پیشاپیش #عیدتان_مبارک

ما مرّ ذكرك الا وابتسمتُ له
كأنك العيد و الباقون أيام


هرگاه یاد تو از خاطرم گذشت لبخند زدم
گویی تو عیدی
و بقیه روزهایند ...🩵

#شادی_المرعبي
@sheradabemoaser

أحن إليك، وأنت معي، كما لو كنت بعيدة...

«همین حالا که در کنارِ منی،
به اندازه‌ٔ وقتی که از من دوری، دل‌تنگ توام...»

#محمود_درویش
@sheradabemoaser

أنا لا اَشْبِهُ عشّاقکِ یا سیدتی
فإذا اَهداکِ غیری غَیْمَهّ
أنا أهدیکِم المطرْ...

من شبیه به عشاقت نیستم!
اگر کسی به غیر از من،
به تو ابر هدیه داد!
من، به تو باران هدیه می‌دهم.

#نزار_قبانی
@sheradabemoaser

أريد أن يكون هناك إنسان، إنسان واحد على الأقل، أستطيع أن أكلمه في كل شيء كأنني أكلم نفسي.

می‌خواهم اقلا یک نفر باشد که من با او از همه چیز همانطور حرف بزنم که با خودم حرف می‌زنم.

#داستایوفسکی
#ادبیات_جهان
@sheradabemoaser

إنت ال "ما حدا"...
يلي كل ما يسألوني بمين عم تفكر؟!
بقلّن ما حدا..!

«تو همان هیچ‌کسی..!
همانی که هر وقت از من بپرسند به چه کسی فکر‌ می‌کنی؟!
می‌گویم هیچ‌کس...!»

#لاأدري
@sheradabemoaser

#مبروك
#العيد
عيدكم مبارك
عیدتون مبارک🩵
@sheradabemoaser

#محمود_درویش

عید مردم دیدن مه
عید ما دیدار تو

عید فطر مبارک 🌷
@sheradabemoaser

‏تنام أصابع الشاعر بعد
كتابة القصيدة نومة العائد من الحرب!...

انگشتانِ شاعر
پس از نوشتن شعر
به خواب می‌رود؛
خوابِ انسانی بازگشته از جنگ...🩵



#زكي_الياس

@sheradabemoaser

‏وأهرب منك فتنبت في قلبي.
از تو فرار  می‌کنم؛ در قلبم می‌رویی.

#أنسي_الحاج
برگردان : #قهرمانپور
@sheradabemoaser

قارئةُ الفنجان(فالگیر)
#نزار_قبانی
ترجمه‌ی: حسین خسروی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زن [فالگیر] نشست، در حالی که چشمانش پر از ترس بود.
با دقت به فنجانِ وارونه‌ام نگاه می‌کرد.
گفت: پسرم! غمگین مباش!
فرزندم! عشق، سرنوشت توست.
فرزندم! هركه در راه محبوبش بمیرد، شهید است.

فنجان تو
دنیایی است ترسناک؛
و زندگی‌‌ات سراسر سفر است و جنگ.

پسرم! بارها عاشق خواهی شد؛
و بارها خواهی مرد.
به تمام زنان زمین عشق خواهی ورزید؛
و (سرانجام) همچون پادشاهی شكست‌خورده بازخواهی گشت....

#عبدالحلیم_حافظ

@sheradabemoaser

سلاماً على رسائل لم تُبعث خوفاً من برودة الرد!
و سلاماً على احساس ظل سجين الروح لم يبُح سرّه حتى لعابري الطريق...



سلام به نامه‌هایي که هرگز ارسال نشد، از ترسِ سردي جواب!
و سلام بر احساسي در زندان روح باقي ماند، و راز دلش را به رهگذري هم نگفت...

@sheradabemoaser

 "كأنه كُتب علينا العيش هكذا،
مُعلقين في مُنتصفِ الأشياء كلها،
لا نحب ما يحدث،
ولا يحدث ما نحب."

گویا سرنوشت ماست که اینگونه زندگی کنیم،
معلق در میانه همه چیز
هر آنچه اتفاق می‌افتد را دوست نداریم
و هر آنچه ما دوست داریم، اتفاق نمی‌افتد.

أحمد خالد توفيق
ترجمه: زینب بدوی
@sheradabemoaser

كان من المستحيل
أن ينبت قمحي فوق صخرتك
وكنت أعرف ذلك منذ البداية
ولكنني نشرت فوقك سحبي
واحتضتك كما يحتضن البحر الأفق

محال بود که گندم وجودِ من روی صخره‌ تو رویش کند..
و من این را از همان آغاز می‌دانستم...
لیکن ابرِ وجودم را بالای سر تو گستراندم
و همان‌طور که دریا افق را در آغوش می‌کشد، تو را در آغوش کشیدم.

#غادة_السمان

@sheradabemoaser

#شبتون_عالی

اینجا شب تمامی ندارد
مثل شهرهای قطبی
یا به چشمهایت فکر می کنم
یا به موهایت
یا به روی ماهت

هنا لاینتهی اللیل
مثل المدن القطبیه
او افکر فی عینیک
او شعرک
او وجهک القمر


#احمددریس
@sheradabemoaser

#عیدتان_مبارک

@sheradabemoaser

لو أن التصويت في الانتخابات يأتي بالتغيير لما سمحوا لنا به...

آنجا که آزادی نیست ؛ اگر رأی دادن چیزی را تغییر میداد ؛ اجازه نمی دادند که شما رأی بدهید ...

✍️ #مارک_تواین
@sheradabemoaser

ميلادي أنت .. وقبلك لا أتذكر أني كنت

وغطائي أنت .. وقبل حنانك لا أتذكر أني عشت

تولد من تویی و پیش از تو به یاد ندارم که وجود داشته‌ام...
پوش‌ام تویی و به یاد ندارم که پیش از مِهر تو زندگی کرده باشم..

#نزار_قبانی
@sheradabemoaser

ما زِلتَ تَساَلُني عَنْ عيدِ ميلادي
سَجِلْ لَدَيكَ اِذاً ما اَنتَ تَجهَلُهُ
تاريخُ حُبُكَ لي تاريخُ ميلادي

هنوز از من روز تولدم را می‌پرسی،
‏پس ثبت کن چیزی را که نمی‌دانی
‏آن روزی که
عـاشـقم شدی، روز تولدم است...


#نزار_قباني
@sheradabemoaser

«أحبيني،
‏بعيداً عن بلاد القهر و الكبت
‏بعيداً عن مدينتنا التي شبعت من الموت...»

‏دوستم داشته باش!
‏دور از سرزمینِ خشم و سركوب؛
‏دور از شهرمان که از مَرگ لبریز شده...

#نزار_قباني
@sheradabemoaser