تاریخ و تمدن طلایی اسلام
جغرافیا و دیدگاه اسلامی از زمین Geography: Islamic views of Earth @tamadone_islami
جغرافیا و دیدگاه اسلامی از زمین
Geography: Islamic views of Earth
پروفسور فواد سزگین با بررسی و تحلیل مجموعه وسیعی از نوشته های جغرافیایی عربی از قرن هشتم تا هفدهم میلادی، دیدگاه ما را نسبت به تاریخ جغرافیا متحول می کند.
سه جلد اول به اضافه یک اطلس، توسعه جغرافیای ریاضی و نقشه برداری را پوشش می دهد.از تاریخ جغرافیای عمومی و منطقهای، تا توپوگرافی و کیهانشناسی تا تاریخ گزارشهای سفر عربی-اسلامی. او اینها را به عنوان «جغرافیای انسان شناسی» در پرانتز قرار می دهد تا بر ارتباط آنها با وجود انسان تأکید کند.
سزگین در سه کتاب اول ثابت می کند که دانشمندان مسلمان که از جغرافیدانان در زمان سلطنت خلافت #مامون (786 تا 833 پس از میلاد )، خلیفه عباسی شروع می شود، سنت جغرافیایی و نقشه برداری یونانی را به ارث برده و توسعه داده اند. ، از اراتوستن تا بطلمیوس. مسلمانان از طول و عرض جغرافیایی ویژگی هایی مانند شهرها، رشته کوه ها، رودخانه ها و خطوط ساحلی قاره ای را بهبود بخشیدند.
آنها کار ژئودتیک را در قرن نهم پس از میلاد با اندازه گیری مجدد طول یک درجه نصف النهار در دشت های موصل و دمشق و در کوه کاسیوس یا جبل آقره در نزدیکی هاتای (انطاکیه باستان) در ترکیه کنونی آغاز کردند. تعیین موقعیت ویژگی های جغرافیایی بر اساس مشاهدات نجومی. این کار در اثر بزرگ ابوریحان بیرونی (973–1048) محقق بزرگ، اندازهگیری فاصلهها بین مکانهای شناخته شده روی زمین، به اوج خود رسید .
نقشه های بسیاری که در نتیجه این فعالیت ها توسط دانشمندان مسلمان تولید شد، سرانجام به اروپا رسید. با شروع نقشههای پورتولان در قرن چهاردهم م پیشینیان نمودارهای ناوبری دقیق که خطوط ساحلی و بندرها را نشان میدادند - نقشهبرداری اروپایی آسیا، آفریقا و اقیانوس هند را تا قرن نوزدهم تحت تأثیر قرار دادند.
دو جلد اخیر سزگین فراتر از نقشه کشی است. او توضیح می دهد که فعالیت جغرافیایی عربی قبل از قرن هفتم میلادی آغاز شده است . اطلاعات جغرافیایی زیادی در شعر گنجانده شده بود. نام مکان ها، واحه ها و سایر مکان های آبی. بنابراین اولین نشریات جغرافیایی در فرهنگ اسلامی توسط فیلولوژیست ها در قرن دوم اسلامی و به دنبال گسترش امپراتوری اسلامی در زمان امویان و سپس عباسیان به رشته تحریر درآمد.
سزگین بررسی خود را در قرن هفدهم به پایان می رساند، زمانی که فعالیت های جغرافیایی اروپا شروع به پیشی گرفتن از تلاش مسلمانان کرد. او تلاش های عظیم شرق شناسان اروپایی را ستایش می کند. از اواخر قرن هجدهم به بعد حجم عظیمی از مطالب را از کتابخانه ها و کتابفروشی های کشورهای اسلامی کشف کردند و برای مطالعه به کتابخانه های اروپایی منتقل کردند. این به رغم ویرانی های جنگ های صلیبی بود که در قرن یازدهم آغاز شد، تهاجمات مغول در قرن سیزدهم و سال های بعدی غفلت.
https://www.nature.com/articles/471162a
@tamadone_islami
Geography: Islamic views of Earth
پروفسور فواد سزگین با بررسی و تحلیل مجموعه وسیعی از نوشته های جغرافیایی عربی از قرن هشتم تا هفدهم میلادی، دیدگاه ما را نسبت به تاریخ جغرافیا متحول می کند.
سه جلد اول به اضافه یک اطلس، توسعه جغرافیای ریاضی و نقشه برداری را پوشش می دهد.از تاریخ جغرافیای عمومی و منطقهای، تا توپوگرافی و کیهانشناسی تا تاریخ گزارشهای سفر عربی-اسلامی. او اینها را به عنوان «جغرافیای انسان شناسی» در پرانتز قرار می دهد تا بر ارتباط آنها با وجود انسان تأکید کند.
سزگین در سه کتاب اول ثابت می کند که دانشمندان مسلمان که از جغرافیدانان در زمان سلطنت خلافت #مامون (786 تا 833 پس از میلاد )، خلیفه عباسی شروع می شود، سنت جغرافیایی و نقشه برداری یونانی را به ارث برده و توسعه داده اند. ، از اراتوستن تا بطلمیوس. مسلمانان از طول و عرض جغرافیایی ویژگی هایی مانند شهرها، رشته کوه ها، رودخانه ها و خطوط ساحلی قاره ای را بهبود بخشیدند.
آنها کار ژئودتیک را در قرن نهم پس از میلاد با اندازه گیری مجدد طول یک درجه نصف النهار در دشت های موصل و دمشق و در کوه کاسیوس یا جبل آقره در نزدیکی هاتای (انطاکیه باستان) در ترکیه کنونی آغاز کردند. تعیین موقعیت ویژگی های جغرافیایی بر اساس مشاهدات نجومی. این کار در اثر بزرگ ابوریحان بیرونی (973–1048) محقق بزرگ، اندازهگیری فاصلهها بین مکانهای شناخته شده روی زمین، به اوج خود رسید .
نقشه های بسیاری که در نتیجه این فعالیت ها توسط دانشمندان مسلمان تولید شد، سرانجام به اروپا رسید. با شروع نقشههای پورتولان در قرن چهاردهم م پیشینیان نمودارهای ناوبری دقیق که خطوط ساحلی و بندرها را نشان میدادند - نقشهبرداری اروپایی آسیا، آفریقا و اقیانوس هند را تا قرن نوزدهم تحت تأثیر قرار دادند.
دو جلد اخیر سزگین فراتر از نقشه کشی است. او توضیح می دهد که فعالیت جغرافیایی عربی قبل از قرن هفتم میلادی آغاز شده است . اطلاعات جغرافیایی زیادی در شعر گنجانده شده بود. نام مکان ها، واحه ها و سایر مکان های آبی. بنابراین اولین نشریات جغرافیایی در فرهنگ اسلامی توسط فیلولوژیست ها در قرن دوم اسلامی و به دنبال گسترش امپراتوری اسلامی در زمان امویان و سپس عباسیان به رشته تحریر درآمد.
سزگین بررسی خود را در قرن هفدهم به پایان می رساند، زمانی که فعالیت های جغرافیایی اروپا شروع به پیشی گرفتن از تلاش مسلمانان کرد. او تلاش های عظیم شرق شناسان اروپایی را ستایش می کند. از اواخر قرن هجدهم به بعد حجم عظیمی از مطالب را از کتابخانه ها و کتابفروشی های کشورهای اسلامی کشف کردند و برای مطالعه به کتابخانه های اروپایی منتقل کردند. این به رغم ویرانی های جنگ های صلیبی بود که در قرن یازدهم آغاز شد، تهاجمات مغول در قرن سیزدهم و سال های بعدی غفلت.
https://www.nature.com/articles/471162a
@tamadone_islami
Nature
Geography: Islamic views of Earth
Nature - A magisterial series revolutionizes our understanding of Arabic geography, finds Celâl Şengör.
آیا میدانید ما لهجه ی #عربی_سیسیلی داشتیم؟!
Siculo-Arabic or Sicilian Arabic : اللَّهْجَة الْعَرَبِيَّة الصِّقِلِّيَّة
@tamadone_islami
Siculo-Arabic or Sicilian Arabic : اللَّهْجَة الْعَرَبِيَّة الصِّقِلِّيَّة
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
آیا میدانید ما لهجه ی #عربی_سیسیلی داشتیم؟! Siculo-Arabic or Sicilian Arabic : اللَّهْجَة الْعَرَبِيَّة الصِّقِلِّيَّة @tamadone_islami
آیا میدانید ما لهجه ی #عربی_سیسیلی داشتیم؟!
Siculo-Arabic or Sicilian Arabic : اللَّهْجَة الْعَرَبِيَّة الصِّقِلِّيَّة
عبارتی است که برای لهجه ای عربی از قرن نهم میلادی تحت حکومت مسلمانان در جنوب ایتالیا تا تحت حکومت بعدی نورمن تا قرن سیزدهم ادامه یافت.این لهجه پس از فتح سیسیل توسط عباسیان در قرن نهم از زبان عربی گرفته شد و به تدریج پس از فتح نورمن ها در قرن یازدهم میلادی به حاشیه رفت.
زبان #سیسیلی_عربی اکنون منقرض شده است و به عنوان یک زبان تاریخی نامگذاری شده است که تنها در نوشته های قرن 9 تا 13 میلادی در سیسیل به اثبات رسیده است.با این حال، #زبان_مالتی امروزی تنها بازماندگان آن در نظر گرفته میشود، این زبان در پایه یک زبان سامی است که از یکی از گویشهای سیسیلی-عربی طی 800 سال گذشته، هرچند در یک فرآیند تدریجی، تکامل یافته است.
لاتینسازی که به مالتی نفوذ فوقالعادهای بخشید .در مقابل، سیسیلی امروزی ، که یک زبان رومی ایتالیایی-دالماسی است ، زبان سیسیلی-عربی نسبتا کمی را حفظ میکند و تأثیر آن به حدود 300 کلمه محدود میشود.
سخنرانان آن عمدتاً از مسلمانان سیسیلی تشکیل شده بودند. با این حال، بر اساس اساسنامه کلیسای سانتا ماریا دل آمیراگلیو (که به زبان یونانی و عربی نوشته شده است)، می توان حدس زد که زبان سیسیلی_عربی نیز زبان مادری بسیاری از #مسیحیان_ارتدوکس سیسیلی، در این مورد در #پالرمو، بوده است .
هنگامی که نورمن ها وارد سیسیل شدند و امارت اسلامی سیسیل را فتح کردند، این جزیره به دو گروه اصلی زبانی غیر لاتین تقسیم شد:
✅عرب زبان، بیشتر در پالرمو ، آگریجنتو ، بوترا ، اِنا و نوتو
✅یونانی زبان، بیشتر در مسینا ، تائورمینا ، سفالو ، کاتانیا و سیراکوز
در دوره پس از فتح، گاهی اوقات هم عربی و هم یونانی توسط حاکمان جدید مورد استفاده قرار میگرفت و متعاقباً در اداره مالی پادشاه، که زمینها و مردان سلطنتی را در سیسیل و کالابریا مدیریت میکرد، استفاده میشد. اسناد فراوانی که از آن منتشر شده، از اصلی ترین و مهم ترین منابع عربی در سیسیل است.
با این حال، هنگامی که #هوهنشتاوفنها جایگزین نورمن ها شدند، عربی به عنوان زبان حکومتی در سال 1194 حذف شد و هوهن اشتاوفن بقیه مسلمانان را به لوسرا و شمال آفریقا در قرن سیزدهم اخراج کردند. با توجه به اخراج ها، تنها زبان #سیسیلی_عربی باقی مانده مسیحیان بودند.
وقتی #آراگونی_ها سیسیل را گرفتند، اشراف کاتالانی را معرفی کردند و لاتین را تنها زبان رسمی کردند. اسناد رسمی یونانی و عربی در سیسیل در قرن چهاردهم وجود نداشت.
ولی نفوذ عربی در تعدادی از کلمات سیسیلی ادامه یافت . بیشتر این اصطلاحات مربوط به کشاورزی و فعالیت های مرتبط است.
📌کلمات عربی در زبان سیسیلی:
cassata: كعك صقلي (من «قشطة»).
tanura: الفرن (من «تنور»).
zaffarana: الزعفران (من «زعفران»).
zagara: الزهرة (من «زهرة»).
zibbibbu: الزبيب (من «زبيب»).
zuccu: ساق الشجرة (من «ساق» وجمعها «سوق»).
baglio: باحه
balata: بلاطه
carrubba: خروب
dammusu: داموس
favara: فوار
jarrùsu: عروس
gebbia: جابيه
farina: فارينا
mischinu: مسكين
saia: ساقيه
sciàbaca: شبكه
taliàri: طلائع
zabbara: صبار
zaccànu: سكن الحيوانات
zìrru: صفر
zuccu: ساق
Alcantara: قنطره
Calat: قَلْعَة
Marsa: مرسى
Gibellina: جبل
Giarre: جره
Misilmeri: منزل الأمير
Donnalucata: عين الأوقات
Mazara: مزار
Butera: بو طير
Caruana: كروانه
Cassarà: قصر
Fragalà: فرج الله
Gebbia: جابيه
Gedda: جده
Maimone: ميمون
Moschella, Muschitta: مسجد
Sciarrabba: شراب أو سراب
Taibi: الطيب
Vadalà, Badalà: عبد الله
Zizzo: عزيز
@tamadone_islami
Siculo-Arabic or Sicilian Arabic : اللَّهْجَة الْعَرَبِيَّة الصِّقِلِّيَّة
عبارتی است که برای لهجه ای عربی از قرن نهم میلادی تحت حکومت مسلمانان در جنوب ایتالیا تا تحت حکومت بعدی نورمن تا قرن سیزدهم ادامه یافت.این لهجه پس از فتح سیسیل توسط عباسیان در قرن نهم از زبان عربی گرفته شد و به تدریج پس از فتح نورمن ها در قرن یازدهم میلادی به حاشیه رفت.
زبان #سیسیلی_عربی اکنون منقرض شده است و به عنوان یک زبان تاریخی نامگذاری شده است که تنها در نوشته های قرن 9 تا 13 میلادی در سیسیل به اثبات رسیده است.با این حال، #زبان_مالتی امروزی تنها بازماندگان آن در نظر گرفته میشود، این زبان در پایه یک زبان سامی است که از یکی از گویشهای سیسیلی-عربی طی 800 سال گذشته، هرچند در یک فرآیند تدریجی، تکامل یافته است.
لاتینسازی که به مالتی نفوذ فوقالعادهای بخشید .در مقابل، سیسیلی امروزی ، که یک زبان رومی ایتالیایی-دالماسی است ، زبان سیسیلی-عربی نسبتا کمی را حفظ میکند و تأثیر آن به حدود 300 کلمه محدود میشود.
سخنرانان آن عمدتاً از مسلمانان سیسیلی تشکیل شده بودند. با این حال، بر اساس اساسنامه کلیسای سانتا ماریا دل آمیراگلیو (که به زبان یونانی و عربی نوشته شده است)، می توان حدس زد که زبان سیسیلی_عربی نیز زبان مادری بسیاری از #مسیحیان_ارتدوکس سیسیلی، در این مورد در #پالرمو، بوده است .
هنگامی که نورمن ها وارد سیسیل شدند و امارت اسلامی سیسیل را فتح کردند، این جزیره به دو گروه اصلی زبانی غیر لاتین تقسیم شد:
✅عرب زبان، بیشتر در پالرمو ، آگریجنتو ، بوترا ، اِنا و نوتو
✅یونانی زبان، بیشتر در مسینا ، تائورمینا ، سفالو ، کاتانیا و سیراکوز
در دوره پس از فتح، گاهی اوقات هم عربی و هم یونانی توسط حاکمان جدید مورد استفاده قرار میگرفت و متعاقباً در اداره مالی پادشاه، که زمینها و مردان سلطنتی را در سیسیل و کالابریا مدیریت میکرد، استفاده میشد. اسناد فراوانی که از آن منتشر شده، از اصلی ترین و مهم ترین منابع عربی در سیسیل است.
با این حال، هنگامی که #هوهنشتاوفنها جایگزین نورمن ها شدند، عربی به عنوان زبان حکومتی در سال 1194 حذف شد و هوهن اشتاوفن بقیه مسلمانان را به لوسرا و شمال آفریقا در قرن سیزدهم اخراج کردند. با توجه به اخراج ها، تنها زبان #سیسیلی_عربی باقی مانده مسیحیان بودند.
وقتی #آراگونی_ها سیسیل را گرفتند، اشراف کاتالانی را معرفی کردند و لاتین را تنها زبان رسمی کردند. اسناد رسمی یونانی و عربی در سیسیل در قرن چهاردهم وجود نداشت.
ولی نفوذ عربی در تعدادی از کلمات سیسیلی ادامه یافت . بیشتر این اصطلاحات مربوط به کشاورزی و فعالیت های مرتبط است.
📌کلمات عربی در زبان سیسیلی:
cassata: كعك صقلي (من «قشطة»).
tanura: الفرن (من «تنور»).
zaffarana: الزعفران (من «زعفران»).
zagara: الزهرة (من «زهرة»).
zibbibbu: الزبيب (من «زبيب»).
zuccu: ساق الشجرة (من «ساق» وجمعها «سوق»).
baglio: باحه
balata: بلاطه
carrubba: خروب
dammusu: داموس
favara: فوار
jarrùsu: عروس
gebbia: جابيه
farina: فارينا
mischinu: مسكين
saia: ساقيه
sciàbaca: شبكه
taliàri: طلائع
zabbara: صبار
zaccànu: سكن الحيوانات
zìrru: صفر
zuccu: ساق
Alcantara: قنطره
Calat: قَلْعَة
Marsa: مرسى
Gibellina: جبل
Giarre: جره
Misilmeri: منزل الأمير
Donnalucata: عين الأوقات
Mazara: مزار
Butera: بو طير
Caruana: كروانه
Cassarà: قصر
Fragalà: فرج الله
Gebbia: جابيه
Gedda: جده
Maimone: ميمون
Moschella, Muschitta: مسجد
Sciarrabba: شراب أو سراب
Taibi: الطيب
Vadalà, Badalà: عبد الله
Zizzo: عزيز
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
آیا میدانید ما لهجه ی #عربی_سیسیلی داشتیم؟! Siculo-Arabic or Sicilian Arabic : اللَّهْجَة الْعَرَبِيَّة الصِّقِلِّيَّة عبارتی است که برای لهجه ای عربی از قرن نهم میلادی تحت حکومت مسلمانان در جنوب ایتالیا تا تحت حکومت بعدی نورمن تا قرن سیزدهم ادامه یافت.این…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شباهت کلمات عربی با کلمات سیسیلی
صحبت کردن خانوم عرب با خانوم سیسیلی و واژگان مشترک بین عربی و سیسیلی
@tamadone_islami
صحبت کردن خانوم عرب با خانوم سیسیلی و واژگان مشترک بین عربی و سیسیلی
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
داستان تلاش های ساقط کردن امپراتوری بیزانس @tamadone_islami
داستان تلاش های ساقط کردن امپراتوری بیزانس
بعد از ۷۰۰ سال جنگهای مستمر امپراتوری اشکانیان و ساسانیان با امپراتوری قدرتمند روم آنها نتوانستند قسطنطنیه پایتخت روم را فتح کنند
با شروع فتوحات در دوران اسلامی مسلمانان توانستند مستعمرات بیزانس را در شامات و مصر و شمال آفریقا را فتح کنند و از آنها بگیرند .
و شروع فتح قسطنطنیه پایتخت بیزانس در دوران امویان کلید خورد ، و آنها سه بار برای تصرف پایتخت روم تلاش کردند و تا پشت دیواره های آن هم رفتند ، اما بدلیل استحکامات قوی شهر و آتش یونانی سلاح مخوف بیزانس نتوانستند آنجا را فتح کنند.
عباسیان سپس توانستند جنگهایی را در آسیای صغیر بیزانس انجام دهند و نقطه عطف مسلمانان در پیشروی جنگهای دریایی بود ، حملات عرب های اغلبیان و فاطمیان مصر در قرن نهم و اوایل قرن دهم پس از فتح کرت ، مالت و سیسیل به اوج خود رسید و ناوگان آنها به سواحل فرانسه ، دالماسیا و قسطنطنیه رسیدند ، اما نتوانستند قسطنطنیه را قتح کنند.
سپس قدرت مسلمین زمانی غلبه کرد که ترکان سلجوقی ظهور کردند ، با آمدن سلجوقیان معادلات بهم خورد و پس از شکست بیزانس در نبرد ملازگرد و اسیر شدن امپراتور روم توسط آلپ ارسلان سلجوقی ، زمینه ی تثبیت ترکان در آناتولی فراهم شد .
و سپس با آمدن و ظهور ترکان عثمانی و قدرت گرفتن در آناتولی و تدبیر سلطان باهوش و نابغه ی عثمانی محمد فاتح این امر بلاخره میسر شد و ترکان توانستند امپراتوری قدرتمند بیزانس را ساقط کنند و برای اولین بار بعد از هزارواندی سال قسطنطنیه را فتح کنند.
سقوط قسطنطنیه یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ است ، و خیلی از مورخان پایان دوران قرون وسطی و ابتدای دوران مدرن میدانند.
📌مروان پاشا
@tamadone_islami
بعد از ۷۰۰ سال جنگهای مستمر امپراتوری اشکانیان و ساسانیان با امپراتوری قدرتمند روم آنها نتوانستند قسطنطنیه پایتخت روم را فتح کنند
با شروع فتوحات در دوران اسلامی مسلمانان توانستند مستعمرات بیزانس را در شامات و مصر و شمال آفریقا را فتح کنند و از آنها بگیرند .
و شروع فتح قسطنطنیه پایتخت بیزانس در دوران امویان کلید خورد ، و آنها سه بار برای تصرف پایتخت روم تلاش کردند و تا پشت دیواره های آن هم رفتند ، اما بدلیل استحکامات قوی شهر و آتش یونانی سلاح مخوف بیزانس نتوانستند آنجا را فتح کنند.
عباسیان سپس توانستند جنگهایی را در آسیای صغیر بیزانس انجام دهند و نقطه عطف مسلمانان در پیشروی جنگهای دریایی بود ، حملات عرب های اغلبیان و فاطمیان مصر در قرن نهم و اوایل قرن دهم پس از فتح کرت ، مالت و سیسیل به اوج خود رسید و ناوگان آنها به سواحل فرانسه ، دالماسیا و قسطنطنیه رسیدند ، اما نتوانستند قسطنطنیه را قتح کنند.
سپس قدرت مسلمین زمانی غلبه کرد که ترکان سلجوقی ظهور کردند ، با آمدن سلجوقیان معادلات بهم خورد و پس از شکست بیزانس در نبرد ملازگرد و اسیر شدن امپراتور روم توسط آلپ ارسلان سلجوقی ، زمینه ی تثبیت ترکان در آناتولی فراهم شد .
و سپس با آمدن و ظهور ترکان عثمانی و قدرت گرفتن در آناتولی و تدبیر سلطان باهوش و نابغه ی عثمانی محمد فاتح این امر بلاخره میسر شد و ترکان توانستند امپراتوری قدرتمند بیزانس را ساقط کنند و برای اولین بار بعد از هزارواندی سال قسطنطنیه را فتح کنند.
سقوط قسطنطنیه یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ است ، و خیلی از مورخان پایان دوران قرون وسطی و ابتدای دوران مدرن میدانند.
📌مروان پاشا
@tamadone_islami
#تاریخ_در_تصویر
چلبی فرآیند رنگرزی پشم بز آنکارا (سوف)، در قرن هفدهم میلادی امپراتوری عثمانی را شرح می دهد.
@tamadone_islami
چلبی فرآیند رنگرزی پشم بز آنکارا (سوف)، در قرن هفدهم میلادی امپراتوری عثمانی را شرح می دهد.
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
Photo
چلبی فرآیند رنگرزی پشم بز آنکارا (سوف)، در قرن هفدهم میلادی امپراتوری عثمانی را شرح می دهد.
موهر (Mohair) یا پشم آنغوره (آنقوره) نخ یا پارچهای است که از موی بز آنکارا ساخته میشود.پارچه موهر یک پارچه نرم و ابریشمی است که بهعنوان یکی از بهترین و کارآمدترین الیاف برای کاربرد در فصل زمستان شناخته میشود.واژه موهر در زبان انگلیسی (mohair) تقریبا پیش از ۱۵۷۰ میلادی از واژه عربی «مُخَيَّر» (برگزیده) اقتباس شده است.این نوع از بز برای قرنها فقط در ترکیه پرورش داده شده است
📌چلبی مینویسد:
دیگ بزرگی را روی آتش شدید می گذارند و رنگ های رنگی را که می خواهند داخل دیگ می گذارند و آب را تا نصف دیگ می جوشانند. در حالی که انبوهی از پارچه ها بر روی طبقات ساخته شده قرار می گیرند، تیکه های چوبی را در هر طبقه قرار می دهند. پس از قرار دادن دسته های آن در دیگ، دهانه دیگ را می بندند و اطراف آن را با خمیر گچ می زنند.
به اذن خدا بخار آتش فروزان به داخل دیگ برخورد می کند و آثار مختلفی از خدا ایجاد می کند که مانی و بهزاد از کشیدن قلم خود ناتوان هستند.
این شیوه هم مخصوص آنکارا است. امکان ساختش در سرزمینی روی زمین وجود ندارد.
تلاش خارجی ها برای تولید سوف : فرانک ها (اروپایی ها) می خواستند بزهای آنگورا را به فرنگستان (اروپا) ببرند و پارچه های نرم ببافند. اما به اذن خدا این بزها در یک سال تبدیل به بزهای مودار معمولی شدند و چیزهایی که می بافتند پارچه نرم نبود.
پس از آن، از انگورو (آنکارا) نخ تابیده شده خریدند و سعی کردند در فرنگستان نخ بسازند، اما باز هم موفق نشدند. در نتیجه شروع به بافتن شال های مشکی نازک و بدون موجی شبیه به لباس برای کشیش ها کردند.
«سفرنامه اولیا چلبی»
@tamadone_islami
موهر (Mohair) یا پشم آنغوره (آنقوره) نخ یا پارچهای است که از موی بز آنکارا ساخته میشود.پارچه موهر یک پارچه نرم و ابریشمی است که بهعنوان یکی از بهترین و کارآمدترین الیاف برای کاربرد در فصل زمستان شناخته میشود.واژه موهر در زبان انگلیسی (mohair) تقریبا پیش از ۱۵۷۰ میلادی از واژه عربی «مُخَيَّر» (برگزیده) اقتباس شده است.این نوع از بز برای قرنها فقط در ترکیه پرورش داده شده است
📌چلبی مینویسد:
دیگ بزرگی را روی آتش شدید می گذارند و رنگ های رنگی را که می خواهند داخل دیگ می گذارند و آب را تا نصف دیگ می جوشانند. در حالی که انبوهی از پارچه ها بر روی طبقات ساخته شده قرار می گیرند، تیکه های چوبی را در هر طبقه قرار می دهند. پس از قرار دادن دسته های آن در دیگ، دهانه دیگ را می بندند و اطراف آن را با خمیر گچ می زنند.
به اذن خدا بخار آتش فروزان به داخل دیگ برخورد می کند و آثار مختلفی از خدا ایجاد می کند که مانی و بهزاد از کشیدن قلم خود ناتوان هستند.
این شیوه هم مخصوص آنکارا است. امکان ساختش در سرزمینی روی زمین وجود ندارد.
تلاش خارجی ها برای تولید سوف : فرانک ها (اروپایی ها) می خواستند بزهای آنگورا را به فرنگستان (اروپا) ببرند و پارچه های نرم ببافند. اما به اذن خدا این بزها در یک سال تبدیل به بزهای مودار معمولی شدند و چیزهایی که می بافتند پارچه نرم نبود.
پس از آن، از انگورو (آنکارا) نخ تابیده شده خریدند و سعی کردند در فرنگستان نخ بسازند، اما باز هم موفق نشدند. در نتیجه شروع به بافتن شال های مشکی نازک و بدون موجی شبیه به لباس برای کشیش ها کردند.
«سفرنامه اولیا چلبی»
@tamadone_islami
سیمای اسکندر کبیر در ادبیات فارسی
خوانش نقش شخصیتهای مهم و اثرگذار تاریخ که گاه بهسان چهرهای اسطورهای و یا افسانهای در صفحه حافظه ملتها ثبت شده اند، خوانش و تفسیری مهم و درخور توجه است که برسازنده بخش مهمی از تاریخ فرهنگی، از نوع معنوی آن است و در ادبیات، هنر، عقاید و باورها تبلور مییابد.
اسکندر مقدونی در بیشتر ادبیات و ادیبان تاریخ ایران شخصیت مثبت و نیکی است و در اکثر روایت ها همان #ذوالقرنین است که به دادگری و عدل و مبارزه با شر (یأجوج و ماجوج) میپردازد. و اکثر شاعران برای مدح شاهان وقت ، به آنان لقب اسکندر را میدادند. که نشان از عظمت و بزرگی آنان شود.
@tamadone_islami
خوانش نقش شخصیتهای مهم و اثرگذار تاریخ که گاه بهسان چهرهای اسطورهای و یا افسانهای در صفحه حافظه ملتها ثبت شده اند، خوانش و تفسیری مهم و درخور توجه است که برسازنده بخش مهمی از تاریخ فرهنگی، از نوع معنوی آن است و در ادبیات، هنر، عقاید و باورها تبلور مییابد.
اسکندر مقدونی در بیشتر ادبیات و ادیبان تاریخ ایران شخصیت مثبت و نیکی است و در اکثر روایت ها همان #ذوالقرنین است که به دادگری و عدل و مبارزه با شر (یأجوج و ماجوج) میپردازد. و اکثر شاعران برای مدح شاهان وقت ، به آنان لقب اسکندر را میدادند. که نشان از عظمت و بزرگی آنان شود.
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
سیمای اسکندر کبیر در ادبیات فارسی خوانش نقش شخصیتهای مهم و اثرگذار تاریخ که گاه بهسان چهرهای اسطورهای و یا افسانهای در صفحه حافظه ملتها ثبت شده اند، خوانش و تفسیری مهم و درخور توجه است که برسازنده بخش مهمی از تاریخ فرهنگی، از نوع معنوی آن است و در…
یک پرسش خیلی مهم در تاریخ ادبیات ایران
چرا اسکندر مقدونی فاتح ایران باستان اینقدر در نزد شاعران و ادبیان ایران زمین مدح شده است؟! و علاوه بر مدح ایشان ، اسکندر را همان ذوالقرنین نامیده اند؟!
پرسش این جاست که چرا ادیبان و شاعران ما برای فاتح ایران زمین و ساقط کننده ی امپراتوری هخامنشیان اینقدر ارزش قائل بودند و به تمام به نیکی از او یاد کرده اند.
اما تناقض عجیب اینجاست که سیمای اسکندر در متون پهلوی مانند ارداویرافنامه، دینکرت، بندهشن، کارنامة اردشیر بابکان و... به طور کلّی «در سنت دین و کتب زرتشتی ستمکاره، ویرانگر و اهریمنی وصف شده است و به لقب #گجستک (#ملعون) مشهور است یعنی لقبی که اسکندر در داشتن آن با #انگره_مینو شریک است» (بویس،1375: 2/418).
اسکندر مقدونی، یکی از چهرههای تاریخساز و اثرگذار در تاریخ و تمدن بشر بوده است. جای شگفتی است که درباره هیچ شخصیت اسطورهای و تاریخی تاکنون به اندازه اسکندر اثر مستقل به زبان فارسی تألیف نشده است.
اسکندر در تاریخ ادبیات ایران :
در هشت اثر به صورت نظم یا نثر به داستان زندگی اسکندر پرداخته شده است، از این تعداد سه اثر به نثر نگاشته شده و پنج اثر در قالب شعر سروده شده است:
📌الف- آثار منثور
1- اسکندرنامه به روایت کالسیتنس دروغین، نویسنده نامعلوم؛ تاریخ تالیف حدود قرن پنجم (بهار،1373: 2/132).
2- داستان اسکندر در دارابنامة طرسوسی؛ تاریخ تالیف به احتمال فراوان اواخر قرن ششم یا هفتم (طرسوسی، 1356، مقدمة مصحح:23).
3- اسکندرنامه، منوچهر حکیم، تاریخ تألیف احتمالاً قرن دوازدهم (محجوب،1338: 738).
📌ب- آثار منظوم
1- داستان اسکندر در شاهنامه فردوسی؛
2- اسکندرنامه نظامی؛
3- آیینه اسکندری امیرخسرو دهلوی؛
4- خردنامه اسکندری جامی؛
5- قصه ذوالقرنین بدرالدین عبدالسلام ابراهیم حسینی کشمیری متخلص به بدری.
📌اسکندر در شاهنامه
حتی اسکندر مقدونی در شاهنامه ی فردوسی فردی دوراندیش، صلحجو، پیامبرگونه و دوستدار عدالت و مهرورز توصیف شده است!!
تصویر مثبت اسکندر در شاهنامه و در آمیخته شدن چهره او با ذوالقرنین در قرآن از سوی تاریخنگارانی مانند طبری، مسعودی، بلعمی و...زمینة مناسبی در افکار عمومی مردم ایران فراهم آورد تا شاعری مانند نظامی برای گزینش چهرهای مطلوب و پادشاهی آرمانی بر آن شود تا داستان اسکندر را به نظم کشد و ویژگیهای کاملاً پسندیده و آرمانی پادشاه دلخواه خود را در وجود فردی بریزد که افزون بر پادشاهی، پیامبر نیز هست.
از دیدگاه نظامی اسکندر موحد است و همة پیروزیهای خود را از خدا میداند و در همه حال شکرگزار خداست.امکانات لازم را برای فراگیری دانشهای گوناگون فراهم میآورد و به دانشوران اهمیت میدهد و با ساختن عبادتگاهی نهانی میکوشد از آفات قدرتمندی و جاهطلبی پرهیز نماید
ادامه...
@tamadone_islami
چرا اسکندر مقدونی فاتح ایران باستان اینقدر در نزد شاعران و ادبیان ایران زمین مدح شده است؟! و علاوه بر مدح ایشان ، اسکندر را همان ذوالقرنین نامیده اند؟!
پرسش این جاست که چرا ادیبان و شاعران ما برای فاتح ایران زمین و ساقط کننده ی امپراتوری هخامنشیان اینقدر ارزش قائل بودند و به تمام به نیکی از او یاد کرده اند.
اما تناقض عجیب اینجاست که سیمای اسکندر در متون پهلوی مانند ارداویرافنامه، دینکرت، بندهشن، کارنامة اردشیر بابکان و... به طور کلّی «در سنت دین و کتب زرتشتی ستمکاره، ویرانگر و اهریمنی وصف شده است و به لقب #گجستک (#ملعون) مشهور است یعنی لقبی که اسکندر در داشتن آن با #انگره_مینو شریک است» (بویس،1375: 2/418).
اسکندر مقدونی، یکی از چهرههای تاریخساز و اثرگذار در تاریخ و تمدن بشر بوده است. جای شگفتی است که درباره هیچ شخصیت اسطورهای و تاریخی تاکنون به اندازه اسکندر اثر مستقل به زبان فارسی تألیف نشده است.
اسکندر در تاریخ ادبیات ایران :
در هشت اثر به صورت نظم یا نثر به داستان زندگی اسکندر پرداخته شده است، از این تعداد سه اثر به نثر نگاشته شده و پنج اثر در قالب شعر سروده شده است:
📌الف- آثار منثور
1- اسکندرنامه به روایت کالسیتنس دروغین، نویسنده نامعلوم؛ تاریخ تالیف حدود قرن پنجم (بهار،1373: 2/132).
2- داستان اسکندر در دارابنامة طرسوسی؛ تاریخ تالیف به احتمال فراوان اواخر قرن ششم یا هفتم (طرسوسی، 1356، مقدمة مصحح:23).
3- اسکندرنامه، منوچهر حکیم، تاریخ تألیف احتمالاً قرن دوازدهم (محجوب،1338: 738).
📌ب- آثار منظوم
1- داستان اسکندر در شاهنامه فردوسی؛
2- اسکندرنامه نظامی؛
3- آیینه اسکندری امیرخسرو دهلوی؛
4- خردنامه اسکندری جامی؛
5- قصه ذوالقرنین بدرالدین عبدالسلام ابراهیم حسینی کشمیری متخلص به بدری.
📌اسکندر در شاهنامه
حتی اسکندر مقدونی در شاهنامه ی فردوسی فردی دوراندیش، صلحجو، پیامبرگونه و دوستدار عدالت و مهرورز توصیف شده است!!
تصویر مثبت اسکندر در شاهنامه و در آمیخته شدن چهره او با ذوالقرنین در قرآن از سوی تاریخنگارانی مانند طبری، مسعودی، بلعمی و...زمینة مناسبی در افکار عمومی مردم ایران فراهم آورد تا شاعری مانند نظامی برای گزینش چهرهای مطلوب و پادشاهی آرمانی بر آن شود تا داستان اسکندر را به نظم کشد و ویژگیهای کاملاً پسندیده و آرمانی پادشاه دلخواه خود را در وجود فردی بریزد که افزون بر پادشاهی، پیامبر نیز هست.
از دیدگاه نظامی اسکندر موحد است و همة پیروزیهای خود را از خدا میداند و در همه حال شکرگزار خداست.امکانات لازم را برای فراگیری دانشهای گوناگون فراهم میآورد و به دانشوران اهمیت میدهد و با ساختن عبادتگاهی نهانی میکوشد از آفات قدرتمندی و جاهطلبی پرهیز نماید
ادامه...
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
یک پرسش خیلی مهم در تاریخ ادبیات ایران چرا اسکندر مقدونی فاتح ایران باستان اینقدر در نزد شاعران و ادبیان ایران زمین مدح شده است؟! و علاوه بر مدح ایشان ، اسکندر را همان ذوالقرنین نامیده اند؟! پرسش این جاست که چرا ادیبان و شاعران ما برای فاتح ایران زمین و…
📌اسکندر در شاعران ادبیات فارسی:
✅عنصری » قصاید:
گر #سکندر بر گذار لشکر یأجوج بر
کرد سدّ آهنین آن بود دستان آوری
سد تو شمشیر تست اندر مبارک دست تو
کو #سکندر گو بیا تا سدّ مردان
✅فردوسی » شاهنامه:
ز #اسکندر فیلقوس بزرگ
جهانگیر و با کینهجویان سترگ
بداد و دهش دل توانگر کنید
بر آزادگی بر سر افسر کنید
ز #اسکندر راد پیروزگر
خداوند شمشیر و تاج و کمر
#سکندر دل از مردمان شاد کرد
ز راه بیابان تن آزاد کرد
✅ابوالفرج رونی » قصاید:
تصدیق کند سپهر اگر گوید
گوینده ترا #سکندر ثانی
✅ابوالفضل بیهقی » تاریخ بیهقی:
چنان گویم که فاضلتر ملوک گذشته گروهیاند که بزرگتر بودند. و از آن گروه دو تن را نام بردهاند یکی #اسکندر یونانی و دیگر #اردشیر پارسی
✅امیر معزی » قصاید
زآفریدون و ذوالقرنین و #اسکندر فزون است او
که ملک و نعمت و لشکر ز هر سه بیشتر دارد
به پیروزی و بهروزی چو #اسکندر شوی
که بداندیش تو در دارات چون دارا بود
✅سنایی» طریق التحقیق:
ازشهان کیان جم و هوشنگ
یا فریدون با فر و فرهنگ
کو منوچهر و ایرج و نوذر
بهمن و کیقباد و #اسکندر
✅عنصرالمعالی » قابوسنامه:
#اسکندر را پرسیدند که بدین کم مایه روزگار این چندین ملک به چه خصلت به دست آوردی؟ گفت به دست آوردن دشمنان به تلطف و جمع کردن دوستان به تعهد!
✅فرخی سیستانی» قصاید
ایا بمرتبت وقدر و جاه افریدون
ایا بمنزلت و نام نیک #اسکندر
✅قطران تبریزی »قصاید:
بگاه دانش #اسکندر بگاه داد نوشیروان
غلام کهترش قیصر گدای حاجبش خاقان
✅مسعود سعد سلمان »قصاید:
خدایگانا هرگز کدام خسرو بود
ز اردشیر و ز #اسکندر و ز کسری و سام
✅ناصر خسرو » قصاید:
زیر قلم حجت او حکمت ادریس
خاک قدم استر او تاج #سکندر
✅خاقانی »قصاید:
چراغ علم فروزد چو خضر و #اسکندر
در آب ظلمت ارحام ز آتش اصلاب
✅عطار» مظهر العجایب:
عدل کن تا تو سلیمانی کنی
همچو #اسکندر تو سلطانی کنی
✅نظامی»اسکندرنامه:
گمان بودشان کانچه قرنش دراست
نه فرخ فرشته که #اسکندر است
از این روی در شبهت افتادهاند
که صاحب دو قرنش لقب دادند
✅وطواط » قصاید:
گرد آن قلعه باره ای محکم
در متانت چو صد اسکندر
✅سعدی»گلستان:
#اسکندر رومی را پرسیدند: دیارِ مشرق و مغرب به چه گرفتی؟ که ملوک پیشین را خَزاین و عمر و مُلک و لشکر بیش از این بوده است ایشان را چنین فتحی میسّر نشده. گفتا: به عَونِ خدای، عَزَّوَجَلَّ، هر مملکتی را که گرفتم رعیّتش نیازردم و نامِ پادشاهان جز به نکویی نبردم.
بزرگش نخوانند اهل خرد
که نامِ بزرگان به زشتی برد
✅مولانا»دیوان شمس:
منم #سکندر این دم به مجمع البحرین
که تا رهانم جان را ز علت و بحران
که تا ببندم سدی عظیم بر یأجوج
که تا رهند خلایق ز حمله ایشان
✅حافظ:
خیالِ آبِ خِضِر بست و جامِ #اسکندر
به جرعهنوشیِ سلطان ابوالفَوارِس شد
✅عبید زاکانی »قصاید:
روز اول مشتری چون دید فرخ طالعت
در جهانگیری به نامت فال #اسکندر زده
✅نسیمی:
کیخسرو و #سکندر و کاووس و کیقباد
بر منزل جهان زدند خیمه مراد
✅خواجوی کرمانی» بدائع الجمال:
ای ز خاک درگهت خضر آب حیوان یافته
عمر خضر و ملک #اسکندر ز یزدان یافته
✅سوزنی سمرقندی:
نیستی #اسکندر و دارا و اندر ذات تو
شوکت دارائی است و حکمت #اسکندری
✅جامی»فاتحه الشباب:
چاره در دفع خواطر صحبت پیر است و بس
رخنه بر یأجوج بستن خاصه #اسکندر است
✅وحشی بافقی:
ما و میخانه که تمکین گداییدر او
شوکت شاهی #اسکندر و دارا ببرد
✅صائب تبریزی:
خاک زن در چشم خودبینی که از آب حیات
سد #اسکندر به جز آیینه اقبال نیست
✅سلمان ساوجی:
افسر دارا و تخت اردوان بدرود کرد
اردشیر شیر دل #اسکندر گیتی گشا
✅اوحدی:
نامم رواست، گر چو خضر، جاودان بود
زیرا که آرزوی #سکندر به من رسید
✅حکیم نزاری :
چون #سکندر طالب آب حیات از شش جهات
جاودانی زنده گشتی شاه اسکندر چو خضر
✅فضولی:
کلک نقاش رضایش بهر تزیین دیار
بر سریر ملک دارا نقش #اسکندر کشید
✅ایرج میرزا:
#اسکندر_کبیر که می رفت از جهان
گفت این سخن به مادرِ خونین جگر همی
@tamadone_islami
✅عنصری » قصاید:
گر #سکندر بر گذار لشکر یأجوج بر
کرد سدّ آهنین آن بود دستان آوری
سد تو شمشیر تست اندر مبارک دست تو
کو #سکندر گو بیا تا سدّ مردان
✅فردوسی » شاهنامه:
ز #اسکندر فیلقوس بزرگ
جهانگیر و با کینهجویان سترگ
بداد و دهش دل توانگر کنید
بر آزادگی بر سر افسر کنید
ز #اسکندر راد پیروزگر
خداوند شمشیر و تاج و کمر
#سکندر دل از مردمان شاد کرد
ز راه بیابان تن آزاد کرد
✅ابوالفرج رونی » قصاید:
تصدیق کند سپهر اگر گوید
گوینده ترا #سکندر ثانی
✅ابوالفضل بیهقی » تاریخ بیهقی:
چنان گویم که فاضلتر ملوک گذشته گروهیاند که بزرگتر بودند. و از آن گروه دو تن را نام بردهاند یکی #اسکندر یونانی و دیگر #اردشیر پارسی
✅امیر معزی » قصاید
زآفریدون و ذوالقرنین و #اسکندر فزون است او
که ملک و نعمت و لشکر ز هر سه بیشتر دارد
به پیروزی و بهروزی چو #اسکندر شوی
که بداندیش تو در دارات چون دارا بود
✅سنایی» طریق التحقیق:
ازشهان کیان جم و هوشنگ
یا فریدون با فر و فرهنگ
کو منوچهر و ایرج و نوذر
بهمن و کیقباد و #اسکندر
✅عنصرالمعالی » قابوسنامه:
#اسکندر را پرسیدند که بدین کم مایه روزگار این چندین ملک به چه خصلت به دست آوردی؟ گفت به دست آوردن دشمنان به تلطف و جمع کردن دوستان به تعهد!
✅فرخی سیستانی» قصاید
ایا بمرتبت وقدر و جاه افریدون
ایا بمنزلت و نام نیک #اسکندر
✅قطران تبریزی »قصاید:
بگاه دانش #اسکندر بگاه داد نوشیروان
غلام کهترش قیصر گدای حاجبش خاقان
✅مسعود سعد سلمان »قصاید:
خدایگانا هرگز کدام خسرو بود
ز اردشیر و ز #اسکندر و ز کسری و سام
✅ناصر خسرو » قصاید:
زیر قلم حجت او حکمت ادریس
خاک قدم استر او تاج #سکندر
✅خاقانی »قصاید:
چراغ علم فروزد چو خضر و #اسکندر
در آب ظلمت ارحام ز آتش اصلاب
✅عطار» مظهر العجایب:
عدل کن تا تو سلیمانی کنی
همچو #اسکندر تو سلطانی کنی
✅نظامی»اسکندرنامه:
گمان بودشان کانچه قرنش دراست
نه فرخ فرشته که #اسکندر است
از این روی در شبهت افتادهاند
که صاحب دو قرنش لقب دادند
✅وطواط » قصاید:
گرد آن قلعه باره ای محکم
در متانت چو صد اسکندر
✅سعدی»گلستان:
#اسکندر رومی را پرسیدند: دیارِ مشرق و مغرب به چه گرفتی؟ که ملوک پیشین را خَزاین و عمر و مُلک و لشکر بیش از این بوده است ایشان را چنین فتحی میسّر نشده. گفتا: به عَونِ خدای، عَزَّوَجَلَّ، هر مملکتی را که گرفتم رعیّتش نیازردم و نامِ پادشاهان جز به نکویی نبردم.
بزرگش نخوانند اهل خرد
که نامِ بزرگان به زشتی برد
✅مولانا»دیوان شمس:
منم #سکندر این دم به مجمع البحرین
که تا رهانم جان را ز علت و بحران
که تا ببندم سدی عظیم بر یأجوج
که تا رهند خلایق ز حمله ایشان
✅حافظ:
خیالِ آبِ خِضِر بست و جامِ #اسکندر
به جرعهنوشیِ سلطان ابوالفَوارِس شد
✅عبید زاکانی »قصاید:
روز اول مشتری چون دید فرخ طالعت
در جهانگیری به نامت فال #اسکندر زده
✅نسیمی:
کیخسرو و #سکندر و کاووس و کیقباد
بر منزل جهان زدند خیمه مراد
✅خواجوی کرمانی» بدائع الجمال:
ای ز خاک درگهت خضر آب حیوان یافته
عمر خضر و ملک #اسکندر ز یزدان یافته
✅سوزنی سمرقندی:
نیستی #اسکندر و دارا و اندر ذات تو
شوکت دارائی است و حکمت #اسکندری
✅جامی»فاتحه الشباب:
چاره در دفع خواطر صحبت پیر است و بس
رخنه بر یأجوج بستن خاصه #اسکندر است
✅وحشی بافقی:
ما و میخانه که تمکین گداییدر او
شوکت شاهی #اسکندر و دارا ببرد
✅صائب تبریزی:
خاک زن در چشم خودبینی که از آب حیات
سد #اسکندر به جز آیینه اقبال نیست
✅سلمان ساوجی:
افسر دارا و تخت اردوان بدرود کرد
اردشیر شیر دل #اسکندر گیتی گشا
✅اوحدی:
نامم رواست، گر چو خضر، جاودان بود
زیرا که آرزوی #سکندر به من رسید
✅حکیم نزاری :
چون #سکندر طالب آب حیات از شش جهات
جاودانی زنده گشتی شاه اسکندر چو خضر
✅فضولی:
کلک نقاش رضایش بهر تزیین دیار
بر سریر ملک دارا نقش #اسکندر کشید
✅ایرج میرزا:
#اسکندر_کبیر که می رفت از جهان
گفت این سخن به مادرِ خونین جگر همی
@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
📌اسکندر در شاعران ادبیات فارسی: ✅عنصری » قصاید: گر #سکندر بر گذار لشکر یأجوج بر کرد سدّ آهنین آن بود دستان آوری سد تو شمشیر تست اندر مبارک دست تو کو #سکندر گو بیا تا سدّ مردان ✅فردوسی » شاهنامه: ز #اسکندر فیلقوس بزرگ جهانگیر و با کینهجویان سترگ بداد…
✅شاپور شهبازی : کسی جز #اسکندر نمی تواند ذوالقرنین باشد
👈ایشان می نویسد :
▪️اما این سخنان و استدلال ها را نمی توان پذیرفت.
«ذوالقرنین» یعنی «خداوند دو شاخ» و مقصود از آن،به همان گونه که بسیاری از دانشمندان ایران هم دریافته اند، کسی جز اسکندر مقدونی نمی تواند بود.هر کس به سکه های وی بنگرد، بدین عقیده، یقین می آورد.زیرا در آن جا اسکندر را به صورت مردی با کلاهی چون سر شیر ول با شاخ قوچ نموده اند.توضیح این مطلب را همه می دانند.▪️
👈وی کمی پایین تر در همان صفحه می نویسد:
▪️... روایات کهن در مورد یکسانی اسکندر مقدونی با «ذوالقرنین» خدشه پذیر نیست.▪️
@tamadone_islami
👈ایشان می نویسد :
▪️اما این سخنان و استدلال ها را نمی توان پذیرفت.
«ذوالقرنین» یعنی «خداوند دو شاخ» و مقصود از آن،به همان گونه که بسیاری از دانشمندان ایران هم دریافته اند، کسی جز اسکندر مقدونی نمی تواند بود.هر کس به سکه های وی بنگرد، بدین عقیده، یقین می آورد.زیرا در آن جا اسکندر را به صورت مردی با کلاهی چون سر شیر ول با شاخ قوچ نموده اند.توضیح این مطلب را همه می دانند.▪️
👈وی کمی پایین تر در همان صفحه می نویسد:
▪️... روایات کهن در مورد یکسانی اسکندر مقدونی با «ذوالقرنین» خدشه پذیر نیست.▪️
@tamadone_islami
Forwarded from تاریخ باستان جزیرة العرب
قدیمی ترین تصویر ثبت شده از قلاده زدن سگ در تاریخ مربوط به عربستان در 8000 الی 9000 سال پیش
@tamadone_arab
@tamadone_arab
Forwarded from تاریخ باستان جزیرة العرب
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
قدیمی ترین تصویر ثبت شده از قلاده زدن سگ در تاریخ مربوط به عربستان در 8000 الی 9000 سال پیش @tamadone_arab
قدیمیترین تصویری که سگهای قلاده دار را نشان میدهد در تاریخ، مربوط به منطقه شوویمیس در شمال شرقی عربستان سعودی امروزی است .
8,000-Year-Old Rock Art Includes the World's Oldest Images of Dogs
قدیمیترین تصویری که به نظر میرسد سگهای بنددار هستند که نوعی قلاده را نشان میدهد از منطقه #شوویمیس در شمال شرقی عربستان سعودی امروزی میآید.
در مقاله ای در نوامبر 2017 در مجله Science ، نویسنده دیوید گریم، کار باستان شناس ماریا گوگنین از موسسه ماکس پلانک برای علم تاریخ بشر در ینا، آلمان را شرح می دهد.
گوآگنین و تیمش بیش از 1400 هنر صخرهای را در شوویمیس و منطقه دیگری به نام جوبا فهرستبندی کردند که شامل تصاویری از سگهای شکاری است. در شوویمیس، یک پانل سیزده سگ و یک شکارچی نر را نشان می دهد. دو تا از سگ ها با خطوطی که به عنوان افسار تعبیر شده است به شکارچی متصل می شوند. قدمت این هنر صخره ای مربوط به 8000 سال پیش است.
اما گوآگنین تخمین زده است که قدمت آنها به 8000 - یا احتمالاً حتی 9000 سال - به دوران پیش از نوسنگی قبل از شروع کشاورزی می رسد. این بدان معناست که سگ های اهلی خیلی زودتر از آنچه قبلاً تصور می شد در شبه جزیره عربستان بودند. (قدیمی ترین بقایای سگی که تا به حال در این منطقه یافت شده مربوط به هزاره چهارم قبل از میلاد در یمن فعلی است.)
https://www.livescience.com/60982-oldest-images-of-dogs-on-leashes.html
@tamadone_arab
8,000-Year-Old Rock Art Includes the World's Oldest Images of Dogs
قدیمیترین تصویری که به نظر میرسد سگهای بنددار هستند که نوعی قلاده را نشان میدهد از منطقه #شوویمیس در شمال شرقی عربستان سعودی امروزی میآید.
در مقاله ای در نوامبر 2017 در مجله Science ، نویسنده دیوید گریم، کار باستان شناس ماریا گوگنین از موسسه ماکس پلانک برای علم تاریخ بشر در ینا، آلمان را شرح می دهد.
گوآگنین و تیمش بیش از 1400 هنر صخرهای را در شوویمیس و منطقه دیگری به نام جوبا فهرستبندی کردند که شامل تصاویری از سگهای شکاری است. در شوویمیس، یک پانل سیزده سگ و یک شکارچی نر را نشان می دهد. دو تا از سگ ها با خطوطی که به عنوان افسار تعبیر شده است به شکارچی متصل می شوند. قدمت این هنر صخره ای مربوط به 8000 سال پیش است.
اما گوآگنین تخمین زده است که قدمت آنها به 8000 - یا احتمالاً حتی 9000 سال - به دوران پیش از نوسنگی قبل از شروع کشاورزی می رسد. این بدان معناست که سگ های اهلی خیلی زودتر از آنچه قبلاً تصور می شد در شبه جزیره عربستان بودند. (قدیمی ترین بقایای سگی که تا به حال در این منطقه یافت شده مربوط به هزاره چهارم قبل از میلاد در یمن فعلی است.)
https://www.livescience.com/60982-oldest-images-of-dogs-on-leashes.html
@tamadone_arab
livescience.com
8,000-Year-Old Rock Art Includes the World's Oldest Images of Dogs
Etched into the rock walls of dried-out valleys and slopes in the Arabian Peninsula, the 8,000-year-old hunting scenes even feature some dogs on leashes. Those images —the oldest archaeological evidence of dog leashes —suggest humans were controlling and…