اگر واقعا عاشق باشی می دانی که هر چیزی آغازی دارد و پایانی ... لحظه ای برای آغاز و لحظە ای برای پایان وجود دارد و این مسئله هرگز غمگینت نمی کند ... مى دانى كه لحظه ى رفتن و جدا شدن فرا مى رسد و تو از اين بابت هرگز دل آزرده نیستی ... می دانی کە آن فصل دیگر تمام شده است ، افسرده و نا امید نمی شوی ... به درکی عمیق تر از عشق می رسی و به معشوقت در لحظه ى جدايى چنين مى گويى : "به من هدیه های فراوان بخشیدی ، به من نگرش های جدیدی نسبت به زندگی آموختی ، پنجره هایی به رویم گشودی که بدون تو هرگز قادر به گشودن آنها نبودم و حالا زمان جدایی فرا رسیده است ؛ راههای ما از هم جدا می شوند" ... پس او را در آغوش می کشی و با او وداع می کنی اما نه با خشم ، نه با رنجش و ناراحتی ... بلکە با قلبی مالامال از عشق و سپاسگزاری ... فراموش نکن : کسی كه عشق ورزيدن را مى داند ، جدا شدن و رها كردن را هم مى داند ... اشو
@sedaye_daron
@sedaye_daron
در پس هر فرايند دردناك زندگی ، پاداشی نهفته است كه در ابتدا برای خودآگاهی قابلدرك نيست ... اما هر رنجی در خدمت روشنكردن قسمت تاريكی از ناخودآگاهی و حركتی از پراكندگی به سوی يكپارچگی است ...
کارل گوستاو یونگ
@sedaye_daron
کارل گوستاو یونگ
@sedaye_daron
:
اگر به چیزی بچسبی ثابت می شوی.
#آینه_گون_باش
آینه به چیزی نمی چسبد.
جلوی آینه می ایستی
و آینه تو را منعکس می کند،
کامل منعکس می کند.
آینه از منعکس کردن تو خوشحال است.
آینه تو را جشن می گیرد.
حضورت را جشن می گیرد.
اما لحظه ای که می روی،
دیگر رفته ای.
آینه به تصویرت نمی چسبد.
آیینه از تو یاد و خاطره نمی آفریند.
آینه دیگر به تو فکر نمی کند.
هیچ نوستالوژی نمی آفریند.
فکر نمی کند که:
اوه، او چقدر زیبا بود، کی بر می گردد؟
آینه تو را دنبال نمی کند.
نه در فکرش و نه در رویاهایش.
لحظه ای که ناپدید می شوی
دیگر ناپدید شده ای.
این عدم وابستگی است.
وقتی آنجایی، آنجا هستی.
آینه تو را زندگی میکند.
به تو عشق می ورزد.
به تو خوشامد می گوید.
تو را در قلبش می گذارد.
اما لحظه ای که می روی دیگر رفته ای
و آینه دوباره خالی می شود.
این کل راز عدم وابستگی است.
زندگی در دنیا اما به دنیا تعلق نداشتن ...
به مردم عشق بورز اما وابستگی نیافرین
زیبایی های دنیا را منعکس کن.
زیبایی های این جهان بسیار زیاد است.
اما نچسب ...
ذهن چسبناک
آینه گونگی اش را از دست می دهد.
آینه گونگی بوداگونگی است.
اگر کیفیت آینه گون را مدام تازه نگه داری، جوان ماندن و خالص ماندن و معصوم ماندن است.
بشناس اما دانش نیافرین.
عشق بورز اما تمایل نیافرین.
زندگی کن به زیبایی و تمام و کمال زندگی کن، خودت را در لحظه رها کن.
اما به عقب بازنگرد.
این #هنر_وابسته_نبودن است ...
این همان جایی است که
نکته را از دست می دهی.
تو زنی را دوست داری و یک روز او می رود. با کسی دیگر می رود.
یا شاید همچنان با توست اما دیگر با تو نیست. دیگر قلبش برای تو نمی تپد،
پل شکسته شده است یا شاید بمیرد.
هزار و یک اتفاق ممکن است بیفتد.
ناگهان آن لذتی که از تو در وجودش بوده، ناپدید شده است.
یکروز آنجا بوده اما ناگهان روز دیگر نیست.
چه باید کرد؟
باید چسبید؟
باید به گذشته فکر کرد؟
باید درباره آینده تصویر سازی کرد؟
باید امیدوار بود که باز اتفاق دیگری بیفتد؟
باید امیدوار بود که باز باد بیاید و ابرها بروند و خورشید بدرخشد؟
سپس درگیر می شوی و
خلوص آینه بودن را از دست می دهی.
#تمام_بدبختی_ها_از_این_می_آیند
بدبختی چیزی نیست جز:
#سایه_وابستگی
انسان وابسته به برکه ای راکد تبدیل می شود و دیر یا زود می گندد.
دیگر جاری نیست.
اشو
@sedaye_daron
اگر به چیزی بچسبی ثابت می شوی.
#آینه_گون_باش
آینه به چیزی نمی چسبد.
جلوی آینه می ایستی
و آینه تو را منعکس می کند،
کامل منعکس می کند.
آینه از منعکس کردن تو خوشحال است.
آینه تو را جشن می گیرد.
حضورت را جشن می گیرد.
اما لحظه ای که می روی،
دیگر رفته ای.
آینه به تصویرت نمی چسبد.
آیینه از تو یاد و خاطره نمی آفریند.
آینه دیگر به تو فکر نمی کند.
هیچ نوستالوژی نمی آفریند.
فکر نمی کند که:
اوه، او چقدر زیبا بود، کی بر می گردد؟
آینه تو را دنبال نمی کند.
نه در فکرش و نه در رویاهایش.
لحظه ای که ناپدید می شوی
دیگر ناپدید شده ای.
این عدم وابستگی است.
وقتی آنجایی، آنجا هستی.
آینه تو را زندگی میکند.
به تو عشق می ورزد.
به تو خوشامد می گوید.
تو را در قلبش می گذارد.
اما لحظه ای که می روی دیگر رفته ای
و آینه دوباره خالی می شود.
این کل راز عدم وابستگی است.
زندگی در دنیا اما به دنیا تعلق نداشتن ...
به مردم عشق بورز اما وابستگی نیافرین
زیبایی های دنیا را منعکس کن.
زیبایی های این جهان بسیار زیاد است.
اما نچسب ...
ذهن چسبناک
آینه گونگی اش را از دست می دهد.
آینه گونگی بوداگونگی است.
اگر کیفیت آینه گون را مدام تازه نگه داری، جوان ماندن و خالص ماندن و معصوم ماندن است.
بشناس اما دانش نیافرین.
عشق بورز اما تمایل نیافرین.
زندگی کن به زیبایی و تمام و کمال زندگی کن، خودت را در لحظه رها کن.
اما به عقب بازنگرد.
این #هنر_وابسته_نبودن است ...
این همان جایی است که
نکته را از دست می دهی.
تو زنی را دوست داری و یک روز او می رود. با کسی دیگر می رود.
یا شاید همچنان با توست اما دیگر با تو نیست. دیگر قلبش برای تو نمی تپد،
پل شکسته شده است یا شاید بمیرد.
هزار و یک اتفاق ممکن است بیفتد.
ناگهان آن لذتی که از تو در وجودش بوده، ناپدید شده است.
یکروز آنجا بوده اما ناگهان روز دیگر نیست.
چه باید کرد؟
باید چسبید؟
باید به گذشته فکر کرد؟
باید درباره آینده تصویر سازی کرد؟
باید امیدوار بود که باز اتفاق دیگری بیفتد؟
باید امیدوار بود که باز باد بیاید و ابرها بروند و خورشید بدرخشد؟
سپس درگیر می شوی و
خلوص آینه بودن را از دست می دهی.
#تمام_بدبختی_ها_از_این_می_آیند
بدبختی چیزی نیست جز:
#سایه_وابستگی
انسان وابسته به برکه ای راکد تبدیل می شود و دیر یا زود می گندد.
دیگر جاری نیست.
اشو
@sedaye_daron
هر صبح ، اولین کاری که باید انجام گیرد خندیدن است ، زیرا کل روز ادامه مییابد ... اگر با خنده بیدارشوی ، "به زودی درمییابی که زندگی چقدر پوچ و بیمعنی است" ... هیچ چیز جدی نیست ، حتی نااميدیهایت خنده دار است ، حتی دردت خنده دار است ، حتی خودت خنده داری ... تمام مدیتیشنها روشهای ظریفی برای مست کردن تو هستند ... روشهایی برای این که تو را مست الوهیت کنند ...
اشو
@sedaye_daron
اشو
@sedaye_daron
Forwarded from hassanlotfi
به خــــــرابــــــات روم بهـــر نگهداری دل
تا بر پیر کنم شکــــــــوه زبیمـــــاری دل
او شــب و روز بســــوزد زغـــــم عشق بتان
من بسازم به غــــم و رنج گرفتــــاری دل
اشک من سرخ و رخم زرد شد و موی سپید
روز من گشت چو شب بهر سیه کاری دل
هر چه کردیم عـــلاج دل بیمـــــار نشــــد
تنگ شد حوصـــله از بهـــر پرستاری دل
خواب راحت نکنــــد آنکه دلش بیدارست
ماشبی صبـح نکـــــردیــــم به بیداری دل
ای فنــا چاره دردت نتـــــوان کـــــرد مگر
اشک خــــــونین و دعای سحر و زاری دل
#ملاعلی_معصومی_همدانی
@sedaye_daron
تا بر پیر کنم شکــــــــوه زبیمـــــاری دل
او شــب و روز بســــوزد زغـــــم عشق بتان
من بسازم به غــــم و رنج گرفتــــاری دل
اشک من سرخ و رخم زرد شد و موی سپید
روز من گشت چو شب بهر سیه کاری دل
هر چه کردیم عـــلاج دل بیمـــــار نشــــد
تنگ شد حوصـــله از بهـــر پرستاری دل
خواب راحت نکنــــد آنکه دلش بیدارست
ماشبی صبـح نکـــــردیــــم به بیداری دل
ای فنــا چاره دردت نتـــــوان کـــــرد مگر
اشک خــــــونین و دعای سحر و زاری دل
#ملاعلی_معصومی_همدانی
@sedaye_daron
اگر گرما را میشناسی ، بخاطر وجود سرماست ... اگر شادی را میشناسی ، بخاطر وجود رنج است ... اگر نور را میشناسی ، بخاطر وجود تاریکی ست ... یکپارچگی جهان هستی ، بر پایه تضادست ... جهان هستی دو قطبی ست و قابل اعتماد و احترام ...
@sedaye_daron
@sedaye_daron
جدیت منتهی به عبوس و غمگین بودن میشود ... بدون ترشرویی و اخمو بودن نمیتوانی جدی باشی ، هر دو روی یک سکهاند ... اگر ریشههایت را از هستی و زندگی بریده باشی ، فقط آن موقع میتوانی جدی باشی ... تنها افراد بیمار میتوانند جدی باشند ، افراد سالم جدی و اخمو نیستند ... اشو
@sedaye_daron
@sedaye_daron
هرگاه با طبیعت و هستی همسو و هم گام شوی ، "پاداش خود را دریافت خواهی کرد" ... هرگز با هستی مجادله نکن ... این ضدیت ، تو را دشمن زندگی خواهد کرد ... "تو اینجایی تا همراه با هستی به رقص و شادمانی بپردازی" ... اشو
@sedaye_daron
@sedaye_daron
اگر هستی شما تهی از عشق است ، هر کاری دلتان میخواهد بکنید ... به جستجوی همۀ خدایان روی زمین بروید ، دست به انواع اصلاحات و عملیات اجتماعی بزنید ... بکوشید تا در وضع مردم فقیر تغییر و بهبود ایجاد کنید ، وارد تشکیلات و فعالیتهای سیاسی بشوید ، کتابها بنویسید ، شعر و غزل بگویید و بنویسید ، همه بیفایده است ؛ شما یک انسان مردهاید ... بدون عشق ؛ رنجها و مسائل شما افزایش خواهند یافت ، بیوقفه و تا پایان عمر مضاعف خواهند شد ... ولی با عشق هر کاری دلتان میخواهد بکنید ، هیچ خطری شما را تهدید نخواهد کرد ؛ شما هرگز اسیر تضاد و تناقض نخواهید بود ... و در آن صورت عشق جوهر و عصارۀ فضیلت است ... کریشنا مورتی
@sedaye_daron
@sedaye_daron
یادمان باشد که تغییرات از درون شروع میشوند نه از بیرون. مثلاً اگر کسی گفت: شاید اگر به شهر دیگری بروم بتوانم از نو شروع کنم، این تعبیر، تعبیر غلطی است. تا مادامی که ما تغییرات را از بیرون شروع میکنیم نه از خودمان و درون خودمان، هرگز تغییر نخواهیم کرد. معمولاً بهترین جا برای شروع، همان جایی است که در آن قرار داریم.
اندرو_متیوس
@sedaye_daron
اندرو_متیوس
@sedaye_daron
"کمی به خودتان وقت بدهید" ! ... و در پایان خواهید فهمید که این تنها زمانی است که واقعاً زندگی کردهاید ... حتی اگر بتوانید "یک ساعت" از بیست و چهار ساعت را به خودتان اختصاص دهید : "به مراقبهتان ، به سکوتتان ، فقط بودن ، بدون انجام هیچکاری ، و آموختن صبر" ... در پایان زندگی تعجب خواهید کرد که بیست و سه ساعت دیگر کاملاً به هدر رفته است ... اشو
@sedaye_daron
@sedaye_daron
"تو در زمان وجود داری ، اما به ابدیت تعلق داری" ... تو حلولی از ابدیت در این جهان و زمان هستی ... "تو آن نمردنی هستی که در این جسم مردنی زندگی میکنی" ... آگاهی تو ، هیچ مرگی ، هیچ زایشی نمیشناسد این فقط جسم تو است که زاده شده و میمیرد ، اما تو از آگاهیات هوشیار نیستی ، تو از آگاهیات آگاه نیستی ... و این تمامی هنر مدیتیشن است
👈"آگاه گشتن از خودآگاهی"👉 ... اشو
@sedaye_daron
👈"آگاه گشتن از خودآگاهی"👉 ... اشو
@sedaye_daron
Forwarded from hassanlotfi
ياد دارم يك غروب سرد سرد
مي گذشت از توي كوچه دوره گرد.
دوره گردم كهنه قالي مي خرم
كاسه وظرف سفالي مي خرم
دست دوم جنس عالي مي خرم
گر نداري كوزه خالي مي خرم
اشك در چشمان بابا حلقه زد
عاقبت آهي زد و بغضش شكست.
اول سال است نان در سفره نيست
اي خداشكرت ولي اين زندگيست؟
بوي نان تازه هوش از ما ربود
اتفاقا" مادرم هم روزه بود
صورتش ديدم كه لك برداشته
دست خوش رنگش ترك برداشته
سوختم ديدم كه بابا پير بود
بدتر از آن خواهرم دلگير بود
مشكل ما درد نان تنها نبود
شايد آن لحظه خدا با ما نبود
باز آواز درشت دوره گرد
رشته انديشه ام را پاره كرد
دوره گردم كهنه قالي مي خرم
كاسه وظرف سفالي مي خرم
دست دوم جنس عالي مي خرم
گر نداري كوزه خالي مي خرم
خواهرم بي روسري بيرون دويد
گفت آقا سفره خالي مي خريد...؟
#قیصر_امین_پور
@sedaye_daron
مي گذشت از توي كوچه دوره گرد.
دوره گردم كهنه قالي مي خرم
كاسه وظرف سفالي مي خرم
دست دوم جنس عالي مي خرم
گر نداري كوزه خالي مي خرم
اشك در چشمان بابا حلقه زد
عاقبت آهي زد و بغضش شكست.
اول سال است نان در سفره نيست
اي خداشكرت ولي اين زندگيست؟
بوي نان تازه هوش از ما ربود
اتفاقا" مادرم هم روزه بود
صورتش ديدم كه لك برداشته
دست خوش رنگش ترك برداشته
سوختم ديدم كه بابا پير بود
بدتر از آن خواهرم دلگير بود
مشكل ما درد نان تنها نبود
شايد آن لحظه خدا با ما نبود
باز آواز درشت دوره گرد
رشته انديشه ام را پاره كرد
دوره گردم كهنه قالي مي خرم
كاسه وظرف سفالي مي خرم
دست دوم جنس عالي مي خرم
گر نداري كوزه خالي مي خرم
خواهرم بي روسري بيرون دويد
گفت آقا سفره خالي مي خريد...؟
#قیصر_امین_پور
@sedaye_daron
یک فرقی بین درد و رنج کشیدن هست. تو قرار است درد را حس کنی -همه گاهی درد را حس میکنند- امّا لازم نیست اینقدر زیاد رنج بکشی. تو درد را انتخاب نمیکنی، امّا رنج کشیدن را انتخاب میکنی.
لوری_گاتلیب
@sedaye_daron
لوری_گاتلیب
@sedaye_daron
ما همگی آرزو داریم ، الوهیت خود را شکوفا کنیم ، اما فراموش کردیم که هر بذری برای رشد و نمو نیاز به خاک حاصلخیز دارد . آن خاک حاصلخیز و مکان مناسب ، درون ما و در سایه قرار دارد ، باید این مکان را بپذیریم ، دوست بداریم و به آن توجه کنیم تا گلهای وجودمان شکوفا شود ... دبی فورد
@sedaye_daron
@sedaye_daron
و هیچ چیز وجود ندارد که بتوان آن را خاکی یا پست و غیرمقدس خواند ... همه چیز قداست دارد ، زیرا همه چیز سرشار از "آن یگانه" است ... اشو
@sedaye_daron
@sedaye_daron
در زندگی نیازی به ، جستجوی معنا نیست ... زندگی نه بیمعناست نه با معنا ، "معنا ، یک چیز ذهنی است ، زندگی یک طعم است" ... آیا تا به حال فکر کردهای طعم چه معنایی دارد؟ ... به هنگام خوردن اسپاگتی ، آیا میپرسی که طعم آن چه معنایی دارد؟ ... به هنگام نگاه کردن به غروب آفتاب ، با رنگهای بسیار زیادش که در تمام افق پخش شده است ، آیا پرسیده ای که غروب آفتاب چه معنایی دارد؟ ... سوال اشتباه بپرس ، تا به جواب اشتباه برسی ...
اشو
@sedaye_daron
اشو
@sedaye_daron