#موقت
🔸نتایج تمرین همزمان نوشتن
▫️خواستم دربارهی دورهی جدید کارگاه تمرین نوشتن برایتان بنویسم، دیدم بهترین کار این است که از یکی از اعضای فعال کارگاه که در همهی دورههای آن حضور داشته بخواهم چنین کند:
▪️تا قبل از شرکت در «کارگاه تمرین نوشتن»، نوشتن برای من همانند میدان جنگ بود. کمالگرایی و ترس بر من میتاختند و من از ضعف نداشتن ایده، پشت کاغذهای سفید پنهان میشدم.
کارگاه تمرین نوشتن به شیوۀ عملی، چگونگی ایدهیابی خلاقانه و استفادۀ صحیح از آن را به من آموخت و این ایدههای طبقهبندیشده به کمک من آمد تا سطح نوشتههایم را افزایش و به آنها نظم دهم.
تمرینهای متنوع کارگاه، یک تولیدکنندۀ محتوا را به فردی خلاق تبدیل میکند. درواقع هدف از تمرینهای کارگاه تمرین نوشتن نیز همین است؛ ایجاد جرقههایی در ذهن شرکتکنندگان برای شکلگیری متنی منسجم و آگاهانه.
از آنجایی که همراه با دیگر شرکتکنندگان در طول ده دقیقه همزمان با مدرس مینویسیم، میتوانیم به آسانی بر ترس نوشتن و کمالگرایی خود پیروز شویم.
یکی دیگر از مزیتهای کارگاه تمرین نوشتن جلوگیری از تعویق انتشار نوشتههاست. اگر شما نویسندهای هستید که مدام انتشار را عقب میاندازید، حضور در این کارگاه به شما کمک میکند تا با مدیریت صحیح زمان و بهرهمندی از فضای رقابتی که بین شرکتکنندگان حکمفرماست، برای خود تقویم محتوایی بسازید و در زمانهای مشخص، نوشتههایتان را در سایت یا صفحات مجازی خود منتشر نمایید.»
فرناز قدیری
🔻برای کسب اطلاعات بیشتر دربارهی کارگاه تمرین نوشتن و ثبتنام در آن، روی لینک زیر کلیک کنید:
👇
madresenevisandegi.com/5732
یا با پشتیبانی دوره در تماس باشید:
@eisamahdipoor1
🔸نتایج تمرین همزمان نوشتن
▫️خواستم دربارهی دورهی جدید کارگاه تمرین نوشتن برایتان بنویسم، دیدم بهترین کار این است که از یکی از اعضای فعال کارگاه که در همهی دورههای آن حضور داشته بخواهم چنین کند:
▪️تا قبل از شرکت در «کارگاه تمرین نوشتن»، نوشتن برای من همانند میدان جنگ بود. کمالگرایی و ترس بر من میتاختند و من از ضعف نداشتن ایده، پشت کاغذهای سفید پنهان میشدم.
کارگاه تمرین نوشتن به شیوۀ عملی، چگونگی ایدهیابی خلاقانه و استفادۀ صحیح از آن را به من آموخت و این ایدههای طبقهبندیشده به کمک من آمد تا سطح نوشتههایم را افزایش و به آنها نظم دهم.
تمرینهای متنوع کارگاه، یک تولیدکنندۀ محتوا را به فردی خلاق تبدیل میکند. درواقع هدف از تمرینهای کارگاه تمرین نوشتن نیز همین است؛ ایجاد جرقههایی در ذهن شرکتکنندگان برای شکلگیری متنی منسجم و آگاهانه.
از آنجایی که همراه با دیگر شرکتکنندگان در طول ده دقیقه همزمان با مدرس مینویسیم، میتوانیم به آسانی بر ترس نوشتن و کمالگرایی خود پیروز شویم.
یکی دیگر از مزیتهای کارگاه تمرین نوشتن جلوگیری از تعویق انتشار نوشتههاست. اگر شما نویسندهای هستید که مدام انتشار را عقب میاندازید، حضور در این کارگاه به شما کمک میکند تا با مدیریت صحیح زمان و بهرهمندی از فضای رقابتی که بین شرکتکنندگان حکمفرماست، برای خود تقویم محتوایی بسازید و در زمانهای مشخص، نوشتههایتان را در سایت یا صفحات مجازی خود منتشر نمایید.»
فرناز قدیری
🔻برای کسب اطلاعات بیشتر دربارهی کارگاه تمرین نوشتن و ثبتنام در آن، روی لینک زیر کلیک کنید:
👇
madresenevisandegi.com/5732
یا با پشتیبانی دوره در تماس باشید:
@eisamahdipoor1
یک نویسنده باید آنقدر مترادفهای مختلف بلد باشد که بهجای اینکه دائماً از سادهترین کلمهای که به ذهناش میرسد استفاده کند یک استخوانبندی به نوشتهاش بدهد. ممکن است سبکاش این باشد که سادهترین کلمه را به کار ببرد ولی این سادهترین کلمه باید پیدا باشد که ساخته و پرداخته شده است.
©️بهمن محصص
#قصار #ازـنوشتن
@shahinkalantari
©️بهمن محصص
#قصار #ازـنوشتن
@shahinkalantari
▫️داستانک؛ ریزداستانِ کوچک و پرانرژی
کاترین سوستانا | ثاوتکو
داستانک یا داستان برقآسا (یا فلش فیکشن) در واقع اسامی زیادی دارد، مثلا: میکروفیکشن، ریزداستان، داستان کوتاهِ کوتاه، داستان خیلی کوتاه، داستان ناگهانی، داستان کارتپستالی، و نانوفیکشن و….
داستانکْ شکلِ فشردهای از داستانِ کوتاه است، و گرچه تعریفِ دقیقش بر اساس تعداد کلماتْ کار دشواریست، با نگاهی به برخی از ویژگیهایش میتوان درک روشنتری نسبت به آن پیدا کرد.
🔸ویژگیهای داستانک
ــ ایجاز (خلاصهگویی): صرفنظر از تعداد دقیق کلمات، داستانک سعی میکند روایتی را در کمترین واژگانِ ممکن فشرده کند. از نگاهی دیگر، داستانک سعی میکند داستانهای بزرگ و غنی و پیچیده را سریع و خلاصه تعریف کند.
ــ آغاز و میان و پایان: برخلاف جستار یا جستاره، بیشترِ داستانکها یک «طرح داستان» یا خط داستانی دارند. البته در این مورد استثنائاتی هم وجود دارد، ولی یکی از لذتهای کار با این قالب فشرده، تعریفکردن یک ماجرای کامل است.
ــ پایان غافلگیرکننده یا پیچش داستان: ایجاد توقعات و انتظارات، و بعد از بین بردنِ ناگهانیِ آنها با روندی سریع، یکی از شاخصهای داستانکهای موفق است.
مسئلهٔ اندازه
در مورد اندازهٔ داستانک، هیچ توافقِ عمومی وجود ندارد، ولی معمولا کمتر از ۱۰۰۰ کلمه است. در واقع، بسته به نوع داستانکِ مورد بحثْ مختصات قدری فرق میکند. بهطور کلی، «میکروفیکشن» و «نانوفیکشن» خیلی کوتاه و مختصر هستند. «داستانهای کوتاهِ کوتاه» قدری بلندترند، و «داستان ناگهانی» طولانیترین شکلِ داستانک است.
🔸محبوبیت داستانک
نمونههای داستانهای خیلی کوتاه را میتوان در سر تا سرِ تاریخ در همه فرهنگها مشاهده کرد، ولی مشخصا فلش فیکشن در دوران معاصر محبوبیت پیدا کرده است.
گرچه ابتدائا برخی نویسندگان نسبت به این داستانهای برقآسا شک داشتند، عدهای هم بودند که از چالشِ داستانگویی با حداقل کلماتِ ممکن استقبال کردند، و خوانندگان هم با اشتیاق واکنش نشان دادند. امروزه دیگر میتوان گفت در جریان اصلیِ ادبیات، داستانِ برقآسا پذیرش عمومی یافته است.
امروزه رقابتهای داستانکی، گلچینها و وبسایتهای مرتبط فراوان هستند. حتی ژورنالهای ادبی که بهطور سنتی فقط داستانهای بلندتر منتشر میکردهاند، حالا دیگر مرتبا در صفحهٔ اول خود بهطور ویژه داستانک منتشر میکنند.
🔸داستانهای شش کلمهای
«کفش بچه» یکی از معروفترین نمونههای داستان برقآسا در دنیاست:
«برای فروش: کفش بچه، پوشیده نشده».
این را اغلب اشتباها به ارنست همینگوی نسبت میدهند، ولی در این باره تحقیق زیادی شده است تا منشأ آن کشف شود. داستانِ «کفش بچه» را در تعداد زیادی از وبسایتها و نشریاتی که ویژهٔ داستان ششکلمهای هستند مشاهده میکنیم. خوانندگان و نویسندگانِ این فُرم، مجذوبِ این واقعیت هستند که چه عواطفِ عمیقی را فقط با شش کلمه میتوان خلق کرد. مثلا چرا آن کفش هرگز استفاده نشده، شاید دلیلی ناراحتکننده داشته باشد، و اینکه چرا شخصی مجبور شده از ستون تبلیغات روزنامه برای فروختن کفشهای بچه استفاده کند.
برای ناداستانِ ششکلمهای، مجلهٔ اسمیت به انتشارِ گلچینِ خاطراتِ ششکلمهای معروف است، که شاید از بین همه، «چندان مطابق نقشهٔ من پیش نرفت» از همه شناختهشدهتر باشد.
🔸هدف از نوشتن داستانک
با توجه به اینکه تعداد کلمات داستانکْ اختیاری یا دلبخواهی است، شاید هدف از نوشتن آن برایتان سوال باشد. در مورد داستانک، وقتی همهٔ نویسندهها در محدودهٔ مشابهی کار میکنند ــ خواه ۸۰ کلمه باشد یا ۵۰۰ کلمه ــ این فُرم تقریبا شبیه یک بازی یا ورزش میشود. اینگونه قواعد در عملْ مشوقِ خلاقیت و چارچوبی برای نمایش استعداد میشود.
تقریبا هر کسی با کمکِ نردبانی میتواند توپ بسکتبال را به درون حلقه بیندازد، ولی پیروزی در یک مسابقهٔ واقعی با پرتابهای سهامتیازیِ حرفهای، به ورزشکاری واقعی نیاز دارد. همینطور، قواعدِ داستانکیْ نویسندگان را وادار میکند تا از واژگانِ زبانْ معنای بیشتری استخراج کنند، بیشتر از آنچه فکرش را میکردند، و خوانندگان را مبهوت دستاورد خود کنند.
منبع: نبشت
#ازـنوشتن
@shahinkalantari
کاترین سوستانا | ثاوتکو
داستانک یا داستان برقآسا (یا فلش فیکشن) در واقع اسامی زیادی دارد، مثلا: میکروفیکشن، ریزداستان، داستان کوتاهِ کوتاه، داستان خیلی کوتاه، داستان ناگهانی، داستان کارتپستالی، و نانوفیکشن و….
داستانکْ شکلِ فشردهای از داستانِ کوتاه است، و گرچه تعریفِ دقیقش بر اساس تعداد کلماتْ کار دشواریست، با نگاهی به برخی از ویژگیهایش میتوان درک روشنتری نسبت به آن پیدا کرد.
🔸ویژگیهای داستانک
ــ ایجاز (خلاصهگویی): صرفنظر از تعداد دقیق کلمات، داستانک سعی میکند روایتی را در کمترین واژگانِ ممکن فشرده کند. از نگاهی دیگر، داستانک سعی میکند داستانهای بزرگ و غنی و پیچیده را سریع و خلاصه تعریف کند.
ــ آغاز و میان و پایان: برخلاف جستار یا جستاره، بیشترِ داستانکها یک «طرح داستان» یا خط داستانی دارند. البته در این مورد استثنائاتی هم وجود دارد، ولی یکی از لذتهای کار با این قالب فشرده، تعریفکردن یک ماجرای کامل است.
ــ پایان غافلگیرکننده یا پیچش داستان: ایجاد توقعات و انتظارات، و بعد از بین بردنِ ناگهانیِ آنها با روندی سریع، یکی از شاخصهای داستانکهای موفق است.
مسئلهٔ اندازه
در مورد اندازهٔ داستانک، هیچ توافقِ عمومی وجود ندارد، ولی معمولا کمتر از ۱۰۰۰ کلمه است. در واقع، بسته به نوع داستانکِ مورد بحثْ مختصات قدری فرق میکند. بهطور کلی، «میکروفیکشن» و «نانوفیکشن» خیلی کوتاه و مختصر هستند. «داستانهای کوتاهِ کوتاه» قدری بلندترند، و «داستان ناگهانی» طولانیترین شکلِ داستانک است.
🔸محبوبیت داستانک
نمونههای داستانهای خیلی کوتاه را میتوان در سر تا سرِ تاریخ در همه فرهنگها مشاهده کرد، ولی مشخصا فلش فیکشن در دوران معاصر محبوبیت پیدا کرده است.
گرچه ابتدائا برخی نویسندگان نسبت به این داستانهای برقآسا شک داشتند، عدهای هم بودند که از چالشِ داستانگویی با حداقل کلماتِ ممکن استقبال کردند، و خوانندگان هم با اشتیاق واکنش نشان دادند. امروزه دیگر میتوان گفت در جریان اصلیِ ادبیات، داستانِ برقآسا پذیرش عمومی یافته است.
امروزه رقابتهای داستانکی، گلچینها و وبسایتهای مرتبط فراوان هستند. حتی ژورنالهای ادبی که بهطور سنتی فقط داستانهای بلندتر منتشر میکردهاند، حالا دیگر مرتبا در صفحهٔ اول خود بهطور ویژه داستانک منتشر میکنند.
🔸داستانهای شش کلمهای
«کفش بچه» یکی از معروفترین نمونههای داستان برقآسا در دنیاست:
«برای فروش: کفش بچه، پوشیده نشده».
این را اغلب اشتباها به ارنست همینگوی نسبت میدهند، ولی در این باره تحقیق زیادی شده است تا منشأ آن کشف شود. داستانِ «کفش بچه» را در تعداد زیادی از وبسایتها و نشریاتی که ویژهٔ داستان ششکلمهای هستند مشاهده میکنیم. خوانندگان و نویسندگانِ این فُرم، مجذوبِ این واقعیت هستند که چه عواطفِ عمیقی را فقط با شش کلمه میتوان خلق کرد. مثلا چرا آن کفش هرگز استفاده نشده، شاید دلیلی ناراحتکننده داشته باشد، و اینکه چرا شخصی مجبور شده از ستون تبلیغات روزنامه برای فروختن کفشهای بچه استفاده کند.
برای ناداستانِ ششکلمهای، مجلهٔ اسمیت به انتشارِ گلچینِ خاطراتِ ششکلمهای معروف است، که شاید از بین همه، «چندان مطابق نقشهٔ من پیش نرفت» از همه شناختهشدهتر باشد.
🔸هدف از نوشتن داستانک
با توجه به اینکه تعداد کلمات داستانکْ اختیاری یا دلبخواهی است، شاید هدف از نوشتن آن برایتان سوال باشد. در مورد داستانک، وقتی همهٔ نویسندهها در محدودهٔ مشابهی کار میکنند ــ خواه ۸۰ کلمه باشد یا ۵۰۰ کلمه ــ این فُرم تقریبا شبیه یک بازی یا ورزش میشود. اینگونه قواعد در عملْ مشوقِ خلاقیت و چارچوبی برای نمایش استعداد میشود.
تقریبا هر کسی با کمکِ نردبانی میتواند توپ بسکتبال را به درون حلقه بیندازد، ولی پیروزی در یک مسابقهٔ واقعی با پرتابهای سهامتیازیِ حرفهای، به ورزشکاری واقعی نیاز دارد. همینطور، قواعدِ داستانکیْ نویسندگان را وادار میکند تا از واژگانِ زبانْ معنای بیشتری استخراج کنند، بیشتر از آنچه فکرش را میکردند، و خوانندگان را مبهوت دستاورد خود کنند.
منبع: نبشت
#ازـنوشتن
@shahinkalantari
مجله نبشت
داستانک؛ ریزداستانِ کوچک و پرانرژی
نمونههای داستانهای خیلی کوتاه را میتوان در سر تا سرِ تاریخ در همه فرهنگها مشاهده کرد، ولی مشخصا فلش فیکشن در دوران معاصر محبوبیت پیدا کرده است. ولی هدف از نوشتن این ریزداستان چیست؟
بعضی از لحظات زندگیام را دو بار زیستهام، یکی آنگاه که آنها را زیستهام دیگر آنگاه که آنها را نوشتهام. به یقین آنها را هنگام نوشتن عمیقتر زیستهام.
©️شارل بودلر
#قصار #ازـنوشتن
@shahinkalantari
©️شارل بودلر
#قصار #ازـنوشتن
@shahinkalantari
برای دوستان مهربانی که پیگیر نوشتههای جدیدم هستند:
بیشتر وقتم صرف نگارش کتابی آموزشی میشود، و روزی چند بار چیزکی در وبلاگ جدیدم هوا میکنم (نوشتن در خلوت وب را به شبکههای اجتماعی ترجیح میدهم):
👇
Shahinkalantari.ir
(برای ورود سریعتر به سایت بهتر است فیلترشکنتان را قطع کنید)
بیشتر وقتم صرف نگارش کتابی آموزشی میشود، و روزی چند بار چیزکی در وبلاگ جدیدم هوا میکنم (نوشتن در خلوت وب را به شبکههای اجتماعی ترجیح میدهم):
👇
Shahinkalantari.ir
(برای ورود سریعتر به سایت بهتر است فیلترشکنتان را قطع کنید)
▫️درسهای داستاننویسی
میدانیم که داستان، صحنهی تقابل شخصیت اصلی با نیروهای ضد اوست.
برای آنکه داستانی شکل بگیرد ما حداقل به چهار مؤلفه نیازمندیم: شخصیت اصلی، نیروی مخالف شخصیت اصلی، کشمکش و نبرد نهایی.
بدون وجود نیروی مخالفی که باعث ایجاد حادثهی محرک شود، کشمکشی نخواهیم داشت و بدون کشمکش، داستان هیچ ارزش و هدفی ندارد. آن وقت برای خواننده نتیجهی نبرد نهایی هیچ اهمیتی پیدا نمیکند.
این نیروهای مخالف از جنبهی تاثیر و قدرت، به دو دستهی کلی تقسیم میشوند:
ضدِ قهرمان و شرور.
🔸در تعریف ضد قهرمان میتوان گفت:
هر شخص، حادثهی طبیعی یا واقعهای که زندگی شخصیت اصلی را به چالش میکشد تا او نتواند به وضعیت اولیه خود و مقصود مد نظرش برسد؛ یا خود را در اولویت قرار میدهد و به همین منظور، شخصیت اصلی را به نابودی میکشاند.
مثلا:
🔸کسی که از لحاظ احساسی شکست خورده و برای رسیدن به عدالت به شیوههایی شرورانه مبارزه میکند.
▪️ضد قهرمان گاهی اوقات میتواند نیت خیر داشته باشد.
▪️اگر ضد قهرمان یک حادثه یا واقعه باشد میتواند سببساز تغییری مثبت و سازنده در شخصیت اصلی شود.
▪️شخصیت ضد قهرمان به محدودیتها و نقاط ضعف خود آگاه است و گاهی دچار تردید میشود.
🔸از ویژگیهای بارز یک شخصیت ضد قهرمان میتوان به این موارد اشاره کرد:
دارای شخصیتی پیچیده (یا خاکستری)،
نگرش بدبینانه،
واقعگرایی منفی،
درگیری درونی،
نقصهای قابل پیشبینی
🔹در نهایت میتوان گفت که شخصیت ضدقهرمان، درواقع قهرمان اصلی داستان زندگی خودش است.
🔸در تعریف رایج برای شرور میتوان گفت: هر شخص، نیروی طبیعی یا فراطبیعی که زندگی شخصیت اصلی را از حالت تعادل خارج میکند و تنها هدفش نابودی شخصیت اصلی و هرآنچیزی است که برای قهرمان داستان ارزش دارد.
🔸در واقع ظهور یک شرور در داستان میتواند یک حادثهی محرک مستقل باشد.
مثلا:
▪️شخصیت شیطانصفتی که به شیوهای رذیلانه و گاهی هوشمندانه، بقای شخصیت اصلی یا دنیای داستان را تهدید میکند.
▪️شرور در یک داستان به هیچعنوان نمیتواند نیت خیر داشته باشد.
▪️برای رسیدن به هدفش نسبت به انجام هیچکاری تردید نمیکند، جا نمیزند و تا وقتی به پیروزی نرسیده دست از تلاش (ویرانی) نمیکشد.
🔸به طور خلاصه از ویژگیهای برجستهی یک شخصیت شرور میتوان به این موارد اشاره کرد:
تکبر،
غرور بیش از حد،
بیرحمی و رفتار ظالمانه،
خودخواهی مفرط،
ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی مخرب،
رفتاری که نشانگر نامیرایی یا عطش جاودانگی است.
🔹شخصیت شرور شاید به تزویر رفتاری خیرخواهانه از خود نشان دهد اما تنها نیتی که دارد شر است و به همین دلیل همیشه در جبههی سیاهی میجنگد.
✍️نوشتهی مبینا اهلایمانی
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
میدانیم که داستان، صحنهی تقابل شخصیت اصلی با نیروهای ضد اوست.
برای آنکه داستانی شکل بگیرد ما حداقل به چهار مؤلفه نیازمندیم: شخصیت اصلی، نیروی مخالف شخصیت اصلی، کشمکش و نبرد نهایی.
بدون وجود نیروی مخالفی که باعث ایجاد حادثهی محرک شود، کشمکشی نخواهیم داشت و بدون کشمکش، داستان هیچ ارزش و هدفی ندارد. آن وقت برای خواننده نتیجهی نبرد نهایی هیچ اهمیتی پیدا نمیکند.
این نیروهای مخالف از جنبهی تاثیر و قدرت، به دو دستهی کلی تقسیم میشوند:
ضدِ قهرمان و شرور.
🔸در تعریف ضد قهرمان میتوان گفت:
هر شخص، حادثهی طبیعی یا واقعهای که زندگی شخصیت اصلی را به چالش میکشد تا او نتواند به وضعیت اولیه خود و مقصود مد نظرش برسد؛ یا خود را در اولویت قرار میدهد و به همین منظور، شخصیت اصلی را به نابودی میکشاند.
مثلا:
🔸کسی که از لحاظ احساسی شکست خورده و برای رسیدن به عدالت به شیوههایی شرورانه مبارزه میکند.
▪️ضد قهرمان گاهی اوقات میتواند نیت خیر داشته باشد.
▪️اگر ضد قهرمان یک حادثه یا واقعه باشد میتواند سببساز تغییری مثبت و سازنده در شخصیت اصلی شود.
▪️شخصیت ضد قهرمان به محدودیتها و نقاط ضعف خود آگاه است و گاهی دچار تردید میشود.
🔸از ویژگیهای بارز یک شخصیت ضد قهرمان میتوان به این موارد اشاره کرد:
دارای شخصیتی پیچیده (یا خاکستری)،
نگرش بدبینانه،
واقعگرایی منفی،
درگیری درونی،
نقصهای قابل پیشبینی
🔹در نهایت میتوان گفت که شخصیت ضدقهرمان، درواقع قهرمان اصلی داستان زندگی خودش است.
🔸در تعریف رایج برای شرور میتوان گفت: هر شخص، نیروی طبیعی یا فراطبیعی که زندگی شخصیت اصلی را از حالت تعادل خارج میکند و تنها هدفش نابودی شخصیت اصلی و هرآنچیزی است که برای قهرمان داستان ارزش دارد.
🔸در واقع ظهور یک شرور در داستان میتواند یک حادثهی محرک مستقل باشد.
مثلا:
▪️شخصیت شیطانصفتی که به شیوهای رذیلانه و گاهی هوشمندانه، بقای شخصیت اصلی یا دنیای داستان را تهدید میکند.
▪️شرور در یک داستان به هیچعنوان نمیتواند نیت خیر داشته باشد.
▪️برای رسیدن به هدفش نسبت به انجام هیچکاری تردید نمیکند، جا نمیزند و تا وقتی به پیروزی نرسیده دست از تلاش (ویرانی) نمیکشد.
🔸به طور خلاصه از ویژگیهای برجستهی یک شخصیت شرور میتوان به این موارد اشاره کرد:
تکبر،
غرور بیش از حد،
بیرحمی و رفتار ظالمانه،
خودخواهی مفرط،
ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی مخرب،
رفتاری که نشانگر نامیرایی یا عطش جاودانگی است.
🔹شخصیت شرور شاید به تزویر رفتاری خیرخواهانه از خود نشان دهد اما تنها نیتی که دارد شر است و به همین دلیل همیشه در جبههی سیاهی میجنگد.
✍️نوشتهی مبینا اهلایمانی
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
▫️آخرین باری که نوشتن را کنار گذاشتید به یاد دارید؟
پاسخ این سوال پیش خودتان بماند؛ اما خوب است بدانید فقط شما نیستید که نوشتن را رها میکنید.
افراد زیادی هستند که از میل و علاقه خودشان به نوشتن صحبت میکنند اما افسوس میخورند که نمیتوانند بنویسند.
این عدم توانایی از کجا میآید؟
این افراد در مسیر نویسندگی فقط دو نقطه را میبینند: نقطه شروع (همان میل و علاقه معروف) و نقطه پایان (نویسنده توانمند).
ندیدن حدفاصل بین این دو نقطه باعث میشود که بینش درستی نسبت به توانایی خود، منابع آموزشی و کتابها نداشته باشیم، دائم توانایی خود را زیر سوال ببریم یا بدون سنجش درست مسیری که شروع کردهایم، تلاش خود را ناکارآمد بدانیم.
عدم توجه به این فاصله باعث میشود همیشه دنبال بازخوردگرفتن باشیم. نکتهی منفی آنجاست که اگر بازخورد منفی از متنمان بگیریم، خود را بیاستعداد میبینیم و نوشتن را کنار میگذاریم.
در هر کجای مسیر نوشتن هستیم این نکته را باید به یاد داشته باشیم که برای رسیدن به نقطهی مطلوب در نویسندگی، گامبرداشتن در حدفاصل نقطه شروع و پایان اجتنابناپذیر است؛ فرایند نویسندهشدن، طی کردن فاصلهی بین این دو نقطه است.
از امروز بهجای فکرکردن به نتیجه و نقطهی مطلوب، توجه و تمرکز خودتان را به فرایند بدهید.
✳️ اولین پیشنهاد:
اگر اول راه نویسندگی هستید، نوشتن صفحات صبحگاهی را امتحان کنید.
🔻صفحات صبحگاهی
یک دفتر و قلم به صفحات صبحگاهی اختصاص دهید. هر روز صبح قبل از انجام هر کاری، سه صفحه بنویسید.
احتمالا برایتان این سوال پیش آمده است که از چه بنویسم؟ از هر چیزی که دوست دارید؛ حس اول صبح، برنامه روزمره یا فکری که قبل از خواب نیمهتمام باقی ماند. هدف، نوشتن سه صفحه در ابتدای روز است.
در این لینک دربارهی صفحات صبحگاهی بخوانید.
✳️ دومین پیشنهاد:
اگر مدتی است نوشتن را شروع کردید و تقریبا هر روز مینویسید، سطح تمرین را برای خودتان سختتر کنید. یعنی نوشتن هدفمند را شروع کنید. یک پیشنهاد برای این کار:
🔻نوشتن دربارهی کتابها
کتابهای زیادی هستند که ارزش این را دارند دربارهی آنها نوشته شود.
این نکته را به یاد داشته باشید که وقتی درباره چیزی مینویسید، بهتر در ذهن شما جای میگیرد. نکته مثبت دیگر این است که این تمرین راهی برای ورود به ذهن نویسنده و درک و نگرش اوست.
🔅برای نویسندهشدن نیاز است که زاویه دید و نگرش نویسندگان بزرگ به مسائلی که نوشتهاند را درک کنید.
از کجا شروع کنیم؟
1️⃣ یک کتاب انتخاب کنید.
انگیزه شما برای خواندن کدام کتاب بالاست؟ همان را بهعنوان اولین کتاب انتخاب کنید.
2️⃣ کتاب را مطالعه کنید.
اول یکبار کتاب را بخوانید. حین مطالعه، بخشهایی که فکر میکنید باید به آنها برگردید را علامت بزنید.
3️⃣ تحلیل کتاب را شروع کنید.
انجامدادن یک کار برای اولین بار سخت است. قبل از دستکشیدن از نوشتن دربارهی کتاب، شروع به نوشتن کنید. در این نوع از نوشتن، شما آزادانه اندیشههای خودتان را روی کاغذ پیاده میکنید تا در نهایت بتوانید از دل آنها یک متن خوب بیرون بکشید.
دو سوال که در حین مرورنویسی باید به آنها توجه کنید:
▫️کتاب درمورد چیست؟
▫️این کتاب تا چه اندازه خوب است؟
در نهایت آنچه را نوشتهاید، بلندخوانی کنید تا ویرایش نهایی بهتری داشته باشید.
✍️نوشتهی حدیث بگری
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
پاسخ این سوال پیش خودتان بماند؛ اما خوب است بدانید فقط شما نیستید که نوشتن را رها میکنید.
افراد زیادی هستند که از میل و علاقه خودشان به نوشتن صحبت میکنند اما افسوس میخورند که نمیتوانند بنویسند.
این عدم توانایی از کجا میآید؟
این افراد در مسیر نویسندگی فقط دو نقطه را میبینند: نقطه شروع (همان میل و علاقه معروف) و نقطه پایان (نویسنده توانمند).
ندیدن حدفاصل بین این دو نقطه باعث میشود که بینش درستی نسبت به توانایی خود، منابع آموزشی و کتابها نداشته باشیم، دائم توانایی خود را زیر سوال ببریم یا بدون سنجش درست مسیری که شروع کردهایم، تلاش خود را ناکارآمد بدانیم.
عدم توجه به این فاصله باعث میشود همیشه دنبال بازخوردگرفتن باشیم. نکتهی منفی آنجاست که اگر بازخورد منفی از متنمان بگیریم، خود را بیاستعداد میبینیم و نوشتن را کنار میگذاریم.
در هر کجای مسیر نوشتن هستیم این نکته را باید به یاد داشته باشیم که برای رسیدن به نقطهی مطلوب در نویسندگی، گامبرداشتن در حدفاصل نقطه شروع و پایان اجتنابناپذیر است؛ فرایند نویسندهشدن، طی کردن فاصلهی بین این دو نقطه است.
از امروز بهجای فکرکردن به نتیجه و نقطهی مطلوب، توجه و تمرکز خودتان را به فرایند بدهید.
✳️ اولین پیشنهاد:
اگر اول راه نویسندگی هستید، نوشتن صفحات صبحگاهی را امتحان کنید.
🔻صفحات صبحگاهی
یک دفتر و قلم به صفحات صبحگاهی اختصاص دهید. هر روز صبح قبل از انجام هر کاری، سه صفحه بنویسید.
احتمالا برایتان این سوال پیش آمده است که از چه بنویسم؟ از هر چیزی که دوست دارید؛ حس اول صبح، برنامه روزمره یا فکری که قبل از خواب نیمهتمام باقی ماند. هدف، نوشتن سه صفحه در ابتدای روز است.
در این لینک دربارهی صفحات صبحگاهی بخوانید.
✳️ دومین پیشنهاد:
اگر مدتی است نوشتن را شروع کردید و تقریبا هر روز مینویسید، سطح تمرین را برای خودتان سختتر کنید. یعنی نوشتن هدفمند را شروع کنید. یک پیشنهاد برای این کار:
🔻نوشتن دربارهی کتابها
کتابهای زیادی هستند که ارزش این را دارند دربارهی آنها نوشته شود.
این نکته را به یاد داشته باشید که وقتی درباره چیزی مینویسید، بهتر در ذهن شما جای میگیرد. نکته مثبت دیگر این است که این تمرین راهی برای ورود به ذهن نویسنده و درک و نگرش اوست.
🔅برای نویسندهشدن نیاز است که زاویه دید و نگرش نویسندگان بزرگ به مسائلی که نوشتهاند را درک کنید.
از کجا شروع کنیم؟
1️⃣ یک کتاب انتخاب کنید.
انگیزه شما برای خواندن کدام کتاب بالاست؟ همان را بهعنوان اولین کتاب انتخاب کنید.
2️⃣ کتاب را مطالعه کنید.
اول یکبار کتاب را بخوانید. حین مطالعه، بخشهایی که فکر میکنید باید به آنها برگردید را علامت بزنید.
3️⃣ تحلیل کتاب را شروع کنید.
انجامدادن یک کار برای اولین بار سخت است. قبل از دستکشیدن از نوشتن دربارهی کتاب، شروع به نوشتن کنید. در این نوع از نوشتن، شما آزادانه اندیشههای خودتان را روی کاغذ پیاده میکنید تا در نهایت بتوانید از دل آنها یک متن خوب بیرون بکشید.
دو سوال که در حین مرورنویسی باید به آنها توجه کنید:
▫️کتاب درمورد چیست؟
▫️این کتاب تا چه اندازه خوب است؟
در نهایت آنچه را نوشتهاید، بلندخوانی کنید تا ویرایش نهایی بهتری داشته باشید.
✍️نوشتهی حدیث بگری
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
«یکی از رمانهای من، یک شب که خوابم نمیبرد در اتاقی در هتلی در پاریس شروع شد.»
نورمن میلر
#قصار
🔻تا به حال هنگام بیخوابی ایدهای به ذهنتان رسیده است؟
نورمن میلر
#قصار
🔻تا به حال هنگام بیخوابی ایدهای به ذهنتان رسیده است؟
▫️ویژگیهای دیالوگ خوب در داستان چیست؟
بدیهی است دیالوگنویسی، فقط به معنای بیان مکالمهی بین شخصیتهای داستان نیست و در واقع دیالوگ خوب و کاربردی، ویژگیهای خاص خود را در داستان دارد، این ویژگیها عبارتند از:
1️⃣ احوالات شخصیت، مثل عصبانیت، ناراحتی، محبت و … را نشان میدهد؛ پس لازم نیست بنویسیم: «با ناراحتی گفت…» دیالوگ خودش باید ناراحتی را به مخاطب نشان دهد.
2️⃣ از گفتگوهای صرفا بامزه و یا سلامواحوالپرسیهای روزمره بپرهیزید؛ چرا که فقط روند داستان را متوقف میکند.
3️⃣ دیالوگ باید کیفیت رابطهی بین شخصیتها را نشان دهد.
4️⃣ اگر با دیالوگ اطلاعات بیوقفه و پشت سرهم به مخاطب دهید، او را خسته میکنید و داستان را رها میکند.
5️⃣ از تکرار کردن اطلاعات در دیالوگها بپرهیزید. در روند داستان تنها یکبار میتوانید اطلاعات لازم را به مخاطب بگویید.
6️⃣ گفتگوی بدون چالش و درگیری، هیچ جذابیتی برای مخاطب ندارد.
7️⃣ در دیالوگ ردپای نویسنده نباید باقی بماند. گاهی نویسنده یک دیالوگ را مینویسد تا به صورت غیر مستقیم به خواننده تقلب برساند. این موضوع کیفیت داستان را کاهش میدهد. شخصیتها باید به سبک خودشان با هم صحبت کنند، نه آنطوری که نویسنده دلش میخواهد.
✖️فراموش نکنید دیالوگ صحیح به اندازهی سایر ارکان داستان، اهمیت اساسی دارد و اگر به خوبی به آن پرداخته شود، میتواند کیفیت داستان را افزایش دهد.
✍️نوشتهی فاطمه علیزاده
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
بدیهی است دیالوگنویسی، فقط به معنای بیان مکالمهی بین شخصیتهای داستان نیست و در واقع دیالوگ خوب و کاربردی، ویژگیهای خاص خود را در داستان دارد، این ویژگیها عبارتند از:
1️⃣ احوالات شخصیت، مثل عصبانیت، ناراحتی، محبت و … را نشان میدهد؛ پس لازم نیست بنویسیم: «با ناراحتی گفت…» دیالوگ خودش باید ناراحتی را به مخاطب نشان دهد.
2️⃣ از گفتگوهای صرفا بامزه و یا سلامواحوالپرسیهای روزمره بپرهیزید؛ چرا که فقط روند داستان را متوقف میکند.
3️⃣ دیالوگ باید کیفیت رابطهی بین شخصیتها را نشان دهد.
4️⃣ اگر با دیالوگ اطلاعات بیوقفه و پشت سرهم به مخاطب دهید، او را خسته میکنید و داستان را رها میکند.
5️⃣ از تکرار کردن اطلاعات در دیالوگها بپرهیزید. در روند داستان تنها یکبار میتوانید اطلاعات لازم را به مخاطب بگویید.
6️⃣ گفتگوی بدون چالش و درگیری، هیچ جذابیتی برای مخاطب ندارد.
7️⃣ در دیالوگ ردپای نویسنده نباید باقی بماند. گاهی نویسنده یک دیالوگ را مینویسد تا به صورت غیر مستقیم به خواننده تقلب برساند. این موضوع کیفیت داستان را کاهش میدهد. شخصیتها باید به سبک خودشان با هم صحبت کنند، نه آنطوری که نویسنده دلش میخواهد.
✖️فراموش نکنید دیالوگ صحیح به اندازهی سایر ارکان داستان، اهمیت اساسی دارد و اگر به خوبی به آن پرداخته شود، میتواند کیفیت داستان را افزایش دهد.
✍️نوشتهی فاطمه علیزاده
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
Forwarded from مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
برای «اهل نوشتن»
💥جدید:
سلسله وبینارهای رایگان «اهل نوشتن»
از شنبه تا چهارشنبهی هر هفته، ساعت ۱۸
🔴 این وبینارها هیچوقت ذخیره نمیشود.
✅ لینک ورود به وبینار:
👇
https://webinar.madresenevisandegi.com/ch/ahleneveshtan
🔸نکات فنی:
برای ورود به وبینار، گزینهی «میهمان» را انتخاب کنید و سپس نام و نام خانوادگی خود را ثبت کنید. نیاز به نام کاربری و رمز عبور نیست.
برای ورود به اسکایروم باید فیلترشکن خاموش باشد تا صدا و تصویر را با کیفیت بالاتری دریافت کنید.
دقت کنید که دکمهی بلندگو و تصویر در بخش بالای صفحه فعال باشد تا صدا و تصویر را دریافت کنید.
هر وقت به مشکل خوردید صفحه را رفرش کنید.
🟢لینک کانال اختصاصی وبینارهای روزانه:
@ahleneveshtan
💥جدید:
سلسله وبینارهای رایگان «اهل نوشتن»
از شنبه تا چهارشنبهی هر هفته، ساعت ۱۸
🔴 این وبینارها هیچوقت ذخیره نمیشود.
✅ لینک ورود به وبینار:
👇
https://webinar.madresenevisandegi.com/ch/ahleneveshtan
🔸نکات فنی:
برای ورود به وبینار، گزینهی «میهمان» را انتخاب کنید و سپس نام و نام خانوادگی خود را ثبت کنید. نیاز به نام کاربری و رمز عبور نیست.
برای ورود به اسکایروم باید فیلترشکن خاموش باشد تا صدا و تصویر را با کیفیت بالاتری دریافت کنید.
دقت کنید که دکمهی بلندگو و تصویر در بخش بالای صفحه فعال باشد تا صدا و تصویر را دریافت کنید.
هر وقت به مشکل خوردید صفحه را رفرش کنید.
🟢لینک کانال اختصاصی وبینارهای روزانه:
@ahleneveshtan
📚درس توصیف در داستاننویسی
▫️قسمت اول: توصیف حس بویایی
امروز چند توصیۀ کاربردی برایتان دارم.
من دیوانهوار شیفتۀ توصیف هستم و معتقدم داستان بدون توصیف، تنها پیکرهای بیجان است.
ما انسانها برای درک و تفسیر جهان به حواس خود متکی هستیم. این را به خاطر داشته باشید: خوانندهای که داستانتان را میخواند، از جهان خود دست شسته و وارد دنیای داستانی شما میشود؛ پس این کمترین حق اوست که صحنه و اتفاقهای درون آن را با تمام حواس لمس کند.
به همین دلیل امروز در کنار هم به سراغ توصیف حس بویایی میرویم. حس بویایی میتواند قویترین اثر روانی را بر روی خوانندۀ شما داشته باشد.
یک جمله در مورد بوها میتواند بیش از چند پاراگراف از توضیحات بصری در مورد یک مکان را آشکار نماید.
به عنوان مثال:
بوی کلم آبپز، ادرار و مواد ضدعفونیکننده در راهرو خانه سالمندان پیچیده است.
همین چند کلمه برای نشان دادن خانه سالمندان کافی است و میتواند تصویری روشن در ذهن خواننده بنشاند.
این را به خاطر داشته باشید که برای توصیف بو باید پایمان را فراتر از کلیشههای معمول بگذاریم تا محیط داستان تبدیل به محیطی واقعی شود.
در اینجا سه روش پیشنهادی برای توصیف بوهای پیچیده به شما ارائه میدهم:
🔻از خاطرات الهام بگیرید
به عقیدۀ من، بوییدن سفری عاطفی در زمان است. یکی از بهترین راهها برای توصیف بو به شیوهای ظریف، یادآوری رایحه و بوهای خاص از میان خاطرات است. قبل از اینکه بویی را در یک نوشته توصیف نمایید، به این فکر کنید که آن بو، تداعیکنندۀ چه خاطراتی در گذشتۀ شما است؟
🔍 مثال
🔸بوی تعفن شیر ترش، من را یاد سطل زبالههای مدرسۀ ابتداییام میاندازد.
🔸بوی خاک آمادۀ کاشت، اتاق زیرشیروانی خانۀ مادربزرگم را به یادم میآورد.
🔻برای توصیف بوی مدنظر، از ترکیب بوهای دیگر استفاده کنید
در بسیاری از مواقع برای اینکه خواننده را با گِراهای درست به بوی مدنظرتان راهنمایی کنید، باید توضیح دهید آن بو از ترکیب چه بوهایی ساخته شده است.
🔍مثال
🔸انباری بوی کپک و نشتی فاضلاب میداد.
🔸با چند نفس عمیق، بوی باران، گازوئیل، بوی تند ماهی مرده و نمک رودخانه را احساس کردم.
🔸اولین بویی که به مشامش رسید، بوی گوشت فاسد و خون کهنه بود.
🔻به نُتهای مختلف بویایی توجه کنید
حتما زمان بوییدن عطرها متوجه تغییر طیف بویایی آنها شدهاید. لازم است بدانید این تغییر بویایی رایحهها ناشی از آن است که همۀ عطرها از سه طیف بویایی تشکیل شدهاند که به آنها نت گفته میشود. برای دسترسی به این نتها لازم است زمان زیادی را برای بوییدن یک چیز خاص صرف کنید.
🔍مثال
🔸یک قاشق کره بادام زمینی برمیدارم و بو میکشم. ابتدا فقط بوی بادام زمینی و روغن میدهد. اما کمی صبر میکنم و اجازه میدهم که بو آرام آرام خود را به اعماق بینیام برساند و اینجاست که بویی شیرین به مشامم میرسد.
💡نکته یک: گنجاندن یک بوی خاص میتواند صحنهای برجسته و بهیادماندنی برای داستانتان بسازد. به عنوان مثال، بوی شیرین یاس بنفش در صحنهای پرتنش و دراماتیک، میتواند تا همیشه آن صحنه را به ذهن خواننده سنجاق کند.
💡نکته دو: بوها فقط بوی غذا و بدن را توصیف نمیکنند. میتوان از آنها برای توصیف آب و هوا، یک اتاق یا یک موقعیت استفاده کرد.
🗒️تمرین
اگر در یافتن روشهای جدید برای توصیف بو در نوشتههایتان مشکل دارید، به بیرون از خانه بروید، قدم بزنید و به بوها توجه کنید. گاهی اوقات ما تعداد زیادی از بوهایی که هر روز با آنها مواجه میشویم را مسلم میدانیم. توجه عمدی به چیزی که میبویید، میتواند نحوۀ توصیف بوهای متنوع در قلمتان را بسیار بهبود بخشد.
🗒️هنگام توصیف بو، هم به منشأ بو و هم به دلیل وجود آن توجه نمایید.
✍️نوشتهی فرناز قدیری
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
▫️قسمت اول: توصیف حس بویایی
امروز چند توصیۀ کاربردی برایتان دارم.
من دیوانهوار شیفتۀ توصیف هستم و معتقدم داستان بدون توصیف، تنها پیکرهای بیجان است.
ما انسانها برای درک و تفسیر جهان به حواس خود متکی هستیم. این را به خاطر داشته باشید: خوانندهای که داستانتان را میخواند، از جهان خود دست شسته و وارد دنیای داستانی شما میشود؛ پس این کمترین حق اوست که صحنه و اتفاقهای درون آن را با تمام حواس لمس کند.
به همین دلیل امروز در کنار هم به سراغ توصیف حس بویایی میرویم. حس بویایی میتواند قویترین اثر روانی را بر روی خوانندۀ شما داشته باشد.
یک جمله در مورد بوها میتواند بیش از چند پاراگراف از توضیحات بصری در مورد یک مکان را آشکار نماید.
به عنوان مثال:
بوی کلم آبپز، ادرار و مواد ضدعفونیکننده در راهرو خانه سالمندان پیچیده است.
همین چند کلمه برای نشان دادن خانه سالمندان کافی است و میتواند تصویری روشن در ذهن خواننده بنشاند.
این را به خاطر داشته باشید که برای توصیف بو باید پایمان را فراتر از کلیشههای معمول بگذاریم تا محیط داستان تبدیل به محیطی واقعی شود.
در اینجا سه روش پیشنهادی برای توصیف بوهای پیچیده به شما ارائه میدهم:
🔻از خاطرات الهام بگیرید
به عقیدۀ من، بوییدن سفری عاطفی در زمان است. یکی از بهترین راهها برای توصیف بو به شیوهای ظریف، یادآوری رایحه و بوهای خاص از میان خاطرات است. قبل از اینکه بویی را در یک نوشته توصیف نمایید، به این فکر کنید که آن بو، تداعیکنندۀ چه خاطراتی در گذشتۀ شما است؟
🔍 مثال
🔸بوی تعفن شیر ترش، من را یاد سطل زبالههای مدرسۀ ابتداییام میاندازد.
🔸بوی خاک آمادۀ کاشت، اتاق زیرشیروانی خانۀ مادربزرگم را به یادم میآورد.
🔻برای توصیف بوی مدنظر، از ترکیب بوهای دیگر استفاده کنید
در بسیاری از مواقع برای اینکه خواننده را با گِراهای درست به بوی مدنظرتان راهنمایی کنید، باید توضیح دهید آن بو از ترکیب چه بوهایی ساخته شده است.
🔍مثال
🔸انباری بوی کپک و نشتی فاضلاب میداد.
🔸با چند نفس عمیق، بوی باران، گازوئیل، بوی تند ماهی مرده و نمک رودخانه را احساس کردم.
🔸اولین بویی که به مشامش رسید، بوی گوشت فاسد و خون کهنه بود.
🔻به نُتهای مختلف بویایی توجه کنید
حتما زمان بوییدن عطرها متوجه تغییر طیف بویایی آنها شدهاید. لازم است بدانید این تغییر بویایی رایحهها ناشی از آن است که همۀ عطرها از سه طیف بویایی تشکیل شدهاند که به آنها نت گفته میشود. برای دسترسی به این نتها لازم است زمان زیادی را برای بوییدن یک چیز خاص صرف کنید.
🔍مثال
🔸یک قاشق کره بادام زمینی برمیدارم و بو میکشم. ابتدا فقط بوی بادام زمینی و روغن میدهد. اما کمی صبر میکنم و اجازه میدهم که بو آرام آرام خود را به اعماق بینیام برساند و اینجاست که بویی شیرین به مشامم میرسد.
💡نکته یک: گنجاندن یک بوی خاص میتواند صحنهای برجسته و بهیادماندنی برای داستانتان بسازد. به عنوان مثال، بوی شیرین یاس بنفش در صحنهای پرتنش و دراماتیک، میتواند تا همیشه آن صحنه را به ذهن خواننده سنجاق کند.
💡نکته دو: بوها فقط بوی غذا و بدن را توصیف نمیکنند. میتوان از آنها برای توصیف آب و هوا، یک اتاق یا یک موقعیت استفاده کرد.
🗒️تمرین
اگر در یافتن روشهای جدید برای توصیف بو در نوشتههایتان مشکل دارید، به بیرون از خانه بروید، قدم بزنید و به بوها توجه کنید. گاهی اوقات ما تعداد زیادی از بوهایی که هر روز با آنها مواجه میشویم را مسلم میدانیم. توجه عمدی به چیزی که میبویید، میتواند نحوۀ توصیف بوهای متنوع در قلمتان را بسیار بهبود بخشد.
🗒️هنگام توصیف بو، هم به منشأ بو و هم به دلیل وجود آن توجه نمایید.
✍️نوشتهی فرناز قدیری
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
نویسندگانی که ادعا میکنند به هنگام نوشتن، رنج فراوانی را متحمل میشوند، مرا به خنده میاندازند. اگر آنها اینهمه رنج میبرند، پس چرا مینویسند؟ آنان مجبور نیستند خودآزاری کنند.
©️لوئیس سِپولوِدا
#قصار #ازـنوشتن
@shahinkalantari
©️لوئیس سِپولوِدا
#قصار #ازـنوشتن
@shahinkalantari
▫️هنر ظریف پشتجلدنویسی
بارها شده که برای خرید کتابی تازه و نو به کتابفروشی میرویم و از قفسه مورد علاقهمان کتابی را برمیداریم و در وهلهی اول نگاهی به تبلیغ پشت جلد آن میاندازیم. علاقهای که خواندن این قسمت در ما ایجاد میکند، بیش از جلد و رنگ آن کتاب است.
این قسمت از کتاب در واقع به شما این امکان را میدهد تا بتوانید خوانندهها را به حد کافی برای خرید کتابتان ترغیب کنید.
تاکنون چندین بار شده که کتابی را به خاطر همان تبلیغ خریداری کرده باشید؟
حال چندین بار شده که آن متن شما را به حد کافی قانع نکرده و در نتیجه شما کتاب را به قفسه بازگردانده باشید؟
اگر آن تبلیغ منجر به خرید آن کتاب شده پس مطمئن باشید که برای نوشتن آن زمان زیادی صرف شده است.
به نمونه زیر دقت کنید:
🔸خیلی سال بعد، جلوی جوخه آتش، سرهنگ آئورلیانو بوئندیا بیاختیار بعد از ظهر دوری را به یاد آورد که پدرش او را برد تا یخ را بشناسد.
آیا این متن شما را ترغیب نمیکند؟
بگذارید با یک مثال اهمیت این موضوع را بهتر بفهمانم:
سازندگان یک فیلم پیش از آنکه فیلم اکران شود، تیزری از آن را منتشر میکنند، این تیزر دربردارندهی بخشهای مهمی از این فیلم است ولی نه به صورتی که باعث شود داستان فیلم به کلی لو برود حال شما با تماشای همان تیزر کوتاه، اشتیاقی چند برابر برای تماشای آن مییابید.
بنابراین تبلیغ پشت جلد رمان نیز نقشی مشابه همان تیزر را ایفا میکند و شما به محض خواندن آن دست در جیبتان میکنید و کتاب را میخرید. بنابراین شما باید با همان متن به خواننده ثابت کنید که کتاب شما ارزش پول و زمانی که بابت خرید آن صرف میشود را داراست.
حال برای نوشتن پشت جلد کتاب داستانی یا غیر داستانیمان از چه روشهایی میتوانیم بهره بجوییم؟
▪️خلاصه کتاب را بنویس
اگر محتوای کتاب شما داستانی است، میتوانید خلاصهای از کتابتان را بنویسید ولی نخست به یاد داشته باشید که این خلاصه باید چیزی در حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ کلمه باشد تا اندازه کتاب شما تغییر پیدا نکند.
دوم اینکه از به کار بردن لغات غامض و پیچیده خودداری کنید و حدالامکان واژگان سادهای برگزینید.
سوم آنکه از لو دادن تمام داستان خودداری بکنید؛ متنی که شما مینویسید نقشی به مانند تیزر ایفا میکند از این رو آن را جایی به اتمام برسانید که در نهایت تعلیق باشد.
چهارم آنکه با بکار بردن سؤالی در انتهای متن میتوانید خواننده را بیشتر ترغیب بکنید تا جواب سؤال را بیابد. سؤالهای شما میتواند با آیا یا هر قید دیگری بیان شود.
▪️تکهای جذاب از کتاب را برگزینید
اینهم روشی است که معمولن نویسندگان داستانی و غیرداستانی از آنها بهره میگیرند، نمونه واضح و آشکار آن کتاب انسان در جستجوی معناست. این روش هم نیازمند آن است که ساده بیان شود و از لغات پیچیده در آن استفاده نشود.
▪️مشخصات خود را بیان کنید
این روش هم در محتوای داستانی و هم غیر داستانی به کار میرود ولی من معتقدم که استفاده آن در کتابهایی با محتوای غیر داستانی به مراتب مؤثرتر و مفیدتر است. اگر میخواهید از این روش استفاده بکنید، میتوانید بیوگرافی خود، میزان تحصیلات، دستاوردها و به سایر آثار خود اشاره کنید.
▪️از کارکرد کتاب خودتان بگویید
این روش معمولن در کتابهای علمی به کار میرود، اگر از طرفداران کتابهای روانشناسی هستید، باید متوجه این موضوع شده باشید. در این روش باید نیاز به خواندن را در مخاطب خود ایجاد بکنید، به او بگویید که چرا باید این کتاب را بخواند.
✍️نوشتهی هادی قربانی
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
بارها شده که برای خرید کتابی تازه و نو به کتابفروشی میرویم و از قفسه مورد علاقهمان کتابی را برمیداریم و در وهلهی اول نگاهی به تبلیغ پشت جلد آن میاندازیم. علاقهای که خواندن این قسمت در ما ایجاد میکند، بیش از جلد و رنگ آن کتاب است.
این قسمت از کتاب در واقع به شما این امکان را میدهد تا بتوانید خوانندهها را به حد کافی برای خرید کتابتان ترغیب کنید.
تاکنون چندین بار شده که کتابی را به خاطر همان تبلیغ خریداری کرده باشید؟
حال چندین بار شده که آن متن شما را به حد کافی قانع نکرده و در نتیجه شما کتاب را به قفسه بازگردانده باشید؟
اگر آن تبلیغ منجر به خرید آن کتاب شده پس مطمئن باشید که برای نوشتن آن زمان زیادی صرف شده است.
به نمونه زیر دقت کنید:
🔸خیلی سال بعد، جلوی جوخه آتش، سرهنگ آئورلیانو بوئندیا بیاختیار بعد از ظهر دوری را به یاد آورد که پدرش او را برد تا یخ را بشناسد.
آیا این متن شما را ترغیب نمیکند؟
بگذارید با یک مثال اهمیت این موضوع را بهتر بفهمانم:
سازندگان یک فیلم پیش از آنکه فیلم اکران شود، تیزری از آن را منتشر میکنند، این تیزر دربردارندهی بخشهای مهمی از این فیلم است ولی نه به صورتی که باعث شود داستان فیلم به کلی لو برود حال شما با تماشای همان تیزر کوتاه، اشتیاقی چند برابر برای تماشای آن مییابید.
بنابراین تبلیغ پشت جلد رمان نیز نقشی مشابه همان تیزر را ایفا میکند و شما به محض خواندن آن دست در جیبتان میکنید و کتاب را میخرید. بنابراین شما باید با همان متن به خواننده ثابت کنید که کتاب شما ارزش پول و زمانی که بابت خرید آن صرف میشود را داراست.
حال برای نوشتن پشت جلد کتاب داستانی یا غیر داستانیمان از چه روشهایی میتوانیم بهره بجوییم؟
▪️خلاصه کتاب را بنویس
اگر محتوای کتاب شما داستانی است، میتوانید خلاصهای از کتابتان را بنویسید ولی نخست به یاد داشته باشید که این خلاصه باید چیزی در حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ کلمه باشد تا اندازه کتاب شما تغییر پیدا نکند.
دوم اینکه از به کار بردن لغات غامض و پیچیده خودداری کنید و حدالامکان واژگان سادهای برگزینید.
سوم آنکه از لو دادن تمام داستان خودداری بکنید؛ متنی که شما مینویسید نقشی به مانند تیزر ایفا میکند از این رو آن را جایی به اتمام برسانید که در نهایت تعلیق باشد.
چهارم آنکه با بکار بردن سؤالی در انتهای متن میتوانید خواننده را بیشتر ترغیب بکنید تا جواب سؤال را بیابد. سؤالهای شما میتواند با آیا یا هر قید دیگری بیان شود.
▪️تکهای جذاب از کتاب را برگزینید
اینهم روشی است که معمولن نویسندگان داستانی و غیرداستانی از آنها بهره میگیرند، نمونه واضح و آشکار آن کتاب انسان در جستجوی معناست. این روش هم نیازمند آن است که ساده بیان شود و از لغات پیچیده در آن استفاده نشود.
▪️مشخصات خود را بیان کنید
این روش هم در محتوای داستانی و هم غیر داستانی به کار میرود ولی من معتقدم که استفاده آن در کتابهایی با محتوای غیر داستانی به مراتب مؤثرتر و مفیدتر است. اگر میخواهید از این روش استفاده بکنید، میتوانید بیوگرافی خود، میزان تحصیلات، دستاوردها و به سایر آثار خود اشاره کنید.
▪️از کارکرد کتاب خودتان بگویید
این روش معمولن در کتابهای علمی به کار میرود، اگر از طرفداران کتابهای روانشناسی هستید، باید متوجه این موضوع شده باشید. در این روش باید نیاز به خواندن را در مخاطب خود ایجاد بکنید، به او بگویید که چرا باید این کتاب را بخواند.
✍️نوشتهی هادی قربانی
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
«نویسندهمدرس»
برای نویسندگانی که مشتاق تدریس هستند و مدرسانی که به نوشتن علاقه دارند
💥دورهی جدید در مدرسه نویسندگی
🔸در این دوره به موضوعات زیر میپردازیم:
۱. چه موضوعاتی برای تدریس در فضای آنلاین بهتر است؟
۲. چگونه به صلاحیت و آمادگی لازم برای تدریس یک موضوع برسیم؟
۳. برای رسیدن به درآمد از طریق تدریس چگونه بازاریابی محتوایی انجام دهیم؟
۴. چگونه محتوای یک دورهی آموزشی را آماده کنیم؟
۵. از چه روشهایی برای ماندگاری مطلب در ذهن مخاطبان استفاده کنیم؟
۶. چگونه آموزشهای جذابتر و سرگرمکنندهتری تولید کنیم؟
۷. چگونه اعتبار آموزشی دورههایمان را افزایش بدهیم؟
۸. چگونه برای تولید سبدی از محصولات آموزشی اقدام کنیم؟
۹. چگونه درآمد غیرفعال خود را افزایش بدهیم؟
فایلهای مکمل:
• چکلیست تولید محتوای دوره
• چک لیست افزایش فروش دوره
• فهرست کتابهایی دربارهی شیوهی تدریس
شروع دوره از ۳ بهمن
💥تخفیف ویژه برای ثبتنام زودهنگام
🔴 آخرین مهلت استفاده از تخفیف:
۲۰ دی
🟢🔻برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبتنام روی لینک زیر کلیک کنید:
👇
madresenevisandegi.com/27824
یا با راهنمای دوره در تماس باشید:
@eisamahdipoor1
برای نویسندگانی که مشتاق تدریس هستند و مدرسانی که به نوشتن علاقه دارند
💥دورهی جدید در مدرسه نویسندگی
🔸در این دوره به موضوعات زیر میپردازیم:
۱. چه موضوعاتی برای تدریس در فضای آنلاین بهتر است؟
۲. چگونه به صلاحیت و آمادگی لازم برای تدریس یک موضوع برسیم؟
۳. برای رسیدن به درآمد از طریق تدریس چگونه بازاریابی محتوایی انجام دهیم؟
۴. چگونه محتوای یک دورهی آموزشی را آماده کنیم؟
۵. از چه روشهایی برای ماندگاری مطلب در ذهن مخاطبان استفاده کنیم؟
۶. چگونه آموزشهای جذابتر و سرگرمکنندهتری تولید کنیم؟
۷. چگونه اعتبار آموزشی دورههایمان را افزایش بدهیم؟
۸. چگونه برای تولید سبدی از محصولات آموزشی اقدام کنیم؟
۹. چگونه درآمد غیرفعال خود را افزایش بدهیم؟
فایلهای مکمل:
• چکلیست تولید محتوای دوره
• چک لیست افزایش فروش دوره
• فهرست کتابهایی دربارهی شیوهی تدریس
شروع دوره از ۳ بهمن
💥تخفیف ویژه برای ثبتنام زودهنگام
🔴 آخرین مهلت استفاده از تخفیف:
۲۰ دی
🟢🔻برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبتنام روی لینک زیر کلیک کنید:
👇
madresenevisandegi.com/27824
یا با راهنمای دوره در تماس باشید:
@eisamahdipoor1
▫️یکیاز مؤلفههایی که داستان را جذاب میکند، شخصیتپردازی قوی است.
شخصیتهای داستانی، بیشتر از خالق خود عمر میکنند و در طول دههها و قرنها همواره میتوانند الهامبخش، همدم و الگوی کسانی باشند که با زندگی دست و پنجه نرم میکنند.
🔸اما چطور شخصیتهای داستان را باورپذیر خلق کنیم؟
📌برای شناخت شخصیت داستان، به اندازهی آشنا شدن با یک دوست جدید کنجکاو باشید:
او در چه خانوادهای بزرگ شده؟
اسمش را چه کسی انتخاب کرده؟
چه احساسی نسبت به اسمش دارد؟
دربارهی خانوادهاش چه نظری دارد؟
چه سلیقهای در رنگ، غذا، هوا و آداب معاشرت دارد؟
ویژگیهای جسمی و روحیاش چیست؟
▪️تا میتوانید سؤال بپرسید و مطمئن باشید هرچقدر خصوصیتر و موشکافهتر باشد بهتر است.
📌با شخصیت داستان مصاحبه کنید:
تصور کنید شخصیت داستان شما مقابلتان نشسته است و آمادهی جواب دادن به سوالهای اساسی شماست. لیستی از سوالهایی آماده کنید که نیاز دارید نظر شخصیت داستانتان را دربارهی آنها بدانید.
او راجع به عشق چه فکر میکند؟
زندگی عارفانه را دوست دارد؟
نظرش نسبت به ماجراجویی چیست؟ و...
▪️فرق این نکته با نکتهی قبل در تفاوت جنس سؤالهاست. ما میخواهیم از زبان خود شخصیت داستان بشنویم و سوالهایی که میپرسیم جنبهی عمومیتر دارد.
📌رفتار، کنش و واکنش شخصیت داستان را نظاره کنید:
همان تمرین قبل را تصور کنید.
او موقع جواب دادن به سوالهای شما چطور روی صندلی نشسته؟
آیا میتواند برای مدت طولانی یا حداقل تا پایان سوالهای شما روی صندلی بند شود؟ دربارهی اتاقی که شما در آن از او مصاحبه میکنید کنجکاو است یا فقط به شما نگاه میکند؟
شکل حرفزدنش چگونه است؟
مِنمِن میکند یا راحت و خردمندانه حرف میزند؟
📌به شخصیت داستان حق انتخاب بدهید:
این نکته میتواند زمانی که در داستاننویسی به نقطهای رسیدهاید که نمیدانید چگونه ادامه بدهید، شما را نجات دهد.
به این فکرکنید که شخصیت داستان شما چه میخواهد؟
هدفش چیست و حاضر است برای رسیدن به هدفش چه چالشهایی را بپذیرد؟
به او اجازه بدهید انتخاب کند که میخواهد با چه ابزاری مبارزه کند؟
خانهاش چه شکلی باشد؟
چه زندگی داشته باشد؟
بعد از کار طاقتفرسا دوست دارد برای رفع خستگی چه کار کند؟
یادتان باشد که قرار نیست آنچه شخصیت داستان میخواهد به او بدهیم. قرار نیست تمام این جزئیات را در داستان پیاده کنیم.
ما فقط میخواهیم او را بهتر بشناسیم تا بتوانیم داستانش را روایت کنیم.
✍️نوشتهی مبینا ایمانی
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
شخصیتهای داستانی، بیشتر از خالق خود عمر میکنند و در طول دههها و قرنها همواره میتوانند الهامبخش، همدم و الگوی کسانی باشند که با زندگی دست و پنجه نرم میکنند.
🔸اما چطور شخصیتهای داستان را باورپذیر خلق کنیم؟
📌برای شناخت شخصیت داستان، به اندازهی آشنا شدن با یک دوست جدید کنجکاو باشید:
او در چه خانوادهای بزرگ شده؟
اسمش را چه کسی انتخاب کرده؟
چه احساسی نسبت به اسمش دارد؟
دربارهی خانوادهاش چه نظری دارد؟
چه سلیقهای در رنگ، غذا، هوا و آداب معاشرت دارد؟
ویژگیهای جسمی و روحیاش چیست؟
▪️تا میتوانید سؤال بپرسید و مطمئن باشید هرچقدر خصوصیتر و موشکافهتر باشد بهتر است.
📌با شخصیت داستان مصاحبه کنید:
تصور کنید شخصیت داستان شما مقابلتان نشسته است و آمادهی جواب دادن به سوالهای اساسی شماست. لیستی از سوالهایی آماده کنید که نیاز دارید نظر شخصیت داستانتان را دربارهی آنها بدانید.
او راجع به عشق چه فکر میکند؟
زندگی عارفانه را دوست دارد؟
نظرش نسبت به ماجراجویی چیست؟ و...
▪️فرق این نکته با نکتهی قبل در تفاوت جنس سؤالهاست. ما میخواهیم از زبان خود شخصیت داستان بشنویم و سوالهایی که میپرسیم جنبهی عمومیتر دارد.
📌رفتار، کنش و واکنش شخصیت داستان را نظاره کنید:
همان تمرین قبل را تصور کنید.
او موقع جواب دادن به سوالهای شما چطور روی صندلی نشسته؟
آیا میتواند برای مدت طولانی یا حداقل تا پایان سوالهای شما روی صندلی بند شود؟ دربارهی اتاقی که شما در آن از او مصاحبه میکنید کنجکاو است یا فقط به شما نگاه میکند؟
شکل حرفزدنش چگونه است؟
مِنمِن میکند یا راحت و خردمندانه حرف میزند؟
📌به شخصیت داستان حق انتخاب بدهید:
این نکته میتواند زمانی که در داستاننویسی به نقطهای رسیدهاید که نمیدانید چگونه ادامه بدهید، شما را نجات دهد.
به این فکرکنید که شخصیت داستان شما چه میخواهد؟
هدفش چیست و حاضر است برای رسیدن به هدفش چه چالشهایی را بپذیرد؟
به او اجازه بدهید انتخاب کند که میخواهد با چه ابزاری مبارزه کند؟
خانهاش چه شکلی باشد؟
چه زندگی داشته باشد؟
بعد از کار طاقتفرسا دوست دارد برای رفع خستگی چه کار کند؟
یادتان باشد که قرار نیست آنچه شخصیت داستان میخواهد به او بدهیم. قرار نیست تمام این جزئیات را در داستان پیاده کنیم.
ما فقط میخواهیم او را بهتر بشناسیم تا بتوانیم داستانش را روایت کنیم.
✍️نوشتهی مبینا ایمانی
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
▫️به داشتن «همنویس» فکر کردهاید؟
«همنویس»داشتن را امتحان کنید.
🔸«همنویس» کیست؟ شخصی که با او پیمان میبندید تا در هر شرایطی، طبق برنامهای که از قبل، سر آن به توافق رسیدهاید، بنویسید، نوشتهها را با هم ردوبدل کنید و نظرتان را برای یکدیگر بنویسید.
🔸حالا این وسط همنویس از کجا پیدا کنم؟
در یک گروه نویسندگی عضو شوید و درخواست خودتان را مطرح کنید. راه دیگر شرکت در کلاسهای نویسندگی است.
مثلا همین الان که دارید این متن را میخوانید به خاطر این است که در یک کانال نویسندگی عضو هستید، پس میتوانید همین زیر کامنت بگذارید و از دیگران بخواهید که همنویس شما بشوند.
🔸در همنویسی هر شخص در دو جایگاه حضور دارد:
▪️جایگاه بازخورد دهنده:
برای شروع کار، سعی کنید نقاط قوت او را ببینید. اگر ضعفی در متن میبینید، پیشنهادهایی برای بهترشدن آن بدهید. دقیق حرفزدن را فراموش نکنید. از کجای متن خوشتان آمده؟ آن را واضح بیان کنید. سؤالپرسیدن را هم فراموش نکنید. سوالهای شما، به همنویستان کمک میکند که متن خود را عمیقتر کند.
▪️جایگاه بازخورد گیرنده:
یک ویژگی که بدون داشتن آن همنویسی راه به جایی نمیبرد، نداشتن روحیۀ پذیرش نقد است. اگر قرار باشد با هر نظری که دربارۀ متن شما داده میشود، به هم بریزید، پیشرفت برای شما مشکل و به امری طاقت فرسا تبدیل خواهد شد.
چند ویژگی از نقد خوب را یاد بگیرید. مثلا یک نقد خوب، علاوهبر گفتن نقاط قوت متن شما، پیشنهادهایی را هم برای بهبود آن مطرح میکند. قرار است نقد شوید تا بهتر بنویسید نه اینکه دست از نوشتن بردارید.
یک کار مفیدی که در جایگاه بازخورد گیرنده میتوانید انجام دهید، این است که هدف خودتان را از بازخوردگرفتن، بیان کنید. گاهی فقط میخواهید بفهمید توانستهاید آنچه را که در ذهن دارید، به خواننده منتقل کنید یا نه؟
بازخوردگرفتن از همنویس را از همان یادداشت اول شروع کنید؛ تاثیرش را خواهید دید.
فراموش نکنید که روز بازخورددادن به نوشتهها را مشخص کنید و به آن پایبند بمانید.
پشتکار ویژگی مهمی است که همنویسها برای داشتن آن میکوشند.
🔹نکته: ممکن است لازم باشد چندین همنویس عوض کنید تا به شخصی برسید که همنویس مناسبی برای شماست. دلسرد نشوید.
✍️نوشتهی حدیث بگری
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
«همنویس»داشتن را امتحان کنید.
🔸«همنویس» کیست؟ شخصی که با او پیمان میبندید تا در هر شرایطی، طبق برنامهای که از قبل، سر آن به توافق رسیدهاید، بنویسید، نوشتهها را با هم ردوبدل کنید و نظرتان را برای یکدیگر بنویسید.
🔸حالا این وسط همنویس از کجا پیدا کنم؟
در یک گروه نویسندگی عضو شوید و درخواست خودتان را مطرح کنید. راه دیگر شرکت در کلاسهای نویسندگی است.
مثلا همین الان که دارید این متن را میخوانید به خاطر این است که در یک کانال نویسندگی عضو هستید، پس میتوانید همین زیر کامنت بگذارید و از دیگران بخواهید که همنویس شما بشوند.
🔸در همنویسی هر شخص در دو جایگاه حضور دارد:
▪️جایگاه بازخورد دهنده:
برای شروع کار، سعی کنید نقاط قوت او را ببینید. اگر ضعفی در متن میبینید، پیشنهادهایی برای بهترشدن آن بدهید. دقیق حرفزدن را فراموش نکنید. از کجای متن خوشتان آمده؟ آن را واضح بیان کنید. سؤالپرسیدن را هم فراموش نکنید. سوالهای شما، به همنویستان کمک میکند که متن خود را عمیقتر کند.
▪️جایگاه بازخورد گیرنده:
یک ویژگی که بدون داشتن آن همنویسی راه به جایی نمیبرد، نداشتن روحیۀ پذیرش نقد است. اگر قرار باشد با هر نظری که دربارۀ متن شما داده میشود، به هم بریزید، پیشرفت برای شما مشکل و به امری طاقت فرسا تبدیل خواهد شد.
چند ویژگی از نقد خوب را یاد بگیرید. مثلا یک نقد خوب، علاوهبر گفتن نقاط قوت متن شما، پیشنهادهایی را هم برای بهبود آن مطرح میکند. قرار است نقد شوید تا بهتر بنویسید نه اینکه دست از نوشتن بردارید.
یک کار مفیدی که در جایگاه بازخورد گیرنده میتوانید انجام دهید، این است که هدف خودتان را از بازخوردگرفتن، بیان کنید. گاهی فقط میخواهید بفهمید توانستهاید آنچه را که در ذهن دارید، به خواننده منتقل کنید یا نه؟
بازخوردگرفتن از همنویس را از همان یادداشت اول شروع کنید؛ تاثیرش را خواهید دید.
فراموش نکنید که روز بازخورددادن به نوشتهها را مشخص کنید و به آن پایبند بمانید.
پشتکار ویژگی مهمی است که همنویسها برای داشتن آن میکوشند.
🔹نکته: ممکن است لازم باشد چندین همنویس عوض کنید تا به شخصی برسید که همنویس مناسبی برای شماست. دلسرد نشوید.
✍️نوشتهی حدیث بگری
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
Forwarded from اهل نوشتن
📌یادآوری گاهشمارنویسی
برای آشنایی با این تمرین روی لینک زیر کلیک کنید:
👇
https://shahinkalantari.com/گاه-شمار-روزانه/
برای آشنایی با این تمرین روی لینک زیر کلیک کنید:
👇
https://shahinkalantari.com/گاه-شمار-روزانه/
▫️نوشتن به انگلیسی
▪️هفتهی اول
اولین قدم برای نوشتن به یک زبان جدید، بعد از یادگرفتن کلمهها و ساختارهای پرتکرار، کمک گرفتن از جملههاست؛ جملههای سادهای که بهترین روش برای تمرین و تکرار کلمهها یا قوانین گرامری جدید هستند.
درست مثل شروع هر کار دیگری، در ابتدا خیلی چیزها مبهم، سخت و یا حتی پیچیده به نظر میرسد. پیدا کردن موضوع مناسب، ساختن جملههای درست و کنار هم قراردادن همهی اینها باعث میشود که زبانآموزان خیلی زود به این نتیجه برسند که نوشتن به انگلیسی تقریبا دستنیافتی است؛ اما اینجا با هم تمرین میکنیم: با قدمهای کوچک هر روز بیشتر به لذت نوشتن به انگلیسی نزدیک شویم و با رایتینگ آشتی میکنیم.
🔸امروز چند دقیقه وقت بگذار و به این سؤالها فکر کن و با دقت جواب بده:
۱- آخرین باری که کلاس زبان رفتم در چه سطحی بودم؟
۲- اگر مدت زیادی از آخرین باری که کلاس رفتنم میگذرد، به چه دلایلی کلاسم را ادامه ندادم؟
۳- وقتی به «رایتینگ» نوشتن فکر میکنم چه احساسی دارم؟
۴- چرا به «رایتینگ» نوشتن نیاز دارم؟
پاسخ به این سؤالات، در هر سطح زبانی که هستی به تو کمک میکند که قدمهای اول را با اعتماد به نفس بیشتری برداری و با شرایط بهتری شروع کنی.
🔹تا هفتهی بعد دفتر مورد علاقهات و ۳ تا خودکار یا رواننویس با رنگهای مختلف برای نوشتن را تهیه کن. به سؤالهایی که پرسیدم خوب فکر کن و با دقت برای هر کدام چند خط بنویس. آخرین کتاب کلاست را پیدا کن و روی میزت بگذار. اگر کلاس نرفتهای یا کتابت را پیدا نکردی، اصلا نگران نباش با کلمههای موردعلاقهات شروع میکنیم.
✍️نوشتهی پریسا نجفی
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
▪️هفتهی اول
اولین قدم برای نوشتن به یک زبان جدید، بعد از یادگرفتن کلمهها و ساختارهای پرتکرار، کمک گرفتن از جملههاست؛ جملههای سادهای که بهترین روش برای تمرین و تکرار کلمهها یا قوانین گرامری جدید هستند.
درست مثل شروع هر کار دیگری، در ابتدا خیلی چیزها مبهم، سخت و یا حتی پیچیده به نظر میرسد. پیدا کردن موضوع مناسب، ساختن جملههای درست و کنار هم قراردادن همهی اینها باعث میشود که زبانآموزان خیلی زود به این نتیجه برسند که نوشتن به انگلیسی تقریبا دستنیافتی است؛ اما اینجا با هم تمرین میکنیم: با قدمهای کوچک هر روز بیشتر به لذت نوشتن به انگلیسی نزدیک شویم و با رایتینگ آشتی میکنیم.
🔸امروز چند دقیقه وقت بگذار و به این سؤالها فکر کن و با دقت جواب بده:
۱- آخرین باری که کلاس زبان رفتم در چه سطحی بودم؟
۲- اگر مدت زیادی از آخرین باری که کلاس رفتنم میگذرد، به چه دلایلی کلاسم را ادامه ندادم؟
۳- وقتی به «رایتینگ» نوشتن فکر میکنم چه احساسی دارم؟
۴- چرا به «رایتینگ» نوشتن نیاز دارم؟
پاسخ به این سؤالات، در هر سطح زبانی که هستی به تو کمک میکند که قدمهای اول را با اعتماد به نفس بیشتری برداری و با شرایط بهتری شروع کنی.
🔹تا هفتهی بعد دفتر مورد علاقهات و ۳ تا خودکار یا رواننویس با رنگهای مختلف برای نوشتن را تهیه کن. به سؤالهایی که پرسیدم خوب فکر کن و با دقت برای هر کدام چند خط بنویس. آخرین کتاب کلاست را پیدا کن و روی میزت بگذار. اگر کلاس نرفتهای یا کتابت را پیدا نکردی، اصلا نگران نباش با کلمههای موردعلاقهات شروع میکنیم.
✍️نوشتهی پریسا نجفی
#آموزش_نویسندگی
Madresenevisandegi.com
@shahinkalantari
در طی راهی طولانی هرگز نیندیشیدم که جز ادبیات، جهانی دیگر برای زیستن هست و جز نوشتن کاری بهتر برای انجام دادن.
©️میهن بهرامی | مقدمهی کتاب «حیوان»
#قصار #از_نوشتن
@shahinkalantari
©️میهن بهرامی | مقدمهی کتاب «حیوان»
#قصار #از_نوشتن
@shahinkalantari