[ بغلم کن غم در زخم شناور شدهام
بغلم کن گل بی طاقت پرپر شدهام
بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود
بغلم کن که خدا دورتر از این نشود. ]
_حامد ابراهیم پور.
بغلم کن گل بی طاقت پرپر شدهام
بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود
بغلم کن که خدا دورتر از این نشود. ]
_حامد ابراهیم پور.
گاهی وقتا آدما برمیگردن،
ولی اونی نیستن که رفتن.
اونی هم که مونده
اونی نیست که یه روزی ترک شده…
📓 تنِ تنهایی
🌿
ولی اونی نیستن که رفتن.
اونی هم که مونده
اونی نیست که یه روزی ترک شده…
📓 تنِ تنهایی
🌿
تو روانشناسی، به دوستای بی معرفت و تقلبی اصطلاحاً "سایه" گفته میشه!
چون تو لحظات شاد و روشن زندگیه هر فرد حضورِ پررنگی دارن،
اما درست در ساعت غم انگیز و تاریک زندگی، محو و ناپدید می شن!
سایه هارو تو زندگیتون بشناسید اونا غیرقابل اعتمادن❤️
چون تو لحظات شاد و روشن زندگیه هر فرد حضورِ پررنگی دارن،
اما درست در ساعت غم انگیز و تاریک زندگی، محو و ناپدید می شن!
سایه هارو تو زندگیتون بشناسید اونا غیرقابل اعتمادن❤️
Forwarded from مائده🌱 (Maede Zaman)
روشن است که خستهام؛ زيرا آدميان در جايی بايد خسته شوند. از چه خستهام، نمیدانم... دانستنش به هيچ رو به کارم نيايد زيرا خستگی همان است که هست. سوزش زخم همان است که هست و آن را با سببش کاری نيست. آری خستهام و به نرمی لبخند میزنم بر خستگی که فقط همين است. در تن آرزويی برای خواب، در روح تمنايی برای نينديشيدن.
فرناندو پسوآ
روشن است که خستهام؛ زيرا آدميان در جايی بايد خسته شوند. از چه خستهام، نمیدانم... دانستنش به هيچ رو به کارم نيايد زيرا خستگی همان است که هست. سوزش زخم همان است که هست و آن را با سببش کاری نيست. آری خستهام و به نرمی لبخند میزنم بر خستگی که فقط همين است. در تن آرزويی برای خواب، در روح تمنايی برای نينديشيدن.
فرناندو پسوآ
از دست دیگران به کناری گریختم
از دست خویشتن به کجا میتوان گریخت؟!
_یاسر قنبرلو
از دست خویشتن به کجا میتوان گریخت؟!
_یاسر قنبرلو
روشن است که خستهام؛ زيرا آدميان در جايی بايد خسته شوند. از چه خستهام، نمیدانم... دانستنش به هيچ رو به کارم نيايد زيرا خستگی همان است که هست. سوزش زخم همان است که هست و آن را با سببش کاری نيست. آری خستهام و به نرمی لبخند میزنم بر خستگی که فقط همين است. در تن آرزويی برای خواب، در روح تمنايی برای نينديشيدن.
فرناندو پسوآ
روشن است که خستهام؛ زيرا آدميان در جايی بايد خسته شوند. از چه خستهام، نمیدانم... دانستنش به هيچ رو به کارم نيايد زيرا خستگی همان است که هست. سوزش زخم همان است که هست و آن را با سببش کاری نيست. آری خستهام و به نرمی لبخند میزنم بر خستگی که فقط همين است. در تن آرزويی برای خواب، در روح تمنايی برای نينديشيدن.
فرناندو پسوآ
مرا برای روز مبادا کنار بگذار!
مثل مسافرخانه ای متروکه ام
در جاده ای سوت و کور
یک روز
خسته از راه می رسی و
جز آغوش من
برایت پناهی نیست.
#پریسا_صالحی
مثل مسافرخانه ای متروکه ام
در جاده ای سوت و کور
یک روز
خسته از راه می رسی و
جز آغوش من
برایت پناهی نیست.
#پریسا_صالحی
گفتم: بالاخره يروز مجبورى فراموشش كنى!
گفت: رفت و اومد باد رو تا حالا ديدى؟!
تو دستات گرفتيش؟
تونستى نگهش دارى يا پرتش كنى اونور؟
نه!
عصرى نشستى تو بالكن دارى برگه صحيح ميكنى يهو بيخبر ميپيچه تو برگه ها بهمشون ميريزه!
يادِش باده!
يهو مپيچه بهم و به همم ميريزه!
گفت: رفت و اومد باد رو تا حالا ديدى؟!
تو دستات گرفتيش؟
تونستى نگهش دارى يا پرتش كنى اونور؟
نه!
عصرى نشستى تو بالكن دارى برگه صحيح ميكنى يهو بيخبر ميپيچه تو برگه ها بهمشون ميريزه!
يادِش باده!
يهو مپيچه بهم و به همم ميريزه!
[ ما حتی به دنبال خوشی هم نیستیم. تنها میخواهیم قدری کمتر رنج ببریم. ]
_بوکوفسکی.
_بوکوفسکی.
- وجود بعضی از آدما تو زندگیت نعمت به حساب میاد ؛
وقتی شجاعت رو تو وجودت زنده میکنن
باید این آدمارو تو قلبت نگه داری !
یادت نره
وقتی شجاعت رو تو وجودت زنده میکنن
باید این آدمارو تو قلبت نگه داری !
یادت نره
من امیدم را در یأس یافتم
مهتابم را در شب
عشقم را در سالِ بد یافتم
و هنگامی که داشتم خاکستر میشدم
گُر گرفتم.
زندگی با من کینه داشت
من به زندگی لبخند زدم
#احمد_شاملو
مهتابم را در شب
عشقم را در سالِ بد یافتم
و هنگامی که داشتم خاکستر میشدم
گُر گرفتم.
زندگی با من کینه داشت
من به زندگی لبخند زدم
#احمد_شاملو
Forwarded from |مَتی🖤جآنآ|
یادتون باشه
شما جایی رو امضا نکردین که همه آدمای دور و اطرافتون، از عقایدتون و سَبکِ زندگیتون راضی باشن؛
شما یکبار زندگی میکنید و حق شماست که نسبت به نظر دیگران بیاهمیت باشید...
شما جایی رو امضا نکردین که همه آدمای دور و اطرافتون، از عقایدتون و سَبکِ زندگیتون راضی باشن؛
شما یکبار زندگی میکنید و حق شماست که نسبت به نظر دیگران بیاهمیت باشید...
[ روح و جسمش را چنان دوست داشتم که گویی وجودش ضرورت هستی من بود. ]
_شاهرخ مسکوب.
_شاهرخ مسکوب.
به قول فروغ من چیزی هایی که باید از دست داشته باشم از دست داده ام، باقی زندگی تکرار از دست دادن هاست، آگاهی از بیهوده بودن دلیل همه تکرار ماست، ته ذهن همیشه چیزی هست که میگه شاید این بار با قبل متفاوت باشه، تمام ایده ال ها مبتنی بر متناهی و ضعیف بودن ماست.
آدما دو تا چیز را زود فراموش میکنن
خوبی که بهشون کردی و
بدی که بهت کردن!!!
آدما دو تا چیز را زود فراموش میکنن
خوبی که بهشون کردی و
بدی که بهت کردن!!!