همیشه شیطان با صبر زیاد و طریق های مختلف فطرت انسان را دگرگون میکند
پیامبر صلى الله علیه وسلم میفرماید: «مَا مِنْ مَوْلُودٍ إِلَّا یُوْلَدُ عَلى الفِطْرَةِ...
ابتدا با تحریف و تغییر دین و احکام خداوند و جایگزینی قوانین جدید
سپس با زرق و برق دنیا و لباس علم و دانش به جنگ با احکام الهی میپردازد
سپس با شعارهای آزادی بیان و دموکراسی و حقوق برابر انسان ها با تمایل های مختلف جنسی !!!
وگرنه چه دلیلی دارد فطرتی که همیشه بر پایه ی گسترش جوامع بشری و تمدن های تاریخ شده در این صد سال اخیر تغییر پیدا کند و در سینما ، تلوزیون ، تبلیغات ، اخبار ، مستند ها ، سیاستمداران ، و... اینگونه همجنسگرایی و دگرباشان جنسی حمایت بشوند؟!
@tamadone_islami
پیامبر صلى الله علیه وسلم میفرماید: «مَا مِنْ مَوْلُودٍ إِلَّا یُوْلَدُ عَلى الفِطْرَةِ...
ابتدا با تحریف و تغییر دین و احکام خداوند و جایگزینی قوانین جدید
سپس با زرق و برق دنیا و لباس علم و دانش به جنگ با احکام الهی میپردازد
سپس با شعارهای آزادی بیان و دموکراسی و حقوق برابر انسان ها با تمایل های مختلف جنسی !!!
وگرنه چه دلیلی دارد فطرتی که همیشه بر پایه ی گسترش جوامع بشری و تمدن های تاریخ شده در این صد سال اخیر تغییر پیدا کند و در سینما ، تلوزیون ، تبلیغات ، اخبار ، مستند ها ، سیاستمداران ، و... اینگونه همجنسگرایی و دگرباشان جنسی حمایت بشوند؟!
@tamadone_islami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اکثرا فکر میکنند که عرب ها حرف #گ (گاف) را ندارند !
و یا نمیتوانند آن را تلفظ کنند, در صورتی که حرف گ از قدیم در زبان عربی و قبائل مختلف استفاده میشده ، خصوصا قبائل عربی عراق و عرب خوزستان و و عرب های خلیج فارس و حتی عرب های یمن و شرق عربستان
این کلیپ به زییایی داستان حرف گاف در زبان عربی را توضیح میده
@tamadone_islami
@tamadone_arab
و یا نمیتوانند آن را تلفظ کنند, در صورتی که حرف گ از قدیم در زبان عربی و قبائل مختلف استفاده میشده ، خصوصا قبائل عربی عراق و عرب خوزستان و و عرب های خلیج فارس و حتی عرب های یمن و شرق عربستان
این کلیپ به زییایی داستان حرف گاف در زبان عربی را توضیح میده
@tamadone_islami
@tamadone_arab
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
#معرفی_کتاب نیشابور ، شیشه در اوایل دوره ی اسلامی Jens Kröger: نویسنده @tamadone_islami
شهر نیشاپور، واقع در شرق ایران، در قرون وسطی یک مکان مهم سیاسی و مرکز شکوفایی هنر، صنایع دستی و تجارت بوده است.
این مکان که توسط اکسپدیشن ایرانی موزه متروپولیتن در سالهای 1935-1940 و دوباره در سال 1947 حفاری شد، آثار باستانی فراوانی به دست آورد.
این جلد چهارمین جلد از مجموعه ای است که توسط موزه متروپولیتن منتشر شده است که یافته های حفاری شده را منتشر می کند. این اشیاء اکنون بین موزه متروپولیتن هنر نیویورک و موزه ایران باستان در تهران تقسیم شده است.
قدمت یافته های نیشابور دقیقاً به زمانی برمی گردد که شیشه سازی اسلامی در ایران در بهترین حالت خود قرار داشت. اشیای شیشهای با کیفیت فوقالعاده و همچنین تعداد زیادی ظروف بیتکلف و کاملاً کاربردی که زندگی روزمره صاحبان آنها را تداعی میکنند، کشف شد.
بخش اول کتاب به بررسی شیشههای دوران اولیه اسلامی در سراسر خاور نزدیک میپردازد، مکانهای حفاری در نیشاپور را بررسی میکند و اهمیت یافتههای شیشهای نیشابور را مورد بحث قرار میدهد.
در بخش کاتالوگ، تکنیکهای مختلف تزئین شیشه توضیح داده میشود و اشیای شیشهای یافت شده در نیشاپور شرح داده میشوند، در عکسها و نقاشیهای خطی نشان داده میشوند و از نظر سبک و تأثیر، با تصاویر تکمیلی و ارجاع کامل به ادبیات علمی تحلیل میشوند. ضمیمه ای که توسط رابرت اچ. بریل از موزه شیشه کورنینگ ارائه شده است، از تجزیه و تحلیل های شیمیایی برای روشن کردن بیشتر شیشه های یافت شده در نیشاپور استفاده می کند.
این کتاب همچنین شامل نقشه و نقشه سایت، واژه نامه، هماهنگی و کتابشناسی گسترده است
@tamadone_islami
این مکان که توسط اکسپدیشن ایرانی موزه متروپولیتن در سالهای 1935-1940 و دوباره در سال 1947 حفاری شد، آثار باستانی فراوانی به دست آورد.
این جلد چهارمین جلد از مجموعه ای است که توسط موزه متروپولیتن منتشر شده است که یافته های حفاری شده را منتشر می کند. این اشیاء اکنون بین موزه متروپولیتن هنر نیویورک و موزه ایران باستان در تهران تقسیم شده است.
قدمت یافته های نیشابور دقیقاً به زمانی برمی گردد که شیشه سازی اسلامی در ایران در بهترین حالت خود قرار داشت. اشیای شیشهای با کیفیت فوقالعاده و همچنین تعداد زیادی ظروف بیتکلف و کاملاً کاربردی که زندگی روزمره صاحبان آنها را تداعی میکنند، کشف شد.
بخش اول کتاب به بررسی شیشههای دوران اولیه اسلامی در سراسر خاور نزدیک میپردازد، مکانهای حفاری در نیشاپور را بررسی میکند و اهمیت یافتههای شیشهای نیشابور را مورد بحث قرار میدهد.
در بخش کاتالوگ، تکنیکهای مختلف تزئین شیشه توضیح داده میشود و اشیای شیشهای یافت شده در نیشاپور شرح داده میشوند، در عکسها و نقاشیهای خطی نشان داده میشوند و از نظر سبک و تأثیر، با تصاویر تکمیلی و ارجاع کامل به ادبیات علمی تحلیل میشوند. ضمیمه ای که توسط رابرت اچ. بریل از موزه شیشه کورنینگ ارائه شده است، از تجزیه و تحلیل های شیمیایی برای روشن کردن بیشتر شیشه های یافت شده در نیشاپور استفاده می کند.
این کتاب همچنین شامل نقشه و نقشه سایت، واژه نامه، هماهنگی و کتابشناسی گسترده است
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
Photo
#سکه_های_اسلامی
سکههایی که امپراطور جهانگیر گورکانی آنها را طراحی و صادر کرد، دارای نشانههای زودیاک بودند، پیشرفتی از ضرب سکههای پیشین مغول بود که شامل کتیبههای خوشنویسی مذهبی و تاریخ ضرب بود. علامت حوت مربوط به برج ماهی است که این سکه در آن صادر شده است، در حالی که یک دوبیتی در پشت آن اطلاعات اضافی در مورد سلطنت و سال ارائه میدهد.
در پشت هر یک تصویر صورت فلکی مربوط به ماه صدور و در جلوی آن کتیبه ای منظوم، عددی برای سال سلطنت جهانگیر و سال مربوط به آن در تقویم هجری وجود دارد.
جهانگیر به سکه های ضرب شده در دوران سلطنت خود علاقه شدیدی داشت و نام، اسم، وزن و متن آنها را مشخص می کرد. در خاطرات او می توان به چندین فرمان در مورد طرح سکه های جدید اشاره کرد. موارد زیر که به تصمیم او در آوریل 1618 برای ایجاد این شماره منحصر به فرد مربوط می شود:
قبل از این قانون بر روی یک طرف سکه های طلا نام من و در طرف دیگر نام محل ضرب حک شده است. ، ماه و سال سلطنت. در همین زمان به ذهنم رسید که به جای ماه باید شکلی از صورت فلکی که ماه را نشان می دهد به تصویر کشیده شود. مثلاً برای فروردین ماه یک برج حمل و برای ماه اردویشت رقم ثور و به همین ترتیب برای هر ماهی که در آن سکه ضرب می شد، یک طرف آن تصویر صورت فلکی در که خورشید طلوع کرد این روش به طور خاص خود من است و قبلاً هرگز استفاده نشده است.
این سکهها در زمینه سکهشناسی هندی و اسلامی کاملاً غیرعادی هستند، زیرا سکههایی که توسط حاکمان مسلمان صادر میشوند، معمولاً تزئینات تصویری ندارند و هیچیک از سکههای هندی دیگر دارای تصاویر نجومی نیستند. این نمونهها همراه با پرترهها و سکههای فیگولار منتشر شده در دوران سلطنت جهانگیر، مکمل جذابی برای سایر آثار هنری مربوط به حمایتهای دقیق این امپراتور است.
تاریخ: مورخ 1028ق/1619م
جغرافیا: ساخت هند، آگرا
📚منبع:
Carboni, Stefano. Following the Stars: Images of the Zodiac in Islamic Art. New York: The Metropolitan Museum of Art, 1997. no. 10, pp. 26–27, ill. (b/w)
@tamadone_islami
سکههایی که امپراطور جهانگیر گورکانی آنها را طراحی و صادر کرد، دارای نشانههای زودیاک بودند، پیشرفتی از ضرب سکههای پیشین مغول بود که شامل کتیبههای خوشنویسی مذهبی و تاریخ ضرب بود. علامت حوت مربوط به برج ماهی است که این سکه در آن صادر شده است، در حالی که یک دوبیتی در پشت آن اطلاعات اضافی در مورد سلطنت و سال ارائه میدهد.
در پشت هر یک تصویر صورت فلکی مربوط به ماه صدور و در جلوی آن کتیبه ای منظوم، عددی برای سال سلطنت جهانگیر و سال مربوط به آن در تقویم هجری وجود دارد.
جهانگیر به سکه های ضرب شده در دوران سلطنت خود علاقه شدیدی داشت و نام، اسم، وزن و متن آنها را مشخص می کرد. در خاطرات او می توان به چندین فرمان در مورد طرح سکه های جدید اشاره کرد. موارد زیر که به تصمیم او در آوریل 1618 برای ایجاد این شماره منحصر به فرد مربوط می شود:
قبل از این قانون بر روی یک طرف سکه های طلا نام من و در طرف دیگر نام محل ضرب حک شده است. ، ماه و سال سلطنت. در همین زمان به ذهنم رسید که به جای ماه باید شکلی از صورت فلکی که ماه را نشان می دهد به تصویر کشیده شود. مثلاً برای فروردین ماه یک برج حمل و برای ماه اردویشت رقم ثور و به همین ترتیب برای هر ماهی که در آن سکه ضرب می شد، یک طرف آن تصویر صورت فلکی در که خورشید طلوع کرد این روش به طور خاص خود من است و قبلاً هرگز استفاده نشده است.
این سکهها در زمینه سکهشناسی هندی و اسلامی کاملاً غیرعادی هستند، زیرا سکههایی که توسط حاکمان مسلمان صادر میشوند، معمولاً تزئینات تصویری ندارند و هیچیک از سکههای هندی دیگر دارای تصاویر نجومی نیستند. این نمونهها همراه با پرترهها و سکههای فیگولار منتشر شده در دوران سلطنت جهانگیر، مکمل جذابی برای سایر آثار هنری مربوط به حمایتهای دقیق این امپراتور است.
تاریخ: مورخ 1028ق/1619م
جغرافیا: ساخت هند، آگرا
📚منبع:
Carboni, Stefano. Following the Stars: Images of the Zodiac in Islamic Art. New York: The Metropolitan Museum of Art, 1997. no. 10, pp. 26–27, ill. (b/w)
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
اسطوره ی #نژاد_آریایی یک اختراع مدرن است The Great Aryan Myth Knight Dunlap @tamadone_islami
اسطوره آریایی اکنون به طور کامل در میان محققان بی اعتبار شده است.
قوم شناسان (خارج از آلمان) بیش از آن که از نژاد یهودی صحبت می کنند، از #نژاد_آریایی صحبت نمی کنند.
زبان شناسان دیگر از خانواده ای از زبان های آریایی صحبت نمی کنند و اصطلاح کمتر مختصر اما دقیق تر «#هند_و_اروپایی» را ترجیح می دهند. با این حال، به نظر می رسد که افکار عمومی هنوز با کلمه "آریایی" تا حدودی گیج شده اند.منشأ واقعی اسطوره آریایی مبهم است.
هانکینز (مبنای نژادی تمدن، 1926) آن را به دوره اولیه قرن #نوزدهم برمیگرداند، و اگر ریشههای آن به گذشته گسترش یابد، به وضوح آشکار نمیشوند. جنگافروزان آلمانی، در اواخر قرن، مشتاقانه این اسطوره را به عنوان لباسی برای دکترینی که گاهی «#پان_ژرمنیسم» نامیده میشود، پذیرفتند.
دکترین نژادی از ابرمردان، که قرار است با بیرحمی وحشیگری باستان بر جهان مسلط شوند.با این حال، این آموزه نژاد بزرگ آلمانی قدیمی تر از #اسطوره_آریایی است. قبل از اینکه نیچه بر ضد اخلاق و انسان دوستانه غلبه کند، به خوبی تثبیت شده بود. شاید بتوان پارانویای آلمانی را در فیشته، شلینگ و هگل جستجو کرد، همانطور که هانکینز اشاره می کند، و به نظر می رسد کولنای (جنگ علیه غرب، 1938) فکر می کند که می تواند باشد. این امکان برای اهداف فعلی ما مهم نیست. دکترین نژاد ابرمرد آلمانی مطمئناً قدیمی تر از اسطوره آریایی است.
اسطوره آریایی در رایج ترین شکل خود، گروهی از مردم را فرض می کند که خود را "#آریایی" می نامند، که در زمانی قبل از عصر مسیحیت به هند حمله کردند و در دره سند ساکن شدند. نظریههای گمانهزنی مختلفی در مورد محل «#خانه» اصلی این آریاییها توسط دانشمندانی ابداع شد که با کمدولت این اسطوره را پذیرفتند. با این حال، همه نظریه ها موافق بودند که از جایی از مبدا، چه در اروپا یا آسیا، گروه هایی از این ذخایر آریایی به هند، ایران و اروپا مهاجرت کردند.با این حال، اگر به دنبال شواهد تاریخی برای وجود این ذخایر آریایی اولیه یا روایتهای افسانهای از مهاجرت آنها باشیم.
متوجه میشویم که شواهدی برای آریایی وجود ندارد و تا حدود یک قرن پیش هیچ افسانهای درباره #نژاد_آریایی وجود نداشت. مفهوم نژاد آریایی یک اختراع #مدرن است.
بسیاری از گروه های خارجی در طول چند هزار سال گذشته به هند حمله کرده اند، اما در سنت های هندو اشاره ای به گروهی از #آریایی های مهاجم وجود ندارد. در روایات فارسی به چنین گروهی اشاره ای نشده است. این برای طرفداران اسطوره آریایی ناخوشایند است، زیرا اگرچه #وداها و #اوستاها تا پس از آغاز دوران مسیحیت نوشته نشده اند، اما احتمالاً مظهر افسانه هایی هستند که از دوره های قبل منتقل شده اند یا بر اساس چنین افسانه هایی ساخته شده اند.
کلمه «آریایی» و همزادهای آن، درست است، در نوشتهها و کتیبههای مختلف آمده است (رجوع کنید به «آریانها، دایرهالمعارف. بریتانیا، ویرایش نهم).
اما هیچ قطعه یا کتیبه ای وجود ندارد که به وضوح به یک #گروه یا گروه #نژادی آریایی اشاره کند. ثابت شده است که این کلمه به معنای "#نجیب"، "مشهور" یا "نسب اشرافی" است.
فقط یک دلبستگی کورکورانه به یک دکترین می تواند هر یک از قسمت ها را به شواهدی مبنی بر وجود #نژاد_آریایی تبدیل کند.
این اسطوره آفرینش #زبان_شناسان آلمانی بود که روابط زبانی را با روابط سهم نژادی اشتباه می گرفتند. یا حداقل کسانی که اولی را به عنوان مدرک معتبر برای دومی پذیرفته اند. ما نمیتوانیم تاریخ پیدایش این اسطوره را زودتر از قرن نوزدهم تعیین کنیم، زیرا تا سال 1788 میلادی سر ویلیام جونز اشاره کرد که زبانهای یونانی، لاتین، سلتیک، فرانسوی و ژرمنی قرابت مشخصی با #سانسکریت دارند. در سال 1808 فردریش شلگل اعلام کرد که سانسکریت زبان مادری گروه هند و اروپایی است و آن را به عنوان زبان یک نژاد والدین #آریایی معرفی کرد.
مفهومح جونز از یک خانواده هند و اروپایی از زبان های مرتبط به سرعت پذیرفته شد، و امروزه پذیرفته شده است، اگرچه «خانواده» در سال های اخیر به شدت مورد بازنگری قرار گرفته است. اما تصور شلگل مبنی بر اینکه سانسکریت زبان اصلی هند و اروپایی است به زودی کنار گذاشته شد، حتی توسط کسانی که به اسطوره نژاد آریایی اعتبار می دادند.
📚منبع:
https://www.jstor.org/stable/18253
@tamadone_islami
قوم شناسان (خارج از آلمان) بیش از آن که از نژاد یهودی صحبت می کنند، از #نژاد_آریایی صحبت نمی کنند.
زبان شناسان دیگر از خانواده ای از زبان های آریایی صحبت نمی کنند و اصطلاح کمتر مختصر اما دقیق تر «#هند_و_اروپایی» را ترجیح می دهند. با این حال، به نظر می رسد که افکار عمومی هنوز با کلمه "آریایی" تا حدودی گیج شده اند.منشأ واقعی اسطوره آریایی مبهم است.
هانکینز (مبنای نژادی تمدن، 1926) آن را به دوره اولیه قرن #نوزدهم برمیگرداند، و اگر ریشههای آن به گذشته گسترش یابد، به وضوح آشکار نمیشوند. جنگافروزان آلمانی، در اواخر قرن، مشتاقانه این اسطوره را به عنوان لباسی برای دکترینی که گاهی «#پان_ژرمنیسم» نامیده میشود، پذیرفتند.
دکترین نژادی از ابرمردان، که قرار است با بیرحمی وحشیگری باستان بر جهان مسلط شوند.با این حال، این آموزه نژاد بزرگ آلمانی قدیمی تر از #اسطوره_آریایی است. قبل از اینکه نیچه بر ضد اخلاق و انسان دوستانه غلبه کند، به خوبی تثبیت شده بود. شاید بتوان پارانویای آلمانی را در فیشته، شلینگ و هگل جستجو کرد، همانطور که هانکینز اشاره می کند، و به نظر می رسد کولنای (جنگ علیه غرب، 1938) فکر می کند که می تواند باشد. این امکان برای اهداف فعلی ما مهم نیست. دکترین نژاد ابرمرد آلمانی مطمئناً قدیمی تر از اسطوره آریایی است.
اسطوره آریایی در رایج ترین شکل خود، گروهی از مردم را فرض می کند که خود را "#آریایی" می نامند، که در زمانی قبل از عصر مسیحیت به هند حمله کردند و در دره سند ساکن شدند. نظریههای گمانهزنی مختلفی در مورد محل «#خانه» اصلی این آریاییها توسط دانشمندانی ابداع شد که با کمدولت این اسطوره را پذیرفتند. با این حال، همه نظریه ها موافق بودند که از جایی از مبدا، چه در اروپا یا آسیا، گروه هایی از این ذخایر آریایی به هند، ایران و اروپا مهاجرت کردند.با این حال، اگر به دنبال شواهد تاریخی برای وجود این ذخایر آریایی اولیه یا روایتهای افسانهای از مهاجرت آنها باشیم.
متوجه میشویم که شواهدی برای آریایی وجود ندارد و تا حدود یک قرن پیش هیچ افسانهای درباره #نژاد_آریایی وجود نداشت. مفهوم نژاد آریایی یک اختراع #مدرن است.
بسیاری از گروه های خارجی در طول چند هزار سال گذشته به هند حمله کرده اند، اما در سنت های هندو اشاره ای به گروهی از #آریایی های مهاجم وجود ندارد. در روایات فارسی به چنین گروهی اشاره ای نشده است. این برای طرفداران اسطوره آریایی ناخوشایند است، زیرا اگرچه #وداها و #اوستاها تا پس از آغاز دوران مسیحیت نوشته نشده اند، اما احتمالاً مظهر افسانه هایی هستند که از دوره های قبل منتقل شده اند یا بر اساس چنین افسانه هایی ساخته شده اند.
کلمه «آریایی» و همزادهای آن، درست است، در نوشتهها و کتیبههای مختلف آمده است (رجوع کنید به «آریانها، دایرهالمعارف. بریتانیا، ویرایش نهم).
اما هیچ قطعه یا کتیبه ای وجود ندارد که به وضوح به یک #گروه یا گروه #نژادی آریایی اشاره کند. ثابت شده است که این کلمه به معنای "#نجیب"، "مشهور" یا "نسب اشرافی" است.
فقط یک دلبستگی کورکورانه به یک دکترین می تواند هر یک از قسمت ها را به شواهدی مبنی بر وجود #نژاد_آریایی تبدیل کند.
این اسطوره آفرینش #زبان_شناسان آلمانی بود که روابط زبانی را با روابط سهم نژادی اشتباه می گرفتند. یا حداقل کسانی که اولی را به عنوان مدرک معتبر برای دومی پذیرفته اند. ما نمیتوانیم تاریخ پیدایش این اسطوره را زودتر از قرن نوزدهم تعیین کنیم، زیرا تا سال 1788 میلادی سر ویلیام جونز اشاره کرد که زبانهای یونانی، لاتین، سلتیک، فرانسوی و ژرمنی قرابت مشخصی با #سانسکریت دارند. در سال 1808 فردریش شلگل اعلام کرد که سانسکریت زبان مادری گروه هند و اروپایی است و آن را به عنوان زبان یک نژاد والدین #آریایی معرفی کرد.
مفهومح جونز از یک خانواده هند و اروپایی از زبان های مرتبط به سرعت پذیرفته شد، و امروزه پذیرفته شده است، اگرچه «خانواده» در سال های اخیر به شدت مورد بازنگری قرار گرفته است. اما تصور شلگل مبنی بر اینکه سانسکریت زبان اصلی هند و اروپایی است به زودی کنار گذاشته شد، حتی توسط کسانی که به اسطوره نژاد آریایی اعتبار می دادند.
📚منبع:
https://www.jstor.org/stable/18253
@tamadone_islami
www.jstor.org
The Great Aryan Myth on JSTOR
Knight Dunlap, The Great Aryan Myth, The Scientific Monthly, Vol. 59, No. 4 (Oct., 1944), pp. 296-300