از هوش مصنوعی chatgpt سوال کردم هنر اسلامی رو برای من تعریف میکنی؟!
📌پاسخ هوش مصنوعی :
@tamadone_islami
📌پاسخ هوش مصنوعی :
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
Photo
از هوش مصنوعی chatgpt سوال کردم هنر اسلامی رو برای من تعریف میکنی؟!
📌پاسخ هوش مصنوعی :
هنر اسلامی به مجموعهای از هنرهای بصری و معماری اطلاق میشود که در جوامع اسلامی از قرن ۷ میلادی به بعد شکل گرفتهاند و در قلمروهای مختلف از اسپانیا تا هند توسعه یافتهاند. این هنر به شدت تحت تأثیر اصول و باورهای اسلامی، بهویژه توحید (یکتاپرستی) و پرهیز از بازنماییهای تجسمی از خدا و پیامبران، قرار دارد.
ویژگیهای کلیدی هنر اسلامی عبارتند از:
1. #هندسه و تکرار الگوها (عربسک): یکی از بارزترین ویژگیهای هنر اسلامی، استفاده از الگوهای هندسی پیچیده و تکرارشونده است که میتوان آن را در کاشیکاریها، فرشها، و معماری مشاهده کرد. این الگوها نمادی از بینهایت بودن و نظم جهان است که با باورهای اسلامی در ارتباط است.
2. #خوشنویسی: خوشنویسی، به ویژه خط عربی، در هنر اسلامی جایگاه برجستهای دارد. آیات قرآن، اشعار، و عبارات دینی به صورت هنری در آثار معماری، نسخ خطی، و اشیاء زینتی استفاده میشوند. خوشنویسی به عنوان شکلی از عبادت و ارتباط مستقیم با کلام خدا تلقی میشود.
3. #پرهیز از تصاویر انسانی و حیوانی: به دلیل نگرانی از شرک، هنر اسلامی غالباً از نمایش چهرههای انسانی و حیوانی خودداری میکند، به ویژه در زمینههای مذهبی. این موضوع باعث شده تا هنرمندان اسلامی به استفاده از الگوهای انتزاعی، هندسی، و گیاهی تمایل بیشتری داشته باشند.
4. #معماری_اسلامی: یکی از برجستهترین بخشهای هنر اسلامی معماری است که شامل ساختارهای مذهبی مانند مساجد، مدارس، مقابر، و کاخها میشود. ویژگیهایی مانند گنبد، مناره، محراب، و استفاده از کاشیکاریهای پیچیده از عناصر رایج در معماری اسلامی هستند. این ساختارها نه تنها جنبههای زیباییشناختی دارند، بلکه نشاندهنده مفاهیم معنوی و اجتماعی اسلام نیز هستند.
5. #چندفرهنگی بودن: هنر اسلامی به شدت تحت تأثیر فرهنگها و تمدنهای مختلفی قرار گرفته است که با جهان اسلام در تماس بودند. این تعامل فرهنگی در توسعه سبکهای مختلف هنری و معماری، از جمله در امپراتوریهای عباسی، عثمانی، صفوی و مغول، نقش مهمی ایفا کرده است.
هنر اسلامی نه تنها در ساختارهای مذهبی بلکه در اشیاء روزمره مانند سفال، پارچه، و فلزکاری نیز حضور دارد و از نظر تاریخی به عنوان ابزاری برای تجلی ارزشهای فرهنگی و مذهبی جامعه اسلامی عمل کرده است. این هنر با وجود تنوع گسترده در سبکها و تکنیکها، از یک هویت مشترک برخوردار است که به واسطه ترکیب بین عناصر دینی و زیباییشناختی شکل گرفته است.
@tamadone_islami
📌پاسخ هوش مصنوعی :
هنر اسلامی به مجموعهای از هنرهای بصری و معماری اطلاق میشود که در جوامع اسلامی از قرن ۷ میلادی به بعد شکل گرفتهاند و در قلمروهای مختلف از اسپانیا تا هند توسعه یافتهاند. این هنر به شدت تحت تأثیر اصول و باورهای اسلامی، بهویژه توحید (یکتاپرستی) و پرهیز از بازنماییهای تجسمی از خدا و پیامبران، قرار دارد.
ویژگیهای کلیدی هنر اسلامی عبارتند از:
1. #هندسه و تکرار الگوها (عربسک): یکی از بارزترین ویژگیهای هنر اسلامی، استفاده از الگوهای هندسی پیچیده و تکرارشونده است که میتوان آن را در کاشیکاریها، فرشها، و معماری مشاهده کرد. این الگوها نمادی از بینهایت بودن و نظم جهان است که با باورهای اسلامی در ارتباط است.
2. #خوشنویسی: خوشنویسی، به ویژه خط عربی، در هنر اسلامی جایگاه برجستهای دارد. آیات قرآن، اشعار، و عبارات دینی به صورت هنری در آثار معماری، نسخ خطی، و اشیاء زینتی استفاده میشوند. خوشنویسی به عنوان شکلی از عبادت و ارتباط مستقیم با کلام خدا تلقی میشود.
3. #پرهیز از تصاویر انسانی و حیوانی: به دلیل نگرانی از شرک، هنر اسلامی غالباً از نمایش چهرههای انسانی و حیوانی خودداری میکند، به ویژه در زمینههای مذهبی. این موضوع باعث شده تا هنرمندان اسلامی به استفاده از الگوهای انتزاعی، هندسی، و گیاهی تمایل بیشتری داشته باشند.
4. #معماری_اسلامی: یکی از برجستهترین بخشهای هنر اسلامی معماری است که شامل ساختارهای مذهبی مانند مساجد، مدارس، مقابر، و کاخها میشود. ویژگیهایی مانند گنبد، مناره، محراب، و استفاده از کاشیکاریهای پیچیده از عناصر رایج در معماری اسلامی هستند. این ساختارها نه تنها جنبههای زیباییشناختی دارند، بلکه نشاندهنده مفاهیم معنوی و اجتماعی اسلام نیز هستند.
5. #چندفرهنگی بودن: هنر اسلامی به شدت تحت تأثیر فرهنگها و تمدنهای مختلفی قرار گرفته است که با جهان اسلام در تماس بودند. این تعامل فرهنگی در توسعه سبکهای مختلف هنری و معماری، از جمله در امپراتوریهای عباسی، عثمانی، صفوی و مغول، نقش مهمی ایفا کرده است.
هنر اسلامی نه تنها در ساختارهای مذهبی بلکه در اشیاء روزمره مانند سفال، پارچه، و فلزکاری نیز حضور دارد و از نظر تاریخی به عنوان ابزاری برای تجلی ارزشهای فرهنگی و مذهبی جامعه اسلامی عمل کرده است. این هنر با وجود تنوع گسترده در سبکها و تکنیکها، از یک هویت مشترک برخوردار است که به واسطه ترکیب بین عناصر دینی و زیباییشناختی شکل گرفته است.
@tamadone_islami
#هنر_اسلامی
عنوان: ماسک جنگی
تاریخ: اواخر قرن 15 میلادی
مکان: آناتولی (عثمانی)
مواد: آهن و فولاد، با تزئینات کوبیده و حکاکی شده؛ پیوست برنجی
این سنت ماسک های جنگی در بین ترکان خصوصا کومان های قبچاق خیلی متداول بوده است
@tamadone_islami
عنوان: ماسک جنگی
تاریخ: اواخر قرن 15 میلادی
مکان: آناتولی (عثمانی)
مواد: آهن و فولاد، با تزئینات کوبیده و حکاکی شده؛ پیوست برنجی
این سنت ماسک های جنگی در بین ترکان خصوصا کومان های قبچاق خیلی متداول بوده است
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
Photo
#هنر_اسلامی
عنوان: ماسک جنگی
تاریخ: اواخر قرن 15 میلادی
مکان: آناتولی (عثمانی)
مواد: آهن و فولاد، با تزئینات کوبیده و حکاکی شده؛ پیوست برنجی
این سنت ماسک های جنگی در بین ترکان خصوصا کومان های قبچاق خیلی متداول بوده است
قبچاقی ها برای اولین بار در کتاب مسالک جغرافیدان ایرانی ابن خردادبه ، به عنوان یک قبیله ترک شمالی، پس از توقوز اوغوز یاد شده است، انها احتمالاً در کتیبه قرن هشتم مویون چور به عنوان Türk-Qïbchaq ظاهر شده اند که به مدت پنجاه سال بخشی از خاقانات ترک بوده است.
دشت قبچاق غربی، یعنی ناحیهای که رودهای دن و رود ولگا آن را مشروب میسازد و محدود بود از مشرق به کوههای اورال از مغرب به رود دنیپر از شمال به دریای خزر و از جنوب به دریای سیاه.
دشت قبچاق یا دشت کومانی دشت و ناحیهای است در شمال دریای خزر که طایفهٔ منسوب بدان را قبچاقها گویند و حدود ۲۴۰ سال در این دشت زندگی کردند.دشت قبچاق مدت زیادی محل استقرار تُرکان خزر بودهاست. این مکان همچنین محل سکونت سلجوقیان پیش از در دست گرفتن قدرت توسط آنان و فرمانروایی بر کشور ایران بود، که در این مکان به گلهداری و کوچرویی مشغول بودند.
کومان ها نه یک دولت بود و نه یک امپراتوری، بلکه گروههای مختلف تحت فرمانروایان مستقل یا خانهایی بود که به ابتکار خود عمل میکردند و در زندگی سیاسی دولتهای اطراف دخالت میکردند: پادشاهیهای روسیه، بلغارستان ، بیزانس و دولتهای والاشی در بالکان. ، ارمنستان و گرجستان در قفقاز و خوارزم به آنجا رسیده اند که یک کاست قدرتمند از جنگجویان، ممالوک، در خدمت خلفا و سلاطین عرب و ترک مسلمان ایجاد کرده اند.
در سال 1223م، چنگیزخان کومان ها و متحدان روس آنها را در نبرد کالکا (در اوکراین امروزی) شکست داد و ضربه نهایی در سال 1241 وارد شد، زمانی که کنفدراسیون کومان به عنوان یک نهاد سیاسی وجود نداشت و قبایل کومان باقی مانده بودند. پراکنده شدند، یا به عنوان بخشی از آنچه که قرار بود به عنوان قبیله ترکان طلایی شناخته شود، تابع فاتحان مغول شدند ، یا به غرب، به امپراتوری بیزانس، امپراتوری بلغارستان ، و پادشاهی مجارستان گریختند .
@tamadone_islami
عنوان: ماسک جنگی
تاریخ: اواخر قرن 15 میلادی
مکان: آناتولی (عثمانی)
مواد: آهن و فولاد، با تزئینات کوبیده و حکاکی شده؛ پیوست برنجی
این سنت ماسک های جنگی در بین ترکان خصوصا کومان های قبچاق خیلی متداول بوده است
قبچاقی ها برای اولین بار در کتاب مسالک جغرافیدان ایرانی ابن خردادبه ، به عنوان یک قبیله ترک شمالی، پس از توقوز اوغوز یاد شده است، انها احتمالاً در کتیبه قرن هشتم مویون چور به عنوان Türk-Qïbchaq ظاهر شده اند که به مدت پنجاه سال بخشی از خاقانات ترک بوده است.
دشت قبچاق غربی، یعنی ناحیهای که رودهای دن و رود ولگا آن را مشروب میسازد و محدود بود از مشرق به کوههای اورال از مغرب به رود دنیپر از شمال به دریای خزر و از جنوب به دریای سیاه.
دشت قبچاق یا دشت کومانی دشت و ناحیهای است در شمال دریای خزر که طایفهٔ منسوب بدان را قبچاقها گویند و حدود ۲۴۰ سال در این دشت زندگی کردند.دشت قبچاق مدت زیادی محل استقرار تُرکان خزر بودهاست. این مکان همچنین محل سکونت سلجوقیان پیش از در دست گرفتن قدرت توسط آنان و فرمانروایی بر کشور ایران بود، که در این مکان به گلهداری و کوچرویی مشغول بودند.
کومان ها نه یک دولت بود و نه یک امپراتوری، بلکه گروههای مختلف تحت فرمانروایان مستقل یا خانهایی بود که به ابتکار خود عمل میکردند و در زندگی سیاسی دولتهای اطراف دخالت میکردند: پادشاهیهای روسیه، بلغارستان ، بیزانس و دولتهای والاشی در بالکان. ، ارمنستان و گرجستان در قفقاز و خوارزم به آنجا رسیده اند که یک کاست قدرتمند از جنگجویان، ممالوک، در خدمت خلفا و سلاطین عرب و ترک مسلمان ایجاد کرده اند.
در سال 1223م، چنگیزخان کومان ها و متحدان روس آنها را در نبرد کالکا (در اوکراین امروزی) شکست داد و ضربه نهایی در سال 1241 وارد شد، زمانی که کنفدراسیون کومان به عنوان یک نهاد سیاسی وجود نداشت و قبایل کومان باقی مانده بودند. پراکنده شدند، یا به عنوان بخشی از آنچه که قرار بود به عنوان قبیله ترکان طلایی شناخته شود، تابع فاتحان مغول شدند ، یا به غرب، به امپراتوری بیزانس، امپراتوری بلغارستان ، و پادشاهی مجارستان گریختند .
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
Photo
چه چیزی چین را با جهان اسلام مرتبط کرد؟
📌ردیابی مجدد شبکه های تجاری چینی-عربی قرون وسطایی
تماس اولیه بین اعراب مسلمان و چینی زمانی بود که اخشید، پادشاه دره فرغانه که به عنوان دست نشانده به تانگ چینی تسلیم شد، با کمک امویان خلع شد.
اخشید به دنبال مداخله چینی بود و نیروها به فرغانه (در ازبکستان امروزی) اعزام شدند. شاه جدید شکست خورد و اخشید دوباره نصب شد.
سردار عرب امویان #قتیبه_بن_مسلم سلسله فتوحات درخشانی را در شرق آسیا انجام داد. او زمین هایی را از هرات و اکسوس به پامیس ضمیمه کرد. زمانی که ژوان زونگ در سال 712 میلادی امپراتور سلسله تانگ شد، قتیبه پس از حمله به کاشغر، #سین_کیانگ را فتح کرد.
سلسله تانگ در نبرد تالاس در مرز قزاقستان و قرقیزستان امروزی با اعراب عباسی درگیر شد.
با وجود پیروزی اعراب، ادامه خطوط تدارکاتی آنها دشوار بود. عباسیان نمایندگانی را به چانگان فرستادند و روابط بین دو قدرت رو به بهبودی گذاشت.
بیشتر اطلاعات در مورد روابط دیپلماتیک از سوابق عربی و چینی بدست می آید. نقش دیپلمات های عرب تقویت حسن نیت، ترویج همکاری و جلوگیری از درگیری بود.
در سال 713 پس از میلاد، در طی یک مأموریت دیپلماتیک امویان، یک نویسنده چینی دربار امپراتوری را توصیف کرد، زمانی که اعراب مسلمان از زانو زدن و لمس زمین در مقابل امپراتور ژوانزون خودداری کردند.
سفیر دیگری که از دربار خلیفه سلیمان ابن عبدالملک فرستاده شده بود به امپراتور چین ردایی از پارچه نخی طلا و یک بطری یشم با زیورآلات جواهر ارائه کرد. چندین فرستاده دیگر هدایایی از خلیفه عرب برای امپراتور چین حمل کردند. این مبادلات مجلل هدایایی نشان دهنده قدرت خلافت مسلمانان بود و اعتبار عرب را در دربار امپراتور افزایش داد.
در دوران حکومت عباسیان بود که شیوه های دیپلماتیک برجسته شد. تحت هدایت این سلسله وسیع و ثروتمند، دیپلمات های پیشرفته عرب در دربار چین شرکت کردند. شرکت در مراسم تشریفاتی، شرکت در بحث های دیپلماتیک و حمایت از حقوق اتباع مسلمان در چین.
دیدارهای پرمخاطب روابط خارجی عباسیان و جهان شرق را شکل داد. در زمان سلطنت محمد المهدی پسر خلیفه المنصور در سال 775 میلادی، امپراتور دایزونگ، پادشاهان تبت، سند (پاکستان امروزی)، هند (هند) و همه شاهزادگان آسیای مرکزی و ترک ها بیعت خود را به اعراب فرستادند. دادگاه نمایندگان خلیفه #هارون_الرشید مورد احترام امپراتور چین بودند.
تجارت موقت بین اعراب و چینی ها در زمان سلسله #هان برقرار شد. پس از ظهور خلافت عرب، تماس بین آنها افزایش یافت.
مورخ طبری نوشته است:
«این دجله است. هیچ مانعی بین ما و چین وجود ندارد. همه چیز در دریا می تواند از آن به ما برسد.»
روابط در زمان شاهنشاهان تانگ و خلافت عباسی رونق یافت. کلان شهر مجلل مدینه السلام «#بغداد» و قلب جاده ابریشم، یک مسیر تجاری مهم با تولید در مقیاس بزرگ در چین قرار داشت. مقر قدرت تانگ Chan'gan (X'ian امروزی) بود که توسط وقایع نگاران عرب به عنوان خمدان ، مرکز مد و هنر ثبت شده است.
مبادله مستقیم کالا شامل منسوجات و سرامیک بود. هنر #کاغذسازی انقلابی در بغداد و جهان عرب (اسلام) ایجاد کرد. این شیوههای ادبی را متحول کرد و دانشمندان مسلمان را قادر ساخت که به راحتی نسخههای خطی بنویسند.
سلسله #سونگ عصر طلایی تجارت خارجی چین با جهان عرب بود. امپراطوران ارتباط تجاری با خلافت را تشویق کردند و از سفرای آن استقبال کردند. بازرگانان با عبور از اقیانوس هند و دریای چین جنوبی به چین سفر می کردند. بازرگانان عرب که در سواحل چین زندگی می کردند مقادیر زیادی عاج، بخور و سایر کالاها را وارد می کردند.
سوابق از دهها هزار تاجر عرب فعال در چین صحبت میکنند که در تجارت پررونق خارج از کشور مشارکت دارند. آنها از طریق کویلون ( کولام )، چولا، سریویجایا، جاوا، بورنئو و چامپا به تجارت مشغول شدند .
📌از توضیحات Quilon :
عرب های زیادی در این کشور زندگی می کردند
در قرن 9 و 10 میلادی هزاران عرب در شهرهای #چین ساکن شدند. محقق معروف چینی #یانوو_گو آن بازرگانان خارجی را اینگونه توصیف کرد که:
در نزدیکی بندر زندگی می کردند، ظاهری عجیب داشتند و به زبانی خارجی صحبت می کردند. خانه های آنها در محله هایی به هم متصل بود که فرزندان و نوه های خود را در آنجا بزرگ کردند
تا زمان سلسله سونگ، بازرگانان ثروتمند همگی لباسهای ابریشمی گرانقیمت میپوشیدند که با طلا و مروارید تزئین شده بود، از ظروف طلا و نقره استفاده میکردند (...) تا سالهای تیانشنگ، جمعیت خارجی که در آنجا تجارت میکردند به سرعت در حال افزایش بود.
خانواده های عرب که مدت زیادی در چین ماندند با مردم محلی ازدواج کردند. عرب های نوظهور چینی در آثار کلاسیک چینی با استعداد بودند و مناصب رسمی بالایی داشتند.
ادامه...
@tamadone_islami
📌ردیابی مجدد شبکه های تجاری چینی-عربی قرون وسطایی
تماس اولیه بین اعراب مسلمان و چینی زمانی بود که اخشید، پادشاه دره فرغانه که به عنوان دست نشانده به تانگ چینی تسلیم شد، با کمک امویان خلع شد.
اخشید به دنبال مداخله چینی بود و نیروها به فرغانه (در ازبکستان امروزی) اعزام شدند. شاه جدید شکست خورد و اخشید دوباره نصب شد.
سردار عرب امویان #قتیبه_بن_مسلم سلسله فتوحات درخشانی را در شرق آسیا انجام داد. او زمین هایی را از هرات و اکسوس به پامیس ضمیمه کرد. زمانی که ژوان زونگ در سال 712 میلادی امپراتور سلسله تانگ شد، قتیبه پس از حمله به کاشغر، #سین_کیانگ را فتح کرد.
سلسله تانگ در نبرد تالاس در مرز قزاقستان و قرقیزستان امروزی با اعراب عباسی درگیر شد.
با وجود پیروزی اعراب، ادامه خطوط تدارکاتی آنها دشوار بود. عباسیان نمایندگانی را به چانگان فرستادند و روابط بین دو قدرت رو به بهبودی گذاشت.
بیشتر اطلاعات در مورد روابط دیپلماتیک از سوابق عربی و چینی بدست می آید. نقش دیپلمات های عرب تقویت حسن نیت، ترویج همکاری و جلوگیری از درگیری بود.
در سال 713 پس از میلاد، در طی یک مأموریت دیپلماتیک امویان، یک نویسنده چینی دربار امپراتوری را توصیف کرد، زمانی که اعراب مسلمان از زانو زدن و لمس زمین در مقابل امپراتور ژوانزون خودداری کردند.
سفیر دیگری که از دربار خلیفه سلیمان ابن عبدالملک فرستاده شده بود به امپراتور چین ردایی از پارچه نخی طلا و یک بطری یشم با زیورآلات جواهر ارائه کرد. چندین فرستاده دیگر هدایایی از خلیفه عرب برای امپراتور چین حمل کردند. این مبادلات مجلل هدایایی نشان دهنده قدرت خلافت مسلمانان بود و اعتبار عرب را در دربار امپراتور افزایش داد.
در دوران حکومت عباسیان بود که شیوه های دیپلماتیک برجسته شد. تحت هدایت این سلسله وسیع و ثروتمند، دیپلمات های پیشرفته عرب در دربار چین شرکت کردند. شرکت در مراسم تشریفاتی، شرکت در بحث های دیپلماتیک و حمایت از حقوق اتباع مسلمان در چین.
دیدارهای پرمخاطب روابط خارجی عباسیان و جهان شرق را شکل داد. در زمان سلطنت محمد المهدی پسر خلیفه المنصور در سال 775 میلادی، امپراتور دایزونگ، پادشاهان تبت، سند (پاکستان امروزی)، هند (هند) و همه شاهزادگان آسیای مرکزی و ترک ها بیعت خود را به اعراب فرستادند. دادگاه نمایندگان خلیفه #هارون_الرشید مورد احترام امپراتور چین بودند.
تجارت موقت بین اعراب و چینی ها در زمان سلسله #هان برقرار شد. پس از ظهور خلافت عرب، تماس بین آنها افزایش یافت.
مورخ طبری نوشته است:
«این دجله است. هیچ مانعی بین ما و چین وجود ندارد. همه چیز در دریا می تواند از آن به ما برسد.»
روابط در زمان شاهنشاهان تانگ و خلافت عباسی رونق یافت. کلان شهر مجلل مدینه السلام «#بغداد» و قلب جاده ابریشم، یک مسیر تجاری مهم با تولید در مقیاس بزرگ در چین قرار داشت. مقر قدرت تانگ Chan'gan (X'ian امروزی) بود که توسط وقایع نگاران عرب به عنوان خمدان ، مرکز مد و هنر ثبت شده است.
مبادله مستقیم کالا شامل منسوجات و سرامیک بود. هنر #کاغذسازی انقلابی در بغداد و جهان عرب (اسلام) ایجاد کرد. این شیوههای ادبی را متحول کرد و دانشمندان مسلمان را قادر ساخت که به راحتی نسخههای خطی بنویسند.
سلسله #سونگ عصر طلایی تجارت خارجی چین با جهان عرب بود. امپراطوران ارتباط تجاری با خلافت را تشویق کردند و از سفرای آن استقبال کردند. بازرگانان با عبور از اقیانوس هند و دریای چین جنوبی به چین سفر می کردند. بازرگانان عرب که در سواحل چین زندگی می کردند مقادیر زیادی عاج، بخور و سایر کالاها را وارد می کردند.
سوابق از دهها هزار تاجر عرب فعال در چین صحبت میکنند که در تجارت پررونق خارج از کشور مشارکت دارند. آنها از طریق کویلون ( کولام )، چولا، سریویجایا، جاوا، بورنئو و چامپا به تجارت مشغول شدند .
📌از توضیحات Quilon :
عرب های زیادی در این کشور زندگی می کردند
در قرن 9 و 10 میلادی هزاران عرب در شهرهای #چین ساکن شدند. محقق معروف چینی #یانوو_گو آن بازرگانان خارجی را اینگونه توصیف کرد که:
در نزدیکی بندر زندگی می کردند، ظاهری عجیب داشتند و به زبانی خارجی صحبت می کردند. خانه های آنها در محله هایی به هم متصل بود که فرزندان و نوه های خود را در آنجا بزرگ کردند
تا زمان سلسله سونگ، بازرگانان ثروتمند همگی لباسهای ابریشمی گرانقیمت میپوشیدند که با طلا و مروارید تزئین شده بود، از ظروف طلا و نقره استفاده میکردند (...) تا سالهای تیانشنگ، جمعیت خارجی که در آنجا تجارت میکردند به سرعت در حال افزایش بود.
خانواده های عرب که مدت زیادی در چین ماندند با مردم محلی ازدواج کردند. عرب های نوظهور چینی در آثار کلاسیک چینی با استعداد بودند و مناصب رسمی بالایی داشتند.
ادامه...
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
چه چیزی چین را با جهان اسلام مرتبط کرد؟ 📌ردیابی مجدد شبکه های تجاری چینی-عربی قرون وسطایی تماس اولیه بین اعراب مسلمان و چینی زمانی بود که اخشید، پادشاه دره فرغانه که به عنوان دست نشانده به تانگ چینی تسلیم شد، با کمک امویان خلع شد. اخشید به دنبال مداخله…
سلیمان التاجر (تاجر) اظهار داشت که ظاهر چینی ها مانند اعراب در لباس پوشیدن و مراسم عمومی و نحوه ی سواری زیباست.
در #ادبیات چینی، خلافت عباسی به عنوان هی یی داشی Hei-yi Da-shi(امپراتوری عرب) ظاهر شد.
نویسنده چینی Chau Ju-Kua که تحت تأثیر کشتیهای بزرگ عربی با کالاهایی که مرتباً به بنادر #آندلس رفت و آمد میکردند، نوشت که #بغداد چنین بود:
بسیار قدرتمند و بزرگ.. شهرها و بازارها توسط خیابان های خوش ساخت بریده شده است و مردم با گشاده رویی زندگی می کردند. مردم عمامه و پنبه سفید برفی می پوشیدند و روزی پنج بار دعا (نماز) می کردند.😁
ژو فان ژی (Zhu Fan zhi)بنادر و ایالت های مهم جهان اسلام را ذکر میکند :
مکه(Ma-jia guo), بغداد (bai-da guo), بصره (bi-si-luo guo), موصل (wu-si-li guo), مصر (wu-si-lî guo, مصر), اسکندریه (e-gen-tuo guo), مغرب (pi-ruo-ye, Ifrikya), عراق (yi-lu), بندر سیراف (si-lian), Shiher (shi-heh, located in the coast of Hadramaut), بحرین (bai-lian), عمان (weng-man guo, Sohal Harbour), کیش (ji-shi guo) and هرمز (gan-mei).
سفر اعراب به دور چین تقریباً دو سال طول میکشید. بسیاری در گوانگژو ساکن شدند، شهری با شبکه ای از مسیرهای دریایی متصل به هند. فعالیت آنها بر توسعه شهری آن تأثیر گذاشت.
چمپا (Champa) ترانزیت بازرگانان عرب بود. شخصی به نام ابوحامد (Pu-hsi-mi) و پسرش ابوعادل ( Pu-ya-tuo-li ) دعوت نامه ای از طرف فن-ژانگ «fan-zhang» ( مسئول اداره تجار عرب) دریافت کردند و با کشتی به گوانگژو برای سود تجاری پسرش ابوعادل به دنبال او رفت و سپس به کایفنگ، پایتخت سونگ رفت و با استقبال گرم امپراتور تایزونگ«Taizong» مواجه شد.
به پسر یک تاجر عرب دیگر به نام ابومحمود ( Pu-ma-wu ) به دلیل مشارکت برجسته او در حفظ روابط تجاری بین چمپا و چین، عنوان افتخاری Huaihua Langjiang اعطا شد.
بر اساس شرح حال چمپا ، مردمان مسلمان آداب و رسوم و لباس هایی شبیه به چمپا داشتند که یک نقطه ترانزیت بین اقیانوس هند و سواحل چین است.
به نقل از شاعر چینی قرن دهم وانگ یو چنگ Wang Yu-cheng:
هر ساله افراد زیادی از کشورهای عربی و چمپا برای تجارت به چین سفر می کنند.
اسامی فرستادگان عرب مانند پو هه لی لی (Pu-heh-li-li»ابو حریری) در 904م، پو میه (Pu-mie»ابو مامون) در 961، لی یا مو (Li-ya-mo»محمود لی) در سال 962 و 971م، پو توو هان (Pu-tuo-han»ابوالدوحه) در 975، پویا توولو (Pu-ya-tuoluo»ابوعادل) در 983 و 988م ، پو موحسی (Pu-mou-hsi»ابومهدی) در 1017م و پویا توو لوحسیه (Pu-ya-tuo-luo-hsieh»ابو عبدالله) در 1028م ظهور کردند. در بیوگرافی اسناد سریویجایا(Srivijaya)، شهری در اندونزی امروزی که عرب های زیادی در آن ساکن شدند موجود است.
نام خانوادگی رایج Pu# ترجمه چینی #ابو به معنای «#پدر» بود که در نامهای عربی استفاده میشد. در طول سلسله #یوان، خانواده #پو_عرب به یک خانواده علمی-رسمی برجسته با بسیاری از جینشی ها (Jinshi) و مقامات عالی رتبه تبدیل شدند.
اسامی عربی بازرگانان مسلمان را می توان در جاوه و بورنئو که بین خلیج فارس و دریای چین واقع شده است، یافت، از جمله Pu-ya-li (ابوعلی)، معاون فرستاده جاوه که در سال 992 م ، وارد چین شد، و Pu-lu-xie . (عبدالله) که معاون عرب فرستاده بورنئو را همراهی کرد.
کوانژو، در استان فوجیان امروزی، توسط اعراب زیتون (به عربی: زیتون) نامیده می شد. در قرن دهم میلادی، شهر کاملاً عربی بود، از جمله فرمانداران و شهرداران. هنوز سنگ قبرهای متعددی با نام های عربی وجود دارد. زمانی که #مارکوپولو از زیتون بازدید کرد، در مورد اعراب در چین نوشت:
مسلمانان معاصر معتقد بودند که یکی از صحابی مهم حضرت محمد در یکی از قبرستان های آن دفن شده است. این مکان زیبا تبدیل به زیارتگاه شد و زیارتگاهی برای کسانی بود که توان پرداخت هزینه های سفر حج را نداشتند.
امپراتوران چین ،اعراب را میهمانان محترم می شمردند. تجار و دیپلمات های ثروتمند عرب در مراسم و رویدادهای مهم امپراتوری شرکت می کردند. بازرگانان عرب مستقیماً در دربار سونگ (Song) نقش داشتند.
در زمان امپراطور ژنزونگ (Zhenzong)، یک تاجر ثروتمند عرب به نام تو-پو-لی در مراسم مهم قربانی ملی در کوه تای و خدای رودخانه فن شرکت کرد.
همانطور که توسط Wai-Guo Zhuan (زندگی نامه ملل خارجی) گفته شده است، امپراطور سونگ به بسیاری از بازرگانان و بازرگانان عرب که دارای قدرت تجاری قابل توجهی بودند، عناوین رسمی افتخاری را به دلیل مشارکت در درآمد مشتریان اعطا کرد.
ادامه...
@tamadone_islami
در #ادبیات چینی، خلافت عباسی به عنوان هی یی داشی Hei-yi Da-shi(امپراتوری عرب) ظاهر شد.
نویسنده چینی Chau Ju-Kua که تحت تأثیر کشتیهای بزرگ عربی با کالاهایی که مرتباً به بنادر #آندلس رفت و آمد میکردند، نوشت که #بغداد چنین بود:
بسیار قدرتمند و بزرگ.. شهرها و بازارها توسط خیابان های خوش ساخت بریده شده است و مردم با گشاده رویی زندگی می کردند. مردم عمامه و پنبه سفید برفی می پوشیدند و روزی پنج بار دعا (نماز) می کردند.😁
ژو فان ژی (Zhu Fan zhi)بنادر و ایالت های مهم جهان اسلام را ذکر میکند :
مکه(Ma-jia guo), بغداد (bai-da guo), بصره (bi-si-luo guo), موصل (wu-si-li guo), مصر (wu-si-lî guo, مصر), اسکندریه (e-gen-tuo guo), مغرب (pi-ruo-ye, Ifrikya), عراق (yi-lu), بندر سیراف (si-lian), Shiher (shi-heh, located in the coast of Hadramaut), بحرین (bai-lian), عمان (weng-man guo, Sohal Harbour), کیش (ji-shi guo) and هرمز (gan-mei).
سفر اعراب به دور چین تقریباً دو سال طول میکشید. بسیاری در گوانگژو ساکن شدند، شهری با شبکه ای از مسیرهای دریایی متصل به هند. فعالیت آنها بر توسعه شهری آن تأثیر گذاشت.
چمپا (Champa) ترانزیت بازرگانان عرب بود. شخصی به نام ابوحامد (Pu-hsi-mi) و پسرش ابوعادل ( Pu-ya-tuo-li ) دعوت نامه ای از طرف فن-ژانگ «fan-zhang» ( مسئول اداره تجار عرب) دریافت کردند و با کشتی به گوانگژو برای سود تجاری پسرش ابوعادل به دنبال او رفت و سپس به کایفنگ، پایتخت سونگ رفت و با استقبال گرم امپراتور تایزونگ«Taizong» مواجه شد.
به پسر یک تاجر عرب دیگر به نام ابومحمود ( Pu-ma-wu ) به دلیل مشارکت برجسته او در حفظ روابط تجاری بین چمپا و چین، عنوان افتخاری Huaihua Langjiang اعطا شد.
بر اساس شرح حال چمپا ، مردمان مسلمان آداب و رسوم و لباس هایی شبیه به چمپا داشتند که یک نقطه ترانزیت بین اقیانوس هند و سواحل چین است.
به نقل از شاعر چینی قرن دهم وانگ یو چنگ Wang Yu-cheng:
هر ساله افراد زیادی از کشورهای عربی و چمپا برای تجارت به چین سفر می کنند.
اسامی فرستادگان عرب مانند پو هه لی لی (Pu-heh-li-li»ابو حریری) در 904م، پو میه (Pu-mie»ابو مامون) در 961، لی یا مو (Li-ya-mo»محمود لی) در سال 962 و 971م، پو توو هان (Pu-tuo-han»ابوالدوحه) در 975، پویا توولو (Pu-ya-tuoluo»ابوعادل) در 983 و 988م ، پو موحسی (Pu-mou-hsi»ابومهدی) در 1017م و پویا توو لوحسیه (Pu-ya-tuo-luo-hsieh»ابو عبدالله) در 1028م ظهور کردند. در بیوگرافی اسناد سریویجایا(Srivijaya)، شهری در اندونزی امروزی که عرب های زیادی در آن ساکن شدند موجود است.
نام خانوادگی رایج Pu# ترجمه چینی #ابو به معنای «#پدر» بود که در نامهای عربی استفاده میشد. در طول سلسله #یوان، خانواده #پو_عرب به یک خانواده علمی-رسمی برجسته با بسیاری از جینشی ها (Jinshi) و مقامات عالی رتبه تبدیل شدند.
اسامی عربی بازرگانان مسلمان را می توان در جاوه و بورنئو که بین خلیج فارس و دریای چین واقع شده است، یافت، از جمله Pu-ya-li (ابوعلی)، معاون فرستاده جاوه که در سال 992 م ، وارد چین شد، و Pu-lu-xie . (عبدالله) که معاون عرب فرستاده بورنئو را همراهی کرد.
کوانژو، در استان فوجیان امروزی، توسط اعراب زیتون (به عربی: زیتون) نامیده می شد. در قرن دهم میلادی، شهر کاملاً عربی بود، از جمله فرمانداران و شهرداران. هنوز سنگ قبرهای متعددی با نام های عربی وجود دارد. زمانی که #مارکوپولو از زیتون بازدید کرد، در مورد اعراب در چین نوشت:
مسلمانان معاصر معتقد بودند که یکی از صحابی مهم حضرت محمد در یکی از قبرستان های آن دفن شده است. این مکان زیبا تبدیل به زیارتگاه شد و زیارتگاهی برای کسانی بود که توان پرداخت هزینه های سفر حج را نداشتند.
امپراتوران چین ،اعراب را میهمانان محترم می شمردند. تجار و دیپلمات های ثروتمند عرب در مراسم و رویدادهای مهم امپراتوری شرکت می کردند. بازرگانان عرب مستقیماً در دربار سونگ (Song) نقش داشتند.
در زمان امپراطور ژنزونگ (Zhenzong)، یک تاجر ثروتمند عرب به نام تو-پو-لی در مراسم مهم قربانی ملی در کوه تای و خدای رودخانه فن شرکت کرد.
همانطور که توسط Wai-Guo Zhuan (زندگی نامه ملل خارجی) گفته شده است، امپراطور سونگ به بسیاری از بازرگانان و بازرگانان عرب که دارای قدرت تجاری قابل توجهی بودند، عناوین رسمی افتخاری را به دلیل مشارکت در درآمد مشتریان اعطا کرد.
ادامه...
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
سلیمان التاجر (تاجر) اظهار داشت که ظاهر چینی ها مانند اعراب در لباس پوشیدن و مراسم عمومی و نحوه ی سواری زیباست. در #ادبیات چینی، خلافت عباسی به عنوان هی یی داشی Hei-yi Da-shi(امپراتوری عرب) ظاهر شد. نویسنده چینی Chau Ju-Kua که تحت تأثیر کشتیهای بزرگ عربی…
#ابن_وهاب، یکی از ساکنان قریشی بصره، پس از شورش زنج آفریقایی در سال 869 میلادی، سوار کشتی از #بندر_سیراف شد که عازم چین بود. او به چنگان رسید و عریضه هایی مبنی بر اینکه از خاندان حضرت محمد است ارائه کرد. امپراطور به او گواهی شرفیابی داد.
در این جلسه، امپراتور چندین سؤال در مورد اعراب و حتی چگونگی نابودی پادشاهی ایران (ساسانیان) پرسید. او از ابن وهاب خشنود شد و هدایای فراوانی به او بخشید.
در تاریخ چین قرون وسطی ، پنج پادشاه از احترام بالایی برخوردار بودند. اولی پادشاه عراق است شاه شاهان (خلیفه عباسی)، سپس پادشاه چین، سپس پادشاه ترکان، سپس پادشاه فیل ها» پادشاه الهند (هند) و پنجمین پادشاه روم (امپراتور بیزانس) است.
امپراتوران چین شخصاً در تسهیل #تجارت اعراب در چین نقش داشتند. در سال 1134 پس از میلاد، هنگامی که تاجر عرب پویا لی (#ابوعلی) مورد سرقت از دزدان قرار گرفت، امپراتور در مورد این پرونده شخصا وارد شد و تحقیق کرد و مقامات را برای دستگیری و مجازات سارقان درگیر کرد.سپس حکمی مبنی بر تنزل مقام مسئول گشت (نگهبانی) صادر شد. و حکم بر كميسيون صلح و كميسيون قضايي تحت نظارت بايد ظرف يك ماه سارقان را دستگير كنند.
در هدیه ای ثبت شده از تاجر ثروتمند عرب پو-هسی می (#ابوحامد) به امپراتور سونگ در سال 993 م آمده است:
پنجاه عاج فیل، هزار و هشتصد کتیبه کندر، یک پیچ پارچه نخی جاوا با ابریشم قرمز دوزی شده، چهار پیچ بروکاد خارجی با طرح گلهای رنگارنگ، دو پیچ پارچه سفید yue-nuo (نوعی پارچه نفیس بافته شده در منطقه عرب)، یک بطری شیشه ای از Du-die، یک تکه بخور عجیب و غریب ناشناخته، صد بطری گلاب.
داستان های جذابی درباره چین توسط بازرگانان عرب که به خانه بازگشته بودند نقل می شد. تأثیر اساطیر چینی را می توان در جانوران خارق العاده و سفرها و برخوردهای جالب در شب های عربی (هزار و یک شب) یافت.
مأموریت های دیپلماتیک دوره ای و تجارت پررونق چین و عربی به اعراب کمک کرد تا چین را درک کنند. وقایع نگاران قرون وسطی از جمله #ابوزید و #ابن_خردادبه راه ابریشم و مبادلات رایج کالاها را مستند کرده اند.
بازرگانان کالاهای مجللی مانند ابریشم، سرامیک، عطر، مشک، عاج و جوهر حمل می کردند. پرندگان عجیب و غریب مانند طوطی به اندونزی منتقل شدند و ابریشم از طریق اقیانوس هند به شبه جزیره عربستان و مدیترانه مبادله شد. شنل های بارانی پارچه روغنی از چین رسید.
زمانی که خلیفه #هارون_الرشید هدیهای شگفتانگیز با اقلام استثنایی از استاندار خود در خراسان #علی_بن_عیسی دریافت کرد، سرامیک تأثیر عمیقی بر ذائقه عرب گذاشت.
این شامل "بیست قطعه ظروف امپراتوری چین، از جمله کاسه، فنجان، و نیم فنجان، که مانند آنها هرگز در دربار خلیفه دیده نشده بود،" همراه با حدود 2000 قطعه دیگر بود که شرح داده نشده بود.
تقاضای فزاینده مسلمانان سفالگران عباسی را برانگیخت تا نمونه های چینی تولید کنند. ظروف ابتکاری که سبک های چینی را با مضامین عربی به طرز ماهرانه ای ترکیب می کند. این کاسه ها خط کوفی، اشکال هندسی، نقوش گیاهی و تزئینات زئومورفیک را در هم آمیخت و در میان طبقه نخبگان و ثروتمند عرب رواج داشت. اینها به عنوان #سینی (الصینی) ، کلمه عربی برای #چین شناخته می شدند.
در زمان سلسله تانگ، آبی کبالت برای اولین بار برای تزئین سرامیک در چین استفاده شد. الهام بخش سرامیک در دوران خلافت عباسی بود. نخبگان اغلب کارهای ظروف سفید خود را با نقوش هندسی و گلدار آبی کبالتی با خط کوفی عربی تزئین می کردند.
این نوع آبی برای منطقه ناشناخته نبود.لاجورد گران قیمت را _بنی_امیه از #افغانستان تهیه می کردند. کشتی عربی معروف به «باتو هیتم» Batu Hitam یا «کشتی غرق شده تانگ» که در حدود سال 830 میلادی غرق شد، شامل بسیاری از ظروف چینی مانند ظروف درخشان آبی و سفید بود که توسط بازرگانان #بصره سفارش داده شد.
سخاوت و مهمان نوازی در فرهنگ عرب و مسلمانان بسیار ارزشمند بود. گردهمایی ها جایی بود که علما، متکلمان، شاعران و سیاستمداران با هم ملاقات می کردند و عقاید خود را به اشتراک می گذاشتند.
عباسیان به چیدن سفره و نحوه عرضه غذا توجه داشتند. ابوحیان توحیدی سفره عباسیان را مملو از غذاهای لذیذ از انواع مختلف توصیف کرد که به ترتیبی زیبا و فریبنده با توجه به طبیعت آنها به نمایش گذاشته شده است.لباسها و مدهای خاص آن زمان برای غذاخوری، ضیافت، مهمانی و مجالس استفاده میشد. خلفا و بوروکراسی آنها بر روی ظروف مرغوب، به ویژه سرامیک های رنگی با الهام از چین سرمایه گذاری کردند.
سفرههای کاخهای خلیفه را تزیین میکردند، اشتها را برانگیختند، تزئینات بیشتری را به آن افزودند و گفتگوهای هنری، فلسفه و سیاست را تشویق کردند.
✍️مروان پاشا
@tamadone_islami
در این جلسه، امپراتور چندین سؤال در مورد اعراب و حتی چگونگی نابودی پادشاهی ایران (ساسانیان) پرسید. او از ابن وهاب خشنود شد و هدایای فراوانی به او بخشید.
در تاریخ چین قرون وسطی ، پنج پادشاه از احترام بالایی برخوردار بودند. اولی پادشاه عراق است شاه شاهان (خلیفه عباسی)، سپس پادشاه چین، سپس پادشاه ترکان، سپس پادشاه فیل ها» پادشاه الهند (هند) و پنجمین پادشاه روم (امپراتور بیزانس) است.
امپراتوران چین شخصاً در تسهیل #تجارت اعراب در چین نقش داشتند. در سال 1134 پس از میلاد، هنگامی که تاجر عرب پویا لی (#ابوعلی) مورد سرقت از دزدان قرار گرفت، امپراتور در مورد این پرونده شخصا وارد شد و تحقیق کرد و مقامات را برای دستگیری و مجازات سارقان درگیر کرد.سپس حکمی مبنی بر تنزل مقام مسئول گشت (نگهبانی) صادر شد. و حکم بر كميسيون صلح و كميسيون قضايي تحت نظارت بايد ظرف يك ماه سارقان را دستگير كنند.
در هدیه ای ثبت شده از تاجر ثروتمند عرب پو-هسی می (#ابوحامد) به امپراتور سونگ در سال 993 م آمده است:
پنجاه عاج فیل، هزار و هشتصد کتیبه کندر، یک پیچ پارچه نخی جاوا با ابریشم قرمز دوزی شده، چهار پیچ بروکاد خارجی با طرح گلهای رنگارنگ، دو پیچ پارچه سفید yue-nuo (نوعی پارچه نفیس بافته شده در منطقه عرب)، یک بطری شیشه ای از Du-die، یک تکه بخور عجیب و غریب ناشناخته، صد بطری گلاب.
داستان های جذابی درباره چین توسط بازرگانان عرب که به خانه بازگشته بودند نقل می شد. تأثیر اساطیر چینی را می توان در جانوران خارق العاده و سفرها و برخوردهای جالب در شب های عربی (هزار و یک شب) یافت.
مأموریت های دیپلماتیک دوره ای و تجارت پررونق چین و عربی به اعراب کمک کرد تا چین را درک کنند. وقایع نگاران قرون وسطی از جمله #ابوزید و #ابن_خردادبه راه ابریشم و مبادلات رایج کالاها را مستند کرده اند.
بازرگانان کالاهای مجللی مانند ابریشم، سرامیک، عطر، مشک، عاج و جوهر حمل می کردند. پرندگان عجیب و غریب مانند طوطی به اندونزی منتقل شدند و ابریشم از طریق اقیانوس هند به شبه جزیره عربستان و مدیترانه مبادله شد. شنل های بارانی پارچه روغنی از چین رسید.
زمانی که خلیفه #هارون_الرشید هدیهای شگفتانگیز با اقلام استثنایی از استاندار خود در خراسان #علی_بن_عیسی دریافت کرد، سرامیک تأثیر عمیقی بر ذائقه عرب گذاشت.
این شامل "بیست قطعه ظروف امپراتوری چین، از جمله کاسه، فنجان، و نیم فنجان، که مانند آنها هرگز در دربار خلیفه دیده نشده بود،" همراه با حدود 2000 قطعه دیگر بود که شرح داده نشده بود.
تقاضای فزاینده مسلمانان سفالگران عباسی را برانگیخت تا نمونه های چینی تولید کنند. ظروف ابتکاری که سبک های چینی را با مضامین عربی به طرز ماهرانه ای ترکیب می کند. این کاسه ها خط کوفی، اشکال هندسی، نقوش گیاهی و تزئینات زئومورفیک را در هم آمیخت و در میان طبقه نخبگان و ثروتمند عرب رواج داشت. اینها به عنوان #سینی (الصینی) ، کلمه عربی برای #چین شناخته می شدند.
در زمان سلسله تانگ، آبی کبالت برای اولین بار برای تزئین سرامیک در چین استفاده شد. الهام بخش سرامیک در دوران خلافت عباسی بود. نخبگان اغلب کارهای ظروف سفید خود را با نقوش هندسی و گلدار آبی کبالتی با خط کوفی عربی تزئین می کردند.
این نوع آبی برای منطقه ناشناخته نبود.لاجورد گران قیمت را _بنی_امیه از #افغانستان تهیه می کردند. کشتی عربی معروف به «باتو هیتم» Batu Hitam یا «کشتی غرق شده تانگ» که در حدود سال 830 میلادی غرق شد، شامل بسیاری از ظروف چینی مانند ظروف درخشان آبی و سفید بود که توسط بازرگانان #بصره سفارش داده شد.
سخاوت و مهمان نوازی در فرهنگ عرب و مسلمانان بسیار ارزشمند بود. گردهمایی ها جایی بود که علما، متکلمان، شاعران و سیاستمداران با هم ملاقات می کردند و عقاید خود را به اشتراک می گذاشتند.
عباسیان به چیدن سفره و نحوه عرضه غذا توجه داشتند. ابوحیان توحیدی سفره عباسیان را مملو از غذاهای لذیذ از انواع مختلف توصیف کرد که به ترتیبی زیبا و فریبنده با توجه به طبیعت آنها به نمایش گذاشته شده است.لباسها و مدهای خاص آن زمان برای غذاخوری، ضیافت، مهمانی و مجالس استفاده میشد. خلفا و بوروکراسی آنها بر روی ظروف مرغوب، به ویژه سرامیک های رنگی با الهام از چین سرمایه گذاری کردند.
سفرههای کاخهای خلیفه را تزیین میکردند، اشتها را برانگیختند، تزئینات بیشتری را به آن افزودند و گفتگوهای هنری، فلسفه و سیاست را تشویق کردند.
✍️مروان پاشا
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
#ابن_وهاب، یکی از ساکنان قریشی بصره، پس از شورش زنج آفریقایی در سال 869 میلادی، سوار کشتی از #بندر_سیراف شد که عازم چین بود. او به چنگان رسید و عریضه هایی مبنی بر اینکه از خاندان حضرت محمد است ارائه کرد. امپراطور به او گواهی شرفیابی داد. در این جلسه، امپراتور…
📚منابع:
📒https://asia.si.edu/wp-content/uploads/2023/06/shipwrecked-05-hallett.pdf
📒The Arab Invasion of Kashgar in A. D. 715
H. A. R. Gibb
Bulletin of the School of Oriental Studies, University of London, Vol. 2, No. 3 (1922), pp. 467-474 (8 pages)
📒https://hal.univ-reunion.fr/hal-03249784v1/document
📒Chinese Records of the Arabs in Central Asia
H. A. R. Gibb
Bulletin of the School of Oriental Studies, University of London, Vol. 2, No. 4 (1923), pp. 613-622 (10 pages)
📒https://islamicceramics.ashmolean.org/Abbasid/ceramics.htm
@tamadone_islami
📒https://asia.si.edu/wp-content/uploads/2023/06/shipwrecked-05-hallett.pdf
📒The Arab Invasion of Kashgar in A. D. 715
H. A. R. Gibb
Bulletin of the School of Oriental Studies, University of London, Vol. 2, No. 3 (1922), pp. 467-474 (8 pages)
📒https://hal.univ-reunion.fr/hal-03249784v1/document
📒Chinese Records of the Arabs in Central Asia
H. A. R. Gibb
Bulletin of the School of Oriental Studies, University of London, Vol. 2, No. 4 (1923), pp. 613-622 (10 pages)
📒https://islamicceramics.ashmolean.org/Abbasid/ceramics.htm
@tamadone_islami
ابداع رنگدانه های جدید در سرامیک های خلافت عباسی و صادر کردن به چین
در پیرو مقاله بالا دیدیم ابتدا مسلمانان با تکنیک های سرامیک سازی چینی آشنا شدند ، ولی خود ابداعات نوینی در آنها پدید آوردند !
@tamadone_islami
در پیرو مقاله بالا دیدیم ابتدا مسلمانان با تکنیک های سرامیک سازی چینی آشنا شدند ، ولی خود ابداعات نوینی در آنها پدید آوردند !
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
ابداع رنگدانه های جدید در سرامیک های خلافت عباسی و صادر کردن به چین در پیرو مقاله بالا دیدیم ابتدا مسلمانان با تکنیک های سرامیک سازی چینی آشنا شدند ، ولی خود ابداعات نوینی در آنها پدید آوردند ! @tamadone_islami
ظروف سفید ساخته عباسی با تزئینات ساده به رنگ آبی مجدداً به چین صادر شد و در آنجا سنت جدیدی از پاشیدن رنگ «آبی روی سفید» را الهام بخشید. امروزه این شاید مشخص ترین سبک سرامیکی باشد که با چین مرتبط است، اما در اصل چینی ها رنگدانه آبی کبالت را که آن را «#آبی_محمدی» (Muhammadan blue) می نامیدند، ابتدا نمی شناختند.
در طول قرنها، این سنت «آبی روی سفید» اروپا را «چینوآیزری» (chinoiserie) (دوباره از طریق سرزمینهای اسلامی شرقی – صفویان بسیار مشتاق آن بودند!) و در نهایت «الگوی بید» willow pattern فراگیر را به ارمغان آورد.
مات شدن قلع لعاب ها:
اولین نوآوری، وارد کردن اکسیدهای قلع به لعاب سرب بود که یک تعلیق را تشکیل می داد و بنابراین به تقلید از ظروف سفید وارداتی چینی سفید به نظر می رسید. این وسیله ابتدا توسط مصریان باستان مورد استفاده قرار گرفت و بعداً توسط صنعت شیشه رومی استفاده شد. نمونه های عباسی درجه قابل توجهی از آزمایش را با دستور پخت نشان می دهند،لعاب هایی با غلظت های متغیر سرب و قلع را توصیف می کند.
اختراع درخشندگی توسط عباسیان:
در اینجا به چیزی نیاز دارید که شبیه کیمیاگری است : رگه هایی از آثار کیمیاگری با کشف درخشش
سومین ابداع عباسیان ابداع تکنیک تزیینات درخشنده بود. این شامل تهیه رنگدانه ها با مخلوط کردن اکسیدهای نقره یا مس با یک حامل مانند اخراء و سپس مخلوط کردن این پودر خوب با سرکه یا آب انگور و یک عامل اتصال دهنده (مانند نوعی صمغ) است. سپس این رنگدانه بر روی سطح شیشهای گلدانی که لعاب داده شده و یک بار در یک اتمسفر کاهنده پخته شده است، رنگ میشود .
سنگهای نقره مورد استفاده سفالگران عباسی احتمالاً از طریق زمین از #خراسان یا #نجد آورده شده است و منابع مس احتمالاً از سردان در مرز #خوزستان و #فارس بوده است.
#مقدسی جغرافیدان اشاره میکند که بصره محل تولید آنتیموان، سرخاب و لیتارژ (سرب قرمز) بوده است - همه ترکیباتی که معمولاً در تهیه رنگدانههای براق استفاده میشوند. رساله ابوالقاسم (1301) که در آن به استفاده در صنعت سفال #کاشان از زرشک [= اکسید مس سبز] و اکسید سرب [= سرب سرخ یا لیتارژ] و نیز نقره، سولفات آهن، قرمز و آرسنیک زرد، مارکازیت های طلا و نقره [= انواع پیریت آهن]
تزیین زیر لعاب به رنگ آبی کبالتی:
تزیین این ظروف جدید لعاب سفید یا ساده است - به تقلید مستقیم از ظروف چینی چینی که تزئینات بسیار کمی دارند زیرا زیبایی آنها در اشکال هماهنگ آنها نهفته است ،یا دارای تزئینات ساده به رنگدانه آبی ساخته شده از کبالت است. از معادن (که می دانیم در دوره عباسیان عملیاتی بودند) در عمان و حجاز شمالی به عراق وارد شد.
طراحی های اولیه با جسارت و سادگی:
لین تمایل کبالت به ذوب شدن در لعاب را به عنوان تأثیری مانند "جوهر روی برف" توصیف می کند. طیف محدودی از طرحها وجود دارد که شامل نقشهای گل، اشکال هندسی و کتیبههای خوشنویسی یا شبهخط است. فقدان کلی اشکال انسان و حیوان قابل توجه است
هالت پیشنهاد می کند که سفالگران اسلامی از محیط نزدیک خود الهام گرفته اند: برای مثال، درختان نخل، گیاهان آبی و چمنزاری در عراق پایین به وفور رشد می کردند. رایج ترین ترکیبات عبارتند از یک برگ یا شاخه در اطراف یک نقطه مرکزی، و مرز هلال ماه در لبه. با این حال، گل های هشت گلبرگ، اکلیل، نیم نخل، مربع، الماس و برگ های ساده با تزئینات دریچه ای نیز رایج است. همه این نقوش مشابهی در فلزکاری و بر روی ظروف برجسته با لعاب سبز/زرد دارند و طرحهای سفالی را پیشبینی میکنند که با درخشندگی چند رنگ تزئین شدهاند. اغلب دکوراسیون با پاشیده شدن یا تزیینات رنگدانه سبز یا قهوه ای تزئین می شوند
در مرحله آخر، علاوه بر رنگ آبی کبالت اصلی، از طیف گستردهتری از رنگها مانند آبی-سبز، سبز، زرد-قهوهای و قهوهای استفاده میشود.
تحولات زمانی در فناوری لعاب اسلامی در همان صنعت
بیشترین تنوع ترکیب لعاب در اجناس با تزئینات آبی #کبالتی وجود دارد. به نظر می رسد که در نمای داخلی و خارجی کاسه ها از لعاب هایی با #شیمی متفاوت از چینی ها استفاده شده است:
یعنی لعاب مورد استفاده در داخل معمولاً تأثیر بصری بیشتری دارد، سفیدتر، مات تر و حاوی غلظت های بالاتری از سرب و قلع نسبت به لعاب استفاده شده در بیرون است. هالت پیشنهاد می کند که این ممکن است یک اقدام کاهش هزینه بوده باشد، زیرا به دلیل مواد تشکیل دهنده مورد نیاز لعاب های مات شده قلع از گران ترین لعاب های تولیدی هستند.
@tamadone_islami
در طول قرنها، این سنت «آبی روی سفید» اروپا را «چینوآیزری» (chinoiserie) (دوباره از طریق سرزمینهای اسلامی شرقی – صفویان بسیار مشتاق آن بودند!) و در نهایت «الگوی بید» willow pattern فراگیر را به ارمغان آورد.
مات شدن قلع لعاب ها:
اولین نوآوری، وارد کردن اکسیدهای قلع به لعاب سرب بود که یک تعلیق را تشکیل می داد و بنابراین به تقلید از ظروف سفید وارداتی چینی سفید به نظر می رسید. این وسیله ابتدا توسط مصریان باستان مورد استفاده قرار گرفت و بعداً توسط صنعت شیشه رومی استفاده شد. نمونه های عباسی درجه قابل توجهی از آزمایش را با دستور پخت نشان می دهند،لعاب هایی با غلظت های متغیر سرب و قلع را توصیف می کند.
اختراع درخشندگی توسط عباسیان:
در اینجا به چیزی نیاز دارید که شبیه کیمیاگری است : رگه هایی از آثار کیمیاگری با کشف درخشش
سومین ابداع عباسیان ابداع تکنیک تزیینات درخشنده بود. این شامل تهیه رنگدانه ها با مخلوط کردن اکسیدهای نقره یا مس با یک حامل مانند اخراء و سپس مخلوط کردن این پودر خوب با سرکه یا آب انگور و یک عامل اتصال دهنده (مانند نوعی صمغ) است. سپس این رنگدانه بر روی سطح شیشهای گلدانی که لعاب داده شده و یک بار در یک اتمسفر کاهنده پخته شده است، رنگ میشود .
سنگهای نقره مورد استفاده سفالگران عباسی احتمالاً از طریق زمین از #خراسان یا #نجد آورده شده است و منابع مس احتمالاً از سردان در مرز #خوزستان و #فارس بوده است.
#مقدسی جغرافیدان اشاره میکند که بصره محل تولید آنتیموان، سرخاب و لیتارژ (سرب قرمز) بوده است - همه ترکیباتی که معمولاً در تهیه رنگدانههای براق استفاده میشوند. رساله ابوالقاسم (1301) که در آن به استفاده در صنعت سفال #کاشان از زرشک [= اکسید مس سبز] و اکسید سرب [= سرب سرخ یا لیتارژ] و نیز نقره، سولفات آهن، قرمز و آرسنیک زرد، مارکازیت های طلا و نقره [= انواع پیریت آهن]
تزیین زیر لعاب به رنگ آبی کبالتی:
تزیین این ظروف جدید لعاب سفید یا ساده است - به تقلید مستقیم از ظروف چینی چینی که تزئینات بسیار کمی دارند زیرا زیبایی آنها در اشکال هماهنگ آنها نهفته است ،یا دارای تزئینات ساده به رنگدانه آبی ساخته شده از کبالت است. از معادن (که می دانیم در دوره عباسیان عملیاتی بودند) در عمان و حجاز شمالی به عراق وارد شد.
طراحی های اولیه با جسارت و سادگی:
لین تمایل کبالت به ذوب شدن در لعاب را به عنوان تأثیری مانند "جوهر روی برف" توصیف می کند. طیف محدودی از طرحها وجود دارد که شامل نقشهای گل، اشکال هندسی و کتیبههای خوشنویسی یا شبهخط است. فقدان کلی اشکال انسان و حیوان قابل توجه است
هالت پیشنهاد می کند که سفالگران اسلامی از محیط نزدیک خود الهام گرفته اند: برای مثال، درختان نخل، گیاهان آبی و چمنزاری در عراق پایین به وفور رشد می کردند. رایج ترین ترکیبات عبارتند از یک برگ یا شاخه در اطراف یک نقطه مرکزی، و مرز هلال ماه در لبه. با این حال، گل های هشت گلبرگ، اکلیل، نیم نخل، مربع، الماس و برگ های ساده با تزئینات دریچه ای نیز رایج است. همه این نقوش مشابهی در فلزکاری و بر روی ظروف برجسته با لعاب سبز/زرد دارند و طرحهای سفالی را پیشبینی میکنند که با درخشندگی چند رنگ تزئین شدهاند. اغلب دکوراسیون با پاشیده شدن یا تزیینات رنگدانه سبز یا قهوه ای تزئین می شوند
در مرحله آخر، علاوه بر رنگ آبی کبالت اصلی، از طیف گستردهتری از رنگها مانند آبی-سبز، سبز، زرد-قهوهای و قهوهای استفاده میشود.
تحولات زمانی در فناوری لعاب اسلامی در همان صنعت
بیشترین تنوع ترکیب لعاب در اجناس با تزئینات آبی #کبالتی وجود دارد. به نظر می رسد که در نمای داخلی و خارجی کاسه ها از لعاب هایی با #شیمی متفاوت از چینی ها استفاده شده است:
یعنی لعاب مورد استفاده در داخل معمولاً تأثیر بصری بیشتری دارد، سفیدتر، مات تر و حاوی غلظت های بالاتری از سرب و قلع نسبت به لعاب استفاده شده در بیرون است. هالت پیشنهاد می کند که این ممکن است یک اقدام کاهش هزینه بوده باشد، زیرا به دلیل مواد تشکیل دهنده مورد نیاز لعاب های مات شده قلع از گران ترین لعاب های تولیدی هستند.
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
ظروف سفید ساخته عباسی با تزئینات ساده به رنگ آبی مجدداً به چین صادر شد و در آنجا سنت جدیدی از پاشیدن رنگ «آبی روی سفید» را الهام بخشید. امروزه این شاید مشخص ترین سبک سرامیکی باشد که با چین مرتبط است، اما در اصل چینی ها رنگدانه آبی کبالت را که آن را «#آبی_محمدی»…
آنچه ما در این دوره می بینیم، تغییر تکنولوژی است که الهام گرفته از ورود ظروف چینی سفید زیبا از چین است
این ظروف در قرن نهم میلادی به جهان اسلام وارد می شدند و از اعتبار بسیار زیادی در میان ثروتمندان برخوردار بودند.
در ابتدا #سفالگران_اسلامی برای پاسخگویی به تقاضای تولید شده از طریق واردات این اجناس به سرزمین عباسیان، به تقلید مستقیم از ظروف چینی میکوشند - مرحلهای که میتوان آن را «#انقلاب» نامید، به معنای دقیق ریشهشناختی که موجب «تغییر کامل» شد. در روش یا شرایط
با این حال، اندکی پس از آن سفالگران عباسی شروع به اصلاحاتی کردند تا اصطلاح سرامیکی خود را تولید کنند. در این کار، آنها فوق العاده #موفق بودند، و نوآوری هایی مانند لعاب های قلع مات، استفاده از رنگ آبی روی سفید (که مجدداً به چین صادر شد و الهام بخش سنت جدیدی بود که اروپا را به «چینوآزری» رساند) - دوباره از طریق شرق و سرزمین های اسلامی
و در نهایت "الگوی بید" (همه جا حاضر)، و اختراع درخشندگی. این مرحله دوم را میتوان «تکاملی» نامید، اما نوآوریهای فنی انجام شده در این مرحله به خودی خود «انقلابهای کوچک» بودند.
سفالگران اولیه اسلامی به معنای واقعی کلمه توسط اولین چینیهایی که به آنها رسیدند، وارد عمل شدند، اگرچه آنها به زودی راهی کاملاً شخصی برای تبدیل انگیزه خارجی به اظهارات خلاقانه خود در شکل، رنگ و طرح و همچنین پیدا کردند.خصوصا در تکنیک ها.
ارتباط مهمی بین تغییرات «انقلابی» فناوری سرامیک و تغییرات در تجارت بینالمللی وجود دارد، زیرا این همان چیزی است که به کالاهای #چینی اجازه میدهد در وهله اول به بنادر #عباسی برسند و تقاضا برای کالاهای تقلیدی چینی را ایجاد کرده و منجر به آزمایش شوند. توسط سفالگران اسلامی بدین ترتیب شکل جدیدی از سفال ایجاد شد که در قرن های بعد در جهان اسلام استاندارد شد و فنون جدیدی را به جهان معرفی کرد که امروزه نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
این فرآیند واردات و تقلید باعث ایجاد «سبک بین المللی» شد که هژمونی فرهنگی و امپراتوری جهان عباسی را بیشتر تقویت کرد. ایده «سبک بینالمللی» در مقالهای در سال 1955 توسط اتینگهاوزن تثبیت شد: این ایده در توزیع گسترده ظروف عباسی و ظهور تقلیدهای استانی تجلی یافت. ظهور گسترده "سبک عربی شده" در رسانه های مختلف هنری؛ مکاتبات بین مساجد ابن طولون و سامرا; و گسترش پدیدههای معماری مانند مساجد مختلف که تا افغانستان و اسپانیا از هم فاصله دارند صورت گرفت.
بغداد «ناف جهان» بود که از نظر جغرافیایی در مرکز «محور فرهنگی شرقی-غربی عرضی» قرار داشت و فرهنگ مادی امپراتوری از مرکز تا پیرامون منتشر شد. اتینگهاوزن مدعی شد که این ویژگی جهان اسلام در قرن نهم بود، اما پس از آن در قرن دهم و یازدهم به «منطقهگرایی» تقسیم شد، جایی که نهادهای سیاسی محلی و سبکهای هنری در بخشهای مشخصی از جهان اسلام غالبتر شدند.
پديده «سبك بين المللي» براي ساير امپراتوري هاي بزرگ اسلامي نيز مانند امپراتوري هاي #تيموريان و #عثماني ها كه مناطق جغرافيايي وسيعي را در بر مي گرفت، ادعا شده است. بنابراین، آنها فرهنگ های متفاوت را متحد کردند، عناصر مختلف را با هم در قالب های جدید هنری در هم آمیختند، و آنها را از این سر تا سر دیگر امپراتوری های عظیم خود پخش کردند و به نوبه خود فرآیندهای جدید تقلید را در مراکز محلی تحریک کردند.
📚منابع:
1.Hallet, Jessica, Trade and Innovation: The Rise of a Pottery Industry in Abbasid Basra. Unpublished D.Phil. thesis, University of Oxford, 1999
2. Caiger-Smith, Alan, Lustre Pottery: Technique, tradition and innovation in Islam and the Western World. (London, 1985), reprinted (New York, 1991): chapters 1 & 2
3. Ettinghausen, Richard, “Interaction and Integration in Islamic Art”, in Unity and Variety in Muslim Civilisation, ed. Gustave E. von Grunebaum (Chicago, 1955) pp.107-131
4. Schnyder, Rudolf, “Tulunidische Lüsterfayence”, Ars Orientalis 5 (1963) p.49
5.Tamari, Vera, “Abbasid blue on white ware”, Oxford Studies in Islamic Art 10 (1995) pp.117-145
@tamadone_islami
این ظروف در قرن نهم میلادی به جهان اسلام وارد می شدند و از اعتبار بسیار زیادی در میان ثروتمندان برخوردار بودند.
در ابتدا #سفالگران_اسلامی برای پاسخگویی به تقاضای تولید شده از طریق واردات این اجناس به سرزمین عباسیان، به تقلید مستقیم از ظروف چینی میکوشند - مرحلهای که میتوان آن را «#انقلاب» نامید، به معنای دقیق ریشهشناختی که موجب «تغییر کامل» شد. در روش یا شرایط
با این حال، اندکی پس از آن سفالگران عباسی شروع به اصلاحاتی کردند تا اصطلاح سرامیکی خود را تولید کنند. در این کار، آنها فوق العاده #موفق بودند، و نوآوری هایی مانند لعاب های قلع مات، استفاده از رنگ آبی روی سفید (که مجدداً به چین صادر شد و الهام بخش سنت جدیدی بود که اروپا را به «چینوآزری» رساند) - دوباره از طریق شرق و سرزمین های اسلامی
و در نهایت "الگوی بید" (همه جا حاضر)، و اختراع درخشندگی. این مرحله دوم را میتوان «تکاملی» نامید، اما نوآوریهای فنی انجام شده در این مرحله به خودی خود «انقلابهای کوچک» بودند.
سفالگران اولیه اسلامی به معنای واقعی کلمه توسط اولین چینیهایی که به آنها رسیدند، وارد عمل شدند، اگرچه آنها به زودی راهی کاملاً شخصی برای تبدیل انگیزه خارجی به اظهارات خلاقانه خود در شکل، رنگ و طرح و همچنین پیدا کردند.خصوصا در تکنیک ها.
ارتباط مهمی بین تغییرات «انقلابی» فناوری سرامیک و تغییرات در تجارت بینالمللی وجود دارد، زیرا این همان چیزی است که به کالاهای #چینی اجازه میدهد در وهله اول به بنادر #عباسی برسند و تقاضا برای کالاهای تقلیدی چینی را ایجاد کرده و منجر به آزمایش شوند. توسط سفالگران اسلامی بدین ترتیب شکل جدیدی از سفال ایجاد شد که در قرن های بعد در جهان اسلام استاندارد شد و فنون جدیدی را به جهان معرفی کرد که امروزه نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
این فرآیند واردات و تقلید باعث ایجاد «سبک بین المللی» شد که هژمونی فرهنگی و امپراتوری جهان عباسی را بیشتر تقویت کرد. ایده «سبک بینالمللی» در مقالهای در سال 1955 توسط اتینگهاوزن تثبیت شد: این ایده در توزیع گسترده ظروف عباسی و ظهور تقلیدهای استانی تجلی یافت. ظهور گسترده "سبک عربی شده" در رسانه های مختلف هنری؛ مکاتبات بین مساجد ابن طولون و سامرا; و گسترش پدیدههای معماری مانند مساجد مختلف که تا افغانستان و اسپانیا از هم فاصله دارند صورت گرفت.
بغداد «ناف جهان» بود که از نظر جغرافیایی در مرکز «محور فرهنگی شرقی-غربی عرضی» قرار داشت و فرهنگ مادی امپراتوری از مرکز تا پیرامون منتشر شد. اتینگهاوزن مدعی شد که این ویژگی جهان اسلام در قرن نهم بود، اما پس از آن در قرن دهم و یازدهم به «منطقهگرایی» تقسیم شد، جایی که نهادهای سیاسی محلی و سبکهای هنری در بخشهای مشخصی از جهان اسلام غالبتر شدند.
پديده «سبك بين المللي» براي ساير امپراتوري هاي بزرگ اسلامي نيز مانند امپراتوري هاي #تيموريان و #عثماني ها كه مناطق جغرافيايي وسيعي را در بر مي گرفت، ادعا شده است. بنابراین، آنها فرهنگ های متفاوت را متحد کردند، عناصر مختلف را با هم در قالب های جدید هنری در هم آمیختند، و آنها را از این سر تا سر دیگر امپراتوری های عظیم خود پخش کردند و به نوبه خود فرآیندهای جدید تقلید را در مراکز محلی تحریک کردند.
📚منابع:
1.Hallet, Jessica, Trade and Innovation: The Rise of a Pottery Industry in Abbasid Basra. Unpublished D.Phil. thesis, University of Oxford, 1999
2. Caiger-Smith, Alan, Lustre Pottery: Technique, tradition and innovation in Islam and the Western World. (London, 1985), reprinted (New York, 1991): chapters 1 & 2
3. Ettinghausen, Richard, “Interaction and Integration in Islamic Art”, in Unity and Variety in Muslim Civilisation, ed. Gustave E. von Grunebaum (Chicago, 1955) pp.107-131
4. Schnyder, Rudolf, “Tulunidische Lüsterfayence”, Ars Orientalis 5 (1963) p.49
5.Tamari, Vera, “Abbasid blue on white ware”, Oxford Studies in Islamic Art 10 (1995) pp.117-145
@tamadone_islami