بوسه ات رابايد
با قهوه ام به هم بزنم
بيدار شو !
من بدون دوست داشتنت صبحانه
كه هيچ ، صبح هم از گلويم پايين نمیرود ...
#علی_قاضی_نظام
با قهوه ام به هم بزنم
بيدار شو !
من بدون دوست داشتنت صبحانه
كه هيچ ، صبح هم از گلويم پايين نمیرود ...
#علی_قاضی_نظام
ای پناهِ دلِ شیدائی من ، صبح بخیر
عشقِ تو مونسِ تنهائی من ، صبح بخیر
به خمِ زلفِ تو ای دوست پناهنده شدم
علّتِ این همه رسوائی من ، صبح بخیر
#محسن_دولتی
عشقِ تو مونسِ تنهائی من ، صبح بخیر
به خمِ زلفِ تو ای دوست پناهنده شدم
علّتِ این همه رسوائی من ، صبح بخیر
#محسن_دولتی
°
دستم به تو نمی رسد،
حتی در شعرهایی
که با دست خودم می نویسم..
پس هم چنان
در ارتفاع دورترین استعاره‌ها بمان !
مبادا که دست کسی به تو برسد...
#كامران_رسول_زاده
دستم به تو نمی رسد،
حتی در شعرهایی
که با دست خودم می نویسم..
پس هم چنان
در ارتفاع دورترین استعاره‌ها بمان !
مبادا که دست کسی به تو برسد...
#كامران_رسول_زاده
✨
ای تنها آرزوی من
آن لحظه که در آغوشت می‌گیرم
تنها لحظه‌ای ست
که دوست دارم زمان متوقف شود.
#سپهر_آهنگی♥️
ای تنها آرزوی من
آن لحظه که در آغوشت می‌گیرم
تنها لحظه‌ای ست
که دوست دارم زمان متوقف شود.
#سپهر_آهنگی♥️
°
ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﺎﺏ ﻛﻪ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ
ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺗﻨﻬﺎﻳﻰ ﻧﻤﻨﺎﻙ ﻭ ﺑﺎﺭﺍﻧﻰ
ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﺎﺏ
ﻛﻪ ﺑﻰ ﺗﺎﺑﻢ ﺍﺯﺍﻳﻦ ﺭﺍﻫﻬﺎﻯ ﺑﻴﺮﺍﻫﻪ
ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﺎﺏ
ﻛﻪ ﺗﻠﺨﻢ ﭼﻮﻥ ﺷﺮﺍﺑﻰ ﭼﻨﺪﺳﺎﻟﻪ
ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﺎﺏ
ﻛﻪ ﻏﻤﮕﻴﻨﻢ
ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﺎﺏ...
#فروغ_فرخزاد
ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﺎﺏ ﻛﻪ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ
ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺗﻨﻬﺎﻳﻰ ﻧﻤﻨﺎﻙ ﻭ ﺑﺎﺭﺍﻧﻰ
ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﺎﺏ
ﻛﻪ ﺑﻰ ﺗﺎﺑﻢ ﺍﺯﺍﻳﻦ ﺭﺍﻫﻬﺎﻯ ﺑﻴﺮﺍﻫﻪ
ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﺎﺏ
ﻛﻪ ﺗﻠﺨﻢ ﭼﻮﻥ ﺷﺮﺍﺑﻰ ﭼﻨﺪﺳﺎﻟﻪ
ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﺎﺏ
ﻛﻪ ﻏﻤﮕﻴﻨﻢ
ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﺎﺏ...
#فروغ_فرخزاد
شب بود و نسیم بود و باغ و مهتاب
من بودم و جویبار و بیداری آب
وین جمله مرا به خامشی می گفتند
کاین لحظه ی ناب زندگی را دریاب
#شفیعی_کدکنی
🍁 @shernabbbb🍁
من بودم و جویبار و بیداری آب
وین جمله مرا به خامشی می گفتند
کاین لحظه ی ناب زندگی را دریاب
#شفیعی_کدکنی
🍁 @shernabbbb🍁
یک قصّه بیش
نیست غم عشق و هر کسی
زین قصه می کند به زبانی،روایتی
ور خواهی از
روایت من با خبر شوی :
برق ستاره یی و شب بی نهایتی
#حسین_منزوی
🍁 @shernabbbb🍁
یک قصّه بیش
نیست غم عشق و هر کسی
زین قصه می کند به زبانی،روایتی
ور خواهی از
روایت من با خبر شوی :
برق ستاره یی و شب بی نهایتی
#حسین_منزوی
🍁 @shernabbbb🍁
دوباره محرم، دوباره صَفَر
دوباره جهانی شده خون جگر
دوباره لباسِ سیاه و عَلَم
دوباره شده فصلِ جانسوز غم
دوباره حسین راهیِ کر بلا
دوباره شده فصلِ خون و عزا
#اعظم_جوزقکار
🍁 @shernabbbb 🍁
دوباره جهانی شده خون جگر
دوباره لباسِ سیاه و عَلَم
دوباره شده فصلِ جانسوز غم
دوباره حسین راهیِ کر بلا
دوباره شده فصلِ خون و عزا
#اعظم_جوزقکار
🍁 @shernabbbb 🍁
Forwarded from [تکست دپ🖤]
راستش را بخواهی بی اعتمادم به تو
دیگر به دست‌های تو هم اعتمادی ندارم
به هیچ کس
و هیچ چیز اعتمادی ندارم
آنقدر که فکر میکنم
هر که ایستاده است
لابد
پایی برای دویدن ندارد..!
#لیلا_کردبچه
راستش را بخواهی بی اعتمادم به تو
دیگر به دست‌های تو هم اعتمادی ندارم
به هیچ کس
و هیچ چیز اعتمادی ندارم
آنقدر که فکر میکنم
هر که ایستاده است
لابد
پایی برای دویدن ندارد..!
#لیلا_کردبچه
از خوابی عمیق بیدار میشوم
تا به زنی شیرین
که او را در خواب دیدم، بیندیشم ...
و دمادم شراب بنوشم
و شعر بسرایم ...
به محبوبم، آن لیلی
آن بانوی دهان مست و ابریشم پا
بگوئید که بیمار و مشتاق اویم ...
من رد پای
زنی بر دلم میبینم ...
#محمد_الماغوط
از خوابی عمیق بیدار میشوم
تا به زنی شیرین
که او را در خواب دیدم، بیندیشم ...
و دمادم شراب بنوشم
و شعر بسرایم ...
به محبوبم، آن لیلی
آن بانوی دهان مست و ابریشم پا
بگوئید که بیمار و مشتاق اویم ...
من رد پای
زنی بر دلم میبینم ...
#محمد_الماغوط
@Shernabbbb
نخواهم رفتن از دنیا مگر در پای دیوارت
که تا در وقت جان دادن سرم بر آستان باشد
گر از رای تو برگردم بخیل و ناجوانمردم
روان از من تمنا کن که فرمانت روان باشد
#سعـــــدی
نخواهم رفتن از دنیا مگر در پای دیوارت
که تا در وقت جان دادن سرم بر آستان باشد
گر از رای تو برگردم بخیل و ناجوانمردم
روان از من تمنا کن که فرمانت روان باشد
#سعـــــدی
دلِ من ساکنِ دیوار و دری
که تو هر روز از آن می‌گذری
دلِ من ساکنِ دستان تو بود ....!
#مهدی_اخوان_ثالث
دلِ من ساکنِ دیوار و دری
که تو هر روز از آن می‌گذری
دلِ من ساکنِ دستان تو بود ....!
#مهدی_اخوان_ثالث
قلب مهمانخانه نیست ...!
که آدم ها بیایند،
دو سه ساعت
یا دو سه روزی توی آن بمانند ؛
و بعد بروند ...!
قلب لانه‌ی گنجشک نیست ...!
که در بهار ساخته بشود
و در پاییز ،
باد آن را با خودش ببرد ...!
قلب ...! راستش نمی دانم چیست ...!
اما این را می دانم ،
که جایِ آدم های خیلی خوب است ...!
#نادر_ابراهیمی
قلب مهمانخانه نیست ...!
که آدم ها بیایند،
دو سه ساعت
یا دو سه روزی توی آن بمانند ؛
و بعد بروند ...!
قلب لانه‌ی گنجشک نیست ...!
که در بهار ساخته بشود
و در پاییز ،
باد آن را با خودش ببرد ...!
قلب ...! راستش نمی دانم چیست ...!
اما این را می دانم ،
که جایِ آدم های خیلی خوب است ...!
#نادر_ابراهیمی
در وادی عشق و احساس
دلم تو را می خواهد
هر شب رو به آسمان
نغمه ی نبودنت را
با ماه نجوا می کنم
به دور دست بودنت می نگرم
آن دورها که تپش های قلبی
قلبم را می لرزاند ...!
#باران_مقدم
در وادی عشق و احساس
دلم تو را می خواهد
هر شب رو به آسمان
نغمه ی نبودنت را
با ماه نجوا می کنم
به دور دست بودنت می نگرم
آن دورها که تپش های قلبی
قلبم را می لرزاند ...!
#باران_مقدم