Telegram Web Link
حدود تاریخی آذربایجان از تاریخ طبری

@tamadone_islami
تصاویر بالا نتیجه پژوهش بزرگ و مهمی است که توسط محققان مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم بهزیستی ایران و همکاری محققان دانشگاه کلن آلمان در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است.

@tamadone_arab
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
تصاویر بالا نتیجه پژوهش بزرگ و مهمی است که توسط محققان مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم بهزیستی ایران و همکاری محققان دانشگاه کلن آلمان در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است. @tamadone_arab @tamadone_islami
تصاویر بالا نتیجه پژوهش بزرگ و مهمی است که توسط محققان مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم بهزیستی ایران و همکاری محققان دانشگاه کلن آلمان در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است.
.
صدها نکته شگفت‌انگیز در این نمودارها نهفته است که در ادامه به چند مورد که توجه من را جلب کردند اشاره می‌کنم:
.
۱- عرب‌های ایرانی، آذری‌ها، کردها، فارسی‌زبان‌ها، گیلک‌ها، مازنی‌ها، همگی به یک هسته ژنتیکی بسیار نزدیک و پیوسته تعلق دارند.
.
۲- به ترتیب ساکنین جزایر خلیج فارس، سیستانی‌ها و بلوچ‌ها نسبت به اقوام دیگر از هسته ژنتیکی ایران فاصله بیشتری دارند.
.
۳- ترکمن‌های ایران دورترین فاصله را با هسته ژنتیک اقوام ایرانی دارند. نکته مهم این است که نزدیک‌ترین فاصله و آمیختگی ژنتیکی ترکمن‌های ایرانی نه با ترک‌زبانان ایرانی، بلکه با فارسی‌زبانان و اندکی با مازنی‌ها و سیستانی‌هاست.
.
۴- به جرات می‌توان گفت که از نظر ژنتیکی، ایران کانون مستقل و منحصر به فردی است که کانون‌های ژنتیکی عمده جهان را اعم از شرق و مرکز و جنوب آسیا به خاور میانه و شمال آفریقا و اروپا پیوند می‌‌زند.
.
۵- آمیختگی و قرابت ژنتیکی بالای آذری‌ها با کردها، لرها، مازنی‌ها، گیلکی‌ها، و حتی اعراب ایران جالب توجه و چشمگیر است.
.
۶- هسته مرکزی ژنتیکی مردم ایران تقریبا بدون هیچ فاصله و مرز مشخصی به کانون‌های قفقاز و آناتولی و عراق و شامات(جغرافیای ایران بزرگ، نوروز) متصل و آمیخته است.
.
۷- بخشی از تماس و قرابت ژنتیکی ایران با قفقاز و آناتولی نه از طریق آذری‌ها، بلکه از طریق کردها، لرها، و بیشتر از همه یهودیان و آشوریان ایران شکل گرفته است.
.
۸- کانون قفقاز و آذربایجان فاصله قابل توجهی با کانون آسیای مرکزی و ترکمن‌ها دارند.
.
۹- کانون ژنتیکی ترکیه و عراق و شامات و فلسطین و....، فصل مشترک و  آمیخته‌ای از کانون قفقاز، شمال افریقا و اعراب خاورمیانه است.
.
۱۰-کانون قفقاز (اعم از ترک و تات و ارمنی و گرجی و اوستین و...) در مقایسه با آناتولی به مراتب آمیختگی بسیار بسیار کم‌تری با کانون‌های ژنتیک مناطق دیگر دارند.
.
۱۱- قرابت ژنتیکی اعراب ایران با کردها و لرها و گیلکی‌ها به مراتب بیشتر از قرابتشان با دیگر اعراب خاورمیانه است.
.
۱۲- با تمام این قرابت‌ها و فاصله‌ها، در تصویر بزرگتر مشاهده می‌شود که اقوام ایرانی هسته ژنتیکی منحصر به فردی را شکل داده‌اند که در عین تنوع، پیوستگی بسیار چشم‌گیر و فاصله فراوانی با کانون‌های ژنتیکی دیگر دارند.


@tamadone_arab
@tamadone_islami
مهاجرت عرب ها در ( خراسان _ کرمان _ سیستان _ فارس _ آذربایجان، خوارزم )

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
مهاجرت عرب ها در ( خراسان _ کرمان _ سیستان _ فارس _ آذربایجان، خوارزم ) @tamadone_islami
عرب های( خراسان _ کرمان _ سیستان _ فارس _ آذربایجان و...)

📄 خلاصه متن:

بيشينه ارتباط قبایل عرب و اقوام ایرانی به مدت ها پیش از اسلام باز می گردد . حتی اخباری از حضور قبایل غرب در کرمان و حوالی فارس در سده دوم میلادی ، رسیده است البته ، چنین اجتماعاتی تا پیش از تاریخ مورد مطالعه ما ، در اقلیت نسبی بوده ، یکپارچگی چندانی نداشته اند .

به هنگام حکومت #ساسانیان ، اعراب مسیحی و یهودی و بت پرست در بین النهرین و جنوب عراق پراکنده بودند و حتی مدتی نیز امیرنشینهای دست نشانده ای را در این مناطق تشکیل می داده اند .

در سالهای ۴۳۵ تا ۴۴۶۰ ۱۳ تا ۴۰ هجری ، سربازان فاتح سپاه اسلام على تقريبا سي سال همه فلات ایران را در نوردیدند . در پایگاه های نظامی شان مستقر و به مرور از کثرت علایم و خراجها ثروتمند شدند آنان خانواده و عشایر خود را نیز به همراه خود به مناطق فتح شده #منتقل کردند

نخستین مهاجران عرب در سالهای (۶۵۰ م _۳۰ ه‍) کرمان ، فارس ، بين النهرين ، خوزستان و بخشی از خراسان را هدف مهاجرت قرار دادند .

در میان آنها افزون بر انبوه جنگجویان ، تجار ، مبلغان مذهبی و بسیاری از مخالفان مذهبی سیاسی نیز جای داشتند اعراب بحرین و عمان بیشتر به کرمان و فارس و اعراب بین النهرين ( اعراب شمالی ) به خوزستان و خراسان مهاجرت کردند دومین گروه مهاجران به سالهای(۶۸۰ م _۶۱ ه‍ ) در دوره امویان به ایران آمدند و سرزمین موعود بیش ترشان خراسان بود اعراب مين النهرين ، ( اعراب شمالی ) و اهالی یمی ( اعراب جنوبی ) به مناطق مختلف این ایالت سرازیر شده هر قبیله در نقطه ای سکنا گرید در همین دوره بود که بسیاری از اعراب بدوی نیز راهی سیستان شدند و چون در میانشان تعداد زیادی خوارج حضور داشتند بنیان گذار جماعت خوارجی در این منطقه شدند شرق جبال و شهرهایی چون قم و کاشان از همان ابتدا پایگاه موقتی برای مهاجران خراسان بود و به تدریج بسیاری از اعراب در این مناطق سکنا یافتند

آذربایجان و غرب جبال ( کوهستانهای زاگرس ) از سده های هشتم و نهم میلادی دوم و سوم هجری مورد توجه اعراب قرار گرفت ولی مهاجرتشان منظم تر بود و مخالفت کمتری از سوی اهالی بومی مواجه شد . حکومت های عرب نیمه مستقلی چون شروانشاهان در اطراف باکو یا خاندان ابی دلف در همدان در همان دوره شکل گرفت به هر تقدیر ، کمتر از پنج نسل گذشت تا این ساکنان جدید فلات ایران یافت قبیلهای گذشته خود را کنار بگذارند . با ایرانیان بیامیزند و هم زمان با نهضت عباسی خود را ایرانی بدانند و در زیر لوای اسلام به هویتی جدید دست بانند

📚منبع:
کتاب : اطلس تاریخی ایران _ صفحه ۴۸

@tamadone_islami
✡️ روز اورشلیم

1️⃣ یوم یروشالاییم (به عبری: יום ירושלים به انگلیسی: Yom Yerushalayim) به‌معنای: #روز_اورشلیم (Jerusalem Day)، نام یک جشن به‌اصطلاح ملی! و از اعیاد مذهبی یهودیان و تعطیل رسمی در کشور جعلی #اسرائیل است.

2️⃣ یوم یروشلاییم، به روز یکپارچه شدن شهر #اورشلیم (بیت‌المقدس) گفته می‌شود.

یوم یروشالاییم، مطابق است با روز ۲۸ ایار (28th of Iyar) در تقویم عبری که چهل‌وسومین روز از «ایام عومر» (43rd Day of the Omer) به‌شمار می‌رود.

1️⃣ پس از صدور «منشور استقلال اسرائیل» در تاریخ ۱۴ مه ۱۹۴۸ میلادی و حملهٔ اعراب در روز پس از صدور منشور، که به «جنگ ۱۹۴۸» یا «جنگ اول اعراب و اسرائیل» مشهور شد، بخش غربی شهر اورشلیم (بیت‌المقدس) به تصرف #اسرائیل و قسمت شرقی به تصرف #اردن درآمد.

2️⃣ اما نهایتاً در پی #جنگ_شش‌روزه میان اعراب و اسرائیل و پیروزی اسرائیل در ژوئن ۱۹۶۷ میلادی، بخش شرقی نیز مانند بخش غربی #اورشلیم غصب و به آن ضمیمه شد، که در اسرائیل به آن «جشن یکپارچه‌شدن شهر اورشلیم» گفته می‌شود.

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
Photo
آیا میدانید بازی #شطرنج از طریق عرب های مسلمان به اروپا رفت؟!

عرب قرون وسطی شطرنج را خوشایندترین ادب ( سرگرمی ) و روش یادگیری می دانستند. این بازی برای خلفا، پادشاهان و افراد سرشناس هم بود.

شطرنج در فرهنگ، ادبیات و زندگی اجتماعی اعراب قرون وسطی اهمیت زیادی داشت. از یک شاهزاده انتظار می رفت که در شطرنج حتما مهارت داشته باشد.

اولین مرجع شناخته شده شطرنج در بین عرب  به سال 720م در زمان خلافت امویان سوریه بازمی گردد. دومی مربوط به سال 750 م است و سومی در سال 791م در خلافت عباسی یافت می شود.

ابوزکریا یحیی بن ابراهیم حکیم در نسخه خطی عربی کتاب نزهت ارباب العقول فی شطرنج المنقول (لذت خردمندان در بازی شناخته شده شطرنج) اطلاعات شطرنج را از کتاب های عربی قبلی گردآوری کرده است که نشان دهنده برتری شطرنج در فرهنگ عرب است.


هارون الرشید - یک مشتاق شطرنج

خلیفه بزرگ عباسی هارون الرشید از علاقه مندان ماهر شطرنج بود. او این بازی را در قصر   خود ترویج کرد و آن را به نمادی از پالایش فرهنگی ارتقا داد و همچنین از آن به عنوان ابزاری در دیپلماسی سیاسی حتی استفاده کرد.

تصور می شد که یک بازی شطرنج مکاتبه ای بین امپراتور بیزانسی-عرب نیکفور اول (به عربی: نقفور ) و خلیفه انجام می شود. هارون در پاسخ به هدایایی که دوست دور خود شارلمانی، امپراتور مقدس روم فرستاده بود، یک صفحه شطرنج عاج برای او فرستاد.

تحت حکومت هارون، شطرنج فراتر از کاخ ها و بازارها و مکان های اجتماعات عمومی در بغداد گسترش یافت. ست های شطرنج، تحت تأثیر هنر سنتی عرب، به بیان غنای فرهنگی تبدیل شدند. پسرش خلیفه مأمون از شطرنج بازان ماهر زمان خود بود.

بین قرن‌های 8 و 12م ، شطرنج به یک فعالیت عمومی مسلمانان تبدیل شد و مردم از هر طبقه‌ای از آن لذت می‌برند. قطعات آغشته به تأثیرات عربی به آثار هنری مینیاتوری تبدیل شدند که فرهنگ، عقل و وحدت اسلامی را تجلیل می کردند.

در عصر طلایی اسلامی در شطرنج عرب، دانشمندانی مانند العدلی بن احمد السلامی نظریه بازی را شکل دادند. راهبردهای افتتاحیه، پایان بازی ها و ساختارهای پیاده با ابن خلکان که داستان های بازیکنان افسانه ای را مستند می کند، پدیدار شد..

اعراب برای بازی شطرنج آداب خاصی داشتند، از جمله نحوه بازی و رتبه بازیکنان. این به شش طبقه (طبقات و دسته بندی) تقسیم شد که بالاترین آن «بزرگان» است. حتی اشعار برای شطرنج توسط شاعران عرب چون ابو نواس، ابوزید بن العمه، حسن بن النجیل و بسیاری دیگر سروده شده است.

شطرنج عربی-صلیبی

هنگامی که صلیبی ها به شام رسیدند، توسط اعراب با شطرنج برای اولین بار آشنا شدند. تصاویر قرن سیزدهم م ریموند انطاکیه و ژوسلین دوم از ادسا را در حال بازی شطرنج نشان می دهد. بر اساس تواریخ جنگ های صلیبی مسیحی ابتدا، تاس و شطرنج به عنوان نمونه هایی از سرگرمی های گناه آلود و بیهوده قابل تعویض بودند. 

ریموند آگیلر ثبت کرد که شاهزاده کربوغه موصل در سال 1098 در طول اولین جنگ صلیبی در انطاکیه در محاصره صلیبی ها با شطرنج سرگرم شد.

سلطان الصالح ایوب بهای عادت خود در بازی شطرنج را با جان خود پرداخت. به گفته جوینویل، یکی از دشمنان سلطان مصر به خدمتکار خود رشوه داد تا روی تشک جایی که سلطان هر روز برای بازی شطرنج در آن تکیه می‌کرد، سم بگذارد. در تماس زخم و حصیر، سم وارد بدن سلطان شد و باعث فلج نسبی و در نهایت مرگ سلطان شد.

دو وقایع نگار دیگر صلیبی از مجموعه بازی های رومیزی به عنوان کالاهای لوکس یاد می کنند که بین صاحبان مسیحی و مسلمان به عنوان غنیمت یا هدیه مبادله می شد. به گفته آلبرت آخن، زمانی که صلیبی ها انطاکیه را تصرف کردند، لباس های ارغوانی زیادی با انواع و رنگ های مختلف، فلفل و ادویه های بسیار، لباس ها و چادرهای غیریهودیان، قطعات بازی شطرنج و تاس کشف کردند و به غنیمت بردند

فرهنگ شطرنج عربی-کاستیلیایی

شطرنج به رهبری عربهای اموی  وارد اروپا در آندلس شد. این امر توجه پادشاهان کاستیلی را که ارتباط مستقیمی با پادشاهان عرب اندلس داشتند، جلب کرد.

محمد آلمعتمد، آخرین پادشاه عرب سویل ( Ishbiliyya ) ساعت های طولانی را با همرزم دوران جوانی خود، ابن عمار ، به بازی شطرنج گذراند. شاه آلفونسو ششم که به شطرنج علاقه داشت، در چادر خود با ابن عمار در حالی که در خارج از سویا اردو زده بود، بازی کرد. شرط این بود که هرکس برنده شود خواسته هایش برآورده شود. ابن عمار استاد این بازی پیروز شد.او همچنین زیباترین ست شطرنجی را که تا به حال دیده شده به آلفونسو ششم داد.

آلفونسو ایکس ال سابیو که به فرهنگ مسلمانان عرب علاقه داشت، کتابی مجلل به نام Libro de los juegos (کتاب بازی ها) با هزینه های گزاف نوشت. پادشاه کاستیلیا به دلیل قدردانی از هنر، علم، ادبیات، موسیقی و شطرنج مشهور بود.

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
آیا میدانید بازی #شطرنج از طریق عرب های مسلمان به اروپا رفت؟! عرب قرون وسطی شطرنج را خوشایندترین ادب ( سرگرمی ) و روش یادگیری می دانستند. این بازی برای خلفا، پادشاهان و افراد سرشناس هم بود. شطرنج در فرهنگ، ادبیات و زندگی اجتماعی اعراب قرون وسطی اهمیت زیادی…
شطرنج در ادبیات و افسانه ها

از آنجا که شطرنج بیشتر در میان علما و نوابع و ادبای دوران رواج داشت، خیلی زود جای خود را در ادبیات و حکایات و اشعار باز کرد. در ادبیات فارسی و عربی فراوان به اشعاری برمی خوریم که درباره شطرنج سروده شده و یا شاعر در آن از اصطلاحات و عبارات شطرنجی سود جسته است از جمله این شعرا ابوالعلاء #معری و ابوالطیب #متنبی را می توان نام برد

(در فارسی به عنوان نمونه می توان به این بیت از قصیده خاقانی اشاره کرد: از اسب پیاده شو، بر نطع زمین رخ نه زیر پی پیلشن بین، شهمات شده نعمان).

در هزار و یک شب نیز به حکایتی در ارتباط با شطرنج بر می خوریم: مثال: در شب چهل و نهم ملکه به پادشاه گفت: “آیا هیچ شطرنج می دانی؟” شاه جواب داد: “آری”

” همچنین در نامه ها و مکاتبات میان بزرگان گاه به چنین مواردی بر می خوریم:

نیکفوروس امپراطور بیزانس در نامه ای تهدید آمیز خطاب به هارون الرشید چنین نوشت: “از نیکفوروس امپراطور بیزانس به هارون الرشید حاکم عرب. بیزانس تو را قلعه (رخ) پنداشت و خویشتن را سرباز لذا اقدام به پرداخت جزیه به تو کرد، جزیه ای که براستی سزاوار بود تو می پرداختی و …” هارون علی رغم اعجابش نسبت به محتوای شطرنجی نامه برآشفت و در جواب وی چنین نوشت: “از امیرالمومنین هارون الرشید به نیکفوروس سگ روم، نامه ات را ای کنیز زاده بازاری خواندم، و اما جواب، آن را نخواهی شنید که خواهی دید. و خلیفه اسب را حرکت داد و لشکریانش را به سوی بیزانس روانه نمود و بر شهرهای آنجا مسلط شد، و نیکفوروس دوباره همچون یک سرباز به دادن جزیه به هارون به مثابه قلعه (رخ) پرداخت (این گفته را نیز به مامون نسبت می دهند که با حسرت گفته است: “چگونه است که در سرتاسر جهان از چین تا آندلس حکم می رانم، اما قادر به فرمانروایی در این صفحه کوچک نیستم!”).

شطرنج بازان معروف تاریخ اسلام

هشام بن عروه، محمد بن سیرین معروف به ابن سیرین، و سعیدبن جبیر (همگی قرن هشتم هجری) نام برد که این دو نفر آخر به غایب بازی نیز شهرت داشتند.

از دیگر شطرنج بازان می توان، از ابونواس اهوازی شاعر عرب دربار مامون، ابوجعفر از شعرای معروف زمان هارون الرشید، ابو حافظ و ابن ماسویه که اینان نیز در زمان هارون می زیسته اند نام برد. عبدالله بن جعفر انصاری و نعیم خادم و جابر کوفی  در زمان مامون به صاحبان لقب “عالیه” شهرت داشتند

زریاب به توانایی در پیش بینی و تحلیل نتایج پایانی بازیها شهرت داشت. تا بدانجا که تصور می شود تحلیلهای وی با آخرین تحلیلهای علمای امروز در شطرنج برابری می کرده است. عالم البغدادی، ابو محمد عبدالله بن احمد معروف به ابن خشاب، از دیگر شطرنجبازان است. وی در ادبیات و نحو و تفسیر و حدیث و علم انساب، فرایض و ریاضیات تبحر داشت. العدلی شطرنجباز دیگری است که کتابی نیز تحت عنوان کتاب الشطرنج از او به یادگار مانده است

ابوبکر رازی که عالمی مشهور و ایرانی الاصل بود، توانست العدلی را در حضور خلیفه بغداد شکست دهد. پس از ابوبکر رازی، ستاره شطرنج یعنی #ابوبکر_صولی (وفات 336) ظاهر شد که با شکست ماوردی قهرمان دیگر آن زمان در حضور خلیفه المکتفی به مقام قهرمانی رسید

صولی در بغداد حدیث و فقه و زبان و ادبیات و فنون شعر را آموخت و کتابهای بسیار تالیف کرد. وی در شطرنج ضرب المثل همگان بود. آثار وی به بیش از چهل کتاب می رسد.

ابوالفرج محمدبن عبدالله معروف به لجلاج ایرانی و از شاگردان صولی بود و مسئله معروف به مات دلارام (شرح این مسئله در ویژه نامه شطرنج دانشمند آمده است.) را به وی نسبت می دهند.

علاء الدین تبریزی معروف به خواجه علی، شطرنجباز دیگری است که تاکتیک های بسیاری را در شطرنج اختراع کرد که تعداد آنها به بیش از 20 تاکتیک می رسد و همگی آنها را به انضمام 60 مسئله شطرنج در یک کتاب گردآوری کرد. اقدامات او، تاثیرات بسزایی در گسترش و توسعه هنر شطرنج در میان مسلمانان داشت و در دربار امیر تیمور گورکانی مسابقه میداد

در شما آفریقا نیز به اسامی شطرنجبازانی چون دندان، الکناف و الحکیم برمی خوریم.

@tamadone_islami
2024/09/30 14:20:37
Back to Top
HTML Embed Code: