Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
غوطه در دریای شعر سپید و آزاد و کوتاه
اجرای زنده و ویدیوی در بستر اسکایروم
۷ جلسه+۳ جلسهی بازخورد به شعرهای همسفران دوره
همهی جلسات ذخیره هم میشوند.
شروع از ۱۶ شهریور
جمعهها، از ساعت ۱۵ تا ۱۶
با تخفیف ویژه تا ۵ شهریور:
۵۰۰ هزار تومان
این مهلت تمدید نخاهد شد.
۱. جریانشناسی شعر فارسی در قرن پیشین
۲. چگونه بفهمیم چیزی که نوشتهایم شعر است؟
۳. شعر از چه شاعرانی و شعرهایی بیاموزیم؟
۴. کلماتی که باید به دایرهی واژگان شاعر افزوده شوند
۵. نخستین گامهای انتشار حرفهیی شعر
۶. چگونه در مسیر رسیدن به زبان شعری خاص خودمان گام بنهیم؟
۷. کشف شعری که در هر روز از زندگیمان نهفته است
+کاربست شعر در داستان و فیلمنامه و مقاله
5892 1010 2243 1759
(به نام رحیم کلانتری)
https://www.tg-me.com/nevisandeganim
بررسی نوشتههای شرکتکنندگان در جلسات جداگانه
مشاهده
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مجنونِ راهاندازی و مجبورِ جااندازی
لبالب از شوق تأسیسم. مجنونِ راهاندازی و مجبورِ جااندازی.
دیروز با همسفران فعال مدرسه نویسندگی، گروه «کتابنوک» را پایه گذاشتیم. در این گروه به کتابها نوک میزنیم. بهانهییست تا کتابهایمان (چه کاغذی، چه الکترونیکی) بیشتر خاک نخورند. به نیمصفحه از هر کتاب هم نوک بزنی و دستِ کم یک کلمهی تازه ازش برداری، بس است، کاچی به از هیچچی.
از سویی، در تکاپوی آمادهساختن یکی دو کتابتازهام، برای افتتاح انتشارات خودمان.
باری، شروع شیرین است اما امتیاز اصلی در تکمیل کار است.
اصلن بیا قصهیی بنویسیم دربارهی کسی که میخاهد پایهی کاری را بگذارد، کاری از جنس رؤیاهای دوردستمان. بیا هزار مانع دشوار در برابرش بچینیم، اما کمکش کنیم تا تدبیر کند و سدها را در هم بشکند.
بیا توی قصه هم که شده دشوارترین کارها را راه بیندازیم و جا بیندازیم.
شاید با عقلِ نقل یارای تکمیل آغازیدههایمان را بیابیم.
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
لبالب از شوق تأسیسم. مجنونِ راهاندازی و مجبورِ جااندازی.
دیروز با همسفران فعال مدرسه نویسندگی، گروه «کتابنوک» را پایه گذاشتیم. در این گروه به کتابها نوک میزنیم. بهانهییست تا کتابهایمان (چه کاغذی، چه الکترونیکی) بیشتر خاک نخورند. به نیمصفحه از هر کتاب هم نوک بزنی و دستِ کم یک کلمهی تازه ازش برداری، بس است، کاچی به از هیچچی.
از سویی، در تکاپوی آمادهساختن یکی دو کتابتازهام، برای افتتاح انتشارات خودمان.
باری، شروع شیرین است اما امتیاز اصلی در تکمیل کار است.
اصلن بیا قصهیی بنویسیم دربارهی کسی که میخاهد پایهی کاری را بگذارد، کاری از جنس رؤیاهای دوردستمان. بیا هزار مانع دشوار در برابرش بچینیم، اما کمکش کنیم تا تدبیر کند و سدها را در هم بشکند.
بیا توی قصه هم که شده دشوارترین کارها را راه بیندازیم و جا بیندازیم.
شاید با عقلِ نقل یارای تکمیل آغازیدههایمان را بیابیم.
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
Audio
#پادکست #نوشتیار
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
madresenevisandegi.com/195
https://shahinkalantari.com/yadegari
@nevisandeganim
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چرا غمگین مینویسی؟
و به آن دوستانم که از غمآلودگیِ نوشتههاشان بیزارند و شگردِ شادانهنگاری میطلبند، جز این نمیگویم: عزیزم، هرچه هست از ناخودآگاه تو میجوشد و اصلن چه اصراریست که حتمن بهزورِ دیگران شاد بنویسی؟
من اگر از امید مینویسم، خاسته و ناخاسته ازم امید میتراود، پنداری محکومم به امیدواری.
مرضیه شاهبزاز گفته بود:
«اگر زندگی شعری است تراژیک، پس باید با زبانی که رنگآمیزییی از اندوه دارد به سرایش آن پرداخت، که اندوه غریزهی شعر است و احساس، انگیزانندهی شعر. شادمانی و دیگر احساسها کمتر شعری را برمیانگیزند، شاید به این دلیل که شادی احساسی زودگذر است و خصلتاً سطحی، اما اندوه دیرپاست و عمیق.*»
اندوهت امتیاز توست، اگر خوب بنویسیش.
شاهین کلانتری
*اندیشههای خاک، نشر زاگرس، ۲۰۲۳
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
و به آن دوستانم که از غمآلودگیِ نوشتههاشان بیزارند و شگردِ شادانهنگاری میطلبند، جز این نمیگویم: عزیزم، هرچه هست از ناخودآگاه تو میجوشد و اصلن چه اصراریست که حتمن بهزورِ دیگران شاد بنویسی؟
من اگر از امید مینویسم، خاسته و ناخاسته ازم امید میتراود، پنداری محکومم به امیدواری.
مرضیه شاهبزاز گفته بود:
«اگر زندگی شعری است تراژیک، پس باید با زبانی که رنگآمیزییی از اندوه دارد به سرایش آن پرداخت، که اندوه غریزهی شعر است و احساس، انگیزانندهی شعر. شادمانی و دیگر احساسها کمتر شعری را برمیانگیزند، شاید به این دلیل که شادی احساسی زودگذر است و خصلتاً سطحی، اما اندوه دیرپاست و عمیق.*»
اندوهت امتیاز توست، اگر خوب بنویسیش.
شاهین کلانتری
*اندیشههای خاک، نشر زاگرس، ۲۰۲۳
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
Audio
#پادکست #نوشتیار
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
گردشی در گوزوگرهی حروف
گاه ایده با ترسیم هزاربارهی واژه به چنگ میاید.
چند ده بار با قلم فلزی نوشتم «جُستارگاه» تا به خط مطلبوم برای پوستر این کارگاه برسم، و ترسیمِ پیدرپی واژه راه داد به افکاری از لونی دیگر.
کلمه میگوید: «مرا بنداز وسط، هزار لباسِ جوراجور تنم کن تا راه ایده را بگشایم.»
دیدن واژه در شکلهای گوناگون فرصتیست برای درنگیدن در عمق مفهوم آن. اگر با چشمی سنجنده به گوزوگرهی* حروف بنگری، ناگفتههای بسیاری میابی.
شاهین کلانتری
*«گوز و گره» اصطلاحیست عامیانه که سروش حبیبی از آن، در چند جای ترجمهی رمان «طبل حلبی»، به زیبایی بهره جسته است.
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
گاه ایده با ترسیم هزاربارهی واژه به چنگ میاید.
چند ده بار با قلم فلزی نوشتم «جُستارگاه» تا به خط مطلبوم برای پوستر این کارگاه برسم، و ترسیمِ پیدرپی واژه راه داد به افکاری از لونی دیگر.
کلمه میگوید: «مرا بنداز وسط، هزار لباسِ جوراجور تنم کن تا راه ایده را بگشایم.»
دیدن واژه در شکلهای گوناگون فرصتیست برای درنگیدن در عمق مفهوم آن. اگر با چشمی سنجنده به گوزوگرهی* حروف بنگری، ناگفتههای بسیاری میابی.
شاهین کلانتری
*«گوز و گره» اصطلاحیست عامیانه که سروش حبیبی از آن، در چند جای ترجمهی رمان «طبل حلبی»، به زیبایی بهره جسته است.
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
ازیدن در خابوبیدار
در خابوبیدارِ دمِصبح به ایدهیی رسیدم دربارهی نحوِ جمله، نه مضمون جمله، و خشنودم که توی خاب هم «نحو» است مسئلهام نه موضوع.
ذهنم سرریز بود از متنی سراسر از «از»؛ افسوس متنی که در خاب به همین نحو نوشتم فراموشیدم و اکنون، کوششی برای بازیافت آن الهام:
«از عشق که کلمهی همیشه است از تقدیمنامهی کتاب اولِ نشر از تقدیم کتاب به همسفرانم از ماندن و نوشتن از به یداله رویایی و «از دوستت دارم» و از «ازها»ی ناتمامِ رضا قاسمی در سایت «دوات» و از این ساعت شب که از ماندهام و از شب مینویسم از زبانی زرگرانه که برساختهام از از خودم را میازم از از و خوش دارم بشکنم هر چه را نحوِ مسلط اجبار میکند از تو که ازهام را اوهام نمیپنداری و از با ازهات میپیوندی به ازهام از نوشتن آزادی میخاهی از هایهای و هویهوی و میل به هذیان از زبان از که میشود بلای جان از بیجرأتی از بی ازازانگی از دانهدانههای بلال زبان بنایی ساختن از پیتزای قصهی عاشق برشی برداشتن از ازآب نهراسیدن از ازیدهها و ازدودهها از اینکه نترس از بشکن و بشکن بزن از خوشیِ درهمشکستن هر قاعده.»
گاه برای گشودن بندهای کهنهی ذهن ناگزیریم از نحوشکنی، از.
شاهین کلانتری
*«نَحو (به انگلیسی: syntax) یا جملهشناسی در زبانشناسی به دانش مطالعهی قواعد مربوط به نحوهی ترکیب و در کنار هم آمدن واژهها بهمنظور ایجاد و درک جملات در یک زبان گفته میشود. (+)»
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
در خابوبیدارِ دمِصبح به ایدهیی رسیدم دربارهی نحوِ جمله، نه مضمون جمله، و خشنودم که توی خاب هم «نحو» است مسئلهام نه موضوع.
ذهنم سرریز بود از متنی سراسر از «از»؛ افسوس متنی که در خاب به همین نحو نوشتم فراموشیدم و اکنون، کوششی برای بازیافت آن الهام:
«از عشق که کلمهی همیشه است از تقدیمنامهی کتاب اولِ نشر از تقدیم کتاب به همسفرانم از ماندن و نوشتن از به یداله رویایی و «از دوستت دارم» و از «ازها»ی ناتمامِ رضا قاسمی در سایت «دوات» و از این ساعت شب که از ماندهام و از شب مینویسم از زبانی زرگرانه که برساختهام از از خودم را میازم از از و خوش دارم بشکنم هر چه را نحوِ مسلط اجبار میکند از تو که ازهام را اوهام نمیپنداری و از با ازهات میپیوندی به ازهام از نوشتن آزادی میخاهی از هایهای و هویهوی و میل به هذیان از زبان از که میشود بلای جان از بیجرأتی از بی ازازانگی از دانهدانههای بلال زبان بنایی ساختن از پیتزای قصهی عاشق برشی برداشتن از ازآب نهراسیدن از ازیدهها و ازدودهها از اینکه نترس از بشکن و بشکن بزن از خوشیِ درهمشکستن هر قاعده.»
گاه برای گشودن بندهای کهنهی ذهن ناگزیریم از نحوشکنی، از.
شاهین کلانتری
*«نَحو (به انگلیسی: syntax) یا جملهشناسی در زبانشناسی به دانش مطالعهی قواعد مربوط به نحوهی ترکیب و در کنار هم آمدن واژهها بهمنظور ایجاد و درک جملات در یک زبان گفته میشود. (+)»
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
©️محمدعلی اسلامی نُدوشن، کلمهها، ص۳۷۳
#از_نوشتن
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
بگو تا بسازی
بگو چه میخاهی بسازی، به خودت، به دیگری نه، که زوال ایده در نقل زودهنگام آن با دیگرانست.
برای خودت بگو، شفاف بگو، هزارباره بگو.
صبح که برخاستی جلسهیی ترتیب بده با سرآمدانِ جایجای روانت، نقشه را بگذار روی میز و مشورت بخاه، با نوشتن. آشکارا بگو که میخاهی چه چیزی بسازی.
چیزی که بسازی خودت را میسازی، دیگران را هم شاید که بسازی.
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
بگو چه میخاهی بسازی، به خودت، به دیگری نه، که زوال ایده در نقل زودهنگام آن با دیگرانست.
برای خودت بگو، شفاف بگو، هزارباره بگو.
صبح که برخاستی جلسهیی ترتیب بده با سرآمدانِ جایجای روانت، نقشه را بگذار روی میز و مشورت بخاه، با نوشتن. آشکارا بگو که میخاهی چه چیزی بسازی.
چیزی که بسازی خودت را میسازی، دیگران را هم شاید که بسازی.
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
Audio
#پادکست #نوشتیار
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ظرفیت «جستارگاه» تکمیل شد.
بزودی فراخان کارگاه بعدی منتشر خاهد شد.
بزودی فراخان کارگاه بعدی منتشر خاهد شد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اسم خوب و حس خوب
کار نو کلمهی نو میخاهد. کلماتی برای برانگیختنِ تو به حرکت.
به رابطهی نامیدن و انگیختن اندیشیدهیی هیچ؟
مثلن الان برای اتاق خابت یک اسم متفاوت بگذار.
حالیا حست چیست؟
دستشویی را ببین، همین که «اتاق تفکر» مینامیش، ارجوقرب دیگری مییابد.
تأثیر نامها را پیشتر دریافته بودم، اما امروز بهم ثابت شد؛ با «جستارگاه». انگار همین اسم سبب شده این کارگاه را هفتچندان بیشتر دوست بدارم.
تغییر را با تغییر نامها بیاغاز. جواب هم نداد ضرر نمیکنی.
راستی، اسم دفترچهی یادداشتهای روزانهات را چه میگذاری؟
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
کار نو کلمهی نو میخاهد. کلماتی برای برانگیختنِ تو به حرکت.
به رابطهی نامیدن و انگیختن اندیشیدهیی هیچ؟
مثلن الان برای اتاق خابت یک اسم متفاوت بگذار.
حالیا حست چیست؟
دستشویی را ببین، همین که «اتاق تفکر» مینامیش، ارجوقرب دیگری مییابد.
تأثیر نامها را پیشتر دریافته بودم، اما امروز بهم ثابت شد؛ با «جستارگاه». انگار همین اسم سبب شده این کارگاه را هفتچندان بیشتر دوست بدارم.
تغییر را با تغییر نامها بیاغاز. جواب هم نداد ضرر نمیکنی.
راستی، اسم دفترچهی یادداشتهای روزانهات را چه میگذاری؟
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
madresenevisandegi.com/195
https://shahinkalantari.com/yadegari
@nevisandeganim
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
#پادکست #نوشتیار
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
بهترین اسم کتاب
یکی از پرخانندهترین نوشتههای وبگاهم مطلبیست با عنوان «چگونه اسم داستانم را انتخاب کنم؟» که البته بیشتر خانندگان آن بهجای مطالعهی مطلب و اجرای پیشنهادش، متمایلند نظری بگذارند و دربارهی اسم اثرشان مشورت بخاهند. اما نام خوب، زورکی به چنگ نمیآید. مثال بزنم.
نام برخی کتابها را بیش از خودشان و نام برخی را هم به اندازهی خود آنها دوست دارم، از جمله: «از شیطان آموخت و سوزاند». رمانِ مهم فرخنده آقایی که باید صد برابر افزونتر قدر ببیند. نویسنده این عنوان را از متنی قدیمی وام گرفته که عین متن پشت جلد داستان آمده است:
«نادرشاه را کشتند
گفتیم دنیا از شر آسوده شد
عادل شاه جدید او را خواندند
گفتند دنیا آسوده شد
دنیا از اول بدتر شد
از ایل لر شکایت سر کنیم
میگویند میآید و آباد میکند
سردار دادگستر
از آمدن سردار خوشحال شدیم
تا فهمیدیم قحطی انداخت
نیرو و نفس از ما برخاست
هر کسی شلغمی آورد و پول بار کرد
نان شد هشت عباسی
زردک شد یک بیستی
از شیطان آموخت و سوزاند
آنگاه دیوانه شد و تاب نیاورد...
-تاریخ جلفای اصفهان
از مرثیهی باقر اوغلی دربارهی ویرانی جلفا»
اسم خوب جوشیدنیست. کوشش برای جوشش را دریاب.
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
یکی از پرخانندهترین نوشتههای وبگاهم مطلبیست با عنوان «چگونه اسم داستانم را انتخاب کنم؟» که البته بیشتر خانندگان آن بهجای مطالعهی مطلب و اجرای پیشنهادش، متمایلند نظری بگذارند و دربارهی اسم اثرشان مشورت بخاهند. اما نام خوب، زورکی به چنگ نمیآید. مثال بزنم.
نام برخی کتابها را بیش از خودشان و نام برخی را هم به اندازهی خود آنها دوست دارم، از جمله: «از شیطان آموخت و سوزاند». رمانِ مهم فرخنده آقایی که باید صد برابر افزونتر قدر ببیند. نویسنده این عنوان را از متنی قدیمی وام گرفته که عین متن پشت جلد داستان آمده است:
«نادرشاه را کشتند
گفتیم دنیا از شر آسوده شد
عادل شاه جدید او را خواندند
گفتند دنیا آسوده شد
دنیا از اول بدتر شد
از ایل لر شکایت سر کنیم
میگویند میآید و آباد میکند
سردار دادگستر
از آمدن سردار خوشحال شدیم
تا فهمیدیم قحطی انداخت
نیرو و نفس از ما برخاست
هر کسی شلغمی آورد و پول بار کرد
نان شد هشت عباسی
زردک شد یک بیستی
از شیطان آموخت و سوزاند
آنگاه دیوانه شد و تاب نیاورد...
-تاریخ جلفای اصفهان
از مرثیهی باقر اوغلی دربارهی ویرانی جلفا»
اسم خوب جوشیدنیست. کوشش برای جوشش را دریاب.
شاهین کلانتری
#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar
Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
غوطه در دریای شعر سپید و آزاد و کوتاه
اجرای زنده و ویدیوی در بستر اسکایروم
۷ جلسه+۳ جلسهی بازخورد به شعرهای همسفران دوره
همهی جلسات ذخیره هم میشوند.
شروع از ۱۶ شهریور
جمعهها، از ساعت ۱۵ تا ۱۶
۹۰۰ هزار تومان
۱. جریانشناسی شعر فارسی در قرن پیشین
۲. چگونه بفهمیم چیزی که نوشتهایم شعر است؟
۳. شعر از چه شاعرانی و شعرهایی بیاموزیم؟
۴. کلماتی که باید به دایرهی واژگان شاعر افزوده شوند
۵. نخستین گامهای انتشار حرفهیی شعر
۶. چگونه در مسیر رسیدن به زبان شعری خاص خودمان گام بنهیم؟
۷. کشف شعری که در هر روز از زندگیمان نهفته است
+کاربست شعر در داستان و فیلمنامه و مقاله
5892 1010 2243 1759
(به نام رحیم کلانتری)
https://www.tg-me.com/nevisandeganim
بررسی نوشتههای شرکتکنندگان در جلسات جداگانه
مشاهده
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM