عشق با گذشت زمان کاهش نمی یابد ... عشق را با احساس سعادت ، لذت و یک سیستم عصبی هیجان‌زده اشتباه نگیرید ... این حالات گذرا نمی‌توانند دوام داشته باشند ... این در طبیعت آن‌ها نیست ... حتی وعده‌هایی که امروز با چنین قاطعیتی داده می‌شوند ،  می‌توانند فردا با بهترین اهداف ، محو ، شکسته یا فراموش شوند ... اما عشق محو نمی‌شود ...  عشق با گذشت زمان کاهش نمی‌یابد ... عشق کالا یا یک شکل متغیر نیست ... عشق عرصه‌ای در داخل و خارج و در میان ماست ... عرصه‌ای که در آن افکار ، احساسات و حتی برنامه‌های به ظاهر جدی برای آینده ، می‌توانند ظهور یابند و از بین بروند ... عشق به یک اندازه از امید و کمبود برخوردار است ... همچنین هیجان ، کسالت و ناامیدی را به همان اندازه‌ی سعادت در بر دارد ...

جف فاستر

@sedaye_daron

پذیرفتن خودت همانگونه که هستی ... تو نمی‌توانی در لحظه‌ی حال جاه طلب باشی ...  غیرممکن است ، فضایی وجود ندارد ... لحظه‌ی حال چنان کوچک و اتمی است که نمی‌توانی درون آن حرکت کنی ... می‌توانی در درونش باشی ، اما نمی‌توانی آرزویی داشته باشی ... فقط برای بودن فضا هست ، نه برای آرزو کردن ...  برای آرزو کردن به آینده و زمان نیاز داری ... در واقع زمان به خاطر آرزو وجود دارد ... برای درختان زمان وجود ندارد ... زمان به خاطر خواسته‌ی انسان وجود دارد ... اگر بشریت ، روی این زمین نبود ، زمان هم نبود ،  گذشته و آینده هم نبود ... آرزوی تو آینده را می‌آفریند ... خاطره‌ی تو ، گذشته را می‌آفریند ... هر دو بخشی از ذهن تو هستند ... آرزو کن تا آینده ناپدید شود و وقتی آینده‌ای نباشد ، چگونه می‌توانی در تنش باشی ؟ ... چگونه ؟ ... اگر آینده‌ای وجود نداشته باشد ، هیچ امکان تنشی وجود ندارد ... و اگر گذشته‌ای وجود نداشته باشد ، اگر بدانی که آن صرفاً خاطره و گرد و خاک جمع شده در راه است ،  نگرانی چگونه می‌تواند وجود داشته باشد؟ ... با گذشته ، نگرانی وارد می‌شود و با آینده نقشه‌ها ، تصورات ، فرافکنی‌ها و تنش وجود دارد ... وقتی گذشته رها شود و آینده باز نباشد ، تو در اینک اینجا هستی بی نگرانی ، بی تنش ، بی تشویش ... یعنی پذیرفتن خودت همانگونه که هستی ... اما ، این بدین معنا نیست که هیچ امکان رشدی وجود ندارد ... برعکس ، وقتی خودت را همانگونه که هستی پذیرفتی ، دگرگونی فرا می‌رسد ... شروع به رشد می‌کنی ، اما ، بعدش فرق می‌کند ... آنگاه بعد در آینده نیست ، بلکه در جاودانگی است ... اشو


@sedaye_daron

جدیت ، صرفا یک بیماری روحی است ، ولی صدق و صفا ، در مجموع
پدیده‌ای متفاوت است ... فرد جدی نمی‌تواند بخندد ، نمی‌تواند برقصد ، نمی‌تواند بازیگوشی کند ... او همیشه در حال کنترل و مهار خویش است ... او به زندانبانی برای خویش بدل شده است ... ولی در خنده ، جسم تو ، ذهن تو و وجود تو با هستی پیوند می‌خورد ... مرزبندی‌ها از بین می‌رود ... خنده ، انرژی‌ات را به تو باز می گرداند ... "شما آدم‌هایی که دور و بر من گرد آمده‌اید می‌آموزید که چطور شادتر باشید ، بیشتر عشق بورزید و عشق و خنده را در دنیا بگسترانید ؛ این تنها راه حفاظت بشریت در برابر جنگ و خشونت است" ... ما باید بیاموزیم چگونه انرژی‌های خود را تغییر شکل دهیم ، تا بدون سرکوب‌شدن ، به عشق ، خنده و نشاط مبدل گردند ... و خواهی دید که این سیاره ، بهشت خواهد شد ... احتیاجی نیست آن را در جای دیگری جستجو کنید ... "بهشت چیزی دستیافتنی نیست بلکه خلق کردنی‌ست و این به خود ما بستگی دارد" ... اشو

@sedaye_daron

📖 قدرت سکوت 📖

✨ توی دنیای شلوغ امروز، گاهی لازمه که مدتی سکوت کنیم.
🍃 وقتی فکر کردن و صحبت کردن رو متوقف کنیم، در واقع به عمق وجودمون می‌رسیم.
🌊 سکوت به ما این امکان رو میده که افکار و احساسات رو مثل برگ‌هایی که در جوی آب می‌گذرن، رها کنیم.
🧘‍♂️ فقط کافیه برای ۲۰ دقیقه به نفس‌مون توجه کنیم و بزاریم افکار بی‌اهمیت بگذرند.
🌟 این لحظه‌های سکوت، دنیای جدیدی از درک و آگاهی رو به روی ما باز می‌کنه.
💫 به خودتون اجازه بدید در آرامش، حقیقت رو ببینید.
💖 یاد بگیرید که هیچ چیزی نیست که نتونید درک کنید، فقط باید در سکوت بمونید.
🔑 راز درک عمیق، در سکوت نهفته است!

@sedaye_daron

قدرت شما در این است که هر زمان که یک میل شدید یا طوفان خشم، ذهن شما را برانگیخت، به افکار خود با دقت نگاه کنید و پوچی اساسی آن افکار و احساسات را شناسایی کنید؛ در اینصورت آنها خود بخود محو می‌شوند.

وقتی می‌توانید همین کار را با فکر بعدی و با همه‌ی چیزهایی که در پی هم خواهند آمد انجام دهید، اینگونه آنها تسلط خود را بر شما از دست خواهند داد.

@sedaye_daron

چطور با این شرایط کنار بیایم ، وقتی که عمیقا عاشق مردی هستم ولی او مرا دوست ندارد؟ ... پاسخ : میخوام بپرسم چرا عمیقا اون مرد را دوست دارید؟ چرا کسی را دوست دارید؟ چون ازش چیزی میخواهی ! ... بخاطر همین است که میگویی عمیقا دوست دارم ، شما عمیقا عاشق کسی نیستید ، شما عمیقا میل تان به کسی هست ، شما عمیقا میل به توجه اون شخص دارید و این چیزی است که نیاز دارید و فکر میکنید عشق است ... چون زیر لباس عشق شما صرفا در حال ابراز نیاز خودتان هستید و نیاز به آرامی به طمع تبدیل میشود و طمع به خشم و حسادت تبدیل میشود و احساسات منفی بسیاری را به همراه دارد ... میبایست صرفا شروع کنید و متمرکز بمانید ، وقتی متمرکز شدید چیزیکه برای شماست به سمت تان خواهد آمد ... راوی شانکار



@sedaye_daron

هر بار که سپاسگزاری و شکر می‌کنی،
انرژی مثبت خالص را وارد تجربه‌ی آن چیزی که موضوع سپاسگزاریت است می‌کنی.

ساده به نظر می‌آید، اما در خلوصش بسیار قدرتمند است.

#آبراهام_هیکس

@sedaye_daron

بخش مهم بیداری ... خواستگاه بیداری بعضی آدم‌ها رنج و مصیبت است ، بعضی‌ها هم توفیق آن را می‌یابند که در زندگی خود با استادی حقیقی آشنا شوند ...  بعضی‌ها با شنیدن یک جمله بیدار می‌شوند و بعضی‌ها هم با خواندن یک کتاب خوب ، به بیداری خود سرعت و ژرفا می‌بخشند ... بخش مهم بیداری تو ، شناختن خود خفتهٔ خویش است ... شناختن همان نَفْسی که فکر می‌کند ، حرف می‌زند ، عمل می‌کند ... شناختن افکار و باورهای شرطی‌شده ، شناختن همه‌ی آن چیزهایی که خواب تو را تداوم می‌بخشند ... اکهارت تله


@sedaye_daron

"این است معنی عشق ؛ آنچه بر خود نمی پسندی ، بر دیگران مپسند ... آنچه برای خود می خواهی ، برای دیگران هم بخواه ، آنچه نمی خواهی برایت پیش آید ، ه ، برای دیگران مخواه" ... به‌ خویشتن بعنوان مركز هستی بیندیش ... در حقیقت ، دیگران را "دیگران" نپندار ، که فقط تو وجود داری ... و همین زندگی تو ، در دیگران هم هست ... همین ترانه منتظر است تا نواخته شود ... همین پافشاری برای رسیدن به الوهیت ، در همه جا هست ... "همین طلب ، همین خواست ، همین تپش قلب ، و همین جذبه در همه وجود دارد" ... اشو

@sedaye_daron

خوشبختی را در درون خود بجوئید ... اگر در جست‌وجوی شریکی برای خود یا ماندن با یک شریک هستید ، به دلیل این ‌که احساس می‌کنید «نیمه‌ای» از یک کل هستید ، از تنها بودن می‌هراسید ، از انزوای خوشایند خود ناراضی هستید و از تهی بودن اجتناب می‌کنید ، شریک خود را نیز به حیطه‌ی نارضایتی خود می‌آورید و در نتیجه خشم به لایه‌های درونی زندگی هر دوی شما راه خواهد یافت ... خوشبختی را در درون خود بجویید ... خوشبختی را به میدانی بدل کنید که در آن زندگی کرده و موجودیت خود را می‌یابید ... لذت تنهایی خود و عشق انزوای خود را کشف کنید ... از تنفس خود و از گونه‌ای که بدن‌تان حرکت می‌کند لذت ببرید ... احساسات خود را حس کنید و منتظر کسی نباشید که آن‌ها را برای شما حس کند ... تا زمانی که از تنهایی خود در فرار هستید ، همواره تنها خواهید ماند ... هرچقدر هم زندگی شما شلوغ باشد ، از خودتان فرار می‌کنید و این درد از همه‌ی دردها بزرگ‌تر است ... جف فاستر

@sedaye_daron

پاییز دلبری میکند
با برگهای رنگ رنگش..
قرمز از عشق می‌گوید و زرد از قلب عاشق
رنگ سبزش هم یادی از روزهای وصال به یادت میآورد.
قاصدک ها برای ما خبر از لحظه های عاشقی می آورند..

نسیم خنکش بوی یار
خش خش برگها از وصال گویند...
در دشت رنگارنگش آتشی با شعله های هیزم چه گرمایی دارد...تکیه گاهی ست برای دستان بی پناه...

پاییز عجب عاشقی ست...آنقدر دلبری میکند تا تو با تمام وجود او را بپذیری...و لحظه لحظه او را زندگی کنی..تا وقتی لباس زیبایش در زیر برف زمستان پنهان شود...

#پاییز_عاشق🍁❤️

راوی: رفعت😊

@sedaye_daron

اگر ما نگرانی‌ها ، هراس‌ها ، و شک‌های بسیار زیادی داشته باشیم ، هیچ فضایی برای زندگی کردن و عشق‌ورزیدن نداریم ... ما به آن نیاز داریم که وانهادن را تمرین کنیم ... تیچ نات هان




@sedaye_daron

در دعا كردن ، می‌خواهید بر خداوند تأثير بگذاريد؛ طلب مى‌كنيد ، اصرار مى‌كنيد ، متوقع هستيد ، تقاضا مى‌كنيد ... به هنگام مراقبه ، بر خودتان تاثیر می گذارید ... به هنگام عبادت مى‌خواهيد بر خداوند تأثير كنيد؛ اما در تلاش معنوى، خودتان را تحت تأثير قرار مى‌دهيد ...

اشو ، تانترا جلد۲📚

@sedaye_daron

بامدادان كه خورشيد در حال طلوع است، همه بيقرارند؛
باید بمانند پرندگان و درختان به رقص و آواز در آمد.
ترانه خوش آمد گويی است، زيباترين ترانه، زيرا روز آغاز شده است.

ديروز را هدر داده ايم، همه ديروز را، اما
به ما فرصتی ديگر داده شدە تا دوباره تلاش كنيم. تا زندگی كنيم. تا شاد باشيم.  تا كامل باشيم.

اساسی‌ترين نياز امروز، تولدی انسانی جديد است.
كهنه به پايان رسيده، از پا افتاده و به مصرف رسيده است.
ما جسد كهنه و قديمی را با خود حمل می‌كنيم.
بايد اين جسد را سوزاند.
بايد با او وداع گفت و از او خداحافظی كرد.
مراقبه و نيايش، تو را به آغازی تولدی تازه، تولدی درونی رهنمون می‌كند.
آغاز سپيده دم درون.
تنها از طريق مراقبه می‌توان از خواب بيدار شد و روزی تازه را از سر گرفت.

#اوشو

@sedaye_daron

مشکلی که این نمایش زندگانی دارد اینست که آنچه را که غیر واقعیست واقعی، و آنچه را که واقعیست، غیرواقعی به نظر می‌رساند. هر شب در خواب، این دنیا از صفحه هشیاری ما ناپدید می‌شود، تا ما درک کنیم که عالم مادی واقعی نیست. این عبرت از خواب برای ترساندن ما نیست، بلکه برای اینست که جویای واقعیت خداوند شویم. روح ما هیچگاه به هیچ چیز دیگر بجز او و عشق او راضی نخواهد شد. روح والای خداوند واقعیتی است که با هیچ چیز دیگر قابل قیاس نیست.

#پاراماهانسا_یوگاناندا

@sedaye_daron

⁠اشتباهاتم را دوست دارم ... آن‌ها همان تصمیماتی هستند که خودم گرفته‌ام و نتیجه‌اش را هر چه باشد می‌پذیرم ، اشتباهاتم را گردن کسی نمی‌اندازم ، می‌پذیرم که انسانم و اشتباه می‌کنم ، نه فرشته‌ام و نه شیطان و نه انسان کامل ، تا زنده‌ام برای انتخابِ راهِ درست ، فرصت هست ... وقتی زمین می‌خورم ، بلند می‌شوم خود را می‌تکانم و ادامه می‌دهم ، اشتباهاتم را دوست دارم ... آنها حباب شیشه‌ای غرورم را می‌شکنند ... هر زمان به اشتباهاتم پی بردم ، بزرگتر شده‌ام ، اشتباهاتم را دوست دارم ... آنها گران‌ترین تجربه‌هایم هستند ، چرا که برایشان هزینه گزافی پرداختم ...

👤 پائولوکوئیلو

@sedaye_daron

درک مردن بسیار مهم است ... مردن بر هر چیزی که آدم می‌داند ... آیا تا به حال امتحانش کرده‌ای؟ ... آزاد بودن از دانسته‌گی ، رهایی از حافظه‌ات ؛ آزاد بودن از لذتت ، بدون هیچگونه استدلال و ترس ، مردن بر خانواده‌ات ، بر خانه‌ات ، بر نامت ، کاملاً ناشناس شدن ، تنها فردی که کاملاً ناشناس است ، در حالت عدم خشونت قرار دارد و هیچ خشونتی ندارد ... پس هر روز بمیر ، نه به عنوان یک ایده ، بلکه در واقع حتماً مدتی انجامش بده ... انسان نه تنها کتابها ، خانه‌ها ، حساب بانکی ، بلکه در درونش خیلی چیزها جمع آوری کرده است ... خاطراتِ توهین ها ، خاطراتِ تملق‌ها ، خاطرات تجربیات خاص خودت ، دستاوردهای روانی که به تو احساس موقعیت داشتن می‌دهند ... مردن به همهٔ اینها بدون بحث ، بدون بگومگو ، بدون هیچ ترسی ، فقط رها کردن آن ، مدتی این کار را انجام بده و خواهی دید ... این کار را از نظر روانی انجام بده  ، نه اینکه از همسرت ، لباست ، شوهرت ، فرزندان یا خانه‌ات دست بکشی ، بلکه در باطن ، در درون به هیچ چیز وابسته نباشی ... در این مردن ، زیبایی عظیمی وجود دارد ... این عشق است ، اینطور نیست؟ ...

کریشنا مورتی



@sedaye_daron

سکوت از بی ذهنی می آید و جایی که ذهنیت نیست سکوت هست.
در واقع هرجا عملی نیست شهود هست.
و هر جا شاهد میشوی در لحظه حال ساکن میشوی .
در آن لحظه تو نیستی حقیقت هست.

#اشو
#سکوت


@sedaye_daron