Telegram Web Link
Audio
🌀 اهمیت درخواست کردن، ثمره‌ی سماجت
🌀 تصورات غلطی که باعث می‌شود از دنیای وسیع شعر بهره‌ی چندانی نبریم
🌀رابطه‌ی شعر و خوب نوشتن
🌀دستاورد نوشتن جملات کوتاه
🌀تبدیل تجربه به جمله

▫️شاهین کلانتری و ماهان ابوترابی

#رادیو_نویسندگی
#پادکست
کاش مادرم
دختر بچه‌ای سه‌ساله بود
در تابستان ۱۳۲۱
تا
به آغوشش می‌کشیدم
و می‌بوسیدمش،
پدرانه.


©️فردین نظری | چنین گفت فردین

#شعر
@ShahinKalantari
MadreseNevisandegi.com
سردبیر شدن

🔸اگر می‌خواهید نوشته‌هایتان را حرفه‌ای‌تر منتشر کنید...

◀️ امروز در #یوتیوب:
👇
https://youtu.be/rkjySi0DA40
واژه‌ها را
مثل هیزم‌های سوزان زیرورو می‌کنم
و روح مردم را
گرم.



©️گورگن بارنتس | سطر اول را نمی‌نویسم

#شعر
@ShahinKalantari
MadreseNevisandegi.com
تغییرطلبی

تغییرطلبیِ شدید سبب شده در بیشترینه‌ی روزنوشته‌هایم فقط برای تغییر زندگی‌ام نقشه بکشم.
به‌گمانم هر تغییرخواهی بهتر است حواسش به دو نکته باشد:

یک) تغییرطلبی مانع استمرار در برخی کارها نشود.
من را اگر بکشند هم دست از وبلاگ‌نویسی نمی‌کشم. چون می‌دانم نفس تداوم در برخی کارها موجب می‌شود حس بهتری به خودم پیدا کنم و بفهمم که بلدم در بلند مدت به علایقم متعهد باشم.
بنابراین بهتر است برخی کارها را همیشه حفظ کنیم و تغییر‌خواهی را به‌بهانه‌یی برای نیمه‌کاره رها کردن کارها تبدیل نکنیم.

دو) به خیالبافی درباره‌ی تغییر رضایت ندهد.
تغییرخواهیِ سازنده رابطه‌ی مستقیمی با عملگرایی دارد.
زمانی می‌توانی شوق بیشتری برای تغییر داشته باشی که به‌محض رسیدن به ایده‌یی برای تغییر، گامی عملی برداری. مثلن اگر امروز می‌فهمی که دیگر واقعن از شغلت خسته‌یی و باید شغل دیگری برگزینی، مطلوب است که همین امشب کاری در این جهت انجام دهی؛ با کسی تماس بگیری، یادگیری مهارتی را شروع کنی و...

اما مهم‌ترین نکته درباره‌ی تغییرخواهی پذیرش رنج و ضرر است. یعنی باید کِرم باختن داشته باشی.
یکی از امراض من به توپ بستن چیزهای خوبی‌ست که به عادتم تبدیل شده‌اند. مثلن اگر در یک دفتر کار حالم خوب باشد و در اوج لذت باشم، می‌فهمم که دیگر باید آن دفتر را پس بدهم و بروم جایی دیگر. هیچوقت دوست ندارم بچسبم به یک ماشین یا خانه‌ی مشخص به این دلیل که زیستن با آن بهم کیف می‌دهد و عادتم شده (البته حساب دل بستن به آدم‌ها جداست). همیشه یک جایی روی هر چیزی که حسابی دلبسته‌اش شده‌ام خط می‌کشم. اینطوری با از دست دادن این چیزها در هم نمی‌شکنم و فضایی برای چیزهای تازه باز کنم. عادت به چیزهای خوب سد راه رسیدن به چیزهای خوب‌تر است.
حالیا خیال می‌کنم زندگی یعنی تغییر و سرآغاز مردن زمانی‌ست که از تغییر ناامید ‌شوی.

شاهین کلانتری

@ShahinKalantari
ShahinKalantari.com
#یادداشت_روز
Audio
🌀 راهکاری برای خواندن کتاب‌های گوشت‌تلخ
🌀 صبح، کلمه، جمله
🌀ذخیره‌ی تجربه‌‌ها در جمله‌های کوتاه
🌀سرعت عمل تمایزآفرین است
🌀کشف دلایل تازه با استمرار


▫️شاهین کلانتری و ماهان ابوترابی

#رادیو_نویسندگی
#پادکست
نويسنده مى‌نويسد تا دوباره همه‌ى چيزهايى را تجربه كند كه فكر مى‌كرده از كنارشان گذشته، پشت سر گذاشته، فراموش كرده.
مى‌نويسد تا يك بار ديگر واقعى‌ترين خيال‌ها را تجربه كند. تا در اين مرور دوباره، واقعا زندگى‌اش را تجربه كند.
نوشتن شفاى زخم‌هايى‌ست كه فقط تو از آن‌ها خبر دارى.

©️گیتا گرکانی | یادداشت‌های روزانه


#قصار #از_نوشتن

@ShahinKalantari
MadreseNevisandegi.com
زندان‌های من

گاهی فکر می‌کنم نوشتنْ چیزی جز نقشه‌کشیدن برای فرار از زندان نیست؛ نقشه‌یی برای فرار از زندان بطالت، روزمرگی، تنهایی،‌ اندوه، ‌افسردگی و... .

اگر حوصله دارید همین الان قلم و کاغذ بردارید و یکی از زندان‌هایتان را توصیف کنید؛ زندان یک عادت،‌ یک رابطه،‌ یک شغل.
چه شد در این زندان گرفتار شدید؟ سلول شما چه شکلی است؟ چه چیز این محبس می‌رنجاندتان؟ مانع آزادی شما چیست؟
گفتم توصیف زندان چرا که پیش از کشیدن نقشه‌ی رهایی باید زیر و بم زندان را شناخت.

شرط نخست گریختن از هر زندانی آگاهی از بودن در آن است (ما در برخی زندان‌ها زاده شده‌‌ایم و شاید مثل ماهی در آب اصلن متوجه آب نباشیم).

حتا می‌توانیم اول از همه فهرستی از زندان‌هایمان بنویسیم. عجیب نیست؟ یک آدم می‌تواند همزمان در زندان‌های مختلف حبس بکشد؛ زندان باورهای کهنه و عقاید پلاسیده، ‌زندان نق و ناله، زندان حقد و حسادت.

پایاندادِ چنین نگارشی زمانی خوشایند خواهد بود از نفسِ نقشه‌کشیدن لذت ببریم.

اینجاست که مطالعه نیز شیرین‌تر و هدفمند‌تر می‌شود، برای طراحی نقشه به منبع آموزش و الهام نیاز داریم.

خلاقیت نویسنده فقط با نقشه‌های موفقش اثبات نمی‌شود،‌ گاهی نقشه‌های نافرجام زیباترند.

شاهین کلانتری

@ShahinKalantari
ShahinKalantari.com
#یادداشت_روز
چالش 20 روزۀ تولید محتوا

این چالش دعوتی است برای تولید و انتشار محتوای بیشتر و باکیفیت‌تر.
برای غلبه بر سختی این کار، به شکل گروهی چند شیوۀ کاربردی تولید محتوا را پیاده می‌کنیم.

روز اول

🟢تعریفِ «تولید محتوا» را در ذهن خود تغییر دهید.

اصلا واژۀ محتوا و سایر کلمات مرتبط با آن، تا حدی سنگین هست که «ترس از اقدام» ایجاد کند.
پیشنهاد می‌کنم تولید و نشر محتوا را از زاویه‌ای دیگر ببینید.

تصور کنید دربارۀ موضوعِ محتوا قرار است با دوستی حرف بزنید. خیلی دوستانه و راحت.

رکوردر گوشی را روشن کنید و آن موضوع را برایش بگویید.

بی‌وقفه 15 دقیقه هر چیزی به ذهنتان می‌رسد را رو به این دوست بیان کنید.

بعد از آن، ضبط را متوقف کرده و موارد مهم تداعی شده را یادداشت کنید.
این محتوای صمیمانه قابلیت بیشتری برای انتشار خواهد داشت.

با چند بار شکست تصور نکنید توان تولید ندارید. شما هنوز گرم نشده‌اید. به خودتان زمان بدهید و به ذهنتان خوراک فکری خوب.
 
 
 ✍️ناهید عبدی
@nahidabdilearning
Nahidabdi.com
#چالش_تولیدمحتوا
لولوی انتخاب

تاکنون از سرگردان ماندن بین گزینه‌های مختلف لذت هم برده‌اید؟
و آیا همین لذت عامل تعلل و مانع تصمیم‌گیری ما نیست؟

مثلن یک روز به این فکر می‌کنی که خوب است در نقطه‌ی دیگری از همین شهر زندگی کنی، روز دیگری خیال بازگشت به زادگاهت را در سر می‌پرورانی،‌گاهی هم هوس زیستن در شهری غریبه به سرت می‌زند؛ یا یک روز می‌پنداری نان در کار آزاد است و شغل جدیدت باید در این زمینه باشد، دو روز دیگر حس می‌کنی باید بزنی در کار ارزهای دیجیتال، ولی هفته‌ی بعد بهترین شغل ممکن را کارمندی در محیط امن یک شرکت می‌دانی.

این سرگردانی بین گزینه‌ها و تصمیم نگرفتن (که خود نیز تصمیمی محسوب می‌شود) می‌تواند به همه‌ی بخش‌های زندگی تسری ‌یابد.
لذت‌‌بخش است اینکه هر بار گزینه‌یی وسوسه‌کننده را پیش ‌رویت ببینی و ذوق کنی که آخ جان هنوز چیزی برنگزیده‌ام و دستم برای انتخاب باز است. 
بدبختانه مثل هر اعتیادی برای حفظ لذت باید بر دوز مصرف افزود و ما با تنیدن تار گزینه‌های بیشتر بر دور خویش تصمیم‌گیری را سخت‌تر می‌کنیم.

اما با گذر زمان نتیجه‌ی تلخ این لذت احتمالن پذیرش ناگزیر تنها گزینه‌ی باقی‌مانده بر روی میز خواهد بود. 

گزینه‌ها تاریخ مصرف دارند. هر انتخاب خوبی در عین حال انتخاب دردناکی هم هست چون در ازای کنار گذاشتن گزینه‌های خوب دیگر به دست می‌آید.   

انتخاب کنیم.

شاهین کلانتری

@ShahinKalantari
ShahinKalantari.com
#یادداشت_روز
Forwarded from اهل نوشتن
📌شنبه شما همین امروز است|اهمیت یادداشت روزانه

در این یادداشت از این می‌گویم که چگونه می‌توانیم با یادداشت‌ روزانه بر اهمال‌کاری دائمی‌مان غلبه کنیم، موتور بهانه‌تراشی‌مان را برای لحظاتی خاموش کنیم و «از شنبه‌» را در تله‌ی «همین لحظه» گیر بیندازیم.

📍نوشتن قرار است ما را به کجا ببرد؟

☑️ چرا می‌نویسید؟

☑️ هدفی که در دنیای نویسندگی دنبال می‌کنید چیست؟

☑️ قرار است به کجا برسید؟

نمی‌خواهم با پرسیدن سؤال‌هایی از این دست وقتتان را تلف کنم، بلکه می‌خواهم سؤالاتی بپرسم که کمی عصبانی‌تان کند:

چرا فکر می‌کنید می‌توانید با نوشتن به مقصد خاصی برسید؟

دقیقن چه چیزی باعث شده نوشتن را تا این حد سطحی بنگرید؟

اصلن هدف از نوشتن چیست؟

📍دوستی به دردمان نمی‌خورد، بیایید دشمن باشیم

می‌خواهم برای چند دقیقه، دوستی‌مان را به حاشیه برانم تا دشمن صادق یکدیگر باشیم و به نقل‌قولی از امیل سیوران بیندیشیم:

▫️زمانی نویسنده به بالاترین درجه‌ی روشن‌بینی می‌رسد که ارزش کار خود را بدون کوچکترین توهمی دریابد و با آن مانند دشمنی صادق رفتار کند.

▫️روشن‌بینی در دیدگاهمان نسبت به نوشتن یعنی این که بدانیم قرار نیست محض خاطر رسیدن به چیزی دست‌به‌قلم شویم و به‌جای آن، همین که می‌نویسیم و به کلماتمان ساختار خاص خودمان را می‌بخشیم یعنی به سرمنزل مقصود رسیده‌ایم.

نوشتن یادداشت‌های روزانه به ما این امکان را می‌دهد که هربار وصالی کاملن اصیل را تجربه کنیم و هنر نوشتن را بشناسیم. فقط کافی است راحت‌نویسی را با تزریق اولین کلمه بر کاغذ سفیدمان تمرین کنیم.

📍نویسنده به مثابه یک مبارز

نوشتن یعنی کنده شدن از هر آینده‌ای. معتقدم که نوشتن، رفتن به جنگ آینده است. اما مگر آینده با من چه پدرکشتگی‌ای دارد که این‌گونه در مقابلش گارد گرفته‌ام؟

▫️مسئله این است که آینده‌ای وجود ندارد و به عنوان یک انسان که از سر خوشبختی یا فلاکت نویسنده هم هست، تمام دارایی‌ام لحظه‌ی حال است.

به‌نظرتان باید تا چه حد نادان باشم که تمام دارایی‌ام را به یک مفهوم انتزاعی بفروشم؟

📍یک حرکت عملی

بیایید برای یک دقیقه به هیچ فردایی فکر نکنیم،‌ لحظه حال را دریابیم و روی کاغذ از خودمان بپرسیم:

🎯 چگونه می‌توانم این لحظه‌ی گذرایی که در حال تجربه کردنش هستم را به گونه‌ای زندگی کنم که تأثیر بادوامی برجای بگذارد و تغییری در مسیرم -چه اندک و چه عظیم- ایجاد کند؟

قطعن پاسخ به این پرسش، درهای زیادی به روی خوب نوشتن بازخواهد کرد.

از طرفی، با مطرح کردن این پرسش ذهن ما به شفافیتی می‌رسد که باعث تقویت مهارت نویسندگی در ما نیز خواهد شد.

پگاه جهانگیرنژاد

#آموزش_نویسندگی

AhleNeveshtan.ir/737
@AhleNeveshtan
مچالگی

در مسیر نویسندگی برخی به‌جای مچاله کردن کاغذهای بی‌شمار، خود مچاله می‌شوند.
تفاوت در این است: خودتان را مچاله می‌کنید یا چرک‌نویس‌هایتان را؟

وقتی نگرانید که استعداد نوشتن دارید یا نه، وقتی در آموختن نویسندگی در پی مدرکید، ‌وقتی عوض خلق آثار جدید درگیر بازخوردهای نوشته‌های قبلی‌تان می‌شوید،‌ وقتی مدام خودتان را با نویسنده‌های دیگر مقایسه می‌کنید، ‌وقتی به‌جای سلیقه‌ی خودتان دنبال سلیقه‌ی بازار میفتید عملن در حال مچاله کردن خودتان هستید.

برآیند کاغذهای مچاله احتمالن نوشته‌های خوبی خواهد بود اما به آدم مچاله چندان امیدی نیست.

شاهین کلانتری

@ShahinKalantari
ShahinKalantari.com
#یادداشت_روز
نوشتار دیده‌گشا

زمانی می‌توانیم از انتخاب صحیح‌ اولویتمان مطمئن باشیم که به خاطر انجام نشدن سایر کارها خودمان را سرزنش نکنیم.

مثلن اولویت من نوشتن روزانه‌ی یادداشتی کوتاه برای وبلاگ است،‌ بنابراین اگر تمام زمان و انرژی‌ام صرف نوشتن یادداشت شود و به کارهای دیگرم، از جمله، ضبط ویدیوی یوتیوب و اجرای پادکست و... نرسم خودم را سرزنش نمی‌کنم، چون اصل کاری انجام شده است.

چرا نوشتن یادداشت در اولویت است؟ چون نگارش استدلالی بیش از بیان شفاهی ذهنم را تحت فشار می‌‌گذارد؛ «گنج ذهنی پاداش رنج ذهنی است.»هنگام ضبط ویدیو یا پادکست امکانش نیست که وسواس‌گونه به اقتصاد کلام توجه کنی، همینجوری واژه‌ها را می‌ریزی‌ و می‌پاشی اما نوشتار جای این ولخرجی‌ها نیست (یا در متنی که برای انتشار می‌نویسی نباید باشد)، نوشتن مداوم یادداشت وادارم می‌کند برای اید‌ه‌یابی تجربه‌ها و آموخته‌های تازه‌ام را بکاوم و دنبال زاویه‌ای نو برای بررسی موضوعات باشم و مهم‌تر از همه، یادداشت‌‌پردازی لذت‌بخش است، هم‌ در حین ارتکاب و هم پس از انتشار -لذت‌ هم‌رسانی تأملات و دریافت بازخورد مخاطبان.

برگردیم به اولویت‌سنجی:
آیا اولویت (نه اولویت‌ها) شما مانع خودسرزنشی‌تان شده است؟
آرامش فکری نتیجه‌ی کشف اولویت است.

شاهین کلانتری

@ShahinKalantari
ShahinKalantari.com
#یادداشت_روز
The Art of Learning
Mohammadreza Shabanali
این سخنرانی محمدرضا شعبانعلی همیشه برایم الهام‌بخش است

▫️هنر شاگردی‌کردن

©️منبع


@shahinkalantari
بذر اندیشه و فکر بپاش، عمل و نتیجه درو کن.

©️برتراند‌‌ راسل

#قصار
@ShahinKalantari
MadreseNevisandegi.com
موقع نوشتن، ذهن نويسنده، پر از آدم‌ها و حوادث است. پر از صحنه‌هايى كه پشت سر هم مى‌آيند و همه اصرار دارند در قالب كلمات ثبت شوند. همه‌ى آن‌ها زندگى‌اش را شلوغ و پرماجرا مى‌كنند. فقط آنچه او در لحظه تجربه مى‌كند، ديگران بعدها در قالب قصه مى‌بينند.
نويسنده شايد تنها به نظر برسد اما هرگز تنها نيست.



©️گیتا گرکانی | یادداشت‌های روزانه


#قصار #از_نوشتن

@ShahinKalantari
MadreseNevisandegi.com
در هر صورت تو باید زمان را بسازی. خلاقیت این است. زمان وجود ندارد، زمان چیزی‌ست که باید ساخته شود. نویسنده برای نوشتن کتابش، خواننده برای خواندن آن.

©️هرمان د کونینک | برگردان: مودب میرعلایی


#قصار #از_نوشتن
@ShahinKalantari
MadreseNevisandegi.com
یکی از خطاهایی که از نویسندگان تازه‌کار سر می‌زند توضیحات زائد است. من در کار با شاگردانم یک قانون دارم: هیچ صحنه‌ای نباید طولانی‌تر از یک صفحه و هیچ دیالوگی نباید طولانی‌تر از دو سطر باشد. این کار باعث می‌شود فشرده‌تر بنویسی.


©️گی‌یرمو آریاگا | کتاب «فیلم‌نامه‌نویس»

#قصار #از_نوشتن
@ShahinKalantari
MadreseNevisandegi.com
هوایی‌زدن

شاید اصطلاح «هوایی‌زدن» را شنیده باشید؛ در توییتر فارسی رایج‌تر است. مال وقتی‌ست که کسی خطاب به‌دیگری چیزی می‌نویسد اما بی‌ اشاره‌ی مستقیم به نام او. بیشترینه‌ی هوایی‌ها مبهمند و سؤتفاهم‌زا.

مصیبت هوایی‌زدن در این است که تو غالبن می‌خواهی یک نفر را بزنی اما ناگزیز چند نفر به خودشان می‌گیرند. بنابراین اگر با مستقیم‌زدنْ یک نفر را از دست بدهی با هوایی‌زدن از چشم چند نفر میفتی.
«هوایی‌زن» هم برای خودش فشار ذهنی ایجاد می‌کند («آیا به هدف زدم؟») هم برای دیگران («یعنی منظورش منم؟»).
آدم‌ها موجودی که بار ذهنشان را سنگین کند چندان قابل معاشرت نمی‌‌دانند.

اگر شهامت لازم را برای بیان سخنی نداریم چه‌بهتر که کماکان ناگفته بماند. به‌جای صرف نیرو برای پرتاب هوایی، صراحت و خلاقیت لازم برای بیان برهنه‌ی حرفمان را در خود بپروریم.
امیدوارم خود این نوشته هم هوایی‌زدن تلقی نشود.


شاهین کلانتری

@ShahinKalantari
ShahinKalantari.com
#یادداشت_روز
شوخی

در برخی کارها اگر خوب یا عالی نیستی چه بهتر که اصلن انجامشان ندهی.
حالیا منظورم فقط کارهای خطیری مانند جراحی قلب و خلبانی نیست، مثلن همین شوخی‌کردن را در نظر بگیریم.
بد یا متوسط‌بودن در شوخی می‌تواند اعتبارمان را نابود ‌کند. شوخی فقط باید خوب یا عالی باشد. گزینه‌ی دیگری در کار نیست.
به خاطر بیاوریم: آیا جز این است که برخی آدم‌ها فقط به خاطر شوخی‌های نسنجیده از چشم ما افتاده‌اند؟
شوخی شوخی‌بردار نیست.

شاهین کلانتری

@ShahinKalantari
ShahinKalantari.com
#یادداشت_روز
2024/10/03 23:22:42
Back to Top
HTML Embed Code: