صبح از پس کوه روی بنمود ای دوست
خوش باش و بدان که بودنی بود ای دوست
هر سیم که داری به زیان آر که عمر
چون درگذرد نداردت سود ای دوست
#عطار_نیشابوری
صبح از پس کوه روی بنمود ای دوست
خوش باش و بدان که بودنی بود ای دوست
هر سیم که داری به زیان آر که عمر
چون درگذرد نداردت سود ای دوست
#عطار_نیشابوری
چشمهایت،
تمام چیزیست
که از زندگی میخواهم...
نگاهت را که
داشته باشم
هزاران بهانه دارم
برای نفس کشیدن،
برای زنده ماندن،
برای عاشق شدن
و حتی برای مردن!
#فرشتهرضایی
تمام چیزیست
که از زندگی میخواهم...
نگاهت را که
داشته باشم
هزاران بهانه دارم
برای نفس کشیدن،
برای زنده ماندن،
برای عاشق شدن
و حتی برای مردن!
#فرشتهرضایی
🍁 @shernabbbb 🍁
.
نمیدانم تو
از اینکه تمام آرزوهای یکنفر به خودت ختم میشود
چه احساسی داری
من اما
از اینکه تمام آرزوهایم به تو ختم میشود
عاشقم
#مسلم_علادی
.
نمیدانم تو
از اینکه تمام آرزوهای یکنفر به خودت ختم میشود
چه احساسی داری
من اما
از اینکه تمام آرزوهایم به تو ختم میشود
عاشقم
#مسلم_علادی
دلم بهانه ی تو را دارد
تو می دانی بهانه چیست؟!
بهانه همان است که
شب ها
خواب از چشم من می دزدد...
#عباس_معروفی
🍁 @shernabbbb🍁
دلم بهانه ی تو را دارد
تو می دانی بهانه چیست؟!
بهانه همان است که
شب ها
خواب از چشم من می دزدد...
#عباس_معروفی
🍁 @shernabbbb🍁
Forwarded from ♡
🍁 @shernabbbb 🍁
صبح است
طلوع کن...
طلوع کن ای پنهانی ترین
زاویه ی نگاهم
تو آنی که همیشه
در هر شعر
متولد می شوی
پس طلوع کن...
طلوع کن، میان این
قافیه های پر سکوت!
طلوع کن...
#علیرضا_اسفندیاری
صبح است
طلوع کن...
طلوع کن ای پنهانی ترین
زاویه ی نگاهم
تو آنی که همیشه
در هر شعر
متولد می شوی
پس طلوع کن...
طلوع کن، میان این
قافیه های پر سکوت!
طلوع کن...
#علیرضا_اسفندیاری
كارِ خورشید
بجز شوقِ تماشاى تو نیست
وَرنه از مشرقومغرب شدنش حاصلچیست
صبح جز بوسه
و بر ساحلِ لبهاى تو نیست
زندگی بی تو مرا جز گذرِ باطل چیست..!
#مسلم_خزایی_ژاکاو
كارِ خورشید
بجز شوقِ تماشاى تو نیست
وَرنه از مشرقومغرب شدنش حاصلچیست
صبح جز بوسه
و بر ساحلِ لبهاى تو نیست
زندگی بی تو مرا جز گذرِ باطل چیست..!
#مسلم_خزایی_ژاکاو
Forwarded from [تکست دپ🖤]
ای که ز دیده غایبی
در دلِ ما نشستهای
حُسن تو جلوه میکند
وین همه پرده بستهای
خاطر عام بردهای
خون خَواص خوردهای
ما همه صید کرده ای
خود ز کمند جَسته ای...
#سعدی
ای که ز دیده غایبی
در دلِ ما نشستهای
حُسن تو جلوه میکند
وین همه پرده بستهای
خاطر عام بردهای
خون خَواص خوردهای
ما همه صید کرده ای
خود ز کمند جَسته ای...
#سعدی