Telegram Web Link
یک تو آزردی مرا ، یک جهان شادم نکرد ...

#حمید_رها
Forwarded from 🌸فاطمه سلمانی🌸 (Fateme Salmani🍂🍁)
با خیال تو که شب سربِنَهَم بر خارا
بستر خویش به خواب از پر قو می‌بینم

👤 #شهریار
@termenevesht
[ همه چاقو زدند و خندیدم
تو ولی وصله ی تنم بودی... ]

#حامد_ابراهیم‌پور
Forwarded from |مَتی🖤جآنآ|
شما که غریبه نیستید، یه شبایی تو زندگی هست که آدمیزاد تا خرخره پُر از نیازه؛
نیاز به شنیدن و قضاوت نشدن، نیاز به دستی که از این تنهایی نجاتش بده؛
هر آدمی که اون شبُ تنها بگذرونه، از فردا یه آدمِ کاملاً جدیده
مانند کبوتر بچه ای بر لب بامت
صد مرتبه با قهر پریدیم و نرفتیم.‌..

#محمد_قلی_نسب
Che Ghashang
Shayan Jahanshahi [ TakMelody.ir ]
از تو یدونه بیشتر ک نیست!🤍


@termenevesht
Forwarded from علی سید صالحی
به کمال عجز گفتم که به لب رسید جانم
به غرور و ناز گفتی؛ تو مگر هنوز هستی؟
[من نمی‌دانم چه چیزی پایبندم کرده است
کوه اگر پا داشت تا حالا از این جا رفته بود...]

-حسین جنتی🌱
[ تحمل کن میدونم حواس هیشکی بهت نیست... ]
رنجیده بودم، دیگر دلم نمی خواست حرف بزنم. حتی دیگر میلی به آواز خواندن نداشتم. پرنده ای که درونم آواز می خواند پر زد و رفت.

| درخت زیبای من - ژوزه مائورو |
طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
غلط میگفت، خود را کشتم و درمان خود کردم

#وحشی_بافقی
می‌گفت :چشات غم داره
دلت درد
خوب نیستی اینجایی که هستی؟!
گفتم خوبم
گفت : پس فرار کن از جایی که بلد نیستی درست و درمون دروغ بگی!
دارم بهت میگم هرجا دیدی خوب نیست حال دلت فرار کن...
عزیز من! در طول روز، تمام مدت، لحظه به لحظه در فکر منی. در سکوت، با تو حرف می‌زنم. هرگاه که به یک رستوران می‌روم می‌خواهم که تو همراه من باشی. هرگاه چیز جالبی می بینم ناراحت می‌شوم که چرا نیستی تا آن را به تو نشان بدهم.
- الیف شافاک
آمین شود هر انچه که می‌خواهی 💚🌿
چه کسی می‌دانست
ما
بعد از خداحافظی
به چه چیز مبتلا می‌شویم؟

-احمدرضا احمدی
یه روزی وسط خوشیای روزگار ,
اونجا که تازه داشتم برق چشمای غم زده مو به رخ عالم میکشیدم که بگم :میگذره !
دیر یا زود ،
سخت و آسون میگذره
یه آن دنیا غافلگیرم کرد ،
چطور و چجوری و چرا بمونه واسه چند روز و چند ماه و چند سال بعد که بازم بعد غم فراوون رفته ی چشمام، بیام و همین جا برات بنویسم اینم گذشت !
ولی میخوام ایننو بگم که :
آدميزاد زاده شده برای درد و رنج ،به هر نحو و شکلی،
جوری که انگار با دنیا قرار بستی این یکی که تموم شد اون یکی رو بذار جاش!
و این یک چرخه است که ادامه داره ،یک چرخه ی بی پایان که تهش رو نه من دیدم نه تو ،اون آخر راهی که هی نشستیم و گفتیم میاد و باز میشه در ،صبح میشه شب و نشد ،
دلم میخواست برای عالم و آدم بنویسم
من دیدم، من حس کردم ،لمس کردم
باز نمیشه ،
صبح نمیشه ,
نمیگذره ،
سخت میگذره ،
عجیب و نفس گیر میگذره ،
ولی اونی که قراره تا ته این مسیر بره ،تویی ،
منم ،
ماییم ،
پس بذار خاطرت رو جمع کنم ،این روزها ،این شبا،این اشکا ،این دردا ،تموم نمیشن عزیزکم
باهاشون راه بیا ،مدارا کن ،
روشون کم کن،
زانوی غم بغل نگیر ،انقد قبل من وتو رنج کشیدن و الان نفسشون حبس شده زیر خاک ،
دنیا همینِ ، من و توهم همینیم ،انسانیم و زاده ی همین غصه های خرد و کلان
بخند ،
برو ،بگرد ، برقص، و دل قدِ گنجیشکت رو
قوی کن و پوستت رو کلفت کن مثه کرگدن،
واسه تموم روزا و شبایی که پیش رو داری ..
دردی که تموم نشه رو باید آروم کرد
با مسکنی ،مرهمی ،نوری،امیدی ،امیدی ،امیدی...

#فاطمه_سلمانی

@termenevesht
2024/10/05 07:27:39
Back to Top
HTML Embed Code: