روز جمعه ای دل آقامون خونه😭💔
چقدر صلوات برای آرامش ابن روزاشون و ظهورشون میفرستی؟
چقدر صلوات برای آرامش ابن روزاشون و ظهورشون میفرستی؟
Anonymous Poll
68%
۱۰🖤
0%
۵۰🖤
26%
۱۰۰🖤
5%
۱۰۰۰🖤
⚘⃟🦋
نیتےبھ؏شقامامـحسـینبࢪاےظهوࢪ فرزندحسـین♥️
میتونےامسالبھایننیت
زیاࢪتعاشوࢪا بخونے...؟🌱
#عکسنوشتہ🌅
•🖤•@shahide_jan_59
نیتےبھ؏شقامامـحسـینبࢪاےظهوࢪ فرزندحسـین♥️
میتونےامسالبھایننیت
زیاࢪتعاشوࢪا بخونے...؟🌱
#عکسنوشتہ🌅
•🖤•@shahide_jan_59
Roze 7 Moharam 14000525
Nariman Panahi
💠 تو طبیب دل بیمارمنی
[🖤🕯]
عاشوراهرروزدرکربلایدلمان
اتفاقمیافتد..
کوششکنیمحسیندل،بهدستیزیدنفس،
تشنهلبشهیدنشود..✋🏽🙂
#کربلایینریمانپناهی
•🖤•@shahide_jan_59
[🖤🕯]
عاشوراهرروزدرکربلایدلمان
اتفاقمیافتد..
کوششکنیمحسیندل،بهدستیزیدنفس،
تشنهلبشهیدنشود..✋🏽🙂
#کربلایینریمانپناهی
•🖤•@shahide_jan_59
قرارهرروزمون¹⁹
💜وصیتشهید
سجادزبرجدی💜
سه چیز را
هر روز تلاوت کنید:)
۱ زیارت عاشورا 🤍
۲ نافله 🤍
۳ زیارت جامعه کبیره 🤍
#همه_برای_همه_دعاکنیم💔
#شادیروحشهیدسجاد
سهصلواتبفرستیم✨🦋
•🖤•@shahide_jan_59
💜وصیتشهید
سجادزبرجدی💜
سه چیز را
هر روز تلاوت کنید:)
۱ زیارت عاشورا 🤍
۲ نافله 🤍
۳ زیارت جامعه کبیره 🤍
#همه_برای_همه_دعاکنیم💔
#شادیروحشهیدسجاد
سهصلواتبفرستیم✨🦋
•🖤•@shahide_jan_59
‹ 🥀 ›
❏ #یاصاحبالزمان💔✋🏻 ❏
قلبِ داغدیده صدا میزد تو را
حنجرِبُریده صدا میزد تو را😭...
ای داغدار لعلِ لب وَ چوبِخیزران😭..
از خدا میخواهم فقط ظهور تو را.. :)
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج🤲🏻
#بحقحضرتزینبسلاماللهعلیها
••••
تعجیلدرظهوروسلامتیمولا،شفابیماران
#پنجصلوات📿
بهرسموفایهرشب بخوانیم
#دعایسلامتیوفرجحضرت💌
•🖤•@shahide_jan_59
❏ #یاصاحبالزمان💔✋🏻 ❏
قلبِ داغدیده صدا میزد تو را
حنجرِبُریده صدا میزد تو را😭...
ای داغدار لعلِ لب وَ چوبِخیزران😭..
از خدا میخواهم فقط ظهور تو را.. :)
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج🤲🏻
#بحقحضرتزینبسلاماللهعلیها
••••
تعجیلدرظهوروسلامتیمولا،شفابیماران
#پنجصلوات📿
بهرسموفایهرشب بخوانیم
#دعایسلامتیوفرجحضرت💌
•🖤•@shahide_jan_59
〖 #تـلـنـگـــــــر 〗
⬅️ یکی از مهـمترین پیـامهای ➡️
فرامـوش شـده عاشـورا
شب عاشورا امام حسین به یارانش فرمود:
هر کس از شما حق الناسی به گردن دارد
برود و آن حق را ادا کند که خداوند
شهادتش را نمیپذیرد
او به جهانیان فهماند که حتی
شهید شدن در راه خدا در کربلا
بالاتر از رعایت حق الناس نیست
در عجبم از کسانی که هزاران گناه میکنند😔
و معتقدند یک قطره اشک بر حسین 😭
ضامن بهشت آنهاست
تصور مردم از حق الناس همان مال مردم
خوردن است که تصور صحیحی است
ولی رعایت اصول و قواعد عرفی و قانونی
و عواطفی دیگران هم حق الناس است
دل شکستن پدر مادر 😭و خواهر و برادر😔
به طرق مختلف کم محلی بی محلی و ...
همسایه آزاری، مردم آزاری به هر طریق
گران فروشی و کم فروشی و کم کاری
همه اینها حق الناس است
و با یک گریه شما پاک نمیشود
🖤
⬅️ یکی از مهـمترین پیـامهای ➡️
فرامـوش شـده عاشـورا
شب عاشورا امام حسین به یارانش فرمود:
هر کس از شما حق الناسی به گردن دارد
برود و آن حق را ادا کند که خداوند
شهادتش را نمیپذیرد
او به جهانیان فهماند که حتی
شهید شدن در راه خدا در کربلا
بالاتر از رعایت حق الناس نیست
در عجبم از کسانی که هزاران گناه میکنند😔
و معتقدند یک قطره اشک بر حسین 😭
ضامن بهشت آنهاست
تصور مردم از حق الناس همان مال مردم
خوردن است که تصور صحیحی است
ولی رعایت اصول و قواعد عرفی و قانونی
و عواطفی دیگران هم حق الناس است
دل شکستن پدر مادر 😭و خواهر و برادر😔
به طرق مختلف کم محلی بی محلی و ...
همسایه آزاری، مردم آزاری به هر طریق
گران فروشی و کم فروشی و کم کاری
همه اینها حق الناس است
و با یک گریه شما پاک نمیشود
🖤
#تلنگرانہ
هـرچہجامـعہاَٺ...🎈
فـاسـدتـرشـد;📡
تـولبـاسِتقـوایـترا👕
ضـخـیـمتـرڪـن!👑
•🖤•@shahide_jan_59
هـرچہجامـعہاَٺ...🎈
فـاسـدتـرشـد;📡
تـولبـاسِتقـوایـترا👕
ضـخـیـمتـرڪـن!👑
•🖤•@shahide_jan_59
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ سه_دقیقه_در_قیامت
✍نویسنده: انتشارات شهیدابراهیم هادی
● داستان_واقعی
قسمت_نوزدهم
🔷گفتند همه رفقای شما سالم هستند.
تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟
من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم.
🌼چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.اما فکرم به شدت مشغول بود.
☘ یک روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد.
🍁 رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟
همسرم گفت: آره خودش بود.
این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود .
☄برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.گفتم این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود.
⚡️مرتب به ملائکه خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم میدانم.
خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟حالا علت مرگش چی بود؟
گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه!
خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود.
آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده!
❄️ دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،گفت: بنده خدا تصادف کرده.
🍂من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت.
اعمال،گناهان،حق الناس.. حسابی گرفتارش کرده بود.
به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند..
🌾 روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لابلای صحبتها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزدد،همان بالا برق خشکش می کند!
خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟
گفت :بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟
گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانوادهاش به مردم چیز دیگه ای گفتند.
💥 پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده نزدیک را هم دیدهام.
💫 نمی دانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم.
ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث زمان و مکان مطرح نبوده لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشید.
✨بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد.
🍃یکی دو هفته بعد از بهبودی من پدرم در اثر یک سانحه از دنیا رفت.
خیلی ناراحت بودم، اما یاد حرف خدا عموی خدابیامرزم افتادم که گفت این باغ برای من و پدرت است و او به زودی به ما ملحق می شود...
🔷در یکی از روزهای نقاهت سری به مسجد قدیمی محل زدم.
یکی از پیرمرد های قدیمی را دیدم .
☘سلام و علیک کردیم و وارد مسجد شدیم.یکباره یاد آن پیرمردی افتادم که به من تهمت زده بود و به خاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید!
🔷 صحنه ناراحتی آن پیرمرد در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم:
باید پیگیری کنم ببینم این ماجرا چقدر صحت دارد؟ دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شده را از نزدیک ببینم.
به پیرمرد گفتم :فلانی رو یادتون هست همون که چهار سال پیش مرحوم شد؟
🔅گفت: بله نور به قبرش ببارد .چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر می کرد. آدم درستی بود. مثل او کم پیدا می شود.
✅گفتم: بله اما خبر نداری این بنده خدا چیزی توی این شهر وقف کرده، مسجد حسینیه؟
❗️گفت نمیدانم ولی فلانی با او خیلی رفیق بود از او بپرس .
🔰بعد از نماز سراغ همان شخص گرفتیم پیرمرد گفت:خدا رحمتش کند دوست نداشت کسی با خبر شود اما چون از دنیا رفته به شما میگویم.
♻️ سپس به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت:
این حسینیه را میبینی همان حاج آقا که ذکر خیرش را کردی این حسینیه را ساخت و وقف کرد.
نمی دانی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی میکنیم و دیوار حسینیه را برمیداریم و وصلش می کنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر باشد.
♻️ بدون اینکه چیزی بگویم جواب سوالم را گرفتم..سری به حسینیه زدم و برگشتم و پس از اطمینان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسینیه را به بانی اصلی اش بخشیدم...
ادامه دارد...✒️
✫⇠ سه_دقیقه_در_قیامت
✍نویسنده: انتشارات شهیدابراهیم هادی
● داستان_واقعی
قسمت_نوزدهم
🔷گفتند همه رفقای شما سالم هستند.
تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟
من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم.
🌼چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.اما فکرم به شدت مشغول بود.
☘ یک روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد.
🍁 رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟
همسرم گفت: آره خودش بود.
این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود .
☄برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.گفتم این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود.
⚡️مرتب به ملائکه خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم میدانم.
خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟حالا علت مرگش چی بود؟
گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه!
خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود.
آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده!
❄️ دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،گفت: بنده خدا تصادف کرده.
🍂من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت.
اعمال،گناهان،حق الناس.. حسابی گرفتارش کرده بود.
به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند..
🌾 روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لابلای صحبتها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزدد،همان بالا برق خشکش می کند!
خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟
گفت :بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟
گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانوادهاش به مردم چیز دیگه ای گفتند.
💥 پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده نزدیک را هم دیدهام.
💫 نمی دانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم.
ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث زمان و مکان مطرح نبوده لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشید.
✨بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد.
🍃یکی دو هفته بعد از بهبودی من پدرم در اثر یک سانحه از دنیا رفت.
خیلی ناراحت بودم، اما یاد حرف خدا عموی خدابیامرزم افتادم که گفت این باغ برای من و پدرت است و او به زودی به ما ملحق می شود...
🔷در یکی از روزهای نقاهت سری به مسجد قدیمی محل زدم.
یکی از پیرمرد های قدیمی را دیدم .
☘سلام و علیک کردیم و وارد مسجد شدیم.یکباره یاد آن پیرمردی افتادم که به من تهمت زده بود و به خاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید!
🔷 صحنه ناراحتی آن پیرمرد در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم:
باید پیگیری کنم ببینم این ماجرا چقدر صحت دارد؟ دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شده را از نزدیک ببینم.
به پیرمرد گفتم :فلانی رو یادتون هست همون که چهار سال پیش مرحوم شد؟
🔅گفت: بله نور به قبرش ببارد .چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر می کرد. آدم درستی بود. مثل او کم پیدا می شود.
✅گفتم: بله اما خبر نداری این بنده خدا چیزی توی این شهر وقف کرده، مسجد حسینیه؟
❗️گفت نمیدانم ولی فلانی با او خیلی رفیق بود از او بپرس .
🔰بعد از نماز سراغ همان شخص گرفتیم پیرمرد گفت:خدا رحمتش کند دوست نداشت کسی با خبر شود اما چون از دنیا رفته به شما میگویم.
♻️ سپس به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت:
این حسینیه را میبینی همان حاج آقا که ذکر خیرش را کردی این حسینیه را ساخت و وقف کرد.
نمی دانی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی میکنیم و دیوار حسینیه را برمیداریم و وصلش می کنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر باشد.
♻️ بدون اینکه چیزی بگویم جواب سوالم را گرفتم..سری به حسینیه زدم و برگشتم و پس از اطمینان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسینیه را به بانی اصلی اش بخشیدم...
ادامه دارد...✒️
#تلنگر... ⃠🚫
وقتیبمیرم،تلگراممافلاینمیشہ🔇
دیگہتوصفحہامعکسینمیزارم،🖥
کہلایکبشہوکامنتبزارن♥️
گوشیامخاموشمیشہوهیچپیامی؛
ازدوستوآشنانمیاد..📬🍂
پسچیمیمونہ؟؟!!🤔
←قرآنیکہوقتیزندهبودمخوندم🌿
←پنجوعدهنمازیکہمیخوندم 🖇
←احترامیکہبہپدرومادرمگذاشتم🍭
←حجابمرورعایتکردم 🧕
←دروغنگفتموتهمتنزدم 💛
←کارهاۍخوبیکہکردم 🌱🎨
←همهکارهاییکہاینجاانجامدادم
←درقبرآنلاینخواهدبود؛⏳🌈
چقدرحواسمون به لحظاتمون تواین دنیاهست رفیق🤔😔!!!!
•🖤•@shahide_jan_59
وقتیبمیرم،تلگراممافلاینمیشہ🔇
دیگہتوصفحہامعکسینمیزارم،🖥
کہلایکبشہوکامنتبزارن♥️
گوشیامخاموشمیشہوهیچپیامی؛
ازدوستوآشنانمیاد..📬🍂
پسچیمیمونہ؟؟!!🤔
←قرآنیکہوقتیزندهبودمخوندم🌿
←پنجوعدهنمازیکہمیخوندم 🖇
←احترامیکہبہپدرومادرمگذاشتم🍭
←حجابمرورعایتکردم 🧕
←دروغنگفتموتهمتنزدم 💛
←کارهاۍخوبیکہکردم 🌱🎨
←همهکارهاییکہاینجاانجامدادم
←درقبرآنلاینخواهدبود؛⏳🌈
چقدرحواسمون به لحظاتمون تواین دنیاهست رفیق🤔😔!!!!
•🖤•@shahide_jan_59
🏴 أیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاء
َ
كجاست آنكه خون شهيد كربلا را انتقام كشد.
#اللهمعجلولیکالفرج
•🖤•@shahide_jan_59
َ
كجاست آنكه خون شهيد كربلا را انتقام كشد.
#اللهمعجلولیکالفرج
•🖤•@shahide_jan_59
#بہوقتدلتنگی
آتـش؏ــشـق...❤️
پـسازمـرگنگـرددخامــوش🔥
ایـنچراغـیســت،ڪزیـنخـانہ🏠
بہآݩخـانہبَرند:)📲
لبیـڪیـاحسیـن
•🖤•@shahide_jan_59
آتـش؏ــشـق...❤️
پـسازمـرگنگـرددخامــوش🔥
ایـنچراغـیســت،ڪزیـنخـانہ🏠
بہآݩخـانہبَرند:)📲
لبیـڪیـاحسیـن
•🖤•@shahide_jan_59
قرارهرروزمون¹⁹
💜وصیتشهید
سجادزبرجدی💜
سه چیز را
هر روز تلاوت کنید:)
۱ زیارت عاشورا 🤍
۲ نافله 🤍
۳ زیارت جامعه کبیره 🤍
#همه_برای_همه_دعاکنیم💔
#شادیروحشهیدسجاد
سهصلواتبفرستیم✨🦋
•💛•@shahide_jan_59
💜وصیتشهید
سجادزبرجدی💜
سه چیز را
هر روز تلاوت کنید:)
۱ زیارت عاشورا 🤍
۲ نافله 🤍
۳ زیارت جامعه کبیره 🤍
#همه_برای_همه_دعاکنیم💔
#شادیروحشهیدسجاد
سهصلواتبفرستیم✨🦋
•💛•@shahide_jan_59