Telegram Web Link
جایگاه دانشمندان تمدن اسلامی و نظریه های تکامل قبل از داروین


روی لینک زیر بزنید :👇

این مقاله را کامل بخوانید

@tamadone_islami
فضیلت کتاب در سنت اسلامی

کتاب «الحیوان» جاحظ بصری احتمالاً اولین گزارش مکتوب در تاریخ اسلام است که اهمیت کتاب را در تمدن بشری مورد بحث قرار می‌دهد. جاحظ که بیشتر در قالب حکایات و شرح منظوم نوشته شده است، موارد زیر را مورد بحث قرار می دهد:

1) کتاب به عنوان بهترین وسیله بیان
2) سبک های مؤثر در نوشتن
3) فضایل کتاب
4) عادت به جمع آوری و زیباسازی کتاب
5) مشکل ترجمه و ویرایش
6) توصیه به نویسندگان (در جهت نوشتن).

علاوه بر این، او نقدهایی را نیز بر کتاب و بینش خود نسبت به بسیاری از مسائل مربوط به کتاب‌ها که در زمان خود با آن‌ها مواجه بوده، وارد می‌کند.

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
فضیلت کتاب در سنت اسلامی کتاب «الحیوان» جاحظ بصری احتمالاً اولین گزارش مکتوب در تاریخ اسلام است که اهمیت کتاب را در تمدن بشری مورد بحث قرار می‌دهد. جاحظ که بیشتر در قالب حکایات و شرح منظوم نوشته شده است، موارد زیر را مورد بحث قرار می دهد: 1) کتاب به عنوان…
درباره مدح و فضیلت کتاب در سنت اسلامی

مسلمانان به دلیل ستایش و احترام فراوان نسبت به کتاب، همواره با محبت و احترام فراوان درباره آن صحبت می کنند و به کتب به چشم دوستان می نگرند. آنها را صرفاً حامل دانش و وسیله آموزش نمی دانستند، بلکه به عنوان چیزی مملو از شخصیت های انسانی که به کمال دانش ختم میشد می نگریستند

گلچینی از اشعار مسلمین برای مدح کتاب:

«چه همراه خوبی است یک کتاب وقتی
با آن خلوت می کنی! می توانی با آن تسلی پیدا کنی، حتی اگر کسانی که دوستشان داشتی به تو خیانت کرده باشند!»


ما یارانی (کتب) داریم که از مکالمه آنها
خسته نشدیم. آنها باهوش و قابل اعتماد هستند، چه حضور داشته باشند و چه غایب (یعنی حفظ باشند کتاب را) »

شاعر مشهور المتنبی این همنشینی را چنین بیان کرده است:

«شرافتمندترین صندلی این دنیا روی زین اسب است و بهترین همراه همیشه #کتاب خواهد بود »

📒کتاب‌ها گاهی با اسلحه دارای ارزشی برابر می‌باشند، همانطور که مهلبی به پسرش توصیه کرد:

«پسرانم! هرگاه در بازار جلوی مغازه ای ایستادید فقط در مقابل مغازه هایی که اسلحه و کتاب می فروشند بایستید.»


مدح جاحظ بصری از کتاب غالباً توسط علمای بعد از او نقل شده است. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که دیدگاه های او همه نوع کتاب را در بر می گیرد و تنها به ارزش های کتاب های علمی فقط محدود نمی شود. اول جاحظ می نویسد:

«کتاب ظرفی است پر از دانش،ظرفی پر از حس خوب، ظرفی پر از شوخی و جدیت. اگر بخواهی از اصحاب وائل فصیح‌تر، یا از باقل کم‌حرف‌تر باشد ، تو را با حکایات سرگرم می‌کند، از انواع شگفتی‌های شگفت‌انگیز آگاهت می‌کند، با شوخی‌ها سرگرمت می‌کند
یا با موعظه‌ها، همان‌طور که می‌خواهی.شما
آزادید که در آن یک مشاور سرگرم کننده، یک
منتقد تشویق کننده، یک زاهد شرور، یک سخنگو ساکت پیدا کنید.»

«کتاب همدمی است که وقتی مشغول هستید حرفش را قطع نمی کند، اما وقتی فکرش را می کنید از شما استقبال می کند و ادب اجباری را مطالبه نمی کند و شما را مجبور به دوری از معاشرت نمی کند. بازدیدکننده‌ای است که ممکن است بازدیدهایش نادر یا مکرر یا آنقدر مداوم باشد که مانند سایه شما را دنبال کند و جزئی از شما شود...»

ادامه می‌دهد:

کتاب همدمی است که شما را چاپلوسی نمی‌کند، دوستی است که شما را آزرده نمی‌کند، دوستی است که شما را خسته نمی‌کند، درخواست‌کننده‌ای است که شما را بی‌توجه نمی‌کند، حمایتی است که شما را با تحقیر نمی‌بیند، و دوستی که شما را خسته نمی‌کند.


📒در مورد دیگر ویژگی‌های ستودنی کتاب‌، الجاحظ بر ماندگاری کتاب‌ها به‌عنوان وسیله‌ای برای انتقال عقاید نوشته‌شده در گذشته به نفع نسل‌های بعدی تأکید کرد:


من هیچ محصول حیوانی را نمی شناسم که با وجود جوانی، زمان کوتاهی که از تولدش می گذرد، قیمت ناچیز و در دسترس بودن آن،
این همه توصیه عالی، دانش کمیاب، این همه
آثار ذهن های بزرگ و مغزهای تیزبین را گرد هم آورده باشد. بسیاری از افکار بلند و آموزه های صحیح، تجربیات خردمندانه یا اطلاعات بسیار در مورد اعصار گذشته، سرزمین های دور، گفته های روزمره و امپراتوری های ویران شده، جز به عنوان کتاب.

📒جاحظ نقش کتاب را به مانند یک معلم میداند:

یک کتاب در شب و روز، در خارج و در
خانه از شما اطاعت می کند. نیازی به خواب ندارد و با نشستن خسته نمی شود، استادی است که وقتی به او نیاز داری تو را ناامید نمی کند و وقتی دست از دستمزدش برنمی دارد
از آموزش تو دست نمی کشد .اگر از فضل بیفتی، همچنان از تو اطاعت می کند، و اگر باد برای دشمنانت بوزد، بر ضد تو نخواهد رفت.بی حوصلگی یا تنهایی شما را به شرکت بد سوق نمی دهد!

📌امام ابن حزم آندلسی قاضی و پزشک مشهور مینویسد:

هیچ کتابی خالی از فایده نیست، در واقع کتاب
افزایش دانشی است که فرد در صورت نیاز به آن خواهد یافت، زیرا هیچ راهی برای فرد وجود ندارد که تمام دانشی را که در آن تخصص دارد حفظ کند. و از آنجایی که هیچ راهی برای انجام این کار وجود ندارد نتیجه می‌شود که کتاب‌ها انبارهای لذت بخشی برای
افراد جویای دانش هستند. اگر کتاب نبود، علوم گم می شد و به سختی پیدا می شد. بنابراین، کسی که کثرت کتاب را نکوهش کند، اشتباه می کند. و اگر از نظر او پیروی می کرد،
علوم تباه می شد و جاهلان هر طور که می خواستند به نزاع و ادعا می پرداختند. اگرشهادت کتب نبود، ادعای عالم و جاهل در حد یکسان بود.بنابراین، فرد باید با تمام وجود به مرکب و کاغذ بچسبد.

📚منابع:

Abu Uthman Amr Ibn Bahr al-Jahiz, Kitāb al-Ḥayawān

lbn Hazm, Marātib al-Ulūm, 76/239, cf. A. G. Chejne,

@tamadone_islami
لزلی هازلتون (Lesley Hazelton) مورخ و روزنامه نگار مشهور یهودی و دیدگاه او نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم

📌محمد و یکپارچگی


@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
لزلی هازلتون (Lesley Hazelton) مورخ و روزنامه نگار مشهور یهودی و دیدگاه او نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم 📌محمد و یکپارچگی @tamadone_islami
لزلی هازلتون (Lesley Hazelton) مورخ و روزنامه مشهور یهودی و دیدگاه او نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم

📌محمد و یکپارچگی

به این سوال که چطور تصمیم گرفتم در مورد #محمد بنویسم؟! پاسخ فوری من این است که "چرا نه؟" ما در مورد یکی از تأثیرگذارترین چهره های تمام دوران صحبت می کنیم. مردی که دنیای خود را به شدت تغییر داد و هنوز هم در حال تغییر جهان ماست. پس چگونه بسیاری از ما می‌توانیم در مورد او اطلاعات کمی داشته باشیم؟ چگونه به نظر می رسد که فقط ایده نوشتن درباره او مملو از تنش است. به قلمرو من خوش آمدید عرصه وسیع و متزلزلی که سیاست و دین در آن تلاقی می کنند.

خیلی از مردم غرب در حال ضربه و طعن به او هستند اما خود محمد در کجا بود؟ کجا بود آن مردی که به قرآن گوش می‌داد به او و به تعمیم همه مسلمانان می‌گفت که به طعنه و تمسخر مخالفین توجهی نکنند؟ آنها را نادیده بگیرید، مدام می گوید،صورت خود را از آنان برگردانید و توجه نکنید ، یا به قول عیسی مسیح، گونه دیگر را بچرخانید!!

در حالی که مسلماً محمد توسط مخالفانش تحریف شده است، گاهی اوقات به نظر می رسد که او به همان اندازه توسط پر سر و صداترین مدافعان خودخوانده اش هم تحریف شده است و همین امر باعث می شود که ما بدانیم او واقعاً چه کسی بوده است.

با این حال، میلیون ها، اگر نگوییم میلیاردها کلمه، که درباره او در تاریخ نوشته شده است، اغلب به همان اندازه که آشکار می شود، مبهم به نظر می رسد. هر چه بیشتر آنها را شخم زدم، بیشتر احساس می کردم که انبوه انباشته آنها سنگینی می کند. چیزی که من می خواستم احساس واقعی برای خود آن مرد بود. می خواستم سرزندگی و پیچیدگی یک زندگی کامل او را داشته باشم. به طور خلاصه می‌خواستم محمد را کامل ببینم و این به معنای دور شدن از یک میدان مین مجازی از برنامه‌هایی بود که شامل تقوا و احساسات و کلیشه‌ها و قضاوت‌گرایی می‌شد.

بنابراین، حتی در حالی که صدها جلد تحقیق روی زمین من انباشته شده است، ارزشمندترین ابزار تحقیقی من ممکن است این یادآوری یک کلمه‌ای بوده باشد که در کنار میز من چسبانده شده است « فکر کن! "

فرقی نمی‌کند کلماتی را که در آن شب (غار حرا و اولین وحی) را شنید از درون خودش یا از بیرون آمده بود، کاملاً واضح به نظر می‌رسد که محمد آنها را تجربه کرده است و این کار را با نیرویی انجام داده است که حس او را نسبت به خودش و دنیایش تغییر می‌دهد. به طوری که آن سرگردانی وحشتناک اولیه، آن تفکیک همه چیز، آن احساس غلبه بر نیرویی بزرگتر از هر چیزی که ذهن می تواند درک کند، من را کاملاً واقعی می داند. این تنها پاسخی است که میتواند بدهم : او هم یک انسان است

این همان چیزی بود که به من اجازه داد محمد را نه به عنوان یک نماد و نه حتی به عنوان یک موضوع، بلکه به عنوان یک #مرد و انسان ببینم. انسانی پیچیده و برای دنبال کردن قوس فوق العاده زندگی خود از یتیمی غفلت شده تا رهبر تحسین شده. از بیرونی به حاشیه رانده شده تا خودی نهایی. از ناتوانی به قدرت. یک چیز را از ابتدا می دانستم، با این حال، اگر می خواستم این داستان قابل توجه را رعایت کنم، اگر بخواهم آن را در صفحه زنده کنم، باید با حسن نیت نوشته می شد.

همه ما، خواه سکولار یا مذهبی، خداباور یا ملحد یا هر جای دیگری، همه ما تحت تأثیر سخنان و اعمال افراط گرایان هستیم. آنچه در گوشه کوچکی از جهان اتفاق می افتد اکنون در سطح جهانی بازتاب دارد. اما چه در تهران زندگی کنیم یا در تل آویو، در نیویورک یا دهلی نو، ما یک انتخاب داریم. می توانیم امتناع کنیم.

از این که اجازه دهیم خشم و سوء ظن ما را هدایت کند خودداری کنیم. از اینکه اجازه دهیم خود را توسط افراط گرایان از هر قشری دستکاری کنیم، خودداری کنیم. از دید تنگ نظرانه آنها، تحریف کتابهای کمیک آنها، ذهن کوچک آنها را رد کنید. ما باید روایت را پس بگیریم. روایت کامل فراتر از کلیشه ها، فراتر از قضاوت های فوری. همانطور که ما باید محمد را کامل ببینیم، باید همدیگر را با حسن نیت کامل ببینیم...

کلیپ هازیلتون:

https://youtu.be/9aC7bUTBKv0?si=HonUYkDEmGOFhAPO

@tamadone_islami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ابوریحان بیرونی چگونه شعاع زمین را محاسبه کرد در هزار سال پیش؟!


@tamadone_islami
ریاضیدان گمنام تمدن اسلامی و مبدع کسرهای اعشاری

أحمد بن إبراهيم الإقليدسي (341 هجری)


@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
ریاضیدان گمنام تمدن اسلامی و مبدع کسرهای اعشاری أحمد بن إبراهيم الإقليدسي (341 هجری) @tamadone_islami
ریاضیدان گمنام تمدن اسلامی و مبدع کسرهای اعشاری

أحمد بن إبراهيم الإقليدسي (341 هجری)

ریاضیدان مسلمان و عرب عضو بیت الحکمه که در حدود ۳۴۱ ق (۹۵۲ میلادی)در دمشق و بغداد خلافت عباسی می‌زیست.

در کتاب خود «کتاب الفصول فی حساب الهندی» طریقه نوینی از بیان و محاسبه اعداد اعشاری را ارائه داد که ۵ قرن قبل از کتاب مفتاح الحساب غیاث الدین جمشید کاشانی است. از این نظر برخی او را کاشف اعشار میدانند

این کتاب در میان کتاب‌های باقیمانده به زبان عربی و در رابطه با حساب از همه مهم تر بوده و نخستین متن شناخته شده‌ای است که در آن به طور مستقیم به کسرهای اعشاری پرداخته شده است. اقلیدسی در آن، اصلاحاتی را نیز در حساب هندی پیشنهاد کرده است و او آشنا به محاسبات یونانی و بابلی و هندی بوده و از محتویات کتاب چنین بر می‌آید که وی به تدریس ریاضی نیز می‌پرداخت.

موضوعات فصلهای الفصول فى الحساب الهندی و اهمیت آن در تاریخ ریاضیات اقلیدسی در مقدمه این کتاب میگوید که همه کتابهای مهمی را که تا زمان او دربارۀ حساب هندی نگاشته شده، خوانده است و با زبردستان و مشاهیر این فن دیدار کرده و از آنان کسب اطلاع نموده است. وی سپس میافزاید که حاصل کار هیچ یك از دانشمندان پیش از او مانند آنچه وی پدید آورده، نبوده است

اقلیدسی سپس به ضرورت به کار بردن تخت و میل هم در شیوهٔ رایج در حساب اشاره میکند؛ اما در پایان به شیوهای که ابتکار خود اوست اشاره و ادعا میکند که در این شیوه نیازی به تخت و میل یا (تراب) نیست، بلکه تمامی محاسبات در صفحه (یعنی) با قلم و مرکب و روی کاغذ انجام می گیرد وی همچنین از اختراع تختهٔ محاسبه ای ویژه نابینایان و افرادی که چشمشان ضعیف است سخن میگوید. مقاله فصل اول کتاب در ۲۱ باب، به مقدمات مورد نیاز از جمله معرفی ارقام نهگانه و دهگانه، زیرا قدما صفر را جزو ارقام به شمار نمی آوردند سیستم عددنویسی هندی با رعایت ارزش مکانی یعنی همان سیستمی که امروزه در عددنویسی رایج است و خلاصه ای از تمامی متون قبلی نوشته شده در حساب هندی و کاربرد آنها در دستگاه شمار شصتگانی، مانند اعمال اصلی و فرعی ،حساب اختصاص دارد

در فصل دوم در ۲۰ باب موضوع در سطح بالاتری توضیح داده شده، و مشتمل است بر طرح ۹ به ۹ اعداد روشی برای امتحان سريع و تقریبی درستی (محاسبات) اشاراتی به سیستم عددنویسی رومی و عربی و مسائلی از این قبیل ..

اما مهمترین جنبۀ اهمیت تاریخی این کتاب کاربرد کسرهای اعشاری در آن است در واقع اقلیدسی نزدیک به ۵۰۰ سال پیش از غیاث الدین کاشانی که تا چندی پیش مبتکر این کسرها شناخته میشد کسرهای اعشاری را به کار برده است.

اقلیدسی درباره پیش قدم بودن در این زمینه هیچ گونه سخنی به میان نیاورده است ولی در چند مورد آنها را به کار بسته و برای متمایز ساختن بخش صحیح عدد از بخش اعشاری آن يك خط كوچك به جای ممیز در بالای رقم یکان قسمت صحیح عدد قرار داده است

اما اقلیدسی اصرار چندانی بر به کار بردن این کسرها نداشته و گویی به اهمیت بسیار آنها واقف نبوده است. ولی غیاث الدین کاشانی بی آنکه از کار وی اطلاع داشته باشد، يك بار دیگر این کسرها را به قیاس کسرهای شصتگانی ابداع کرده و نام کسرهای اعشاری را بر آنها نهاده است. وی با آگاهی کامل از این کسرها بهره برده و همین کار را به دیگران نیز توصیه کرده است .همچنین کتاب اقلیدسی برخلاف اثر غیاث الدین کاشانی به هیچ وجه مورد توجه ریاضیدانان بعدی نبوده است. تنها ابونصر سموئل بن يحيى مغربی در ۵۶۸ ق / ۱۱۷۳م این کسرها را به کار برده است در حالی که پس از نگارش مفتاح الحساب بهرهگیری از این کسرها به سرعت در عالم اسلامی رواج یافت

📚منبع:

آتش،احمد،« المخطوطات العربية فى مكتبات الاناضول»، مجلة معهد المخطوطات العربية ،قاهره ۱۹۵۸ م؛ اقلیدسی، احمد، الفصول فى الحساب الهندی به کوشش احمد سليم سعيدان، حلب، ۱۹۸۴م

@tamadone_islami
یک مورد جالب در تاریخ اسلامی که حضرت عمر رضی الله عنه خلیفه ی دوم مسلمین در یک نامه به اهل کوفه، در باره یک کلمه ی #فارسی توضیح #فقهی داده است.

او به آنها نوشت:

حدثنا وكيع عن الأعمش عن أبي وائل قال : أتانا كتاب عمر ونحن بخانقين : إذا قال الرجل للرجل : لا تدخل فقد أمنه ، وإذا قال : لا تخف فقد أمنه ، وإذا قال : مطرس فقد أمنه ، قال : الله يعلم الألسنة .

به من گفته شده است که کلمه «مطرس» [#مترس] به زبان فارسی طلب #امان است [انه ذکر لی ان مطرس بلسان الفارسیه الامنه]

اگر کسی از شما این کلمه را به کسی گفت که زبان شما را نمی فهمد [یعنی به ایرانی ها گفت: «مترس»، و او تسلیم شد] در امان است.و الله به زبانها آگاه است

📚منبع: [المصنف، ج 18، ص 452]. (فان قلتموها لمن لا یفقه لسانکم، فهو آمن).شماره 4902 [ ص: 691 نسخه الکترونیک ]باب في الأمان ما هو وكيف هو

@tamadone_islami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محاصره اسکندریه (انگلیسی: Siege of Alexandria) به واقعه‌ای در سال ۶۴۱ میلادی اشاره دارد که طی آن نیروهای خلافت راشدین به رهبری حضرت عمرو ابن عاص، بندر مهم اسکندریه در دریای مدیترانه را به دور از امپراتوری روم شرقی تصرف کردند.

در آن زمان اسکندریه مرکز استان بیزانس مصر بود. این امر به کنترل دریایی روم شرقی و تسلط اقتصادی بر مدیترانه شرقی پایان داد و در نتیجه منجر به تغییر قدرت ژئوپلیتیکی بیشتر به نفع خلافت راشدین شد.


سرتوماس آرتولد درباره انتشار اسلام در مصر می گوید:

موفقیت سریع و فتوحات درخشان نیروهای مسلمان بیشتر مرهون استقبال گرم مسیحیان از مسلمانان بود زیرا مسیحیان مصر علاوه بر آن که به علت فشارهای سیاسی از بیزانسها نفرت داشتند به علت تضادها و اختلافات معنوی و دنیوی نمی توانستند آنان را تحمل کنند... فتوحات اسلامی برای این قبطیها آزادی حیات دینی را که مدت یک قرن از آن محروم بودند به ارمغان آورد و نیز اسلام برای اولین بار به وسیله سپاه مسلمانان عرب به سرکردگی عمروبن عاص که در سال بیست هجری مصر را فتح کرد به افریقا معرفی شد.

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
محاصره اسکندریه (انگلیسی: Siege of Alexandria) به واقعه‌ای در سال ۶۴۱ میلادی اشاره دارد که طی آن نیروهای خلافت راشدین به رهبری حضرت عمرو ابن عاص، بندر مهم اسکندریه در دریای مدیترانه را به دور از امپراتوری روم شرقی تصرف کردند. در آن زمان اسکندریه مرکز استان…
عمروبن عاص با مسیحیان به نهایت مروت و تساهل مذهبی رفتار نمود. قبطیان برای تعیین اسقف اعظم جدید که از دیرباز میان آنها بود رخصت خواستند. عمرو فورا آنها را پذیرفت و با مذهب عیسوی تا این درجه همدردی نشان داد که اجازه داد در شهرهایی که خود بانی آن بود کلیساهای جدید بنا نمودند.


پیمان صلح عمرو ابن عاص با مصریان

بنام خداوند بخشنده و مهربان

این امان نامه است که عمروبن عاص به مردم مصر می دهد:

(1) جان ها و احوال و کلیسا و صلیب و دشت و دریای مصریان در #امان است و چیزی از آن کم نمی شود و نوبیان با آنها ساکن نمی شوند.

(2) خطای دزدانشان به عهده خود آنها است و ما در این مورد تعهدی نداریم.

(3) هر کس از نوبیان و رومیان این صلح را بپذیرد از حقوق یکسان مانند مصریان برخوردار است و کسانی که نپذیرند درامان هستند که از سلطه ما خارج شوند تا به جایگاه خویش رسد.

(4) مردم مصر پس از پیمان صلح، اگر افزایش نهرشان به پنجاه هزار رسید باید جزیه دهند. اگر کسانی از مردم این پیشنهاد را نپذیرند به اندازه ایشان از میزان جزیه کاسته می شود و عهد و ذمه ما از آنان برداشته شود و اگر آب نیل فروکش کند از آن مقدار کمتر شود به همان اندازه از جزیه ایشان کاسته خواهد شد

(5) آنچه بر عهده مصریان است، باید در سه نوبت و هر بار یک سوم آن را بپردازند.

در واقع سازمان مالی بیزانس در مصر سازمانی بسیار پیچیده و ماهیتا ظالمانه بود. این سیستم آشفته و غیر متمرکز عملا دچار بیماری بوروکراسی بود و تنها طبقه اربابان املاک (پراک) از آن بهره مند می شدند که دارای قدرت و نفوذ سیاسی نیز بودند.

انقلاب امکان نداشت و اصلاحات هم ممکن نبود، مگر این که نیرویی مقتدر از خارج دنبال آن باشد و اجرای آن را تامین نماید چنین نیرویی نه در اختیار امپراتوری که در دست عربها بود.مصریان از رفتار مدبرانه مسلمانان با مسیحیان در فلسطین و شام باخبر بودند.

آوارگان و فراریان روم نیز که به مصر می آمدند مصریان را از رفتار و اخلاق نیکوی مسلمانان آگاه نمودند.

داستان فتح مصر شیرین و در عین حال بیانگر شهامت و ایثار و اقتدار مسلمانان در مبارزه با دشمنان است. سرزمین مصر و ثروتهای فراوان آن و همچنین اسکندریه به عنوان مرکز نیروی دریایی روم اهمیت بسزایی داشته است. اما مسلمانان با همت و تلاش خویش این دژ مستحکم و تسخیرناپذیر روم شرقی را به تصرف خویش درآوردند و صفحه ای درخشان در تاریخ فتوحات اسلامی رقم زدند. فتح مصر با سرعت و سهولت انجام گرفت و هر چند که دست تقدیر و نصرت الهی را در این پیروزی مشاهده می نماییم

قضیه فتح مصر از دیدگاهی دیگر شگفتی به همراه دارد و آن این که هر چند کشور مصر در طول تاریخ خویش شاهد هجوم اقوام بیگانه بوده است و چه بسا قوم غالب سالهای مدید بر آنجا حکومت نموده اند اما مصریان در تمدن فاتحان هضم نگردیدند و فرهنگ و زبان و اعتقادات آنان عوض نشد. بلکه از آنان چیزهایی یاد گرفته و فرهنگ خود را غنی تر نمودند اما با این همه چگونه اسلام که نه ابتدا تمدنی داشت و نه ثروتی، توانست تا این اندازه بر فرهنگ و تمدن و مذهب و زبان این مردم تاثیر بگذارد و چگونه آنان با آغوش باز پذیرای این تفکر شدند و دانشمندان برجسته ای را به فرهنگ و تمدن اسلامی عرضه نمودند که آثار ارزنده ای از آنها به یادگار مانده است. بی تردید کشور مصر در فرهنگ و تمدن ملل اسلامی نقش بسزایی داشته است.

فتح مصر برای مسلمانان مایه برکت و نعمت فراوان شد زیرا همان گونه که اشاره شد نفوذ امپراتوری روم شرقی در آن منطقه کاملا از بین رفت و شام و فلسطین از خطرات احتمالی مصون ماندند و زمینه برای فتح آفریقا مهیا شد و از آنجا که اسکندریه پایگاه مهم دریایی روم بود مسلمانان با فتح آن به اهمیت و ضرورت تشکیل نیروی دریایی واقف شدند و به تقویت نیروی دریایی خویش پرداختند و از طرفی ثروت و فراوانی مصر مخصوصا در سالهای قحطی برای مسلمانان مدینه و مرکزیت اسلام مشکل گشا بود واحتیاجات آنان را برطرف می نمود.

به هر حال روزگاری بر این عالم گذشت که مسلمانان در اوج اقتدار و قدرت با دشمنان خویش برخورد می نمودند و فردی همچون عباده بن صامت بدون هیچ ترسی با مقوقس حاکم مصر گفتگو می کرد و ای کاش مسلمین از تاریخ پرافتخار خویش درس می گرفتند و آن مجد و عظمت دیرینه را تجدید می نمودند.

@tamadone_islami
نقاشی شش پادشاه شکست خورده در قصر اموی اردن

نقاشی دیواری تزیین کننده کاخ عمره اموی واقع در اردن نشان دهنده شش پادشاه بزرگ زمین است که در معرض امپراتوری اموی قرار گرفته اند.

سزار روم (امپراتوری بیزانس)
پادشاه ساسانی
پادشاه ویزیگوت (اسپانیا)
امپراتور سلسله تانگ چین
خاقان از ترکان
نجاشی اتیوبی (پادشاهی اکسوم)

@tamadone_islami
اسلام یهودیان را نجات داد!!

آیا میدانید عصر طلایی یهودیان در دوران اسلامی بود؟!


@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
اسلام یهودیان را نجات داد!! آیا میدانید عصر طلایی یهودیان در دوران اسلامی بود؟! @tamadone_islami
اسلام یهودیان را نجات داد!!

آیا میدانید عصر طلایی یهودیان در دوران اسلامی بود؟!

اسلام یهودیان را نجات داد. این شاید یک ادعای ناپسند و تعجب آور در دنیای مدرن باشد. اما این یک حقیقت تاریخی است.در قرن چهارم میلادی ، مسیحیت به دین غالب در امپراتوری روم تبدیل شد. یکی از جنبه های این رسمی شدن مسیحیت ، مخالفت با مذاهب رقیب، از جمله یهودیت، همراه با گرویدن گسترده اعضای این مذاهب، گاهی به زور، به مسیحیت بود. بسیاری از شهادت ما در مورد وجود یهودیان در امپراتوری روم از این زمان به بعد شامل گزارش هایی از تغییر دین اجباری است.

کاهش عظیم و دائمی در تعداد آنان از طریق تغییر دین، بین قرن چهارم و هفتم میلادی، با خود باعث از بین رفتن تدریجی اما بی امان موقعیت، حقوق، موجودیت اجتماعی و اقتصادی و زندگی مذهبی و فرهنگی یهودیان در سراسر امپراتوری روم شد.

مجموعه ای طولانی از قوانین رومی، که یهودیان را از حقوق شهروندی خود محروم کرد، آنها را از انجام وظایف دینی خود باز داشت، و آنها را از جامعه همنوعان خود حذف کرد

این امر همراه با چندین قرن مبارزه و جنگهای نظامی و سیاسی #روم با #ایران بود. یهودیان به عنوان یک عنصر کوچک در جهان مسیحیت نباید تحت تأثیر این موضوع گسترده و سیاسی قرار می گرفتند. با این حال، آن‌ها را به شدت تحت تأثیر قرار داد، زیرا امپراتوری ایران در آن زمان شامل بابل, «عراق کنونی», بود که در آن زمان بیشترین تجمع یهودیان در جهان بود.

اینجا نیز بزرگترین مراکز زندگی فکری یهودیان بود. مهمترین اثر خلاقیت فرهنگی یهودیان در بیش از 3000 سال گذشته، جدا از خود کتاب مقدس - تلمود - در #بابل به وجود آمد. مبارزه بین ایران و بیزانس در دوره ما به طور فزاینده ای منجر به جدایی یهودیان تحت حکومت بیزانس، مسیحی و یهودیان تحت حاکمیت پارس شد.

فراتر از همه اینها، به نظر می‌رسید یهودیانی که تحت حکومت مسیحی روم زندگی می‌کردند، دانش زبان‌های فرهنگی خاص خود عبری و آرامی را از دست داده‌اند و از زبان‌های لاتین یا یونانی یا دیگر زبان‌های غیریهودی، محلی استفاده کرده‌اند. این به نوبه خود باید به این معنی باشد که آنها همچنین دسترسی به آثار ادبی اصلی فرهنگ یهودی، تورات، موشنا، شعر، میدراش، و حتی عبادت را از دست دادند.

اگر اسلام نیامده بود، درگیری با ایران ادامه می یافت. جدایی بین یهودیت غربی، مسیحیت، و یهودیت بابلی بین النهرین، تشدید می شد. یهودیان در غرب در بسیاری از مناطق ناپدید می شدند. و یهودیت در شرق فقط یک فرقه شرقی کوچک می شد.

اما همه اینها با ظهور اسلام جلوگیری شد.فتوحات اسلامی در قرن هفتم جهان را متحول کرد و تأثیرات شگرف، گسترده و دائمی برای یهودیان داشت.

در عرض یک قرن پس از مرگ محمد پیامبر اسلام ، در سال 632، ارتش مسلمانان تقریباً تمام جهان یهودیان را از اسپانیا به سمت شرق در سراسر شمال آفریقا و خاورمیانه تا مرزهای شرقی ایران و فراتر از آن فتح کردند. تقریباً همه یهودیان جهان اکنون تحت حکومت اسلام بودند. این وضعیت جدید وجود یهودی را دگرگون کرد. ثروت آنها از نظر حقوقی، جمعیتی، اجتماعی، مذهبی، سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی، زبانی و فرهنگی تغییر کرد، همه اینها برای بهتر شدن.

اول، اوضاع از نظر سیاسی بهتر شد. تقریباً در همه جای مسیحیت که یهودیان در آن زندگی می کردند، اکنون بخشی از همان فضای سیاسی بابل را تشکیل می دهند، قرطبه اسپانیا و بصره عراق در یک دنیای سیاسی قرار داشتند. مرز قدیمی بین مرکز حیاتی بابل و یهودیان حوزه مدیترانه برای همیشه از بین رفت.

تغییرات سیاسی با تغییر در وضعیت حقوقی جمعیت یهودی همراه شد: اگرچه همیشه مشخص نیست که در طول فتوحات مسلمانان چه اتفاقی افتاده است، یک چیز مسلم است:نتیجه این فتوحات، به طور کلی، تبدیل یهودیان به شهروندان ذمی تحت حمایت مسلمانان شد.

این را نباید اشتباه فهمید: شهروند درجه دوم (اهل ذمه) بودن بسیار بهتر از شهروند نبودن بود. برای اکثر این یهودیان، شهروندی درجه دوم یک پیشرفت بزرگ بود. به عنوان مثال، در اسپانیا ویزیگوتیک، اندکی قبل از فتح مسلمانان در سال 711م، یهودیان فرزندان خود را دیده بودند که از آنها جدا شده و به زور به مسیحیت گرویده بودند و خود به بردگی گرفته شده بودند.

جوامع اسلامی در حال توسعه دوره های کلاسیک و قرون وسطی، یهودی بودن به معنای تعلق به طبقه ای بود که در قانون اسلامی تعریف شده بود، از حقوق و حمایت های معینی در کنار تکالیف مختلف برخوردار بود. این حقوق و حمایت‌ها به وسعت یا سخاوت قانون مسلمانان بود، و تعهدات به آنان بیشتر بود، اما فراموش نکنید در چند قرن اول، خود مسلمانان در اقلیت بودند و تفاوت‌های عملی آنچنان با غیر مسلمانان زیاد نبود.

در کنار برابری تقریباً قانونی، برابری اجتماعی و اقتصادی به وجود آمد. یهودیان چه به معنای واقعی کلمه و چه از نظر فعالیت اقتصادی محدود نبودند.

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
اسلام یهودیان را نجات داد!! آیا میدانید عصر طلایی یهودیان در دوران اسلامی بود؟! اسلام یهودیان را نجات داد. این شاید یک ادعای ناپسند و تعجب آور در دنیای مدرن باشد. اما این یک حقیقت تاریخی است.در قرن چهارم میلادی ، مسیحیت به دین غالب در امپراتوری روم تبدیل…
جوامع اسلامي در واقع جوامع باز بودند. از نظر مذهبی نیز، یهودیان عملاً از آزادی کامل برخوردار بودند. آنها ممکن است کنیسه های جدید زیادی نسازند, از نظر تئوری و ممکن است اظهارات دینی خود را خیلی علنی نکنند، اما هیچ محدودیت واقعاً قابل توجهی در انجام دین آنها وجود نداشت. همراه با استقلال قانونی داخلی، آنها همچنین از نمایندگی رسمی، از طریق رهبران خود، در برابر مقامات دولتی اسلامی برخوردار بودند.

وحدت سیاسی که توسط امپراتوری جهانی نوین اسلامی به ارمغان آورد، دوام نیاورد، اما تمدن وسیع جهانی اسلام را ایجاد کرد، شبیه به تمدن مسیحی قدیمی که جایگزین آن شد. در این منطقه عظیم، یهودیان زندگی می کردند و در همه جا از موقعیت و حقوقی مشابه برخوردار بودند. آنها می توانستند در اطراف جهان اسلام حرکت کنند، ارتباط برقرار کنند و هویت خود را به عنوان یهودی توسعه دهند. گسترش بزرگ تجارت جدید از قرن نهم به بعد، یهودیان اسپانیا را مانند مسلمانان - با یهودیان و مسلمانان حتی هندوستان در تماس قرار داد.

همه اینها توسط یک توسعه انتقادی بیشتر تشویق شد. تعداد زیادی از مردم در دنیای جدید اسلام زبان اعراب مسلمان را پذیرفتند. عربی به تدریج به زبان اصلی این منطقه وسیع تبدیل شد، تقریباً همه را در سایه قرار داد

یونانی و سریانی، آرامی و قبطی و لاتین همه به عنوان زبان اداری و دولتی از بین رفتند و عربی جایگزین شدند. فارسی باستانی نیز به عقب‌نشینی طولانی رفت تا بعداً تحت تأثیر عربی دوباره به شکل جدید ظاهر شد.

یهودیان خیلی سریع به سمت زبان عربی رفتند. در اوایل قرن دهم، تنها 300 سال پس از فتوحات، سعدیا گاون کتاب مقدس را به عربی ترجمه می کرد. ترجمه کتاب مقدس یک کار عظیم است، انجام نمی شود مگر اینکه نیازی به آن وجود داشته باشد. در حدود سال 900م، یهودیان تا حد زیادی خود زبان های دیگر را کنار گذاشتند و زبان عربی را به عنوان زبان علمی و انتقال دانش پذیرفتند.

تغییر زبان به نوبه خود یهودیان را در تماس مستقیم با تحولات فرهنگی گسترده تر قرار داد و مثبت بود. نتیجه قرن 10 میلادی به بعد جفتی چشمگیر از دو فرهنگ بود. یهودیان جهان اسلام فرهنگ کاملاً جدیدی را توسعه دادند که از نظر زبان، اشکال فرهنگی، تأثیرات و کاربردها با فرهنگ یهودی قبل از اسلام تفاوت داشت. فرهنگ جدید یهودی جهان اسلام، مانند فرهنگ همسایگانش، به جای اینکه اساساً به دین توجه داشته باشد، مذهبی و سکولار را تا حد زیادی با هم آمیخته است. تضاد، هم با گذشته و هم با اروپای مسیحی قرون وسطی، بسیار زیاد بود.

این یهودیان نیز مانند همسایگان خود تا حدی به زبان عربی و به شکلی یهودی از آن زبان می نوشتند. استفاده از زبان عربی آنها را به اعراب نزدیک کرد. اما استفاده از یک فرم خاص یهودی از آن زبان، موانع بین یهودی و مسلمان را حفظ کرد. موضوعاتی که یهودیان درباره آنها می نوشتند، و اشکال ادبی که در مورد آنها می نوشتند، عمدتاً موضوعات جدیدی بود که از مسلمانان به عاریت گرفته شده بود و همگام با تحولات اسلام عربی توسعه یافت.

همچنین در این زمان، عبری به‌عنوان زبان ادبی عالی در جامعه ی یهودی احیا شد، به موازات استفاده مسلمانان از شکل عالی عربی برای اهداف مشابه. همراه با استفاده از آن برای شعر و نثر هنری،فلسفه ، پزشکی ، نوشتار غیرمذهبی از همه اشکال به زبان عبری و (یهودی-) عربی به وجود آمد که برخی از آنها کیفیت بالایی داشتند.

بسیاری از بزرگترین شعرهای عبری که از زمان کتاب مقدس سروده شده است، مربوط به این دوره است. سعدیا گاون، سلیمان بن جبیرول، ابن عزرا (موسی و ابراهیم)، میمونید، یهودا حلوی، یهوده الحاریزی، ساموئل هانجید، و بسیاری دیگر همه این نام ها که امروزه معروف هستند در تاریخ علمی یهودی، در رتبه اول قرار دارند در زمان دوران اسلامی پدیدار گشتند

این یهودیان از کجا این همه کتاب و اندیشه تولید کردند؟ چه زمانی آنها و همسایگانشان به این همزیستی، این شیوه زندگی مشترک دست یافتند؟ یهودیان این کار را در تعدادی از مراکز عالی انجام دادند. برجسته ترین آنها اسپانیای اسلامی (آندلس) بود، جایی که یک عصر طلایی یهودی واقعی، همراه با موجی از دستاوردهای فرهنگی در میان جمعیت مسلمان وجود داشت. مورد اسپانیایی نیز الگوی کلی تری را نشان می دهد.

آنچه در اسپانیای اسلامی اتفاق افتاد - امواج شکوفایی فرهنگی یهودیان به موازات امواج شکوفایی فرهنگی در میان مسلمانان - الگوی بزرگ‌تری را در اسلام عرب نشان می‌دهد. در بغداد، بین قرن نهم و دوازدهم; در قیروان (در شمال آفریقا)، بین قرن نهم و یازدهم. در قاهره، بین قرن های 10 و 12، و در جاهای دیگر، ظهور و سقوط مراکز فرهنگی اسلام تمایل به ظهور و افول فعالیت فرهنگی یهودیان در همان مکان ها داشت.

ادامه...

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
جوامع اسلامي در واقع جوامع باز بودند. از نظر مذهبی نیز، یهودیان عملاً از آزادی کامل برخوردار بودند. آنها ممکن است کنیسه های جدید زیادی نسازند, از نظر تئوری و ممکن است اظهارات دینی خود را خیلی علنی نکنند، اما هیچ محدودیت واقعاً قابل توجهی در انجام دین آنها…
این امر تصادفی نبود، و همچنین محصول حمایت روشنفکرانه توسط حاکمان مسلمان بود. این مولود تعدادی از ویژگی‌های عمیق‌تر این جوامع، اجتماعی و فرهنگی، حقوقی و اقتصادی، زبانی و سیاسی بود که در کنار هم یهودیان جهان اسلام را قادر ساخت و در واقع آنها را تشویق کرد تا خرده‌فرهنگی بدیع در تمدن عالی خلق کنند.

البته این عصر طلایی برای همیشه دوام نیاورد. دوره همزیستی موفقیت آمیز فرهنگی بین یهودی و مسلمان عرب در قرون وسطی در حدود سال 1300 میلادی به پایان رسید. در واقع، با کاهش نسبی قدرت مسلمین در اروپا زودتر به این نقطه رسیده بود. ارتباط با فرهنگ های اروپای غربی و در رابطه با سایر اشکال فرهنگی درون خود اسلام؛

شکوفایی فرهنگی یهودیان در قرون وسطی تا حد زیادی به عنوان تابعی از شکوفایی فرهنگی مسلمانان و عربی (و تا حدی سیاسی) عمل کرد: زمانی که فرهنگ و تمدن مسلمانان رشد کرد، فرهنگ یهودیان نیز رشد کرد. زمانی که فرهنگ عربی مسلمانان رو به افول گذاشت، فرهنگ یهودیان نیز رو به افول گذاشت.

با این حال، در مورد یهودیان، سرمایه فرهنگی ایجاد شده به این ترتیب به عنوان بستر رشد بیشتر در جاهای دیگر - در اسپانیای مسیحی و به طور کلی در جهان مسیحی - عمل کرد.

جهان اسلام تنها منبع الهام برای احیای فرهنگی یهودیان نبود که بعداً در اروپای مسیحی رخ داد، اما قطعاً سهم عمده‌ای در این توسعه داشت. اهمیت آن را نمی توان چشم پوشی کرد

📚منبع:

David J Wasserstein is the Eugene Greener Jr Professor of Jewish Studies at Vanderbilt University. This article is adapted from last week’s Jordan Lectures in Comparative Religion at the School of Oriental and African Studies.

@tamadone_islami
#خوشنویسی_اسلامی

سطح: خیلی سخت

چند نفر از شما میتوانید این متن را به خوانید ؟!

خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه راد
خرد رهنمای و خرد دلگشاي
خرد دست گیرد به هر دو سراي
ازو شادماني وزويت غميست
وزويت فزوني و زويت غميست

@tamadone_islami
2024/09/29 10:24:48
Back to Top
HTML Embed Code: