«امام صادق فرمود: با اکراد ازدواج نکنید چراکه گروهی از جن هستند.»
«امام صادق فرمود: با مردم زنگی آفریقا و مردمان قفقاز و قزاقستان و اتراک ازدواج نکنید ک وفا ندارند. و همچنین مردم هند و قندهار نیز مردم نجیبی نیستند.»"
«امام صادق فرمود: ما بنی هاشم، شیعیان ما عرب و اصیل و ممدوح هستند و غیرشیعیان عجم و غیراصیل و مذموم هستند.» «شیعیان ما عرب و غیرشیعیان حشرات هستند.»
(کافی، کلینی ج۸ص۱۶۶، معانی الاخبار، الصدوق ص۴۰۴، سفینة البحار، شیخ عباس قمی ج۶ص۱۶۵، بحارالانوار ج۶۴ص۱۷۶)
«امام صادق فرمود: ما قوم قریش و شیعیان ما عرب هستند و غیرشیعیان جاهلند و آدمان سالمی نیستند(مثل حیوانات ند)»
(کافی، کلینی ج۸ص۱۶۶)
«اباذز غفاری از پیامبر نقل کرد ک فرمود: شیعیان علی، همگی عرب و شریف و حلالزاده هستند و غیرشیعیان همگی بیشرف و ناپاک و حرامزاده.»
((الامالی، الطوسی ج۱ص۱۹۱ ، بحارالانوار ج۶۵ص۲۳)
امام سجاد دعا میکرد: «خدایا تمام بلاد مشرکین از جمله هند و روم و ترک و خزر(کشورهای حوزه خزر) و حبش و نوبه و زنگ(آفریقا) و سقالبه و دیلمیان(گیلان) را نفرین و لعنت کن و آنها را ب جان هم بیانداز و زنانشان را عقیم کن و نسلشان را نابود کن و نسل حیواناتشان را هم نابود کن و باران را بر آنان قطع کن و محصولاتشان را نابود کن.»(صحیفه سجادیه ص۱۳۴)
نژادپرستی در فقه شیعه:
شیخ طائفه شیعه، شیخ طوسی در کتاب النهایة ج۱ص۳۷۳ درباره احکام معامله و معاشرت با مردم مینویسد: «نباید با مردم سفله و پست معاشرت و معاملت کرد. همچنین نباید با اکراد اختلاط داشت و باید از معامله و ازدواج و مشورت با آنها اجتناب کرد.»
ابن ادریس حلی، از بزرگان فقه شیعه، معروف ب صاحب سرائر در کتاب السرائر ج۲ص۲۳۳ مینویسد: «نباید با اکراد اختلاط داشت و باید از معامله و ازدواج و مشورت با آنها اجتناب کرد»
یحیی بن سعید حلی، حفید ابن ادریس حلی و پسرعم محقق حلی، فقیه ممدوح شیعه، در کتاب الجامع للشرایع ص۲۴۵ مینویسد: «خرید و فروش و ازدواج با اکراد مکروه است.»
علامه حلی نیز در کتاب منتهی المطلب ج۲ص۱۰۰۳ و شهید ثانی در کتاب مسالک الافهام ج۳ص۱۸۶ و مقدس اردبیلی در مجمع الفائدة ج۸ص۱۲۹ مینویسد: «معامله مشارکت اختلاط و ازدواج با اکراد مکروه است.»
محدث جزایری در انوارالنعمانیه ج۲ص۲۱۲ از امام کاظم نقل میکند ک «امام فرمود: خون مخالفین ما، باندازه بز هم ارزش ندارد، بلکه خون بز از خون آنها بالاتر است. مخالفین ما از سگ شکاری هم نجستر و پستترند.»
آيت الله محمد جميل حمود العاملى، مرجع شیعه در لبنان در وبسایت رسمی خود مینویسد: «با دلایل قاطع ثابت شده است که بر طبق روایات شریفه، مخالفین از زنازاده هم بدتر هستند، آنها نجس تر از خوک بوده بلکه نجاست آنها از نجاست رطوبت سگ هم شدیدتر است. بر طبق روایات، که به تواتر اجمالی هم رسیده است،ما به این حقیقت پی می بریم که مخالفین، حرام زاده هستند، و در بعضی از روایات مستفیض وارد شده است که همه مردم زنازاده هستند به جز شیعیان.»
«این از اوضح واضحات است ک ائمه شیعه به مخالفین خود ولد زنا میگفتند و روایات کتاب کافی هم اینرا تایید میکند.» (الحدائق الناضرة، شیخ یوسف بحرانی ج۱۸ص۱۵۵)
«مخالفین شیعه، احترامی ندارند.» (المکاسب، الشیخ الانصاری ج۲ص۱۱۸، ج۱ص۳۱۹)
«اگر کسی امامت یکی از ائمه ما را قبول نداشته باشد، بدون شک کافر است و برائت ازو واجب است و لعنت و فحش و غیبت آنها طبق روایات متواتر بلاشک ثابت و جایز است. غیرشیعیان، از سگ نجس تر اند.» (مصباح الفقهاهة، سيد الخوئي، ج١ص۵۰۴ ۷۰۱)
«هرکس روایات ما را بخواند بطور قطع میفهمد که هیچ شبهه ای در عدم احترام مخالفین نیست بلکه این از ضروریات تشیع است. و اخبار زیادی در ابواب مختلف، صراحتا جواز هتک حرمت و غیبت مخالفین را دادند و ائمه ما هم خیلی به مخالفین طعن و لعن میکردند." (لمكاسب المحرمة، السيد الخميني، ج۱ ص۲۴۹)
«مخالفین ما از سگ هم نجس ترند.» (جواهر الکلام ج۲۲ص۶۰)
لینک قسمت قبلی و بعدینژادپرستی شیعی ۴
- علی بن ابیطالب اولین کسی بوده ک گفته اصفهانیها خسیس اند!
«علی بن ابیطالب فرمود: اهل اصفهان سخاوت و شجاعت و غیرت ندارند.
امانتدار نیستند و اهل بیت را دوست ندارند.»
(بحارالانوار ج۴۱ص۳۰۲؛ الغارات، الثقفی ج۱ص۳۴ و الخرايج و جرایح، الامام قطب الدین الراوندی)
پ ن: علامه مجلسی تلاش کرده این روایت را ماله کشی کند و ذیل این روایت نوشته: خسیس بودن و بیغیرت بودن اصفهانیها بدلیل شیعه نبودن آنها بوده.
درحالیکه اولا خود امام نگفته ک خسیس بودن آنها بدلیل شیعه نبودنشان است و ثانیا علامه مجلسی در همین کتاب نقل کرده ک غیرشیعیان خصایص و خصائل بهتری از شیعیان دارند. «از امام صادق پرسیدند چرا شیعیان شما خبیث و بی وفا هستند ولی مخالفین شما باوقار و باوفا و خوش خلقند.» (ر ج بحار ج۵ ص۲۵۱)
2
«امام صادق فرمود: با مردم زنگی آفریقا و مردمان قفقاز و قزاقستان و اتراک ازدواج نکنید ک وفا ندارند. و همچنین مردم هند و قندهار نیز مردم نجیبی نیستند.»"
«امام صادق فرمود: ما بنی هاشم، شیعیان ما عرب و اصیل و ممدوح هستند و غیرشیعیان عجم و غیراصیل و مذموم هستند.» «شیعیان ما عرب و غیرشیعیان حشرات هستند.»
(کافی، کلینی ج۸ص۱۶۶، معانی الاخبار، الصدوق ص۴۰۴، سفینة البحار، شیخ عباس قمی ج۶ص۱۶۵، بحارالانوار ج۶۴ص۱۷۶)
«امام صادق فرمود: ما قوم قریش و شیعیان ما عرب هستند و غیرشیعیان جاهلند و آدمان سالمی نیستند(مثل حیوانات ند)»
(کافی، کلینی ج۸ص۱۶۶)
«اباذز غفاری از پیامبر نقل کرد ک فرمود: شیعیان علی، همگی عرب و شریف و حلالزاده هستند و غیرشیعیان همگی بیشرف و ناپاک و حرامزاده.»
((الامالی، الطوسی ج۱ص۱۹۱ ، بحارالانوار ج۶۵ص۲۳)
امام سجاد دعا میکرد: «خدایا تمام بلاد مشرکین از جمله هند و روم و ترک و خزر(کشورهای حوزه خزر) و حبش و نوبه و زنگ(آفریقا) و سقالبه و دیلمیان(گیلان) را نفرین و لعنت کن و آنها را ب جان هم بیانداز و زنانشان را عقیم کن و نسلشان را نابود کن و نسل حیواناتشان را هم نابود کن و باران را بر آنان قطع کن و محصولاتشان را نابود کن.»(صحیفه سجادیه ص۱۳۴)
نژادپرستی در فقه شیعه:
شیخ طائفه شیعه، شیخ طوسی در کتاب النهایة ج۱ص۳۷۳ درباره احکام معامله و معاشرت با مردم مینویسد: «نباید با مردم سفله و پست معاشرت و معاملت کرد. همچنین نباید با اکراد اختلاط داشت و باید از معامله و ازدواج و مشورت با آنها اجتناب کرد.»
ابن ادریس حلی، از بزرگان فقه شیعه، معروف ب صاحب سرائر در کتاب السرائر ج۲ص۲۳۳ مینویسد: «نباید با اکراد اختلاط داشت و باید از معامله و ازدواج و مشورت با آنها اجتناب کرد»
یحیی بن سعید حلی، حفید ابن ادریس حلی و پسرعم محقق حلی، فقیه ممدوح شیعه، در کتاب الجامع للشرایع ص۲۴۵ مینویسد: «خرید و فروش و ازدواج با اکراد مکروه است.»
علامه حلی نیز در کتاب منتهی المطلب ج۲ص۱۰۰۳ و شهید ثانی در کتاب مسالک الافهام ج۳ص۱۸۶ و مقدس اردبیلی در مجمع الفائدة ج۸ص۱۲۹ مینویسد: «معامله مشارکت اختلاط و ازدواج با اکراد مکروه است.»
محدث جزایری در انوارالنعمانیه ج۲ص۲۱۲ از امام کاظم نقل میکند ک «امام فرمود: خون مخالفین ما، باندازه بز هم ارزش ندارد، بلکه خون بز از خون آنها بالاتر است. مخالفین ما از سگ شکاری هم نجستر و پستترند.»
آيت الله محمد جميل حمود العاملى، مرجع شیعه در لبنان در وبسایت رسمی خود مینویسد: «با دلایل قاطع ثابت شده است که بر طبق روایات شریفه، مخالفین از زنازاده هم بدتر هستند، آنها نجس تر از خوک بوده بلکه نجاست آنها از نجاست رطوبت سگ هم شدیدتر است. بر طبق روایات، که به تواتر اجمالی هم رسیده است،ما به این حقیقت پی می بریم که مخالفین، حرام زاده هستند، و در بعضی از روایات مستفیض وارد شده است که همه مردم زنازاده هستند به جز شیعیان.»
«این از اوضح واضحات است ک ائمه شیعه به مخالفین خود ولد زنا میگفتند و روایات کتاب کافی هم اینرا تایید میکند.» (الحدائق الناضرة، شیخ یوسف بحرانی ج۱۸ص۱۵۵)
«مخالفین شیعه، احترامی ندارند.» (المکاسب، الشیخ الانصاری ج۲ص۱۱۸، ج۱ص۳۱۹)
«اگر کسی امامت یکی از ائمه ما را قبول نداشته باشد، بدون شک کافر است و برائت ازو واجب است و لعنت و فحش و غیبت آنها طبق روایات متواتر بلاشک ثابت و جایز است. غیرشیعیان، از سگ نجس تر اند.» (مصباح الفقهاهة، سيد الخوئي، ج١ص۵۰۴ ۷۰۱)
«هرکس روایات ما را بخواند بطور قطع میفهمد که هیچ شبهه ای در عدم احترام مخالفین نیست بلکه این از ضروریات تشیع است. و اخبار زیادی در ابواب مختلف، صراحتا جواز هتک حرمت و غیبت مخالفین را دادند و ائمه ما هم خیلی به مخالفین طعن و لعن میکردند." (لمكاسب المحرمة، السيد الخميني، ج۱ ص۲۴۹)
«مخالفین ما از سگ هم نجس ترند.» (جواهر الکلام ج۲۲ص۶۰)
لینک قسمت قبلی و بعدینژادپرستی شیعی ۴
- علی بن ابیطالب اولین کسی بوده ک گفته اصفهانیها خسیس اند!
«علی بن ابیطالب فرمود: اهل اصفهان سخاوت و شجاعت و غیرت ندارند.
امانتدار نیستند و اهل بیت را دوست ندارند.»
(بحارالانوار ج۴۱ص۳۰۲؛ الغارات، الثقفی ج۱ص۳۴ و الخرايج و جرایح، الامام قطب الدین الراوندی)
پ ن: علامه مجلسی تلاش کرده این روایت را ماله کشی کند و ذیل این روایت نوشته: خسیس بودن و بیغیرت بودن اصفهانیها بدلیل شیعه نبودن آنها بوده.
درحالیکه اولا خود امام نگفته ک خسیس بودن آنها بدلیل شیعه نبودنشان است و ثانیا علامه مجلسی در همین کتاب نقل کرده ک غیرشیعیان خصایص و خصائل بهتری از شیعیان دارند. «از امام صادق پرسیدند چرا شیعیان شما خبیث و بی وفا هستند ولی مخالفین شما باوقار و باوفا و خوش خلقند.» (ر ج بحار ج۵ ص۲۵۱)
2
- نژادپرستی و نفرت پراکنی علیه ایرانیان:
امام صادق فرمود از مجوسیان حتی در امور ناچیز کمک نگیرید(با آنها دوستی نکنید) چراکه شما میخواهید آنها را بکشید.»
(من لایحضره الفقیه ج۳ص۱۶۴؛ وسائل الشیعة ج۱۲ص۳۰۸)
پ ن: دستور ب کمک نگرفتن، اوج نژادپرستی و نفرتپراکنی ست. یعنی از مجوسیان کمک هم نگیرید حتی در امور جزئی تا نکند بین شما و آنها علاقه و احترامی ایجاد شود. وقتی کسی ب کسی کمک میکند، نوعی از احترام و علاقه و حس انساندوستی بینشان ایجاد میشود.
- دستور به دوری و بایکوت افراد دارای معلولیت:
«امام صادق فرمود: با افرادی که معلولیت دارند معاملت نکنید.»
(الکافی، الکلینی ج۵ص۱۵۸؛ علل الشرائع، شیخ الصدوق ج۲ص۵۲۶؛ من لایحضره الفقیه ج۳ص۱۶۴؛ الکافی ج۵ص۱۵۹)
مکروه بودن معاملت با معلولین و کردها، حکمی فقهی ست ک در کتب فقهی شیعه موجود است. منظور از معلول اینجا کسانیست ک معلولیت ذهنی یا فلجی یا پیسی یا نابینایی دارند و درکل عیب و نقصی رد بدن دارند مثلا شل یا فلجی دارند. در این روایات و کتب فقهی، افراد معلول با انسانهای پست و شر در یک گروه دسته بندی شدند.(ریاض المسائل، الطباطبایی ج۸ص۱۶۲؛ حدائق الناضرة، البحرانی ج۱۸ص۳۸؛ جامع المدارک، الخونساری ج۳ص۱۳۵؛ مجمع الفائدة و البرهان، المقدس الاردبیلی ج۸ص۱۲۸؛ منهاج الصالحین، السید الخوئی ج۲ص۱۲)
پ ن: در سریال مختار دیدید ک برای زشت نشان دادن شمر، مرض پیسی او را برجسته کردند. برخی از گذشتگان ک دچار عقب ماندگی و خرافات بودند فکر میکردند وقتی کسی دچار بیماری شده، جن زده و حامل شر شده یا آدم بدی ست و متاسفانه امامان شیعه نیز دچار این خرافات بودند و اینرا ب شیعیان خود منتقل کردند.
- غیر شیعیان مثل خوک هستند:
«امام صادق فرمود هرکس وجود امام دوازدهم را انکار کند مثل خوک است.»
(الکافی،الکلینی ج۱ص۳۳۶؛ حدیث حسن، مرآة العقول، العلامة المجلسی ج۴ص۳۷؛ بحارالانوار ج۵۱ص۱۴۲(اکمال الدین؛ علل الشرائع؛ الغیبة، النعمانی ج۱ص۱۶۵؛ بحارالانوار ج۵۲ص۱۵۴)
- آب فرات بر غیرشیعیان حرام است:
«امام صادق فرمود: هرکس ولایت علی ع را نپذیرد، آب فرات مثل گوشت خوک بر او حرام است.»
(الکافی، الکلینی ج۸ص۱۶۱؛ الوافی، الفیض الکاشانی ج۲ص۱۲۲)
پ ن: آب فرات درواقع باعث زندگی آن مردم بوده و حرام کردن آب فرات بر اهل سنت و دیگران، درحقیقت دستوری از جنس تبعیض نژادی و آپارتاید هست بمانند قوانینی ک هیتلر علیه یهودیان وضع میکرد.
❗️ارزش چنین اعتقادات ضد انسانی چیست؟
3
امام صادق فرمود از مجوسیان حتی در امور ناچیز کمک نگیرید(با آنها دوستی نکنید) چراکه شما میخواهید آنها را بکشید.»
(من لایحضره الفقیه ج۳ص۱۶۴؛ وسائل الشیعة ج۱۲ص۳۰۸)
پ ن: دستور ب کمک نگرفتن، اوج نژادپرستی و نفرتپراکنی ست. یعنی از مجوسیان کمک هم نگیرید حتی در امور جزئی تا نکند بین شما و آنها علاقه و احترامی ایجاد شود. وقتی کسی ب کسی کمک میکند، نوعی از احترام و علاقه و حس انساندوستی بینشان ایجاد میشود.
- دستور به دوری و بایکوت افراد دارای معلولیت:
«امام صادق فرمود: با افرادی که معلولیت دارند معاملت نکنید.»
(الکافی، الکلینی ج۵ص۱۵۸؛ علل الشرائع، شیخ الصدوق ج۲ص۵۲۶؛ من لایحضره الفقیه ج۳ص۱۶۴؛ الکافی ج۵ص۱۵۹)
مکروه بودن معاملت با معلولین و کردها، حکمی فقهی ست ک در کتب فقهی شیعه موجود است. منظور از معلول اینجا کسانیست ک معلولیت ذهنی یا فلجی یا پیسی یا نابینایی دارند و درکل عیب و نقصی رد بدن دارند مثلا شل یا فلجی دارند. در این روایات و کتب فقهی، افراد معلول با انسانهای پست و شر در یک گروه دسته بندی شدند.(ریاض المسائل، الطباطبایی ج۸ص۱۶۲؛ حدائق الناضرة، البحرانی ج۱۸ص۳۸؛ جامع المدارک، الخونساری ج۳ص۱۳۵؛ مجمع الفائدة و البرهان، المقدس الاردبیلی ج۸ص۱۲۸؛ منهاج الصالحین، السید الخوئی ج۲ص۱۲)
پ ن: در سریال مختار دیدید ک برای زشت نشان دادن شمر، مرض پیسی او را برجسته کردند. برخی از گذشتگان ک دچار عقب ماندگی و خرافات بودند فکر میکردند وقتی کسی دچار بیماری شده، جن زده و حامل شر شده یا آدم بدی ست و متاسفانه امامان شیعه نیز دچار این خرافات بودند و اینرا ب شیعیان خود منتقل کردند.
- غیر شیعیان مثل خوک هستند:
«امام صادق فرمود هرکس وجود امام دوازدهم را انکار کند مثل خوک است.»
(الکافی،الکلینی ج۱ص۳۳۶؛ حدیث حسن، مرآة العقول، العلامة المجلسی ج۴ص۳۷؛ بحارالانوار ج۵۱ص۱۴۲(اکمال الدین؛ علل الشرائع؛ الغیبة، النعمانی ج۱ص۱۶۵؛ بحارالانوار ج۵۲ص۱۵۴)
- آب فرات بر غیرشیعیان حرام است:
«امام صادق فرمود: هرکس ولایت علی ع را نپذیرد، آب فرات مثل گوشت خوک بر او حرام است.»
(الکافی، الکلینی ج۸ص۱۶۱؛ الوافی، الفیض الکاشانی ج۲ص۱۲۲)
پ ن: آب فرات درواقع باعث زندگی آن مردم بوده و حرام کردن آب فرات بر اهل سنت و دیگران، درحقیقت دستوری از جنس تبعیض نژادی و آپارتاید هست بمانند قوانینی ک هیتلر علیه یهودیان وضع میکرد.
❗️ارزش چنین اعتقادات ضد انسانی چیست؟
3
Forwarded from آشنایی با مفاهیم و معانی قرآن، خدایا از تو سپاسگزاریم که بما قرآن را عطا فرمودی (Parviz Naseri)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رأى و نظر ملت مانند عدد صفر است
🔴 بکه و بیت المعمور کجاست ؟
خداوند می‌فرماید:
إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ آل عمران۹۶
در حقيقت، نخستين خانه‌اى كه براى مردم بنا نهاده شده همان است كه در بكه است که برای جهانیان مبارک است و موجب هدایت
خداوند بیت بنا نهاده شده در سرزمین بکه را برای ناس=مردم می‌داند و عامل هدایت آنها ، پس ببینیم که بکه و خانه بنا نهاده شده در آن کجاست؟
فرموده اول بیت، یعنی اولین خانه و فرموده وضع للناس، و وضع را صیغه مبنی للمجهول آورده است، یعنی سازنده /سازندگان را معین نفرموده و فرموده مبارکا = مبارک برای مردم ، و مبارکا حال است ، یعنی خانه از زمان آدم ساخته شده است و نه بعد از آن ، و فرموده ببکه و نفرموده فی بکه! و این یعنی مبارکی این خانه بواسطه سرزمینی است که در آن واقع شده است!
و این بیت ، بیت المعمور نامیده شده است:
وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ طور۴
سوگند به آن خانهٔ آباد
البته ادعا شده است که مراد از بيت المعمور، كعبه است و كعبه اولين خانه‌اى است كه براى عبادت مردم بنا شده و همواره از اولين روز بنايش تاكنون آباد و معمور بوده است، و در قرآن آمده است:
إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّٰاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبٰارَكاً وَ هُدىً لِلْعٰالَمِينَ
اولین خانه در بکه ساخته شده است.
اما این ادعا با تناقضی بزرگ در متن آیات روبروست زیرا نه مکه حسب تواریخ موجود محل آبادی بوده است و نه خصوصیات گفته شده در قرآن بر آن منطبق است!
مَعْمُور اسم مفعول است(مَعْمُورٌ) في صورة مفرد مذكر وجذرها (عمر) وجذعها (معمور) و به معنای جایی آباد و دارای سکنه است و قرآن آن را کاملا معرفی کرده است👇
در آیات قبل از آیه طور۴، به کوه سینا و کتاب تورات سوگند یاد شده است و سوگند چهارم در مورد خانه(بیت) است که آنقدر مهم بوده که برایش سوگند خورده شود و همچنین مکان بیت مرتبط با کوه سینا و کتاب تورات است. 👇
وَالطُّورِ ۱
سوگند به طور
وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ ۲
و كتابى نگاشته شده
فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ ۳
در طومارى گسترده
وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ ۴
سوگند به آن خانه آباد
همچنین در آیات روشنگر دیگر آمده است👇
وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ تین۱
سوگند به انجير و زيتون
وَطُورِ سِينِينَ ۲
و طور سينا
وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ ۳
و اين شهر امن و امان
📌آیا قسَم خوردن به کعبه در حجاز ربطی به قسم خوردن در باره کوه سینا و زیتون و انجیر دارد؟ آیا مکه مکانی مدیترانه ای و دارای اینگونه درختان است؟
این آیات گویاست 👇
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ بقره۱۲۵
هنگامی كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان برای مردم قرار داديم، از مقام ابراهيم نماز گاهی برای خود انتخاب كنيد، و ما به ابراهيم و اسماعيل امر كرديم كه خانه مرا برای طواف كنندگان و مجاوران و خاشعان و سجده كنندگان پاک و پاكيزه كنيد.
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ۱۲۶
و هنگامی كه ابراهيم عرض كرد: پروردگارا اين سرزمين را شهر امنی قرار ده، و از اهل آن، آنها كه ايمان به خدا و روز بازپسين آورده اند را از ثمرات روزی ده، اما به آنها كه كافر شدند بهره كمی خواهيم داد، سپس آنها را به عذاب آتش دچار خواهیم کرد و چه بد سر انجامی دارند.
وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ۱۲۷
و هنگامی كه ابراهيم و اسماعيل پايه های خانه را بالا می‌بردند، گفتند: پروردگارا! از ما بپذير که تو شنوا و دانائی
1
خداوند می‌فرماید:
إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ آل عمران۹۶
در حقيقت، نخستين خانه‌اى كه براى مردم بنا نهاده شده همان است كه در بكه است که برای جهانیان مبارک است و موجب هدایت
خداوند بیت بنا نهاده شده در سرزمین بکه را برای ناس=مردم می‌داند و عامل هدایت آنها ، پس ببینیم که بکه و خانه بنا نهاده شده در آن کجاست؟
فرموده اول بیت، یعنی اولین خانه و فرموده وضع للناس، و وضع را صیغه مبنی للمجهول آورده است، یعنی سازنده /سازندگان را معین نفرموده و فرموده مبارکا = مبارک برای مردم ، و مبارکا حال است ، یعنی خانه از زمان آدم ساخته شده است و نه بعد از آن ، و فرموده ببکه و نفرموده فی بکه! و این یعنی مبارکی این خانه بواسطه سرزمینی است که در آن واقع شده است!
و این بیت ، بیت المعمور نامیده شده است:
وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ طور۴
سوگند به آن خانهٔ آباد
البته ادعا شده است که مراد از بيت المعمور، كعبه است و كعبه اولين خانه‌اى است كه براى عبادت مردم بنا شده و همواره از اولين روز بنايش تاكنون آباد و معمور بوده است، و در قرآن آمده است:
إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّٰاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبٰارَكاً وَ هُدىً لِلْعٰالَمِينَ
اولین خانه در بکه ساخته شده است.
اما این ادعا با تناقضی بزرگ در متن آیات روبروست زیرا نه مکه حسب تواریخ موجود محل آبادی بوده است و نه خصوصیات گفته شده در قرآن بر آن منطبق است!
مَعْمُور اسم مفعول است(مَعْمُورٌ) في صورة مفرد مذكر وجذرها (عمر) وجذعها (معمور) و به معنای جایی آباد و دارای سکنه است و قرآن آن را کاملا معرفی کرده است👇
در آیات قبل از آیه طور۴، به کوه سینا و کتاب تورات سوگند یاد شده است و سوگند چهارم در مورد خانه(بیت) است که آنقدر مهم بوده که برایش سوگند خورده شود و همچنین مکان بیت مرتبط با کوه سینا و کتاب تورات است. 👇
وَالطُّورِ ۱
سوگند به طور
وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ ۲
و كتابى نگاشته شده
فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ ۳
در طومارى گسترده
وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ ۴
سوگند به آن خانه آباد
همچنین در آیات روشنگر دیگر آمده است👇
وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ تین۱
سوگند به انجير و زيتون
وَطُورِ سِينِينَ ۲
و طور سينا
وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ ۳
و اين شهر امن و امان
📌آیا قسَم خوردن به کعبه در حجاز ربطی به قسم خوردن در باره کوه سینا و زیتون و انجیر دارد؟ آیا مکه مکانی مدیترانه ای و دارای اینگونه درختان است؟
این آیات گویاست 👇
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ بقره۱۲۵
هنگامی كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان برای مردم قرار داديم، از مقام ابراهيم نماز گاهی برای خود انتخاب كنيد، و ما به ابراهيم و اسماعيل امر كرديم كه خانه مرا برای طواف كنندگان و مجاوران و خاشعان و سجده كنندگان پاک و پاكيزه كنيد.
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ۱۲۶
و هنگامی كه ابراهيم عرض كرد: پروردگارا اين سرزمين را شهر امنی قرار ده، و از اهل آن، آنها كه ايمان به خدا و روز بازپسين آورده اند را از ثمرات روزی ده، اما به آنها كه كافر شدند بهره كمی خواهيم داد، سپس آنها را به عذاب آتش دچار خواهیم کرد و چه بد سر انجامی دارند.
وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ۱۲۷
و هنگامی كه ابراهيم و اسماعيل پايه های خانه را بالا می‌بردند، گفتند: پروردگارا! از ما بپذير که تو شنوا و دانائی
1
إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ آل عمران۹۶
بواقع نخستين خانه اى كه براى مردم نهاده شده همان است كه در بكه است و مبارک و براى جهانيان هدايت است
فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ ۹۷
در آن نشانه هايى روشن همچون مقام ابراهيم است و هر كه در آن درآيد در امان است و براى خدا حج آن خانه بر عهده مردم است، هر كسى كه بدان ایمان آورد، و هر كه كفر ورزد يقينا خداوند از جهانيان بى نياز است
☝️واضح شد که جایی غیر از مکه مورد نظر است و آیات قرآن دقیقا محل مورد نظر را معین کرده اند.
همچنین، این آیات محل مورد نظر را قدیمی ترین محل عبادت معرفی کرده اند 👇
ثُمَّ لْيَقْضُوا۟ تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا۟ نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا۟ بِٱلْبَيْتِ ٱلْعَتِيقِ حج۲۹
آن گاه باید آلودگی ها را از خود بزدایند و به نذر خویش وفا کنند و پیرامون خانه ی کهن طواف نمایند.
و آن محل را در منطقه کوه طور معرفی کرده اند👇
وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَيْنَآءَ تَنۢبُتُ بِٱلدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْءَاكِلِينَ مومنون۲۰
و درختی (زیتون) که از طور سینا بیرون می‌آید و از آن برای کسانی که می خورند و استفاده میبرند، روغن و خوراکی تهیه میشود.
و می‌فرماید:
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا
ابراهیم۳۵
و آنگاه كه ابراهيم گفت: پروردگارا، این سرزمین را شهری امن گردان
همچنین در تنخ/ تورات، فرموده:
«خداوند لشکرها چنین می‌فرماید: برای صَهیون غیرتی بس عظیم دارم، و با خشمی عظیم برایش غیورم. خداوند چنین میگوید: به صَهیون بازمی‌گردم و در میان اورشلیم ساکن خواهم شد. اورشلیم ’شهر امین‘، و کوهِ خداوند لشکرها ’کوه مقدس‘ نام خواهد گرفت.
📚زکریا ۸ / ۳
بلد امن کاملا مشخص است❗️
«بکه» به عبری یعنی محل اشک ریختن
بیت‌المقدس یا همان معبد اورشلیم، با تلفظ عبری، بَکا/بَخا (בכא) از ریشۀ «بکی» به «معنای گریه کردن و اشک ریختن» است.
نحویون عرب نیز علیرغم عبری بودن واژه، بَکّه را به معنای اشک ریختن و رنجیدن دانسته اند:
[بَکْ کَ] (ع مص) دریدن و پاره پاره کردن و ریزه ریزه نمودن (آنندراج) (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).
مزاحمت کردن و رنجاندن و گریاندن کسی (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
شکستن گردن کسی (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد).
یَبُکُّ النّاسُ بَعْضُهُم بَعْض
در روایات نیز همین معنی از امام باقر و جعفر صادق منقول است:
از امام باقر در مورد «بکه» پرسید. امام فرمود:
زیرا چشمان سرکشان و گناه کاران را گریان میکند.
امام صادق فرمود :
نام اصلی مکه، «بکه» بوده، زیرا این سرزمین با بکاء و اشک بنیان شده است.
📚بحار الانوار، ج96، ص 79، ح13
📚کافی، ج۴، ص۲۱۱
تورات در در مورد مرگ دبوره همسر یعقوب👇
ויעלו כל בני ישראל וכל העם ויבאו בית אל ויבכו וישבו שם לפני יהוה ויצומו ביום ההוא עד הערב ויעלו עלות ושלמים לפני יהוה
📚صحیفه داوران فصل ۲۰ آیه ۲۶
آنگاه تمامی بنی‌اسرائیل، یعنی تمامی قوم برآمده، به بیت ئیل(بکه) رفتند و گریه کرده، در آنجا در حضور خداوند توقف نمودند، و آن روز را تا شام روزه داشته، قربانی های سوختنی و ذبایح سلامتی به حضور خداوند گذرانیدند.
עמק הבכא (عِمِق هَبَکا/هَبَخا)، به معنای «محل و سرزمین اشک ریختن»👇
۴. خوشا به حال آنان که در خانۀ تو ساکن‌اند و همواره تو را می‌ستایند. سِلاه.
۵. خوشا به حال مردمانی که نیرویشان از توست، و دلشان در شاهراه‌های تو.
۶. چون از محل اشک‌ها می‌گذرند، آن را به چشمه‌ساران بدل می‌سازند، و باران پاییزی نیز آن را به آبگیرها می‌پوشاند.
📚مزامیر ، ۸۴ ، ۴ تا ۶
2
بواقع نخستين خانه اى كه براى مردم نهاده شده همان است كه در بكه است و مبارک و براى جهانيان هدايت است
فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ ۹۷
در آن نشانه هايى روشن همچون مقام ابراهيم است و هر كه در آن درآيد در امان است و براى خدا حج آن خانه بر عهده مردم است، هر كسى كه بدان ایمان آورد، و هر كه كفر ورزد يقينا خداوند از جهانيان بى نياز است
☝️واضح شد که جایی غیر از مکه مورد نظر است و آیات قرآن دقیقا محل مورد نظر را معین کرده اند.
همچنین، این آیات محل مورد نظر را قدیمی ترین محل عبادت معرفی کرده اند 👇
ثُمَّ لْيَقْضُوا۟ تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا۟ نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا۟ بِٱلْبَيْتِ ٱلْعَتِيقِ حج۲۹
آن گاه باید آلودگی ها را از خود بزدایند و به نذر خویش وفا کنند و پیرامون خانه ی کهن طواف نمایند.
و آن محل را در منطقه کوه طور معرفی کرده اند👇
وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَيْنَآءَ تَنۢبُتُ بِٱلدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْءَاكِلِينَ مومنون۲۰
و درختی (زیتون) که از طور سینا بیرون می‌آید و از آن برای کسانی که می خورند و استفاده میبرند، روغن و خوراکی تهیه میشود.
و می‌فرماید:
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا
ابراهیم۳۵
و آنگاه كه ابراهيم گفت: پروردگارا، این سرزمین را شهری امن گردان
همچنین در تنخ/ تورات، فرموده:
«خداوند لشکرها چنین می‌فرماید: برای صَهیون غیرتی بس عظیم دارم، و با خشمی عظیم برایش غیورم. خداوند چنین میگوید: به صَهیون بازمی‌گردم و در میان اورشلیم ساکن خواهم شد. اورشلیم ’شهر امین‘، و کوهِ خداوند لشکرها ’کوه مقدس‘ نام خواهد گرفت.
📚زکریا ۸ / ۳
بلد امن کاملا مشخص است❗️
«بکه» به عبری یعنی محل اشک ریختن
بیت‌المقدس یا همان معبد اورشلیم، با تلفظ عبری، بَکا/بَخا (בכא) از ریشۀ «بکی» به «معنای گریه کردن و اشک ریختن» است.
نحویون عرب نیز علیرغم عبری بودن واژه، بَکّه را به معنای اشک ریختن و رنجیدن دانسته اند:
[بَکْ کَ] (ع مص) دریدن و پاره پاره کردن و ریزه ریزه نمودن (آنندراج) (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).
مزاحمت کردن و رنجاندن و گریاندن کسی (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
شکستن گردن کسی (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد).
یَبُکُّ النّاسُ بَعْضُهُم بَعْض
در روایات نیز همین معنی از امام باقر و جعفر صادق منقول است:
از امام باقر در مورد «بکه» پرسید. امام فرمود:
زیرا چشمان سرکشان و گناه کاران را گریان میکند.
امام صادق فرمود :
نام اصلی مکه، «بکه» بوده، زیرا این سرزمین با بکاء و اشک بنیان شده است.
📚بحار الانوار، ج96، ص 79، ح13
📚کافی، ج۴، ص۲۱۱
تورات در در مورد مرگ دبوره همسر یعقوب👇
ויעלו כל בני ישראל וכל העם ויבאו בית אל ויבכו וישבו שם לפני יהוה ויצומו ביום ההוא עד הערב ויעלו עלות ושלמים לפני יהוה
📚صحیفه داوران فصل ۲۰ آیه ۲۶
آنگاه تمامی بنی‌اسرائیل، یعنی تمامی قوم برآمده، به بیت ئیل(بکه) رفتند و گریه کرده، در آنجا در حضور خداوند توقف نمودند، و آن روز را تا شام روزه داشته، قربانی های سوختنی و ذبایح سلامتی به حضور خداوند گذرانیدند.
עמק הבכא (عِمِق هَبَکا/هَبَخا)، به معنای «محل و سرزمین اشک ریختن»👇
۴. خوشا به حال آنان که در خانۀ تو ساکن‌اند و همواره تو را می‌ستایند. سِلاه.
۵. خوشا به حال مردمانی که نیرویشان از توست، و دلشان در شاهراه‌های تو.
۶. چون از محل اشک‌ها می‌گذرند، آن را به چشمه‌ساران بدل می‌سازند، و باران پاییزی نیز آن را به آبگیرها می‌پوشاند.
📚مزامیر ، ۸۴ ، ۴ تا ۶
2
🔻باورمندان از علما به تحریف قرآن 🔻
فیض کاشانی (شاگرد علامه مجلسی، شیخ بهائی، میرداماد، ملاصدرا، و ملا صالح مازندرانی) در ابتدای کتاب تفسیرش تصریح می کند که :
شیخ کلینی صاحب کتاب کافی و علی بن ابراهیم قمی صاحب تفسیر قمی و شیخ طبرسی صاحب
کتاب الحتجاج اعتقاد به تحریف و نقصان داشتند.
📚تفسیر الصافی ۱/۴۷
علامه مجلسی میگوید :
اخبار و روایات درباره نقص و تغییر قرآن از طریق خاصه و عامه متواتر هستند و برای ما یقین آور
است. و عقل نیز حکم می کند هنگامی که قرآن در نزد مردم متفرق و جمع نشده است، و غیر معصوم
یعنی خلفا متصدی جمع آوری آن می شود، عادتاً امکان ندارد موفق به جمع آوری تمامی قرآن شوند.
لذا این امری معلوم و متواتر است که احادیث فراوانی درباره نقص و تغییر قرآن، از امام ها رسیده است.
📚مرآة العقول ۳/۳۱
سید نعمت الله جزائری (شاگرد علامه مجلسی، آقا جمال خوانساری، فیض کاشانی، شیخ حر عاملی، ملاصدرا، محقق خوانساری و محقق سبزواری گوید :
اصحاب و مشایخ ما در کتب اصول حدیثی، روایاتی در باب تحریف قرآن نقل کرده اند که که به حد تواتر می رسد. بیشترین تحریف در نقصان قرآن بوده است و مقداری هم در زیادت
ایشان سپس به روایت حضرت علی استناد می کند که تصریح نموده به اسقاط یک سوم از آیات سوره آل‌عمران توسط خلفا.
📚نور البراهین 1/526
العجب من المصنف أنه ذكر في رسالته في الاعتقادات أن القرآن الذي نزل به جبرئيل على رسول الله صلى الله عليه و آله هذا القرآن لم يكن زائدا عليه و لا ناقصا عنه مع أن الأخبار في طرق العامة و الخاصة متواترة بأنه كان زائدا عليه و نقصوا عنه لمصلحة مذهبهم الفاسد.
لكن الظاهر أنهم نقصوا أسامي أهل البيت عليهم السلام
شگفت‌آور است از مصنف ڪتاب(شیخ صدوق) ڪه او در رساله‌‌ے اعتقادیش ذڪر ڪرده: «همانا قرآنے ڪه توسط جبرئیل بر رسول‌الله صل‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم نازل شد این قرآن(در دست ما) هست ڪه بر آن اضافه یا از آن ڪم نشده است»
(مجلسے گوید)با آنڪه اخبار در طرق عامه و خاصه متواتر هست ڪه به مصلحت مذهب فاسدشان قطعا بر قرآن اضافه شده و از آن ڪم شده است
📚روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه( ط- القديمة) نویسنده : المجلسي، محمد تقى جلد : 10 صفحه : 19
شیخ حرّ عاملی مؤلف کتاب وسائل الشیعه می گوید :
این احادیث و امثال آنها که در حد تواتر نقل شده است، دلالت و تصریح دارند بر اینکه نام ائمه را از قرآن حذف کردند و بسیاری از آیات قرآن را نیز در قرآن کنونی نیاوردند!
📚إثبات الهداة 206 /2
فیض کاشانی (شاگرد علامه مجلسی، شیخ بهائی، میرداماد، ملاصدرا، و ملا صالح مازندرانی) در ابتدای کتاب تفسیرش تصریح می کند که :
شیخ کلینی صاحب کتاب کافی و علی بن ابراهیم قمی صاحب تفسیر قمی و شیخ طبرسی صاحب
کتاب الحتجاج اعتقاد به تحریف و نقصان داشتند.
📚تفسیر الصافی ۱/۴۷
علامه مجلسی میگوید :
اخبار و روایات درباره نقص و تغییر قرآن از طریق خاصه و عامه متواتر هستند و برای ما یقین آور
است. و عقل نیز حکم می کند هنگامی که قرآن در نزد مردم متفرق و جمع نشده است، و غیر معصوم
یعنی خلفا متصدی جمع آوری آن می شود، عادتاً امکان ندارد موفق به جمع آوری تمامی قرآن شوند.
لذا این امری معلوم و متواتر است که احادیث فراوانی درباره نقص و تغییر قرآن، از امام ها رسیده است.
📚مرآة العقول ۳/۳۱
سید نعمت الله جزائری (شاگرد علامه مجلسی، آقا جمال خوانساری، فیض کاشانی، شیخ حر عاملی، ملاصدرا، محقق خوانساری و محقق سبزواری گوید :
اصحاب و مشایخ ما در کتب اصول حدیثی، روایاتی در باب تحریف قرآن نقل کرده اند که که به حد تواتر می رسد. بیشترین تحریف در نقصان قرآن بوده است و مقداری هم در زیادت
ایشان سپس به روایت حضرت علی استناد می کند که تصریح نموده به اسقاط یک سوم از آیات سوره آل‌عمران توسط خلفا.
📚نور البراهین 1/526
العجب من المصنف أنه ذكر في رسالته في الاعتقادات أن القرآن الذي نزل به جبرئيل على رسول الله صلى الله عليه و آله هذا القرآن لم يكن زائدا عليه و لا ناقصا عنه مع أن الأخبار في طرق العامة و الخاصة متواترة بأنه كان زائدا عليه و نقصوا عنه لمصلحة مذهبهم الفاسد.
لكن الظاهر أنهم نقصوا أسامي أهل البيت عليهم السلام
شگفت‌آور است از مصنف ڪتاب(شیخ صدوق) ڪه او در رساله‌‌ے اعتقادیش ذڪر ڪرده: «همانا قرآنے ڪه توسط جبرئیل بر رسول‌الله صل‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم نازل شد این قرآن(در دست ما) هست ڪه بر آن اضافه یا از آن ڪم نشده است»
(مجلسے گوید)با آنڪه اخبار در طرق عامه و خاصه متواتر هست ڪه به مصلحت مذهب فاسدشان قطعا بر قرآن اضافه شده و از آن ڪم شده است
📚روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه( ط- القديمة) نویسنده : المجلسي، محمد تقى جلد : 10 صفحه : 19
شیخ حرّ عاملی مؤلف کتاب وسائل الشیعه می گوید :
این احادیث و امثال آنها که در حد تواتر نقل شده است، دلالت و تصریح دارند بر اینکه نام ائمه را از قرآن حذف کردند و بسیاری از آیات قرآن را نیز در قرآن کنونی نیاوردند!
📚إثبات الهداة 206 /2
🔴 نماز قرآنی
نماز در قرآن بصورت واضحی تشریح شده است، ما از آیات بقره۲۳۸ و نساء۱۰۲ می‌فهمیم که باید برای خدا به پا خاست و نماز را بصورت قیام و سجود اقامه کرد و از طه ۱۴ متوجه می‌شویم که محتوای نماز ذکر الله است، پس باید آیاتی که مشتمل بر ذکر خداست در نماز تلاوت شوند و در نور ۵۸ می‌خوانیم که نمازی بنام فجر وجود دارد و همچنین از این آیه واضح است که نمازی بنام عشاء وجود دارد و مشخص است که نمازهایی تحت عنوان ظهر و عصر نیز وجود ندارند زیرا از آنها نامی نبرده است در حالی که نور۵۸ مربوط به استراحت ظهر است!
در هود۱۱۴ و در اسراء۷۸ نیز می‌خوانیم که از اول صبح تا پاسی از شب گذشته وقت ادای نماز است و نه زمان مخصوصی جز این وجود دارد و نه حد خاصی برای تعداد دفعات نماز خواندن و البته می‌دانیم که فقها حسب مسلم ۸۳۲ نماز را محدود به اوقاتی خاص کرده اند که ربطی با تشریع ندارد!
حد و میزان دفعات نماز نیز حسب بقره ۲۸۶ بسته به حد توان هر فردی است زیرا افراد تک تک در مقابل خدا قرار دارند و حساب هر کسی نیز فقط بر خود اوست که در مریم ۹۵، مدثر ۳۸، نجم ۳۹ و اسراء۱۳ معین است.
💫پس نماز حسب آیات متعدد یعنی قیام و سجود و ذکر الله !
أَقِمِ ٱلصَّلَو‌ٰةَ طَرَفَىِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ ٱلَّيْلِ ۚ إِنَّ ٱلْحَسَنَـٰتِ يُذْهِبْنَ ٱلسَّيِّـَٔاتِ ۚ ذَ‌ٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّ‌ٰكِرِينَ
هود۱۱۴
در آغاز و پایان روز و پاسی از شب نماز را برپا دار. بی گمان نیکی ها، بدی ها را از میان میبرند . این، پندی برای کسانی است که پند می گیرند.
أَقِمِ ٱلصَّلَو‌ٰةَ لِدُلُوكِ ٱلشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ ٱلَّيْلِ
اسراء۷۸
از هنگام زوال خورشيد(ابتدای تاریکی) تا انتهای تاريكى شب (قبل از طلوع)، نماز را برپای دار.
وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ کهف۲۸
و خود را همراه با كسانى ساز كه هر صبح و شام پروردگارشان را مى‌خوانند.
ثلَاثَ مَرَّاتٍ ۚ مِنْ قَبْلِ ٱلصَّلَو‌ٰةَ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ بَعْدِ ٱلصَّلَو‌ٰةَ الْعِشَاءِ ۚ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ ۚ نور۵۸
در سه هنگام از شما براى وارد شدن به خانه رخصت طلبند: پيش از 👈نماز صبح
و هنگام استراحت ظهر كه لباس از تن بيرون مى‌كنيد و بعد از
👈نماز عشاء
☝️دقت فرمایید که «ظهر» را در آیه هنگام استراحت اعلام کرده است و نه نماز= ٱلصَّلَو‌ٰةَ !
☝️نماز در قرآن با واژه ٱلصَّلَو‌ٰةَ معین است که در کل قرآن فقط برای نماز صبح و عشاء بکار رفته است!
❗️الْغَدَاةِ = صبح، بامداد، بین طلوع فجر تا طلوع خورشید
الْعَشِيِّ = شامگاه ، شب
‼️در قرآن ، هر جا که صلاه آمده است معنای آن دعا و نیایش و ذکر و پیروی و حمایت است، مثل👇
و صلوت الرسول
لن یصلوا الیک
یصلون علی النبی
صَلَاَة : كلمة أصلها الاسم (صَلاَةٌ) في صورة مفرد مؤنث وجذرها (صلو) وجذعها (صلاة)
الصَّلاَةُ : الدُّعاءُ
الصلاة= صلاة= صل= صلة= وصل
و هر گاه که بصورت صلوة آمده است معنای آن نماز حرکتی یعنی همراه با قیام و سجود است مثل👇
و اقم الصلوه لذکری
اصلوتک تامرک...
اذا قمتم الی الصلوه
اقم الصلوه لدلوک...
نماز در قرآن بصورت واضحی تشریح شده است، ما از آیات بقره۲۳۸ و نساء۱۰۲ می‌فهمیم که باید برای خدا به پا خاست و نماز را بصورت قیام و سجود اقامه کرد و از طه ۱۴ متوجه می‌شویم که محتوای نماز ذکر الله است، پس باید آیاتی که مشتمل بر ذکر خداست در نماز تلاوت شوند و در نور ۵۸ می‌خوانیم که نمازی بنام فجر وجود دارد و همچنین از این آیه واضح است که نمازی بنام عشاء وجود دارد و مشخص است که نمازهایی تحت عنوان ظهر و عصر نیز وجود ندارند زیرا از آنها نامی نبرده است در حالی که نور۵۸ مربوط به استراحت ظهر است!
در هود۱۱۴ و در اسراء۷۸ نیز می‌خوانیم که از اول صبح تا پاسی از شب گذشته وقت ادای نماز است و نه زمان مخصوصی جز این وجود دارد و نه حد خاصی برای تعداد دفعات نماز خواندن و البته می‌دانیم که فقها حسب مسلم ۸۳۲ نماز را محدود به اوقاتی خاص کرده اند که ربطی با تشریع ندارد!
حد و میزان دفعات نماز نیز حسب بقره ۲۸۶ بسته به حد توان هر فردی است زیرا افراد تک تک در مقابل خدا قرار دارند و حساب هر کسی نیز فقط بر خود اوست که در مریم ۹۵، مدثر ۳۸، نجم ۳۹ و اسراء۱۳ معین است.
💫پس نماز حسب آیات متعدد یعنی قیام و سجود و ذکر الله !
أَقِمِ ٱلصَّلَو‌ٰةَ طَرَفَىِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ ٱلَّيْلِ ۚ إِنَّ ٱلْحَسَنَـٰتِ يُذْهِبْنَ ٱلسَّيِّـَٔاتِ ۚ ذَ‌ٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّ‌ٰكِرِينَ
هود۱۱۴
در آغاز و پایان روز و پاسی از شب نماز را برپا دار. بی گمان نیکی ها، بدی ها را از میان میبرند . این، پندی برای کسانی است که پند می گیرند.
أَقِمِ ٱلصَّلَو‌ٰةَ لِدُلُوكِ ٱلشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ ٱلَّيْلِ
اسراء۷۸
از هنگام زوال خورشيد(ابتدای تاریکی) تا انتهای تاريكى شب (قبل از طلوع)، نماز را برپای دار.
وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ کهف۲۸
و خود را همراه با كسانى ساز كه هر صبح و شام پروردگارشان را مى‌خوانند.
ثلَاثَ مَرَّاتٍ ۚ مِنْ قَبْلِ ٱلصَّلَو‌ٰةَ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ بَعْدِ ٱلصَّلَو‌ٰةَ الْعِشَاءِ ۚ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ ۚ نور۵۸
در سه هنگام از شما براى وارد شدن به خانه رخصت طلبند: پيش از 👈نماز صبح
و هنگام استراحت ظهر كه لباس از تن بيرون مى‌كنيد و بعد از
👈نماز عشاء
☝️دقت فرمایید که «ظهر» را در آیه هنگام استراحت اعلام کرده است و نه نماز= ٱلصَّلَو‌ٰةَ !
☝️نماز در قرآن با واژه ٱلصَّلَو‌ٰةَ معین است که در کل قرآن فقط برای نماز صبح و عشاء بکار رفته است!
❗️الْغَدَاةِ = صبح، بامداد، بین طلوع فجر تا طلوع خورشید
الْعَشِيِّ = شامگاه ، شب
‼️در قرآن ، هر جا که صلاه آمده است معنای آن دعا و نیایش و ذکر و پیروی و حمایت است، مثل👇
و صلوت الرسول
لن یصلوا الیک
یصلون علی النبی
صَلَاَة : كلمة أصلها الاسم (صَلاَةٌ) في صورة مفرد مؤنث وجذرها (صلو) وجذعها (صلاة)
الصَّلاَةُ : الدُّعاءُ
الصلاة= صلاة= صل= صلة= وصل
و هر گاه که بصورت صلوة آمده است معنای آن نماز حرکتی یعنی همراه با قیام و سجود است مثل👇
و اقم الصلوه لذکری
اصلوتک تامرک...
اذا قمتم الی الصلوه
اقم الصلوه لدلوک...
سلام برادر
طبق نصوص صریح و ظواهر آیات قرآن
رسول الله کاهن و پیشگو و عالم بالغیب نبوده
و تنها وظیفه اش ابلاغ وحی قرآنی بوده
و کاری به اعمال بشر نداشته و مسئولیت اعمال بشر متوجه خودشان هست
هر چند رسول الله تمام تلاشش را برای هدایت مردم زمان حیاتشان میکردند
ولی خداوند به او تسلی داده و دعوت به آرامش کرده که بخاطر ضلالت مردم و تکذیب قرآن خودش را تحت فشار روحی و روانی قرار ندهد
🔹▫️▫️
تمام احادیث موجود مبنی بر پیشگو و عالم الغیب بودن رسول الله و اکاذیب حدیثی منتسب به رسول الله کذب و تهمت و فاقد اعتبار شرعی هست
▫️🔹🔹▫️
احادیث مبنی بر پیشگوییهای رسول الله در مورد احوالات امت ظنی و بر اساس شانس و گمان گفته شده
که بعضا مصادیق آن روایات به چشم میخورد
ولی اخبار غیبی از بهشت و جهنم و عوالم غیبی را جز آنچه که الله در قرآن رسول و امت را از آن مطلع فرموده
احدی اطلاع ندارد
▫️🔹🔹🔹
تِلْكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ ۖ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلَا قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَٰذَا ۖ فَاصْبِرْ ۖ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ
این (قصّه و داستانهای ملّتهای پیشینی که تو آنان را ندیده‌ای) جزو اخبار غیب است که آن را به تو (ای پیغمبر اسلام!) وحی می‌کنیم. نه تو و نه قوم تو پیش از این، آن را نمی‌دانستید.
سوره هود آیه 49
🔹▫️▫️
فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ
(مردمان را به قرآن) پند و اندرز بده، تو در پرتو لطف و مرحمت پروردگارت نه غیبگوئی و نه دیوانه.
سوره طور آیه 29
🔹▫️▫️🔹
قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنَ الرُّسُلِ
👈❌ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ
👈❌إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ
👈❌وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ
( ای محمد ) بگو:
من نوبرِ پیغمبران و نخستین فرد ایشان نیستم
(و چیزی را با خود نیاورده‌ام که کسی پیش از من آن را نیاورده باشد. بلکه پیغمبران بیشماری پیش از من آمده‌اند و توحید و مکارم اخلاق را به انسانها رسانده‌اند
و من آخرین فرد آنان و ادامه‌دهنده‌ی خطّ سیر ایشانم)
و نمی‌دانم (در دنیا) خداوند با من چه میکند، و با شما چه خواهد کرد
(آیا سرنوشت من و شما در همین دنیا چگونه خواهد بود؟ زندگی چگونه خواهد گذشت؟ من پیش از شما و یا شما پیش از من می‌میرید؟
من ایمان آوردن همه شما و یا اکثر شما را می‌بینم و یا نمی‌بینم؟ لحظه‌ها و روزها و هفته‌ها و ماهها و سالهای آینده غیب است و من غیب نمی‌دانم).
من جز از چیزی که به من وحی میشود پیروی نمی‌کنم، و من جز بیم‌دهنده‌ی آشکاری نیستم.
سوره احقاف آیه 9
🔹▫️▫️
قُل لَّا أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ
👈❌ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ
👈❌ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ ۖ
👈❌إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ ۚ
قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ ۚ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ
(ای پیغمبر! بدین کافران) بگو:
من نمی‌گویم گنجینه‌های (ارزاق و اسرار جهان) یزدان در تصرّف من است (چرا که الوهیّت و مالکیّت جهان تنها و تنها از آن خدای سبحان است و بس)
👈❌ و من نمی‌گویم که من غیب می‌دانم
(چرا که کسی از غیب جهان باخبر است که در همه‌ی مکانها و زمانها حاضر و ناظر باشد که خدا است) و من به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام.
(بلکه من انسانی همچون شمایم. این است عوارض بشری از قبیل: خوردن و خفتن و در کوچه و بازار راه رفتن، در من دیده میشود، جز این که به من وحی میشود و)
👈❌ من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمی‌کنم
(و سخن کسی جز سخن خدا را نمی‌شنوم و تنها به فرمان او راه می‌روم). بگو: آیا نابینا و بینا (و کافر سرگشته و مؤمن راه یافته، در شناخت این حقائق) یکسانند؟
(و هر دو مساوی در پیشگاه یزدانند؟)
مگر نمی‌اندیشید
سوره انعام آیه 50
▫️🔹▫️🔹▫️🔹
قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا
إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ
👈❌وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ
مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ
إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
🔹▫️🔹
بگو: من مالک سودی و زیانی برای خود نیستم
مگر آن مقداری که خدا بخواهد و (از راه لطف بر جلب نفع یا دفع شرّ، مالک و مقتدرم گرداند.)
👈❌اگر غیب می‌دانستم
قطعاً منافع فراوانی نصیب خود می‌کردم (چرا که با اسباب آن آشنا بودم)
و اصلاً شرّ و بلا به من نمی‌رسید
(چرا که از موجبات آن آگاه بودم. حال که از اسباب خیرات و برکات و از موجبات آفات و مضرّات بی‌خبرم، چگونه از وقوع قیامت آگاه خواهم بود؟).
👈✅من کسی جز بیم‌دهنده و مژده‌دهنده‌ی مؤمنان (به عذاب و ثواب یزدان) نمی‌باشم.
سوره اعراف آیه 188
▫️🔹🔹
طبق نصوص صریح و ظواهر آیات قرآن
رسول الله کاهن و پیشگو و عالم بالغیب نبوده
و تنها وظیفه اش ابلاغ وحی قرآنی بوده
و کاری به اعمال بشر نداشته و مسئولیت اعمال بشر متوجه خودشان هست
هر چند رسول الله تمام تلاشش را برای هدایت مردم زمان حیاتشان میکردند
ولی خداوند به او تسلی داده و دعوت به آرامش کرده که بخاطر ضلالت مردم و تکذیب قرآن خودش را تحت فشار روحی و روانی قرار ندهد
🔹▫️▫️
تمام احادیث موجود مبنی بر پیشگو و عالم الغیب بودن رسول الله و اکاذیب حدیثی منتسب به رسول الله کذب و تهمت و فاقد اعتبار شرعی هست
▫️🔹🔹▫️
احادیث مبنی بر پیشگوییهای رسول الله در مورد احوالات امت ظنی و بر اساس شانس و گمان گفته شده
که بعضا مصادیق آن روایات به چشم میخورد
ولی اخبار غیبی از بهشت و جهنم و عوالم غیبی را جز آنچه که الله در قرآن رسول و امت را از آن مطلع فرموده
احدی اطلاع ندارد
▫️🔹🔹🔹
تِلْكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ ۖ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلَا قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَٰذَا ۖ فَاصْبِرْ ۖ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ
این (قصّه و داستانهای ملّتهای پیشینی که تو آنان را ندیده‌ای) جزو اخبار غیب است که آن را به تو (ای پیغمبر اسلام!) وحی می‌کنیم. نه تو و نه قوم تو پیش از این، آن را نمی‌دانستید.
سوره هود آیه 49
🔹▫️▫️
فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ
(مردمان را به قرآن) پند و اندرز بده، تو در پرتو لطف و مرحمت پروردگارت نه غیبگوئی و نه دیوانه.
سوره طور آیه 29
🔹▫️▫️🔹
قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنَ الرُّسُلِ
👈❌ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ
👈❌إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ
👈❌وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ
( ای محمد ) بگو:
من نوبرِ پیغمبران و نخستین فرد ایشان نیستم
(و چیزی را با خود نیاورده‌ام که کسی پیش از من آن را نیاورده باشد. بلکه پیغمبران بیشماری پیش از من آمده‌اند و توحید و مکارم اخلاق را به انسانها رسانده‌اند
و من آخرین فرد آنان و ادامه‌دهنده‌ی خطّ سیر ایشانم)
و نمی‌دانم (در دنیا) خداوند با من چه میکند، و با شما چه خواهد کرد
(آیا سرنوشت من و شما در همین دنیا چگونه خواهد بود؟ زندگی چگونه خواهد گذشت؟ من پیش از شما و یا شما پیش از من می‌میرید؟
من ایمان آوردن همه شما و یا اکثر شما را می‌بینم و یا نمی‌بینم؟ لحظه‌ها و روزها و هفته‌ها و ماهها و سالهای آینده غیب است و من غیب نمی‌دانم).
من جز از چیزی که به من وحی میشود پیروی نمی‌کنم، و من جز بیم‌دهنده‌ی آشکاری نیستم.
سوره احقاف آیه 9
🔹▫️▫️
قُل لَّا أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ
👈❌ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ
👈❌ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ ۖ
👈❌إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ ۚ
قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ ۚ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ
(ای پیغمبر! بدین کافران) بگو:
من نمی‌گویم گنجینه‌های (ارزاق و اسرار جهان) یزدان در تصرّف من است (چرا که الوهیّت و مالکیّت جهان تنها و تنها از آن خدای سبحان است و بس)
👈❌ و من نمی‌گویم که من غیب می‌دانم
(چرا که کسی از غیب جهان باخبر است که در همه‌ی مکانها و زمانها حاضر و ناظر باشد که خدا است) و من به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام.
(بلکه من انسانی همچون شمایم. این است عوارض بشری از قبیل: خوردن و خفتن و در کوچه و بازار راه رفتن، در من دیده میشود، جز این که به من وحی میشود و)
👈❌ من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمی‌کنم
(و سخن کسی جز سخن خدا را نمی‌شنوم و تنها به فرمان او راه می‌روم). بگو: آیا نابینا و بینا (و کافر سرگشته و مؤمن راه یافته، در شناخت این حقائق) یکسانند؟
(و هر دو مساوی در پیشگاه یزدانند؟)
مگر نمی‌اندیشید
سوره انعام آیه 50
▫️🔹▫️🔹▫️🔹
قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا
إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ
👈❌وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ
مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ
إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
🔹▫️🔹
بگو: من مالک سودی و زیانی برای خود نیستم
مگر آن مقداری که خدا بخواهد و (از راه لطف بر جلب نفع یا دفع شرّ، مالک و مقتدرم گرداند.)
👈❌اگر غیب می‌دانستم
قطعاً منافع فراوانی نصیب خود می‌کردم (چرا که با اسباب آن آشنا بودم)
و اصلاً شرّ و بلا به من نمی‌رسید
(چرا که از موجبات آن آگاه بودم. حال که از اسباب خیرات و برکات و از موجبات آفات و مضرّات بی‌خبرم، چگونه از وقوع قیامت آگاه خواهم بود؟).
👈✅من کسی جز بیم‌دهنده و مژده‌دهنده‌ی مؤمنان (به عذاب و ثواب یزدان) نمی‌باشم.
سوره اعراف آیه 188
▫️🔹🔹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#منصور_ارضی_مداح
در سفر اخیرش به مشهد برای خاکسپاری ابراهیم رئیسی
در روضه‌ای برای نشان دادن مظلومیت #ابراهیم_رئیسی
میگوید خواهرش هیچ وقت لخت او را ندیده است
حاضران پس از این گفته همگی گریه می‌کنند.
#منصور_ارضی دلیل اینکه چرا باید خواهری لخت برادرش را ببیند توضیح نمی‌دهد.
😂
در سفر اخیرش به مشهد برای خاکسپاری ابراهیم رئیسی
در روضه‌ای برای نشان دادن مظلومیت #ابراهیم_رئیسی
میگوید خواهرش هیچ وقت لخت او را ندیده است
حاضران پس از این گفته همگی گریه می‌کنند.
#منصور_ارضی دلیل اینکه چرا باید خواهری لخت برادرش را ببیند توضیح نمی‌دهد.
😂
Forwarded from 🎧 صدای قرآن 🎧
Audio
توضیح و تفسیر آیات سوره شورا جلسه اول مطابق با فهم بنده فقط مبتنی بر قرآن.
موفق باشید....عاکف
موفق باشید....عاکف
شیخ شعراوی رحمه‌الله میگوید :
زمانی که در سان فرانسیسکو بودم یکی از خاورشناسان از من پرسید:
آیا هر آنچه در قرآنتان وجود دارد صحیح است؟ با تاکید گفتم بله.
پرسید چرا پس برای کافرین راه تسلطی بر شما باز کرده، با اینکه الله متعال در قرآن کریم میفرمایند:
{ وَلَن يَجۡعَلَ ٱللَّهُ لِلۡكَٰفِرِينَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ سَبِيلًا } نساء:۱۴۱
و الله هرگز برای کافران راهی [برای تسلط] بر مؤمنان قرار نداده است.
شیخ شعراوی پاسخ میدهد که :
مسلمین هستیم نه مومنین. پرسید فرق بین مسلمین و مومنین چیست؟
شیخ پاسخ میدهد:
مسلمانان امروز تمام اعمال و مناسک مختص به اسلام از قبیل نماز ، روزه، زکات، حج و سایر عبادات را انجام میدهند، ولی آنها در فلاکت به سر میبرند.
فلاکت علمی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی.
پرسید چرا در این فلاکت هستند؟
شیخ: چون مسلمانان به مرحله مومنین صعود نکرده‌اند
در این مطلب تامل کنیم اگر آنها مومنان واقعی بودند خداوند آنان را نصرت میداد به دلیل این فرموده الله متعال:
{ وَكَانَ حَقًّا عَلَيۡنَا نَصۡرُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ } روم:۴۷
و یاری‌دادن مؤمنان [حقی] بر عهدۀ ما است.
اگر مومن بودند در میان ملت ها و اقوام اهمیت بیشتری پیدا میکردند به دلیل فرموده الله سبحانه و تعالی:
{ وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ }
آل عمران:۱۳۹
سست نشوید و اندوهگین نگردید؛ و [بدانید که] اگر مومن باشید، شما برترید.
اما در مرحله مسلمین ماندند و به مرحله مومنین ارتقا نیافتند و الله متعال میفرمایند:
{... وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ } شعراء:۸
...و بیشتر آنان مومن نبودند.
پرسید پس چه کسانی مومن هستند؟
شیخ این آیه را خواند:
{ ٱلتَّـٰٓئِبُونَ ٱلۡعَٰبِدُونَ ٱلۡحَٰمِدُونَ ٱلسَّـٰٓئِحُونَ ٱلرَّـٰكِعُونَ ٱلسَّـٰجِدُونَ ٱلۡأٓمِرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَٱلنَّاهُونَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَٱلۡحَٰفِظُونَ لِحُدُودِ ٱللَّهِۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ } توبه:۱۱۲
توبه‌کنندگان، عبادت‌کنندگان، سپاسگزاران، روزه‌داران، رکوع‌کنندگان، سجده‌کنندگان، فرمان‌دهندگان به کارهای پسندیده و بازدارندگان از کارهای ناپسند و پاسدارانِ حدود [و احکام] الهی هستند؛ و آن مؤمنان را [که چنین هستند، به بهشت] بشارت بده.
زمانی که در سان فرانسیسکو بودم یکی از خاورشناسان از من پرسید:
آیا هر آنچه در قرآنتان وجود دارد صحیح است؟ با تاکید گفتم بله.
پرسید چرا پس برای کافرین راه تسلطی بر شما باز کرده، با اینکه الله متعال در قرآن کریم میفرمایند:
{ وَلَن يَجۡعَلَ ٱللَّهُ لِلۡكَٰفِرِينَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ سَبِيلًا } نساء:۱۴۱
و الله هرگز برای کافران راهی [برای تسلط] بر مؤمنان قرار نداده است.
شیخ شعراوی پاسخ میدهد که :
مسلمین هستیم نه مومنین. پرسید فرق بین مسلمین و مومنین چیست؟
شیخ پاسخ میدهد:
مسلمانان امروز تمام اعمال و مناسک مختص به اسلام از قبیل نماز ، روزه، زکات، حج و سایر عبادات را انجام میدهند، ولی آنها در فلاکت به سر میبرند.
فلاکت علمی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی.
پرسید چرا در این فلاکت هستند؟
شیخ: چون مسلمانان به مرحله مومنین صعود نکرده‌اند
در این مطلب تامل کنیم اگر آنها مومنان واقعی بودند خداوند آنان را نصرت میداد به دلیل این فرموده الله متعال:
{ وَكَانَ حَقًّا عَلَيۡنَا نَصۡرُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ } روم:۴۷
و یاری‌دادن مؤمنان [حقی] بر عهدۀ ما است.
اگر مومن بودند در میان ملت ها و اقوام اهمیت بیشتری پیدا میکردند به دلیل فرموده الله سبحانه و تعالی:
{ وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ }
آل عمران:۱۳۹
سست نشوید و اندوهگین نگردید؛ و [بدانید که] اگر مومن باشید، شما برترید.
اما در مرحله مسلمین ماندند و به مرحله مومنین ارتقا نیافتند و الله متعال میفرمایند:
{... وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ } شعراء:۸
...و بیشتر آنان مومن نبودند.
پرسید پس چه کسانی مومن هستند؟
شیخ این آیه را خواند:
{ ٱلتَّـٰٓئِبُونَ ٱلۡعَٰبِدُونَ ٱلۡحَٰمِدُونَ ٱلسَّـٰٓئِحُونَ ٱلرَّـٰكِعُونَ ٱلسَّـٰجِدُونَ ٱلۡأٓمِرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَٱلنَّاهُونَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَٱلۡحَٰفِظُونَ لِحُدُودِ ٱللَّهِۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ } توبه:۱۱۲
توبه‌کنندگان، عبادت‌کنندگان، سپاسگزاران، روزه‌داران، رکوع‌کنندگان، سجده‌کنندگان، فرمان‌دهندگان به کارهای پسندیده و بازدارندگان از کارهای ناپسند و پاسدارانِ حدود [و احکام] الهی هستند؛ و آن مؤمنان را [که چنین هستند، به بهشت] بشارت بده.