شعر و دلتنگی
@AlirezaGhorbaniFan – میکس آهنگهای علیرضا قربانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بد مکن، از گردش دوران بترس...
Anonymous Quiz
22%
فاضل نظری
33%
وحشی بافقی
38%
صائب تبریزی
7%
حسین منزوی
او به خونم تشنه و من بر لبش تا چون شود
کام بستانم از او، یا داد بستاند ز من!
کام بستانم از او، یا داد بستاند ز من!
Anonymous Quiz
32%
سعدی
27%
حافظ
16%
رهی معیری
25%
وحشی بافقی
بی رخ جانپرور جانان مرا از جان چه حظ؟
Anonymous Quiz
37%
حافظ
22%
سعدی
33%
وحشی بافقی
9%
رهی معیری
🍃🦋
به چشمان پريرويان اين شهر
به صد اميد مي بستم نگاهي
مگر يك تن از اين ناآشنايان
مرا بخشد به شهر عشق راهي
به هر چشمي به اميدي كه اين اوست
نگاه بي قرارم خيره مي ماند
يكي هم، زينهمه نازآفرينان
اميدم را به چشمانم نمي خواند
#فریدون_مشیری
🍃🦋
به چشمان پريرويان اين شهر
به صد اميد مي بستم نگاهي
مگر يك تن از اين ناآشنايان
مرا بخشد به شهر عشق راهي
به هر چشمي به اميدي كه اين اوست
نگاه بي قرارم خيره مي ماند
يكي هم، زينهمه نازآفرينان
اميدم را به چشمانم نمي خواند
#فریدون_مشیری
🍃🦋
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم
Anonymous Quiz
33%
شهریار
26%
وحشی بافقی
18%
حسین منزوی
23%
سعدی
🍃🦋
در خیالات خودم
در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه
از خیابانی که نیست …
می نشینی رو به رویم
خستگی در میکنی
چای می ریزم برایت
توی فنجانی که نیست …
باز ميخندی و می پرسی :
كه حالت بهتر است؟
باز میخندم ، که خیلی
گر چه ، میدانی که نیست …
شعر می خوانم برایت
واژه ها گل می کنند
یاس و مریم میگذارم
توی گلدانی که نیست …
چشم میدوزم به چشمت
می شود آیا کمی
دست هایم را بگیری
بین دستانی که نیست ...
وقت رفتن می شود
با بغض می گویم: نرو
پشت پایت اشک می ریزم
روی ایوانی که نیست …
می روی و خانه
لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم
با یاد مهمانی که نیست ...
بعد تو
این کار هر روز من است
باور این که نباشی
کار آسانی که نیست ...
#بيتا_اميری
🍃🦋
در خیالات خودم
در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه
از خیابانی که نیست …
می نشینی رو به رویم
خستگی در میکنی
چای می ریزم برایت
توی فنجانی که نیست …
باز ميخندی و می پرسی :
كه حالت بهتر است؟
باز میخندم ، که خیلی
گر چه ، میدانی که نیست …
شعر می خوانم برایت
واژه ها گل می کنند
یاس و مریم میگذارم
توی گلدانی که نیست …
چشم میدوزم به چشمت
می شود آیا کمی
دست هایم را بگیری
بین دستانی که نیست ...
وقت رفتن می شود
با بغض می گویم: نرو
پشت پایت اشک می ریزم
روی ایوانی که نیست …
می روی و خانه
لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم
با یاد مهمانی که نیست ...
بعد تو
این کار هر روز من است
باور این که نباشی
کار آسانی که نیست ...
#بيتا_اميری
🍃🦋
Forwarded from 🔖برترین های تلگرام🔖 via @chToolsBot