Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
هر سایت باید دامنهی اختصاصی داشته باشد.
نویسندگان رمان و داستان کوتاه و داستانک
شاعران
تولیدکنندگان محتوا
مدرسان
و افرادی که در پی نوشتن برای معرفی محصولات و خدماتشان در اینترنت هستند.
شاهین کلانتری
تبدیل تدریجی مطالب سایت به کتاب الکترونیکی و چاپی
همهی سایتهای شرکتکنندگان در طول دوره بهطور مستقیم توسط مدرس دوره ارزیابی خواهد شد.
سایت شرکتکنندگان دوره در رسانههای مدرسه نویسندگی معرفی خواهد شد.
شبکهیی برای حمایت از وبسایتها و لینکشدن آنها به هم فراهم خواهد شد.
۸ جلسه
بازهی زمانی برگزاری دوره:
۱ ماه
روزهای برگزاری جلسات:
یکشنبهها و چهارشنبهها
مدت زمان هر جلسه:
۳۰ دقیقه
ساعت برگزاری جلسات:
ساعت ۱۹ الی ۱۹:۳۰
شروع دوره از چهارشنبه ۲۵ بهمن
شهریه دوره:
پس از آن، یک میلیون و هفتصد هزار تومان
نحوهی ثبتنام:
شهریه دوره را به شمارهی کارت زیر واریز کنید:
5892101022431759
به نام رحیم کلانتری
سپس رسید خود را برای کارشناس دوره (خانم عطایی) ارسال کنید.
نشانی تلگرامی دریافت رسیدها و قطعی کردن ثبتنام:
@nevisandeganim
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
-هیچ شده از نوشتن خسته شوید یا لج کنید و نسبت به آن بیاعتنا شوید؟
-من از شخصیتهایی که دربارهشان مینویسم خسته شدهام، و همچنان خستهتر هم میشوم، اما از نوشتن نه. اگر لجبازی هم در کار باشد، با شخصیتهای واقعی است. یکی از راههای انتقامگیریام این است که آنها را وارد داستان میکنم و حسابی خدمتشان میرسم! البته دوست میدارم و میکوشم به دنیا بیاعتنا شوم، زیرا کاملاً به بیاعتباری آن پی بردهام، اما هر چه بیشتر میروم، اعتنایم نسبت به نوشتن بیشتر میشود؛ نوشتن نیز هر چه بیشتر امکانات خود را به من عرضه میکند.
©️علی مؤذنی در گفتوگو با مجلهی «قصه»، شماره ۲ و ۳، ۱۳۷۲، ص. ۲۱۲
#از_نوشتن #قصار
@shahinkalantari
-من از شخصیتهایی که دربارهشان مینویسم خسته شدهام، و همچنان خستهتر هم میشوم، اما از نوشتن نه. اگر لجبازی هم در کار باشد، با شخصیتهای واقعی است. یکی از راههای انتقامگیریام این است که آنها را وارد داستان میکنم و حسابی خدمتشان میرسم! البته دوست میدارم و میکوشم به دنیا بیاعتنا شوم، زیرا کاملاً به بیاعتباری آن پی بردهام، اما هر چه بیشتر میروم، اعتنایم نسبت به نوشتن بیشتر میشود؛ نوشتن نیز هر چه بیشتر امکانات خود را به من عرضه میکند.
©️علی مؤذنی در گفتوگو با مجلهی «قصه»، شماره ۲ و ۳، ۱۳۷۲، ص. ۲۱۲
#از_نوشتن #قصار
@shahinkalantari
©️پشت جلد چاپ اول کتاب «خانهی لب دریا»، ناتالیا گینزبورگ، ترجمهی م. طاهر نوکنده، نشر آوانوشت
#از_نوشتن #قصار
@shahinkalantari
#از_نوشتن #قصار
@shahinkalantari
اگر از نظرتان من شخص موفقی بودم و میپرسید راز این پیروزی چه بوده است باید در جواب بگویم که هیچ رازی وجود ندارد. مطلقاً هیچ دستورالعمل واحدی وجود ندارد که انسانها را به سمت خوشبختی هدایت کند.
تنها اصل کامروایی از نظر من تلاش، صداقت و مردمدوستی است. تولید و چیزی به این جهان اضافه کردن، کاستن از رنج انسانها ولو به لبخندی و رعایت انصاف همان احساسی است که به آن خوشبختی میگویم.»
©️بهروز فردوس (۱۴۰۰-۱۳۱۹)، کتاب «نگهبان ماموت» (خودزندگینامهی بنیانگذار «ماموت»)، نشر دیوار، ص. ۱۷۰
#قصار
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
shahin-kalantari-book.pdf
14.2 MB
📥 دانلود رایگان کتاب شاهراه تأثیرگذاری از شاهین کلانتری
توضیح نویسنده دربارهی نسخهی الکترونیکی:
«استقبال از کتاب دلگرمکننده بود و در مدت کوتاهی به چاپ دوم رسید؛ اما به چند دلیل از انتشار چاپ سوم آن به شکل کاغذی صرفنظر کردم؛ دلیل اصلی این است: کاغذ گران شده و قیمت کتاب بالا رفته، شاید تهیهی کتاب برای بسیاری از علاقهمندان دشوار باشد، به همین دلیل دوست دارم نسخهی الکترونیکی آن به رایگان در دسترس همه باشد؛ این با موضوع و هدف کتاب هم سازگار است. به امید آنکه این «شاهراه تأثیرگذاری» انگیزهی لازم را برای ارائه ایدهها و افکارتان در فضای اینترنت فراهم کند.»
@shahinkalantari
Shahinkalantari.com
Madresenevisandegi.com
توضیح نویسنده دربارهی نسخهی الکترونیکی:
«استقبال از کتاب دلگرمکننده بود و در مدت کوتاهی به چاپ دوم رسید؛ اما به چند دلیل از انتشار چاپ سوم آن به شکل کاغذی صرفنظر کردم؛ دلیل اصلی این است: کاغذ گران شده و قیمت کتاب بالا رفته، شاید تهیهی کتاب برای بسیاری از علاقهمندان دشوار باشد، به همین دلیل دوست دارم نسخهی الکترونیکی آن به رایگان در دسترس همه باشد؛ این با موضوع و هدف کتاب هم سازگار است. به امید آنکه این «شاهراه تأثیرگذاری» انگیزهی لازم را برای ارائه ایدهها و افکارتان در فضای اینترنت فراهم کند.»
@shahinkalantari
Shahinkalantari.com
Madresenevisandegi.com
مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
shahin-kalantari-book.pdf
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چند زندگینامهی طولانی از زندگی آقای فاکنر موجود است، من به بخشهایی که خودم علاقه دارم اشاره میکنم.
مادربزرگ و مادرش هر دو به افراط اهل خواندن بودند و علاقمند به آثار افسانههای برادران گریم و چارلز دیکنز.
و مهمتر؛ دایهای سیاهپوست که از نوزادی ویلیام در دامنش بزرگ شد، دایه مدام قصه میگفت و آواز میخواند.
بدون شک این سه زن، تخیل هنرمندانهی نویسنده را شکل دادهاند. مادر و مادربزرگ، نقاش و عکاس هم بودند و از کودکی ویلیام به زبان تصویری آشنا شد.
پدرش او را به شکار و ماهیگیری تشویق میکرد و پدربزرگش، داستان قهرمانیهای جدش کلنل را برایش میگفت.
ویلیام در دوران مدرسه و دبیرستان، کلاسها را دو کلاس یکی کرد، اما سال آخر دیپلم نگرفت و دبیرستان را ترک کرد.
در هفده سالگی با فیلیپ استون آشنا شد، مدرسی که شور ادبی فوقالعادهای داشت و فاکنر را با آثار جیمز جویس آشنا کرد.
ایشان در سالهای دبیرستان با دختری از خانوادهای سرشناس به اسم استل اولدهام آشنا شد و در دل آرزوی وصال او را داشت.
ولی استل با مردی که او هم از خانوادهای بزرگ و وکیل برجستهای بود ازدواج کرد. اما بعد از ده سال با دو تا بچه از وکیل برجسته، جدا شد.
دو ماه بعد از جدایی، آقای فاکنر با استل ازدواج کرد و استل با دو بچه نزد ایشان آمد. بعدها آنها صاحب دختری به اسم جیل شدند.
ویلیام مدام مشکل خرج و مخارج داشت و مدتها شیفت شب کار میکرد اما پس از چندی با فروش داستانهای کوتاه و دو رمان، توانست یک خانهی کلنگی بخرد و خودش بسازد.
بعدها شش ماه مینوشت، شش ماه کار میکرد. و بچهها دیگر بزرگ شده بودند که مادر و برادر استل (همسرش) هم به آنها پیوستند.
مادر و برادر استل، تقریبا الکلی بودند و استل و خود آقای فاکنر در آستانهی الکلی شدن که تا حدی کنترل میکردند.
آقای فاکنر بدون شکایت و هیچ اعتراضی، هزینهی زندگی و الکل خانواده را مهیا و از همه مراقبت و خانه را اداره میکرد.
سالها بعد... بعد از دریافت جایزهی نوبل و دیگر جوایز، نیمی از درآمد جایزهها را به دانشگاه برای دانشجویان کم درآمد گذاشت و همچنین بنیاد جایزهی پن فاکنر را برای نویسندگان جوان تأسیس کرد.
©️مرضیه ستوده، نقل از فیسبوک نویسنده
#از_نوشتن #قصار
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاید شما هم کانالی دارید که فقط بعضی وقتها چیزی در آن مینویسید؛ حتا مطمئن نیستند آن چند نفری که در کانالتان هستند نوشتههایتان را میخوانند یا نه.
کلاس آنلاین تولید محتوا، دربارهی «نگارش تمایزآفرین»
این کلاس کمک میکند تا اصول روزآمد نویسندگی آنلاین را به شیوهیی کاربردی یاد بگیرید.
برای ثبتنام کلیک کنید
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایده تویی. بله. ایدهی اصلی خود نویسنده است. پس آن چیزی که تو را برمیانگیزد تا بنویسی باید خود تو باشد.
اما این خود زمانی جرقهی ایده را میزند که آن را در چنین معادلهیی بیاوری:
من+آسمان=
من+برگ=
من+کوچه=
من+ساندویچ=
من+ناخنگیر=
و…
تو میتوانی همهی کلمات را بیاوری و با خودت جمع ببندی و ببینی جریان تداعیها چگونه هزاران ایده به ذهنت سرازیر میکند.
هنوز فکر میکنی واضح نیست حرفم؟
سادهترش کنیم:
اسم کوچهی تو چیست؟
دوست داری کوچهی شلوغی باشد یا خلوت؟
کوچهی تو درخت هم دارد؟
رابطهی تو با آن درخت چگونه است؟
خانههای این کوچه بیشتر ویلایی است یا آپارتمان؟
مجموع ساکنان کوچه را چند نفر تخمین میزنی؟
خانهی تو چه شکلی است؟
با کدام همسایهها در ارتباطی؟
آیفون را برمیداری، صدای چند از همسایهها میآید. میگویند بیا پایین. میروی. چه خبر است؟
همین را بگیر و برو جلو. خودت را با همهی آدمها و حیوانات و اشیای موجود در کوچه جمع ببند ببین نتیجه چه میشود.
شاید بخواهی از رابطهی عجیبت با این گربه بنویسی.
من+پیرمرد همسایه:
شاید ماجرای روزی را تخیل کنی که با این مرد سالدار رفتید تا عصا بخرید. شاید هم خود تو عصافروشی و این پیرمرد هم مشتری ناراضی تو. حالا پسر یا دختر جوان پیرمرد از سفر برگشته و آمده سراغ تو برای اعتراض. تو از او خوشت میاید. بعد چکار میکنی؟
گرفتی چی شد؟
بباف. خط تخیل را بگیر و برو جلو. کوچهی خودت را بساز و در آن ساکن شو.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from پادکست آموزشی|ناهید عبدی
دیدن آنچه بقیه نمیبینند نیست،
بلکه فکر کردن به آن چیزی است که بقیه هر روز میبینند،
اما به آن فکر نمیکنند.
#جمله
@nahidabdilearning
Nahidabdi.com
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اهل نوشتن
نگاهی به کتاب «یادداشتهای یک کتاب باز» از احمد راسخی لنگرودی
سخنران: شاهین کلانتری
shahinkalantari.ir
#پادکست
@ahleneveshtan
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
Voice message
دوستانی در جلسهی امروز دربارهی دورههای مدرسه نویسندگی پرسیدند، پاسخ زیر برای آنهاست:
برای شرکت در ۶۰مین دورهی نویسندگی خلاق فقط کافی است روی لینک زیر کلیک کنید:
https://www.tg-me.com/kelasenevisandegi/13
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
©️هانا آرنت
#از_نوشتن #قصار
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
دربارهی یک موضوع استدلال کنید. نوشتن حداقل ۳۰۰ کلمه هم کافی است.
نوشتارتان را منتشر کنید.
دو-سه ماه بعد، دوباره مطلبی دربارهی همان موضوع بنویسید (بدون نگاه به مطلب قبلی).
استدلال قبلی را تکرار کنید.
حجم متن هم میتواند مانند نوشتهی قبل باشد.
حرف این است که یک موضوع واحد را هرازگاهی دوباره از نو بنویسید.
برای مثال من بارها دربارهی اهمیت نوشتن در وب نوشتهام. غالبن هر بار استدلالهایی را تکرار میکنم، اما همیشه قدری در ساختار استدلالم تغییر ایجاد میشود.
مقایسهی متن جدید با نوشتههای قبلی کمک میکند روند تغییر و بهبود نثرم را دقیقتر بررسی کنم؛ میتوانم بببینم چه ساختارهای تازهیی را در جملهها به کار بردهام یا سلیقهام در انتخاب کلمات چه دگرسانیهایی داشته است.
گاهی برای سنجش درستی یک چیز به بازاندیشی نیازمندیم، چنین تکراری نوعی بازاندیشی است.
©️دفترچه یادداشت آنلاین شاهین کلانتری را در لینک زیر بخوانید:
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ویژگیهای خودمان را قبل و بعد از نوشتن توصیف کنیم.
مثال:
کلمات زیر دست و پایت ریخته و سرسری از کنارشان میگذری.
کلمات را بر میداری و لمس میکنی، میفهمی آنها بسیار مهمتر و متفاوتتر از آن چیزی هستند که میپنداشتی.
بلد نیستی معنا بسازی. اگر هم بتوانی بسازی خیلی کُند و ناقص انجامش میدهی. بیشتر از دیگران معنا قرض میگیری.
هم در یافتن و هم ساختن معنا توانمند میشوی. میتوانی برای هر چیز ریز و درشت بهسرعت معنایی دستوپا کنی. حتا اگر معنایی که ساختهیی عمق چندانی نداشته باشد، تکاپوی معناسازی برایت سودمند است.
تنهاییات فقط یک تنهایی عادی است، کمحاصل و حتا هراسناک.
تنهاییات غنی میشود و مشوق و محرک هزار کار نو. تنهایی فرصت میشود نه تهدید.
نمیفهمیدم نوآوری در فارسینویسی یعنی چه.
فهمیدم درست است که همه فارسی مینویسیم، اما اندک شماری از نویسندگان، فارسی را فراتر از روزمرگیهای آن میبرند. درک ظرافت کار آنها میطلبد که خودت هم برای چنین کاری تقلا کنی.
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
©️سالار عبده
#از_نوشتن #قصار
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
شاید بیش از صدبار خودم را در موقعیتهای مختلف به خاطر ناتوانی در معرفی خودم سرزنش کردهام.
برای مثال در یک مهمانی طرف پرسیده «چه کارهیی؟» و من ماندهام که چه شکلی باید از کارم بگویم تا حق مطلب ادا شود.
بارها برایم پیش آمده که بعد از معرفی خودم به دام نشخوار ذهنی افتادهام که «هی! چرا فلانچیز و فلانچیز را هم نگفتی؟چرا بیهوده زیادهگویی کردی؟ چرا با فلان حرف از اعتبار خودت کاستی؟»
خجالتی بودن یک سمت قضیه است، از آن بدتر نداشتن حرفی دقیق و تأثیرگذار برای معرفی خود است.
از طرفی انگار در هر جایی باید خودمان را متناسب با آن فضا معرفی کنیم و یک معرفی ثابت به کار همهجا نمیآید.
حس ناخوشایندم ادامه داشت تا هفت سال پیش که فهمیدم تنها نیستم. در آغاز مصاحبههای تلفنی برای برگزیدن اعضای دورهها، وقتی از افراد میخواستم معرفی مختصری از خودشان داشته باشند، عجیب بود که حداقل هشتاد درصد ایشان دچار استرس و پریشانی و وقفه میشدند و اغلب پاسخها نامناسب بود. برخی فقط رشتهی تحصیلیشان را میگفتند، بعضی هم با آنکه اسمشان را میدانستم باز از نو اسمشان را تکرار میکردند، برخی به سن اکتفا میکردند و خلاصه آنقدر اوضاع جوابها قاراشمیش بود که گاهی وسوسه میشدم این سوال را درز بگیرم و چیز دیگری بپرسم.
اینها باعث شد تا سؤال «چگونه خودم را اثربخشتر معرفی کنم؟» به یکی از دغدغههای اصلیام تبدیل شود و در پی پاسخ آن بگردم.
مسیر رسیدن به پاسخ ساده نبود و با وجود یادگیری نکات گوناگون از دهها منبع خوب باز هم گند میزدم.
تا اینکه پرسش دیگری شکل گرفت: «آیا خودم را بهخوبی میشناسم؟» و در نتیجه به این فرمان کوتاه رسیدم: «اول بشناس سپس بشناسان.»
سرانجام برخی از تمرینهای خاص نوشتاری مؤثر واقع شد و دیدم که بله، حتا من هم با آن پیشینهی افتضاح، به کمک تمرینهای اصولی میتوانم خودم را بسته به موقعیتهای گوناگون بهنحوی اثربخش معرفی کنم. روی کلمهی «اثربخش» تأکید دارم و بهعمد از واژهی «بهتر» استفاده نمیکنم. اثربخش یعنی اینکه آیا نوع معرفی ما در هر موقعیت، ما را به هدفمان میرساند؟ شاید برخی بهتر معرفی کردن خودشان را بیاموزند، اما اثربخشی موضوع دیگریست. پس روشهای رزومهنگاری را باید با شیوههای متقاعدسازی آمیخت و خلاقانهتر عمل کرد.
برای انتقال این آموختهها دورهی فشردهی «هفتکار» را طراحی کردهام که شیوهی اجرای آن هم بسیار جالب و کاربردی است. به این شکل که شما با ورود به این دوره طی ۷ روز هر روز ۲۵ دقیقه همراه با من دربارهی خودتان مینویسید، سرانجام ما به نوشتههای شما بازخورد میدهیم تا بتوانید بستهی کامل و متنوعی برای معرفی خودتان داشته باشید.
در این دوره میآموزیم که چطور با مختصرگویی به بیان کاریزماتیک برسیم و چگونه با بهرهگیری درست از خودافشایی و آسیبپذیری ارتباط انسانی ژرفتر برقرار کنیم.
✔️ به این بیندیشید:
میتوانید با معرفی اثربخش خودتان حس بهتری نسبت به خودتان و زندگیتان پیدا کنید و انگیزه و اعتمادبهنفس بیشتری برای ارتباطات و تجربههای تازه به دست بیاورید.
اریک اوون ماس میگوید: «اگر یک دست یا پایت را از دست بدهی، همه متوجه میشوند. اگر همسرت را از دست بدهی، همه میفهمند. اما اگر خودت را از دست بدهی، هیچکس نخواهد فهمید.» دورهی ۷کار کوششی برای به دست آوردن خودمان است.
📌 اطلاعات ورود به دوره به شکل ساده و مختصر:
🟢 این دوره طی یک هفته برگزار میشود.
🟠 شروع دوره از شنبه ۵ اسفند است.
🟢 ساعت برگزاری ۹ شب تا ۹:۴۵ دقیقه است. ۲۵ دقیقه از هر جلسه صرف تمرین نوشتن میشود.
🟠 هر شرکتکنندهی فعال در انتهای دوره کتابچهیی شامل صدها جمله در معرفی خودش خواهد داشت.
🟢 ورودی دوره در حال حاضر ۹۹ هزار تومان است
✅ برای ثبتنام ورودی را به شمارهی کارت زیر واریز کنید:
5892101022431759
به نام رحیم کلانتری
سپس رسید خودتان را برای پشتیبانی مدرسه نویسندگی بفرستید تا عضو کانال دوره شوید:
➡️
@nevisandeganim
برای مثال در یک مهمانی طرف پرسیده «چه کارهیی؟» و من ماندهام که چه شکلی باید از کارم بگویم تا حق مطلب ادا شود.
بارها برایم پیش آمده که بعد از معرفی خودم به دام نشخوار ذهنی افتادهام که «هی! چرا فلانچیز و فلانچیز را هم نگفتی؟چرا بیهوده زیادهگویی کردی؟ چرا با فلان حرف از اعتبار خودت کاستی؟»
خجالتی بودن یک سمت قضیه است، از آن بدتر نداشتن حرفی دقیق و تأثیرگذار برای معرفی خود است.
از طرفی انگار در هر جایی باید خودمان را متناسب با آن فضا معرفی کنیم و یک معرفی ثابت به کار همهجا نمیآید.
حس ناخوشایندم ادامه داشت تا هفت سال پیش که فهمیدم تنها نیستم. در آغاز مصاحبههای تلفنی برای برگزیدن اعضای دورهها، وقتی از افراد میخواستم معرفی مختصری از خودشان داشته باشند، عجیب بود که حداقل هشتاد درصد ایشان دچار استرس و پریشانی و وقفه میشدند و اغلب پاسخها نامناسب بود. برخی فقط رشتهی تحصیلیشان را میگفتند، بعضی هم با آنکه اسمشان را میدانستم باز از نو اسمشان را تکرار میکردند، برخی به سن اکتفا میکردند و خلاصه آنقدر اوضاع جوابها قاراشمیش بود که گاهی وسوسه میشدم این سوال را درز بگیرم و چیز دیگری بپرسم.
اینها باعث شد تا سؤال «چگونه خودم را اثربخشتر معرفی کنم؟» به یکی از دغدغههای اصلیام تبدیل شود و در پی پاسخ آن بگردم.
مسیر رسیدن به پاسخ ساده نبود و با وجود یادگیری نکات گوناگون از دهها منبع خوب باز هم گند میزدم.
تا اینکه پرسش دیگری شکل گرفت: «آیا خودم را بهخوبی میشناسم؟» و در نتیجه به این فرمان کوتاه رسیدم: «اول بشناس سپس بشناسان.»
سرانجام برخی از تمرینهای خاص نوشتاری مؤثر واقع شد و دیدم که بله، حتا من هم با آن پیشینهی افتضاح، به کمک تمرینهای اصولی میتوانم خودم را بسته به موقعیتهای گوناگون بهنحوی اثربخش معرفی کنم. روی کلمهی «اثربخش» تأکید دارم و بهعمد از واژهی «بهتر» استفاده نمیکنم. اثربخش یعنی اینکه آیا نوع معرفی ما در هر موقعیت، ما را به هدفمان میرساند؟ شاید برخی بهتر معرفی کردن خودشان را بیاموزند، اما اثربخشی موضوع دیگریست. پس روشهای رزومهنگاری را باید با شیوههای متقاعدسازی آمیخت و خلاقانهتر عمل کرد.
برای انتقال این آموختهها دورهی فشردهی «هفتکار» را طراحی کردهام که شیوهی اجرای آن هم بسیار جالب و کاربردی است. به این شکل که شما با ورود به این دوره طی ۷ روز هر روز ۲۵ دقیقه همراه با من دربارهی خودتان مینویسید، سرانجام ما به نوشتههای شما بازخورد میدهیم تا بتوانید بستهی کامل و متنوعی برای معرفی خودتان داشته باشید.
در این دوره میآموزیم که چطور با مختصرگویی به بیان کاریزماتیک برسیم و چگونه با بهرهگیری درست از خودافشایی و آسیبپذیری ارتباط انسانی ژرفتر برقرار کنیم.
میتوانید با معرفی اثربخش خودتان حس بهتری نسبت به خودتان و زندگیتان پیدا کنید و انگیزه و اعتمادبهنفس بیشتری برای ارتباطات و تجربههای تازه به دست بیاورید.
اریک اوون ماس میگوید: «اگر یک دست یا پایت را از دست بدهی، همه متوجه میشوند. اگر همسرت را از دست بدهی، همه میفهمند. اما اگر خودت را از دست بدهی، هیچکس نخواهد فهمید.» دورهی ۷کار کوششی برای به دست آوردن خودمان است.
5892101022431759
به نام رحیم کلانتری
سپس رسید خودتان را برای پشتیبانی مدرسه نویسندگی بفرستید تا عضو کانال دوره شوید:
@nevisandeganim
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
فایل صوتی وبینار امروز را در کانال زیر بشنوید:
www.tg-me.com/ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اهل نوشتن
برای همرسانیِ بهترین یادداشتهای همسفران مدرسه نویسندگی
@shahinkalantari
@shahinkalantari