Telegram Web Link
Forwarded from مائده🌱 (Maede Zaman)
‏ما چلّه نشین شب آزادی خویشیم
ای‌کاش که یلدای وطن را سحری بود...
‏آدمی‌زاد یه وقتایی ته دلش میگه کاش یکی بود دوباره زنده‌م می‌کرد.
Forwarded from حسن علینژاد
در نامه اش پرسيده بود ؛
بى من خوشبختى؟
دردم تازه شد،
بال و پرم را چيده بود و از پرواز مى پرسيد...
بلد باش چین‌های گوشه‌ی چشمم موقع خندیدن رو ببوس.
نیاز به عزیزِ کسی بودن...:)
نیاز به اولویتِ کسی بودن...:)
بهت گفته بودم نذار دلم بشکنه ،
حالا من چطور توعه تیکه پاره رو جمع کنم ؟
کجا بذارمت که نشکنی ،
که نیوفتی،
که زخمی نشی؟
مقدار غم؟ زیاد آقا، زیاد. بیشتر از قدّم.
غمت دلمو سنگین کرده بالام جان ...
Forwarded from متنفرم
چرا ندیدی این همه صبرمو؟
Man
Yousef Zamani
دلم میسوزه به حال خودم:)
« تو که میتونستی هواپیما رو برگردونی و بنشونی، چرا زدی؟ چرا دو بار زدی؟»
[ما رازِ غمت به كس نگوييم،‌‌اگر
بوىِ جگرِ سوخته رسوا نكند...‌ ]
آره عزیزم، آره.‌
جز تو هیچ چیز و هیچ کس دو جا و یکى نیست. همزمان فرسنگ ها ازم فاصله دارى و در دلم هستى. همزمان هم گریزگاه و هم پناهگاهى.

سيدمحمد مرکبيان
Bedoone Gharare Ghabli
Mohamad Motamedi
یا دعا کن تا فراموشی بگیرم...
+شب بخیر...
امروز برات می‌نویسم:
غم‌ت زیباترت کرده، مثل آرایش چشم‌هات.
تو ترسویی، نصفه نیمه‌ای!
نه بودنم را می‌خواهی نه نبودنم را.

-نامه غسان کنفانی به غادة السمان
خسته‌‌یِ خسته است. تنش تکه غمی بود که تکان می‌خورد، قلبش توده‌ دلتنگی‌ای بود که می‌تپید، سرش بازارِ حرف‌هایِ مردمانِ پرسخن بود؛ خسته بود، خسته از تظاهر کردن، خسته بود، خسته بود از آدم بودن.
Forwarded from • رایمون
دوست دارم حرف بزنم؛ اما نمی‌دونم از «چی» حرف بزنم، «چه‌جوری» حرف بزنم، با «کی» حرف بزنم، و «چرا» حرف بزنم اصلن؟!
2024/10/07 02:16:41
Back to Top
HTML Embed Code: