Telegram Web Link
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل پانزدهم :اخلاص
(قسمت دهم )

صور و اشکال مختلف ریاء :
ادامه...
4- مقصود اصلى او از عمل عبودى همان امتثال امر حق و تقرب به او باشد، بنحوى كه او به هر صورت آن عمل عبودى را انجام خواهد داد، چه كسى بداند و مطلع بشود، و چه كسى نداند و مطلع نگردد، چه در معرض ديد اين و آن باشد، و چه نباشد. ليكن به لحاظ اينكه گرفتار نفس و هواهاى نفسانى است، از اطلاع يافتن اين و آن به نشاط خاصى برخوردار مى‏گردد و با حال و ذوق مخصوصى عمل عبودى را انجام مى‏دهد، و اما به وقت تنهايى و آنجا كه كسى يا كسانى حاضر و ناظر نيستند، آن نشاط و آن حال و هوا را ندارد و بى نشاط و بى حال و بى ذوق است، و عبادت را با كسالت انجام مى‏دهد.
اين هم صورتى از صور گوناگون «رياء» است. در اين مورد از جهت بطلان عبادت و فساد عمل و يا عدم بطلان اصل آن، ما هيچگونه نظرى نمى‏دهيم و لازم است هر كسى به استنباط خود از ادله شرعى عامل باشد در صورتى كه از اهل استنباط و اجتهاد باشد، والا به فتواى مرجع تقليد خود عمل نماید.البته در صور قبلی نظر فقها شیعه همان است که گفتیم و در اینکه این هم صورتی از ریاء است شکی نیست.

اين صورت از رياء براى بسيارى از صاحبان ايمان مورد ابتلاء مى‏باشد و نجات يافتن و پاك شدن از آن احتياج به مجاهدت دارد. جهت آن هم عبارت از اين است كه اكثر صاحبان ايمان اگر اغراض ديگر نفسانى و دنيوى را هم در عبادات خود دخالت ندهند و فقط براى امتثال امر حق و تقرب به او كارهاى عبودى خود را انجام بدهند، به لحاظ اينكه گرفتار حب مدح وحب جاه هستند، و خلاص شدن از اين رذيله هم بسيار سخت است چون در هر فرصتى به نوعى به ظهور مى‏رسد، طبعاً در مقام عبادت هم از شراين رذيله مصون نمى‏مانند، و به اقتضاى همين رذيله اگر چه بسيار دقيق هم باشد و احياناً خود نيز متوجه نشوند، براى جلب توجه نظر اين و آن، و براى اينكه نزد مؤمنين محبوب و ممدوح گردند و منزلتى نزد آنان پيدا كنند، آنجا كه كسى يا كسانى حاضر هستند و مى‏بينند، اعمال عبودى خود را با نشاط و حال خاصى بجا مى‏آورند، وليكن در تنهايى آن نشاط و حال را ندارند.
پيداست كه اين نشاط، اگر چه خود انسان بر اثر مكر نفس نفهمد، نشاط برخاسته از انجذاب به سوى حضرت مقصود نيست، زيرا اگر آن بود نه تنها در همه وقت مى‏بود، بلكه در خلوت و تنهايى بيشتر وكاملتر هم مى‏شد. اين نشاط در حقيقت، نشاط برخاسته از نفس و هواى نفس است. و همچنين اين حال و ذوق، اگر چه خود انسان نداند، حال و ذوق نشأت گرفته از انقطاع الى الله نيست، بلكه، نشأت گرفته از نفس، و در اصل، حال و ذوق نفس است، مانند همه حالها و ذوقها كه نفس انسان نسبت به خواسته‏هاى خود دارد.
ادامه دارد...

#اخلاص
#ریاء

@sserfan
چهار مرتبه ی  اخلاص  :

اول، تصفيه عمل است- چه عمل قلبى يا قالبى- از شائبه رضاى مخلوق و جلب قلوب آنها...

مرتبه دوم، تصفيه عمل است از حصول مقصودهاى دنيوى و مآرب زائله فانيه، گرچه داعى آن باشد كه خداى تعالى به واسطه اين عمل عنايت كند؛ مثل، خواندن نماز شب براى توسعه روزى‏ ...

مرتبه سوّم، تصفيه آن است از رسيدن به جنّات جسمانيّه و حور و قصور و امثال آن‏ ...

مرتبه چهارم، آن است كه عمل را تصفيه كند از خوف عقاب و عذابها [ى‏] جسمانى موعود ...

امام خمینی ره
آداب_الصلاة ، صفحه 164

#اخلاص

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل پانزدهم :اخلاص
(یازدهم )

ادامه...
صور  و اشکال مختلف ریاء :
5- مقصود اصلى و اولى او به هنگام عبادت همان فرمانبرداری از  امر حق و تقرب به او باشد، و فقط به همين منظور عمل عبودى را انجام بدهد و به آخر برساند، وليكن بعد از عمل، يعنى بعد از انجام دادن عبادت بانيت صحيح و با قصد پاك، بر اثر گرفتار بودن به هواهاى نفسانى از قبيل جاه‏ طلبى، شهرت‏ طلبى، حب مدح، و اغراض ديگر، بنحوى از انحاء عبادت خود را به اين و آن معلوم كند، چه به صراحت به زبان بياورد، چه با تلويح و اشاره بفهماند، آن هم به اشكال گوناگون، و چه با حركت خاصى تفهيم كند. پيداست كه ريزه‏كاريهاى اين امر با گفتن و نوشتن، و با توضيح دادن تمام نمى‏شود، و جهت آن هم پيچيدگى مكرها و حيله ‏هاى نفس و در وراى آن شيطان است كه اطوار آنها را حد و حصرى نيست، و خلاصى يافتن از آنها هم كار هر كسى نيست - الا ما رحم ربى -

اما اينكه اين نوع از رياء موجب بطلان  عمل، يا فساد آن، و يا كم شدن فضيلت آن مى‏شود؟ مسئله‏اى است كه نظر دادن در آن خارج از وظيفه ماست.
در اين روايت از امام باقر سلام الله عليه دقت مى‏كنيم. مى‏فرمايد: «
«باقى ماندن بر عمل، و يا نگهدارى عمل، از خود عمل سخت‏تر است. اصول کافی جلد دو )
راوى سؤال كرد: باقى ماندن بر عمل و نگهدارى آن چيست؟ امام در توضيح فرمود: شخصى صله ‏اى و يا انفاقى مى‏كند فقط براى خداى بى‏ شريك، و به صورت عبادت سرى براى او نوشته مى‏شود. سپس آنرا ذكر مى‏كند و به ياد اين و آن مى‏اندازد. پس آن عمل از مرتبه عبادات سرى محو و در مرتبه عبادات علنى براى او نوشته مى‏شود».


ظاهراًمقصود اين است كه دربار اول، نظر او از معلوم كردن و گفتن عمل عبودى خود اغراض نفسانى نباشد، بلكه بخواهد اين و آنرا به اعمال صالحه تشويق بنمايد. در اين صورت عمل او از مرتبه عبادات سرى به مرتبه عبادات علنى منتقل مى‏شود، و براى هر كدام هم فضيلت خاصى هست. وليكن دربار دوم نظر او از گفتن و معلوم كردن عمل عبودى خود اغراض نفسانى باشد كه در اين صورت عبادت او بطور كلى از مرتبه عبادات، يعنى از مرتبه علنى آنها هم محو مى‏گردد و به صورت رياء در مى‏آيد.

در هر صورت، اين نوع از رياء از مشكلات در طريق عبوديت است، و بسا افرادى كه از اين طريق به خسرانها و هلاكتها مى‏افتند. زيرا بطورى كه اشاره نموديم مكايد و حيل شيطان و نفس بسيار متنوع و در بعضى صور بسيار دقيق و عميق است كه تشخيص آنها از سخت‏ترين كارهاست، و ممكن است انسان در معرض آنها بيفتد ولى توجه نداشته باشد.
ادامه دارد...
#اخلاص
#ریا

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل پانزدهم :اخلاص
(قسمت دوازدهم )
ادامه...
صور  و اشکال مختلف ریاء :
... انسان خودش توجه ندارد و بدون توجه به انحاء مختلف سعى مى‏كند بنحوى عبادات و مجاهدات، و خصوصيات عبودى خود را معلوم نمايد. و مى‏بينيد انسان با شيطان و با نفس خود به مقابله بر مى‏خيزد و مراقبت مى‏كند خطا ننمايد و عبادات و خصوصيات عبودى خود رامعلوم نكند، و از فلان گفتار و فلان حركت و فلان اشاره و فلان رويه پرهيز و اجتناب هم مى‏كند، تا به شيطان و به نفس خود جواب رد بدهد و از معلوم نمودن اعمال و حالات عبودى خود مصون باشد، وليكن بدون اينكه خود متوجه شود از راه يا راههاى ديگرى مشمول اغواى شيطان و مكر نفس مى‏گردد، و بنحو يا انحاء ديگرى سعى در معلوم كردن اعمال عبودى خود مى‏كند و راه خسران در پيش مى‏گيرد.

البته اين يك حقيقت كلى در همه ابواب عبوديت وسلوك است كه شيطان با كمك گرفتن از نفس اماره براى اغواء و اضلال انسان از راههاى گوناگون وارد مى‏شود، و فقط مخصوص اين باب نيست.
از اين نكته نبايد غفلت بكنيم كه شيطان در اول امر به عزت خداى متعال قسم خورده است كه در اغواى انسانها خواهد كوشيد، و گفته است همه را اغواء خواهد كرد، هر كسى را به نحوى و در مرتبه‏ اى ازمراتب اغواء، جز مخلصين ازبندگان خدا. و اين براى هر صاحب بصيرتى هشدار است كه مسئله اغواى شيطان را ساده نگيرد، و نجات يافتن از اطوار مختلف اغواى او را سهل نشمارد، و در پى بردن به اشكال گوناگون اغواء، و در نجات دادن خود از آنها مجاهدت سخت و پى‏گير داشته باشد، و بداند اصل عبادت كردن زياد مهم نيست، بلكه، حفظ عبادت از آفات شيطانى بسيار مهم است، و توجه داشته باشد كه شيطان را از هر راهى كه روى آورده است از خود دور كند، آن خبيث بظاهر كنار مى‏رود، وليكن از راه ديگر وارد مى‏شود، يعنى آن راه را ترك مى‏كند و راه ديگرى اتخاذ مى‏نمايد و به سراغ انسان مى‏آيد، آنهم بدون معطلى، به نحوى كه انسان فكر مى‏كند شيطان را كنار زده، ولى او در همان حال كه انسان چنين فكر مى‏كند از راه جديدى به صحنه آمده است و هنوز انسان توجه ندارد، و اگر به راه جديد او نيز پى ببرد و به مقابله بپردازد، باز او راه ديگرى انتخاب مى‏كند. و اين همان «خنوس» آن «خناس» است.

«خناس» كه لقب شيطان وسواس است و در قرآن كريم اينچنين ناميده شده است، به اين معنى است كه على الاتصال ظاهر مى‏شود و غايب مى‏گردد، از راهی بر می گردد و از راه دیگری می آید ،از چهره ای کنار می کشد و با چهره ای تازه ای به میدان قدم می گذارد .
منبع :مقالات مرحوم آیت الله شجاعی ره
ادامه دارد ...
#اخلاص
#ریاء

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل پانزدهم :اخلاص
(قسمت سیزدهم )

ادامه...
صور و اشکال مختلف ریاء :
۶_مقصود اصلی و اولی او از عبادات تقرب و فرمانبراری از امر حق باشد و خود او به هیج وجه حرکتی در معلوم نمودن عبادات و خصوصیات عبادی خود نداشته باشد ،اما اتفاقا و به طور طبیعی بنا به عللی عبادت ها و مجاهدت های او معلوم گردد و او از اطلاع یافتن این و آن مسرور شود .
این هم در صورتی که مسرور شدن او از اطلاع یافتن این و آن به جهت اغراض و هوای های نفسانی باشد ریا محسوب میشود و شکلی از اشکال آن است. مثلا از این جهت مسرور بشود که خوب شد مردم به این امر که من اهل عبادت و اهل معنی هستم مطلع گشتند آن هم بدون اینکه من خودم معلوم بکنم . بنابر این دید خاصی به من پیدا میکنند و احترام و حساب خاصی برای من قائل می شوند و پیش مردم روز به روز منزلت بیشتری می یابم و به پاکی و معنویت معروف می گردم و در اینجا و در آنجا نام مرا میبرند و به بزرگی یاد میکنند . هم شهرت پیدا می کنم و هم مورد توجه و اقبال مردم میشوم و از طرفی هم مردم در رفع حوایج من می کوشند ، آن هم با یک اشتیاق مخصوص و بدون اینکه تکلفی باشد . و همین طور از اغراض و هوای های دیگر که با شمردن تمام نمیشوند .

مسرور گشتن او از اطلاع یافتن این و آن به جهت اغراض نفسانی به نحوی که ذکر شد به خوبی حاکی از این است که هنوز اغراض پست برای او و در نزد او مطلوب تر از مقصد اصلی است .
اگر او یک طالب صادق و سالک دردمند بود، آنوقت مسرور میگشت که نشانی از قبول حضرت مقصود را بدست بیاورد و شاهد و علامتی بر این می یافت  که طاعات و  مجاهدات او مقبول ساحت قدس قرار گرفته و در نتیجه خود او مقبول جناب او گشته .

معنی مسرور شدن او با اطلاع یافتن این و آن با کمال وضوح این است که او از وسیله شهرت و اغراض دیگر بودن طاعات و مجاهداتش شادمان است . و این بدان معنی است که گویی همه ی آن مجاهدات و طاعات برای همین ها بوده است نه برای نیل به حق و رضوان او، و گویی مقصد اصلی در این  بین فراموش شده و مقاصد دیگری   مطرح گردیده است و بالاخره گویی آن همه طاعت ها و مجاهدت ها وسیله ای برای نفس در نیل به خواسته ها شده است .
ادامه دارد...
#اخلاص
#ریا

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل پانزدهم :اخلاص
(قسمت چهاردهم )

ادامه...
اگر خود شما با كمى تأمل پيش بياييد، به روشنى مى‏يابيد كه عبادات چنين كسى و خود او نزد حضرت حق چه معنايى پيدا مى‏كند، و حساب اعمال و حساب خود او نزد خداى خبير چه مى‏شود؟ خدايى كه به همه ظاهر و باطن بخوبى احاطه دارد و مى‏بيند. او به هنگام عمل مى‏گويد مقصودم تويى اى خدا، وبا اطلاع يافتن اين و آن از عبادات وى مسرور مى‏گردد و مى‏گويد خوب شد ومرا چنين و چنان مى‏دانند و چه مى‏شود و چه مى‏شود، و گويى كه مى‏گويد مقصودم را نايل گشتم و مقصود، همينها بود!!.اينها همه از نفس است، و از هواهاى آن نشأت مى‏گيرد. مادامى كه اين طغيانگر رام نگشته است، اينها و امثال اينها انسان را تهديد مى‏كند.

آنچه گفته شد  در صورتى است كه مسرور شدن او از اطلاع يافتن اين و آن بر عبادات وى به جهت اغراض و هواهاى نفسانى و دنيوى باشد. اما اگر مسرور شدن او از اطلاع يافتن مردم به جهت اغراض و هواها نباشد، بلكه از اين جهت مسرور بشود كه خداى متعال به او عنايت خاص دارد و كارهاى خوب او را آشكار مى‏كند ولى كارهاى بد او را ستر مى‏فرمايد، و گويى كه كارهاى بد او را ستر مى‏فرمايد، در اين صورت «رياء» محسوب نيست و بى اشكال خواهد بود. زيرا نظر او به مردم، به جاه و شهرت، به اقبال و احترام آنان، و به اغراض و هواهاى ديگر نيست، بلكه، نظر او به فضل پروردگار است.

در اين روايت به دقت و تأمل مى‏پردازيم:  «زراره مى‏گويد از امام باقر سلام الله عليه سؤال كردم از شخصى كه چيزى از اعمال خير را انجام مى‏دهد، و در اين هنگام كسى او را مى‏بيند، و اين امر او را مسرور مى‏كند؟ امام فرمود: وقتى عمل خير را بدين منظور انجام نداده كه مردم بدانند، اشكالى ندارد. كسى نيست مگر اينكه دوست مى‏دارد خير و خوبى در ميان مردم براى او ظاهر شود».تذكر اين نكته را لازم مى‏بينيم كه مسرور شدن از اطلاع يافتن اين و آن ممكن است غير از آنچه ذكر كرديم به جهت مقاصد صحيحه ديگرى نيز باشد كه براى مراعات اختصار از بيان آنها صرف نظر مى‏كنيم.البته بايد كاملا مراقب خود بود كه با توجيهات ناصحيح در معرض مكايد شيطانى و نفسانى قرار نگرفت. چه بسا انسان به جهت همان هواها و اغراض نفسانى و دنيوى از اطلاع يافتن اين و آن مسرور بشود وليكن پيش خود چنين براى خود توجيه بكند كه سرور او به جهت مقاصد صحيحه است، و در حقيقت، بدون توجه در دام شيطان و نفس اماره بيفتد. و به همين لحاظ بايد كاملا هوشيار باشد، و بايد خود را آزمايش كند، تا اگر گرفتار مكايد شيطانى ونفسانى است در استخلاص خود بكوشد.مثلاً آنجا كه فكر مى‏كند مسرور گشتن او از اطلاع يافتن اين و آن به جهت تشويق شدن آنها به عبوديت است و نه به جهت دیگر.
ادامه دارد...
#اخلاص 
#ریا

@sserfan
جـهاد و سحرخيزى وذكر :

عَنِ النَّبىِّ صلي الله عليه و آله قالَ: لِأنْ اُصَلِّىَ الصُّبْحَ ثُمَّ أجْلِسُ فى مَجْلِسٍ أذْكُرُاللّه َ عز و جل حَتّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ أحَبُّ إلىَّ مِنْ شَدِّ عَلى جِيادِ الْخَيْلِ فى سَبيلِ اللّه ِ  عز و جل .

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: اينكه نماز صبح را بجا آوردم سپس در جايى بنشينم و خداى عزيز و بزرگ را ذكر بگويم تا آفتاب طلوع كند پيش من محبوبتر است از اينكه اسب را زين كرده و به جهاد در راه خدا پردازم.
بحارالانوار جلد ۴۴

#سحرخیری

@sserfan
پست اول کانال
با کلیک بر روی لینک زیر می توانید به اولین پست این کانال مراجعه نمایید:
www.tg-me.com/sserfan/1
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل پانزدهم :اخلاص
(قسمت پانزدهم )
ادامه...
رياء در شکلهای مختلف ديگر :
آنچه از صور و اشكال رياء گفته شد ، همه در مجموع به رياء در خود عبادات بر مى‏گردد. گاهى هم رياء در حركات و اعمال ديگر انسان جلوه ‏گر مى‏شود و بطور غير مستقيم به عبادات و اعمال عبودى انسان ارتباط پيدا مى‏كند. اين نوع از رياء نيز به صورتهاى گوناگون و در اطوار متنوعى به ظهور مى‏رسد بعضيها هم به اين نوع از رياء مبتلا مى‏شوند.

به بعضى از صور يا اطوار اين نوع از رياء نيز اشاره مى‏كنيم تا موجب تذكر و بصيرت بييشتر باشد.

الف: سعى داشته باشد خود را نحيف و داراى ضعف مفرط جسمانى نشان دهد، تا چنين به نظر بايد كه وى در مقام عبوديت از مجاهدتهاى سخت و طولانى برخوردار بوده و رياضتها كشيده، و حزنها و اندوهها، و خوفها و خشيتها داشته و دارد.

ب: صداى خود را آهسته كند و بنحو خاصى صحبت كند كه نشان دهد او از حالات و خصوصيات روحى و معنوى خاصى برخوردار است و غلبه اين حالات چنين اقتضاء مى‏نمايد.

ج: وضع سر و صورت، و شارب و محاسن را به شكل خاصى بيندازد تا نشان دهد كه وى از اهل انقطاع، و از اهل باطن، و از سالك طريق است.

د: به هنگام راه رفتن با هيئت خاص يا با وقار خاصى راه برود، و يا سر خود را پايين بيندازد، و بى اعتناء به اين سو و آن سو باشد، تا نشان دهد كه وى از وقار صاحبان انقطاع برخوردار، و از همه سو منقطع، و غرق در عوالم روحى و معنوى خود است.

ه: سعى داشته باشد اثر سجده، يعنى سجده ‏هاى زياد و طولانى در پيشانى وى ديده شود، تا نشان دهد ازاهل ذكر و اهل سجده ،و از اقبال كنندگان به حضرت حق است.

و: لباس يا لباسهاى مخصوص، و با كيفيت و شكل خاصى انتخاب كند، تا نشان دهد از اهل زهد و تقوى، و از اهل انقطاع  از دنياست.

ز: به هنگام صحبت ،و همچنين در مواقع ديگر چشمها را پايين بيندازد، سر خويش را بلند نكند، و با آرامى مخصوصى سخن بگويد كه گويى نمى‏خواهد حرف بزند و مى‏خواهد در سكوت عالم خود باشد، تا نشان دهد كه آنچنان در ذكر و فكر غوطه‏ور است، و آنچنان مشغول به باطن است كه مايل نيست به كسى متوجه شود و با كسى حرف بزند، و مايل نيست ذكر و فكر را قطع كند و از سير خود باز بماند.

ح: درمواقع برخورد با نامشروع، با منكرات و معاصى، با هتك حرمات الهى، و آنجا كه سخن از اين قبيل مسائل به ميان مى‏آيد، به سختى اظهار أسف و غضب كند، تا نشان دهد از اين مسائل سخت بيزار است و چنان عزت و عظمت حضرت حق در وجود او و در قلب او حساب دارد كه نمى‏تواند اين مسائل را ببيند يا بشنود، و يا آنچنان حب حق و عشق به جناب او بر قلب او سيطره دارد كه نمى‏تواند اين مسائل را تحمل كند.

و نظاير اينها از حركات و افعالى كه همه براى رياء و براى نشان دادن خود از اهل دين و اهل باطن، به منظور نيل به هواهاى نفسانى و اغراض دنيوى است.

ناگفته نماند كه سخن در اين نيست كه صالحان ازبندگان حق بر اثر مجاهدتهاى صادقانه عبودى، و به اقتضاى حالات و مقامات در مراتب مختلف، از خصوصياتى شبيه همين خصوصيات كه ذكر نموديم ممكن است برخوردار باشند، بلكه، سخن در تظاهر و رياء به سبب آنهاست.
ادامه دارد...
#اخلاص
#ریا

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل پانزدهم :اخلاص
(قسمت شانزدهم )
ادامه...
ضرورت مجاهدت و پاک کردن خود از ریاء :
با شرحى كه گذشت، ضرورت مجاهدت سخت در مقام توبه از «رياء» يعنى ضرورت مجاهدت در تطهير خود از «رياء» براى همه و براى سالك معلوم گرديد.

از آنجا كه پاك گشتن و پاك بودن از رياء در اطوار گوناگون آن، مخصوصاً از صور دقيق آن، كار بسيار مشكل است، طبعاً مانند همه مسائل سلوك، على الخصوص مسائل مشكل و مهم آن، احتياج به اين دارد كه در مرحله اول سالك با تضرع و با اصرار كامل از خداى متعال بخواهد كه او را در اين امر موفق بدارد، و او را يارى بفرمايد. و لازم است به اين دعاء و تضرع مداومت داشته باشد و خود را در پناه خداى متعال قرار دهد تا او را هميشه از رياء پاك بدارد.

و در مرحله دوم لازم است در اين باب از حضرات معصومين صلوات الله عليهم اجمعين استمداد نمايد و ازآنان كسب توجه كند، كه توجهات خاصه آنان، و به تعبيرى، شفاعت آنان مشكلها را حل مى‏كند و سختيها را آسان مى‏نمايد ،وحامل عنايات ربوبى، و به بيانى، حامل مشيت ربوبى است. و به اين توسل و استمداد نيز مداومت كند.

و در مرحله سوم در مجاهدت نيز هيچگونه سستى و مسامحه نداشته باشد، يعنى در تطهير خود از رياء، و به عبارتى، در تطهير عبادات خود ازرياء مجاهدت جدى و همه جانبه داشته باشد و در آن سستى ننمايد، زيرا در اينصورت از افتادن در مهلكه ‏هاى رياء در امان نخواهد بود. و براى پاك شدن و پاك بودن از اشكال گوناگون رياء بايد با همه اشكال آن به مقابله بپردازد، و براى مقابله با هر كدام از اشكال آن طريق مناسب با آنرا در پيش بگيرد و مجاهدت متناسب با آن داشته باشد. و بايد مواظبت كند به اين غفلت نيفتد كه با بعضى از اشكال رياء مقابله نمايد و در تطهير خود ازآنها بكوشدو از آنها اجتناب كند، وليكن به بعضى ديگر از اشكال و اطوار آن، توجه نداشته باشد.

و نيز بايد سعى كند علاوه بر اجتناب از رياء در خود عبادات در اشكال مختلف آن، از رياء در غير عبادات، يعنى از رياء در حركات و افعال غير عبودى كه به بعضى از صور آن اشاره كرديم نيز اجتناب نمايد،و در گفتار، نگاه، لباس پوشيدن، راه رفتن، غذا خوردن، وضع سر و صورت، حركات، و نظاير اينها رياء نكند، و به هيچ وجه حركتى انجام ندهد كه به وسيله آن بخواهد خود را از اهل زهد و تقوى، و از اهل تزكيه و ارباب سلوك نشان دهد و مردم او را چنين و چنان بدانند.

از حضرت عيسى عليه السلام نقل مى‏شود كه گفت: «اذاصام أحدكم فليدهن رأسه ويرجل شعره و يكحل عينه»(جامع السعادات، ج 2، ص 369) يعنى «وقتى يكى از شما روزه مى‏گيرد، سر خود را روغن بزند، و موى سر و صورت را شانه كند، و به چشم خود سرمه بكشد».

يكى از معانى بيان آن حضرت همان اجتناب از شائبه رياء در حركات و افعال غير عبودى است از قبيل كيفيت لباس پوشيدن، راه رفتن، وضع سر و صورت، و امثال اينها كه توضيح داديم.

توجه داشته باشيم كه در مقام اجتناب از رياء نبايد به شكل ديگرى گرفتار دام شيطان باشيم و آنجا كه قصدها واقعاً امتثال امر و تقرب به حق است و جداً نظر ديگرى در قلب ما نيست، بر اثر وسوسه‏ ها و خواطر شيطانى به خود تلقين كنيم كه چون اين عمل كاملا براى خدا نمى‏باشد و رياء در كار است، پس بايد آنرا ترك كنيم، و از اين طريق به ترك عبادت مبادرت نماييم. بايد هوشيار باشيم كه اين، يكى از راههاى اغواى شيطان است.
ادامه دارد...
#اخلاص
#ریاء

@sserfan
2024/09/30 19:36:44
Back to Top
HTML Embed Code: