اين تو،
اين هم جانم
كه ميشود ضميمه‌ى
چند حرفىِ نامَت!
حالا با هر به زبان آوردنِ اسمت،
هزار بار جانم برايت ميرود...!

#علی_قاضی_نظام

🍁 @shernabbbb 🍁

کجا در بزم او جای چو من دیوانه‌ای باشد
مقام همچو من دیوانه‌ای، ویرانه‌ای باشد

میان آشنایان هر چه می‌خواهی بکن با من
ولی خوارم مکن چندین اگر بیگانه‌ای باشد

#وحشی_بافقی

گفتی که مرا یار وفادار بسی هست

هستند ،ولی نیست وفادار تر از من ...



#هلالی_جغتایی


🍁 @shernabbbb🍁

🍁 @shernabbbb 🍁

.
بر لبانم، گل سرخ بکار!
تا از آفتاب نگاهت،
عشق جوانه بزند
دارم از لبخند صبحت،
دوست داشتنی ترین بوسه را
شیرین شیرین،
با فنجان لبخندت می‌نوشم ...


#عرفان_یزدانی

دل را قرار نیست مگر در کنار تو

کاین سان کشد به سوی تو، منزل به منزلم

#حسین_منزوی

🍁 @shernabbbb🍁

.
مي خواهم ببوسمت
اگر اين شعر هاي شعله ورم دهاني بگذارند
مي خواهم دستت را بگيرم
اگر که دست دهد اين دست اين قلم
دستي بگذارند
اينان به نوشتن از تو چنان معتادند
که مجسمه ها به سنگ
و سربازان
به خيالات پيروزی

#شمس_لنگرودی

🍁 @shernabbbb 🍁

باش تا جان برود در طلبِ جانانم؛

که به کاری به از این باز نیاید جانم..‌.
#سعدی

من
غرق مستی‌ام
از تابش وجود تو در جام جان چنین
سرشار هستی‌ام ...




#حميد_مصدق 👌♥️

‌
از من
مطَلَب صبر جدایی که ندارم...




#سعدی

.

وز سخن گفتنش چنان مستم
که ندانم جواب گفتارش...

#سعدی

.


لذت ببر از این که گرفتار تو هستم
از این که زمین خورده‌ی آزار تو هستم
ویرانی من فرصت آباد شدن بود
مدیون همین عشق ستمکار تو هستم...

#افشین_یداللهی

می دانم
که درمان این همه درد
شعر نیست
تویی
تو...


#مژگان_بوربور

عقل بیهوده سر طرح معما دارد
بازی عشق مگر شاید و اما دارد

عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت
چه سخن ها که خدا با من تنها دارد...


#فاضل_نظری

.


گاهی بهانه ای دارم،
برای دوست داشتنت
برای لبخندهايت
وقتی،
صبح را به اشتياقت
از پشت پرده ی آسمان،
به طلوع نگاهت می نشينم ...


#عرفان_یزدانی

‌‌‌‎‌.

.

یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم
زان دو لب شیرینت صد شور برانگیزم

#سعدی

.

زُلف تو
باز این دل دیوانه را

حلقه درافکند
و به زنجیر کرد ...



#عطار

در نگاه من
يك خروار دلتنگى ست
هاى...! اين بود مزد عشق...


#فروغ_فرخزاد

دلم میخواهد
دلت طوری مرا بخواهد
که انگار
آخرین روز دنیاست ...

#حمیدرضا_عبداللهی

شبها به بهانه ی کدام اتفاق
به خوابم می آیی که پشت پلکهایم
سرخ ِ قدم های تو می شود
به وقت بیداری ..

#مجید_وادی

.

🍁 @shernabbbb 🍁

.

من خزیدم در دلِ بستر
خسته از تشویش و خاموشی
گفتم:
ای خواب
ای سرانگشت کلید باغ‌های سبز !
چشم‌هایت
برکه‌ ی تاریکِ ماهی‌های آرامش
بِبَر ..
با خود مرا به سرزمینِ صورتی رنگِ پری‌های فراموشی ...

#فروغ_فرخزاد
.