🔻 فرهنگ و دانشگاه
🔻 مجتبی مجرد
اما بعد؛ خداوند را سپاس که نَفَس داد برای کشیدن و خرد بخشید برای اندیشیدن و گوش شنوا برای شنیدن و چشم بینا برای دیدن.
🔻 غرض از تحریر این مسوده، نه تسویدِ اوراقِ سپیدِ مملکتداری، که تبییضِ سوادِ کجرفتاری محتسبانِ فرهنگ وطن است. روزگار غریبی است... «فرهنگ» بر صدر گفتار است و در قعر کردار... و این خاموشِ پُر سخن، کریمانه مینگرد و جز تلخندی پرمعنا بر لبان نمیآورد. ما نه در آستانۀ تحولی شگرفیم و نه در مقطعی حساس از تاریخ... قرنها است که خود را در آستانۀ تحول دانستهایم، اما از رکودی به رکودی متحول شدهایم. این قصۀ پُر غصۀ چنان زبانزد است که صلاح در زبان نزدن دارد. فرهنگ امروز ما، پیر سپیدمویی است که زخمهای کاری بدکارانش التیام نیافته و اکنون دردهای دیگر بر پیکرۀ نحیفش تازیانه میزند؛ این مسوّده، دردنامهای است کوتاه از بیماریِ فرهنگِ دانشگاه، که دواخانهای نیز بر دوش میکشد، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
🔻دردِ دردهای ما، فهم کژ و کوژ از حدود و ثغور معنایی فرهنگ است که گاه و بیگاه آن را چون کشتی بیلنگر بدین سو و آن سو میکشاند. همین فهم ناتندرست، بنیادی برساخته برای تجویز و دستورمَنِشی فرهنگی، چه در کوی و کارگاه و چه در مکتب و دانشگاه. آنان که گمان بردهاند فرهنگ را میتوان به زور در دلها نشاند، همان کسانیاند که میپندارند این «بذر آزاده» را میتوان در شورهزار فشاند و به امید شکوفایی آن چشمانتظار ماند. از آن سو، هرکه از هرکجا سربرمیآورد، پنجه در دامان فرهنگ میافکند و خود را میراثدارِ این سرچشمه میشمارد، بیآنکه بتواند نسبتش را به زبانی گویا اثبات گرداند. دانشگاهها در عرصۀ فرهنگ چنان پابند دستورند که هزار فرسنگ از مسیر خلاقیت دورند.
🔻 گمان میرود که رخسار بیآلایش فرهنگ- و به دور از آرایشهای دویست و چندگانهاش- چیزی نیست جز «تعالی اخلاق و خرد انسانی». اما این پالودگی چنان اسیر آلودگی شده که دستکم در بسیاری از دانشگاههای ما فرهنگ عبارت است از: برگزاری چند نوع جشن و برنامه و سخنرانی تکراری و تقویمی که با هدف «انجام کار» انجام میشود. این «انجام کارها» چندین دهه است که نه پرچم اخلاق را برافراشته و نه گامی در مسیر خردورزی و سنجیده اندیشیدن برداشته؛ بهشت را به بها دهند نه به بهانه! ما نه بهایی دادهایم و نه در این هوا بال و پری زدهایم. خواستهایم عریضه خالی نماند و ما نیز چیزی گفته باشیم.
🔻 درد دیگر، سپردن فرهنگ است به دست غوغاییان عدد و رقم. از روزی که فرهنگ را با ترازوی آمار و عددهای چنین و چنان برکشیدند، دیگر خیری از آن ندیدند. گزارشها مینویسند و آمارها میستانند و بسیار چیزها میبافند، اما در این میانه، فرهنگ غریبانه نشسته و با انگشتشمار یاران خویش نجوای پنهانی میکند که: درد مرا شفا نمیدهند و هر روز برایم جامه نو میدوزند، بیمار را از جامههای رنگین و کمر زرین چه فایده؟! در این دهسالههای پی درپی، جز خشکسال درخت فرهنگ چه دیدهایم؟ با این همه، هر سال صدها میلیارد به نام فرهنگ و به کام آب و رنگ هدر میشود و تنها عایدیاش ارقام و اعدادی است که نه اخلاق را والایی تواند بخشید و نه اندیشه را رهایی و پویایی. عددپرستی و آماربارگی، گورستانی است برای خلاقیتهای فرهنگی نامعدود و معبدی برای پرستشگرانِ بیمعبود. اعدادی که اگر منتهای درجات باشند، ژرفای تاثیرشان را باید در اسفل درکات جُست و بزرگترین برهان این سخن، همین است که اکنون هستیم!
🔻 این دردها را دوا چیست؟ در این زمانهای که تا نگاه میکنی، هر نگریستهای، شتابان در گذر است و اجتماع عظیم تناقضهای فکری و فرهنگی، آدمی را سرگردان و سر گِران مینماید، باید در پی مرهمی گشت که درد را شفا باشد و تندرستی را مایۀ بقا. پیکرۀ فرهنگ ایرانی- اسلامی در حال «شدن» است، «شدنی» که شتابناک، در پیچ و خمهای کوچۀ روزگار مدرن و پسامدرن، در پی یافتن دریچهای است برای اتصال دوبارۀ انسان به خویشتنِ خویش. حال که بُنبستهای خودساخته، مجالِ جولانِ انسان را گرفته، چاره را باید در دو سو جُست: نخست در درون و دُدیگر در برون.
🔻 مجتبی مجرد
اما بعد؛ خداوند را سپاس که نَفَس داد برای کشیدن و خرد بخشید برای اندیشیدن و گوش شنوا برای شنیدن و چشم بینا برای دیدن.
🔻 غرض از تحریر این مسوده، نه تسویدِ اوراقِ سپیدِ مملکتداری، که تبییضِ سوادِ کجرفتاری محتسبانِ فرهنگ وطن است. روزگار غریبی است... «فرهنگ» بر صدر گفتار است و در قعر کردار... و این خاموشِ پُر سخن، کریمانه مینگرد و جز تلخندی پرمعنا بر لبان نمیآورد. ما نه در آستانۀ تحولی شگرفیم و نه در مقطعی حساس از تاریخ... قرنها است که خود را در آستانۀ تحول دانستهایم، اما از رکودی به رکودی متحول شدهایم. این قصۀ پُر غصۀ چنان زبانزد است که صلاح در زبان نزدن دارد. فرهنگ امروز ما، پیر سپیدمویی است که زخمهای کاری بدکارانش التیام نیافته و اکنون دردهای دیگر بر پیکرۀ نحیفش تازیانه میزند؛ این مسوّده، دردنامهای است کوتاه از بیماریِ فرهنگِ دانشگاه، که دواخانهای نیز بر دوش میکشد، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
🔻دردِ دردهای ما، فهم کژ و کوژ از حدود و ثغور معنایی فرهنگ است که گاه و بیگاه آن را چون کشتی بیلنگر بدین سو و آن سو میکشاند. همین فهم ناتندرست، بنیادی برساخته برای تجویز و دستورمَنِشی فرهنگی، چه در کوی و کارگاه و چه در مکتب و دانشگاه. آنان که گمان بردهاند فرهنگ را میتوان به زور در دلها نشاند، همان کسانیاند که میپندارند این «بذر آزاده» را میتوان در شورهزار فشاند و به امید شکوفایی آن چشمانتظار ماند. از آن سو، هرکه از هرکجا سربرمیآورد، پنجه در دامان فرهنگ میافکند و خود را میراثدارِ این سرچشمه میشمارد، بیآنکه بتواند نسبتش را به زبانی گویا اثبات گرداند. دانشگاهها در عرصۀ فرهنگ چنان پابند دستورند که هزار فرسنگ از مسیر خلاقیت دورند.
🔻 گمان میرود که رخسار بیآلایش فرهنگ- و به دور از آرایشهای دویست و چندگانهاش- چیزی نیست جز «تعالی اخلاق و خرد انسانی». اما این پالودگی چنان اسیر آلودگی شده که دستکم در بسیاری از دانشگاههای ما فرهنگ عبارت است از: برگزاری چند نوع جشن و برنامه و سخنرانی تکراری و تقویمی که با هدف «انجام کار» انجام میشود. این «انجام کارها» چندین دهه است که نه پرچم اخلاق را برافراشته و نه گامی در مسیر خردورزی و سنجیده اندیشیدن برداشته؛ بهشت را به بها دهند نه به بهانه! ما نه بهایی دادهایم و نه در این هوا بال و پری زدهایم. خواستهایم عریضه خالی نماند و ما نیز چیزی گفته باشیم.
🔻 درد دیگر، سپردن فرهنگ است به دست غوغاییان عدد و رقم. از روزی که فرهنگ را با ترازوی آمار و عددهای چنین و چنان برکشیدند، دیگر خیری از آن ندیدند. گزارشها مینویسند و آمارها میستانند و بسیار چیزها میبافند، اما در این میانه، فرهنگ غریبانه نشسته و با انگشتشمار یاران خویش نجوای پنهانی میکند که: درد مرا شفا نمیدهند و هر روز برایم جامه نو میدوزند، بیمار را از جامههای رنگین و کمر زرین چه فایده؟! در این دهسالههای پی درپی، جز خشکسال درخت فرهنگ چه دیدهایم؟ با این همه، هر سال صدها میلیارد به نام فرهنگ و به کام آب و رنگ هدر میشود و تنها عایدیاش ارقام و اعدادی است که نه اخلاق را والایی تواند بخشید و نه اندیشه را رهایی و پویایی. عددپرستی و آماربارگی، گورستانی است برای خلاقیتهای فرهنگی نامعدود و معبدی برای پرستشگرانِ بیمعبود. اعدادی که اگر منتهای درجات باشند، ژرفای تاثیرشان را باید در اسفل درکات جُست و بزرگترین برهان این سخن، همین است که اکنون هستیم!
🔻 این دردها را دوا چیست؟ در این زمانهای که تا نگاه میکنی، هر نگریستهای، شتابان در گذر است و اجتماع عظیم تناقضهای فکری و فرهنگی، آدمی را سرگردان و سر گِران مینماید، باید در پی مرهمی گشت که درد را شفا باشد و تندرستی را مایۀ بقا. پیکرۀ فرهنگ ایرانی- اسلامی در حال «شدن» است، «شدنی» که شتابناک، در پیچ و خمهای کوچۀ روزگار مدرن و پسامدرن، در پی یافتن دریچهای است برای اتصال دوبارۀ انسان به خویشتنِ خویش. حال که بُنبستهای خودساخته، مجالِ جولانِ انسان را گرفته، چاره را باید در دو سو جُست: نخست در درون و دُدیگر در برون.
https://www.instagram.com/p/CckmNWfjztT/?igshid=MDJmNzVkMjY=
.
.
🔷️انجمن علمی حقوق دانشگاه تبریز برگزار میکند:
🔹️موضوع :کارگاه اصول لایحه نویسی حقوقی (در راستای برنامه های موت کورت حقوق ثبت )
🔹️آقای دکتر حسن کیا
-وکیل پایه یک دادگستری
-مدرس دانشگاه
-نویسنده
-عضو کمیسیون آموزش کانون وکلای مرکز
🔹️دهم و یازدهم اردیبهشت ساعت ۱۷
🔹️از دانشجویان و متقاضیان تقاضا می شود جهت ثبت نام از طریق صفحه اینستاگرام انجمن علمی اقدام فرمایند.
.
.
🔷️انجمن علمی حقوق دانشگاه تبریز برگزار میکند:
🔹️موضوع :کارگاه اصول لایحه نویسی حقوقی (در راستای برنامه های موت کورت حقوق ثبت )
🔹️آقای دکتر حسن کیا
-وکیل پایه یک دادگستری
-مدرس دانشگاه
-نویسنده
-عضو کمیسیون آموزش کانون وکلای مرکز
🔹️دهم و یازدهم اردیبهشت ساعت ۱۷
🔹️از دانشجویان و متقاضیان تقاضا می شود جهت ثبت نام از طریق صفحه اینستاگرام انجمن علمی اقدام فرمایند.
https://www.instagram.com/p/CcpM4gKj3nT/?igshid=MDJmNzVkMjY=
🔷️انجمن علمی حقوق دانشگاه تبریز برگزار میکند:
🔹️موضوع : قتل های سریالی چیست و قاتل سریالی کیست؟ ( با نمونه پژوهی قتل های سریالی ، فرید بغلانی آبادان)
🔹️آقای میثم طهماسبی
-دانش آموخته علوم جنایی دانشگاه علامه طباطبایی
-عضو کلینیک حقوقی ATU
-پژوهشگر قتل های سریالی
🔹️برگزار کننده: آقای مهدی زهدی
🔹️۵ اردیبهشت ساعت ۲۱
🔹️وبینار در بستر اسکای روم برگزار خواهد شد
🔷️انجمن علمی حقوق دانشگاه تبریز برگزار میکند:
🔹️موضوع : قتل های سریالی چیست و قاتل سریالی کیست؟ ( با نمونه پژوهی قتل های سریالی ، فرید بغلانی آبادان)
🔹️آقای میثم طهماسبی
-دانش آموخته علوم جنایی دانشگاه علامه طباطبایی
-عضو کلینیک حقوقی ATU
-پژوهشگر قتل های سریالی
🔹️برگزار کننده: آقای مهدی زهدی
🔹️۵ اردیبهشت ساعت ۲۱
🔹️وبینار در بستر اسکای روم برگزار خواهد شد
🟡 لزوم رعایت مقررات خاص در تشکیل برخی از شرکت ها
1⃣ تاسیس #بانک فقط در قالب شرکت #سهامیعام یا #تعاونیسهامیعام مجاز است.
2⃣ تاسیس #صرافی اگر به صورت #موسسه اعتباری باشد فقط در قالب #سهامیخاص
و اگر شخص #حقیقی باشد تنها در قالب #شرکتتضامنی مجاز است.
3⃣ #نهادهایبورسی معمولا به صورت #سهامیخاص تشکیل میشوند.
4⃣ قالب شرکت #بیمه حتما باید به صورت #سهامیعام باشد.
5⃣ تاسیس #انبار_عمومی باید در قالب شرکت #سهامیعام_یا_سهامیخاص باشد.
1⃣ تاسیس #بانک فقط در قالب شرکت #سهامیعام یا #تعاونیسهامیعام مجاز است.
2⃣ تاسیس #صرافی اگر به صورت #موسسه اعتباری باشد فقط در قالب #سهامیخاص
و اگر شخص #حقیقی باشد تنها در قالب #شرکتتضامنی مجاز است.
3⃣ #نهادهایبورسی معمولا به صورت #سهامیخاص تشکیل میشوند.
4⃣ قالب شرکت #بیمه حتما باید به صورت #سهامیعام باشد.
5⃣ تاسیس #انبار_عمومی باید در قالب شرکت #سهامیعام_یا_سهامیخاص باشد.
⭕️ مفهوم وکالت تسخیری:
وکالت تسخیری وکالتی است که از طرف دادگاه در امور کیفری برای دفاع از متهم به وکلا ارجاع می شود.
⭕️مفهوم وکالت معاضدتی:
وکالت معاضدتی وکالتی است که از طرف کانون وکلای دادگستری یا مرکز امور مشاوران حقوقی، وکلا و کارشناسان قوه قضائیه برای امور حقوقی با رعایت مقررات فصل دوم آیین نامه قانون وکالت مصوب ۱۹/۳/۱۳۱۶ به وکلا ارجاع می شود
وکالت تسخیری وکالتی است که از طرف دادگاه در امور کیفری برای دفاع از متهم به وکلا ارجاع می شود.
⭕️مفهوم وکالت معاضدتی:
وکالت معاضدتی وکالتی است که از طرف کانون وکلای دادگستری یا مرکز امور مشاوران حقوقی، وکلا و کارشناسان قوه قضائیه برای امور حقوقی با رعایت مقررات فصل دوم آیین نامه قانون وکالت مصوب ۱۹/۳/۱۳۱۶ به وکلا ارجاع می شود
🔹️حق اشتغال از منظر حقوق عمومی
.
.
جهت مشاهده کامل مطلب لینک پست مربوطه را دنبال کنید :
https://www.instagram.com/p/CcvIqTODDf1/?igshid=MDJmNzVkMjY=
.
.
#انجمن_علمی_حقوق_دانشگاه_تبریز
.
.
جهت مشاهده کامل مطلب لینک پست مربوطه را دنبال کنید :
https://www.instagram.com/p/CcvIqTODDf1/?igshid=MDJmNzVkMjY=
.
.
#انجمن_علمی_حقوق_دانشگاه_تبریز
Audio
قتل سریالی چیست و قاتل سریالی کیست
آقای میثم طهماسبی
آقای میثم طهماسبی
💥تفسیر قانون داخلی با قانون خارجی: ممدوح یا مذموم؟
برخی قوانین داخلی از حقوق خارجی گرفته شده، مانند قانون تجارت که از فرانسه اخذ شده است؛ حال در مقام تفسیر قانون تجارت، باید از نحوه تفسیر آن در حقوق فرانسه بهره برد یا باید از ابزارهای تفسیر در حقوق داخلی استفاده کرد؟!
ممکن است برخی بر این عقیده باشند که قانون ماخوذ از حقوق خارجی را باید با ابزارهای تفسیری خارجی فهم کرد تا به خوبی مراد مقنن را کشف نمود.
به نظر ما، با قدری تامل عمیق، می توان به نحو مخالف نیز پاسخ داد. به این معنی که در مقام اخذ از حقوق خارجی، حتما باید فرآیند بومی سازی را اعمال کرد. اخذ از حقوق خارجی به معنی ترجمه صرف قانون خارجی نیست، بلکه سنجش محتوی حقوق خارجی با مبانی حقوق داخلی، مهم ترین رسالت آخذ است. هر قانون خارجی را نمی توان در حقوق داخلی وارد کرد. حتما باید از فیلتر قابلیت انطباق با حقوق داخلی رد شده باشد. در این صورت، آن قانون، به ظاهر از حقوق خارجی اخذ شده و به واقع با قانون داخلی تدوین شده است. لذا در مقام تفسیر نیز باید از همان ابزارهایی که در مقام افزودن قانون خارجی به حقوق داخلی استفاده شده است، بهره برد.
مضاف بر این، ای بسا قانون خارجی در حقوق خارجی به نحوی تفسیر شده باشد که امکان اعمال آن تفسیر با خطوط قرمز حقوق داخلی در تضاد باشد.
همچنین، اگر بپذیریم که قانون خارجی را باید با حقوق خارجی تفسیر کرد، از آنجا ممکن است قوانین مختلف داخلی از حقوق کشورهای مختلف خارجی اخذ شده باشد، مستلزم تضعیف شان حقوق داخلی در برابر حقوق خارجی خواهد شد. نه از لحاظ تحلیل حقوقی و نه از لحاظ سیاست گذاری حقوقی، تفسیر حقوق داخلی با حقوق خارجی ممدوح نیست.
در جمع بین دو نظر، شاید این دیدگاه معتدل را بتوان عرضه کرد:
تفسیر یک قانون داخلی حتما باید با ابزارهای تفسیری داخلی صورت گیرد، اگرچه قانون داخلی از قانون خارجی اخذ شده باشد، مگر اینکه تفسیر با ابزارهای تفسیری خارجی منجر به خروجی ای باشد که مورد تایید ابزارهای تفسیری داخلی است یا حداقل با مبانی حقوقی داخل مخالفتی ندارد.
برخی قوانین داخلی از حقوق خارجی گرفته شده، مانند قانون تجارت که از فرانسه اخذ شده است؛ حال در مقام تفسیر قانون تجارت، باید از نحوه تفسیر آن در حقوق فرانسه بهره برد یا باید از ابزارهای تفسیر در حقوق داخلی استفاده کرد؟!
ممکن است برخی بر این عقیده باشند که قانون ماخوذ از حقوق خارجی را باید با ابزارهای تفسیری خارجی فهم کرد تا به خوبی مراد مقنن را کشف نمود.
به نظر ما، با قدری تامل عمیق، می توان به نحو مخالف نیز پاسخ داد. به این معنی که در مقام اخذ از حقوق خارجی، حتما باید فرآیند بومی سازی را اعمال کرد. اخذ از حقوق خارجی به معنی ترجمه صرف قانون خارجی نیست، بلکه سنجش محتوی حقوق خارجی با مبانی حقوق داخلی، مهم ترین رسالت آخذ است. هر قانون خارجی را نمی توان در حقوق داخلی وارد کرد. حتما باید از فیلتر قابلیت انطباق با حقوق داخلی رد شده باشد. در این صورت، آن قانون، به ظاهر از حقوق خارجی اخذ شده و به واقع با قانون داخلی تدوین شده است. لذا در مقام تفسیر نیز باید از همان ابزارهایی که در مقام افزودن قانون خارجی به حقوق داخلی استفاده شده است، بهره برد.
مضاف بر این، ای بسا قانون خارجی در حقوق خارجی به نحوی تفسیر شده باشد که امکان اعمال آن تفسیر با خطوط قرمز حقوق داخلی در تضاد باشد.
همچنین، اگر بپذیریم که قانون خارجی را باید با حقوق خارجی تفسیر کرد، از آنجا ممکن است قوانین مختلف داخلی از حقوق کشورهای مختلف خارجی اخذ شده باشد، مستلزم تضعیف شان حقوق داخلی در برابر حقوق خارجی خواهد شد. نه از لحاظ تحلیل حقوقی و نه از لحاظ سیاست گذاری حقوقی، تفسیر حقوق داخلی با حقوق خارجی ممدوح نیست.
در جمع بین دو نظر، شاید این دیدگاه معتدل را بتوان عرضه کرد:
تفسیر یک قانون داخلی حتما باید با ابزارهای تفسیری داخلی صورت گیرد، اگرچه قانون داخلی از قانون خارجی اخذ شده باشد، مگر اینکه تفسیر با ابزارهای تفسیری خارجی منجر به خروجی ای باشد که مورد تایید ابزارهای تفسیری داخلی است یا حداقل با مبانی حقوقی داخل مخالفتی ندارد.
Audio
وبینار با استاد نیازپور در باب #پرونده_شخصیت
🌱 جهل به قانون، تا کجا مسموع نیست؟
❇️📗یادداشت علمی
طاهر حبیب زاده
🌱عبارت کلیشه ای «جهل به قانون مسموع نیست» یک عبارت رایج در سیستم های حقوقی است، از جمله: ignorance of the law is no excuse.
🌱سوال کلیدی این است که منطق این عبارت چیست؟ اگر ««ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا (۱۵/اسراء)» را پیش رو داریم، چگونه کسی را که نسبت به حکم، حقا جاهل بوده است، می توان آگاه فرض کرد و مواخذه نمود؟! این سوال محتاج یک پژوهش جدی است مخصوصا در سیستم های حقوقی که خود را به پشتوانه های الهی متصف می دانند.
🌱آیا پشتوانه آن یک قرار و مدار اجتماعی نانوشته است یا مصلحتی چون نظم عمومی به مثابه یک حکم ثانونی در میان است؟ یا باید با توجه به ندای فطرت، می فهمیدند باید قانون گذار در این باره (مساله فرضی) مقرراتی داشته باشد، پس باید تامل کرد؟ تا کجا می توان، آن را مسموع دانست؟ و آیا بین کسی که حقا نمی توانسته از قانون مطلع باشد و کسی که می توانسته اما قصور کرده است (تمیز بین جاهل قاصر و جاهل مقصر)، تفاوت است؟ جای این بحث در مقدمه علم حقوق است، لکن در خاطر ندارم به جد شکافته شده باشد.
🌱اما سوال این یادداشت این است که اگر جهل به قانون مسموع نباشد، یعنی جهل به دکترین های حقوقی، عرف ها، تفاسیر، رویه های قضایی و سایر منابع تکمیلی و دست دوم حقوق در یک سیستم حقوقی نوشته، مسموع است؟!
🌱در این عبارت، قانون چه گستره ای دارد؟ اگر قاضی، حکمی بر مبنای یک تفسیر دکترینی یا با تکیه بر رویه قضایی صادر کند، آیا می توان ادعای عدم پذیرش حکم را کرد، چون منشا اصلی حکم دکترین یا رویه قضایی است که اصحاب دعوی بدان جاهل بوده اند و نه نص قانون؟
🌱در این میان، آیا همه قوانین در یک سطح اند؟ به عبارتی، آیا بین جهل به قوانین مربوط به مسائل رایج مانند نکاح و قرارداد و مسائل نادر مانند استخراج معدن، تفاوت نیست؟ آیا صنف کاری افراد مخاطب قانون تاثیری در این باره دارد؟ آیا می توان از من نانوا یا نجار یا بقال انتظار داشت که به قوانین خرید و فروش هواپیمایی آگاه باشم و بین من و یک خلبان یا یک شرکت هواپیمایی در این جهل و آگاهی تفاوتی نباشد؟! حتما وجدان ما به صورت تفکیک شده نظر خواهد داد.
🌱شاید علاقمندی یافت شود که بخواهد این موضوع را به تفصیل تحلیل کند و دامنه این عبارت و فروعات آن را بشکافد.
🌱نمی دانم تاکنون چه تعداد دقیقی از خوانندگان حقوقی این یادداشت، روزنامه رسمی را در دست گرفته اند! یا در سال چند بار به سایت روزنامه رسمی سر می زنند. لکن به تجربه می دانم که زیر یک درصد حقوقی ها خواهند بود. اگر وضع حقوقی ها چنین است، از آحاد جامعه چه انتظاری می داشت؟ و چگونه می توان همچنان به مسموع بودن جهل به قانون تکیه کرد؟
🌱 حقوق را باید با نگاه انتقادی خواند و در عین حال، با ادبیات ساده ارائه داد.
❇️📗یادداشت علمی
طاهر حبیب زاده
🌱عبارت کلیشه ای «جهل به قانون مسموع نیست» یک عبارت رایج در سیستم های حقوقی است، از جمله: ignorance of the law is no excuse.
🌱سوال کلیدی این است که منطق این عبارت چیست؟ اگر ««ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا (۱۵/اسراء)» را پیش رو داریم، چگونه کسی را که نسبت به حکم، حقا جاهل بوده است، می توان آگاه فرض کرد و مواخذه نمود؟! این سوال محتاج یک پژوهش جدی است مخصوصا در سیستم های حقوقی که خود را به پشتوانه های الهی متصف می دانند.
🌱آیا پشتوانه آن یک قرار و مدار اجتماعی نانوشته است یا مصلحتی چون نظم عمومی به مثابه یک حکم ثانونی در میان است؟ یا باید با توجه به ندای فطرت، می فهمیدند باید قانون گذار در این باره (مساله فرضی) مقرراتی داشته باشد، پس باید تامل کرد؟ تا کجا می توان، آن را مسموع دانست؟ و آیا بین کسی که حقا نمی توانسته از قانون مطلع باشد و کسی که می توانسته اما قصور کرده است (تمیز بین جاهل قاصر و جاهل مقصر)، تفاوت است؟ جای این بحث در مقدمه علم حقوق است، لکن در خاطر ندارم به جد شکافته شده باشد.
🌱اما سوال این یادداشت این است که اگر جهل به قانون مسموع نباشد، یعنی جهل به دکترین های حقوقی، عرف ها، تفاسیر، رویه های قضایی و سایر منابع تکمیلی و دست دوم حقوق در یک سیستم حقوقی نوشته، مسموع است؟!
🌱در این عبارت، قانون چه گستره ای دارد؟ اگر قاضی، حکمی بر مبنای یک تفسیر دکترینی یا با تکیه بر رویه قضایی صادر کند، آیا می توان ادعای عدم پذیرش حکم را کرد، چون منشا اصلی حکم دکترین یا رویه قضایی است که اصحاب دعوی بدان جاهل بوده اند و نه نص قانون؟
🌱در این میان، آیا همه قوانین در یک سطح اند؟ به عبارتی، آیا بین جهل به قوانین مربوط به مسائل رایج مانند نکاح و قرارداد و مسائل نادر مانند استخراج معدن، تفاوت نیست؟ آیا صنف کاری افراد مخاطب قانون تاثیری در این باره دارد؟ آیا می توان از من نانوا یا نجار یا بقال انتظار داشت که به قوانین خرید و فروش هواپیمایی آگاه باشم و بین من و یک خلبان یا یک شرکت هواپیمایی در این جهل و آگاهی تفاوتی نباشد؟! حتما وجدان ما به صورت تفکیک شده نظر خواهد داد.
🌱شاید علاقمندی یافت شود که بخواهد این موضوع را به تفصیل تحلیل کند و دامنه این عبارت و فروعات آن را بشکافد.
🌱نمی دانم تاکنون چه تعداد دقیقی از خوانندگان حقوقی این یادداشت، روزنامه رسمی را در دست گرفته اند! یا در سال چند بار به سایت روزنامه رسمی سر می زنند. لکن به تجربه می دانم که زیر یک درصد حقوقی ها خواهند بود. اگر وضع حقوقی ها چنین است، از آحاد جامعه چه انتظاری می داشت؟ و چگونه می توان همچنان به مسموع بودن جهل به قانون تکیه کرد؟
🌱 حقوق را باید با نگاه انتقادی خواند و در عین حال، با ادبیات ساده ارائه داد.
🔹️غایب مفقودالاثر کیست؟
.
.
جهت مشاهده کامل مطلب لینک پست مربوطه را دنبال کنید :
https://www.instagram.com/p/Cc7crtIjqkL/?igshid=MDJmNzVkMjY=
.
.
#انجمن_علمی_حقوق_دانشگاه_تبریز
.
.
جهت مشاهده کامل مطلب لینک پست مربوطه را دنبال کنید :
https://www.instagram.com/p/Cc7crtIjqkL/?igshid=MDJmNzVkMjY=
.
.
#انجمن_علمی_حقوق_دانشگاه_تبریز
اسکای_روم_کارگاه_اصول_لایحه_نویسی_حقوقی_2.webm
552.2 MB
جلسه اول کارگاه اصول لایحه نویسی حقوقی با جناب آقای دکتر کیا
لینک مستقیم دانلود و مشاهده فایل کارگاه
@tabrizunilaw
لینک مستقیم دانلود و مشاهده فایل کارگاه
@tabrizunilaw
https://www.instagram.com/p/Cc-Cmu3DPB6/?igshid=MDJmNzVkMjY=
🔷️فراخوان همکاری نشریه میزان :
انجمن علمی حقوق دانشگاه تبریز قصد دارد از علاقه مندان و حقوق دوستان به کارهای مربوط به تحقیقات نشریه و تولید محتوا دعوت به همکاری کند برای همکاری در این بخش جذاب از انجمن علمی با ارائه مشخصات کاملتون اعم از تصویر کارت ملی و کارت دانشجویی ، شماره تماس و اسکن عکس خودتون در این قسمت مشارکت کنید . پس فرصت رو از دست ندید....
🔹️شرکت در بخش نشریه میزان شامل سه بخش بوده که عبارت اند از :
۱-سردبیر نشریه ( حداقل آشنایی نسبی با اصول نشریه نویسی )
۲-مدیر مسئول نشریه
۳-اعضای هیئت تحریریه ( بین ۷ الی ۱۰ عضو )
🔹️دوستان علاقه مند مي توانند تا روز ۲۰ ام اریبهشت مدارک خود را به طور کامل به شماره ۰۹۰۳۲۶۲۸۸۵۲ ارسال فرمایند .
انجمن علمی حقوق دانشگاه تبریز🌱
.
.
#انجمن_علمی_حقوق_دانشگاه_تبریز
🔷️فراخوان همکاری نشریه میزان :
انجمن علمی حقوق دانشگاه تبریز قصد دارد از علاقه مندان و حقوق دوستان به کارهای مربوط به تحقیقات نشریه و تولید محتوا دعوت به همکاری کند برای همکاری در این بخش جذاب از انجمن علمی با ارائه مشخصات کاملتون اعم از تصویر کارت ملی و کارت دانشجویی ، شماره تماس و اسکن عکس خودتون در این قسمت مشارکت کنید . پس فرصت رو از دست ندید....
🔹️شرکت در بخش نشریه میزان شامل سه بخش بوده که عبارت اند از :
۱-سردبیر نشریه ( حداقل آشنایی نسبی با اصول نشریه نویسی )
۲-مدیر مسئول نشریه
۳-اعضای هیئت تحریریه ( بین ۷ الی ۱۰ عضو )
🔹️دوستان علاقه مند مي توانند تا روز ۲۰ ام اریبهشت مدارک خود را به طور کامل به شماره ۰۹۰۳۲۶۲۸۸۵۲ ارسال فرمایند .
انجمن علمی حقوق دانشگاه تبریز🌱
.
.
#انجمن_علمی_حقوق_دانشگاه_تبریز
اسکای_روم_کارگاه_اصول_لایحه_نویسی_حقوقی.webm
168.7 MB
جلسه دوم کارگاه اصول لایحه نویسی حقوقی
آقای دکتر حسن کیا
🖇لینک مستقیم دانلود و مشاهده کارگاه
.
#انجمن_علمی_حقوق_دانشگاه_تبریز
📹:https://www.tg-me.com/tabrizunilaw
📸:tabriz_law
آقای دکتر حسن کیا
🖇لینک مستقیم دانلود و مشاهده کارگاه
.
#انجمن_علمی_حقوق_دانشگاه_تبریز
📹:https://www.tg-me.com/tabrizunilaw
📸:tabriz_law
➕️آیا مغازه از مستثنیاتِ دین است؟
✔️منظور از مستثنیات دین بدین معنا است که در صورت محکومیت شخص آن اموال قابل توقیف و فروش و .... نمی باشد.
✔️مطابق با بند 《ه》 ماده ۲۴ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب سال ۱۳۹۴:
وسایل و ابزار کار کسبه، پیشهوران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است .
✔️مطابق این ماده ابزار و وسایل کسب و پیشه جزو مستثنیات دین به حساب می آید ولی این بدین معنی نیست که مغازه جزء وسایل و ابزار کار به حساب میآید و همچنین مطابق اصل وجوب ادای دین ، مغازه جزء مستثنیات دین محسوب نمی شود.
#انجمن_علمی_حقوق_دانشگاه_تبریز
📹:https://www.tg-me.com/tabrizunilaw
📸:tabriz_law
✔️منظور از مستثنیات دین بدین معنا است که در صورت محکومیت شخص آن اموال قابل توقیف و فروش و .... نمی باشد.
✔️مطابق با بند 《ه》 ماده ۲۴ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب سال ۱۳۹۴:
وسایل و ابزار کار کسبه، پیشهوران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است .
✔️مطابق این ماده ابزار و وسایل کسب و پیشه جزو مستثنیات دین به حساب می آید ولی این بدین معنی نیست که مغازه جزء وسایل و ابزار کار به حساب میآید و همچنین مطابق اصل وجوب ادای دین ، مغازه جزء مستثنیات دین محسوب نمی شود.
#انجمن_علمی_حقوق_دانشگاه_تبریز
📹:https://www.tg-me.com/tabrizunilaw
📸:tabriz_law
مرجع رسیدگی به جرم توهین:
✔️اصل بر رسیدگی توسط دادگاه کیفری دو می باشد.
❗️استثنائات:
✔️در دو مورد دادگاه انقلاب رسیدگی میکند:
۱-توهین به رهبری و امام خمینی
۲-توهین به قومیت ها به قصد ایجاد تنش و خشونت
✔️درسه مورد دادگاه کیفری یک رسیدگی میکند:
۱-سبّ نبی
۲-توهین از طریق نشریه عادی یا الکترونیکی مانند تارنمای خبری(جرم مطبوعاتي )
۳-توهین به برخی اشخاص با انگیزه اصلاح نظام و بدون قصد مقابله با اساس کشور(جرم سیاسی)
#انجمن_علمی_حقوق_دانشگاه_تبریز
📹:https://www.tg-me.com/tabrizunilaw
📸:tabriz_law
✔️اصل بر رسیدگی توسط دادگاه کیفری دو می باشد.
❗️استثنائات:
✔️در دو مورد دادگاه انقلاب رسیدگی میکند:
۱-توهین به رهبری و امام خمینی
۲-توهین به قومیت ها به قصد ایجاد تنش و خشونت
✔️درسه مورد دادگاه کیفری یک رسیدگی میکند:
۱-سبّ نبی
۲-توهین از طریق نشریه عادی یا الکترونیکی مانند تارنمای خبری(جرم مطبوعاتي )
۳-توهین به برخی اشخاص با انگیزه اصلاح نظام و بدون قصد مقابله با اساس کشور(جرم سیاسی)
#انجمن_علمی_حقوق_دانشگاه_تبریز
📹:https://www.tg-me.com/tabrizunilaw
📸:tabriz_law
Telegram
انجمن علمی دانشجویی حقوق دانشگاه تبریز
⚖️کانال اطلاعرسانی انجمن علمی دانشجویی حقوق دانشگاه تبریز⚖️
صفحه اینستاگرام انجمن علمی:
Tabriz_law
صفحه اینستاگرام انجمن علمی:
Tabriz_law
🔹️قاضی کیست؟
.
.
جهت مشاهده کامل مطلب لینک پست مربوطه را دنبال کنید :
https://www.instagram.com/p/CdLyicfDTdf/?igshid=MDJmNzVkMjY=
.
.
#انجمن_علمی_حقوق_دانشگاه_تبریز
.
.
جهت مشاهده کامل مطلب لینک پست مربوطه را دنبال کنید :
https://www.instagram.com/p/CdLyicfDTdf/?igshid=MDJmNzVkMjY=
.
.
#انجمن_علمی_حقوق_دانشگاه_تبریز