Telegram Web Link
📌گلی بیرون از محفظهٔ شیشه‌ای

برای محافظت از یک سری چیزهای ارزشمند، باید رهایشان کرد.
نباید دو دسته به آن‌ها چسبید. بهتر است رها شوند تا جایگاه‌شان را در جهان بیابند.
اما چگونه؟

🔹تصور کنید اتفاقی ناخوشایند رخ داده.
یک‌باره با خود سازهٔ آرزویی با تصویری آرمانی از آینده را ویران می‌کند.
می‌دانید بعد از تماشای این ویرانی باید چه کرد؟
گاهی این بهترین راهکار است:

🔹با ذهنی خسته و زخمی و پر از سوال، خود را به ضیافتی دعوت کنید.
خود را به انجام کاری که معمولا نمی‌کنید و پر از پیام «احترام به خود» است دعوت کنید.
مثلا بهترین لباس‌تان را بپوشید و به بهترین کافه‌ای که می‌شناسید بروید.
درد را رها کنید تا جایگاهش را به مرور در زندگی‌تان پیدا کند.

🔹در وقت خوشی هم چنین کنید.
بعد از جشن و پایکوبی، دستاوردها را رها کنید و به زندگی عادی برگردید و برای از نو ساختن تلاش کنید.
موفقیت را هم رها کنید تا جایگاهش را به مرور در زندگی‌تان پیدا کند.

🔹و در بلندمدت، بعد از این رهاییِ اولیه، باری دیگر از غم و شادی رها شوید. چگونه؟

با نوشتن.
درباره‌اش بنویسید.
نوشته‌هایتان را منتشر کنید.
با نوشتن و انتشار ایده‌ها، دیگران هم به تماشای گل شما می‌نشینند و فرصتی برای تفکر می‌یابند.

مثل گل شازده‌ کوچولو، برای محافظت از شادی ارزشمند یا غم ارزشمند (ارزشمند است چون برایش هزینهٔ روحی داده‌اید) آن را در محفظه‌ای شیشه‌ای نگه ندارید.
رهایش کنید.

🔹با مداومت در نوشتن،
با مداومت در سهیم شدن گل خود با دیگران،
قبیله‌ای از آدم‌های همفکر خواهید ساخت؛
و نکتهٔ کلیدی در این وادی، «مداومت» است.

عادتِ نوشتن، عادتِ سهیم شدن داستان خود با دیگران، از ما آدم‌هایی متفاوت می‌سازد.

گاهی تنها تفاوت ما با تصویر آرمانی‌ای که از خود داریم، در یک کلمه خلاصه می‌شود:
تفاوت در «تعهد» است.

تعهد، حلقهٔ مفقود زندگی خیلی از ماست.

✍️ناهید عبدی
@nahidabdilearning
Nahidabdi.com
پ.ن. قرار است در یک دورهمی دوستانه، تعهد و نظم شخصی را تمرین کنیم.
اگر دوست دارید کنار ما باشید، اطلاعات این برنامه را با کلیک روی لینک زیر مشاهده کنید:

https://www.tg-me.com/nahidabdilearning/2939
Audio
🎙وبینار نو‌شتیار را بشنوید | ۲۲

☁️نکات متنوعی درباره‌ی نوشتن و نویسندگی

✉️ ۷ جمله‌ برای هر روز

#پادکست #نوشتیار
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📍کمال‌گرایی: فرصت یا مانع؟

دیروز در وبینار نوشتیار دوستی پرسید: «هر روز می‌نویسم، اما فکر می‌کنم نوشته‌هایم خوب نیستند و به علت کمال‌گرایی منتشرشان نمی‌کنم. چه کنم؟» در پاسخ ایشان، می‌خواهم از تجربه‌ی خودم بگویم شاید کمک‌کننده باشد. از وقتی به خاطر دارم، همیشه می‌خواستم در هر کاری که انجام می‌دهم، از دیگران بهتر باشم. این روحیه نتیجه هم می‌داد. در تمام دوران تحصیل، شاگرد اول بودم. در مسابقات علمی‌ای که برگزار می‌شد جزو نفرات برتر بودم. ساعت‌ها درس می‌خواندم، به کلاس‌های مختلف می‌رفتم، تست می‌زدم و در آزمون‌های آزمایشی شرکت می‌کردم تا بتوانم در رشته‌ی پزشکی که بهترین رشته‌ی گروه تجربی بود، پذیرفته شوم.

کمال‌گرایی هنوز هم در من وجود دارد، اما به‌تدریج این روحیه را متوجه خودم کردم. اکنون به جایی رسیده‌ام که نمی‌خواهم از دیگران بهتر باشم، می‌خواهم هر روز نسخه‌ای بهتر و کمال‌یافته‌تر از خودم باشم. در ابتدای راه نوشتن، همه‌ی ما بد می‌نویسیم. این یک واقعیت است و بهتر است که آن را قبول کنیم. اما این موضوع منِ کمال‌گرا را از ادامه دادن بازنمی‌دارد، بل‌که کمکم می‌کند تا بیشتر تلاش کنم تا هر روز بهتر بنویسم. کمال‌گرای واقعی کسی است که آن‌قدر ادامه می‌دهد و پافشاری می‌کند که هر روز به کمال مطلوبش نزدیک‌تر شود. برخی دچار انفعال هستند، کاری نمی‌کنند و این بی‌عملی را به گردن کمال‌گرایی می‌اندازند. مواظب باشید اهمال‌کاری یا تنبلی را با کمال‌گرایی اشتباه نگیرید.

بگذارید مثالی برایتان بزنم. در دوره‌ی «کتاب‌نویسی» شرکت کرده بودم. قرار بود طی یک ماه یک کتاب غیرداستانی بنویسیم. بیشتر دوستان چند صفحه‌ای نوشتند و بعد هم رها کردند، اما من ادامه دادم. سخت بود؟ البته. کار دشواری بود. زمان کمی داشتم و اولین باری بود که می‌خواستم کتاب بنویسم. اما کمال‌گرایی به کمکم آمد. با خودم گفتم در حال حاضر، کمال من نوشتن و به اتمام رساندن این کتاب است، پس چند ساعت در روز وقت گذاشتم و نوشتم. نسخه‌ی اولیه‌ی کتاب در عرض سه هفته نوشته شد و نتیجه‌ی آن کتابی شد با عنوان «بنویس تا زنده بمانی» که چاپ شد و بازخوردهای خوبی هم داشت.

نمی‌گویم شاهکار خلق کردم، اما همین که توانستم کاری را انجام دهم که بیشتر افراد نمی‌کنند، از خودم راضی‌ام. اگر کمال‌گرا نبودم، مثل بقیه در میانه‌ی راه متوقف می‌شدم. کمال‌گرایی انگیزه‌ای است که مرا رو به جلو می‌راند. در طی این دو سال و اندی هر روز چیزی منتشر کرده‌ام و به قول استاد تا الان که لولو مرا نخورده است. گاهی ما ترس‌هایمان را پشت نقاب «کمال‌گرایی» پنهان می‌کنیم. مطمئنید به دلیل کمال‌گرایی منتشر نمی‌کنید؟ شاید می‌پندارید خوب می‌نویسید و می‌ترسید با انتشار و در معرض دید قرار دادن نوشته‌هایتان، این تصور خواهد شکست. شاید هم میل به دیده شدن در شما زیاد است و می‌ترسید منتشر کنید و کسی محل گربه به نوشته‌هایتان نگذارد و دلسرد شوید.
Audio
🎙وبینار نو‌شتیار را بشنوید | ۲۳

☁️نکات متنوعی درباره‌ی نوشتن و نویسندگی

✉️ اول می‌خواستم یک گُل به تو هدیه بدهم

🎞 تماشای ویدیوی وبینار در یوتیوب

#پادکست #نوشتیار
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🗣️ «داستان چیزی نیست جز زیرکانه‌ترین ابزاری که بشر تاکنون برای محک و نمایش خود اختراع کرده.»

©️جان آپدایک، فرهنگ نوین گفته‌ها، ص ۱۶۹


#قصار #از_نوشتن
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
🎙وبینار نو‌شتیار را بشنوید | ۲۴

☁️نکات متنوعی درباره‌ی نوشتن و نویسندگی

✉️ سایه‌نویس چه می‌کند؟

🎞 تماشای ویدیوی وبینار در یوتیوب

#پادکست #نوشتیار
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭐️ویدیوی نویسنده-کارآفرین

نقشه‌ی ‌راه تبدیل علایق به کسب‌وکار اینترنتی از طریق تولید محتوا

✉️در این وبینار رایگان ۶۰ دقیقه‌ای با الگویی ۱+۷ مرحله‌ای آشنا می‌شوید که به شما کمک می‌کند سیستمی منظم برای ساخت کسب‌وکاری خلاقانه در اینترنت بسازید.

@shahinkalantari

📌برخی از سرفصل‌های وبینار نویسنده‌کارآفرین:

بهترین تمرین‌ها برای شروع نویسندگی
نویسندگی و کارآفرینی چگونه با هم ترکیب می‌شوند؟
چگونه موضوع مناسبی برای فعالیت در یک حوزه‌ی خاص انتخاب کنیم؟
چرا همه‌ی ما باید با دو مهارت «تولید محتوا» و «تبلیغ‌نویسی»‌ آشنا باشیم؟
با چه مدل‌ها و برنامه‌هایی می‌توان یک کسب‌وکار اینترنتی را به جریان درآمدی پایداری رساند؟
چگونه در مسیر نویسنده-کارآفرین شدن تداوم داشته باشیم؟
چگونه سفارش‌ها و پروژه‌های پولسازی در زمینه‌ی تولید محتوا و تبلیع‌نویسی دریافت کنیم؟


🔥 ویدیوی ضبط‌شده‌ی وبینار «نویسنده-کارآفرین» را در پیوند زیر تماشا کنید:

➡️
🔗 https://www.aparat.com/v/zbnip6w
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
⭐️ویدیوی نویسنده-کارآفرین نقشه‌ی ‌راه تبدیل علایق به کسب‌وکار اینترنتی از طریق تولید محتوا ✉️در این وبینار رایگان ۶۰ دقیقه‌ای با الگویی ۱+۷ مرحله‌ای آشنا می‌شوید که به شما کمک می‌کند سیستمی منظم برای ساخت کسب‌وکاری خلاقانه در اینترنت بسازید. @shahinkalantari…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭐️ویدیوی نویسنده-کارآفرین

نقشه‌ی ‌راه تبدیل علایق به کسب‌وکار اینترنتی از طریق تولید محتوا

✉️در این وبینار رایگان ۶۰ دقیقه‌ای با الگویی ۱+۷ مرحله‌ای آشنا می‌شوید که به شما کمک می‌کند سیستمی منظم برای ساخت کسب‌وکاری خلاقانه در اینترنت بسازید.

@shahinkalantari

📌برخی از سرفصل‌های وبینار نویسنده‌کارآفرین:

بهترین تمرین‌ها برای شروع نویسندگی
نویسندگی و کارآفرینی چگونه با هم ترکیب می‌شوند؟
چگونه موضوع مناسبی برای فعالیت در یک حوزه‌ی خاص انتخاب کنیم؟
چرا همه‌ی ما باید با دو مهارت «تولید محتوا» و «تبلیغ‌نویسی»‌ آشنا باشیم؟
با چه مدل‌ها و برنامه‌هایی می‌توان یک کسب‌وکار اینترنتی را به جریان درآمدی پایداری رساند؟
چگونه در مسیر نویسنده-کارآفرین شدن تداوم داشته باشیم؟
چگونه سفارش‌ها و پروژه‌های پولسازی در زمینه‌ی تولید محتوا و تبلیع‌نویسی دریافت کنیم؟

@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
وبینار نو‌شتیار را بشنوید | ۲۵

☁️نکات متنوعی درباره‌ی نوشتن و نویسندگی

✉️وقتی واژه‌نامه به دادمان می‌رسد

🎞 تماشای ویدیوی وبینار در یوتیوب

#پادکست #نوشتیار
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نویسنده‌ی بی‌تربیت

روکش دندان خواهرم نسیم افتاده و قورتش داده رفته. رفته دکتر، دکتر گفته از این لحظه به بعد هر وقت ریدی اَنت را بگرد تا روکش را پیدا کنی و بیاوری دوباره بگذارم سر جاش.
مرا بگو، نشسته‌ام یادداشت «تردیدار» را بنویسم و با خودم می‌گویم آیا می‌توان از همین ماجرای نسیم برداشت خاصی داشت و ضمن نقل ماجرا به آن پرداخت؟ بله، اصرار بر هر روز نوشتن این فضاحت‌ها را هم به بار می‌آورد.
حالا ممکن است دوست باتربیتی بگوید «اَن و ریدن را چرا اینجوری می‌ریزی تو نوشته‌ات؟ خجالت نمی‌کشی چنین چیزی را منتشر می‌کنی؟ چرا آبروی خواهرت را می‌بری؟ همه خیال می‌کنند آبجی‌ت چنان به پیسی خورده که به جای روکش جدید به اَن‌گردی افتاده.»
باری، ولی فرض کنید می‌نوشتم: «خواهرم نسیم روکش دندانش را قورت داده و رفته پیش دکتر و دکتر گفته طی ساعات آتی وقتی برای اجابت مزاج رفتی سرویس بهداشتی، مدفوعت را به‌خوبی جستجو کن تا روکش از کف نرود.» شاید بگوبید: «ای‌ول‌لا، این هم باتربیتانه‌تر است، هم کم‌تر حال‌به‌‌هم‌زن.»
ولی باور کنید نوشتن یعنی راحت نوشتن. بیایید مثل خودمان بنویسم، عین زندگی. نوشتن ریابردار نیست،‌ وگرنه می‌شود یکی دیگر از رفتارهای نکبت‌زده و دوگانه ‌در فرهنگ ما.

حالا چند ساعتی گذشته و نمی‌دانم عملیات جستجو موفقیت‌آمیز بوده یا نه؛ ولی خوشحالم که ویزای نسیم ردیف شده و تیرماه می‌رود کانادا و تا مدت‌ها دندانش را از نزدیک نخواهم دید.


#تردیدار
@shahinkalantari
📱 استانداردهایی برای داشتن کانالی حرفه‌یی در تلگرام

🟠این نکات فقط برای نوع خاصی از کانال‌ تلگرامی است؛ کانالی که یک نویسنده به‌منظور تقویت اندیشه و قلم خود در آن‌ می‌نویسد.
🟢این پیشنهاد‌ها به این دلیل ارائه می‌شود که نتیجه‌ی مثبت اجرای آن را کار جمعی از همسفران مدرسه نویسندگی به‌وضوح مشاهده کرده‌ام.


نامی برای کانالتان انتخاب کنید

مثل ستونی در دل یک روزنامه به کانالتان بنگرید. سعی کنید با جدیت ستون‌نویسی حرفه‌یی به نوشتن بپردازید؛ و چون ستون‌ها نامی مشخص دارند، شما هم نامی برای کانالتان برگزینید. این نام سبب می‌شود تا دیگران کانال شما را بهتر به خاطر بسپارند.

نام خودتان را هم در کنار نام کانال بیاورید

وقتی با نام رسمی خودمان می‌نویسیم با تعهد و جدیت بیشتری نوشته‌هایمان را ویرایش و بازنویسی می‌کنیم. بنابراین نوشتن با نام رسمی اقدامی برای افزایش کیفیت یادگیری است.

🟣مثال برای دو نکته‌ی بالا: «تردیدار | شاهین کلانتری»

هر روز بنویسید

گاهی حتا یک روز فاصله می‌تواند موجب افت‌ انگیزه و توان نوشتاری ما بشود. نظم در انتشار روزانه خیلی وقت‌ها طاقت‌فرساست، اما نتیجه‌ی چنین رنجی سازنده و سودمند است.

برای هر یادداشت موضوعی مرکزی انتخاب کنید

در یک یادداشت کوتاه چندان نمی‌توان از این شاخه به آن شاخه پرید، ضمن آن‌که تمرکز روی یک نکته‌ی مرکزی و بیان شفاف آن، ورزش فکری مؤثرتری‌ست.

روی هر یادداشت‌ عنوان مناسبی بگذارید

درست است که تلگرام بخش به‌خصوصی برای نوشتن تیتر ندارد، اما بهتر است از نوشتن عنوان صرف‌نظر نکنیم. نوشتن عنوان خلاقانه‌ برای هر متن نه‌تنها شانس خوانده‌شدن آن را افزایش می‌دهد، بلکه تمرینی برای مهارت‌یافتن در عنوان‌نویسی هم هست.

در استفاده از شکلک‌ها افراط نکنید

ایموجی‌ها (شکلک‌ها) می‌توانند گهگاه در جلب توجه خواننده به برخی نکات مفید باشند، اما چه بهتر که با استفاده‌ی افراطی از آن‌ها حواس خواننده را پرت نکنیم.

از نادیده‌‌گرفته‌شدن نهراسید

در آغاز راه توقع خوانده‌شدن نوشته‌هایمان را نداشته‌ باشیم. اگر در سال اول فعالیت کانالمان به پنج مخاطب پیگیر هم برسیم پیروزی بسیار بزرگی‌ست.

🎙برای آشنایی بیشتر با جزییات هر یک از نکات بالا، فایل صوتی زیر را بشنوید:
👇
https://www.tg-me.com/shahinkalantari/11696

شاهین کلانتری
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
✉️ ویژگی‌های کانال تلگرام یک نویسنده‌ی حرفه‌یی

وبینار نو‌شتیار را بشنوید | ۲۶

☁️نکات متنوعی درباره‌ی نوشتن و نویسندگی

🎞 تماشای ویدیوی وبینار در یوتیوب

#پادکست #نوشتیار
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چیدمان واژه‌ها

انتخاب کلمات مناسب مهم است، اما برگزیدن جای درست کلمات در جمله نیز به همان اندازه‌ یا گاه بیشتر اهمیت دارد.

ساده‌ترین گام برای آغاز آموختن ساختارهای مختلف جمله‌نویسی کدام است؟

بیایید نگاهی بیندازیم به برخی از جملات فصل آغازین جلد اول «حکایت بلوچ»، اثر سترگ محمود زندمقدم:
«می‌رفتیم به زاهدان.»
«ایستاد راننده.»
««بوی دود چوب، آمیخته با عطر لیموعمانی و بوی زردچوبه، پر کرده بود فضای قهوه‌خانه را.»
«دل نمی‌داد راننده به راه افتادن.»
«ماندگار شدیم در قهوه‌خانه.»
«دراز کشیدیم روی تخت‌های چوبی، به هوای خوابی و خستگی‌درکردنی.»
«ابری بود آسمان همچنان، ابری یکدست و بلند و نازک.»
«سیلاب برده بود پاره‌های راه را.»
«دشنام می‌داد راننده.»
«لبریز آب باران بود کفش‌ها و جوراب‌ها.»
«فوتی کرد راننده در فانوس.»
«خبری نبود از کبود ابرها در آسمان.»
«خالی بود خیابان.»

اکنون فعل جمله‌های بالا را در انتهای جملات تصور کنید؛ جمله‌ها به شکل رایجی که از جمله‌‌‌نویسی در ذهن داریم نزدیک‌تر می‌شوند: «راننده ایستاد.»، «در قهوه ماندگار شدیم.» و...

آیا آوردن فعل در ابتدا یا میانه‌ی جمله نادرست است؟ نه، چون ما در گفتار روزانه‌مان هم به‌کرات چنین جملاتی را به زبان می‌آوریم. آیا همیشه باید این کار را بکنیم؟ این شیوه لزومن به متنی زیبا منجر می‌شود؟ نه، بستگی دارد به هدف جمله و سبکی که نویسنده برای اثر برگزیده.

هدف از ارائه‌ی این نمونه‌ها آن بود که قدمی کوچک برای آموختن شکل‌های مختلف جمله‌سازی باشد.
می‌توانید همین الان یکی از نوشته‌های قبلی‌تان را بردارید و بکوشید جای فعل را در اغلب جمله‌ها عوض کنید، بعد از هر تغییر از خودتان بپرسید: حالا این جمله روی کدام کلمه یا کلمات بیشتر تأکید می‌کند؟ صورت فعلی جمله در دریافت مفهوم تعلیق ایجاد می‌کند یا وضوح بیشتری به متن می‌بخشد؟ لحن و آهنگ جمله چه شکلی یافته است؟

‌شاهین کلانتری
#تردیدار
@shahinkalantari
همین نکات ساده

نشسته بنویسد. ذهنش به هزار جا سرک می‌کشد. حس می‌کند باید کتابی ورق بزند یا نگاهی به یادداشت‌های پیشینش بیندازد تا ایده‌یی برای نوشتن بیاید؛ اما به خودش نهیب می‌زند که نه، بمان. نوشته باید خودش خودش را بسازد. یاد پدرش می‌افتد که به مادرش سرکوفت می‌زد این‌همه کارهای بچه‌ها را انجام نده، بگذار خودشان به تقلا بیفتند تا مستقل بار بیایند.

برای نوشتن، بیش از گشتن به ماندن احتیاج داری.

یک جمله‌ی شل و ول بنویس که همان اول کار پایش را دراز کند وسط صفحه تا بقیه‌ی جمله‌ها هم ترسشان بریزد و هر طور دوست دارند ولو شوند روی کاغذ. صفحه که پر شد، می‌توانی همه را به‌خط کنی و هر کدام که به کار می‌آید نگه داری و بقیه را بریزی بیرون.

شاهین کلانتری
#تردیدار
@shahinkalantari
🗣️ «ما برای خود قصه می‌گوییم تا بتوانیم آسوده‌تر زندگی کنیم.»

-جوآن دیدیون، فرهنگ نوین گفته‌ها، ص ۳۵۰


👍با توجه به بازخوردهای مثبت دوره‌ی پیشین ۱۰۰ داستان و درخواست‌های مکرر دوستان مشتاق، فراخوان دوره‌ی تابستانه‌ی ۱۰۰ داستان اعلام شد:

➡️
www.tg-me.com/kelasenevisandegi/296
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چه پُخی هستی که از خودت می‌نویسی؟

زیر یادداشت دوستی، کسی نوشته بود: «نمی‌دونم چرا من یا سایر ملت باید از شنیدن روزمرگی‌هات لذت ببریم. آخه مگه شخصیت مهم سیاسی هستی؟ بازیگر خفنی هستی؟»

احتمالن ما هم چنین کامنت‌هایی زیر نوشته‌هایی که منتشر نمی‌کنیم (یا نمی‌نویسیم) می‌گذاریم. «مگه من کی‌ام که از خودم بنویسم؟»

و نتیجه‌اش انبوهی از دلنوشته‌های کم‌مایه است که هر روز دست به دست می‌شوند و هیچ اثری هم در پیشبرد زیست بشری ندارند.

هرمز شهدادی در «شب هول» نوشته:
«چنین آموخته‌ایم که در نوشته‌ها سرگذشت آدمهای استثنائی و یا معروف را بخوانیم. چنین آموخته‌ایم که به زادگاه و جایگاه آدمهای معروف علاقمند باشیم. هیچ گاه از خود نمی‌پرسیم که چرا سرگذشت اشخاص ظاهراً بی‌هویت، داستان همگان، برایمان مطبوع نیست.

غافلیم که هر یک از این همگان، هر کدام از این آدمهای هرروزی و بی‌نام و نشان، حیاتی سراسر ماجرا و رنج و شادمانی داشته‌اند و به حقیقت اینانند که بار تاریخ و تقدیر را به دوش می‌کشند.
»

اگر بکوشیم به جای جمله‌های سانتی مانتال و انتزاعی، با نثری سالم و خونسرد خودمان را روایت کنیم، اگر بیخیال انشاءهای چُس‌ناله و پرطمطراق شویم، آرام‌آرام یادداشت‌هایمان به حلقه‌ی کوچکی از زنجیره‌ی تمدن‌سازی بدل خواهد شد.

ما بیش از ادبی‌بازی‌های ناشیانه، نیازمند همین روایت‌های ساده و صمیمی آدم‌های عادی این جامعه‌ایم تا به گسترش فرهنگ درنگ و تأمل، مکث و مزه‌مزه کردن ثانیه‌ها کمک کنیم.

ما با نوشتن از افکار و تجربیات و آموخته‌های همین پخی که هستیم، می‌توانیم به قدر گامی خُرد، خِرَد جمعی را پیش برانیم

و در عین هیچ پُخی نبودن، «کسی» باشیم.


✍🏼 مریم کشفی

➡️ @maryamkashfi290

#یادداشت
2024/10/01 12:31:05
Back to Top
HTML Embed Code: