Eastern Love (Original Mix)
DNDM
كساني كه دوستشان داري و كساني كه از آنها متنفري،
همگي جلوه هاي خداوند هستند،
همين جمله كوتاه ميتواند تمام زندگيت را دگرگون سازد.
لحظه اي كه فرد دريابد كه همه چيز يكي است
عشق به خودي خود طلوع ميكند
و این يعني تصوف.
- اﺷﻮ
آدینه بارانی آبانماهتون شاد 🌧🌧
همگي جلوه هاي خداوند هستند،
همين جمله كوتاه ميتواند تمام زندگيت را دگرگون سازد.
لحظه اي كه فرد دريابد كه همه چيز يكي است
عشق به خودي خود طلوع ميكند
و این يعني تصوف.
- اﺷﻮ
آدینه بارانی آبانماهتون شاد 🌧🌧
• 5 اشتباه مالی دختران جوان :
1- سرمایهگذاری نکردن.
2- تکیه کردن به خانواده و مستقل نبودن.
3- برنامه نداشتن برای آینده.
4- خریدن وسایل ترند و همراه بودن با مد.
5- شرکت نکردن در رویداد های مالی مفید.
• درس های مالی برای نسل جوان که نمیدانستید :
1- تعیین اهداف مالی و پس انداز.
2- داشتن دخل و خرج.
3- توانایی محاسبه سود و زیان.
4- خواندن و درک شرایط و ضوابط قرارداد ها.
5- قوانین مالیاتی کشور خود را بدانید.
6- نحوه ایجاد بودجه متناسب با درآمد.
7- دانش و مهارت کافی برای سرمایه گذاری.
• 8 مهارت تضمینی برای کسب درآمد :
1- تدریس
2- مشاوره
3- نویسندگی
4- فریلنسری
5- مدیریت
6- برنامه ریزی
7- کوچینگ
8- طراحی سایت
1- سرمایهگذاری نکردن.
2- تکیه کردن به خانواده و مستقل نبودن.
3- برنامه نداشتن برای آینده.
4- خریدن وسایل ترند و همراه بودن با مد.
5- شرکت نکردن در رویداد های مالی مفید.
• درس های مالی برای نسل جوان که نمیدانستید :
1- تعیین اهداف مالی و پس انداز.
2- داشتن دخل و خرج.
3- توانایی محاسبه سود و زیان.
4- خواندن و درک شرایط و ضوابط قرارداد ها.
5- قوانین مالیاتی کشور خود را بدانید.
6- نحوه ایجاد بودجه متناسب با درآمد.
7- دانش و مهارت کافی برای سرمایه گذاری.
• 8 مهارت تضمینی برای کسب درآمد :
1- تدریس
2- مشاوره
3- نویسندگی
4- فریلنسری
5- مدیریت
6- برنامه ریزی
7- کوچینگ
8- طراحی سایت
من شیفته زنان تلاشگرم.
زنانی که منتظر نماندهاند یکمرد از راه برسد و آنان را خوشبخت کند، زنانی که با تمام سختی، روی پای خودشان ایستادهاند، #زمین خورده و بلند شدهاند.
من شیفتهی لبخندهای معصومانه و تواَم با اقتدار زنانیام که بارهای سنگینتر از طاقتشان برداشتهاند و مسئولیتهای فراتراز توانشان به عهده گرفتهاند و شبیه به جنگجوی میدانی خالی از همرزم، به پیکار با مشکلات، قضاوتها و سختیهای روزگار برخاستهاند.
من شیفتهی زنانیام که بیش از آنکه پناهبرنده باشند، پناهدهنده و بیش از آنکه گلایه کنند، تلاش میکنند و بیش از آنکه منتظر بمانند، میایستند وحقشان را از میان چنگالهای تیز و بستهی روزگار میگیرند، هرچقدر شکسته، بلاتکلیف و غمگین باشند...
من شیفتهی ظرافتیام که در عین جسارت و غرور اتفاق میافتد و شیفتهی قدرتیام که از چشمهای مهربان و احساسات ظریف یک_زن انتظار نمیرود!
من شیفتهی آنانیام که وقتی همه میگویند نمیشود؛ کفشهای آهنینشان را میپوشند و به دلِ ماجرا میزنند تا ثابت کنند میشود
تا ثابت کنند میتوان محالترینها را با نیروی شگرف خواستن و تلاش کردن، به دست آورد.
شیفتهی زنانیام که ظریف خطابشان کردند و آنها با تمام قدرت، ثابت کردند که به ظرافت نیست!
عظیمترین اتفاقات و رویدادهای جهان، ازشاهرگی ظریف اما سخت میگذرد.
آنان که خودشان را باور داشتند و عزتمندانه زیستند و میانگین جسارت و اقتدار و زیباییِ جهان را ارتقا دادند و نور بودند، وقتی که جهان را تاریکی و ناامیدی و رکود، احاطه کردهبود.
#نرگس_صرافیان_طوفان
زنانی که منتظر نماندهاند یکمرد از راه برسد و آنان را خوشبخت کند، زنانی که با تمام سختی، روی پای خودشان ایستادهاند، #زمین خورده و بلند شدهاند.
من شیفتهی لبخندهای معصومانه و تواَم با اقتدار زنانیام که بارهای سنگینتر از طاقتشان برداشتهاند و مسئولیتهای فراتراز توانشان به عهده گرفتهاند و شبیه به جنگجوی میدانی خالی از همرزم، به پیکار با مشکلات، قضاوتها و سختیهای روزگار برخاستهاند.
من شیفتهی زنانیام که بیش از آنکه پناهبرنده باشند، پناهدهنده و بیش از آنکه گلایه کنند، تلاش میکنند و بیش از آنکه منتظر بمانند، میایستند وحقشان را از میان چنگالهای تیز و بستهی روزگار میگیرند، هرچقدر شکسته، بلاتکلیف و غمگین باشند...
من شیفتهی ظرافتیام که در عین جسارت و غرور اتفاق میافتد و شیفتهی قدرتیام که از چشمهای مهربان و احساسات ظریف یک_زن انتظار نمیرود!
من شیفتهی آنانیام که وقتی همه میگویند نمیشود؛ کفشهای آهنینشان را میپوشند و به دلِ ماجرا میزنند تا ثابت کنند میشود
تا ثابت کنند میتوان محالترینها را با نیروی شگرف خواستن و تلاش کردن، به دست آورد.
شیفتهی زنانیام که ظریف خطابشان کردند و آنها با تمام قدرت، ثابت کردند که به ظرافت نیست!
عظیمترین اتفاقات و رویدادهای جهان، ازشاهرگی ظریف اما سخت میگذرد.
آنان که خودشان را باور داشتند و عزتمندانه زیستند و میانگین جسارت و اقتدار و زیباییِ جهان را ارتقا دادند و نور بودند، وقتی که جهان را تاریکی و ناامیدی و رکود، احاطه کردهبود.
#نرگس_صرافیان_طوفان
غلط ننویسیم تا غلط زندگی نکنیم
🔺وقتی کسی کلمات را غلط می نویسد یعنی چه بسا زندگی را هم دارد غلط می نویسد.
نوشتار و املای غلط به چیزهای دیگر هم سرایت می کند به گفتار به رفتار به کردار به همه چیز.
🔺بی مبالاتی نسبت به کلمات، بی مبالاتی نسبت به خیلی چیزها را در پی خواهد داشت.
🔺کسی که جملاتش را ویرایش نمی کند، زندگی اش را هم ویرایش نخواهد کرد. کسی که آنجا که باید نقطه نمی گذارد، و تفاوت ویرگول و نقطه ویرگول را بلد نیست در زندگی هم نمی داند کجا باید تمامش کند، کجا باید ادامه دهد، کجا باید فقط قدری بایستد و تأمل کند.
🔺کسی که به قواعد زبان بی توجه است، به قواعد زندگی هم بی توجه است.
کسی که دستور زبان را به سخره می گیرد، دستور زبان عشق را و دستور زبان انسانیت را هم محترم نمی شمارد.
آدم بی قاعده و بی اصول خطرناک است چه در نوشتار چه در زندگی.
🔺وقتی کسی برایم می نویسد که می خواهم با شما «راجب» به فلان موضوع صحبت کنم، می فهمم که فاجعه عمیق تر از آن است که خودش فکر می کند.
🔺وقتی کسی می نویسد از لطف شما«سپاسگذارم»، می فهمم که هزار و یک جای زندگی اش اشکال دارد.
وقتی کسی برایم می نویسد«عایا»برای نویسندگی «حتمن» باید کلاس رفت
می فهمم که باید به روانپزشک هم مراجعه کند.
🔺یک پیامک سه خطی هزار و یک راز را برای من برملا می کند، خیلی بیشتر از آن چیزی که فرستنده قصد گفتنش را دارد.
🔺خودتان را در املای تان جستجو کنید، در نگارشتان، در نحوه جمله بندی تان.
غلط ننویسیم تا غلط زندگی نکنیم. /عرفان_نظرآهاری
🔺وقتی کسی کلمات را غلط می نویسد یعنی چه بسا زندگی را هم دارد غلط می نویسد.
نوشتار و املای غلط به چیزهای دیگر هم سرایت می کند به گفتار به رفتار به کردار به همه چیز.
🔺بی مبالاتی نسبت به کلمات، بی مبالاتی نسبت به خیلی چیزها را در پی خواهد داشت.
🔺کسی که جملاتش را ویرایش نمی کند، زندگی اش را هم ویرایش نخواهد کرد. کسی که آنجا که باید نقطه نمی گذارد، و تفاوت ویرگول و نقطه ویرگول را بلد نیست در زندگی هم نمی داند کجا باید تمامش کند، کجا باید ادامه دهد، کجا باید فقط قدری بایستد و تأمل کند.
🔺کسی که به قواعد زبان بی توجه است، به قواعد زندگی هم بی توجه است.
کسی که دستور زبان را به سخره می گیرد، دستور زبان عشق را و دستور زبان انسانیت را هم محترم نمی شمارد.
آدم بی قاعده و بی اصول خطرناک است چه در نوشتار چه در زندگی.
🔺وقتی کسی برایم می نویسد که می خواهم با شما «راجب» به فلان موضوع صحبت کنم، می فهمم که فاجعه عمیق تر از آن است که خودش فکر می کند.
🔺وقتی کسی می نویسد از لطف شما«سپاسگذارم»، می فهمم که هزار و یک جای زندگی اش اشکال دارد.
وقتی کسی برایم می نویسد«عایا»برای نویسندگی «حتمن» باید کلاس رفت
می فهمم که باید به روانپزشک هم مراجعه کند.
🔺یک پیامک سه خطی هزار و یک راز را برای من برملا می کند، خیلی بیشتر از آن چیزی که فرستنده قصد گفتنش را دارد.
🔺خودتان را در املای تان جستجو کنید، در نگارشتان، در نحوه جمله بندی تان.
غلط ننویسیم تا غلط زندگی نکنیم. /عرفان_نظرآهاری
Forwarded from امیرحسین
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بوی نفت تو علاءالدین
گرمای پاهات زیر کرسی
و صدای قل زدنِ خورشت تو دیگ مسی
و برفی که تو حیاط نشسته ...
اومدن زمستون مبارک🤍
گرمای پاهات زیر کرسی
و صدای قل زدنِ خورشت تو دیگ مسی
و برفی که تو حیاط نشسته ...
اومدن زمستون مبارک🤍
زمستون | هومان
@Unsaidour
زمستون تنم بی جون بی جون!
من اینجا یخ زدم اما تو مثل من زمستونی نداری چه سخته مرگ گل برای گلدون…
من اینجا یخ زدم اما تو مثل من زمستونی نداری چه سخته مرگ گل برای گلدون…
اگه توی خیابون سگ وُ گربه گرسنه میبینی، براشون غذا میبری. اگه میبینی یکی سعی کرده خوب به نظر برسه بهش میگی امروز خوشتیپ یا خوشگلتر شدی. اگه موقع رد شدن از کنار پاکبان بهش میگی خسته نباشید. اگه توی ترافیک نمیپیچی جلوی این و اون. اگه به نیروهای خدماتی انعام میدی. اگه موقع خرید و سفارش قبل از جملهت یه«لطفاً» اضافه میکنی. اگه جایی آشنا هم داشته باشی پارتی بازی نمیکنی که حق کسی ضایع نشه. اگه دیدار یا تماس با دوستت فقط «کاری» نیست. اگه مامان بابات یه چیزی رو نمیدونن باحوصله براشون توضیح میدی. اگه نسبت به حالِ ناخوبِ آدمای اطرافت بیتفاوت نیستی. اگه حواست هست با حرف یا نگاه یا رفتار دل نشکنی. اگه معیارت واسه احترام به آدما موقعیتشون نیست. تو نفرِ اول لیستِ شیرِ زندگی منی. همون که دلم میخواد قشنگترین انرژیهای دنیا رو براش بفرستم.
علی سلطانی
علی سلطانی
مادران و جملات معروف آنها😎
_یک ساعته دیرت شده
فرض کنید که شما به مادرتان بگویید که میخواهید هشت صبح بیدار شوید. مادر، چون میداند اگر از ساعت هشت بیدارتان کند، در نهایت ۹ هم بیدار نمیشوید، فرایند تهدید، ارعاب و هشدار را از ساعت هفت صبح شروع میکند: «بلندشو؟! ساعت ۹ شده! دیرت شد! بدبخت میشی ها!» و، چون شما میدانید وقتی مادر میگوید ساعت ۹ شده پس قطعاً هشت هم نشده، پس میگویید: «اصلاً من این درسم رو حذف میکنم.»
_من که سیرم، شما بخورین!
فقط مامانها میتوانند وقتی غذا کم است ناگهان سیر شوند. مادر است دیگر با حرص خوردن، غصه خوردن و هوا خوردن هم سیر میشود تا دیگران واقعاً سیر شوند.
_بخور جون بگیری، رنگت پریده!
از نظر ۹۹ درصد مادرها ۹۹ درصد بچهها در ۹۹ درصد مواقع رنگ شان پریده است و باید یک چیزی بخورند تا جون بگیرند.
_چرا تلفنت رو جواب نمیدی؟
از لحظهای که یک مادر با فرزندش تماس میگیرد و فرزند جواب نمیدهد، این پیش بینیها در ذهن مادر شکل میگیرد.
بوق اول:معلوم نیس باز کجا رفته
ثانیه ۶: شوهرش خفهاش کرده
ثانیه ۷: نکنه رفته زیر تریلی . ای خدا ای پیغمبر به فریادمون برس
ثانیه ۹: بچه تلفن را برمیدارد.
ثانیه ۱۰: ذلیل بشی، دلم هزار راه رفت
چرا تلفنت رو برنمیداری؟ تقصیره باباته یه بار محکم نزد تو گوش ت! و ....
_حالا ناهار چی بپزم؟
مامانها سر سفره صبحانه معمولاً میپرسند: «حالا ناهار رو چی کارش کنم؟» موقع ناهار هم همین سوال را درباره شام میپرسند، اما هیچ فرقی نمیکند بقیه اعضای خانواده چه جوابی بدهند، چون مادران گرامی در نهایت متناسب با چیزی که در خانه است، یک حرکت خلاقانه میزنند. انصافاً هم با این گرانیها کار مادرها سخت شده، الان فقط میشود «نان شکم پر» درست کرد که داخلش با پنیر یا در حالت لاکچری تخم مرغ پر شده است.
_آقا محمدجواد بیا این جا!
مادرها وقتی خوشحال بودند، فحش میدادند و وقتی ناراحت بودند با احترام صحبت میکردند.
فرض کنید بچه یک نقاشی خوشگل میکشید مادر میگفت: «وااای، پدرسوخته، تو این غلطا رو از کجا یاد گرفتی؟!»، اما وقتی بچه خرابکاری میکرد، لحن مادر جدی و رسمی میشد: «آقا محمدجواد، تشریف بیارین این جا کارتون دارم!» وقتی بچهای با این لحن خطاب میشد تا پیش مادرش میرسید تمام خلافهایش را یک دور مرور میکرد.
_حالا بذار بابات بیاد
مادرها استاد خلق موقعیتهای هیچکاکی با گفتن چنین دیالوگهایی هستند: حالا بذار بریم خونه! یا حالا بذار مهمونا برن! و از همه مهمتر: حالا بذار بابات بیاد!
_درمان قطع عضو با دمنوش
مادربزرگها حتی برای دست و پای قطع شده هم دمنوش تجویز میکنند. در مواردی هم چای نبات، اما مادرهای جوانتر معمولاً هر بیماری را با سوپ درمان میکنند. یعنی، چون شما مریض شدید مادرتان به پدرتان میگوید: «حال این بچه خوب نیست. سر راهت براش از رستوران سوپ بگیر. حالا که تا اون جا میری برای منم جوجه با استخون بگیر. بگو آب دار برداره. زود باش که بچه تلف شد.»
_دست نزن، مال مهمونه!
یکی دیگر از ویژگیهای مشترک مادرها، بهخصوص مادران عزیز میان سال این است که چیزهای خوب را برای روز مبادایی که ممکن است مهمان ناخواندهای برسد در منزل مخفی میکنند.
_پس انداز داشتن در هر شرایطی
مادرها به یک منبع شگفت انگیز پس انداز وصل هستند که میتوانند همزمان گرفتاری پدر را رفع کنند، برای یک تازه عروس با کمک بقیه جهیزیه درست کنند و به بچهها هم پول بدهند. جالب این جاست که به پدر میگویند: «بیا این پول رو بگیر، اما بچهها نفهمن، چون توقع دارن به اونها هم پول بدم.»
ریزه کاریهای مادرانه
مادرها همه بچهها را به یک اندازه دوست دارند و بین بچهها فرق نمیگذارند به جز برخی موارد استثنا که بچه «تهتُغاری» باشد، شبیه عمهاش نباشد
مامانی باشد.شر نباشد و ۷۳ آیتم دیگر که در مجموع میشود ۹۸ درصد مواقع.
مادرها به بچهها سخت نمیگیرند به جز وقتی مهمان قرار است بیاید
از همه مهمتر مامانها نظر بچهها را موقع خرید لباس و کفش میپرسند فقط به رنگ، مدل و نوعش اعتنایی نمیکنند، همینطور اندازه اش، چون لباس باید بزرگ باشد که زود برای بچه تنگ نشود.
مادرهای عزیز با شما شوخی کردیم
قله ی قلب ما همیشه و همه جا فقط و فقط در تسخیر شماست😍
روزتان مبارک💗
سیدمصطفی صابری
_یک ساعته دیرت شده
فرض کنید که شما به مادرتان بگویید که میخواهید هشت صبح بیدار شوید. مادر، چون میداند اگر از ساعت هشت بیدارتان کند، در نهایت ۹ هم بیدار نمیشوید، فرایند تهدید، ارعاب و هشدار را از ساعت هفت صبح شروع میکند: «بلندشو؟! ساعت ۹ شده! دیرت شد! بدبخت میشی ها!» و، چون شما میدانید وقتی مادر میگوید ساعت ۹ شده پس قطعاً هشت هم نشده، پس میگویید: «اصلاً من این درسم رو حذف میکنم.»
_من که سیرم، شما بخورین!
فقط مامانها میتوانند وقتی غذا کم است ناگهان سیر شوند. مادر است دیگر با حرص خوردن، غصه خوردن و هوا خوردن هم سیر میشود تا دیگران واقعاً سیر شوند.
_بخور جون بگیری، رنگت پریده!
از نظر ۹۹ درصد مادرها ۹۹ درصد بچهها در ۹۹ درصد مواقع رنگ شان پریده است و باید یک چیزی بخورند تا جون بگیرند.
_چرا تلفنت رو جواب نمیدی؟
از لحظهای که یک مادر با فرزندش تماس میگیرد و فرزند جواب نمیدهد، این پیش بینیها در ذهن مادر شکل میگیرد.
بوق اول:معلوم نیس باز کجا رفته
ثانیه ۶: شوهرش خفهاش کرده
ثانیه ۷: نکنه رفته زیر تریلی . ای خدا ای پیغمبر به فریادمون برس
ثانیه ۹: بچه تلفن را برمیدارد.
ثانیه ۱۰: ذلیل بشی، دلم هزار راه رفت
چرا تلفنت رو برنمیداری؟ تقصیره باباته یه بار محکم نزد تو گوش ت! و ....
_حالا ناهار چی بپزم؟
مامانها سر سفره صبحانه معمولاً میپرسند: «حالا ناهار رو چی کارش کنم؟» موقع ناهار هم همین سوال را درباره شام میپرسند، اما هیچ فرقی نمیکند بقیه اعضای خانواده چه جوابی بدهند، چون مادران گرامی در نهایت متناسب با چیزی که در خانه است، یک حرکت خلاقانه میزنند. انصافاً هم با این گرانیها کار مادرها سخت شده، الان فقط میشود «نان شکم پر» درست کرد که داخلش با پنیر یا در حالت لاکچری تخم مرغ پر شده است.
_آقا محمدجواد بیا این جا!
مادرها وقتی خوشحال بودند، فحش میدادند و وقتی ناراحت بودند با احترام صحبت میکردند.
فرض کنید بچه یک نقاشی خوشگل میکشید مادر میگفت: «وااای، پدرسوخته، تو این غلطا رو از کجا یاد گرفتی؟!»، اما وقتی بچه خرابکاری میکرد، لحن مادر جدی و رسمی میشد: «آقا محمدجواد، تشریف بیارین این جا کارتون دارم!» وقتی بچهای با این لحن خطاب میشد تا پیش مادرش میرسید تمام خلافهایش را یک دور مرور میکرد.
_حالا بذار بابات بیاد
مادرها استاد خلق موقعیتهای هیچکاکی با گفتن چنین دیالوگهایی هستند: حالا بذار بریم خونه! یا حالا بذار مهمونا برن! و از همه مهمتر: حالا بذار بابات بیاد!
_درمان قطع عضو با دمنوش
مادربزرگها حتی برای دست و پای قطع شده هم دمنوش تجویز میکنند. در مواردی هم چای نبات، اما مادرهای جوانتر معمولاً هر بیماری را با سوپ درمان میکنند. یعنی، چون شما مریض شدید مادرتان به پدرتان میگوید: «حال این بچه خوب نیست. سر راهت براش از رستوران سوپ بگیر. حالا که تا اون جا میری برای منم جوجه با استخون بگیر. بگو آب دار برداره. زود باش که بچه تلف شد.»
_دست نزن، مال مهمونه!
یکی دیگر از ویژگیهای مشترک مادرها، بهخصوص مادران عزیز میان سال این است که چیزهای خوب را برای روز مبادایی که ممکن است مهمان ناخواندهای برسد در منزل مخفی میکنند.
_پس انداز داشتن در هر شرایطی
مادرها به یک منبع شگفت انگیز پس انداز وصل هستند که میتوانند همزمان گرفتاری پدر را رفع کنند، برای یک تازه عروس با کمک بقیه جهیزیه درست کنند و به بچهها هم پول بدهند. جالب این جاست که به پدر میگویند: «بیا این پول رو بگیر، اما بچهها نفهمن، چون توقع دارن به اونها هم پول بدم.»
ریزه کاریهای مادرانه
مادرها همه بچهها را به یک اندازه دوست دارند و بین بچهها فرق نمیگذارند به جز برخی موارد استثنا که بچه «تهتُغاری» باشد، شبیه عمهاش نباشد
مامانی باشد.شر نباشد و ۷۳ آیتم دیگر که در مجموع میشود ۹۸ درصد مواقع.
مادرها به بچهها سخت نمیگیرند به جز وقتی مهمان قرار است بیاید
از همه مهمتر مامانها نظر بچهها را موقع خرید لباس و کفش میپرسند فقط به رنگ، مدل و نوعش اعتنایی نمیکنند، همینطور اندازه اش، چون لباس باید بزرگ باشد که زود برای بچه تنگ نشود.
مادرهای عزیز با شما شوخی کردیم
قله ی قلب ما همیشه و همه جا فقط و فقط در تسخیر شماست😍
روزتان مبارک💗
سیدمصطفی صابری