Telegram Web Link
🔴ذوق مناجات :

🌱آتش عشقم بسوخت خرقه طاعات را
سیل جنون در ربود رخت عبادات را

🌱مسئله عشق نیست در خور شرح و بیان
به که به یک سو نهند لفظ و عبارات را

🌱دامن خلوت ز دست کی دهد آنکس که یافت
در دل شبهای تار ذوق مناجات را

🌱هر نفسم چنگ و نی از تو پیامی دهد
پی نبرد هر کسی رمز و اشارات را

🌱جای دهید امشبم مسجدیان تا سحر
مستم و گم کرده ام راه خرابات را

🌱خاک نشینان عشق بی مدد جبرئیل
هر نفسی میکنند سیر سماوات را

🌱دوش تفرج کنان خوش ز حرم تا به دیر
رفتم و کردم تمام سیر مقامات را

🌱غیر خیالات نیست عالم و ما کرده ایم
از دم پیر مغان رفع خیالات را

🌱بر سر بازار عشق کس نخرد ای عزیز
از تو به یک جو هزار کشف و کرامات را

🌱وحدت از این پس مده دامن رندان ز دست
صرف خرابات کن جمله اوقات را

#شعر_وحدت_کرمانشاهی

@sserfan
🔴راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل‌ بیست و چهارم : مردم گرایی و نوعدوستی

ادامه...
(قسمت هشتم )
♦️در قسمت های قبل گفته شد عارف در عین اینکه به خلوت و گوشه نشینی اهمیت می دهد ، اما این عزلت ، موجب رویگردانی از خلق نیست ،بلکه عارفان ِ راستین مردم گرا و خدمت به خلق خدا برای آنان اهمیت بسیار زیادی دارد و اصولا معتقدند که راه وصول به حق از همین مردم دوستی و خدمت به خلق می گذرد .
اکنون‌ جای سوال است که محدوده خدمت به خلق تا کجاست و آیا اصولا باید در این زمینه قائل به محدودیتی شد ؟ و اگر خدمت به خلق دارای حدودی می باشد حدود آن چگونه و تا کجاست ؟

♦️امروزه این مصرع شعر سعدی زیاد زبان زد خاص و عام‌ است و بطور مکرر به آن استناد می کنند و هر جا که سخن از احکام و عبادت و دین و خدا به میان می آید سریعا گفته می شود : "عبادت به جز خدمت خلق نیست."

♦️شکی نیست که طریق عبادت را باید معبود نشان دهد و نه عبد. عبادت آن است که معبود بگوید، نه آن که عبد بگوید.

♦️عبادت یعنی : " هدف قرار دادن و بندگی کردن حق به قصد لقای حق ، که در اطاعت تجلی یافته و محقق می‌گردد " . پس اگر کسی گفت: «عبادت این است که من می‌گویم»، یا «من دلم می‌خواهد این گونه عبادت کنم»، یا گفت: «به نظر من، این عبادت نیست، بلکه آن عبادت است»؛ او در واقع خودش را عبادت می‌کند، هوای نفسش را عبادت می‌کند، امیال خودش را عبادت و بندگی می‌کند و نه خداوند متعال را.

♦️ " عبادت به جز خدمت خلق نیست" ، بله خدمت به خلق، عبادت هست، اما عبادت به جز خدمت خلق نیست حرف درستی نیست. دین را که نمی شود از شعرا بگیریم، دینمان را که نمی توانیم از فیلسوف‌ها بگیریم، فیلسوف‌ها یک مقدمه ای درست می کنند، یک نتیجه ای می گیرند، فردا ممکن است یکی از این مقدمات لغو شود. اینها با یک مقدمه لغو می شود، ما که نمی توانیم دینمان را از آنها بگیریم. 

♦️برخی گمان کردند که «عبادت» یعنی مکرر نماز خواندن، مرتب روزه گرفتن و بسیار تسبیح فرستادن و خلاصه رابطه خود با خدا را خلاصه کردند به محدوده‌ی سجاده‌ی شخصی خودشان. برای اینان، دین از فرهنگ، اقتصاد، سیاست، روابط اجتماعی ... و خلاصه از زندگی جداست. اینها اهل افراط هستند.

♦️متقابلاً برخی دیگر سجاده را بستند، نماز و روزه را کنار گذاشتند و به دنبال زندگی دنیوی خود رفتند و گاهی هم به دیگران کمکی کردند و گفتند: عبادت همین است و به نماز و روزه نیست. اینها نیز اهل تفریط هستند.

در فرهنگ اصیل اسلامی ایثار و کمک به دیگری جایگاه بسیار والاهی دارد
بقول شاعر :
تا توانی به جهان حاجت مستمندان ده
به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی

♦️اما در استناد به این شعرِ سعدی همواره باید دو اصل را مد نظر قرار داد :
اصل اول :
اصل و شرط اول اینکه کمک به دیگران و خدمت به خلق " در قلمرو" است.
به این معنی که انسان نیت کمک کردن و خدمت رسانی به دیگران را داشته باشد، حال اگر در قلمرو زندگیش این موقعیت پیش آمد ،اقدام به کمک کردن نماید و اگر چنین موقعیتی پیش نیامد، فعلا مسئولیت و وظیفه ای ندارد ،نه اینکه همه امورات عبادیِ دیگر و وظایف اساسی خود را تعطیل نماید و از این در به اون در بزند و توجیه کند که می خواهد به دیگران کمک نماید.

♦️اصل دوم :
دوم اینکه خدمت به خلق "به شرط استطاعت " است.
به این معنی که هر کسی به اندازه توانایی و استطاعت خود ملزم به خدمت به دیگری می باشد.
از هیچ کسی فراتر از توانایی خود انتظار مساعدت به دیگری را ندارند.
خداوند در این زمینه می فرماید :" لا یکلف الله نفسا الا وسعها ،یعنی : خداوند هیچ کس را تکلیف نمی کند مگر به اندازه توانایی."286 سوره بقره

♦️پس اینکه انسان خود را به هزار زحمت بیندازد و امورات زندگی خود و‌ سایر وظایف عبودی خود را تعطیل نماید و بگوید که می خواهم به خلق خدا خدمت کنم ،به هیچوجه توجیه پذیر نیست و خسران ابدی آدمی را در پی خواهد داشت.

♦️ بنابراین هر انسان ملزم است به اینکه وظایف عبودی و فردی و اجتماعی خود را طبق دستوراتی که در شرع لحاظ شده انجام دهد و حذف یکی و اولویت یکی بر دیگری به بهانه خدمت به خلق به هیچ وجه منطقی و مورد قبول نیست و از وی رفع مسئولیت نمی کند.

#عشق_و_عرفان
#مردم_گرایی_و_نوعدوستی
#عبادت_به_جز_خدمت_خلق_نیست

T.me/sserfan
🔴انس

♦️ هرم بن حيان گفت : به نزد اويس قرني رفتم . پس ، مرا گفت : براي چه اينجا آمدي ؟ گفتم : آمده ام تا با تو انس گيرم . اويس گفت : كسي را نمي شناسم كه خدايش را بشناسد و به ديگري انس گيرد.
📕کشکول شیخ بهایی

@sserfan
🌱شد وقت آن که درد نهان را دوا کنيم
روي نياز خويش بسوي خدا کنيم

🌱 اي خفتگان بستر راحت سحر رسيد
خيزيد تا گذر به خدا از رجا کنيم

🌱خيزيد توبه وعده‏ي ادعوني استجب
تکليف خود به درگه داور ادا کنيم

🌱بيگانگي بس است به درگاه کردگار
خود را دمي به خالق خود آشنا کنيم

🌱تا صبح عمر ما ننموده است رو به شام
کاري براي خجلت روز جزا کنيم

#شعر_سحر_خیری

@sserfan
🔴راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل‌ بیست و پنجم : قبض و بسط در سلوک الی الله

♦️برای سالک الی الله در طول سیر حالاتی پدید می آید که آشنائی با آن و شناخت اسباب و عللش لازم است. از جمله این حالات، حال قبض و بسط است. در ادامه پس از تبیین معنای قبض و بسط، اقسام آن بیان شده و عوامل پدید آمدن این دو حال و راه های درمان قبض بررسی گردیده و سایر مباحث مرتبط نیز تشریح خواهد شد.


انسان بریده از مبدأ خویش یعنی خداوند رحمان، همیشه در قبض و گرفتگی به سر می برد. این انسان هنگامیکه از یاد آرام بخش پروردگار تهی است، همیشه شیطانی با اوست؛ و کار شیطان کشاندن به سمت تاریکی هاست.



♦️(و هر کس از یاد خدای رحمان دل بگرداند، بر او شیطانی می گماریم تا برای وی دمسازی باشد.)
و به همین جهت این انسان معیشتی تنگ دارد و هیچ گاه آرامش و گشایش واقعی را در جان خود احساس نمی کند.

♦️وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةَ ضَنْکاً.
( و هر کس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت، زندگی تنگ و سختی خواهد داشت.)

♦️کافران، منافقان، فاسقان و در یک کلمه بریدگان از الله، آرامش و گشایش و خوشی واقعی ندارند. لذّات آن ها لذّت های وهمی و خیالی است. اما انسان مرتبط با مبدأ هستی و پروردگار عالم، یعنی انسان مؤمن چون از یاد حق بهره مند است، از آرامش روحی برخوردار است و هر چه یاد حق بیشتر باشد، سکون نفس و آرامش جان پایدارتر است.

♦️ مؤمن به میزان ارتباط با مبدأ نور از ظلمت بیرون است. یاد حق تعالی نور و صفا و گشایش و آرامش را در پی دارد.
أَلا بِذِکْرِاللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبِ.
( بدانید فقط با یاد الله دل ها آرامش می پذیرد.)

یک پرسش:
ممکن است این سؤال مطرح گردد که پس مراد از این روایت چیست؟
الدُّنیا سِجْنُ المُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الکافِرِ: ( دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است.)
پاسخ:
اولاً: مؤمن در این دنیا گرچه در بهترین شرایط مادی زیست کند، ولی این شرایط و وضعیت در قیاس با برزخ و آخرت و بهشت برای او در حکم زندان است، و کافر گرچه در این دنیا در بدترین شرایط زندگی کند، نسبت به شرایط پس از مرگش گویا در بهشت می زیسته است.

♦️ثانیاً : مؤمن چون از عصمت برخوردار نیست و قهراً گناهانی دارد و از طرفی خداوند می خواهد او را در همین دنیا پاک کند تا در برزخ و قیامت گرفتار نباشد، معمولاً او را به سختی هایی از قبیل فقر، مریضی، همسایه ی بد، جفای دوستان و ستم دشمنان مبتلا می سازد، و گاهاً برای ارتقای درجه ی او چنین می کند؛ لذا گفته اند: البلاء للولاء: (= اصلاً بلا برای محبین خداست).

♦️در روایات از این سختی ها به «سجن» یعنی زندان تعبیر شده است. البته همه ی اینها خیر و رحمت است، گرچه به ظاهر شرّ و زحمت دیده می شود.
ادامه دارد...

#قبض_و_بسط

T.me/sserfan
🔴قبض و بسط :

♦️اى عزیز، در قبض صابر باش که آب را براى تشنه آفریدند؛ همان گونه که تو تشنه آبى، خود آب هم تشنه توست. این حقیر گفته است :

غافر و تائب آمدند طالب مذنب از ازل 
بى ‏شمر اسم حق همى این سمت اقتضا کند
تشنه به سوى آب و خود تشنه تشنه است آب 
گدا خدا خدا کند خدا گدا گدا کند

♦️صابر باش که اگر دیر شود، مسلّما دروغ نخواهد شد؛ قوله (سبحانه) وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ (المدّثّر، آیه 8). زود زود نمى‏دهند تا کم‏ کم ظرفیت حاصل شود

♦️علاوه این که کسانى که دیرتر مى‏ گیرند پخته ‏تر مى‏ شوند و بهتر و برتر مى‏ گیرند. برخى را مى‏ شناسیم که زود راه برایش باز شده است، و لکن اکثر حرفهاى او ساحلى است نه لجّه‏ اى، اما براى جناب آخوند ملا حسینقلى همدانى پس از بیست و دو سال راه باز شده است و چه اهل راز شده است.


📕هزارویک کلمه
مرحوم علامه حسن زاده آملی
#قبض_بسط

@sserfan
🌱نفس برآمد و کام از تو بر نمی آید
فغان که بخت من از خواب در نمی آید

🌱صبا به چشم من انداخت خاکی از کویش
که آب زندگی ام در نظر نمی آید

🌱در این خیال بسر شد زمان عمر و هنوز 
بلای زلف سیاهت به سر نمی آید

🌱مقیم زلف تو شد دل که خوش سوادی دید
وزان غریب بلاکش خبر نمی آید

🌱قد بلند تو را تا به بر نمیگیرم 
درخت کام و مرادم به بر نمی آید

🌱مگر به روی دلارای یار ما ورنی 
به هیچ وجه دگر کار بر نمی آید

🌱ز شست صدق گشادم هزار تیر دعا
ولی چه سود یکی  کارگر نمی آید

🌱بسم حکایت دل هست با نسیم سحر
ولی به بخت من امشب سحر نمی آید

🌱کمینه شرط وفا ترک سر بود حافظ
برو اگر ز تو این کار بر نمی آید

#شعر_حافظ

@sserfan
🌷 "شب زنده" آن شبی است که انسان تمام یا لااقل پاسى از آن شب را با یاد خدا و با مناجات و راز و نیاز با ذات پروردگار به سر ببرد

🍃 و شب مُرده آن شبی است که انسان تمام آن شب را با غفلت و فراموشی ذات مقدس پروردگار به سر ببرد.

🌷 ممکن است کسی خیال کند که این تعبیر یک تعبیر مجازی است، شب که زنده و مُرده ندارد.

🍃 مقصود از شب را زنده نگه داشتن، این نیست که این قطعه زمان را شما زنده نگه دارید؛ مقصود زنده نگه داشتن خودِ شماست در این قطعه از زمان.
استاد مرتضی مطهری ره

#نماز_شب
@sserfan
🔴راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل‌ بیست و پنجم : قبض و بسط در سلوک الی الله

ادامه...
(قسمت دوم )
قبض و بسط های سلوکی:
یکی از اثرات شناخته شده ی سلوک الی الله برای همه ی سالکان، مسأله ی قبض و بسط است.

♦️انسان مؤمن پس از آغاز سلوک کم کم با دو حال قبض و بسط آشنا می شود. البته برخی سالکان پیش از سلوک، نوعی قبض و بسط شبه سلوکی را تجربه کرده اند. اینان کسانی هستند که پیش از آغاز رسمی در سلوک الی الله، حالاتی معنوی دارند.

♦️پیدایش این حالات در این گونه اشخاص معمولاً ناشی از عواملی همانند صفای ذاتی نفس، گذشتن از گناهی چشم گیر، انجام طاعتی سنگین، برخورد با مصیبتی دردآور و ... می باشد.

♦️تعریف قبض و بسط سلوکی :
کاشانی در تعریف «قبض» گوید:
" حالتی که بر قلب وارد آمده و آن را فرا می گیرد به طوری که اشارتی به آنچه مایه ی وحشت است (همانند ممنوعیت از ادامه طریق با هجران حبیب) داشته باشد.

♦️توضیح تعریف:
سالک راه خدا پس از مدتی سلوک با دو حالت روبه رو می شود که یکی برای او شیرین است و دیگری تلخ، یکی مطلوب است و دیگری منفور، یکی مستی می آورد و دیگری خستگی و خلاصه یکی سبک بالی ایجاد می کند و دیگری بی حالی. این دو حال عبارتند از بسط و قبض.

♦️سالک در حال بسط سراپا عشق است؛ روحش با نشاط و سبک بال است؛ دوست دارد بدود و ره صدساله را یک شبه طی کند؛ ذکر می گوید، دعا می خواند، نماز به پا می دارد، اشک می ریزد، به اهل طریق خدمت می کند و هیچ احساس خستگی و گذر زمان نمی کند. سالک، دوست دارد این حال را هیچ گاه از دست ندهد، ولی ممکن نیست.

♦️سلوک با قبض و بسط، توأمان طی می شود. سالک اگر در بسط مطلق بماند می سوزد و به همین دلیل باید به قبض بیافتد (البته نه هر نوع قبضی) که می افتد.

♦️در حال قبض، عشق بر سالک غلبه ندارد، خود را کسل می بیند، جان را خسته و روح را افسرده می یابد، یاد حق و اذکار و اوراد برای او سنگین جلوه می کند وگاه ممکن است خیال و توهّم نرسیدن به مقصود آزارش دهد.

♦️سالک خام، قبض را نمی پسندد و قبول نمی کند و برای رسیدن به حالت بسط لحظه شماری می کند. البته سالک در قبض مطلق هم نمی ماند؛ زیرا مایه ی ناامیدی او می گردد و از راه می ماند.

♦️اگر سالکی درست ره بپیماید، به صورت طبیعی، باید بسطش از قبضش بیشتر باشد. تساوی قبض با بسط و یا بیشتر بودن حالت قبض، اگر علت خاصی در مورد خاصّی نداشته باشد، غیرطبیعی است.
ادامه دارد...
#قبض_بسط_سلوکی

@sserfan
🔴تمام برکات در قبض است :

عزیزمن !
هرگاه دلت به التهاب آمد بدان که جانت چیزی را طلب می کند همچنانکه وقتی بچه به التهاب در می آید و گریه می کند معلوم است که چیزی را می خواهد و تا آن چیز را به دست نیاورد آرام نمی شود .

♦️بسیاری از افراد این گونه مواقع که دلشان می گیرد سعی می کنند به هر طریق ممکنی خود را از غم و اندوهی که نصیبشان شده برهانند
مثل اینکه وقتی به قبض افتادند و احساس کردند که غمی بر دلشان سنگینی می کند تصمیم می گیرند که برای رهایی از آن به پارک یا به خانه دوست و فامیلی بروند و با دیدن باغ و دوستان و خویشاوندان آن ناراحتی را فراموش کنند ، در حالیکه این طریق اصلا طریق صحیح و درستی نیست ، اگرچه ممکن است با رفتن به یک باغ و پارک و یا رفتن به خانه دوست و آشنایی آن درد به نوعی تسکین یابد ، امامطمئن باشیدکه هرگز از این طریق دلتان آرام نخواهد شد

♦️دراین حال ، دل زمانی آرام می گیرد که به ملکوت عالم اتصال یابد
و بدان که تمام برکات نیز در قبض است نه در بسط
تا به قبض نیفتادید چیزی از ملکوت عالم نمی گیرید.

♦️اینکه آقا میفرمایند :کسی که درد نداردانسان نیست ، بدان جهت است که بی درد قبض ندارد و هرکه قبض ندارد ، عایده و مائده ای هم برایش نیست تا انسان بوده باشد.

♦️پس اولا وجود درد و فراهم آمدن قبض در نهاد آدمی لازم است
و ثانیا اینکه بتوان از این درد و قبض ایجاد شده نهایت استفاده را کرده و خود را به ملکوت عالم اتصال داد نه این که با کارهای ناشایست و پیش پا افتاده ای ، نفس را از نیاز و احتیاج ذاتی خود به حقائق عالم ، غافل ساخته و او را به امور مادون انصراف دهیم که احساس راحتیکندو خیال کند از غم در آمده است.

📕شرح دروس معرفت نفس /جلددوم_ص۱۶۸
استاد صمدی آملی

#قبض_و_بسط

@sserfan
🔴رضا به قبض و بسط الهی :

♦️اگر قبض فرستد به خوشی قبول کنی و اگر بسط بخشد از دل و جانش تلقی کن؛ چه محقق شده است که اگر هر سالک را مدتی در قبضه قبض تربیت ندهند بر بساط بسطش ننشانند و اگر در مقام بسط به شرط ادب قیام ننماید، از آنجاش بیرون اندازند و دست رد بر مراد او زنند.

🌱هر که او را ادب مجلس شاهــــــــان نبود
گرد این در مگذارید که سلطان اینجاست

📕شیخ علاء الدوله سمنانی
مصنفات
#قبض_و_بسط

@sserfan
2024/09/29 17:33:36
Back to Top
HTML Embed Code: