Telegram Web Link
🗣️ من به زندگی گربه حسادت می‌برم، زیرا گربه حیوانی است که می‌تواند از عرصه‌ی زندگی چنان آرام بگذرد که از عبور او حتی کوچک‌ترین صدایی هم برنخیزد.

-ارنست همینگوی


📌با هم بنویسیم

کلمه‌ی روز: «گربه»
با استفاده از این واژه جمله‌ی کوتاهی بنویسید و این پایین هم‌رسانی کنید.

#جمله
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👀 بیت‌های محبوب من

هر وقت از شعر کلاسیک فارسی دور میفتم احساس خسران می‌کنم.

اما ما شعر کهن فارسی را می‌خوانیم که درس زندگی بیاموزیم؟
یا می‌خوانیم که به شیوه‌ی قدما شعر بسراییم؟
هیچ‌یک از این دو هدف من نیست. برای آموختن درس زندگی منابع بهتر و به‌روزتری هست و برای شعر گفتن استفاده از قالب‌های قدیمی نوعی عقبگردِ ناسازگار با امروز است. تأثیرپذیرفتن از شعر کهن را نباید به تقلید و پندآموزی از آن تقلیل داد.
نجف دریابندری زمانی گفت نثرنویسی را بیش از نثر کهن فارسی از شعر فارسی آموخته‌ است.
این نگرش نوین و خلاقانه‌ را بیشتر می‌پسندم.


بی‌ترتیب خاصی پاره‌یی از بیت‌هایی که -هر یک به‌شکلی- در من اثر کرده‌اند فهرست کرده‌ام (به تکمیل این فهرست ادامه خواهم داد):

گفته بودی که بیایم چو به جان آیی تو
من به جان آمدم اینک تو چرا می‌نایی
-عراقی

(از بیت زیر سه نسخه موجود است که هر سه را نقل می‌کنم)
من بودم و کُنجی و کتابی و سرودی
غم را که نشان داد؟ بلا را که خبر کرد؟
-به نقل از بهمن محصص در مستند «فی‌فی از خوشحالی زوره می‌کشد»

من بودم و کنجی و کتابی و رفیقی
غم را که فرستاد و بلا را که خبر ‌کرد؟
-سیداشرف حسن غزنوی


من بودم و کُنجی و حریفی و سرودی
غم را که نشان داد؟ بلا را که خبر کرد؟
-حسن دهلوی


همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
-سعدی


قافیه اندیشم و دلدار من
گویدم مندیش جز دیدار من‌‌
-مولوی

گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
-سعدی

من دست نخواهم برد الا به سر زلفت
گر دسترسی باشد يک روز به يغمايی
-سعدی

ز نامه‌ها که نوشتم به خون دل صائب
مرا بس است اگر می‌رسد به یار یکی
-صائب تبریزی

درعشق قرار بی قراری‌ست
بدنامیِ عشق نامداری‌ست
-عطار

در عشق تو من توام تو من باش
یک پیرهن است گو دو تن باش
-عطار

به صدق کوش که خورشید زایَد از نَفَسَت
که از دروغ سیه روی گشت صبحِ نخست
-حافظ

راه بر پوشیدگی هرگز مرو
بر سرِ کویی که باشی فاش باش
-سنایی

ملک عالم به زیر تنهایی‌ست
مرد تنها نشان زیبایی‌ست
-سنایی

لذت اولین نگاه به یار
غیرت عشق و حسرت دیدار
-سنایی

هموار کرد خواهی گیتی را
گیتی‌ست کی پذیرد همواری
-رودکی

💬شما هم می‌توانید یکی دو تا از بیت‌های محبوبتان را این پایین هم‌رسانی کنید.

شاهین کلانتری


#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✔️دوست دارید داستانی بنویسید که شخصیت اصلی آن «معلم انشا» باشد؟

اگر معلم انشا هستید (یا دوست دارید معلم انشا بشوید) یا مشتاقید داستانی درباره‌ی یک معلم انشا بنویسید شما هم می‌توانید به ما بپیوندید.

در صفحه‌ی زیر در این زمینه ایده‌پردازی می‌کنیم:
➡️
https://shahinkalantari.com/moalleme-ensha
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🗣️ طاق‌باز خوابیده بودیم و خیره بودیم به همه‌ی ستاره‌ها
گل انداخته بود حرف آینده و کار و بودنمان
من از او پرسیدم
دوست داری چی باشی؟
گفت:
«زنده.»

-اوت کاست هنر داستان‌سرایی، فصل دوم، رفیق


📌با هم بنویسیم

کلمه‌ی روز: «زنده»
با استفاده از این واژه جمله‌ی کوتاهی بنویسید و این پایین هم‌رسانی کنید.

#جمله
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
😮چه کسی از مجتبی مینوی می‌ترسد؟

چند سال پیش که این حرف مجتبی مینوی را خواندم بدجور به مذاقم خوش آمد:

«بنده با کمال خلوص و صمیمیت اقرار می‌کنم و به هر کسی بدون استثناء حق می‌دهم که هر جوری دلش می‌خواهد شعر بگوید و نثر بنویسد، اما فقط برای عمه‌اش! اگر برای زبان فارسی شعر یا نثر می‌نویسد گه می‌خورد که هر جوری دلش می‌خواهد بنویسد. مگر زبان فارسی فقط مال من و شماست؟ این زبان مال یک ملت ۲۵ میلیونی به علاوه تمام تاجیکستان و افغانستان و فارسی‌دان‌های پاکستان و هندوستان و فارسی‌دان‌های همه جاست…»

بعدها اما اندکی آشنایی با آرای زبان‌شناسان مدرن نظرم را دگرگون کرد و به این قبیل حرف‌ها بدبین شدم.‌ حالا حرف مینوی فقط برایم بامزه است.

زبان فارسی زنده و پویاست و نیازی به نگران و نگهبان ندارد. چه بهتر که نیروی آدم صرف شناخت زبان و برخورد خلاق با آن بشود، نه افتادن دنبال غلظ‌غولوط دیگران و خط‌ونشان کشیدن برای آن‌ها.

شاهین کلانتری


#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🗣️ «اتفاق تنها می‌تواند در نوشته بیفتد. اتفاق نوشتاری.»

-شهروز رشید


📌با هم بنویسیم

کلمه‌ی روز: «اتفاق»
با استفاده از این واژه جمله‌ی کوتاهی بنویسید و این پایین هم‌رسانی کنید.

#جمله
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✔️معیاری برای تولید محتوای باکیفیت

اگر تولید نوعی از محتوا برایتان خیلی راحت است، چه‌بهتر که آن را تولید نکنید. چون به‌احتمال قوی افراد بسیاری هم به‌راحتی از پس انجام آن برمیایند. چرا کاری کنیم که هیچ مزیتی در پی ندارد؟

برای مثال من می‌توانم به‌ جای نوشتن یادداشت‌های آموزشی، هر روز یک قطعه موسیقی کلاسیک دانلود کنم بگذارم روی کانال و بگویم این آهنگ را بشنوید و حس‌تان را بنویسید، یا یک عکس از سایت unsplash.com بیاورم و بگویم شرح تصویر با شما. خب،‌ چنین محتوایی را هر کسی می‌تواند سه‌سوته هوا کند. من اگر دنبال خلق ارزش ویژه‌یی برای مخاطب هستم باید دنبال ارائه‌‌ی چیزی باشم که از من نیرو و خلاقیت بیشتری بطلبد.

شاهین کلانتری


#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👀مرور یادداشت‌های گذشته

از فشارهای زندگی شاید چندتاییش هم لذت‌بخش باشد که یکی‌ش برای من فشار به مغزم برای نوشتن یادداشتی تازه است.
امشب بین دو-سه جین ایده که در حال پختن‌اند هیچکدام چنگی به دلم نزد برای انتشار. در نتیجه، فشار آوردم به ذهنم و نتیجه شد اینکه بروم سراغ روزنوشته‌های شخصی‌ام در سالیان قبل و قرعه به نام تابستان ۹۶ افتاد.

مرور یادداشت‌های گذشته گاه دردناک است و استرس‌زا، از سویی می‌ترسم نکند متوجه شوم رشد چندانی نکرده‌ام و گرفتارهایم همان گرفتاری‌های دیروز است، از طرفی یادآور برخی آدم‌هاست که مرور خاطره‌‌هاشان جز به حسرت و اندوه نمی‌انجامد.
اما مرور ارتکابات گذشته لذت‌بخش و مفید هم هست، چه چیزی بهتر از دیدن تغییر واضحی در کیفیت فکر و نثر، یا یادآوری هدف‌هایی که از یاد رفته‌اند و ارزش پیگیری دوباره دارند.

اول می‌خواستم پاره‌هایی از یادداشت‌‌های ۹۶ را اینجا به‌اشتراک بگذارم، اما دیدم نه، آنقدر راحت و بی‌پروا نوشته‌ام و چنان سطربه‌سطر مطالب به هم وصل است که نقل آن هیچ لطفی ندارد.

ولی چیزی دستگیرم شد: خواندن این یادداشت‌ها از هر داستانی برایم هیجان‌انگیزتر بود، نه به خاطر جنبه‌های ادبی و خلاقانه یا پرماجرا بودن، تنها به دلیل لحن اعتراف‌گونه‌شان.
جالب‌ترین نوشته‌ها رنگی از اعتراف به خود دارند.

شاهین کلانتری


#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
😐 خویش‌خوارشماری

آیا خوارشمردن داشته‌ها و دستاوردهایمان یکسره مردود است؟

اگر رضایت از داشته‌ها سبب تنبلی و توهم شود، چه؟ اگر از شغل و درآمدم کاملن راضی باشم ممکن است تنبلی کنم و پی فرصت‌های تازه نروم؛ اگر از میزان درک و دانشم از زندگی بر خود ببالم شاید چندان برای آشنایی با نادانسته‌ها نکوشم.

اما خوارشمردن داشته‌ها چه؟ نمی‌تواند به نارضایتی و ناامیدی بینجامد؟ اگر موفقیتم در اتمام پیش‌نویس کتابم را خوار بشمارم و بگویم من توان نوشتن چیزهای بهتری دارم،‌ ممکن است دلسرد شوم؛ اگر فقط به جنبه‌های محدودکننده‌ی محل سکونتم بنگرم بعید نیست هر گوشه‌ی محیط غمگینم کند.

افراط در هر دو نگرش آسیب‌زاست. شاید ایجاد تعادلی میان رضایت و نارضایتی برای موفقیت و رضایت مفیدتر باشد.

قدردان داشته‌هایم هستم، به‌شرط آنکه به دام انفعال و جهالت نیفتم.
از دستاوردهایم ناراضی‌ام، تا سوختی باشد برای تلاش بیشتر.

شاهین کلانتری


#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🗣️ «من حس می‌کنم قلبم اندازه‌ی تمام دنیا است و به همه‌ی مظاهر زندگی عشق می‌ورزم.»

-فروغ فرخزاد


📌با هم بنویسیم

کلمه‌ی روز: «قلب»
با استفاده از این واژه جمله‌ی کوتاهی بنویسید و این پایین هم‌رسانی کنید.

#جمله
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
«هیچ‌کس تو را به خاطر نخواهد آورد اگر افکارت را چون رازی در سینه محفوظ داری، خودت را مجبور به بیان آن‌ها کن.»

-گابریل گارسیا مارکز


🟢امروز کارگاه تمرین نوشتن به پایان رسید. از شرکت‌کنندگان این دوره خواستیم تا اینجا از حس و نظر خودشان درباره‌ی این کارگاه بنویسند.

✔️شما هم می‌توانید از طریق لینک زیر، در کارگاه بعدی به جمع ما بپیوندید:
➡️
https://www.tg-me.com/kelasenevisandegi/62



🔽نظرات شرکت‌کنندگان کارگاه تمرین نوشتن:
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🙂چگونه از روز خودمان مراقبت کنیم؟

تا اینجای روز خوب کار کرده‌ام:

-چهار پومودورو تحقیق و یادداشت‌برداری
-طراحی بخشی از کارگاه جدید
-شاهنامه‌خوانی
-روزانه‌نویسی
و چند کار کوچک اما مفید.

الان ساعت ۱۲ ظهر است. تا الان به‌طرز مشکوکی همه‌چیز خوب پیش‌ رفته. وسوسه می‌شوم ببینم دلیلش چیست تا بتوانم در ادامه‌ی روز همین‌طور پیش بروم.
برخی از دلایلی که به ذهنم می‌رسد:

خواب خوب
دیشب، پیش از خواب دوش گرفتم. متیو واکر، پژوهشگر حوزه‌ی خواب، می‌گوید دوش آب گرم سبب می‌شود خواب عمیق‌تری داشته باشیم. خواب کافی باعث شد صبح با لبخند از خواب بیدار شوم.

شروع با روتین
پس از بیدار شدن صفحات صبحگاهی نوشتم،‌ قهوه نوشیدم، دوش گرفتم و قدری کتاب خواندم. هنگامی که این روال را بهم نمی‌زنم خرکیف شدن مغزم را حس می‌کنم.

موبایل‌پرهیزی
هنوز به گوشی‌ام دست نزده‌ام. همین سبب می‌شود تمرکزم از دست نرود. گاهی با سه دقیقه پرسه‌ی نابهنگام در جایی مانند اینستاگرام و خواندن پیامی و دیدن خبری تمرکز ما به کل از دست می‌رود و حس می‌کنیم رغبتی برای انجام هیچ کاری نداریم.

اولْ اولویت
وقتی روز را با طفره‌رفتن از انجام کارهای مهم‌تر و سخت‌تر شروع می‌کنیم،‌ دم‌به‌دم استرسمان بیشتر می‌شود، به کارهای کم‌اهمیت می‌پردازیم و انرژی‌مان را مفت از دست می‌دهیم. با این حساب یکی از دلایل رضایتم از امروز آغاز کار روزانه‌ام با مهم‌ترین اولویت برنامه‌ام است.

مطالعه
همین که بتوانیم حداقل نیم‌ساعت به‌طور متمرکز مطالعه کنیم حس‌وحالمان تغییر می‌کند. نوع متن فرقی ندارد، نفس تمرکز روی یک کتاب مهم است. کورت ونه‌گات گفته بود مطالعه نوعی مراقبه است. بنابراین پس از چنین مراقبه‌یی نیروی بیشتری برای تمرکز روی کارهای مهم پیدا می‌کنیم. من امروز قدری شاهنامه خواندم. و برخی مصرع‌ها را هم یادداشت کردم، از جمله: «بکوشید تا رنج کوته کنید»

تغذیه‌ی مناسب
وقتی از خوراکی‌های قندی می‌پرهیزم کم‌تر دچار ضعف و گرسنگی می‌‌شوم. اینجوری حواسم برای خوردن چیزی پرت نمی‌شود و زمان و انرژی بیشتری برایم باقی می‌ماند.
علاوه‌بر این نوشیدن قهوه تا پیش از ساعت ۲ ظهر برای بدن من مناسب است و باعث اختلال خواب شبانه‌ام نمی‌شود. پژوهشی تازه می‌گوید که قهوه نه فقط به خاطر کافئین بلکه به خاطر سایر چیزهای هم که دارد روی بهبود عملکرد ذهن اثر می‌گذارد.

گفت‌وگوی صحیح با خود
روی ذهنم اسم گذاشته‌ام؛ کوشان. امروز به کوشان گفتم:
«ببین. آدم نمی‌تونه هی به خودش و توانایی‌هاش و کاراش شک کنه. خودتو دوست داشته باش، البته با فروتنی کامل. و سعی کن کارتو به بهترین شکل ممکن انجام بدی. لازم نیست نگران هزار تا کار عقب‌افتاده باشی، مهم اینه که بعضی از کارها رو همین امروز خوب انجام بدی.»


چند فرمان به خودم برای ادامه‌ی روز:

-از پرسه در شبکه‌های اجتماعی بپرهیز.
-از موسیقی مناسب برای تغییر حس‌وحالت استفاده کن.
-برو پیاده‌روی.

شاهین کلانتری


#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🗣️ «صبر، ایمان به گذر زمان است.»

-حمید حیاتی


📌با هم بنویسیم

کلمه‌ی روز: «صبر»
با استفاده از این واژه جمله‌ی کوتاهی بنویسید و این پایین هم‌رسانی کنید.

#جمله
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔔دوره‌ی جدید از نیمه‌ی اول مهر آغاز می‌شود

✔️ فراخوان دور‌ه‌ی جدید نویسندگی خلاق (کلاس اصلی و پایه‌ی مدرسه نویسندگی)

🔥پنجاه و ششمین دوره‌ی آنلاین نویسندگی خلاق (۸ جلسه کلاس+۸ جلسه متن‌خوانی و بازخورد)

🌐 آنلاین (تمامی جلسات ذخیره هم خواهد شد)

✔️شرکت در این دوره پس از شرکت در مصاحبه‌ی ورودی امکان‌پذیر است.

🟢برای تکمیل فرم درخواست شرکت در دوره روی لینک زیر کلیک کنید:

➡️
madresenevisandegi.com/195

💬یا با راهنمای دوره در تماس باشید:

➡️
@fatemehalizadeh69

⚡️نظرات شرکت‌کنندگان‌ دوره‌های قبلی را در لینک زیر بخوانید:
https://shahinkalantari.com/yadegari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👙 خائن یا خیانت؟

گاندی گفت: 
«به‌جای خائن به‌خیانت و به‌جای جانی به جنایت نفریت بورزید.»
این جمله را بهانه می‌کنم تا دو نکته بگویم که بیشتر راجع به نوشتن است تا مضمون حرف گاندی:

در تولید محتوا:
فرض کنیم که رسانه‌یی شخصی داریم (یک کانال تلگرام یا پیج اینستاگرام) و می‌خواهیم درباره‌ی مهم‌ترین دغدغه‌هایمان چیزهایی منتشر کنیم.
یک رویکرد آن است که درباره‌ی اخبار و وقایع روزانه بنویسیم. اما می‌توان به جای چسبیدن به حرف فلان وزیر و وکیل کار جدی‌تری هم کرد:
به اصل موضوع بپردازیم. یعنی به جای آن‌که در بند خود رخدادها باشیم علل و عوامل ایجاد رخدادها را واکاوی کنیم یا به عبارتی به جای خائن از خیانت بنویسیم و به جای جانی از جنایت.
این‌طوری شانس آن‌که محتوایی سبز (محتوایی بی تاریخ مصرف) تولید کنیم بیشتر می‌شود. 
صدالبته باید از افتادن به دام کلی‌گویی پرهیزید. 

در داستان‌نویسی:
اینجا برعکس، باید خائن را نشان بدهیم، از خیانت نگوییم،‌ جانی را نشان بدهیم و از جنایت نگوییم.
چرا که گفتن از این‌‌ها شاید به شعار یا مقاله تبدیل شود، اما به داستان نه. 
وقتی همه‌چیز را به تصویر بکشیم، نگرش و دیدگاه ما هم خواه‌ناخواه در تمام داستان جاری می‌شود. 

شاهین کلانتری


#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🗣️«به نظر من نویسندگی بزرگ‌ترین، یگانه‌ترین و تنهایی‌ترین کار است.»

©️استاندال



#از_نوشتن #قصار
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🥲بی‌ درمانی

گاهی برای بیان احساس‌هایم یک «بی» نیاز دارم. یک خروار بی‌ را که بچسبانم به برخی واژه‌ها قدری آرام می‌گیرم:

بی‌ خردی، بی‌ شعوری، بی‌ ملاحظگی، بی‌ توجهی، بی‌ مایگی، بی‌ قراری، بی‌ حاصلی، بی‌ صدایی، بی پناهی، بی سرانجامی، بی دانشی، بی ارادگی، بی‌ ثباتی، بی هنری، بی ادبی، بی نظمی، بی کسی، بی مهری، بی ریشگی، بی خیالی، بی تصمیمی، بی‌ تدبیری، بی خاصیتی، بی رحمی، بی صداقتی...

چنین قلم‌اندازهایی قرار نیست هدف و انسجام خاصی داشته باشند، نوشته‌ می‌شوند تا ذهن تخلیه شود و جهت بگیرد؛ همین که مغز ما چند لحظه‌یی به تقلا بیفتد تا واژه‌هایی را در طیف مشخصی گرد هم بیاورد می‌تواند منجر به نوعی تمرکز و آرامش ذهنی شود.

شاهین کلانتری


#تردیدار #یادداشت_روز
ShahinKalantari.com
@Tardidar @ShahinKalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🗣️ «وظیفه‌ی نویسنده این نیست که پاسخ‌ها را ارائه دهد. وظیفه‌ی او حتی وعظ و تعلیم هم نیست. درست برعکس، یک نویسنده باید دانش‌آموز مدرسه‌ی زندگی باشد؛ آن هم نه بهترین دانش‌آموز زیرا ما هرگز از این مدرسه فارغ‌التحصیل‌‌‌ نمی‌شویم و پیوسته به طرح ساده‌‌‌‌ترین و اساسی‌‌‌‌ترین و مشکل‌‌‌‌ترین پرسش‌‌ها ادامه می‌دهیم و در نهایت پرسش‌‌های خود را در مقابل خوانندگان می‌گذاریم.» (+)

©️الیف شافاک


#از_نوشتن #قصار
@shahinkalantari
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2024/10/03 04:27:42
Back to Top
HTML Embed Code: