بازی نکند. شهریور ۹۴ هشت میلیمتر بارندگی در تهران باعث مرگ پنج نفر شد! در قلب کشور. پایتخت! کاری به ایلام و شمال و جنوب ندارم که مصیب زدگی در نتیجه این سهل انگاری ها بخشی از زندگی روزمره شده است. با این سبک مدیریت ما اصلاً چه نیازی به دشمن داریم؟ ما خودمان بحران هستیم!

◽️اینکه چند سانتی متر برف باعث می شود پمپ بنزین ها، بانک ها، فروشگاه ها، خیابان ها، موبایل های همراه و شبکه های پوشش دهنده اینترنت مختل شوند و درختان زیر برف بشکنند و روی ماشین مردم بیفتند خطرناک نیست؟

◽️تکان دادن درختان توسط نیروهای شهرداری هم به برنامه ریزی و استراتژی و تحریم ربط دارد یا نتیجه کارشکنی آل سعود و توطئه داماد صدام است؟!

◽️تهران آبستن زلزله ای وحشتناک است. بعداً نفرمایید غافلگیر شدیم! فقط برایمان اندازه کافی کفن کنار بگذارید لطفا!

3⃣ می گویند اوایل انقلاب یک مقام خارجی بعد از بازدید از ایران و دیدن بی نظمی ها گفت این مملکت را یک نیروی پنهان اداره می کند.

◽️خداناباوران هم ایمان آورده‌اند که امام زمان(عج) دارد کشور را اداره می کند. وگرنه واقعاً با این سبک مدیریت ها ما چطور هنوز منقرض نشده ایم؟

◽️برابر اعلام گمرک در طول سالهای گذشته «سنگ پا، شلوار کُردی، دسته بیل، حلزون و ...» وارد کرده ایم، چه ایرادی دارد لابلایش چند مدیر خوب هم وارد کنیم که برایمان مدیریت کنند. حداقل شاید کاری کردند به جای باریدن برف و باران، شیرکاکائو از آسمان ببارد تا کسی غافلگیر نشود! ما قول می دهیم به آقای ع نگوییم!

4⃣ این کشور مشکل بودجه ندارد، مشکل نیروی انسانی فداکار هم ندارد که در همین برف و یخبندان نیروهای هلال احمر و پلیس راه و انتظامی و ... از جانشان مایه گذاشتند.

◽️ما بحران مدیر داریم. بحران مدیرانی که ناتوانی شان را بپذیرند و جایشان را به آدم های توانا بدهند که هر لحظه "غافلگیر" نشوند! این معنای واقعی تقواست.

احسان محمدی💐
@chehel_salegi
Forwarded from A. F
آیندۀ درخشان روانشناسی (2).pdf
374.2 KB
اغلب افراد فکر می‌کنند روانشناسی همان درمان بالینی است و از نقش‌های زیادی که روانشناسان می‌توانند ایفا کنند خبری ندارند.
#هوشیاری_چیزی_شبیه_رقصیدن_است

(ترجمه مقدمه کتاب شما مغزتان نیستید اثر نُوی 2010)

امیدوار هستم خوانندگان کتاب من کسانی باشند که به علم عشق می ورزند. اما من از نوشتن این کتاب امید دیگری هم دارم که یک بار دیگر راجع به منشأ علوم شناختی که نوروساینس در نظر گرفته شده است فکر شود.
ما در زمانی زندگی می کنیم که هر روز علاقه به بررسی مغز بیشتر می شود. حافظه، ادراک، دوست داشتن و هوش همه بر پایه های نورونی تفسیر می شوند. حتی این امکان وجود دارد که برای هشیاری نیزتفسیر نوروساینسی پیدا شود. تنها برای یک قضیه است که توافق وجود دارد. اینکه چه طور مغز ما را هشیار می کند هنوز جوابی پیدا نکرده است. هیچ کس توضیحی ندارد که چگونه تجارب از فعالیت مغزی به وجود می آید (به عبارتی حس کردن قرمزی رنگ قرمز). معمولاً گفته می شود که نوروساینسِ هوشیاری در طفولیت خودش به سر می برد. اما این درست نیست. تصویر بهتر آن است که گفته شود عده ای کوه نورد خام که راه را گم کرده اند بدون اینکه هیچ ایده ای داشته باشند که کجا هستند. آن ها گم شده اند و حتی این را نمی دانند. مشکل آن جاست که ما جایی دنبال هوشیاری می گردیم که آن جا نیست. ما باید جایی دنبالش بگردیم که وجود دارد. هوشیاری چیزی نیست که درون ما اتفاق بیفتد. چیزی است که ما انجام می دهیم یا می سازیم. بهتر است گفته شود چیزی است که ما به دست می آوریم. هوشیاری چیزی شبیه رقصیدن است تا هضم کردن. این ایده که فقط یک مطالعه علمی که به بررسی اتفاقات درون شبکه نورونی می پردازد قادر به فهمیدن هوشیاری است یک تقلیل گرایی دِمُده است. مثل آن است که گفته شود افسردگی یک بیماری مغزی است. از یک جهت کاملاً درست است. رد پایی نورونی از افسردگی وجود دارد. تأثیر گذاری مستقیم بر روی مغز (مثلا دارو درمانی) می تواند بر روی افسردگی تأثیر بگذارد. اما از جهتی کاملاً اشتباه است. به هیچ وجه در قالب سیستم های نورونی نمی شود گفت چرا افراد دچار افسردگی می شوند. یا اینکه چرا این شخص الان دچار این بیماری شده است. دُگماتیسمی که افسردگی را بیماری مغزی می نامد تنها به شرکت های دارو سازی خدمت رسانی می کند (البته موجب استیگما زدایی هم می شود که البته چیز خوبی است). تنها زمانی که ما یک دیدگاه کل گرایانه در مورد زندگی فعالانه اشخاص داشته باشیم می توانیم مشارکت مغز در تجربه هوشیاری را بفهمیم. تجارب انسانی یک رقص در زندگی به همراه دیگران است. شما مغزتان نیستید.

ترجمه غضنفری


@CyberNeuroTab
رواندرمانی، گفتگویی بین دو نفر است که یکی از آن‌ها از دیگری مضطرب‌تر است و همیشه هم معلوم نیست که کدام یک از این دو نفر مضطرب‌تر است.
هری استک سالیوان
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
متیو ویلیت
مترجم: علی فیضی
گسلش فرایند قدرتمندی است و به همین دلیل شاید مهمترین مورد از فرایندهای انعطاف پذیری روانشناختی باشد که هدفشان افزایش انعطاف‌پذیری روان‌شناختی است (منظور از دیگر فرایندها در اینجا پذیرش، تماس با زمان حال و خود به عنوان بافتار است). چرا؟ چون آمیختگی منجر به اجتناب، قطع ارتباط با زمان حال و دلبستگی به خودپنداشت می‌شود. مدل انعطاف پذیری روانشناختی به خاطر هدف کاربردی‌اش با شش فرایند معرفی می‌شود (فرایندهای پیشین به علاوه ارزشها و اقدام متعهدانه) اما آمیختگی مهمترین فرایند انعطاف‌ناپذیری و گسلش بهترین متحد درمانجو برای تغییر است. منظور این نیست که دیگر فرایندها مهم نیستند اما آن‌ها بیشتر نمونه‌هایی از گسلش هستند تا اینکه فرایندهای کاملا مجزایی باشند.
#Learning_ACT
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
سفر
سروده ماری اولیور
مترجم: علی فیضی

آن هنگام که جیغ و جار افکار در ذهن تو ادامه دارد
و آرامشت شروع به ویران شدن کرده است
چه می‌خواهی بکنی؟ چه کاری را می‌خواهی آغاز کنی
تو زنجیری کهنه را بر دستان خویش احساس می‌کنی
هر خاطره دردناک، هر نگرانی، هر کینه، هر حسرت در ذهن تو می‌غرّد:
زندگی‌ات را متوقف من کن
با اینکه در میان طوفانی
با اینکه اضطراب و اندوه آن‌ افکار وحشتناک است
اما تو متوقف نمی‌شوی! از پای نمی‌افتی!
می‌دانی که چه باید بکنی؟
هم اکنون هم دیر است
با اینکه شب تاریک است
و راه ناهموار و آکنده از خار
از پای نیفت، ادامه بده
چون آهسته آهسته که فراتر از وحشت افکار خود رفتی
ستارگان از ورای ابرها درخشیدن خواهند گرفت
و صدایی نو خواهی شنید
خواهی دانست که در ادامه سفرت به سوی قله کوه
بهترین همراه خود هستی
مصممی که تنها کار ممکن را انجام بدهی
مصممی که زندگی‌ات، این هدیه زیبا و سهمگین طبیعت را نجات دهی
منبع:
Stahl, B., & Goldstein, E. (2010). A mindfulness-based stress reduction workbook. New Harbinger Publications.
#Mindfulness
#توجه_آگاهی
https://www.tg-me.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
Forwarded from حامیان علیه تقلب و فریب علمی
کوچ علم از دانشگاه
اقتباس از سخنرانی دکتر چشمه سهرابی

🔹 چرا کانادا، فرانسه، استرالیا، انگلستان، ژاپن و ... همانند ایران آمار تولید علم خود را منتشر نمی کنند؟ محال است آمار تعداد مقالات منتشر شده ژاپن را بیابید. چرا؟ چرا فقط کشورهایی مانند پاکستان، برزیل و هند عطش آمار مقالات دارند؟

🔹جالب است بدانیم که ما تنها کشوری هستیم که رشته علم سنجی در ان دایر است؛ چراکه فقط ما سرگرم علم سنجی خودمان هستیم. ما بالاترین انتشار مقالات در این حوزه را در اختیار داریم.

🔹 هدف علم سنجی که از حوزه کتابداری آمده است، در واقع مجله سنجی است نه حقیقت علم. علم سنجی قدرت تحلیل محتوای علم را ندارد. مبدع این اصطلاح اصلاً چنین منظوری نداشته است. علم سنجی صرفاً بیانگر شاخص های کمّی است نه کیفی.

🔹در سنت های اصیل علمی، تولید مقاله هیچ گاه نشان دهنده تولید علم نبوده است. راجرز کتابی نوشته به نام اشاعه نواوری. تا به حال 2500 مقاله در خصوص این کتاب منتشر شده است. این مقالات تولید علم نیست، یک مناقشه علمی است. این نبردهای علمی زمینه ساز تولید علم است نه الزاما خود علم.

🔹اگر ایین نامه ارتقا تا ده سال دیگر همین باشد، ما علاوه بر سرآمدی در تولید مقاله، بیشترین استاد تمام دنیا را نیز خواهیم داشت!

🔹کشوری مثل انگلستان بیش از سی سال است که از سنت publish or perish گذشته است.

🔹حدود 400 جایزه علمی در دنیا وجود دارد که هیچ یک از شاخص های ISI استفاده نمی کنند.

🔹در سنت پژوهشی انگلستان اصلاً به شاخص های ISI، ضریب تأثیر و مانند آن توجهی نمی شود. آنها مجدد به ارزیابی مقالات به شیوه خودشان مبادرت می کنند و به پرداخت پژوهانه و مانند آن .. اقدام می کنند.

🔹نظام رتبه بندی دانشگاه های ایران بر اساس نظامی است که خارج از ایران برنامه ریزی می شود و ما بین المللی کار کردن را با اعمال این شاخص ها اشتباه گرفته ایم در حالی که خود آمریکا که واضع ISI است، به طور ناچیز از این نظام استفاده می کند.

🔹ایران از بیانیه سانفرانسیسکو که هشداری به همه بود درس نگرفت. در این بیانیه بیش از چند هزار دانشمند و پژوهشگر و حدود 800 مجله علمی معتبر دنیا اعلام کردند که مبنا را در ارزیابی ها بر اساس مجلات قرار ندهید.

🔹از یکی از اساتیدی که 400 مقاله بین المللی داشتند سوال کردم فقط یکی از مشکلاتی را که در کشور حل کرده اید نام ببرید؟ پاسخ سکوت بود.

🔹از مدیران کشور 97% از مقالات ISI استفاده نمی کنند، 93% نیز مجلات داخلی را نه می شناسند و نه از آنها استفاده می کنند؟! برای چه کسی می نویسیم؟

🔹وقتی شاخص ارزیابی اچ اندیکس شد، پژوهشگر با چه انگیزه ای روی پروژه ملی کار کند!؟

🔹دلیل عمده این اتفاق این است که وزارت علوم ارزیابی ها را به سیاست گره زده است.

💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روال‌های حاکم بر سیاست‌های وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. برای تأیید بیانیه پویش به آدرس تارنمای زیر مراجعه بفرمایید.
http://dobaredaneshgah.ir



@nofaking
Forwarded from 2016
🎥 فیلم: سخنرانی دکتر آذرخش مکری، استادیار گروه روانپزشکی در نوزدهمین جشنواره ابن سینا

مشاهده فیلم

@tumspr
2024/09/23 13:26:21
Back to Top
HTML Embed Code: