▪️
همه معیارای سنجش عشقتون رو بریزید دور؛
اگه واقعا عاشق هم باشید , اگه روحاتون به هم گره خورده باشه
بعد رفتن هم زیاد دووم نمیارید
من اینو تو زوجای مسنِ فامیل زیاد دیدم
✍️ حسین نهی
https://www.instagram.com/p/COOXYlggpJo/?igshid=15uykx18xk1nr
همه معیارای سنجش عشقتون رو بریزید دور؛
اگه واقعا عاشق هم باشید , اگه روحاتون به هم گره خورده باشه
بعد رفتن هم زیاد دووم نمیارید
من اینو تو زوجای مسنِ فامیل زیاد دیدم
✍️ حسین نهی
https://www.instagram.com/p/COOXYlggpJo/?igshid=15uykx18xk1nr
Instagram
يه روز صبح از خواب بيدار ميشى و متوجه ميشى هيچ حسى به گذشته
و آدم هاى گذشته ندارى
ديگه ميتونى واسه همه شون
آرزوى خوشبختى كنى
يه جور رهايى و بى احساسى كامل
از اون به بعد با كسى جروبحث نميكنى
مردم بهش ميگن قوى شدن
من ميگم سِرشدگى ...
#روزبه_معين
@taaaboo
و آدم هاى گذشته ندارى
ديگه ميتونى واسه همه شون
آرزوى خوشبختى كنى
يه جور رهايى و بى احساسى كامل
از اون به بعد با كسى جروبحث نميكنى
مردم بهش ميگن قوى شدن
من ميگم سِرشدگى ...
#روزبه_معين
@taaaboo
قرار آخرمون بود؛
گفته بود دیگه بعدی وجود نداره
نمی‌دونم چرا با اینکه پر از حرف بودم
نمی‌تونستم چیزی بگم
حلقه‌ای که بهش داده بودم و در اورد
گفت این دست من امانت بود تا روزی که
کنار هم بودیم
الان که دیگه راهمون داره از هم جدا میشه
برمی‌گردونمش بهت
دیگه دست من امانتی‌ای نداری
که بخوای پس بدم بهت؟
گفتم:
چرا دارم
گفت:
چی؟ بگو تا پست بدم
گفتم:
خودم , خودمو بهم پس بده
خندید , بلند شد گفت:
« به خدا می‌سپرمت »
رفت , منم با خودش برد
می‌دونی؟
کاش فقط درد رفتنش بود
منم برداشت با خودش برد
اصلاً ببینم
تا حالا شده یکی بره و تو رو با خودش ببره...؟
#حسین_نهی 💫
@taaaboo
گفته بود دیگه بعدی وجود نداره
نمی‌دونم چرا با اینکه پر از حرف بودم
نمی‌تونستم چیزی بگم
حلقه‌ای که بهش داده بودم و در اورد
گفت این دست من امانت بود تا روزی که
کنار هم بودیم
الان که دیگه راهمون داره از هم جدا میشه
برمی‌گردونمش بهت
دیگه دست من امانتی‌ای نداری
که بخوای پس بدم بهت؟
گفتم:
چرا دارم
گفت:
چی؟ بگو تا پست بدم
گفتم:
خودم , خودمو بهم پس بده
خندید , بلند شد گفت:
« به خدا می‌سپرمت »
رفت , منم با خودش برد
می‌دونی؟
کاش فقط درد رفتنش بود
منم برداشت با خودش برد
اصلاً ببینم
تا حالا شده یکی بره و تو رو با خودش ببره...؟
#حسین_نهی 💫
@taaaboo
همه می‌دونن اگه یه قُلپ موهیتو بخورم
یا یه گاز انبه
قطعا راهیه بیمارستان میشم و تا یه هفته
از خورد و خوراک می‌افتم
یه تعداد کم‌تری از اون همه می‌دونن که حتی وقتی دست یکی موهیتو می‌بینم نگاهمو برمی‌گردونم یا اگه تو یه میوه فروشی انبه ببینم دیگه از دم درش رد نمی‌شم
اما خب میون این همه‌ای که می‌دونن
فقط به تو نگفته بودم و نمی‌دونستی
یادته؟
اون روز تو کافه گفتم هر چی تو بخوری
منم می‌خورم
مِنو رو نگاه کردی
گفتی:
خیلی گرمه!
بیا یه موهیتو بخوریم با یه میلک شیکِ انبه!
منم بدون مکث گفتم:
قبوله!
یادمه
همیشه بهت می‌گفتم تو رو که می‌بینم
اشتهام خیلی باز میشه
اونجام نخواستم زیر حرفم زده باشم
جفتشونو تا ته خوردم و مُردم!
فدای یه تار موت که شبش رفتم بیمارستان
و یه هفته چیزی نخوردم
تو روبروم داشتی می‌خندیدی دلبر
#حسین_نهی 💫
@taaaboo
یا یه گاز انبه
قطعا راهیه بیمارستان میشم و تا یه هفته
از خورد و خوراک می‌افتم
یه تعداد کم‌تری از اون همه می‌دونن که حتی وقتی دست یکی موهیتو می‌بینم نگاهمو برمی‌گردونم یا اگه تو یه میوه فروشی انبه ببینم دیگه از دم درش رد نمی‌شم
اما خب میون این همه‌ای که می‌دونن
فقط به تو نگفته بودم و نمی‌دونستی
یادته؟
اون روز تو کافه گفتم هر چی تو بخوری
منم می‌خورم
مِنو رو نگاه کردی
گفتی:
خیلی گرمه!
بیا یه موهیتو بخوریم با یه میلک شیکِ انبه!
منم بدون مکث گفتم:
قبوله!
یادمه
همیشه بهت می‌گفتم تو رو که می‌بینم
اشتهام خیلی باز میشه
اونجام نخواستم زیر حرفم زده باشم
جفتشونو تا ته خوردم و مُردم!
فدای یه تار موت که شبش رفتم بیمارستان
و یه هفته چیزی نخوردم
تو روبروم داشتی می‌خندیدی دلبر
#حسین_نهی 💫
@taaaboo