Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
وقتی نوشتن را به پایان میرسانی دیگر آن کسی نیستی که در آغاز بودی. شبیه عکسهای قبل و بعد از تغییرِ قیافه است.»
-جن کاچ، کتاب «شلوغش نکن»، نشر جمهوری
در هر جلسه یکی از بهترین نمونههای خاطرهنویسی را میخوانیم، عناصر آن را تحلیل میکنیم و خاطرهیی مینویسیم.
برخی سرفصلهای دوره:
افزودن چاشنی طنز به خاطرهها
تولید محتوا با خاطرهنویسی
مقالهنویسی بر مبنای خاطرهها
داستاننویسی بر مبنای خاطرهها
مدرس: شاهین کلانتری
روز و ساعت برگزاری جلسات:
سهشنبهها، ۹ شب
هر جلسه، ۴۵ دقیقه
۷ جلسه
تمامی جلسهها به صورت ضبطشده هم در دسترس شرکتکنندگان قرار خواهد گرفت.
هزینهی ثبتنام:
پس از آن ۵۰۰ هزار تومان
5892101022431759
بانک سپه، به نام رحیم کلانتری
سپس رسید خود را برای پشتیبان دوره ارسال کنید تا شما در کانال خصوصی دوره عضو کند:
@nevisandeganim
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
بیایید گاهی همینجا دربارهی برخی مفاهیم صحبت کنیم.
نخستین موضوع:
«عشق»
بیشتر تداعیهای این واژه در ذهن شما مثبت است یا منفی؟
#بنویسیم
©️طرح از جولیان پناپای
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ضد بدیهیات
یادگیری چه زمانی هیجانانگیز میشود؟ اینکه چیزی در تآیید دانستههایت بخوانی؟ مثلن بخوانی محققان فلان دانشگان کشف کردهاند که شادی واقعی بیش از هر چیز وابسته به روابط بینفردی است و بعد بگویی ❜بهبه، چیزی که همیشه حس میکردم، با تحقیق و آزمایش هم ثابت شد❛؛ یا نه، چیزی بخوانی کاملن برخلاف باور فعلیات. انتخاب من دومی است. دومی، حتا اگر بسیار آزارهنده و چالشبرانگیز هم باشد، مفیدتر است، چرا که گوشهی ناشناختهیی از دنیا را بر ما مینمایاند.
باری، امروز حرفی از زندهنام کورش صفوی خواندم که موضوع آن «زبان و سیاست» است و تأثیر مناسبات سیاسی تاریخ بر زبان. شاید همین سخن کوتاه بتواند ذهن ما را نسبت به شیوههای رایج نگارش دستور زبان وادار به بازاندیشی کند:
«ما هیچوقت مستعمرهی جایی نبودیم، ولی دستور سنتیمان همانی است که به تقلید از همین دستورهای اروپایی نوشته شده است. حالا جالبترین بخش ماجرا را برایتان تعریف میکنم. ببینید؛ در زبان فارسی اسم و صفت و قید، سه جزء کاملاً تمایز از هم نیستند؛ مثلاً من میتوانم «خوب» را در سه جملهی «از این خوبها سه کیلو به من بده»، «پسرش بچهی خوبی است»، و «همسایهاش خوب حرف میزند» در جایگاه اسم، صفت، و قید به کار ببرم. حالا تکلیف چیست؟ برایمان بدیهی شده که اسم، صفت، و قید از هم متمایزند. بنابراین مجبوریم چارهای بتراشیم. مثلاً از اصطلاحاتی مثل «صفت جانشین اسم»، «قید مشترک» و غیره بهره بگیریم...
…فرض کنید، دنیا به شکلی تحول مییافت که ما به جای دستورنامهی دیونوسیوس تراکس، الگوی دستورنویسیمان، مثلاً سنت چینیان بود. آنوقت، دیگر در دستورهایمان با بدیهیاتی نظیر اسم و صفت و غیره سروکار نداشتیم. منظورم را متوجه میشوید؟ اینها مواردیاند که به تدریج برایمان به بدیهیات مبدل شدهاند، آن هم به دلیل شرایط تاریخیای که پدید آمده است.*»
یادگیری حقیقی، بدیهیات ما را به چالش میکشد.
شاهین کلانتری
*از کتاب «نوشتههای پراکنده | دفتر هفتم: دوازده گفتگو»،نشر علمی
#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
یادگیری چه زمانی هیجانانگیز میشود؟ اینکه چیزی در تآیید دانستههایت بخوانی؟ مثلن بخوانی محققان فلان دانشگان کشف کردهاند که شادی واقعی بیش از هر چیز وابسته به روابط بینفردی است و بعد بگویی ❜بهبه، چیزی که همیشه حس میکردم، با تحقیق و آزمایش هم ثابت شد❛؛ یا نه، چیزی بخوانی کاملن برخلاف باور فعلیات. انتخاب من دومی است. دومی، حتا اگر بسیار آزارهنده و چالشبرانگیز هم باشد، مفیدتر است، چرا که گوشهی ناشناختهیی از دنیا را بر ما مینمایاند.
باری، امروز حرفی از زندهنام کورش صفوی خواندم که موضوع آن «زبان و سیاست» است و تأثیر مناسبات سیاسی تاریخ بر زبان. شاید همین سخن کوتاه بتواند ذهن ما را نسبت به شیوههای رایج نگارش دستور زبان وادار به بازاندیشی کند:
«ما هیچوقت مستعمرهی جایی نبودیم، ولی دستور سنتیمان همانی است که به تقلید از همین دستورهای اروپایی نوشته شده است. حالا جالبترین بخش ماجرا را برایتان تعریف میکنم. ببینید؛ در زبان فارسی اسم و صفت و قید، سه جزء کاملاً تمایز از هم نیستند؛ مثلاً من میتوانم «خوب» را در سه جملهی «از این خوبها سه کیلو به من بده»، «پسرش بچهی خوبی است»، و «همسایهاش خوب حرف میزند» در جایگاه اسم، صفت، و قید به کار ببرم. حالا تکلیف چیست؟ برایمان بدیهی شده که اسم، صفت، و قید از هم متمایزند. بنابراین مجبوریم چارهای بتراشیم. مثلاً از اصطلاحاتی مثل «صفت جانشین اسم»، «قید مشترک» و غیره بهره بگیریم...
…فرض کنید، دنیا به شکلی تحول مییافت که ما به جای دستورنامهی دیونوسیوس تراکس، الگوی دستورنویسیمان، مثلاً سنت چینیان بود. آنوقت، دیگر در دستورهایمان با بدیهیاتی نظیر اسم و صفت و غیره سروکار نداشتیم. منظورم را متوجه میشوید؟ اینها مواردیاند که به تدریج برایمان به بدیهیات مبدل شدهاند، آن هم به دلیل شرایط تاریخیای که پدید آمده است.*»
یادگیری حقیقی، بدیهیات ما را به چالش میکشد.
شاهین کلانتری
*از کتاب «نوشتههای پراکنده | دفتر هفتم: دوازده گفتگو»،نشر علمی
#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
-مارگارت مهرینگ
کلمهی روز: «حس»
با استفاده از این واژه جملهی کوتاهی بنویسید و این پایین همرسانی کنید.
#جمله
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
گزینهی پیشفرض نویسنده
گاهی نامههای کوچکی برای کوشان* مینویسم و میاندازم توی جعبهیی چوبی. این یکی از آن نامههاست:
کوشان عزیز
نوشتن را هم به یکی از بهانهی سرزنش خودت تبدیل نکن.
تو میتوانی به خاطر اهمال در هر کاری خودت را سرزنش کنی اما نوشتن را همسنگ کارهای دیگر ندان.
بگذار نوشتن جایی باشد برای تسکین دردها، نه اینکه خودش هم بشود یکی از دردها.
نوشتن را گزینهی پیشفرض خودت کن.
پس و پس از هر کاری چند سطر بنویس، در لحظههای پریشانی بنویس. در اوقات انتظار بنویس. پس از بیداری، پیش از خواب بنویس.
هر چیزی که همین دم در سرت میگذرد بنویس.
تبدیل نوشتن به گزینهی پیشفرض ذهن، نوشتن را از حاشیه به متن زندگی تو میاورد.
دور نیست روزی که میبینی نهتنها برای نوشتن تنبلی نمیکنی بلکه با نوشتن بر اهمال در انجام سایر کارها هم غلبه میکنی.
شاهین کلانتری
*کوشان نامیست که برای ذهنم برگزیدهام، ماجرای نامگذاری ذهن بماند برای بعد.
#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
گاهی نامههای کوچکی برای کوشان* مینویسم و میاندازم توی جعبهیی چوبی. این یکی از آن نامههاست:
کوشان عزیز
نوشتن را هم به یکی از بهانهی سرزنش خودت تبدیل نکن.
تو میتوانی به خاطر اهمال در هر کاری خودت را سرزنش کنی اما نوشتن را همسنگ کارهای دیگر ندان.
بگذار نوشتن جایی باشد برای تسکین دردها، نه اینکه خودش هم بشود یکی از دردها.
نوشتن را گزینهی پیشفرض خودت کن.
پس و پس از هر کاری چند سطر بنویس، در لحظههای پریشانی بنویس. در اوقات انتظار بنویس. پس از بیداری، پیش از خواب بنویس.
هر چیزی که همین دم در سرت میگذرد بنویس.
تبدیل نوشتن به گزینهی پیشفرض ذهن، نوشتن را از حاشیه به متن زندگی تو میاورد.
دور نیست روزی که میبینی نهتنها برای نوشتن تنبلی نمیکنی بلکه با نوشتن بر اهمال در انجام سایر کارها هم غلبه میکنی.
شاهین کلانتری
*کوشان نامیست که برای ذهنم برگزیدهام، ماجرای نامگذاری ذهن بماند برای بعد.
#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
-ارنست همینگوی
کلمهی روز: «گربه»
با استفاده از این واژه جملهی کوتاهی بنویسید و این پایین همرسانی کنید.
#جمله
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
هر وقت از شعر کلاسیک فارسی دور میفتم احساس خسران میکنم.
اما ما شعر کهن فارسی را میخوانیم که درس زندگی بیاموزیم؟
یا میخوانیم که به شیوهی قدما شعر بسراییم؟
هیچیک از این دو هدف من نیست. برای آموختن درس زندگی منابع بهتر و بهروزتری هست و برای شعر گفتن استفاده از قالبهای قدیمی نوعی عقبگردِ ناسازگار با امروز است. تأثیرپذیرفتن از شعر کهن را نباید به تقلید و پندآموزی از آن تقلیل داد.
نجف دریابندری زمانی گفت نثرنویسی را بیش از نثر کهن فارسی از شعر فارسی آموخته است.
این نگرش نوین و خلاقانه را بیشتر میپسندم.
بیترتیب خاصی پارهیی از بیتهایی که -هر یک بهشکلی- در من اثر کردهاند فهرست کردهام (به تکمیل این فهرست ادامه خواهم داد):
گفته بودی که بیایم چو به جان آیی تو
من به جان آمدم اینک تو چرا مینایی
-عراقی
(از بیت زیر سه نسخه موجود است که هر سه را نقل میکنم)
من بودم و کُنجی و کتابی و سرودی
غم را که نشان داد؟ بلا را که خبر کرد؟
-به نقل از بهمن محصص در مستند «فیفی از خوشحالی زوره میکشد»
من بودم و کنجی و کتابی و رفیقی
غم را که فرستاد و بلا را که خبر کرد؟
-سیداشرف حسن غزنوی
من بودم و کُنجی و حریفی و سرودی
غم را که نشان داد؟ بلا را که خبر کرد؟
-حسن دهلوی
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
-سعدی
قافیه اندیشم و دلدار من
گویدم مندیش جز دیدار من
-مولوی
گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
-سعدی
من دست نخواهم برد الا به سر زلفت
گر دسترسی باشد يک روز به يغمايی
-سعدی
ز نامهها که نوشتم به خون دل صائب
مرا بس است اگر میرسد به یار یکی
-صائب تبریزی
درعشق قرار بی قراریست
بدنامیِ عشق نامداریست
-عطار
در عشق تو من توام تو من باش
یک پیرهن است گو دو تن باش
-عطار
به صدق کوش که خورشید زایَد از نَفَسَت
که از دروغ سیه روی گشت صبحِ نخست
-حافظ
راه بر پوشیدگی هرگز مرو
بر سرِ کویی که باشی فاش باش
-سنایی
ملک عالم به زیر تنهاییست
مرد تنها نشان زیباییست
-سنایی
لذت اولین نگاه به یار
غیرت عشق و حسرت دیدار
-سنایی
هموار کرد خواهی گیتی را
گیتیست کی پذیرد همواری
-رودکی
شاهین کلانتری
#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اگر معلم انشا هستید (یا دوست دارید معلم انشا بشوید) یا مشتاقید داستانی دربارهی یک معلم انشا بنویسید شما هم میتوانید به ما بپیوندید.
در صفحهی زیر در این زمینه ایدهپردازی میکنیم:
https://shahinkalantari.com/moalleme-ensha
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
گل انداخته بود حرف آینده و کار و بودنمان
من از او پرسیدم
دوست داری چی باشی؟
گفت:
«زنده.»
-اوت کاست هنر داستانسرایی، فصل دوم، رفیق
کلمهی روز: «زنده»
با استفاده از این واژه جملهی کوتاهی بنویسید و این پایین همرسانی کنید.
#جمله
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چند سال پیش که این حرف مجتبی مینوی را خواندم بدجور به مذاقم خوش آمد:
«بنده با کمال خلوص و صمیمیت اقرار میکنم و به هر کسی بدون استثناء حق میدهم که هر جوری دلش میخواهد شعر بگوید و نثر بنویسد، اما فقط برای عمهاش! اگر برای زبان فارسی شعر یا نثر مینویسد گه میخورد که هر جوری دلش میخواهد بنویسد. مگر زبان فارسی فقط مال من و شماست؟ این زبان مال یک ملت ۲۵ میلیونی به علاوه تمام تاجیکستان و افغانستان و فارسیدانهای پاکستان و هندوستان و فارسیدانهای همه جاست…»
بعدها اما اندکی آشنایی با آرای زبانشناسان مدرن نظرم را دگرگون کرد و به این قبیل حرفها بدبین شدم. حالا حرف مینوی فقط برایم بامزه است.
زبان فارسی زنده و پویاست و نیازی به نگران و نگهبان ندارد. چه بهتر که نیروی آدم صرف شناخت زبان و برخورد خلاق با آن بشود، نه افتادن دنبال غلظغولوط دیگران و خطونشان کشیدن برای آنها.
شاهین کلانتری
#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
-شهروز رشید
کلمهی روز: «اتفاق»
با استفاده از این واژه جملهی کوتاهی بنویسید و این پایین همرسانی کنید.
#جمله
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اگر تولید نوعی از محتوا برایتان خیلی راحت است، چهبهتر که آن را تولید نکنید. چون بهاحتمال قوی افراد بسیاری هم بهراحتی از پس انجام آن برمیایند. چرا کاری کنیم که هیچ مزیتی در پی ندارد؟
برای مثال من میتوانم به جای نوشتن یادداشتهای آموزشی، هر روز یک قطعه موسیقی کلاسیک دانلود کنم بگذارم روی کانال و بگویم این آهنگ را بشنوید و حستان را بنویسید، یا یک عکس از سایت unsplash.com بیاورم و بگویم شرح تصویر با شما. خب، چنین محتوایی را هر کسی میتواند سهسوته هوا کند. من اگر دنبال خلق ارزش ویژهیی برای مخاطب هستم باید دنبال ارائهی چیزی باشم که از من نیرو و خلاقیت بیشتری بطلبد.
شاهین کلانتری
#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
از فشارهای زندگی شاید چندتاییش هم لذتبخش باشد که یکیش برای من فشار به مغزم برای نوشتن یادداشتی تازه است.
امشب بین دو-سه جین ایده که در حال پختناند هیچکدام چنگی به دلم نزد برای انتشار. در نتیجه، فشار آوردم به ذهنم و نتیجه شد اینکه بروم سراغ روزنوشتههای شخصیام در سالیان قبل و قرعه به نام تابستان ۹۶ افتاد.
مرور یادداشتهای گذشته گاه دردناک است و استرسزا، از سویی میترسم نکند متوجه شوم رشد چندانی نکردهام و گرفتارهایم همان گرفتاریهای دیروز است، از طرفی یادآور برخی آدمهاست که مرور خاطرههاشان جز به حسرت و اندوه نمیانجامد.
اما مرور ارتکابات گذشته لذتبخش و مفید هم هست، چه چیزی بهتر از دیدن تغییر واضحی در کیفیت فکر و نثر، یا یادآوری هدفهایی که از یاد رفتهاند و ارزش پیگیری دوباره دارند.
اول میخواستم پارههایی از یادداشتهای ۹۶ را اینجا بهاشتراک بگذارم، اما دیدم نه، آنقدر راحت و بیپروا نوشتهام و چنان سطربهسطر مطالب به هم وصل است که نقل آن هیچ لطفی ندارد.
ولی چیزی دستگیرم شد: خواندن این یادداشتها از هر داستانی برایم هیجانانگیزتر بود، نه به خاطر جنبههای ادبی و خلاقانه یا پرماجرا بودن، تنها به دلیل لحن اعترافگونهشان.
جالبترین نوشتهها رنگی از اعتراف به خود دارند.
شاهین کلانتری
#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
آیا خوارشمردن داشتهها و دستاوردهایمان یکسره مردود است؟
اگر رضایت از داشتهها سبب تنبلی و توهم شود، چه؟ اگر از شغل و درآمدم کاملن راضی باشم ممکن است تنبلی کنم و پی فرصتهای تازه نروم؛ اگر از میزان درک و دانشم از زندگی بر خود ببالم شاید چندان برای آشنایی با نادانستهها نکوشم.
اما خوارشمردن داشتهها چه؟ نمیتواند به نارضایتی و ناامیدی بینجامد؟ اگر موفقیتم در اتمام پیشنویس کتابم را خوار بشمارم و بگویم من توان نوشتن چیزهای بهتری دارم، ممکن است دلسرد شوم؛ اگر فقط به جنبههای محدودکنندهی محل سکونتم بنگرم بعید نیست هر گوشهی محیط غمگینم کند.
افراط در هر دو نگرش آسیبزاست. شاید ایجاد تعادلی میان رضایت و نارضایتی برای موفقیت و رضایت مفیدتر باشد.
قدردان داشتههایم هستم، بهشرط آنکه به دام انفعال و جهالت نیفتم.
از دستاوردهایم ناراضیام، تا سوختی باشد برای تلاش بیشتر.
شاهین کلانتری
#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
-فروغ فرخزاد
کلمهی روز: «قلب»
با استفاده از این واژه جملهی کوتاهی بنویسید و این پایین همرسانی کنید.
#جمله
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
«هیچکس تو را به خاطر نخواهد آورد اگر افکارت را چون رازی در سینه محفوظ داری، خودت را مجبور به بیان آنها کن.»
-گابریل گارسیا مارکز
🟢 امروز کارگاه تمرین نوشتن به پایان رسید. از شرکتکنندگان این دوره خواستیم تا اینجا از حس و نظر خودشان دربارهی این کارگاه بنویسند.
✔️ شما هم میتوانید از طریق لینک زیر، در کارگاه بعدی به جمع ما بپیوندید:
➡️
https://www.tg-me.com/kelasenevisandegi/62
🔽 نظرات شرکتکنندگان کارگاه تمرین نوشتن:
-گابریل گارسیا مارکز
https://www.tg-me.com/kelasenevisandegi/62
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تا اینجای روز خوب کار کردهام:
-چهار پومودورو تحقیق و یادداشتبرداری
-طراحی بخشی از کارگاه جدید
-شاهنامهخوانی
-روزانهنویسی
و چند کار کوچک اما مفید.
الان ساعت ۱۲ ظهر است. تا الان بهطرز مشکوکی همهچیز خوب پیش رفته. وسوسه میشوم ببینم دلیلش چیست تا بتوانم در ادامهی روز همینطور پیش بروم.
برخی از دلایلی که به ذهنم میرسد:
خواب خوب
دیشب، پیش از خواب دوش گرفتم. متیو واکر، پژوهشگر حوزهی خواب، میگوید دوش آب گرم سبب میشود خواب عمیقتری داشته باشیم. خواب کافی باعث شد صبح با لبخند از خواب بیدار شوم.
شروع با روتین
پس از بیدار شدن صفحات صبحگاهی نوشتم، قهوه نوشیدم، دوش گرفتم و قدری کتاب خواندم. هنگامی که این روال را بهم نمیزنم خرکیف شدن مغزم را حس میکنم.
موبایلپرهیزی
هنوز به گوشیام دست نزدهام. همین سبب میشود تمرکزم از دست نرود. گاهی با سه دقیقه پرسهی نابهنگام در جایی مانند اینستاگرام و خواندن پیامی و دیدن خبری تمرکز ما به کل از دست میرود و حس میکنیم رغبتی برای انجام هیچ کاری نداریم.
اولْ اولویت
وقتی روز را با طفرهرفتن از انجام کارهای مهمتر و سختتر شروع میکنیم، دمبهدم استرسمان بیشتر میشود، به کارهای کماهمیت میپردازیم و انرژیمان را مفت از دست میدهیم. با این حساب یکی از دلایل رضایتم از امروز آغاز کار روزانهام با مهمترین اولویت برنامهام است.
مطالعه
همین که بتوانیم حداقل نیمساعت بهطور متمرکز مطالعه کنیم حسوحالمان تغییر میکند. نوع متن فرقی ندارد، نفس تمرکز روی یک کتاب مهم است. کورت ونهگات گفته بود مطالعه نوعی مراقبه است. بنابراین پس از چنین مراقبهیی نیروی بیشتری برای تمرکز روی کارهای مهم پیدا میکنیم. من امروز قدری شاهنامه خواندم. و برخی مصرعها را هم یادداشت کردم، از جمله: «بکوشید تا رنج کوته کنید»
تغذیهی مناسب
وقتی از خوراکیهای قندی میپرهیزم کمتر دچار ضعف و گرسنگی میشوم. اینجوری حواسم برای خوردن چیزی پرت نمیشود و زمان و انرژی بیشتری برایم باقی میماند.
علاوهبر این نوشیدن قهوه تا پیش از ساعت ۲ ظهر برای بدن من مناسب است و باعث اختلال خواب شبانهام نمیشود. پژوهشی تازه میگوید که قهوه نه فقط به خاطر کافئین بلکه به خاطر سایر چیزهای هم که دارد روی بهبود عملکرد ذهن اثر میگذارد.
گفتوگوی صحیح با خود
روی ذهنم اسم گذاشتهام؛ کوشان. امروز به کوشان گفتم:
«ببین. آدم نمیتونه هی به خودش و تواناییهاش و کاراش شک کنه. خودتو دوست داشته باش، البته با فروتنی کامل. و سعی کن کارتو به بهترین شکل ممکن انجام بدی. لازم نیست نگران هزار تا کار عقبافتاده باشی، مهم اینه که بعضی از کارها رو همین امروز خوب انجام بدی.»
چند فرمان به خودم برای ادامهی روز:
-از پرسه در شبکههای اجتماعی بپرهیز.
-از موسیقی مناسب برای تغییر حسوحالت استفاده کن.
-برو پیادهروی.
شاهین کلانتری
#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
-حمید حیاتی
کلمهی روز: «صبر»
با استفاده از این واژه جملهی کوتاهی بنویسید و این پایین همرسانی کنید.
#جمله
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
madresenevisandegi.com/195
@fatemehalizadeh69
https://shahinkalantari.com/yadegari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM