Telegram Web Link
شما جاودان هستید نه موقتی ، و تغییر ناپذیرید ... هر گل دو بخش دارد : بخشی که پیوسته در حال تغییر است ؛ بخش مادی و شکل ظاهری گل و دیگری بخش غیر مادی و نامرئی که هرگز تغییری نمی‌پذیرد ... گلها می‌آیند و می‌روند ، ولی زیبایی آنها باقی می‌ماند ... گاهی این زیبایی در شکل ظاهری گل متجلی می‌شود و گاهی در بخش غیرمادی آن ، حل و ناپدید می‌شود ... دوباره گل‌هایی می‌آیند و این زیبایی باز خود را می‌نماید ... سپس این گل‌ها پژمرده می‌شوند و می‌میرند و زیبایی آنها دوباره نهان می‌شود ... ما و همه‌ی موجودات دارای دو بعد هستیم ؛ بعد روشن و تجلی یافته و بعد نهان و مخفی که تجلی نیافته است ... ما در هر صورت ، جاویدانیم و ماندنی ؛ همیشه بوده‌ایم و خواهیم بود ... "بودن ، ماورای زمان و تغییر است" ...

اشو


@sedaye_daron
راهب و شاگرد؛

روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که واسش یه درس بیاد موندی بده .
راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه .
شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره ، اونم بزحمت .
استادپرسید : ” مزه اش چطور بود ؟ ”
شاگردپاسخ داد : ” بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش ”
پیرهندو از شاگردش خواست یه مشت نمک برداره و اونو همراهی کنه . رفتند تا رسیدن کنار دریاچه .
استاد از او خواست تا نمکها رو داخل دریاچه بریزه ، بعد یه لیوان آب از دریاچه برداشت و داد دست شاگرد و ازش خواست اونو بنوشه .
شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید .
استاد اینبار هم از او مزه آب داخل لیوان رو پرسید.
شاگرد پاسخ داد : ” کاملا معمولی بود . ”
پیر هندو گفت : ” رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو میشه همچون یه مشت نمکه و اما این روح و قدرت پذیرش انسانه که هر چه بزرگتر و وسیعتر بشه ، میتونه بار اون همه رنج و اندوه رو براحتی تحمل کنه ، بنابراین سعی کن یه دریا باشی تا یه لیوان آب"

#داستانهای_عرفانی

@sedaye_daron
عدم اعتماد ، ایگوی ترس

اولین مکانیسمی که ایگوی ترس از آن استفاده می کند ، دوری و اجتناب است ... ترس ، همیشه یک چیز درونی است نه بیرونی ...  اما ترس نمی خواهد هیچ وقت علت را پیدا کند ، فقط از اتفاق فرار می کند ‌... اولین چیز در کار کردن با ترس ، پرسیدن این سوال است که ، آیا همه از آن می ترسند؟ ... یا فقط من می ترسم؟ ... آیا احتیاط یک کار همه گیر است؟ ... یا فقط منحصر به من است؟ ... اعتماد نکردن ، ریشه عمیقی در ترس دارد ، به همین خاطر ، ترس با بی اعتمادی و عدم اطمینان همراه است ... ترس متضاد عشق است ... عشق از اعتماد است و ترس از عدم اعتماد ، ترس تشعشعات منفی دارد و عشق مثبت ...

@sedaye_daron
اشتیاق برای قدرت بیماری است ... انسان سالم میخواهد مهر بورزد ، نه اینکه چیره شود و مالک گردد ... همیشه انسانهایی که از احساس حقارت شدید رنج میبرند می خواهند قدرتمند شوند تا ثابت کنند که کسی هستند ... اشو



@sedaye_daron
برای موفقیت در این دنیا ، چیزی که بدان نیازمندید قدرت ذهن و بدن است ... اگر می‌خواهید ذهن را مهار کنید یکی از مهمترین کارها خونسردی است ... خونسردی و سرزندگی به شما امکان دسترسی به ابعاد مختلف ذهن را می‌دهد ... اگر خونسردی و سرزندگی به ذهن و بدن شما وارد شود ، موفقیت بسیار راحت به سراغ‌ تان می‌آید ..

@sedaye_daron
. سادوگورو
چگونه متوجه شویم که رها هستیم ؟ ...

هر زمان که به جای ترس و اضطراب ، احساس شادی و آسودگی می‌کنیم ، رها هستیم ... هر زمان که از عقاید خوب و بد دیگران مستقل باشیم ، رها هستیم ... وقتی نیاز به تائید را از دست می‌دهیم ، رها هستیم ... وقتی قبول داریم که به حد کافی خوب هستیم ، رها هستیم ... وقتی تسلیم لحظه اکنون می شویم ، تسلیم آنچه هست ؛ و قبول می کنیم که جهانِ هستی پشتیبان شماست ، رها هستیم ... وقتی که رنجش ها و غم ها را رها و بخشش را انتخاب می کنیم ، رها هستیم ... دیپاک چوپرا


@sedaye_daron
به یاد داشته باشید : وقتی عاشق کسی هستی ، تنها چنین نیست که تو به دیگری عشق می دهی ، در این دهش ، این تویی که رشد می‌کنی ... وقتی عشق میان دونفر شروع به جاری شدن می کند ، هردو نفع می برند ، و در این تبادل عشق نیروهای بالقوه ی دو طرف به فعلیت در می‌آید ... رشدِ فردیت چنین رخ می دهد ... بیشتر عشق بورز و بیشتر خواهی بود ؛ کمتر عشق بورز و کمتر خواهی بود ... شما همیشه نسبت به عشقی که می دهید وجود دارید ... اندازه ی عشق شما به مقدار و به نسبت اندازه ی وجود شماست ...

اشو

@sedaye_daron
همنشینی شما مهم است.

اگر کُت خود را در یک اتاق قرار دهید که در آن افراد سیگار می‌کشند، خیلی زود آن بوی دود می‌گیرد. اگر شما آن را در باغ بگذارید، بعداً، زمانی که آن را به داخل خانه می‌آورید، آن عطرِ هوا و گل‌های تازه را به خود خواهد داشت. 

شبیه این موارد با ذهن اتفاق می‌افتد.

لباسِ افکارتان، ارتعاشات کسانی که با آنها در رفت و آمد هستید را جذب می‌کند. اگر شما با بدبختی‌ها آمیخته شوید، شما به بدبختی تبدیل خواهید شد. و اگر شما با خوشحالی مردم شاد، آمیخته شوید شما طبیعت شاد و شادی را توسعه خواهید داد.

#پاراماهانسا_یوگاناندا


@sedaye_daron
Forwarded from قدرت بیکران درون (Sedaye daroon)
مولانای جان در معرفی شمس میفرمایند:
شمع روشن، شمع خاموش را بو سید و رفت...

ما همه شمع هستیم🕯
یعنی نور شدن را در وجودمان داریم💫
فقط باید روشن شویم🔥


همنشینی با عاشقان و پاک دلان و بیداران
شمع خاموش درونمان را روشن میکند.

@ghodratebikaranedaroon
هرچه انسان از لحاظ درونی غنی‌تر باشد ، دیگران را تُهی‌تر می‌یابد ... و بسیاری از چیزهائی که افراد عادی را ارضا می‌کند ، برای او سطحی و پوچ است ...

شوپنهاور


@sedaye_daron


کو پریشان‌خاطری چون من که تعبیرم کند

#طالب‌_آملی
@sedaye_daron
درونِ شما چیزی وجود دارد که می‌داند چه‌ باید بکند ... یک قدرتِ بزرگ‌تر از شما وجود دارد که بدونِ نیاز به کمکِ شما می‌داند چگونه از شما مراقبت کند ... تنها کاری که باید بکنید این است که تسلیمِ آن شوید ... افکار ، ذهن ، و نفس‌تان را تسلیمِ «جریانی» کنید که راه را بلد است ... آن قدرت از شما مراقبت خواهد کرد ؛ بهتر از آن‌چه تصورش را بکنید ... رابرت آدامز




@sedaye_daron
همیشه به‌یاد داشته باش : هرگاه من از واژه‌ی “عشق” استفاده می‌کنم ، بعنوان وضعیتی از وجود استفاده می‌کنم و نه یک رابطه ... ارتباط فقط یک جنبه‌ی جزیی از عشق است ، ولی مفهوم تو از عشق در اساس یک رابطه است ؛ گویی که تمامی عشق همین رابطه است ... رابطه فقط وقتی مورد نیاز است که تو نتوانی تنها باشی ، زیرا هنوز قادر به مراقبه نیستی ... بنابراین ، قبل از اینکه بتوانی واقعاً عشق بورزی ؛ مراقبه یک الزام است ... فرد باید قادر باشد که تنها باشد ، کاملاً تنها باشد و درعین حال بسیار مسرور باشد ؛ آنوقت می‌توانی عشق بورزی ... آنگاه عشق تو دیگر یک نیاز نیست ، بلکه یک سهیم‌شدن است و دیگر یک ضرورت نیست ... دیگر به کسانی که دوستشان داری وابسته نیستی ، سهیم خواهی شد و سهیم‌شدن زیباست ... اشو


@sedaye_daron

اگر آگاهی از اینکه فکر چگونه آغاز می شود وجود داشته باشد ، نیازی به کنترل فکر نیست ... کریشنا مورتی



@sedaye_daron
زندگی  قلب تو را بارها و بارها میشکند تا زمانی که بفهمی قلب شکسته هم خودِ زندگیست ! ... و بعد قلبت دیگر نمیتواند شکسته باشد یا ترمیم شود ... پس تو یاد میگیری که با قلب شکننده خود زندگی کنی ، قلبی همیشه شکسته و همیشه شعله ور ، قلبی آسیب پذیر و در عین حال غیر قابل تخریب ... و تو عریان در برابر زندگی می ایستی ، لحظه به لحظه ، نفس به نفس ، در حالی که می دانی هر اتفاقی بیافتد ، اصلا ایرادی ندارد ... حتی در میان یک ویرانی کامل ، حتی اگر تمام این نکات را فراموش کنی (که اغلب فراموش می کنی) ... این ، خودِ آزادیست ..

. جف فاستر

@sedaye_daron
کسی که مدام در حال فکر کردن است،
به جز همان افکار تکراری و محدودش،چیزی برای اندیشیدن ندارد؛

بنابراین ارتباطش را با جهان واقعی از دست می‌دهد.


@sedaye_daron
هرآنچه کاملاً پذیرفته شود‌،
به صلح‌، تبدیل می‌شود.
این
معجزه تسلیم «رها کردن» است.
.

@sedaye_daron
2024/10/01 17:34:59
Back to Top
HTML Embed Code: