کلمه که داری
هر چه نداری کلمهاش را داری.
آنچه نداری واژهاش را که داری.
چیزهایی هستند که آنها را نداری، اما کلماتشان را داری.
خودش را نداری، کلمهاش را که داری.
نداریش، واژهاش هست اما.
اگر نیست، کلمهاش که هست.
واژهاش را که داری حتا اگر خودش را نداری.
با کلمهاش کاری بکن.
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
هر چه نداری کلمهاش را داری.
آنچه نداری واژهاش را که داری.
چیزهایی هستند که آنها را نداری، اما کلماتشان را داری.
خودش را نداری، کلمهاش را که داری.
نداریش، واژهاش هست اما.
اگر نیست، کلمهاش که هست.
واژهاش را که داری حتا اگر خودش را نداری.
با کلمهاش کاری بکن.
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
Audio
#پادکست #نوشتیار
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
غلطهای ادبی
یادگیری درست نوشتن همانقدر مهم است که آموختن غلطنویسی.
یعنی چی؟
اول اینکه منظورمان غلط املایی نیست و بیشتر دربارهی نحو زبان سخن میگوییم.
برای مثال یکی از نگرانیهای همیشه دربارهی زمان افعال است.
صدالبته که زمان فعلها باید درست و هماهنگ باشند، اما آیا نمیتوان در مواقعی قواعد را شکست؟
حتمن میشود، اگر پویایی زبان را باور داشته باشیم و این حق را به گویشوران آن بدهیم که مجاز به نوآوریاند.
ونداد جلیلی در مقدمهی رمان درخشان «وقتِ سکوت*» میگوید شناور بودن زمان افعال یکی از دستآوردهای مهم نویسندهی این شاهکار است. به جملههای آغازین داستان بنگرید: «تلفن زنگ میزد و صدایش را شنیدهام. گوشی را برداشتهام. صدای واضحی از گوشی نشدهایم...»
باری، غلط نوشتن هم بخشی از نوشتار خلاقانه است، اگر درست صورت بگیرد.
شاهین کلانتری
*نوشتهی لوییس مارتین سانتوس، نشر چشمه، ۱۳۹۶
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
یادگیری درست نوشتن همانقدر مهم است که آموختن غلطنویسی.
یعنی چی؟
اول اینکه منظورمان غلط املایی نیست و بیشتر دربارهی نحو زبان سخن میگوییم.
برای مثال یکی از نگرانیهای همیشه دربارهی زمان افعال است.
صدالبته که زمان فعلها باید درست و هماهنگ باشند، اما آیا نمیتوان در مواقعی قواعد را شکست؟
حتمن میشود، اگر پویایی زبان را باور داشته باشیم و این حق را به گویشوران آن بدهیم که مجاز به نوآوریاند.
ونداد جلیلی در مقدمهی رمان درخشان «وقتِ سکوت*» میگوید شناور بودن زمان افعال یکی از دستآوردهای مهم نویسندهی این شاهکار است. به جملههای آغازین داستان بنگرید: «تلفن زنگ میزد و صدایش را شنیدهام. گوشی را برداشتهام. صدای واضحی از گوشی نشدهایم...»
باری، غلط نوشتن هم بخشی از نوشتار خلاقانه است، اگر درست صورت بگیرد.
شاهین کلانتری
*نوشتهی لوییس مارتین سانتوس، نشر چشمه، ۱۳۹۶
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
غوطه در دریای شعر سپید و آزاد و کوتاه
اجرای زنده و ویدیوی در بستر اسکایروم
۷ جلسه+۳ جلسهی بازخورد به شعرهای همسفران دوره
همهی جلسات ذخیره هم میشوند.
شروع از ۱۶ شهریور
جمعهها، از ساعت ۱۵ تا ۱۶
با تخفیف ویژه تا ۵ شهریور:
۵۰۰ هزار تومان
این مهلت تمدید نخاهد شد.
۱. جریانشناسی شعر فارسی در قرن پیشین
۲. چگونه بفهمیم چیزی که نوشتهایم شعر است؟
۳. شعر از چه شاعرانی و شعرهایی بیاموزیم؟
۴. کلماتی که باید به دایرهی واژگان شاعر افزوده شوند
۵. نخستین گامهای انتشار حرفهیی شعر
۶. چگونه در مسیر رسیدن به زبان شعری خاص خودمان گام بنهیم؟
۷. کشف شعری که در هر روز از زندگیمان نهفته است
+کاربست شعر در داستان و فیلمنامه و مقاله
5892 1010 2243 1759
(به نام رحیم کلانتری)
https://www.tg-me.com/nevisandeganim
بررسی نوشتههای شرکتکنندگان در جلسات جداگانه
مشاهده
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ولنوشتهها
ولگردی با واژهها اینطوریست که دست یک کلمه را بگیری و بیفتی توی کوچهی کاغذ، ولی تا یک واژهی دیگر به چشمت خورد، این یکی را ول کنی و بری بچسبی به آن یکی و همینطور خیابانها را بپیمایی تا از نفس بیفتی.
پارهیی از ولنوشتههایم:
«...رد چشمها بر خیابانهای خالی از خیال/از چرکِ دیوارهای گیشا تا چرکِ کوچههای انقلاب/نه چرکیِ این خیابان کجا و آن خیابان کجا/در چرکها چاره میجویی برای خیالها/خیالهای چرکتاب/اسپری سیاه میخاست دیوار/یک جعبه اسپری سیاه و دیوار سیمانی و چرکگونِ ساختمانی هفت طبقه/و گیس میکشیدی/همان گیسهای سیاهِ بلند که شش طبقه کم است برایشان/هیچ نمینوشتی/فقط گیس میکشیدی/موها که از بام تا پیادهرو میآویختند/آنگاه ساختمان بوی دریا میگرفت و اسفالت شن میشد و سراب موج میزد توی کوچه/اسپری را بردار و هزار تارِ بلند بکش بر تن این طبقات/بگذار ساختمان بوی دریا بدهد/بگذار راه باد به کوچه باز شود/بگذار تارها به اهتزار دربیایند/این ساختمان پرچمی سیاه میخواهد با بوی ناتمام دریا»
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
ولگردی با واژهها اینطوریست که دست یک کلمه را بگیری و بیفتی توی کوچهی کاغذ، ولی تا یک واژهی دیگر به چشمت خورد، این یکی را ول کنی و بری بچسبی به آن یکی و همینطور خیابانها را بپیمایی تا از نفس بیفتی.
پارهیی از ولنوشتههایم:
«...رد چشمها بر خیابانهای خالی از خیال/از چرکِ دیوارهای گیشا تا چرکِ کوچههای انقلاب/نه چرکیِ این خیابان کجا و آن خیابان کجا/در چرکها چاره میجویی برای خیالها/خیالهای چرکتاب/اسپری سیاه میخاست دیوار/یک جعبه اسپری سیاه و دیوار سیمانی و چرکگونِ ساختمانی هفت طبقه/و گیس میکشیدی/همان گیسهای سیاهِ بلند که شش طبقه کم است برایشان/هیچ نمینوشتی/فقط گیس میکشیدی/موها که از بام تا پیادهرو میآویختند/آنگاه ساختمان بوی دریا میگرفت و اسفالت شن میشد و سراب موج میزد توی کوچه/اسپری را بردار و هزار تارِ بلند بکش بر تن این طبقات/بگذار ساختمان بوی دریا بدهد/بگذار راه باد به کوچه باز شود/بگذار تارها به اهتزار دربیایند/این ساختمان پرچمی سیاه میخواهد با بوی ناتمام دریا»
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
بینوشتن چی را از دست میدهی؟
شوق نوشتن اگر داری باید ببینی چه کارهاییست که فقط با نوشتن میتوانی انجام بدهی و جز با نوشتن اصلن امکان انجام آنها نیست (دستِکم در قیاس با کیفیتی که از راه نوشتن به دست میاید.).
دوام دلیل میخاهد و تو بیش از استعداد و هر چی که برای نوشتن ضروری مینماید، به برهانی استوار نیازمندی که بنشاندت پای نوشتن و بلندت نکند.
دلیلت اما هر چیزی میتواند باشد جز دلیلی عاریتی که بیگانه با زیستجهان توست.
یکی مینویسد برای حفظ خاطرهی عشقی نافرجام.
دیگری میپندارد تنها با نوشتن میتواند چارچوبهای صلب زبان را بشکند.
و هزارها چراییِ رنگبهرنگ که شاید برخیشان احمقانه به نگر آیند، اما چه باک اگر باک نویسنده را پُر میکنند و موتورش را راه میاندازند؟
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
شوق نوشتن اگر داری باید ببینی چه کارهاییست که فقط با نوشتن میتوانی انجام بدهی و جز با نوشتن اصلن امکان انجام آنها نیست (دستِکم در قیاس با کیفیتی که از راه نوشتن به دست میاید.).
دوام دلیل میخاهد و تو بیش از استعداد و هر چی که برای نوشتن ضروری مینماید، به برهانی استوار نیازمندی که بنشاندت پای نوشتن و بلندت نکند.
دلیلت اما هر چیزی میتواند باشد جز دلیلی عاریتی که بیگانه با زیستجهان توست.
یکی مینویسد برای حفظ خاطرهی عشقی نافرجام.
دیگری میپندارد تنها با نوشتن میتواند چارچوبهای صلب زبان را بشکند.
و هزارها چراییِ رنگبهرنگ که شاید برخیشان احمقانه به نگر آیند، اما چه باک اگر باک نویسنده را پُر میکنند و موتورش را راه میاندازند؟
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
غوطه در دریای شعر سپید و آزاد و کوتاه
اجرای زنده و ویدیوی در بستر اسکایروم
۷ جلسه+۳ جلسهی بازخورد به شعرهای همسفران دوره
همهی جلسات ذخیره هم میشوند.
شروع از ۱۶ شهریور
جمعهها، از ساعت ۱۵ تا ۱۶
با تخفیف ویژه تا ۵ شهریور:
۵۰۰ هزار تومان
این مهلت تمدید نخاهد شد.
۱. جریانشناسی شعر فارسی در قرن پیشین
۲. چگونه بفهمیم چیزی که نوشتهایم شعر است؟
۳. شعر از چه شاعرانی و شعرهایی بیاموزیم؟
۴. کلماتی که باید به دایرهی واژگان شاعر افزوده شوند
۵. نخستین گامهای انتشار حرفهیی شعر
۶. چگونه در مسیر رسیدن به زبان شعری خاص خودمان گام بنهیم؟
۷. کشف شعری که در هر روز از زندگیمان نهفته است
+کاربست شعر در داستان و فیلمنامه و مقاله
5892 1010 2243 1759
(به نام رحیم کلانتری)
https://www.tg-me.com/nevisandeganim
بررسی نوشتههای شرکتکنندگان در جلسات جداگانه
مشاهده
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
#پادکست #نوشتیار
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
من اگر پیاز بودم
و نوشتن تجربهی دوبارهی کودکیست، چرا که وامیداردت به بازی و بچگی یعنی بازی و بازی یعنی زندگی.
امروز توی دورهی نوجوان با بچهها نوشتن را به بازی گرفتیم و خودمان را گذاشتیم جای چیزهای دیگر و جمله ورزیدیم.
من نوشتم:
من اگر پیاز بودم دوست داشتم مرا با کوبیده بخوری.
من اگر پیاز بودم اشکت را در نمیآوردم.
من اگر پیاز بودم با گوجه ازدواج میکردم.
من اگر پیاز بودم نمیگذاشتم سرخم کنی و انبارم کنی تو جایخی.
من اگر پیاز بودم آنقدر کتاب میخاندم تا لایههای عمیقم هزار برابر شود.
من اگر پیاز بودم از قصه و غصه بینیاز بودم، شاید.
تو دوست داشتی چی باشی؟
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
و نوشتن تجربهی دوبارهی کودکیست، چرا که وامیداردت به بازی و بچگی یعنی بازی و بازی یعنی زندگی.
امروز توی دورهی نوجوان با بچهها نوشتن را به بازی گرفتیم و خودمان را گذاشتیم جای چیزهای دیگر و جمله ورزیدیم.
من نوشتم:
من اگر پیاز بودم دوست داشتم مرا با کوبیده بخوری.
من اگر پیاز بودم اشکت را در نمیآوردم.
من اگر پیاز بودم با گوجه ازدواج میکردم.
من اگر پیاز بودم نمیگذاشتم سرخم کنی و انبارم کنی تو جایخی.
من اگر پیاز بودم آنقدر کتاب میخاندم تا لایههای عمیقم هزار برابر شود.
من اگر پیاز بودم از قصه و غصه بینیاز بودم، شاید.
تو دوست داشتی چی باشی؟
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
Audio
#پادکست #نوشتیار
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
رزمیدن با کلمات
واژهها همیشه حاضر به یراقند و روزها را میتوان با آنها ساخت، همواره.
میروم سراغ متنی خاص، متنی که در آن امیدی به یافتن واژهیی تازه باشد.
(واژهی تازه یعنی کلمهیی که تاکنون در نوشتههایم به کار نبردهام.)
و در پی این تازگی، به ادبیات تاجیکستان و افغانستان هم بی اعتنا نیستم که بهانهیی نیکاند برای یافتن ترکیبهای نوآفرید.
و امروز با «رزمیدن» ساخته شد که در آغاز جستاری از رهنورد زریاب یافتمش:
«ولتر را پدیدهی شگفتی گفتهاند. نام اصلی او، فرانسوا ماری آروئی است؛ اما کمتر کسی او را با این نام میشناسد. او که در سال ۱۶۹۴ در پاریس به جهان آمد، کودکی لاغر و رنجوری بود و این ضعف و بیمارگونهگی در سراسر زندهگانی همراهیاش کرد. کسی انتظار نداشت که وی عمری دراز داشته باشد؛ ولی زندهگانیاش هشتادوچهار سال به درازا کشید و او بخشی عظیمی از حیاتش را در جنگوگریز، به سر برد: برای آزادی میٰرزمید و از تاریکاندیشان زورگو میگریخت. و سرانجامِ این جنگوگریز، پیروزی بود: پیروزی ولتر بر دشمنان، پیروزی روشناندیشی بر تعصب و کژاندیشی.*»
و تا شب، جمله است که میسازم با «میرزمد».
با هیولای روزمرگی میرزمم که بنویسم و بنویسانم.
شاهین کلانتری
*از کتاب «پایانِ کارِ سه رویینتن»، نشر امیری، کابل ۱۳۸۹، ص ۵
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
واژهها همیشه حاضر به یراقند و روزها را میتوان با آنها ساخت، همواره.
میروم سراغ متنی خاص، متنی که در آن امیدی به یافتن واژهیی تازه باشد.
(واژهی تازه یعنی کلمهیی که تاکنون در نوشتههایم به کار نبردهام.)
و در پی این تازگی، به ادبیات تاجیکستان و افغانستان هم بی اعتنا نیستم که بهانهیی نیکاند برای یافتن ترکیبهای نوآفرید.
و امروز با «رزمیدن» ساخته شد که در آغاز جستاری از رهنورد زریاب یافتمش:
«ولتر را پدیدهی شگفتی گفتهاند. نام اصلی او، فرانسوا ماری آروئی است؛ اما کمتر کسی او را با این نام میشناسد. او که در سال ۱۶۹۴ در پاریس به جهان آمد، کودکی لاغر و رنجوری بود و این ضعف و بیمارگونهگی در سراسر زندهگانی همراهیاش کرد. کسی انتظار نداشت که وی عمری دراز داشته باشد؛ ولی زندهگانیاش هشتادوچهار سال به درازا کشید و او بخشی عظیمی از حیاتش را در جنگوگریز، به سر برد: برای آزادی میٰرزمید و از تاریکاندیشان زورگو میگریخت. و سرانجامِ این جنگوگریز، پیروزی بود: پیروزی ولتر بر دشمنان، پیروزی روشناندیشی بر تعصب و کژاندیشی.*»
و تا شب، جمله است که میسازم با «میرزمد».
با هیولای روزمرگی میرزمم که بنویسم و بنویسانم.
شاهین کلانتری
*از کتاب «پایانِ کارِ سه رویینتن»، نشر امیری، کابل ۱۳۸۹، ص ۵
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
https://www.tg-me.com/shahinkalantari/11600
لینک ورود به وبینار:
https://www.skyroom.online/ch/madresenevisandegi/neveshtyar
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
▶️ وبینار رایگان «نوشتیار» | آموزش+پرسشوپاسخ
📣 ساعت ۱۵ امروز
(از شنبه تا چهارشنبهی هر هفته، ساعت ۱۵)
🔴 وبینار نوشتیار | پرسشوپاسخ دربارهی نوشتن
✔️جایی برای طرح دغدغههای شما در نویسندگی
🟢حضور برای همه آزاد و رایگان است.
✅نوشتیار: شاهین کلانتری…
📣 ساعت ۱۵ امروز
(از شنبه تا چهارشنبهی هر هفته، ساعت ۱۵)
🔴 وبینار نوشتیار | پرسشوپاسخ دربارهی نوشتن
✔️جایی برای طرح دغدغههای شما در نویسندگی
🟢حضور برای همه آزاد و رایگان است.
✅نوشتیار: شاهین کلانتری…
از کانالهای تلگرامی فعال همسفران مدرسه نویسندگی:
@mitrajajarmy
@maryamkashfi290
@baharokhovat
@Morteza_Abbasi_g
@parisasaadat
@hanieholiaie5
@azamheshmati_physics
@ensanenoghrei
@atefehataeiii
@molaiemobina
@Moradpour_frogism
@maryamnankali1
@potiil
@homaatabatabaei
@mohtavakaar
@golnesasher
@Sahar_mghasemi
@zahra_solhdar
@ZahraKordevaly
@mahdiyeshouryabi
@aidaseyedhosseini
@drzahradadafarid
@faezehazami
@paknewis_ir
@NajmehFatehi
@opheliafassihi
@saghiniaki
@elahebaseda
@somayeh_forouzandeh_ir
@AsalHosseinzadehF
@yaddashthayemaryamgoli
@fahime_adabi_59
@taherehkhademi
@maadiyan
@mahdie_bayat
@sadafpourmonsef
@Maryam_abdollahi_am
@Maryam_jelvani
@sosheibani
@naghoftehayma
@procheasta
@fatemehebrahimi_ir
@elahehalizade1
@mahdiseghbal
@nahid40rasti02
@leila_aligholizade
@jalalshayan
@motamediradmaryam
@farahnazvahabi
@leilanaseriee
@p_r_44
@pardeneshin2018
@rood_e_koochak
@Nahid_Yousefzadeh_Shoushtri
@nasibehsarr
@sarakhooshabi
@yaddashtneda
@melikaejabati12
@zahrasajadnia
@REZACHAMBAR2009
@vajhe_baf_hajipour
@CoolClasss
@shadisafavi
@shivanotes
@jaryanevazhegan
@koochehjomleh
@yak_mosht_negah_22
@khargooshghesegoo
@Farah_Sedaghat
@hananeveshtan
@Fereshteh_bargi
@seaofwriter
@Vazhekhaneh
@khatoon_ghesegu
@kosarmahmoudabadi
@zamanimaryam
@SaraRezaeiR
@maryamnikoumanesh
@artemisnm
@zari_arezi
@Narratorswan1007
@cafe_neveshtan
@saraetemadzadeh
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
https://www.tg-me.com/shahinkalantari/11735
https://www.tg-me.com/shahinkalantari/11696
https://www.tg-me.com/shahinkalantari/11741
https://www.tg-me.com/shahinkalantari/11881
https://www.tg-me.com/shahinkalantari/12058
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
#پادکست #نوشتیار
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قواعد نشانهگذاری را رعایت کنید
از علائم نگارشی بهتر استفاده کنید تا متنتان مفهومتر شود؛ انتهای جملاتِ مستقل نقطه بزنید.
بعد از علائمی مثل نقطه و ویرگول، یک فاصله بزنید: بعد از این ویرگول، یک فاصله هست.
قبل از علائمی مثل نقطه و ویرگول، فاصله نزنید: مثل این ویرگول، و مثل این نقطه.
گیومهٔ فارسی استفاده کنید و به جای آن، پرانتز یا علائم انگلیسی تایپ نکنید:
«این جمله داخل گیومهٔ فارسی تایپ شده» ”اما این جمله بین علائم نقلقول انگلیسی تایپ شده“.
برای افزایش خوانایی متن، سعی کنید کل متن را یکتکه ننویسید و آن را به پاراگرافهای کوچکتر تقسیم کنید. پاراگرافها را بیشازحد طولانی نکنید، و پاراگرافهای خیلی بلند را به پاراگرافهای کوچکتر تقسیم کنید.
نیمفاصله را حتیالامکان اعمال کنید
یکی از شایعترین مشکلات تایپی، عدم استفاده از نیمفاصله است، خصوصا در کلمات مرکب و افعال.
پیشوندها، پسوندها، علائم جمع و… را با نیمفاصله به کلمهٔ اصلی جفت کنید: همداستان، داستاننما، خانهی، دقیقهای، بچهها، میروم، مینویسم، زبانبسته، کرهخر، بیادب، بیصدا، حملهور، ضربهام، چهرهاش.
اگر شک دارید، از خود بپرسید آیا این عبارت یکتکه تلفظ میشود؟ مثلا کلماتِ «امامزاده» و «خویشتندار» یکتکه تلفظ میشوند؛ پس اجزای آنها را با نیمفاصله جفت کنید.
در محاوره گاهی یکسرهنوشتنِ کلمه اشکالی ندارد (مثل: میگم، میشه)، ولی نیمفاصله به خوانایی کمک میکند (مثل: میبینه، میشینه).
در Word و تحت ویندوز به روشهای متعددی میتوان نیمفاصله تایپ کرد. مثلا از کلید میانبر – + Ctrl استفاده کنید (کنترل را نگه دارید و خطتیره در بالای کیبورد را بزنید)، یا از کلید میانبر Ctrl+Shift+2 استفاده کنید.
یا «صفحه کلید استاندارد فارسی» را نصب و فعال کنید؛ در این صورت کلید میانبر Shift+Space کاراکترِ نیمفاصله را درج خواهد کرد.
در سیستمهای دیگر مثلا دستگاههای اندرویدی، کیبوردهای فارسیْ کلیدی برای نیمفاصله دارند.
در استفاده از نیمفاصله زیادهروی نکنید. جاهایی که لازم است درج کنید.
به املای کلمات توجه کنید
کلماتِ یکتکه را جدا نکنید: توی گاو داری چیکار می کنی > توی گاوداری چیکار میکنی؟
کلماتی مثلِ کدخدا، ناخدا، گاوداری، لگدزنان، بندرگاه، دورافتاده… را سرهم بنویسید.
کلماتِ جدا را نچسبانید: اینسری تونیستی > این سِری تو نیستی.
اگر در کلماتِ مرکب از خط تیره استفاده میکنید، اجزای آن را با تیرهٔ کوچک وصل کنید: پسا-زایمان.
اگر برای وضوح و خواناییِ متن لازم است، علائم و اِعراب بزنید: وقتِ دیگر نمانده … وقتْ دیگر نمانده.
«کسره» و «هه» را اشتباها بهجای هم استفاده نکنید [مگر آنکه عمدی و آگاهانه باشد]:
کتابه من > کتاب من؛ سره سفره > سرِ سفره؛ حال من خوبِ > حال من خوبه.
املای کلمات تخصصی یا نامتداول را (خصوصا اگر شک دارید)، از منابع معتبر چک کنید.
با اغلاط رایج آشنا شوید: مثلا تصفیهحساب یا هواسپرت اشتباه است؛ تسویهحساب و حواسپرت درست است، مگر آنکه عمدا آنطور نوشته شده باشد که در این موارد بهتر است در پینوشت اشاره کنید تا ادیتور آن را تغییر ندهد.
برخی کلمات دو یا چند املای صحیح دارند، مثلا زغال و ذغال هر دو صحیح است.
به اشکالات تایپی یا تلفظی توجه کنید: شکه > شوکه؛ خوردشدن > خُردشدن؛ مردانش > مردانهاش.
©️منبع: مجلهی نبشت
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نوشتن را عشق است
گاهی میروم سراغ یادداشتهای شخصیام در سالهای گذشته تا ببینم چطور آدمی بودهام، و اصلن همین است که بهم انگیزه میدهد برای مداومت در روزانهنویسی.
امروز رفتم سراغ نوشتههایم در ۲۹ مرداد سال ۹۷. بیش از هر چیز حیرت کردم از پُرکاریام (راحتنویسی را مدیون همان چند هزار کلمه آزادنویسیهای روزانهام).
پارهیی از قلماندازهای آن روز جملاتی تأکیدی است که بیهیچ ویرایشی میگذارمشان اینجا:
«من تحت هر شرایطی مینویسم.
من میدانم که بهتر نوشتن با بیشتر نوشتن حاصل میشود.
من مینویسم حتی اگر تمام دنیا بر علیه من بسیج شده باشد.
من بهترین نویسندۀ زندگی خودم هستم.
من کتابی مینویسم که برای زندگی میلیونها نفر الهامبخش باشد.
من نمیگذارم هیچ روزی بدون نوشتن بگذرد.
برای من هر لحظهای مناسبترین لحظه برای نوشتن است.
من دوقلوهای خواندن و نوشتن را هرگز از هم جدا نمیکنم.
من اندوهم را به نوشته تبدیل میکنم.
من میدانم که نوشته حین نوشتن شکل میگیرد.»
حالیا میبینم که نتیجهی این جملهها بدک هم نبوده. نوشتن را عشق است.
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
گاهی میروم سراغ یادداشتهای شخصیام در سالهای گذشته تا ببینم چطور آدمی بودهام، و اصلن همین است که بهم انگیزه میدهد برای مداومت در روزانهنویسی.
امروز رفتم سراغ نوشتههایم در ۲۹ مرداد سال ۹۷. بیش از هر چیز حیرت کردم از پُرکاریام (راحتنویسی را مدیون همان چند هزار کلمه آزادنویسیهای روزانهام).
پارهیی از قلماندازهای آن روز جملاتی تأکیدی است که بیهیچ ویرایشی میگذارمشان اینجا:
«من تحت هر شرایطی مینویسم.
من میدانم که بهتر نوشتن با بیشتر نوشتن حاصل میشود.
من مینویسم حتی اگر تمام دنیا بر علیه من بسیج شده باشد.
من بهترین نویسندۀ زندگی خودم هستم.
من کتابی مینویسم که برای زندگی میلیونها نفر الهامبخش باشد.
من نمیگذارم هیچ روزی بدون نوشتن بگذرد.
برای من هر لحظهای مناسبترین لحظه برای نوشتن است.
من دوقلوهای خواندن و نوشتن را هرگز از هم جدا نمیکنم.
من اندوهم را به نوشته تبدیل میکنم.
من میدانم که نوشته حین نوشتن شکل میگیرد.»
حالیا میبینم که نتیجهی این جملهها بدک هم نبوده. نوشتن را عشق است.
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar