Telegram Web Link
معرفی کتاب «صمصام الضوارب فی ولایة علی بن ابی طالب(ع)
تألیف: جدلی قزوینی ، داود بن محمد باقر بن محمد علی (ق14)
نسخه 6494 جلد اول و 5425 جلد دوم
سید محمد تقی بن امیر مؤمن حسینی قزوینی موسوی (م1270) فقیهی اصولی و متکلمی بوده که ضمن تسلط به علوم متعدد شاعر نیز بوده و بسیاری از تألیفات خود را در زمینه های مختلف در قالب شعر تألیف نموده است ، در علم کلام نیز منظومه های متعددی دارد از جمله منظومه ای با نام «الهدایات» که منظومه ایست در امامت (الذریعه ، ج25 ، ص162-163) این منظومه در 2000 بیت می باشد (فهرست نسخ خطی کتابخانه گلپایگانی ، ج3، ص55 ) ، وی همین منظومه را که دارای عناوین «الهدایة» بوده است را با عنوان «حقائق الهدایات» یا «المنظومة المخیریة» در 111 بیت خلاسه نموده است (الذریعه، ج7، ص136 ؛ مرکز احیاء میراث اسلامی ، ج5 ، ص228 ، فنخا، ج13 ، ص253) ، تألیف آن در زمان محمد شاه قاجار بوده است و همین منظومه در زمان ناصر الدین شاه در 230 بیت توسط مؤلف همین کتاب ملمع شده و ابیاتی به آن اضافه شده است این منظومه شامل یک مقدمه و 12 هدایة و پس از آن یک فصل و سه دلالت (شامل چند تنبیه) و یک ختام می باشد . (رجوع: صمصام الضوارب ، خاتمه و مقدمه). همچنین اصل منظومه توسط شاگرد مؤلف ، ملا علی یزدی شرح داده شده است ، لذا مؤلف در این کتاب در صدد شرح اشعار این منظومه 230 بیتی می باشد. در ابتدای کتاب این نکته را متذکر می شود که هر جا در سرتاسر کتاب «قال الناظم» گوید ، مراد شاعر اصل ابیات و همچنین ملمع ابیات می باشد ، و همچنین هر جا «قال الشارح» گوید مراد «ملا علی یزدی» می باشد . مولف، جلد اول کتاب را که تا پایان هدایة 11 می باشد ، در سال 1301 ق. (معادل عنوان کتاب «صمصام الضوارب» ) شروع و در سال 1303ق. به انجام رسانیده است و آن را در سال 1307ق. پاکنویس کرده است . و همچنین جلد دوم کتاب را در سال 1304ق. تألیف و در سال 1308ق. پاکنویس کرده است. نسخه ای هم در دانشگاه تهران به شماره 7377 وجود دارد که به خط مؤلف است و شاید مسوده مؤلف باشد (فهرست دانشگاه ، ج16 ، ص527) ، و عنوان «صمصام الضوارب فی شرح منظومة ارغام النواصب فی ولایة علی ابن ابی طالب» آمده است ، و احتمالا مؤلف پس از پاکنویس عنوان را قدری تغییر داده باشد. در خاتمه کتاب مؤلف به دو نکته تصریح می نماید : اول تاریخ وفات شاعر اصل ابیات یعنی «سید محمد تقی بن امیر مؤمن حسینی قزوینی موسوی» اینکه 1270 ق. می باشد و پدر مؤلف یعنی محمد باقر برای تاریخ وفات وی عبارت : «غاب هادی الوری» را در این دو بیت سروده است: «حاجی سید تقی مروج دین = شد به قزوین بصدر خلد مکین + کلک باقر برای تاریخش = «غاب هادی الوری» نوشت غمین» . و همچنین لقب «جدلی» را جد مؤلف یعنی «محمد علی» برای اولین بار برای وی به کار برده و بعدا این لقب برای تمام اقوام نسبی و سببی پس از وی (از جمله مؤلف این کتاب) نیز به کار برده شده است.
@sepahsalaar
✳️✳️ نکته ای مهم در باره جلد پنجم فهرست نسخه های خطی سپهسالار
متاسفانه در زمان چاپ این جلد در سال (1356 ش) اشتباهی در حروفچینی رخ داده ، و بعد از چاپ متوجه این اشتباه شده اند ، لذا در بیشتر نسخه های این جلد که در دسترس می باشد این ایراد وجود دارد :
در ص 138 این جلد پس از عنوان «شرایع الاسلام» عناوین زیادی مغفول مانده و عنوان «الشرط فی ضمن العقد» آمده است . (حدود 100 صفحه) ، هر چند بخشی از این عناوین در ص193-250) آمده اند با این حال حدود 50 صفحه از آن چاپ نیامده است . و متاسفانه داده ها و اطلاعات موجود از این کتابخانه در سایت «آقابزرگ» و همچنین فهرست ارزشمند «فنخا» بر اساس این چاپ اشتباه بوده است .
ان شاء الله در روزهای آینده فایل تکمیلی آن قسمت را در اختیار محققین قرار خواهم داد .
@sepahsalaar
امروز عزیزی یک اصطلاح کاملا بجایی در مورد نگهداری نسخه های خطی در بعض مراکز و کتابخانه ها به کار بردند .
"زندانی شدن" ، حقیقت دارد ، کاملا به جاست. باید اعتقاد داشت که یک نسخه خطی روح و افکار و در واقع حقیقت وجودی مولف اثر را به همراه دارد ، افکار یک مولف در قالب یک نسخه خطی .
حالا سوال اینجاست: چرا یک دانشمند اثر و کتابی را خلق میکند ؟! جوابی کاملا روشن ، رساندن علم و افکارش به مکانی که جسمش نیست ، به زمانی که دیگر خودش وجود ندارد، آگاهی سازی آیندگان و آنهایی که در دور دستش هستند. بلی رسالت کتاب همین است. کتاب رسانه مکتوب است .
حالا مالک نسخه خطی کیست؟ بنده کمترین عرض میکنم دو وجه دارد : مالکیت جسد مادی نسخه و مالکیت علم نهفته در آن. کتابخانه ها و مراکزی که توفیق نگهداری نسخه های خطی را دارند اگر بتوانند ادعا کنند که مالک جسد مادی نسخه ها هستند یقینا هر گز نمی توانند خود را مالک علمش بدانند. چون پدید آور علم نهفته در آن کسی جز مولفش نیست. کسی که شاید اکنون در زیر خروار ها خاک تن خاکی اش خاکی شده ولی روحش در کتاب حضور دارد و زنده ... اما صد افسوس که "زندانی" شده ، آن هم توسط حافظ فرهنگ و دانش و ادب ...
اخیرا محققی از کشور دوست و برادر ترکیه در محضرشان بودم می گفت در کشورش تصاویر نسخه های خطی (که در واقع این تصاویر در بر دارنده وجه دوم مالکیتی است که عرض شد) برای محققین ملتش رایگان است و تنها خارجی ها باید هزینه پرداخت کنند. قصد قضاوت و مقایسه این کار را ندارم ...
فقط تاملی دوباره و تجدیدی در نظرات به ظاهر صواب گذشته لازم است ... آیا پدید آوران آثار راضی هستند از این گونه حفظ و نگهداری یا اینکه اینگونه حفظ را "زندانی" شدن خودشان می دانند؟
@sepahsalaar
اربعون مخمسا فی مدح امیر المؤمنین علی (ع)
در نسخه 5530/12 در ده صفحه کتابت گردیده است
شاعر با اشعار زیبایی در مدح امام علی(ع) 42 مخمس را آورده است ، شاعر آن مشخص نیست ، نسخه را یک عالم سنی مذهب خوانده است و حواشی برای بعضی از ابیات آورده است . در آغاز آمده : «هذا اربعون مخمسا من حقائق احوال الولی کرم الله وجهه العلی ، قاله بعض طلاب العارفین فی طریق الحجاز ستره الله و ایاه من اهل المجاز ، ای ز اوج مرتبت بر کایناتت افتخار = وز حضیض رفعت شأنت فلک را انحدار ... همچنین در مخمس 41 چنین گوید: «گرچه نبود وصف ذاتت یا امیر المؤمنین = بلکه هست هجو جنابت جمله این «اربعین» - حق پیغمبر قبولش کن به چشم کم مبین = هدیه مور و سلیمانست ای سلطان دین - ناظمش را هم ز سلک دوستداران کن شمار » .
@sepahsalaar
#معرفی_نسخه
ریاض الاحزان و حدائق الاشجان
تألیف: شعبان کردی قزوینی ، محمد حسن بن محمد بن نظام (قبل 1305)
این کتاب را مؤلف در سه جلد تألیف نموده است و عناوین «روضة» دارد و ترتیب عناوین آن به لحاظ تاریخی می باشد که از زمان ولادت امام حسین (ع) می باشد :
جلد اول: روضه هایی از زمان ولادت امام حسین (ع) تا زمان بیعت گرفتن یزید برای خلافت
جلد دوم: شامل 54 روضه می باشد از زمان بیعت گرفتن یزید برای خلافت تا روز عاشورا
جلد سوم: روضه های بعد از روز عاشورا در آن آورده شده است
از این سه مجلد تنها جلد سوم به صورت سنگی در سال 1305 چاپ شده است. و نسخه هایی هم که از این کتاب شناسایی شده جلد اول آن را شامل نبوده است ، تنها نسخه ای از این کتاب که شامل جلد اول می باشد ظاهرا نسخه 5404 این مرکز می باشد . و دو نسخه ( 5403 و 7265 ) جلد دوم کتاب را شامل می شوند
@sepahsalaar
عدل مدار صلاح عالم است
عالم بستانیست که آبیار آن دولتست
دولت سلطانیست که حاجب آن شریعت است
شریعت سیاستیست که نگهدارنده آن ملک است
ملک مدینه ایست که پدیدآرنده آن لشکرست
لشکر را مال کفایت کند ، مال از رعیت حاصل شود
رعیت را «عدل» بنده سازد
(بندی از لوامع الاشراق فی مکارم الاخلاق ، محمد بن اسعد دوانی م907)
@sepahsalaar
سپهسالار ؛ بخش خطی کتابخانه دانشگاه شهید مطهری
عدل مدار صلاح عالم است عالم بستانیست که آبیار آن دولتست دولت سلطانیست که حاجب آن شریعت است شریعت سیاستیست که نگهدارنده آن ملک است ملک مدینه ایست که پدیدآرنده آن لشکرست لشکر را مال کفایت کند ، مال از رعیت حاصل شود رعیت را «عدل» بنده سازد (بندی از لوامع…
من کلام امیر المؤمنین علیه السلام :
العالم حديقة سياحها الشريعة ، والشريعة سلطان تجب له الطاعة ، والطاعة سياسة يقوم بها الملك ، والملك راع يعضده الجيش ، والجيش أعوان يكفلهم المال ، والمال رزق يجمعه الرعية ، والرعية سواد يستعبدهم العدل والعدل أساس به قوام العالم .
(بحار الانوار ، ج75 ، ص83، به نقل از مطالب السؤول ابن طلحه شافعی )
@sepahsalaar
#معرفی_نسخه
فرادیس ، فردوسیه به شماره 5463
نسخه ای از این کتاب همچنین در دانشگاه تهران به شماره 3766 موجود می باشد (فهرست: ج12 ، ص2755 -2757) کتابی است با عناوین «فردوس» .
مؤلف در مقدمه نسبتا طولانی از خود و کتابش نام به میان آورده است (ص51 و 52) ، هم این نسخه و هم نسخه دانشگاه از آغاز و انجام افتادگی دارند ، با این تفاوت که در این نسخه دو برگ نونویس برای آغاز کتاب آمده و پنج برگ نونویس برای انجام کتاب آمده است و از آنجا که در این اوراق نونویس از کتاب با نام «فرادیس الائمه» (در بالای صفحه اول نه در متن کتاب) یاد شده است و همچنین اینکه راتبه دو برگ نونویس در ابتدای نسخه با متن اصلی کتاب ، و نیز راتبه پایان نسخه با صفحات نونویس پایانی مطابقت ندارد نمی توان به یقین این اوراق نونویس را عبارات ابراهیم نقاش دانست ، هر چند در دو برگ ابتدایی مؤلف خود را : میرزا ابراهیم بن عبدالصمد محمد سبحانی طهرانی ، معرفی کرده است.
مؤلف که در زمان ناصرالدین شاه قاجار می زیسته در مقدمه کتاب قصیده ای سی بیتی در مدح ناصر الدین شاه سروده و پس از آن ابیاتی فارسی و عربی در مدح اهل بیت و حضرت رسول آورده است . پس از آن با توجه به نام کتاب(فرادیس ، فردوسیه) اشعار و نثرهایی به فارسی و عربی (در صفحات 30 تا 45 نسخه) در تعریف و توصیف باغ نقل می کند . در ص 46 که ظاهرا مقدمه کتاب به پایان می رسد با این عبارت مطالبش را با «بسم الله» و خطبه ای جدید شروع می کند: حمد مر کریمی را که در گلستان مکرمتش از هر خاری گل اعتباری شکفته و در هر گیاهی شاه راهی به باغستان توحیدش نهفته ، رحیمی که به آبیار باران ... اما بعد، قلم حقیقت نگار و خامه معنی شکار این خاربُن حجرات خاکساری و خاشاک و خسک بوستانِ شعاری عیاش سراپا استیحاش «میرزا ابراهیم نقاش» بر صفحه ... و نامیدم این کتاب را فرادیس و فردوسیه به یاری خدا ، و خداوند همه را داخل نماید ... مؤلف در سراسر کتاب هر «فردوس» را (عنوان انتخابی مؤلف برای مطالب کتاب) با آیه ای از قرآن که الفاظ دربردارنده مفهوم باغ باشد مانند : فردوس ، جنات و ... می آورد و در ذیل آن مطالب ادبی و حدیثی و حکایتی می آورد ، در سرتاسر کتاب هر جا عبارات نقل شده عربی از آیات و روایات و اشعار و حکایات می آورد در ادامه آن ترجمه و شرح آن را به فارسی آورده است .
@sepahsalar
تاریخ فوت شیخ بهائی
مجتهد الدهر سمی الرسول = آنکه در ایام عدیلش نبود
پرخرد با همه فضل و کمال = کرد به درگاه جلالش سجود
گاه تکلم ز علوم غریب = زنگ ظلام از رخ معنی زدود
پای چو بنهاد ز دنیا برون = خون دل از دیده عالم گشود
چرخ مدوّر ز پی تعزیه = جامه خود کرد به ماتم کبود
خواستم از عقل چو تاریخ گفت = «وارث اسلام وداعی نمود»
☝️
مصرع آخر بر اساس ماده تاریخ معادل عدد 1030 که تاریخ فوت شیخ بهائی (رحمه الله ) می باشد .
(در هامش ص414 نسخه 4506 )
@sepahsalaar
نقل است از ملا میر حسین یزدی فرمود: که هر چه کاتب دیوان ازل به قلم مشیت بر صفحات وجود مخلوقات کشید ، لابدّست که به عرصه وجود به جلوه در آید و احتراز و اجتناب او را سودی ندارد .
قطعه: قلم به تلخی و شیرینی ای پسر! رفتست= تو که ترش بنشینی قضا چه غم دارد (سعدی)
چون چنین است دل خوش دار ، که هر چه خیاط ازل ایزدی یکی بر بالای ملازمان عطیه عبودیت میدوزد ، خواه گریبانش به کوی دولت آراسته ، و خواه دامانش به طراز محنت پیراسته ، چون در نگری عین کرامت و محض سلامت است .
به دُرد و صاف ترا حکم نیست دم دَرکش = که هرچه ساقی ما کرد عین الطاف است(حافظ)
@sepahsalaar
#معرفی_نسخه
شماره 6390 کتابخانه مرحوم سپهسالار
حاشیة تسدید القواعد فی شرح تجرید الاعتقاد
تألیف: نصیر الدین علی بن محمد کاشانی (م755) ، معروف به نصیرالدین کاشی یا قاشی ، معاصر علامه حلی
اصل متن تسدید القواعد تألیف شمس الدین محمود بن عبدالرحمن اصفهانی (م749) می باشد .
نسخه دیگری از این کتاب در مجموعه 15829 کتابخانه مجلس معرفی شده است که کتابت آن 749 ق. می باشد ، با توجه به تاریخ یاد شده تنها حاشیه ای که در آن زمان تألیف شده و در کتب مصادر معرفی شده است حاشیه نصیر الدین علی بن محمد کاشانی (م755) می باشد ، بنا به نقل مؤلف الذریعه از کتاب ریاض العلماء ، میر شریف گرگانی در حاشیه ای که بر این شرح نوشته است از حاشیه نصیر الدین کاشانی مایه گرفته است . با مقایسه و مقابله ای قسمت هایی از ابتدای حاشیه میر شریف با این نسخه ، این نکته تأیید شد که میر شریف از این حاشیه در تألیفش زیاد استفاده کرده است لذا باید این حاشیه را تألیف نصیر الدین کاشانی دانست . (فهرست مجلس ، ج44 ، ص87 ؛ الذریعه ، ج6، ص118)
@sepahsalaar
8962-عجائب المخلوقات[email protected]
203.2 MB
نسخه خطی کهن کتاب «عجائب المخلوقات » زکریا بن محمد بن محمود قزوینی (م682)
کتابت در 678ق. در واسط عراق توسط : محمد بن محمد بن علی دمشقی .
محل نگهداری : کتابخانه ایالت بافاریا مونیخ آلمان .
@sepahsalaar
#نوروز
دیباچه رساله «نوروزنامه» تألیف: محمد باقر بن اسماعیل حسینی خاتون آبادی (م1127)
@sepahsalaar
اتمام مرمت و باز سازی تصویر میرزا حسین خان سپهسالار ، اثر جعفر نقاش
توسط جناب استاد حمید ملکیان
@sepahsalaar
بقراط حکیم گوید : سخن نیکو صیاد دلهاست .
جاماسب گوید: هیچ دردی چون درد نادانی نیست و هیچ ذلتی چون ذلت سؤال نه .
افلاطون گوید: بدترین جراحت آن باشد که کریمی بر در لئیمی رود و حاجت خواهد و روا نگردد...
لقمان حکیم گوید: داناترین مردمان آن کسی است که از مخالفت روزگار دلتنگ نشود و بلند همت کسی که نعمت آخرت بر دنیا گزیند و بی خرد کسی باشد که به کسی تواضع کند که آنرا مکروه دارد و به کسی نزدیکی جوید که او ازو دوری گزیند ، راحت دنیا چون روشنی برق بی ثباتست و محنتش چون تاریکی ابر بی بقا ، نه از فوائد راحتیش؟؟ الفت باید گرفت و نه از شدائد محنتش اندوه باید خورد . مردانرا به چشم اعتبار نگر ، نه به چشم حقارت ، و زنانرا به چشم شعف بین نه به چشم شهوت . سه چیز را نگهدار تا سه چیز بر باد ندهی : اول وضو را نگاه دار تا نماز را بر باد ندهی ، دوم چشم را نگاهدار تا دل را بباد ندهی ، و سوم زبانرا نگاهدار تا سر را بباد ندهی.
@sepahsalaar
قرآن-آریامهری[email protected]
275.2 MB
چاپ عکسی از روی نسخه خطی به شماره 648 کتابخانه کاخ گلستان و تاریخ کتابت 1117 و به خط احمد بن محمد نیریزی ، توضیحات کامل نسخه در این لینک :
http://www.aghabozorg.ir/ShowBookDetail.aspx?bookid=78184
@sepahsalaar
0234.JPG
125.8 KB
قصیده فخرالدین اوحد سبزواری (م868) در مدح ثامن الائمه علی بن موسی الرضا علیه و علی آبائه آلاف التحیة و الثناء
@sepahsalaar
#نهج_البلاغة
#نسخه_کهن
#منهاج_البراعة_فی_شرح_نهج_البلاغة
#قطب_راوندی
نسخه خطی به شماره ثبت 3083
محل نگهداری: کتابخانه سپهسالار
تاریخ کتابت: احتمالا قرن ششم یا هفتم
ملاحظات:
اهمیت این نسخه از چندین جهت می باشد :
اول اینکه متنی کهن از نهج البلاغه می باشد ،
دوم اینکه شرح مهم قطب راوندی (منهاج البراعة) را هم در هامش در بر دارد و اینکه کاتب متن و هامش ظاهرا یکنفر بوده است هر چند جنس کاغذ شرح در صفحات الحاقی متفاوت از صفحات اصلی می باشد و در ظاهر متعلق به یک زمان نمی باشند ولی خط آنها خیلی به یکدیگر شباهت دارد و اگر ثابت شود که کاتب متن و هامش یکنفر بوده است تاریخ کتابت نسخه به بعد از اواسط قرن ششم (عصر قطب راوندی) به بعد بر میگردد و اگر هم کاتب متن و حاشیه دو نفر مختلف باشد باز هم شیوه کتابت حاشیه نشان از قدمت آن دارد و نزدیک به عصر کتابت متن انجام شده است و احتمال اینکه خود متن کتاب در عصر قبل از قطب راوندی کتابت شده باشد بعید نخواهد بود ،
سوم اینکه کتابت شرح نهج البلاغه در هامش کتاب با دقت صورت گرفته و هر کدام از فقرات شرح در جای خاص خود اضافه شده است و لذا در بعضی اوراق چون عبارات شرح بیشتر بوده است صفحاتی الحاق شده است (هرچند این احتمال هم میرود که صفحات الحاقی در زمان و عصر دیگری تهیه شده باشد) و این نشان دهنده این است که کاتب شرح شخصی عالم بوده است .
در متن بعضی از لغات مشکل به شنگرف توضیح داده شده است که با توجه به کتابت آن در بعض موارد در قسمت کاغذهای مرمتی عطف نسخه ،باید گفت توسط کاتب دیگری و در عصر دیگری انجام شده است ، همچنین نسخه توسط کاتبی «نور الدین» نام تصحیح نیز شده است که در برگ 62 فلان نام خود را آورده است . حدود نیم سانتیمتر از اطراف صفحات کتاب از بین رفته است لذا بعضی از کلمات سطور مربوط به شرح به تبع آن از بین رفته وحتی مرکب آن در اثر استفاده کم رنگ گردیده است . و در پایان هم حدیثی از حضرت رسول(ص) درباره معراج که امیر المؤمنین (ع) نقل کرده است ، آمده است . برای توضیخات بیشتر درباره این نسخه مراجعه کنید به (فهرست سپهسالار ، ج2 ، ص154) .
در ادامه نمونه ای از تصاویر این نسخه برای علاقه مندان و محققین ارسال می شود ، اگر از اساتید محترم تذکری درباره این نسخه و خصوصا تاریخ کتابت آن دارند ، به بنده کمترین (@ghehsare) تذکر دهند «فان الذکری تنفع المؤمنین» .

@sepahsalaar

👇👇👇👇نمونه تصاویر نسخه 👇👇👇👇
2024/09/23 14:26:38
Back to Top
HTML Embed Code: