•••
بہ عمه گفت ؛ گمــانـــم پدر نمیداند...
به گریھ گفت؛ عزیزم! چرا ...خبر دارد!
از آنچه بر تو گذشته است کربلا تا شام
تنش جدا و سرش هم جدا خبر دارد!
「 #یارقیه_خاتون 」🥀
◾️ @talabe_graph
بہ عمه گفت ؛ گمــانـــم پدر نمیداند...
به گریھ گفت؛ عزیزم! چرا ...خبر دارد!
از آنچه بر تو گذشته است کربلا تا شام
تنش جدا و سرش هم جدا خبر دارد!
「 #یارقیه_خاتون 」🥀
◾️ @talabe_graph
...
او ڪھ طلایھ دار خیامِ یتیم هاست...
نذرِ حَسن برای حسین از قدیم هاست
「 #عبدالله‌بن‌الحسن 」💔
◾️ @talabe_graph
او ڪھ طلایھ دار خیامِ یتیم هاست...
نذرِ حَسن برای حسین از قدیم هاست
「 #عبدالله‌بن‌الحسن 」💔
◾️ @talabe_graph
Forwarded from طلبـه گـرافــ 📷
لحظه آخره عمو داره میره...
•@talabe_graph•
|.🏴.| #محرم
|.🎤.| #حاج‌محمودکریمے
| روضه فوق العاده احساسے |
عمه یکاری کن منو نمیبره...💔
🖤| @talabe_graph
|.🎧.| #روضه‌روزپنجم
|.🎤.| #حاج‌محمودکریمے
| روضه فوق العاده احساسے |
عمه یکاری کن منو نمیبره...💔
🖤| @talabe_graph
|.🎧.| #روضه‌روزپنجم
•••
آن قَدَر جسم نحيف تو به هم پيچيدھ
هرچه كه مي‌نِگرم شكل مُعمّا شده‌ايی!
「 #یاقاسم‌بن‌الحسن 」🥀
◾️ @talabe_graph
آن قَدَر جسم نحيف تو به هم پيچيدھ
هرچه كه مي‌نِگرم شكل مُعمّا شده‌ايی!
「 #یاقاسم‌بن‌الحسن 」🥀
◾️ @talabe_graph
Forwarded from طلبـه گـرافــ 📷
...
◾️ #روضه_شب_هفتم_محرم
بعد از اینکه مختار حرمله رو گرفت ،ازش
پرسید؛ تو کربلا سه تا تیر سه شعبه زدی ،
شد یک جا دلت بسوزه؟ گفت؛ آره . یه جا
دلم برای حسین ( علیه السلام ) سوخت،
نشستم روی زمین و براش گریه كردم...!
حسین اصغرش رو به میدان آورد و براش
طلب آب کرد منم به دستور امیر به سمت
فرزندش تیر زدم همینکه تیر رو زدم ، او
داشت حرف میزد، یک مرتبه سكوت كرد،
یه نگاه به بچه کرد که گوش تا گوش با تیر
سه شعبه ذبح شده بود ، آروم عبا رو كشید
رو سرش ، یک دو قدم رفت سمت خیمه،
چشمش به رباب افتاد دوباره برگشت ...!
باز دو قدم اومد سمت میدون، یه نگاه به
ما كرد دید داریم [ هُو ] میكنیم برگشت...!
دیدم حسین درمونده شده!
🔜 @talabe_graph
◾️ #روضه_شب_هفتم_محرم
بعد از اینکه مختار حرمله رو گرفت ،ازش
پرسید؛ تو کربلا سه تا تیر سه شعبه زدی ،
شد یک جا دلت بسوزه؟ گفت؛ آره . یه جا
دلم برای حسین ( علیه السلام ) سوخت،
نشستم روی زمین و براش گریه كردم...!
حسین اصغرش رو به میدان آورد و براش
طلب آب کرد منم به دستور امیر به سمت
فرزندش تیر زدم همینکه تیر رو زدم ، او
داشت حرف میزد، یک مرتبه سكوت كرد،
یه نگاه به بچه کرد که گوش تا گوش با تیر
سه شعبه ذبح شده بود ، آروم عبا رو كشید
رو سرش ، یک دو قدم رفت سمت خیمه،
چشمش به رباب افتاد دوباره برگشت ...!
باز دو قدم اومد سمت میدون، یه نگاه به
ما كرد دید داریم [ هُو ] میكنیم برگشت...!
دیدم حسین درمونده شده!
🔜 @talabe_graph
زمینه ( از عطش رنگت پریده بالام ای بالام )
حاج محمود کریمی
🎙...
• مداحی فوق العاده سوزناک •
شرمندتــــم نازنینـــم
باید تو خیمـه بشینم!
#اصغر‌شش‌ماهه‌من 🥀
▪️@talabe_graph
• مداحی فوق العاده سوزناک •
شرمندتــــم نازنینـــم
باید تو خیمـه بشینم!
#اصغر‌شش‌ماهه‌من 🥀
▪️@talabe_graph
.
#روضه_شب_هشتم_محرم
کسی جز بنی هاشم با حسین(ع) نمانده بود.علی‌اکبر (ع) که شبیه ترین مردم از نظر خلق و خو به رسول الله بود بیرون آمد واز پدرش اذن میدان گرفت.آن حضرت هم اجازه داد...آنگاه به او نگریستند؛ نگاه کسی که نا امید شده است. « ...ثُمَّ نَظَر اِلیهِ نَظَر آئس... »
هوای گرم، حرارت جنب و جوش در میدان،نبرد سنگین و تشنگی،همه و همه بر علی‌اکبرسخت بود، به این جهت از امام با ادب تمام آب خواست. امّا امام حسین (علیه‌السّلام) باشنیدن این تقاضای علی، گریه کرد و فرمود:پسرم بر من دشوار است که تقاضایی کنی ونتوانم آن را بر آورده سازم. امام انگشترشان را به ایشان دادند و فرمودند: آن را در دهان بگذار و به سوی دشمن باز گرد، امیدوارم به زودی به دست جدّت سیراب شوی...
بعد از ضربتی که به فرق سر ایشان زدند؛
دست هایشان به گردن اسب افتاد و خون
سر مبارک ،چشمان اسب را پوشاند و لذا
اسب ،حضرت را به سوی لشکر دشمن برد
و دشمنان، او را با شمشیر هایشان قطعه
قطعه کردند...!
◾️ @talabe_graph
#روضه_شب_هشتم_محرم
کسی جز بنی هاشم با حسین(ع) نمانده بود.علی‌اکبر (ع) که شبیه ترین مردم از نظر خلق و خو به رسول الله بود بیرون آمد واز پدرش اذن میدان گرفت.آن حضرت هم اجازه داد...آنگاه به او نگریستند؛ نگاه کسی که نا امید شده است. « ...ثُمَّ نَظَر اِلیهِ نَظَر آئس... »
هوای گرم، حرارت جنب و جوش در میدان،نبرد سنگین و تشنگی،همه و همه بر علی‌اکبرسخت بود، به این جهت از امام با ادب تمام آب خواست. امّا امام حسین (علیه‌السّلام) باشنیدن این تقاضای علی، گریه کرد و فرمود:پسرم بر من دشوار است که تقاضایی کنی ونتوانم آن را بر آورده سازم. امام انگشترشان را به ایشان دادند و فرمودند: آن را در دهان بگذار و به سوی دشمن باز گرد، امیدوارم به زودی به دست جدّت سیراب شوی...
بعد از ضربتی که به فرق سر ایشان زدند؛
دست هایشان به گردن اسب افتاد و خون
سر مبارک ،چشمان اسب را پوشاند و لذا
اسب ،حضرت را به سوی لشکر دشمن برد
و دشمنان، او را با شمشیر هایشان قطعه
قطعه کردند...!
◾️ @talabe_graph
شهیدم کاکلش در خون...
محمود کریمے
...
🎼° #مداحے_تایم
✨° #شب‌هشتم‌محرم🖤
شهیدم کاکلش در خون غلطونه...
「 شهیدم تشنه بین خاک و خون! 」
•
‹💔› @talabe_graph
🎼° #مداحے_تایم
✨° #شب‌هشتم‌محرم🖤
شهیدم کاکلش در خون غلطونه...
「 شهیدم تشنه بین خاک و خون! 」
•
‹💔› @talabe_graph
•••••
{ • عَلےٖ اَڪْبَر • }
°• زَخْم هایَت یِکٔ طَرَفْ،
زَخمِ سَرِ تو یِکْ طَرَف ،
بُغضِ نٰامَت لَشگَریٖ رٰا
« اِبنِ مُلْج‍َمْ » کَرده اَسْت •
#یاعلی‌بن‌الحسین‌‌ع🥀
🔜 @talabe_graph
{ • عَلےٖ اَڪْبَر • }
°• زَخْم هایَت یِکٔ طَرَفْ،
زَخمِ سَرِ تو یِکْ طَرَف ،
بُغضِ نٰامَت لَشگَریٖ رٰا
« اِبنِ مُلْج‍َمْ » کَرده اَسْت •
#یاعلی‌بن‌الحسین‌‌ع🥀
🔜 @talabe_graph
°
علـــم را نــزد یزیـــد ملعــون بــــردند؛
حیـــــــرت زده گفـــــت ایـــن علـــــم
دست کــدام یل و جــوانمردی بوده؟!
چون همه جای علم تیر و نیزه خورده
بہ جـــــــز جـــــــای دست علــــــمدار.
معلـــوم است صــــاحب علـــم آنـــرا
تـــــا آخرین لحظه عمرش رها نکرده!
#رحم_الله_عمے_العباس 🖤 🎋
◾️ @talabe_graph
علـــم را نــزد یزیـــد ملعــون بــــردند؛
حیـــــــرت زده گفـــــت ایـــن علـــــم
دست کــدام یل و جــوانمردی بوده؟!
چون همه جای علم تیر و نیزه خورده
بہ جـــــــز جـــــــای دست علــــــمدار.
معلـــوم است صــــاحب علـــم آنـــرا
تـــــا آخرین لحظه عمرش رها نکرده!
#رحم_الله_عمے_العباس 🖤 🎋
◾️ @talabe_graph