Forwarded from سید مهدی موسوی
دو تا غریبه، دو مطرود، تکیهداده به هم
دو زخم تشنه که چسبیده بیاراده به هم
بهار نیست و سرمای استخوانسوز است
بهار نیست و نوروز مثل دیروز است
زمان اشک و عزاداری است، نه نوروز
شبِ قدیمیِ تکراری است، نه نوروز!
بهار، ماهیِ مردهست! سبزهی زرد است!
میان سفرهی ما هفتسینِ «سردرد» است
دو تا غریبه، دو تا درد مشترک از عشق
دو رنج دائمی و صبر... با کمک از عشق!
بهار نیست، گلِ نقشبسته بر کاشیست
بهار نیست، فقط رنگِ سبزِ نقاشیست!
برای کشتن هر عاشقانه آمدهاند
بهار نیست، کلاغان به خانه آمدهاند
صدای خندهی دیو است بعد پیروزی
به فکر قتلِ شکوفهست بادِ نوروزی
دو دورِ دووور که با دود نامه داده به هم
دو منقرضشده اما ادامهداده به هم
تمام سهم من از عید: شوقِ زوریِ من!
و جشن سوختنم: چارشنبهسوری من!!
تمام سهم تو از عید: اشک و تنهایی
تمیز کردن یک خانهی مقوایی
تراژدیست جهان و بدون پایان است
بهار نیست، زمستان پس از زمستان است
من و تو خسته از این درد و عاشق دردیم
من و تو در بغل هم دوام آوردیم
دو تا غریبه، از این شهر در گریز بهجز...
دو عاشقند، ندارند هیچچیز بهجز...
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
دو زخم تشنه که چسبیده بیاراده به هم
بهار نیست و سرمای استخوانسوز است
بهار نیست و نوروز مثل دیروز است
زمان اشک و عزاداری است، نه نوروز
شبِ قدیمیِ تکراری است، نه نوروز!
بهار، ماهیِ مردهست! سبزهی زرد است!
میان سفرهی ما هفتسینِ «سردرد» است
دو تا غریبه، دو تا درد مشترک از عشق
دو رنج دائمی و صبر... با کمک از عشق!
بهار نیست، گلِ نقشبسته بر کاشیست
بهار نیست، فقط رنگِ سبزِ نقاشیست!
برای کشتن هر عاشقانه آمدهاند
بهار نیست، کلاغان به خانه آمدهاند
صدای خندهی دیو است بعد پیروزی
به فکر قتلِ شکوفهست بادِ نوروزی
دو دورِ دووور که با دود نامه داده به هم
دو منقرضشده اما ادامهداده به هم
تمام سهم من از عید: شوقِ زوریِ من!
و جشن سوختنم: چارشنبهسوری من!!
تمام سهم تو از عید: اشک و تنهایی
تمیز کردن یک خانهی مقوایی
تراژدیست جهان و بدون پایان است
بهار نیست، زمستان پس از زمستان است
من و تو خسته از این درد و عاشق دردیم
من و تو در بغل هم دوام آوردیم
دو تا غریبه، از این شهر در گریز بهجز...
دو عاشقند، ندارند هیچچیز بهجز...
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
بهعلت تغییر ساعت آمریکا
برنامهی بامداد این هفته (امروز، پنجشنبه)
یک ساعت زودتر
و در ساعت ۱۸ بهوقت تهران پخش خواهد شد.
شعر و موسیقی و ترانه
با واتساپ برنامه تماس بگیرید و شعر بخوانید:
+4740572356
اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید
میتوانید برنامه را زنده از اینجا ببینید:
https://www.parsatv.com/m/name=Kanal-Yek#persian
مهدی موسوی
برنامهی بامداد این هفته (امروز، پنجشنبه)
یک ساعت زودتر
و در ساعت ۱۸ بهوقت تهران پخش خواهد شد.
شعر و موسیقی و ترانه
با واتساپ برنامه تماس بگیرید و شعر بخوانید:
+4740572356
اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید
میتوانید برنامه را زنده از اینجا ببینید:
https://www.parsatv.com/m/name=Kanal-Yek#persian
مهدی موسوی
Forwarded from سید مهدی موسوی
نگاه غمگینت
لباس خونینت
تنِ پُر از خشمت
گلوله در چشمت
سقوط پروازت
صدای آوازت
فرشتههای کبود
خفهشده در دود
قصهی تلخی بود
که آخرش خوب است
گل جوان را هم
پرندگان را هم
رفیقمان را هم
یکییکی کشتند
بگو: نمیخواهم!
به این شب ممتد
به این توهّمِ بد
بگو: نمیخواهم!
نترس تا به ابد
که آخرش خوب است
در انتظار بهار
کنار چوبهی دار
پس از شکنجهی تن
پس از شکنجهی روح
به وقت خُرد شدن
اگر که شک کردی
پس از شکنجهی یار
اگر کم آوردی
به خاطرت بسپار
که آخرش خوب است
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
لباس خونینت
تنِ پُر از خشمت
گلوله در چشمت
سقوط پروازت
صدای آوازت
فرشتههای کبود
خفهشده در دود
قصهی تلخی بود
که آخرش خوب است
گل جوان را هم
پرندگان را هم
رفیقمان را هم
یکییکی کشتند
بگو: نمیخواهم!
به این شب ممتد
به این توهّمِ بد
بگو: نمیخواهم!
نترس تا به ابد
که آخرش خوب است
در انتظار بهار
کنار چوبهی دار
پس از شکنجهی تن
پس از شکنجهی روح
به وقت خُرد شدن
اگر که شک کردی
پس از شکنجهی یار
اگر کم آوردی
به خاطرت بسپار
که آخرش خوب است
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
«عطار نیشابوری» و بررسی آثار او
در برنامهی بامداد
با اجرای «مهدی موسوی»
به همراه موسیقی و شعرخوانی مخاطبان
اگر برنامهی این هفته را از دست دادهاید
در اینجا میتوانید تماشا کنید:
https://youtu.be/e2XUjbpsksw?si=SFvIwdxnSbccXc_B
در برنامهی بامداد
با اجرای «مهدی موسوی»
به همراه موسیقی و شعرخوانی مخاطبان
اگر برنامهی این هفته را از دست دادهاید
در اینجا میتوانید تماشا کنید:
https://youtu.be/e2XUjbpsksw?si=SFvIwdxnSbccXc_B
YouTube
عطار نیشابوری در بامداد با اجرای مهدی موسوی
@MehdiMousavi
برنامه بامداد، برنامهای مخصوص شعر و موسیقی
هر جمعه عصر از شبکه ماهوارهای چنل وان
با اجرای سید مهدی موسوی
برای شعرخوانی در زمان اجرای برنامه تماس بگیرید
یا دکلمههایتان را به واتساپ مجله ادبی بامداد بفرستید.
Mehdi Moosavi
برنامه بامداد، برنامهای مخصوص شعر و موسیقی
هر جمعه عصر از شبکه ماهوارهای چنل وان
با اجرای سید مهدی موسوی
برای شعرخوانی در زمان اجرای برنامه تماس بگیرید
یا دکلمههایتان را به واتساپ مجله ادبی بامداد بفرستید.
Mehdi Moosavi
باز از خوابها پریدهام و
موقع گریههای نصفهشبیست
هر شب انگار که غم دنیا
در دل این پری یکوجبیست
عشق، روباهِ اهلیِ چشمم
عشق، ماریست قبل نیش زدن
حرفهای «پرنسس کوچولو»
با گلِ توی قوطیِ حلبیست
زندگی یک تجاوز رسمیست
آلتی چرککرده توی تنم
رنج خود را چگونه شرح دهم
همهی حرفهام بیادبیست
پیش مردم شکنجه میکندت
با تبسم شکنجه میکندت
میتراشد ولی نخواهد کشت!
عشق، موجود منفعتطلبیست
لای تبریکهای هشتمِ مارس
غرق بودم ته خلیج فارس
پدرم گفت: دخترم مرده!
مادرم گفت: چادرت عربیست
در اتاقی که مملو از دود است
همهی راهها که مسدود است
شعر، تنها امید من بودهست
شعر، در رفتن از درِ عقبیست
خسته از ناله، خسته از فریاد
«شعر ما را نجات خواهد داد»
مثل آغوش، موقع گریهست
بوسهای بعدِ حملهی عصبیست
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
موقع گریههای نصفهشبیست
هر شب انگار که غم دنیا
در دل این پری یکوجبیست
عشق، روباهِ اهلیِ چشمم
عشق، ماریست قبل نیش زدن
حرفهای «پرنسس کوچولو»
با گلِ توی قوطیِ حلبیست
زندگی یک تجاوز رسمیست
آلتی چرککرده توی تنم
رنج خود را چگونه شرح دهم
همهی حرفهام بیادبیست
پیش مردم شکنجه میکندت
با تبسم شکنجه میکندت
میتراشد ولی نخواهد کشت!
عشق، موجود منفعتطلبیست
لای تبریکهای هشتمِ مارس
غرق بودم ته خلیج فارس
پدرم گفت: دخترم مرده!
مادرم گفت: چادرت عربیست
در اتاقی که مملو از دود است
همهی راهها که مسدود است
شعر، تنها امید من بودهست
شعر، در رفتن از درِ عقبیست
خسته از ناله، خسته از فریاد
«شعر ما را نجات خواهد داد»
مثل آغوش، موقع گریهست
بوسهای بعدِ حملهی عصبیست
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
Forwarded from روزشمارِنودوشش💚مهدی موسوی💚
سبزه ها را گره زدم به غمت
غم از صبر، بیشتر شده ام
سال تحویل زندگیت به هیچ
سیزده های در به در شده ام
.
شعر : استاد دکتر #سید_مهدی_موسوی
خط و ادیت : #مهدى_خدابخش
@roozshomar_96
غم از صبر، بیشتر شده ام
سال تحویل زندگیت به هیچ
سیزده های در به در شده ام
.
شعر : استاد دکتر #سید_مهدی_موسوی
خط و ادیت : #مهدى_خدابخش
@roozshomar_96
بهعلت تغییر ساعت در آمریکا و اروپا
برنامهی بامداد در بهار و تابستان
یک ساعت زودتر
و در ساعت ۱۸ بهوقت تهران پخش خواهد شد.
(۱۶:۳۰ به وقت اروپای مرکزی)
شعر و موسیقی و ترانه
با واتساپ برنامه تماس بگیرید و شعر بخوانید:
+4740572356
اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید
میتوانید برنامه را زنده از اینجا ببینید:
https://www.parsatv.com/m/name=Kanal-Yek#persian
مهدی موسوی
برنامهی بامداد در بهار و تابستان
یک ساعت زودتر
و در ساعت ۱۸ بهوقت تهران پخش خواهد شد.
(۱۶:۳۰ به وقت اروپای مرکزی)
شعر و موسیقی و ترانه
با واتساپ برنامه تماس بگیرید و شعر بخوانید:
+4740572356
اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید
میتوانید برنامه را زنده از اینجا ببینید:
https://www.parsatv.com/m/name=Kanal-Yek#persian
مهدی موسوی
بررسی ترانههای #زویا_زاکاریان در برنامهی بامداد
با صدای #حسن_شماعی_زاده ، #گوگوش ، #مارتیک ، #ابی و #سیاوش_قمیشی
و اجرای مهدی موسوی
اگر پخش زندهی برنامهی این هفته را از دست دادهاید
میتوانید آن را در اینجا ببینید
منتظر نظراتتان هستم:
https://youtu.be/t-sP1NKM4Bc?si=-iCQrbAv0-3YscmE
با صدای #حسن_شماعی_زاده ، #گوگوش ، #مارتیک ، #ابی و #سیاوش_قمیشی
و اجرای مهدی موسوی
اگر پخش زندهی برنامهی این هفته را از دست دادهاید
میتوانید آن را در اینجا ببینید
منتظر نظراتتان هستم:
https://youtu.be/t-sP1NKM4Bc?si=-iCQrbAv0-3YscmE
YouTube
زویا زاکاریان در بامداد، با اجرای سید مهدی موسوی
@MehdiMousavi
برنامه بامداد، برنامهای مخصوص شعر و موسیقی
هر جمعه عصر از شبکه ماهوارهای چنل وان
با اجرای سید مهدی موسوی
برای شعرخوانی در زمان اجرای برنامه تماس بگیرید
یا دکلمههایتان را به واتساپ مجله ادبی بامداد بفرستید.
Mehdi Moosavi
برنامه بامداد، برنامهای مخصوص شعر و موسیقی
هر جمعه عصر از شبکه ماهوارهای چنل وان
با اجرای سید مهدی موسوی
برای شعرخوانی در زمان اجرای برنامه تماس بگیرید
یا دکلمههایتان را به واتساپ مجله ادبی بامداد بفرستید.
Mehdi Moosavi
Forwarded from سید مهدی موسوی
شاید از صبح، یک زن تنها
بالشش را گرفته در آغوش
شاید از صبح، گریه میکرده
یک نفر پشت گوشی خاموش
شاید از صبح، دوستی شاعر
خون چکیدهست از سرِ قلمش
شاید از صبح، مادرم با بغض
روسری را گره زده به غمش
شاید از صبح، جملهای نصفه
بعدِ افسوس و کاش... منتظر است
شاید از صبح، گربهای کوچک
پای ظرف غذاش منتظر است
شاید از صبح گریه میکرده
توی یک واگن سریعالسیر
اوّلین روزهای بیخبری
آخرین انتظارِ صبحبهخیر
شاید از صبح بوده زیر سِرُم
یک طرفدار با تنی بیحس
نرسیده به هیچجا و کسی
شاید از صبح، آخرین اساماس
شاید از صبح، گوشهی گنجه
بغض کرده عروسکی ساکت
شاید از صبح، آخرین شعرم
همهجا پُر شده در اینترنت
شاید از صبح میزده باران
بر سر روزهای تابستان
شاید از صبح، گشته دنبالم
پدرم توی چند قبرستان
شاید از صبح، اسم من بوده
وسط هر مقالهی بیربط
شاید از صبح، گریهدار شده
کلّ آهنگهای داخل ضبط
شاید از صبح، آسمان ابریست
خون گرم است آنچه میبارد!
شاید از صبح، دشمن سابق
باز حس کرده دوستم دارد!!
شاید از صبح، شاید از قبلاً
شهر، در اختیار ابلیس است
شاید از صبح، شاید از قبلاً
یک نفر رفته، بالشی خیس است
شاید از صبح، آخرین امّید
جملهای محضِ دلخوشی بوده
شاید از صبح، پشتِ یک درِ قفل
دختری فکر خودکشی بوده
شاید از صبح، پای یک تلفن
مرد، سیگار بوده با سیگار
مرکزِ ثقلِ شایعات، منم!
خبرم رفته داخل اخبار
شاید از صبح نیستم امّا
کف و دیوار خانهام خونیست
شاید از صبح، گفتنِ اسمم
داخل شهر، غیرقانونیست!
شاید از صبح، بوسهای در باد
آخرین شکل ارتباط شده
شاید از صبح، در نبودن من
کلّ دنیا تظاهرات شده!
■
نیستم! تو نشستهای آرام
ظاهراً وضع زندگی عالیست!
نیستم! جشن «عید فطر» شده!
همهی شهر، غرق خوشحالیست
نیستم! هیچچی عوض نشده
غیر اسمی که داخل گوشیست
نیستم! یا نبودهام هرگز
زندگی حاصل فراموشیست
نیستم! مثل آخرین بوسه
نیستم! مثل لحظهی تردید
نیستم! مثل جملهای غمگین
که نوشتیم با مداد سفید
نیستم! مثل جنّ زیر پتو
نیستم! مثل چیزهای غلط
نیستم! مثل رد شدن از شهر
مثل یک مرد ناشناس فقط...
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
بالشش را گرفته در آغوش
شاید از صبح، گریه میکرده
یک نفر پشت گوشی خاموش
شاید از صبح، دوستی شاعر
خون چکیدهست از سرِ قلمش
شاید از صبح، مادرم با بغض
روسری را گره زده به غمش
شاید از صبح، جملهای نصفه
بعدِ افسوس و کاش... منتظر است
شاید از صبح، گربهای کوچک
پای ظرف غذاش منتظر است
شاید از صبح گریه میکرده
توی یک واگن سریعالسیر
اوّلین روزهای بیخبری
آخرین انتظارِ صبحبهخیر
شاید از صبح بوده زیر سِرُم
یک طرفدار با تنی بیحس
نرسیده به هیچجا و کسی
شاید از صبح، آخرین اساماس
شاید از صبح، گوشهی گنجه
بغض کرده عروسکی ساکت
شاید از صبح، آخرین شعرم
همهجا پُر شده در اینترنت
شاید از صبح میزده باران
بر سر روزهای تابستان
شاید از صبح، گشته دنبالم
پدرم توی چند قبرستان
شاید از صبح، اسم من بوده
وسط هر مقالهی بیربط
شاید از صبح، گریهدار شده
کلّ آهنگهای داخل ضبط
شاید از صبح، آسمان ابریست
خون گرم است آنچه میبارد!
شاید از صبح، دشمن سابق
باز حس کرده دوستم دارد!!
شاید از صبح، شاید از قبلاً
شهر، در اختیار ابلیس است
شاید از صبح، شاید از قبلاً
یک نفر رفته، بالشی خیس است
شاید از صبح، آخرین امّید
جملهای محضِ دلخوشی بوده
شاید از صبح، پشتِ یک درِ قفل
دختری فکر خودکشی بوده
شاید از صبح، پای یک تلفن
مرد، سیگار بوده با سیگار
مرکزِ ثقلِ شایعات، منم!
خبرم رفته داخل اخبار
شاید از صبح نیستم امّا
کف و دیوار خانهام خونیست
شاید از صبح، گفتنِ اسمم
داخل شهر، غیرقانونیست!
شاید از صبح، بوسهای در باد
آخرین شکل ارتباط شده
شاید از صبح، در نبودن من
کلّ دنیا تظاهرات شده!
■
نیستم! تو نشستهای آرام
ظاهراً وضع زندگی عالیست!
نیستم! جشن «عید فطر» شده!
همهی شهر، غرق خوشحالیست
نیستم! هیچچی عوض نشده
غیر اسمی که داخل گوشیست
نیستم! یا نبودهام هرگز
زندگی حاصل فراموشیست
نیستم! مثل آخرین بوسه
نیستم! مثل لحظهی تردید
نیستم! مثل جملهای غمگین
که نوشتیم با مداد سفید
نیستم! مثل جنّ زیر پتو
نیستم! مثل چیزهای غلط
نیستم! مثل رد شدن از شهر
مثل یک مرد ناشناس فقط...
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
Forwarded from سمعکی روی گوشِ آجرها...
نه دلت میبرد مرا نه صدات
خستهام آه، از تمام جهات
دلخوشم به کدام راه نجات؟
منِ زیر کتابها مدفون...
#مهدی_موسوی
خستهام آه، از تمام جهات
دلخوشم به کدام راه نجات؟
منِ زیر کتابها مدفون...
#مهدی_موسوی
Forwarded from AhangsRecords
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ساقی
«صدام کن»
با موسیقی و تنظیمِ مجید کاظمی و ترانهای از سید مهدی موسوی
از لیبل آهنگزرکوردز منتشر شد
«صدام کن»
با موسیقی و تنظیمِ مجید کاظمی و ترانهای از سید مهدی موسوی
از لیبل آهنگزرکوردز منتشر شد
بهعلت تغییر ساعت در آمریکا و اروپا
برنامهی بامداد در بهار و تابستان
یک ساعت زودتر
و در ساعت ۱۸ بهوقت تهران پخش خواهد شد.
(۱۶:۳۰ به وقت اروپای مرکزی)
شعر و موسیقی و ترانه
با واتساپ برنامه تماس بگیرید و شعر بخوانید:
+4740572356
اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید
میتوانید برنامه را زنده از اینجا ببینید:
https://www.parsatv.com/m/name=Kanal-Yek#persian
مهدی موسوی
برنامهی بامداد در بهار و تابستان
یک ساعت زودتر
و در ساعت ۱۸ بهوقت تهران پخش خواهد شد.
(۱۶:۳۰ به وقت اروپای مرکزی)
شعر و موسیقی و ترانه
با واتساپ برنامه تماس بگیرید و شعر بخوانید:
+4740572356
اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید
میتوانید برنامه را زنده از اینجا ببینید:
https://www.parsatv.com/m/name=Kanal-Yek#persian
مهدی موسوی
Parsa TV
Kanal Yek Live Stream
Kanal Yek on Parsa TV, Free Live TV Channels HD Quality
بررسی اشعار #کلیم_کاشانی در برنامهی زندهی بامداد
به همراه شعرخوانی مخاطبان و نقد
با اجرای #مهدی_موسوی
اگر برنامهی این هفته را از دست دادهاید
آن را در اینجا ببینید:
https://youtu.be/SqhCI1CyE6Y?si=hAc2_L8Try1CqT5I
به همراه شعرخوانی مخاطبان و نقد
با اجرای #مهدی_موسوی
اگر برنامهی این هفته را از دست دادهاید
آن را در اینجا ببینید:
https://youtu.be/SqhCI1CyE6Y?si=hAc2_L8Try1CqT5I
YouTube
شعر کلیم کاشانی در ایران و افغانستان در برنامه بامداد با اجرا مهدی موسوی
@MehdiMousavi
برنامه بامداد، برنامهای مخصوص شعر و موسیقی
هر جمعه عصر از شبکه ماهوارهای چنل وان
با اجرای سید مهدی موسوی
برای شعرخوانی در زمان اجرای برنامه تماس بگیرید
یا دکلمههایتان را به واتساپ مجله ادبی بامداد بفرستید.
Mehdi Moosavi
برنامه بامداد، برنامهای مخصوص شعر و موسیقی
هر جمعه عصر از شبکه ماهوارهای چنل وان
با اجرای سید مهدی موسوی
برای شعرخوانی در زمان اجرای برنامه تماس بگیرید
یا دکلمههایتان را به واتساپ مجله ادبی بامداد بفرستید.
Mehdi Moosavi
Forwarded from سید مهدی موسوی
قصّهام از کجا شروع شده؟ اوّل و آخرش مشخص نیست...
نیست یعنی که کاشکی بودم! هست یعنی که هست شد، پس نیست!
هستِ در کوچههای پایینیم، جمعِ کبریت و پمپبنزینیم
فکر کردیم و کرد و غمگینیم... واقعا خوش به حالِ هر کس نیست!
هر که هرگز نبوده و نشود، هر که میداند از نمیداند
هر که هر که هر آنکه و هر که... خودمان دردهایمان بس نیست؟!
گوشهی صفحه نقطهای گیجم! مرگ، آن سوی کاغذ کاهیست
هر دو ضلعم به هیچ محدود است، هیچچی خارج از مثلث نیست
صبحها با امید میخوانند! بچّهگنجشکها نمیدانند
صحنهی جنگ بمب و موشکهاست آسمانی که مال کرکس نیست
نه عذابی برای قهر رسید، نه خدایی به داد شهر رسید
آخرین مَرد، قبل مردن گفت: هیچچی واقعا مقدّس نیست...
سید مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
نیست یعنی که کاشکی بودم! هست یعنی که هست شد، پس نیست!
هستِ در کوچههای پایینیم، جمعِ کبریت و پمپبنزینیم
فکر کردیم و کرد و غمگینیم... واقعا خوش به حالِ هر کس نیست!
هر که هرگز نبوده و نشود، هر که میداند از نمیداند
هر که هر که هر آنکه و هر که... خودمان دردهایمان بس نیست؟!
گوشهی صفحه نقطهای گیجم! مرگ، آن سوی کاغذ کاهیست
هر دو ضلعم به هیچ محدود است، هیچچی خارج از مثلث نیست
صبحها با امید میخوانند! بچّهگنجشکها نمیدانند
صحنهی جنگ بمب و موشکهاست آسمانی که مال کرکس نیست
نه عذابی برای قهر رسید، نه خدایی به داد شهر رسید
آخرین مَرد، قبل مردن گفت: هیچچی واقعا مقدّس نیست...
سید مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
Forwarded from سید مهدی موسوی
.
پای یک کامپیوتر گیجم، سرِ من درد میکند به جنون
کارگرهای شهرداری را میبَرَد سمت روستا کامیون
خواهرم شعر میشود از لب، بغل دوستدخترش هر شب
من به خود فکر میکنم اغلب توی حمّامِ گریه با صابون!
دست تو: چوب و کُلت و چوبهی دار [البته شورت خانمت به کنار!]
که مساویتر از منی انگار! پیش چشمان بستهی قانون
خسته از مغزِ خالی و پُرها، مشت میکوبمت به آجرها
پیک خالی! بگو به دکترها: زخم ما رشد میکند به درون
سور بالا و جشن پایینها، در عزا و عروسی اینها
بوق گوسالهها و ماشینها... سرِ چی بود؟ چند قطرهی خون!
بچّهماهی خیال دریا داشت، گاو هم دوستان خود را داشت
آنچه اندازهی خودم جا داشت پشت من بود و خانهی حلزون
دست بردن به متن قرآنها، خبر خودکشی میدانها
پخش ساندیس در خیابانها، بازیِ موز بود با میمون
حذف مو و تنِ زنِ «تختی»، کشف یک جورِ راحت از سختی
بحث در معضلات خوشبختی، سریال جدید تلویزیون
دیر کردیم و باز هم زود است... عشق، یک کافه غرق در دود است
فصل آغاز قصّه این بودهست: شرح کاندوم خریدنِ مجنون!!
.
راهسازی برای ویرانه، جنگ یک مشت مست و دیوانه
خندهی گرگهای در خانه، اشک تمساحهای در بیرون
نه دلت میبرد مرا نه صدات، خستهام -آه!- از تمام جهات
دلخوشم به کدام راه نجات؟ منِ زیرِ کتابها مدفون
هرچه از «هیچ» رنج میبردم، بغض خود را به زور میخوردم
داشتم ذرّه ذرّه میمردم پشت این عکسهای گوناگون
هرچه در شهر اتّفاق افتاد، رفت دنیا به باد یا با باد!
باز در تو ادامه خواهم داد... از تو ای شعر! واقعا ممنون!!
.
سید مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
پای یک کامپیوتر گیجم، سرِ من درد میکند به جنون
کارگرهای شهرداری را میبَرَد سمت روستا کامیون
خواهرم شعر میشود از لب، بغل دوستدخترش هر شب
من به خود فکر میکنم اغلب توی حمّامِ گریه با صابون!
دست تو: چوب و کُلت و چوبهی دار [البته شورت خانمت به کنار!]
که مساویتر از منی انگار! پیش چشمان بستهی قانون
خسته از مغزِ خالی و پُرها، مشت میکوبمت به آجرها
پیک خالی! بگو به دکترها: زخم ما رشد میکند به درون
سور بالا و جشن پایینها، در عزا و عروسی اینها
بوق گوسالهها و ماشینها... سرِ چی بود؟ چند قطرهی خون!
بچّهماهی خیال دریا داشت، گاو هم دوستان خود را داشت
آنچه اندازهی خودم جا داشت پشت من بود و خانهی حلزون
دست بردن به متن قرآنها، خبر خودکشی میدانها
پخش ساندیس در خیابانها، بازیِ موز بود با میمون
حذف مو و تنِ زنِ «تختی»، کشف یک جورِ راحت از سختی
بحث در معضلات خوشبختی، سریال جدید تلویزیون
دیر کردیم و باز هم زود است... عشق، یک کافه غرق در دود است
فصل آغاز قصّه این بودهست: شرح کاندوم خریدنِ مجنون!!
.
راهسازی برای ویرانه، جنگ یک مشت مست و دیوانه
خندهی گرگهای در خانه، اشک تمساحهای در بیرون
نه دلت میبرد مرا نه صدات، خستهام -آه!- از تمام جهات
دلخوشم به کدام راه نجات؟ منِ زیرِ کتابها مدفون
هرچه از «هیچ» رنج میبردم، بغض خود را به زور میخوردم
داشتم ذرّه ذرّه میمردم پشت این عکسهای گوناگون
هرچه در شهر اتّفاق افتاد، رفت دنیا به باد یا با باد!
باز در تو ادامه خواهم داد... از تو ای شعر! واقعا ممنون!!
.
سید مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
خسته، گیج، گیج، گیج... قصدش از عبور چه؟!
میدود به سمت چپ... به سمت راست... مورچه!
تا ابد بدون ذرّهای غمند دیگران
در صفوفِ حرکتِ منظّمند دیگران!
نقش هر کسی به هر کسی سپرده میشود
تا که دانهها به سمت لانه برده میشود
متّحد، بدون خستگی و خالی از گِله
مورچه: نماد واقعی صبر و حوصله!
منتظر برای کندن زمین، برای جنگ
منتظر برای انتظار در مسیر تنگ!
منتظر برای حمل تکّهتکّههای قند
منتظر که زیر پای ناشناس، له شوند
او ولی به هرچه بود و هست، پشتپا زده
او که گفته: «نه!» که ابتدای قصه جا زده!
او که معنیِ توقف است، سمبلِ شکست!
او که خسته از گروه و کار دستهجمعی است!
او که شانهای برای حمل نان نبود و نیست
او که هیچوقت مثل دیگران نبود و نیست
او که قند و دانه را در آب غرق میکند
او که فرق میکند... همیشه فرق میکند...
خسته، گیج، گیج، گیج... قصدش از عبور چه؟!
میدود به سمت چپ... به سمت راست... مورچه!
او که مورچهست و از نماد و نقش خود رهاست
فکر لانه نیست، رهسپار فتح قلههاست
او که نه به بارش تگرگ فکر میکند
نه به دشمن و هجوم مرگ فکر میکند
او که خالی از نیاز جسم و خواهشِ تن است
او که عاشق فرار و بیقرارِ رفتن است
عاشقانه میرود، پُر از امید، تا ابد!
مورچه نمیرسد... نمیرسد... نمیرسد...
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
میدود به سمت چپ... به سمت راست... مورچه!
تا ابد بدون ذرّهای غمند دیگران
در صفوفِ حرکتِ منظّمند دیگران!
نقش هر کسی به هر کسی سپرده میشود
تا که دانهها به سمت لانه برده میشود
متّحد، بدون خستگی و خالی از گِله
مورچه: نماد واقعی صبر و حوصله!
منتظر برای کندن زمین، برای جنگ
منتظر برای انتظار در مسیر تنگ!
منتظر برای حمل تکّهتکّههای قند
منتظر که زیر پای ناشناس، له شوند
او ولی به هرچه بود و هست، پشتپا زده
او که گفته: «نه!» که ابتدای قصه جا زده!
او که معنیِ توقف است، سمبلِ شکست!
او که خسته از گروه و کار دستهجمعی است!
او که شانهای برای حمل نان نبود و نیست
او که هیچوقت مثل دیگران نبود و نیست
او که قند و دانه را در آب غرق میکند
او که فرق میکند... همیشه فرق میکند...
خسته، گیج، گیج، گیج... قصدش از عبور چه؟!
میدود به سمت چپ... به سمت راست... مورچه!
او که مورچهست و از نماد و نقش خود رهاست
فکر لانه نیست، رهسپار فتح قلههاست
او که نه به بارش تگرگ فکر میکند
نه به دشمن و هجوم مرگ فکر میکند
او که خالی از نیاز جسم و خواهشِ تن است
او که عاشق فرار و بیقرارِ رفتن است
عاشقانه میرود، پُر از امید، تا ابد!
مورچه نمیرسد... نمیرسد... نمیرسد...
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
بهعلت تغییر ساعت در آمریکا و اروپا
برنامهی بامداد در بهار و تابستان
یک ساعت زودتر
و در ساعت ۱۸ بهوقت تهران پخش خواهد شد.
(۱۶:۳۰ به وقت اروپای مرکزی)
شعر و موسیقی و ترانه
با واتساپ برنامه تماس بگیرید و شعر بخوانید:
+4740572356
اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید
میتوانید برنامه را زنده از اینجا ببینید:
https://www.parsatv.com/m/name=Kanal-Yek#persian
مهدی موسوی
برنامهی بامداد در بهار و تابستان
یک ساعت زودتر
و در ساعت ۱۸ بهوقت تهران پخش خواهد شد.
(۱۶:۳۰ به وقت اروپای مرکزی)
شعر و موسیقی و ترانه
با واتساپ برنامه تماس بگیرید و شعر بخوانید:
+4740572356
اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید
میتوانید برنامه را زنده از اینجا ببینید:
https://www.parsatv.com/m/name=Kanal-Yek#persian
مهدی موسوی
Parsa TV
Kanal Yek Live Stream
Kanal Yek on Parsa TV, Free Live TV Channels HD Quality