وقتی از کوره در میروم بهانه میآوری. از خرگوشهای پشتبام میگویی که تنها میمانند و از باغچه که خشک میشود. تحمل، راه خوبی برای یک عمر زندگی نیست. ما برای هم نمیمانیم، این را تمام لحظههای عبوس خانه میدانند. از جلوی در کنار برو، بگذار بروم.
ـــ یک قطعهی ادبی از آرش نصیری، از کتاب «برای کلانتر صندلی بگذارید»
▪️شما هم میتوانید با ارسال یک پیام به آیدی زیر به حرکت قطعهنویسی بپیوندید:
@nevisandeganim
ـــ یک قطعهی ادبی از آرش نصیری، از کتاب «برای کلانتر صندلی بگذارید»
▪️شما هم میتوانید با ارسال یک پیام به آیدی زیر به حرکت قطعهنویسی بپیوندید:
@nevisandeganim
Forwarded from اهل نوشتن
🎧برو بیا بنویس
فایل صوتی وبینار اهل نوشتن | شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲
سخنران: شاهین کلانتری
#پادکست
@ahleneveshtan
@shahinkalantari
فایل صوتی وبینار اهل نوشتن | شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲
سخنران: شاهین کلانتری
#پادکست
@ahleneveshtan
@shahinkalantari
مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
Voice message
صد روز تجربهنگاری دربارهی یادداشتنویسی روزانه
وبینار امروز «اهل نوشتن» دربارهی یادداشتنویسی روزانه بود که فایل ضبطشدهی آن را میتوانید همین بالا بشنوید.
بناست طی ۱۰۰ روز آتی، در همین کانال، هر روز مطلبی پیرامون یادداشتنویسی روزانه منتشر شود.
این مطالب زمانی غنیتر خواهند شد که شما نیز از تجربهی روزانهی خودتان در یادداشتنویسی برایمان بنویسید. با همرسانی تجربههایتان در تشویق دیگران به نوشتن روزانه مؤثر خواهید بود.
#بروبیابنویس
وبینار امروز «اهل نوشتن» دربارهی یادداشتنویسی روزانه بود که فایل ضبطشدهی آن را میتوانید همین بالا بشنوید.
بناست طی ۱۰۰ روز آتی، در همین کانال، هر روز مطلبی پیرامون یادداشتنویسی روزانه منتشر شود.
این مطالب زمانی غنیتر خواهند شد که شما نیز از تجربهی روزانهی خودتان در یادداشتنویسی برایمان بنویسید. با همرسانی تجربههایتان در تشویق دیگران به نوشتن روزانه مؤثر خواهید بود.
#بروبیابنویس
قاشقهایمان را روی میز میکوبیدیم. سمفونی قاشقها به گوش مالک رسید. قاشقش را برداشت و با چشم به یک مرد لاغر و قدبلند که کنارش ایستاده بود اشاره کرد که پنجره را ببندد. صدای برخورد قاشق غذاخوری با بشقاب چینی روی میز، سکوت اتاقش را بر هم میزد و صدای جویدن غذا لابهلای صدای قاشقها شنیده میشد. فکر کرد چقدر خوشبخت است اما صدای قاشقها هرلحظه زیادتر میشد و صدای جویدن هم بلندتر. صدای قاشق، صدای جویدن، صدای قاشق... مالک در آوار صداهای قاشقها و جویدن، جویده میشد.
ـــ یک قطعهی ادبی نوشتهی آرش نصیری، از کتاب «برای کلانتر صندلی بگذارید»
▪️شما هم میتوانید با ارتباط با آیدی زیر به حرکت قطعهنویسی بپیوندید:
@nevisandeganim
ـــ یک قطعهی ادبی نوشتهی آرش نصیری، از کتاب «برای کلانتر صندلی بگذارید»
▪️شما هم میتوانید با ارتباط با آیدی زیر به حرکت قطعهنویسی بپیوندید:
@nevisandeganim
مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
صد روز تجربهنگاری دربارهی یادداشتنویسی روزانه وبینار امروز «اهل نوشتن» دربارهی یادداشتنویسی روزانه بود که فایل ضبطشدهی آن را میتوانید همین بالا بشنوید. بناست طی ۱۰۰ روز آتی، در همین کانال، هر روز مطلبی پیرامون یادداشتنویسی روزانه منتشر شود. این…
ری دالیو در کتاب «اصول اساسی» مینویسد:
«درد+تفکر=پیشرفت»
در طول روز چه چیزهایی سبب درد و رنج شما میشوند؟
با نوشتن، به آنها فکر کنید.
شاید بتوانیم از مصائب و شدائد زندگی پلهیی برای رشد بسازیم.
#بروبیابنویس | روز ۲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
گمان میکنم بسیاری از ما شنیدن را نمیدانیم. گوش برای شنیدن است و جز شنیدن کاری از آن برنمیآید. چرا ما به محض اینکه نام شخص یا شیء یا هرچیز دیگر را که به اصطلاح نامش بد در رفته است میشنویم بیدرنگ روی ترش میکنیم و پیشاپیش خود را به نشنیدن میزنیم یا اینکه میشنویم اما به مفهوم آنچه میشنویم توجه نداریم.
ــ یک قطعهی ادبی نوشتهی کاظم ساداتاشکوری، از کتاب «مکتوب اشتیاق»
📌برای اطلاعات بیشتر دربارهی «حرکت قطعهنویسی» وارد لینک زیر شوید:
https://www.tg-me.com/kelasenevisandegi/153
ــ یک قطعهی ادبی نوشتهی کاظم ساداتاشکوری، از کتاب «مکتوب اشتیاق»
📌برای اطلاعات بیشتر دربارهی «حرکت قطعهنویسی» وارد لینک زیر شوید:
https://www.tg-me.com/kelasenevisandegi/153
Forwarded from پادکست آموزش نویسندگی تجاری
🌻دورهی نامهنگاری؛
از دوشنبهی آینده دورهی «نونامه» برگزار میشود
▪️در این دوره که طی ۵ جلسه برگزار میشود، در کنار جمع کوچکی از دوستان به دنیای نامهها سفر میکنیم، دستبهقلم میشویم و نوشتن انواع نامهها را امتحان میکنیم.
▪️در نونامه با بیش از ده نوع نامهی خلاقانه آشنا میشویم. رویکرد اصلیمان در این دوره، نوشتن نامههای سلسلهوار عاشقانه به مخاطبی مشخص است.
🌟جلسات این دوره بر پایهی گفتوگو جلو میروند و قرار است طی یک ماه، هر دوشنبه در گوگل میت کنار هم جمع شویم.
▪️زمان برگزاری جلسات نونامه:
- جلسهی گفتوگوی آغازین و آشنایی: پنجشنبه ۲۳ آذر
- جلسهی اول: دوشنبه ۲۷ آذر
- جلسهی دوم: دوشنبه ۴ دی
- جلسهی سوم: دوشنبه ۱۱ دی
- جلسهی چهارم: دوشنبه ۱۸ دی
ساعت برگزاری جلسات: ۲۱ تا ۲۱:۴۵
▪️مدرس: پگاه جهانگیرنژاد
- فایل صوتی تمام جلسات ضبط میشود و در کانال اختصاصی دوره قرار میگیرد.
🌟ظرفیت شرکت در این دوره محدود و تنها ده نفر است.
- هزینهی شرکت در این دوره ۹۹ هزار تومان است.
- برای ثبتنام در نونامه کافیست با آیدی زیر در ارتباط باشید:
@pegie_real
از دوشنبهی آینده دورهی «نونامه» برگزار میشود
▪️در این دوره که طی ۵ جلسه برگزار میشود، در کنار جمع کوچکی از دوستان به دنیای نامهها سفر میکنیم، دستبهقلم میشویم و نوشتن انواع نامهها را امتحان میکنیم.
▪️در نونامه با بیش از ده نوع نامهی خلاقانه آشنا میشویم. رویکرد اصلیمان در این دوره، نوشتن نامههای سلسلهوار عاشقانه به مخاطبی مشخص است.
🌟جلسات این دوره بر پایهی گفتوگو جلو میروند و قرار است طی یک ماه، هر دوشنبه در گوگل میت کنار هم جمع شویم.
▪️زمان برگزاری جلسات نونامه:
- جلسهی گفتوگوی آغازین و آشنایی: پنجشنبه ۲۳ آذر
- جلسهی اول: دوشنبه ۲۷ آذر
- جلسهی دوم: دوشنبه ۴ دی
- جلسهی سوم: دوشنبه ۱۱ دی
- جلسهی چهارم: دوشنبه ۱۸ دی
ساعت برگزاری جلسات: ۲۱ تا ۲۱:۴۵
▪️مدرس: پگاه جهانگیرنژاد
- فایل صوتی تمام جلسات ضبط میشود و در کانال اختصاصی دوره قرار میگیرد.
🌟ظرفیت شرکت در این دوره محدود و تنها ده نفر است.
- هزینهی شرکت در این دوره ۹۹ هزار تومان است.
- برای ثبتنام در نونامه کافیست با آیدی زیر در ارتباط باشید:
@pegie_real
از آدمی چهچیز باقی میماند جز سکوت و خاموشی، جز دور شدن از جماعت آدمها، جز مرگ؟ بلوط را میتوان به پنهان سوختن، دور شدن و خود شدن ترجمه کرد: سکوتی چنین، خاموش سوختن، خود راهیست برای گفتن. و سکوت کردن به معنای داشتن رازی در دل است: تنها آنکس که صاحب حرف ناگفتنیست میتواند سکوت کند. از اینروست که خاموشی و سکوت بلوطها همزمان است.
ــ یک قطعهی ادبی نوشتهی مجتبا گلستانی، از کتاب «در جنگل بلوط»
📌برای اطلاعات بیشتر دربارهی «حرکت قطعهنویسی» وارد لینک زیر شوید:
https://www.tg-me.com/kelasenevisandegi/153
ــ یک قطعهی ادبی نوشتهی مجتبا گلستانی، از کتاب «در جنگل بلوط»
📌برای اطلاعات بیشتر دربارهی «حرکت قطعهنویسی» وارد لینک زیر شوید:
https://www.tg-me.com/kelasenevisandegi/153
Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
madresenevisandegi.com/195
همچنین میتوانید نظرات شرکتکنندگان دورههای قبلی را در لینک زیر بخوانید:
https://shahinkalantari.com/yadegari
@fatemehalizadeh69
خانم علیزاده
۰۹۱۹۴۳۳۶۶۸۶
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مکبث گفت: در ترس تازهکاریم. کارهای سختی در پیش داریم تا ترس کاملن دربرمان بگیرد. با ما یکی شود. تا ترس کشته شود. نکتهام در ترس مکبثی نیست؛ در تازهکاری او در ترس است. این احساس تازهکاری. هنوز به اندازهی کافی تبحر پیدا نکردهایم، در طرحی که در پیش گرفتهایم، آرد را بیختن و الک را آویختن. همواره با نوعی بیدست و پایی زیستن. دستسایان حرکت کردن. در زندگی تازه کار بودن. از اشتباه ترسیدن. نکند دارم اشتباه میکنم. در جای ناشناخته این احساس به آدم دست میدهد. و یا این احساس وقتی به سراغ آدم میآید که طرح کنشها بر او از بیرون تحمیل شده باشد.
©️شهروز رشید، از کتاب «دفترهای دوکا»
➖ با پیوستن به حرکت قطعهنویسی، نوشتن قطعههای ادبی را جایگزین دلنوشتههای کلیشهیی کنیم.
📌شما هم میتوانید به این حرکت بپیوندید:
www.tg-me.com/kelasenevisandegi/153
@shahinkalantari
©️شهروز رشید، از کتاب «دفترهای دوکا»
➖ با پیوستن به حرکت قطعهنویسی، نوشتن قطعههای ادبی را جایگزین دلنوشتههای کلیشهیی کنیم.
📌شما هم میتوانید به این حرکت بپیوندید:
www.tg-me.com/kelasenevisandegi/153
@shahinkalantari
«نوشتن یادداشتهای روزانه کمکمان میکند تا مطمئن شویم خلاقیت، ارزشها، و آرمانهایی که از درونمان بر میخیزند موهبتهایی هستند که میتوانیم آنها را بپرورانیم و بسط دهیم. وقتی دریافتیم چطور به خودمان گوش بسپاریم، میتوانیم با قدرت عمل کنیم، با شادی و سرور به دنیا خوشامد بگوییم، و موهبتهامان را با دیگران تقسیم کنیم.»
©️باد هریس، کتاب خودخواهی مقدس، ترجمهی سیمین موحد، نشر پیکان
✅ این پایین میتوانید از تجربهی امروز خودتان در یادداشتنویسی روزانه بگویید.
#بروبیابنویس | روز ۳
©️باد هریس، کتاب خودخواهی مقدس، ترجمهی سیمین موحد، نشر پیکان
#بروبیابنویس | روز ۳
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
روزی بس شگفت آغاز شده بود.
شاید خورشید میدرخشید. شاید دریا هنوز هم میخروشید. و شاید روز به نیمهی راه خود نرسیده تمام میشد. ناگهان، گویی آسمان برجای ایستاد. دریا برجای ایستاد. دشت نفس نمیکشید. و او خود نیز متوقف شد. گوشهای از وجودش بیحس شده بود. پرندهای از شاخه پرید. و او بیآنکه دردی حس کرده باشد، از جای کنده شد و در پای درخت کهنسال فرو غلتید.
ــ یک قطعهی ادبی نوشتهی «ژاله مساعد» از کتاب «در سایهی گل نشین»
برای اطلاعات بیشتر دربارهی نوشتن قطعههای ادبی و پیوستن به حرکت قطعهنویسی: کلیک کنید
@shahinkalantari
شاید خورشید میدرخشید. شاید دریا هنوز هم میخروشید. و شاید روز به نیمهی راه خود نرسیده تمام میشد. ناگهان، گویی آسمان برجای ایستاد. دریا برجای ایستاد. دشت نفس نمیکشید. و او خود نیز متوقف شد. گوشهای از وجودش بیحس شده بود. پرندهای از شاخه پرید. و او بیآنکه دردی حس کرده باشد، از جای کنده شد و در پای درخت کهنسال فرو غلتید.
ــ یک قطعهی ادبی نوشتهی «ژاله مساعد» از کتاب «در سایهی گل نشین»
برای اطلاعات بیشتر دربارهی نوشتن قطعههای ادبی و پیوستن به حرکت قطعهنویسی: کلیک کنید
@shahinkalantari
خوشبختی را ما عمدتاً نوعی احساس میدانیم، حالتی ذهنی یا عاطفی. انگار دریافت ماست از موقعیتی که در آنایم یا تجربه کردهایم. و آن را از سنخ احساس رضایت تصور میکنیم، شاید آنی و گذرا، اما عمیق و وسیع، و شاید وجدآور. هستند آدمهایی که چهبسا همین حالا، در همین لحظهی اکنون، سرشار از احساس خوشبختیاند و این احساس را واقعی قلمداد میکنند. و کم نیستند آدمهایی که این احساس را موهوم میپندارند، حتی اگر زمانی مستقیماً تجربهاش کرده باشند.
ــ یک قطعهی ادبی نوشتهی مجتبا گلستانی، از کتاب «در جنگل بلوط»
@shahinkalantari
ــ یک قطعهی ادبی نوشتهی مجتبا گلستانی، از کتاب «در جنگل بلوط»
@shahinkalantari
میرفتند، و بهنظر دو کارگر یا پیشهور بودند. یکی میگفت:
- قسمت همین بود.
دیگری جواب میداد:
- من، برادر، اعتقاد به قسمت ندارم. قسمت در همت است.
- همت، اگر هم باشد، از قسمت است.
جوانکی دانشجو از راه رسید، و با لحنی قاطع گفت و رفت:
- قسمت جز همت اجتماع نیست.
- ها؟
- هاآ!
ــ یک قطعهی ادبی نوشتهی م. ا. بهآذین، از کتاب «نقش پرند»
✨تا این لحظه ۳۳۵ نفر به حرکت قطعهنویسی پیوستهاند.
@shahinkalantari
- قسمت همین بود.
دیگری جواب میداد:
- من، برادر، اعتقاد به قسمت ندارم. قسمت در همت است.
- همت، اگر هم باشد، از قسمت است.
جوانکی دانشجو از راه رسید، و با لحنی قاطع گفت و رفت:
- قسمت جز همت اجتماع نیست.
- ها؟
- هاآ!
ــ یک قطعهی ادبی نوشتهی م. ا. بهآذین، از کتاب «نقش پرند»
✨تا این لحظه ۳۳۵ نفر به حرکت قطعهنویسی پیوستهاند.
@shahinkalantari
در زیر همهی این بارها و فشارها، با وجود این همه ریاکاریها و شقاوتگریها، هنوز نطفهی انسانیت در نوعی خواب زمستانی به زندگی پنهانی خود ادامه میدهد. تنها زرنگی نطفهی انسانیت این بوده که برای ادامهی زندگی، خود را به خواب رخوت زده و به زوایای دور افتادهی قلب آدمیانی گمنام و سادهدل پناه برده است، تا بیسروصدا از خطر شقاوتگری و آدمکشی قرن بر کنار بماند.
ــ یک قطعهی ادبی نوشتهی پرویز مرزبان، از کتاب «سی دیدار»
@shahinkalantari
ــ یک قطعهی ادبی نوشتهی پرویز مرزبان، از کتاب «سی دیدار»
@shahinkalantari
چه چیزی باعث میشه نتونید ۱ ساعت از هر ۲۴ ساعت شبانهروز رو به نوشتن اختصاص بدید؟
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
madresenevisandegi.com/195
همچنین میتوانید نظرات شرکتکنندگان دورههای قبلی را در لینک زیر بخوانید:
https://shahinkalantari.com/yadegari
@fatemehalizadeh69
خانم علیزاده
۰۹۱۹۴۳۳۶۶۸۶
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
گربه روی زیرانداز نشست، سرآغاز داستان نیست.
اما گربه روی زیراندازِ سگ نشست، داستان است.
©️جان لوکاره
#از_نوشتن #قصار
@shahinkalantari
اما گربه روی زیراندازِ سگ نشست، داستان است.
©️جان لوکاره
#از_نوشتن #قصار
@shahinkalantari