Forwarded from یدالله کریمی پور
جنگ ایران و لوکزامبورگ
بر فرض محال همین فردا دو کشور ایران و لوکزامبورگ به یکدیگر اعلام جنگ کنند، در پایان کدامیک پیروز خواهد بود؟!! بگذارید با کمی راهنمایی شما را در جهت دادن پاسخ یاور باشم:
تنها پهنه استان قم 4/4 برابر و جمعیت آن نیز بیش از 2 برابر لوکزامبورگ است. حتی وسعت و جمعیت بسیاری از 486 شهرستان ایران، بالاتر از این کشور 2586 کیلومتر مربعی و 600 هزار تنی است. البته تا همین سال جاری میلادی، مردم لوکزامبورگ با میانگین درآمد سرانه سالیانه 130/000 دلار، مرفه ترین شهروندان جهان هستند. از 2020، نخستین کشور در جهت مبارزه با آلودگی هوا شناخته شده و در این راستا، همه حمل و نقل شهری را رایگان اعلام کرده است. به زودی دیگر در این کشور پمپ بنزینی دیده نخواهد شد، مگر یکی دو تا برای بازدید موزه ای و اثر تاریخی. جالب آن که در 2016-2017 یک ایرانی رئیس مجلس جوانان این کشور شد. لوکزامبورگ برترین مرکز بانکداری خصوصی در ناحیه یورو است. در عین حال اقتصاد آن بر پایه تولید فولاد، مواد شیمیایی و لاستیک بوده و در شمار برترین ها است.
این توضیحات کوتاه به هیچ وجه برای پاسخ دادن به پرسش بالا کافی نیست. درست است که وسعت ایران 660 برابر و جمعیت ش 150 برابر لوکزامبورگ است و از دیدگاه هزینه و دارا بودن ادوات جنگی مانند موشک ها و حتی اندازه تولید ناخالص داخلی، بسیار برتر از لوکزامبورگ است، ولی بی گمان در نبرد فرضی ایران-لوکزامبورگ، برنده پایانی این کشور کوچک است. چرا؟!!
به یک دلیل ساده و روشن. لوکزامبورگ با 31 کشور توانمند دیگر شریک دفاعی است. او عضو ناتو است. حتی چنان چه لوکزامبورگ مانند ایسلند، دیگر عضو این پیمان، فاقد ارتش هم بود، باز از جمهوری اسلامی شکست نمی خورد.
بله؛ توسعه و پیشرفت غرب در گرو تضمین امنیت یکایک کشورها بوده است. امنیتی درازمدت. شعار عملی هر 32 عضو این پیمان در یک گزاره خلاصه شده است: همه برای یکی، یکی برای همه.
البته این شعار، سالهای درازی است در خاورمیانه هم جا افتاده و فراگیر شده است، البته با اندکی تفاوت:
همه علیه یکی، یکی علیه همه.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
بر فرض محال همین فردا دو کشور ایران و لوکزامبورگ به یکدیگر اعلام جنگ کنند، در پایان کدامیک پیروز خواهد بود؟!! بگذارید با کمی راهنمایی شما را در جهت دادن پاسخ یاور باشم:
تنها پهنه استان قم 4/4 برابر و جمعیت آن نیز بیش از 2 برابر لوکزامبورگ است. حتی وسعت و جمعیت بسیاری از 486 شهرستان ایران، بالاتر از این کشور 2586 کیلومتر مربعی و 600 هزار تنی است. البته تا همین سال جاری میلادی، مردم لوکزامبورگ با میانگین درآمد سرانه سالیانه 130/000 دلار، مرفه ترین شهروندان جهان هستند. از 2020، نخستین کشور در جهت مبارزه با آلودگی هوا شناخته شده و در این راستا، همه حمل و نقل شهری را رایگان اعلام کرده است. به زودی دیگر در این کشور پمپ بنزینی دیده نخواهد شد، مگر یکی دو تا برای بازدید موزه ای و اثر تاریخی. جالب آن که در 2016-2017 یک ایرانی رئیس مجلس جوانان این کشور شد. لوکزامبورگ برترین مرکز بانکداری خصوصی در ناحیه یورو است. در عین حال اقتصاد آن بر پایه تولید فولاد، مواد شیمیایی و لاستیک بوده و در شمار برترین ها است.
این توضیحات کوتاه به هیچ وجه برای پاسخ دادن به پرسش بالا کافی نیست. درست است که وسعت ایران 660 برابر و جمعیت ش 150 برابر لوکزامبورگ است و از دیدگاه هزینه و دارا بودن ادوات جنگی مانند موشک ها و حتی اندازه تولید ناخالص داخلی، بسیار برتر از لوکزامبورگ است، ولی بی گمان در نبرد فرضی ایران-لوکزامبورگ، برنده پایانی این کشور کوچک است. چرا؟!!
به یک دلیل ساده و روشن. لوکزامبورگ با 31 کشور توانمند دیگر شریک دفاعی است. او عضو ناتو است. حتی چنان چه لوکزامبورگ مانند ایسلند، دیگر عضو این پیمان، فاقد ارتش هم بود، باز از جمهوری اسلامی شکست نمی خورد.
بله؛ توسعه و پیشرفت غرب در گرو تضمین امنیت یکایک کشورها بوده است. امنیتی درازمدت. شعار عملی هر 32 عضو این پیمان در یک گزاره خلاصه شده است: همه برای یکی، یکی برای همه.
البته این شعار، سالهای درازی است در خاورمیانه هم جا افتاده و فراگیر شده است، البته با اندکی تفاوت:
همه علیه یکی، یکی علیه همه.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
Forwarded from یدالله کریمی پور
ایران و جمهوریت
پاسداری از بقا و یکپارچگی ایران، با رژیم جمهوریت آساننیست. چرا؟
هدف سرشتی هر ملت-دولتی، بقا و یکپارچگی(ملی و سرزمینی) است که در پرتو آن بتوان به دو کار دست زد: رشد و توسعه (پیشرفت) بی وقفه و حفظ میراث های کهن.
ایران از دیرباز پازل مانند بوده است. منظورم از پازل، شکلی متشکل از قطعات فراوان(۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ و بیشتر) است که تنها در صورت درست کنار هم قرار گرفتن، کارایی دارد. شاید بکارگیری مفهوم گشتالت برای تفهیم و تفهم این منظور رساتر باشد. موبایل شما بر همین پایه ساخته شده است. از صدها قطعه ای که کنار هم قرار گرفته و هر کدام با دیگری ارتباط دارند. تا این قطعات کنار هم هستند، کارایی دارند، ولی هنگامی که همه هستند ولی دور از هم و پراگنده، دیگر به درد هیچ کاری نمی خورند.
هیچ برهه ایی از تاریخ نبوده که ایران به اعتبار فرهنگی و اتنیکی، ترکیبی نبوده باشد. به کتیبه های شاهنشاهی هخامنش بنگرید، آن جا که خشایارشاه می گوید: منم شاه شاهان، شاه 30 کشور، شاه کشوری که اسبان و مردان خوب دارد.
در واقع سرشت جغرافیایی ایران با فکریه حفظ بقا و یکپارچگی سرزمینی-مردمی، با وجود تکثر شگفت و زیبای فرهنگی-اتنیکی، حکم می دهد که دوام و استمرار داشتن این پازل نمی تواند با جمهوریت حاصل شود. چرا؟
نخست آنکه تداوم تاریخی چسباندن دستکم 196 قطعه آذربایجانی، کرد، بلوچ، بختیاری، لر، لک، عرب، ترکمن، قشقایی، ارمنی، آشوری، یهودی، زرتشتی، براهویی. گیلک، مازنی، سمنانی، گرجی و...همواره نیازمند نماد کاریزماتیک بوده است.
دوم آن که توسعه ایران به عنوان کشوری سرزمین بزرگ، بدون تمرکززدایی ساختاری ناممکن خواهد بود. اگر هم فدرالیسم جاده برونرفت ایران از بن بست توسعه یافتگی نباشد، دستکم شیوه تفویض اختیار ژاپن ی، بستری ناگزیر خواهد بود. ولی این شیوه ای نیست که در نظام های جمهوری کارآیی داشته باشد.
سوم و مهمتر آن که برای کشورهای: الف- بزرگ سرزمین، ب- پازل مانند اتنیکی، پ- ناحیه گرا، ت- با همسایگان مداخله گر انضمام طلب، ث- و رو به توسعه، مانند ایران، استقرار امنیت درازمدت حیاتی است. در این صورت وجود نظام و نماد کاریزماتیک و پابرجا الزام آور است.
چهارم آنکه ایران به عنوان ملتی مولتی دین، مذهب، فرقه، کیش و در عین حال ناحیه گراترین کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا و با وجود افزایش قابل اعتنای واگرایی اتنیکی، نیازمند بازتعریفی جامع و فراگیر از خود می باشد. در چنین تعریفی نوسازی و ایجاد دگرگونی نظامسیاسی در جهت همپوش سازی آن برای تداوم بقا، حفظ یکپارچگی و بالندگی منطقه ای گریزناپذیر خواهد بود.
به گمانم دستیابی به چنین اهدافی در قالب جمهوریت محض کمتر تضمین شدنی است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
پاسداری از بقا و یکپارچگی ایران، با رژیم جمهوریت آساننیست. چرا؟
هدف سرشتی هر ملت-دولتی، بقا و یکپارچگی(ملی و سرزمینی) است که در پرتو آن بتوان به دو کار دست زد: رشد و توسعه (پیشرفت) بی وقفه و حفظ میراث های کهن.
ایران از دیرباز پازل مانند بوده است. منظورم از پازل، شکلی متشکل از قطعات فراوان(۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ و بیشتر) است که تنها در صورت درست کنار هم قرار گرفتن، کارایی دارد. شاید بکارگیری مفهوم گشتالت برای تفهیم و تفهم این منظور رساتر باشد. موبایل شما بر همین پایه ساخته شده است. از صدها قطعه ای که کنار هم قرار گرفته و هر کدام با دیگری ارتباط دارند. تا این قطعات کنار هم هستند، کارایی دارند، ولی هنگامی که همه هستند ولی دور از هم و پراگنده، دیگر به درد هیچ کاری نمی خورند.
هیچ برهه ایی از تاریخ نبوده که ایران به اعتبار فرهنگی و اتنیکی، ترکیبی نبوده باشد. به کتیبه های شاهنشاهی هخامنش بنگرید، آن جا که خشایارشاه می گوید: منم شاه شاهان، شاه 30 کشور، شاه کشوری که اسبان و مردان خوب دارد.
در واقع سرشت جغرافیایی ایران با فکریه حفظ بقا و یکپارچگی سرزمینی-مردمی، با وجود تکثر شگفت و زیبای فرهنگی-اتنیکی، حکم می دهد که دوام و استمرار داشتن این پازل نمی تواند با جمهوریت حاصل شود. چرا؟
نخست آنکه تداوم تاریخی چسباندن دستکم 196 قطعه آذربایجانی، کرد، بلوچ، بختیاری، لر، لک، عرب، ترکمن، قشقایی، ارمنی، آشوری، یهودی، زرتشتی، براهویی. گیلک، مازنی، سمنانی، گرجی و...همواره نیازمند نماد کاریزماتیک بوده است.
دوم آن که توسعه ایران به عنوان کشوری سرزمین بزرگ، بدون تمرکززدایی ساختاری ناممکن خواهد بود. اگر هم فدرالیسم جاده برونرفت ایران از بن بست توسعه یافتگی نباشد، دستکم شیوه تفویض اختیار ژاپن ی، بستری ناگزیر خواهد بود. ولی این شیوه ای نیست که در نظام های جمهوری کارآیی داشته باشد.
سوم و مهمتر آن که برای کشورهای: الف- بزرگ سرزمین، ب- پازل مانند اتنیکی، پ- ناحیه گرا، ت- با همسایگان مداخله گر انضمام طلب، ث- و رو به توسعه، مانند ایران، استقرار امنیت درازمدت حیاتی است. در این صورت وجود نظام و نماد کاریزماتیک و پابرجا الزام آور است.
چهارم آنکه ایران به عنوان ملتی مولتی دین، مذهب، فرقه، کیش و در عین حال ناحیه گراترین کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا و با وجود افزایش قابل اعتنای واگرایی اتنیکی، نیازمند بازتعریفی جامع و فراگیر از خود می باشد. در چنین تعریفی نوسازی و ایجاد دگرگونی نظامسیاسی در جهت همپوش سازی آن برای تداوم بقا، حفظ یکپارچگی و بالندگی منطقه ای گریزناپذیر خواهد بود.
به گمانم دستیابی به چنین اهدافی در قالب جمهوریت محض کمتر تضمین شدنی است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
Forwarded from پویش فکری توسعه
🗣 توسعه به مثابه توانمندی زبانیِ جامعه، برای دیالوگ و همشنوی
✍️ بخشی از مقدمه دکتر محسن رنانی بر کتاب روایت داریوش آشوری از مسئله توسعه در ایران
@pooyeshfekri
🔹 از سیاست به اقتصاد، از اقتصاد به جامعهشناسی و سپس به فلسفه، از آن دو به ادبیات و سپس به فرهنگشناسی رو نمود و سرانجام در ساحت «زبان» سکنا گزید. برای آدم معمولی چند عمر لازم است تا بتواند این همه سیاحت در ساحتهای فکر و زندگی را سامان دهد. اما او چنین کرد و در هر حوزهای که حضور داشته نیز به مرز خلاقیت رسید.
🔹 هنگامی به مرز خلاقیت میتوان رسید که در کوهپیمایی نفسگیر در هر حوزه، چنان بالا بروید که سرانجام در قله یا دستِکم در دامنههای قله باشید. و بتوانید از آن بالا مسیرهای تازه را شناسایی کنید و به دیگران راه نشان بدهید. اگر این کوهنورد نظمهای کنونی را نیز به چالش بکشد و مرزها و مسیرها را جابهجا کند، شورشگر نیز هست.
🔹 این کلمات، توصیف رهنوردِ شورشگری است به نام داریوش آشوری که این کتاب دربارهی اوست. برای غنا بخشیدن به «دانشنامهی توسعه» کوشیدهایم اندیشههایش در حوزهی توسعهی ایران را به گونهای نظاممند گرد آوریم.
🔹اندیشمندی که در هر حوزهای که پا گذاشته در مسیر حرکت خود ردِ پایی نمایان از خود برجای نهاده و یافتههایی را به نام خود ثبت کرده است. اما در حوزهی زبان بیش از هر حوزهی دیگر درنگ کرده و عرق ریخته و راه گشوده است.
🔹 اندیشمندانِ بسیار بهدنبالِ ریشهیابی مسئلهی توسعهنیافتگی ایران رفتهاند و در جستوجوی علتهای آن از اقلیم و جغرافیا تا فرهنگ و مذهب، ساختار جمعیت، ستمگری حکومتها و سلطهی مهاجمان خارجی تا وجودِ ذخایر نفت و در پی آن از مداخلههای خارجی سخن گفتهاند.
🔹 خودِ من در سالهای اخیر هنگامی که به اندیشه دربارهی ویژگیهای «انسانِ ایرانی» پرداختم، به رابطههایی میان ویژگیهای رفتاری و فرهنگی و خلقیات اکتسابی و فرهنگیمان رسیدم که ریشه در روزگار کودکی و سنتهای تربیتی ما دارند.
🔹 اما آشوری دست ما را میگیرد و به جایی میبرد که تاکنون کمتر کسی رفته و دیده است: «زبان». گرچه آشوری حرفی نظری دربارهی ریشههای زبانی توسعهنیافتگی ما ایرانیان نگفته است، اما به گمان من او به ساحت ارائه تحلیل جامعهشناختی از نسبت میان زبان و توسعه نزدیک شده است.
🔹... نکتهی اساسی دیگر رابطهی زبان باز با رواداری (tolerance) است. زیرا یکی از مؤلفههای اجتماعی مدرنیت، اصلِ رواداری است. رواداری یعنی اینکه در جامعهی مدرن افراد خود را مرکز عالم وجود و مالک حقیقت نمیدانند و حقیقت را چنان چیزی میدانند که هرکسی پارهای از آن را میشناسد و تمامیت آن از طریق مفاهمهی همگانی آشکار میشود.
🔹 در نتیجه، هیچ اندیشهای یکسره حق یا یکسره باطل تلقی نمیشود و هر اندیشهای واجد پارهای از حقیقت دانسته میشود که هم شایستهی احترام و هم سزاوار نقادی است.
🔹 اکنون داستان این است که آنچه این اجازه را به ما میدهد که بتوانیم از دریچهی چشم دیگران هم جهان را ببینیم، بازبودن زبانِ ما به روی زبانِ ایشان است. زیرا واژهها و مفهومهای در اصل ناآشنا از راهِ زبانِ جامعهی دیگر به جامعهی من راه پیدا میکنند و سبب میشوند تا دریابم که میدان شناختِ حقیقت، فراختر از آن است که تنها با نگاه و زبان و ایدئولوژی و انگارههای من دریافتنی باشد.
🔹 با رویارویی با کثرت فهمهای دیگر، در ذهن من از اعتبار ایدئولوژی و باورهایم کاسته میشود. اینگونه است که آدمی پای به مرحلهی رواداری میگذارد و زیست روادارانه را میآموزد و زبانش به روی زبانهای دیگر و فهم عالمِ معناییشان باز میشود. بنابراین، درخورترین ابزار رواداری (و سپس مدارا) وجود فناوری و ابزارهای زبانی مناسب برای کسب، دریافت و خلق کلمات و مفاهیم جدید است. و چنین امکانی در بستر زبان باز فراهم میشود.
🔹 .... من در اندیشهی بسط این نظرم که کل فرآیند توسعه را بر بستر توان گفتوگو (بهمعنی دیالوگ و همشنوی) در جامعه تعریف کنم. در واقع، شکلگیری توان گفتوگو خودِ همان فرآیندِ توسعه است.
🔹و گفتوگو نیازمند زبانی است که برای همشنوی، ابزاری کارآمد و شفاف و خالی از بارهای ارزشی و پیشداوری باشد. زبانی که بر بستر کاربرد شاعرانهی زبان، سرشار از بار ایهام و چندمعنایی و ابهام و تمثیل است، آیا میتواند چنین کارکردی داشته باشد؟...
📘 تهیه کتاب روایت داریوش آشوری از مسئله توسعه در ایران و مطالعه متن کامل مقدمه محسن رنانی بر کتاب
✍️ بخشی از مقدمه دکتر محسن رنانی بر کتاب روایت داریوش آشوری از مسئله توسعه در ایران
@pooyeshfekri
🔹 از سیاست به اقتصاد، از اقتصاد به جامعهشناسی و سپس به فلسفه، از آن دو به ادبیات و سپس به فرهنگشناسی رو نمود و سرانجام در ساحت «زبان» سکنا گزید. برای آدم معمولی چند عمر لازم است تا بتواند این همه سیاحت در ساحتهای فکر و زندگی را سامان دهد. اما او چنین کرد و در هر حوزهای که حضور داشته نیز به مرز خلاقیت رسید.
🔹 هنگامی به مرز خلاقیت میتوان رسید که در کوهپیمایی نفسگیر در هر حوزه، چنان بالا بروید که سرانجام در قله یا دستِکم در دامنههای قله باشید. و بتوانید از آن بالا مسیرهای تازه را شناسایی کنید و به دیگران راه نشان بدهید. اگر این کوهنورد نظمهای کنونی را نیز به چالش بکشد و مرزها و مسیرها را جابهجا کند، شورشگر نیز هست.
🔹 این کلمات، توصیف رهنوردِ شورشگری است به نام داریوش آشوری که این کتاب دربارهی اوست. برای غنا بخشیدن به «دانشنامهی توسعه» کوشیدهایم اندیشههایش در حوزهی توسعهی ایران را به گونهای نظاممند گرد آوریم.
🔹اندیشمندی که در هر حوزهای که پا گذاشته در مسیر حرکت خود ردِ پایی نمایان از خود برجای نهاده و یافتههایی را به نام خود ثبت کرده است. اما در حوزهی زبان بیش از هر حوزهی دیگر درنگ کرده و عرق ریخته و راه گشوده است.
🔹 اندیشمندانِ بسیار بهدنبالِ ریشهیابی مسئلهی توسعهنیافتگی ایران رفتهاند و در جستوجوی علتهای آن از اقلیم و جغرافیا تا فرهنگ و مذهب، ساختار جمعیت، ستمگری حکومتها و سلطهی مهاجمان خارجی تا وجودِ ذخایر نفت و در پی آن از مداخلههای خارجی سخن گفتهاند.
🔹 خودِ من در سالهای اخیر هنگامی که به اندیشه دربارهی ویژگیهای «انسانِ ایرانی» پرداختم، به رابطههایی میان ویژگیهای رفتاری و فرهنگی و خلقیات اکتسابی و فرهنگیمان رسیدم که ریشه در روزگار کودکی و سنتهای تربیتی ما دارند.
🔹 اما آشوری دست ما را میگیرد و به جایی میبرد که تاکنون کمتر کسی رفته و دیده است: «زبان». گرچه آشوری حرفی نظری دربارهی ریشههای زبانی توسعهنیافتگی ما ایرانیان نگفته است، اما به گمان من او به ساحت ارائه تحلیل جامعهشناختی از نسبت میان زبان و توسعه نزدیک شده است.
🔹... نکتهی اساسی دیگر رابطهی زبان باز با رواداری (tolerance) است. زیرا یکی از مؤلفههای اجتماعی مدرنیت، اصلِ رواداری است. رواداری یعنی اینکه در جامعهی مدرن افراد خود را مرکز عالم وجود و مالک حقیقت نمیدانند و حقیقت را چنان چیزی میدانند که هرکسی پارهای از آن را میشناسد و تمامیت آن از طریق مفاهمهی همگانی آشکار میشود.
🔹 در نتیجه، هیچ اندیشهای یکسره حق یا یکسره باطل تلقی نمیشود و هر اندیشهای واجد پارهای از حقیقت دانسته میشود که هم شایستهی احترام و هم سزاوار نقادی است.
🔹 اکنون داستان این است که آنچه این اجازه را به ما میدهد که بتوانیم از دریچهی چشم دیگران هم جهان را ببینیم، بازبودن زبانِ ما به روی زبانِ ایشان است. زیرا واژهها و مفهومهای در اصل ناآشنا از راهِ زبانِ جامعهی دیگر به جامعهی من راه پیدا میکنند و سبب میشوند تا دریابم که میدان شناختِ حقیقت، فراختر از آن است که تنها با نگاه و زبان و ایدئولوژی و انگارههای من دریافتنی باشد.
🔹 با رویارویی با کثرت فهمهای دیگر، در ذهن من از اعتبار ایدئولوژی و باورهایم کاسته میشود. اینگونه است که آدمی پای به مرحلهی رواداری میگذارد و زیست روادارانه را میآموزد و زبانش به روی زبانهای دیگر و فهم عالمِ معناییشان باز میشود. بنابراین، درخورترین ابزار رواداری (و سپس مدارا) وجود فناوری و ابزارهای زبانی مناسب برای کسب، دریافت و خلق کلمات و مفاهیم جدید است. و چنین امکانی در بستر زبان باز فراهم میشود.
🔹 .... من در اندیشهی بسط این نظرم که کل فرآیند توسعه را بر بستر توان گفتوگو (بهمعنی دیالوگ و همشنوی) در جامعه تعریف کنم. در واقع، شکلگیری توان گفتوگو خودِ همان فرآیندِ توسعه است.
🔹و گفتوگو نیازمند زبانی است که برای همشنوی، ابزاری کارآمد و شفاف و خالی از بارهای ارزشی و پیشداوری باشد. زبانی که بر بستر کاربرد شاعرانهی زبان، سرشار از بار ایهام و چندمعنایی و ابهام و تمثیل است، آیا میتواند چنین کارکردی داشته باشد؟...
📘 تهیه کتاب روایت داریوش آشوری از مسئله توسعه در ایران و مطالعه متن کامل مقدمه محسن رنانی بر کتاب
Pooyeshfekri
روایت داریوش - پویش فکری توسعه
روایت داریوش آشوری از مسئله توسعه در ایران اگرچه استاد داریوش آشوری فضای دوقطبی حاکم بر دوران جنگ سرد و منازعات ایدئولوژیک میان کاپیتالیسم و سوسیالیسم را مشاهده کرده و از طرف دیگر نسبت به ادبیات حوزه توسعه در معنای آکادمیک آن شناخت دارد، اما خیلی زود این…
Forwarded from کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه (Kambiz Norouzi)
🔴جامعه جرمزا
گفتگو با روزنامه سازندگی ۱۴۰۴/۸/۲۸
♦️گزارشهایی که از بروز جرائم خشونتبار در جامعه منتشر میشود، حکایت از این دارد که وضعیت جرمزایی در جامعه ایران چندان مناسب نیست و جامعه ما مشخصههای جامعه جرمزا را پیدا کرده است. متاسفانه سالهاست آمارهای کیفری در طبقهبندی اطلاعات محرمانه قرار میگیرند و تقریباً هیچ آماری منتشر نمیشود.
♦️همین که آمارها را محرمانه تلقی کرده و منتشر نمیکنند بیانگر این است که وضعیت نگرانکننده است و شرایط مطلوبی اصلاً وجود ندارد. اگر آمارها کاهنده بودند با افتخار منتشر میکردند. وقتی آمارها را منتشر نمیکنند، یعنی اوضاع اصلاً خوب نیست.
♦️البت آمار نزاع جمعی و قتلها به همان مقداری هم که منتشر میشود، بیسابقه است. در هفته گذشته به یک پزشک در یاسوج حمله بسیار مرگباری صورت گرفته، یک نفر سر همسر خود را با کلنگ شکافته است، وکیلی همسر خبرنگار خود را به قتل رسانده و دیگری دیگر همسر و فرزند خود را در تهران به قتل رسانده و دیگر فرزند آنها از ترس مرگ فرار کرده است. به اضافه اینکه طی هفتههای گذشته چندین وکیل مورد حملههای مرگبار قرار گرفتهاند.
♦️علاوه بر این نمونهها؛ نزاعهای دستهجمعی افزایش پیدا کرده، و آمار سرقتهای مسلحانه و کیفقاپی بالا رفته است. از این وضعیت دو نوع برداشت و تحلیل جامعهشناسی و جرمشناسی میتوان کرد.
♦️اول اینکه احتمالاً شرایط روانی در جامعه ایران وضعیت خوبی ندارد، آستانه تحمل کاهش پیدا کرده، میل به پرخاشگری افزایش پیدا کرده و خیلی از آدمها تحت تاثیرات مشکل روحی کارهای مجرمانه انجام میدهند، موضوعی که مورد تایید کارشناسان هم هست.
♦️دوم اینکه بحرانهای سنگین اقتصادی در کشور باعث شده که مردم برای حل مشکلات خودشان، انتخابهای مجرمانه داشته باشند. آمارهای گاهوبیگاه پلیس که از موبایل و کیفقاپی منتشر میشود، نگرانکننده است. این یعنی وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شرایط عدم تعادل به سر میبرد و یکی از نشانههای عدم تعادل، افزایش آسیبها و جرائم در کشور و جامعه ایران است.
♦️متاسفانه نظام قانونگذاری و نظام اجرایی ایران در برنامهریزی خود اساساً تفکر سیاست جنایی ندارد. به این معنا که به آثار جرمزای برنامهها و سیاستها اصلاً توجهی نمیشود. برنامههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است، آثار جرمزا داشته باشد. مثلاً در شرایط تورمی احتمال وقوع جرائم اقتصادی افزایش پیدا میکند. در تورمهای بالا به دلیل بروز مشکلات اقتصادی بحرانهای خانواده و در نتیجه تقابل میان آنها بر سر مشکلات مالی افزایش پیدا میکند.
اما این موضوعات در برنامهریزی و سیاستگذاری اصلاً مورد توجه قرار نمیگیرد تا برای آنها راهحلهای مناسب پیشبینی کنند.
♦️دانشکدههای حقوق کشور هم در این بحثها بسیار منفعل هستند. ما حضوری از متخصصان علوم جزایی نمیبینیم که این بحثها را مطرح کنند. البته جامعهشناسان و روانشناسان زیاد این مسائل را مطرح کردند اما در بین دانشکدههای حقوق، انفعال بسیار بدی وجود دارد و شاید اصلاً چیزی از سوی آنها در این باره منتشر نشده یا اگر منتشر شده بسیار محدود بوده که به چشم نیامده است. در واقع در شرایطی که جامعه احوالات جرمزا دارد و این جرمزا بودن جامعه خود را با رفتارهای مجرمانه اعم از دزدی، تعرض و قتل نشان میدهد، نه مسئولان توجه جدی به موضوع دارند و نه دانشگاهیان، بهویژه دانشکدههای حقوق، فکر اساسی برای این معضل که روزبهروز افزایش پیدا میکند، میاندیشند.
https://www.tg-me.com/kambiznouroozi
گفتگو با روزنامه سازندگی ۱۴۰۴/۸/۲۸
♦️گزارشهایی که از بروز جرائم خشونتبار در جامعه منتشر میشود، حکایت از این دارد که وضعیت جرمزایی در جامعه ایران چندان مناسب نیست و جامعه ما مشخصههای جامعه جرمزا را پیدا کرده است. متاسفانه سالهاست آمارهای کیفری در طبقهبندی اطلاعات محرمانه قرار میگیرند و تقریباً هیچ آماری منتشر نمیشود.
♦️همین که آمارها را محرمانه تلقی کرده و منتشر نمیکنند بیانگر این است که وضعیت نگرانکننده است و شرایط مطلوبی اصلاً وجود ندارد. اگر آمارها کاهنده بودند با افتخار منتشر میکردند. وقتی آمارها را منتشر نمیکنند، یعنی اوضاع اصلاً خوب نیست.
♦️البت آمار نزاع جمعی و قتلها به همان مقداری هم که منتشر میشود، بیسابقه است. در هفته گذشته به یک پزشک در یاسوج حمله بسیار مرگباری صورت گرفته، یک نفر سر همسر خود را با کلنگ شکافته است، وکیلی همسر خبرنگار خود را به قتل رسانده و دیگری دیگر همسر و فرزند خود را در تهران به قتل رسانده و دیگر فرزند آنها از ترس مرگ فرار کرده است. به اضافه اینکه طی هفتههای گذشته چندین وکیل مورد حملههای مرگبار قرار گرفتهاند.
♦️علاوه بر این نمونهها؛ نزاعهای دستهجمعی افزایش پیدا کرده، و آمار سرقتهای مسلحانه و کیفقاپی بالا رفته است. از این وضعیت دو نوع برداشت و تحلیل جامعهشناسی و جرمشناسی میتوان کرد.
♦️اول اینکه احتمالاً شرایط روانی در جامعه ایران وضعیت خوبی ندارد، آستانه تحمل کاهش پیدا کرده، میل به پرخاشگری افزایش پیدا کرده و خیلی از آدمها تحت تاثیرات مشکل روحی کارهای مجرمانه انجام میدهند، موضوعی که مورد تایید کارشناسان هم هست.
♦️دوم اینکه بحرانهای سنگین اقتصادی در کشور باعث شده که مردم برای حل مشکلات خودشان، انتخابهای مجرمانه داشته باشند. آمارهای گاهوبیگاه پلیس که از موبایل و کیفقاپی منتشر میشود، نگرانکننده است. این یعنی وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شرایط عدم تعادل به سر میبرد و یکی از نشانههای عدم تعادل، افزایش آسیبها و جرائم در کشور و جامعه ایران است.
♦️متاسفانه نظام قانونگذاری و نظام اجرایی ایران در برنامهریزی خود اساساً تفکر سیاست جنایی ندارد. به این معنا که به آثار جرمزای برنامهها و سیاستها اصلاً توجهی نمیشود. برنامههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است، آثار جرمزا داشته باشد. مثلاً در شرایط تورمی احتمال وقوع جرائم اقتصادی افزایش پیدا میکند. در تورمهای بالا به دلیل بروز مشکلات اقتصادی بحرانهای خانواده و در نتیجه تقابل میان آنها بر سر مشکلات مالی افزایش پیدا میکند.
اما این موضوعات در برنامهریزی و سیاستگذاری اصلاً مورد توجه قرار نمیگیرد تا برای آنها راهحلهای مناسب پیشبینی کنند.
♦️دانشکدههای حقوق کشور هم در این بحثها بسیار منفعل هستند. ما حضوری از متخصصان علوم جزایی نمیبینیم که این بحثها را مطرح کنند. البته جامعهشناسان و روانشناسان زیاد این مسائل را مطرح کردند اما در بین دانشکدههای حقوق، انفعال بسیار بدی وجود دارد و شاید اصلاً چیزی از سوی آنها در این باره منتشر نشده یا اگر منتشر شده بسیار محدود بوده که به چشم نیامده است. در واقع در شرایطی که جامعه احوالات جرمزا دارد و این جرمزا بودن جامعه خود را با رفتارهای مجرمانه اعم از دزدی، تعرض و قتل نشان میدهد، نه مسئولان توجه جدی به موضوع دارند و نه دانشگاهیان، بهویژه دانشکدههای حقوق، فکر اساسی برای این معضل که روزبهروز افزایش پیدا میکند، میاندیشند.
https://www.tg-me.com/kambiznouroozi
Telegram
کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه
تأملی در حقوق ، جامعه و فرهنگ | ارتباط با مدیر کانال @Knouroozi
Forwarded from صدای دانشجو
🔴 هرچه سریعتر باید جلوی ضرر افزایش ظرفیت پزشکی را گرفت
دکتر سید حسن امامی رضوی، مشاور وزیر بهداشت، تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای افزایش ظرفیت دانشجویان پزشکی را اشتباه خواند.
وی تأکید کرد: "بدون زیرساختهای مناسب، این تصمیم به تربیت پزشکان بیسواد منجر خواهد شد."
او با اشاره به اینکه ۹۰ هزار پزشک عمومی در کشور داریم، افزود: افزایش تعداد پزشکان تضمینی برای حل مشکل مناطق محروم نیست.
به گفته وی، راهکارهای اساسی مانند بهبود نظام پرداخت و اجرای اصلاحات جامع در نظام سلامت ضروری است.
دکتر امامی رضوی خاطرنشان کرد: "رئیسجمهور باید این تصمیم نادرست را متوقف کند، زیرا منابع و زیرساختها فراهم نشدهاند.”/ ایران پزشک
@S_Daneshju
دکتر سید حسن امامی رضوی، مشاور وزیر بهداشت، تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای افزایش ظرفیت دانشجویان پزشکی را اشتباه خواند.
وی تأکید کرد: "بدون زیرساختهای مناسب، این تصمیم به تربیت پزشکان بیسواد منجر خواهد شد."
او با اشاره به اینکه ۹۰ هزار پزشک عمومی در کشور داریم، افزود: افزایش تعداد پزشکان تضمینی برای حل مشکل مناطق محروم نیست.
به گفته وی، راهکارهای اساسی مانند بهبود نظام پرداخت و اجرای اصلاحات جامع در نظام سلامت ضروری است.
دکتر امامی رضوی خاطرنشان کرد: "رئیسجمهور باید این تصمیم نادرست را متوقف کند، زیرا منابع و زیرساختها فراهم نشدهاند.”/ ایران پزشک
@S_Daneshju
Forwarded from اخبار منتخب
لغو رسمی تمام پروازهای ایران ایر به لندن
🔺 به دلیل تحریم ایران ایر، پرواز فردای ایران ایر لغو شد و خدمه پرواز مستقر در لندن نیز با پرواز غیرایرانی به ایران بازخواهند گشت.
🔺گفتنی است علی رغم تحریم ها، پرواز های ایران ایر به لندن تا امروز همچنان ادامه داشت ولی از الان دیگر پروازی توسط هواپیمایی های ایران به اروپا صورت نخواهد پذیرفت /عصرخبر
@Akhbar_montakhab
🔺 به دلیل تحریم ایران ایر، پرواز فردای ایران ایر لغو شد و خدمه پرواز مستقر در لندن نیز با پرواز غیرایرانی به ایران بازخواهند گشت.
🔺گفتنی است علی رغم تحریم ها، پرواز های ایران ایر به لندن تا امروز همچنان ادامه داشت ولی از الان دیگر پروازی توسط هواپیمایی های ایران به اروپا صورت نخواهد پذیرفت /عصرخبر
@Akhbar_montakhab
Forwarded from اخبار منتخب
انتشارات تیمورزاده
لغو رسمی تمام پروازهای ایران ایر به لندن 🔺 به دلیل تحریم ایران ایر، پرواز فردای ایران ایر لغو شد و خدمه پرواز مستقر در لندن نیز با پرواز غیرایرانی به ایران بازخواهند گشت. 🔺گفتنی است علی رغم تحریم ها، پرواز های ایران ایر به لندن تا امروز همچنان ادامه داشت…
ایران ایر: برای استرداد بلیط سفر ایران_لندن به دفاتر مسافرتی مراجعه کنید
روابط عمومی هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران:
🔺در پی تحریم پروازهای تهران-لندن- تهران، مسافران این پروازها میتوانند برای استرداد بلیت خود به دفاتر خدمات مسافرتی صادرکننده بلیت مراجعه کنند.
🔺لازم به ذکر است که بلیت مسافران این مسیر بدون کسر هزینه استرداد خواهد شد. /ایسنا
@Akhbar_montakhab
روابط عمومی هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران:
🔺در پی تحریم پروازهای تهران-لندن- تهران، مسافران این پروازها میتوانند برای استرداد بلیت خود به دفاتر خدمات مسافرتی صادرکننده بلیت مراجعه کنند.
🔺لازم به ذکر است که بلیت مسافران این مسیر بدون کسر هزینه استرداد خواهد شد. /ایسنا
@Akhbar_montakhab
Forwarded from انصاف نیوز
➖سرپرست امور دانشجویی دانشگاه تهران منصوب شد
سید حسین حسینی، سرپرست دانشگاه تهران، در حکمی، رضا حجتی را به عنوان سرپرست اداره کل امور دانشجویی دانشگاه تهران منصوب کرد.
[رسانه دانشگاه تهران]
@ensafnews
سید حسین حسینی، سرپرست دانشگاه تهران، در حکمی، رضا حجتی را به عنوان سرپرست اداره کل امور دانشجویی دانشگاه تهران منصوب کرد.
[رسانه دانشگاه تهران]
@ensafnews
Forwarded from عصر ایران (M)
میقاتی: اولویت ما آتشبس است
نخست وزیر موقت لبنان در دیدار با فرستاده آمریکا:
🔹اولویت ما آتشبس و حفظ حاکمیت لبنان بر تمام اراضی خود است.
🔹دغدغه ما بازگشت آوارگان به روستاهایشان و توقف جنگ اسرائیل و تخریب شهرکها است.
🔹بر لزوم اجرای قطعنامههای واضح بینالمللی و تقویت حضور ارتش در جنوب لبنان تأکید میکنیم.
👇👇👇
asriran.com/004G3o
@MyAsriran
نخست وزیر موقت لبنان در دیدار با فرستاده آمریکا:
🔹اولویت ما آتشبس و حفظ حاکمیت لبنان بر تمام اراضی خود است.
🔹دغدغه ما بازگشت آوارگان به روستاهایشان و توقف جنگ اسرائیل و تخریب شهرکها است.
🔹بر لزوم اجرای قطعنامههای واضح بینالمللی و تقویت حضور ارتش در جنوب لبنان تأکید میکنیم.
👇👇👇
asriran.com/004G3o
@MyAsriran
Forwarded from عصر ایران (M)
ناو هواپیمابر آمریکایی منطقه را ترک کرد
رسانه آمریکایی:
🔹ناوگروه هواپیمابر «یواساس آبراهام لینکلن» که در میان تنشهای منطقه غرب آسیا اعزام شده بود، این منطقه را ترک و غرب آسیا را خالی از ناوگروههای ضربت آمریکا کرد.
🔹آخرین باری که آمریکا غرب آسیا را خالی از یک ناوگروه ضربت کرد، در ژوئن گذشته و زمانی بود که ناو «یواساس دوایت دی آیزنهاور» پس از رهسپار شدن ناو «یواساس تئودور روزولت» به سمت سنتکام، وارد مدیترانه شد.
👇👇👇
asriran.com/004G3p
@MyAsriran
رسانه آمریکایی:
🔹ناوگروه هواپیمابر «یواساس آبراهام لینکلن» که در میان تنشهای منطقه غرب آسیا اعزام شده بود، این منطقه را ترک و غرب آسیا را خالی از ناوگروههای ضربت آمریکا کرد.
🔹آخرین باری که آمریکا غرب آسیا را خالی از یک ناوگروه ضربت کرد، در ژوئن گذشته و زمانی بود که ناو «یواساس دوایت دی آیزنهاور» پس از رهسپار شدن ناو «یواساس تئودور روزولت» به سمت سنتکام، وارد مدیترانه شد.
👇👇👇
asriran.com/004G3p
@MyAsriran
Forwarded from وبدا؛ رسانه سلامت
✅سرپرست دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه منصوب شد
🔹وزیر بهداشت در حکمی دکتر علی سروش را به عنوان سرپرست دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی کرمانشاه منصوب کرد.
🔹تقدیر از دکتر محمدی
https://behdasht.gov.ir/XFjb
#تیم_ملی_سلامت
.
🆔 @webda
🆔 https://www.instagram.com/webda_behdasht
🔹وزیر بهداشت در حکمی دکتر علی سروش را به عنوان سرپرست دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی کرمانشاه منصوب کرد.
🔹تقدیر از دکتر محمدی
https://behdasht.gov.ir/XFjb
#تیم_ملی_سلامت
.
🆔 @webda
🆔 https://www.instagram.com/webda_behdasht
Forwarded from انصاف نیوز
➖ «جواد دلیری» معاون خبر ایرنا شد
مدیرعامل ایرنا در حکمی «جواد دلیری» را به عنوان معاون خبر خبرگزاری جمهوری اسلامی منصوب کرد.
@ensafnews
مدیرعامل ایرنا در حکمی «جواد دلیری» را به عنوان معاون خبر خبرگزاری جمهوری اسلامی منصوب کرد.
@ensafnews
Forwarded from شرق
ابلاغ قانون احکام نامعتبر تأمین اجتماعی توسط رئیس جمهور
🔹رئیس جمهور «قانون فهرست قوانین و احکام نامعتبر در حوزه تأمین اجتماعی» را به مجلس شورای اسلامی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و نهاد ریاست جمهوری (معاونت حقوقی رئیس جمهور) ابلاغ کرد.
@sharghdaily
sharghdaily.com
🔹رئیس جمهور «قانون فهرست قوانین و احکام نامعتبر در حوزه تأمین اجتماعی» را به مجلس شورای اسلامی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و نهاد ریاست جمهوری (معاونت حقوقی رئیس جمهور) ابلاغ کرد.
@sharghdaily
sharghdaily.com
Forwarded from هممیهن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥گل اول تیم ملی ایران به قرقیزستان در دقیقه 12
توسط طارمی به ثمر رسید
ایران1️⃣
قرقیزستان0️⃣
@hammihanonline
hammihanonline.ir
توسط طارمی به ثمر رسید
ایران1️⃣
قرقیزستان0️⃣
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🖊منتسکیو خالق روحالقوانین، ۲۷۵ سال پیش نوشت:
«اگر فقط آرزو داشتیم شاد باشیم، بهراحتی محقق میشد؛ اما ما آرزو داریم شادتر از دیگران باشیم و این همیشه سخت است؛ چون تصور میکنیم دیگران از ما شادترند.»
«اگر فقط آرزو داشتیم شاد باشیم، بهراحتی محقق میشد؛ اما ما آرزو داریم شادتر از دیگران باشیم و این همیشه سخت است؛ چون تصور میکنیم دیگران از ما شادترند.»
Forwarded from محسن برهانی
Forwarded from کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه (Kambiz Norouzi)
🔴حکومت بهعادت
شرق ۱۴۰۳/۸/۳۰
در جهان و جامعه متغیری که روز به روز در حال دگرگونی است، برقراری نظم پایدار و در قالب ساختارهای حقوقی نیازمند سرعت عمل، شجاعت، ابتکار، درک واقعیت، حساسیت، نوآوری، انعطافپذیری و مشارکت عمومی است. در فرایند تغییرات پرشتاب، باید تغییرپذیر بود.
اما عادت همیشه مانع از تغییر است. تکرار موجب عادت است. هراندازه چیزی بیشتر تکرار شود، بیشتر به آن عادت میشود. عادت اگرچه امنیت میآورد ولی موجب غفلت هم میشود. در خیابانی که مسیر همیشگی ماست، حس امنیت بیشتری داریم و غفلت میکنیم از احتمال موبایلقاپی.
عادت اولین چیزی را که از بین میبرد، «احساس» است. چیزی که عادت شد، دیگر حس نمیشود. ما وقتی از جایی مثل تهران به جایی مانند جنگلهای شمال میرویم، سرشار از حس زیبایی و شکوه خواهیم شد. اما آن که در جنگل زندگی میکند، بسیار کمتر چنین میشود. او به تمام محیط عادت کرده است.
عادت هوشیاری را کم میکند. کارها به شکل غریزی و خودبهخودی انجام میشوند. با کاهش هوشیاری، دقت کم میشود و خطرها به کمین مینشینند. در شاهراههای خلوت راننده پا بر پدال گاز میفشارد و کیلومترها بدون هر تحرکی جلو میرود. بیخیال و کمدقت میشود.
بر اثر عادت سرعت واکنش در برابر وقایع کاهش مییابد. در محیطهای ناآشنا که برای ما بیگانه است و به آن خو نکردهایم، نسبت به هر اتفاقی با حساسیت و هوشیاری به سرعت واکنش نشان میدهیم. آن راننده شاهراه خلوت در برابر خطری که جلویش سبز شده، دیرتر واکنش نشان میدهد و چهبسا قربانی همین تأخیر شود.
عادت قدرت خلاقیت و نوآوری را مضمحل میکند و از بین میبرد. نوشدن و خلق جدید، چیزی را که با آن احساس امنیت میکنیم، از بین میبرد. حتما دیدهاید خیلی آدمها، خصوصا وقتی پا به سن میگذارند، حتی در برابر تغییر محل مبل و میز خانه هم مقاومت دارند.
وقتی عادت به چیزی کردیم، ترسی درونی و پنهان در ما شکل میگیرد که میشود نامش را گذاشت «ترس ازدستدادن». اگر آن چیز مأنوس و مألوف که به ما امنیت و آرامش بخشیده است، از بین برود و تغییر کند، چه باید کنیم؟
هر اندازه عادت به چیزی بیشتر شود، تلاش ما برای مراقبت از آن چیز بیشتر میشود و برای نگهداریاش حتی با هرچیز و هرکس که عادتشکن باشد، ستیز میکنیم و آن را عدوی خود میشناسیم.
عادت هرچیز نو را در حکم بیگانه محسوب میکند، مانع شناخت و فهم آن میشود و تلاش به انکارش دارد.
همه اینها و آثار دیگری که «عادت» پدید میآورد، آن حس امنیت را به حسی کاذب و فریبنده بدل میکند که در رودخانه خروشان تغییر و دگرگونی زندگی عمومی به سادگی در هم خواهد شکست و بحرانهای سخت میسازد. به خاطر همین خطرات است که میگویند خیلی عادتها را باید شکست.
در سطح کلان، ساخت سیاسی و نظام قدرت و نظام حقوقی نیز ممکن است دچار عادت یا عادتهای مختلف و متنوع شود که نامش را میگذارم حکومت بهعادت. این همان وضعیتی است که در آن قرار گرفتهایم.
سالهای طولانی است که عادت شده است به اینکه کشور دچار کسر بودجه باشد و برای جبران آن اسکناس چاپ کند، تورم مستمرا بالا برود، سالی ۱۵-۲۰ هزار نفر در جادهها کشته شوند، سالی ۱۵-۱۶ میلیارد تومان کالای قاچاق وارد کشور شود، هر مشکلی که پیش آمد، فورا برای آن یک شورای عالی تشکیل شود متشکل از عالیترین مقامات کشوری که سالی و دوسالی جلسهای بگذارند یا نه، صداوسیما بیاعتنا به جامعه حرفهای تکراری بزند و تبلیغات تکراری کند، اینترنت را فیلتر کنند و مردم با فیلترشکنها فیلترینگ را دود کنند و به هوا بفرستند و باز هم فیلترینگ ادامه داشته باشد، فساد صاحبمنصبان عصاره ثروتهای ملی را مضمحل کند، کسانی به سمتهای ارشد گمارده شوند که در حد آن نباشند، نظارت استصوابی جلوی خیلیها را برای رقابت سیاسی بگیرد و حذفشان کند، سال به سال آمار طلاق و اعتیاد و قتل و خودکشی و سرقت و پروندههای قضائی افزایش یابد، در هر مجلسی شعارهای تکراری تند و تیز به حاضران تلقین شود، با جهان نتوانیم گفتوگو و مصالحه کنیم، عدهای باشند که آشکار و پنهان به هرکه خواستند توهین کنند و افترا بزنند و خشم و خشونت را رواج دهند، بر سر پوشش زنان جدال شود و عادتهای فراوان دیگر. عادتهایی که حتی حس نمیشوند و مثل خوره به جان همه افتادهاند.
حلقهای بسته از تکرارها و عادتها که مانع از هر شجاعت و خلاقیت و نوآوری برای حل بحرانها شدهاند.
در جهان عادتها قدرت و امنیت نمیتواند در قالب یک نظم پایدار حقوقی استقرار یابد. احساس خطر ناشی از بینظمی انگیزه برای پناهبردن به پناهگاه خیالی عادتها را تشدید میکند و گرفتاری در دایره بسته افزون میشود.
نفع حکمرانی و نفع عمومی در شکستن عادتهاست که بی آن کاری از پیش نخواهد رفت.
https://www.tg-me.com/kambiznouroozi
شرق ۱۴۰۳/۸/۳۰
در جهان و جامعه متغیری که روز به روز در حال دگرگونی است، برقراری نظم پایدار و در قالب ساختارهای حقوقی نیازمند سرعت عمل، شجاعت، ابتکار، درک واقعیت، حساسیت، نوآوری، انعطافپذیری و مشارکت عمومی است. در فرایند تغییرات پرشتاب، باید تغییرپذیر بود.
اما عادت همیشه مانع از تغییر است. تکرار موجب عادت است. هراندازه چیزی بیشتر تکرار شود، بیشتر به آن عادت میشود. عادت اگرچه امنیت میآورد ولی موجب غفلت هم میشود. در خیابانی که مسیر همیشگی ماست، حس امنیت بیشتری داریم و غفلت میکنیم از احتمال موبایلقاپی.
عادت اولین چیزی را که از بین میبرد، «احساس» است. چیزی که عادت شد، دیگر حس نمیشود. ما وقتی از جایی مثل تهران به جایی مانند جنگلهای شمال میرویم، سرشار از حس زیبایی و شکوه خواهیم شد. اما آن که در جنگل زندگی میکند، بسیار کمتر چنین میشود. او به تمام محیط عادت کرده است.
عادت هوشیاری را کم میکند. کارها به شکل غریزی و خودبهخودی انجام میشوند. با کاهش هوشیاری، دقت کم میشود و خطرها به کمین مینشینند. در شاهراههای خلوت راننده پا بر پدال گاز میفشارد و کیلومترها بدون هر تحرکی جلو میرود. بیخیال و کمدقت میشود.
بر اثر عادت سرعت واکنش در برابر وقایع کاهش مییابد. در محیطهای ناآشنا که برای ما بیگانه است و به آن خو نکردهایم، نسبت به هر اتفاقی با حساسیت و هوشیاری به سرعت واکنش نشان میدهیم. آن راننده شاهراه خلوت در برابر خطری که جلویش سبز شده، دیرتر واکنش نشان میدهد و چهبسا قربانی همین تأخیر شود.
عادت قدرت خلاقیت و نوآوری را مضمحل میکند و از بین میبرد. نوشدن و خلق جدید، چیزی را که با آن احساس امنیت میکنیم، از بین میبرد. حتما دیدهاید خیلی آدمها، خصوصا وقتی پا به سن میگذارند، حتی در برابر تغییر محل مبل و میز خانه هم مقاومت دارند.
وقتی عادت به چیزی کردیم، ترسی درونی و پنهان در ما شکل میگیرد که میشود نامش را گذاشت «ترس ازدستدادن». اگر آن چیز مأنوس و مألوف که به ما امنیت و آرامش بخشیده است، از بین برود و تغییر کند، چه باید کنیم؟
هر اندازه عادت به چیزی بیشتر شود، تلاش ما برای مراقبت از آن چیز بیشتر میشود و برای نگهداریاش حتی با هرچیز و هرکس که عادتشکن باشد، ستیز میکنیم و آن را عدوی خود میشناسیم.
عادت هرچیز نو را در حکم بیگانه محسوب میکند، مانع شناخت و فهم آن میشود و تلاش به انکارش دارد.
همه اینها و آثار دیگری که «عادت» پدید میآورد، آن حس امنیت را به حسی کاذب و فریبنده بدل میکند که در رودخانه خروشان تغییر و دگرگونی زندگی عمومی به سادگی در هم خواهد شکست و بحرانهای سخت میسازد. به خاطر همین خطرات است که میگویند خیلی عادتها را باید شکست.
در سطح کلان، ساخت سیاسی و نظام قدرت و نظام حقوقی نیز ممکن است دچار عادت یا عادتهای مختلف و متنوع شود که نامش را میگذارم حکومت بهعادت. این همان وضعیتی است که در آن قرار گرفتهایم.
سالهای طولانی است که عادت شده است به اینکه کشور دچار کسر بودجه باشد و برای جبران آن اسکناس چاپ کند، تورم مستمرا بالا برود، سالی ۱۵-۲۰ هزار نفر در جادهها کشته شوند، سالی ۱۵-۱۶ میلیارد تومان کالای قاچاق وارد کشور شود، هر مشکلی که پیش آمد، فورا برای آن یک شورای عالی تشکیل شود متشکل از عالیترین مقامات کشوری که سالی و دوسالی جلسهای بگذارند یا نه، صداوسیما بیاعتنا به جامعه حرفهای تکراری بزند و تبلیغات تکراری کند، اینترنت را فیلتر کنند و مردم با فیلترشکنها فیلترینگ را دود کنند و به هوا بفرستند و باز هم فیلترینگ ادامه داشته باشد، فساد صاحبمنصبان عصاره ثروتهای ملی را مضمحل کند، کسانی به سمتهای ارشد گمارده شوند که در حد آن نباشند، نظارت استصوابی جلوی خیلیها را برای رقابت سیاسی بگیرد و حذفشان کند، سال به سال آمار طلاق و اعتیاد و قتل و خودکشی و سرقت و پروندههای قضائی افزایش یابد، در هر مجلسی شعارهای تکراری تند و تیز به حاضران تلقین شود، با جهان نتوانیم گفتوگو و مصالحه کنیم، عدهای باشند که آشکار و پنهان به هرکه خواستند توهین کنند و افترا بزنند و خشم و خشونت را رواج دهند، بر سر پوشش زنان جدال شود و عادتهای فراوان دیگر. عادتهایی که حتی حس نمیشوند و مثل خوره به جان همه افتادهاند.
حلقهای بسته از تکرارها و عادتها که مانع از هر شجاعت و خلاقیت و نوآوری برای حل بحرانها شدهاند.
در جهان عادتها قدرت و امنیت نمیتواند در قالب یک نظم پایدار حقوقی استقرار یابد. احساس خطر ناشی از بینظمی انگیزه برای پناهبردن به پناهگاه خیالی عادتها را تشدید میکند و گرفتاری در دایره بسته افزون میشود.
نفع حکمرانی و نفع عمومی در شکستن عادتهاست که بی آن کاری از پیش نخواهد رفت.
https://www.tg-me.com/kambiznouroozi
Telegram
کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه
تأملی در حقوق ، جامعه و فرهنگ | ارتباط با مدیر کانال @Knouroozi
Forwarded from کانال جدید اکبر اعلمی/خط آزادگی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM