Telegram Web Link
زندگی عادی‌ات را به روشی فوق‌العاده زندگی کن ! ... زندگی فوق‌العاده چیست؟ ... زندگی که طعم آگاهی به آن اضافه شود ، هرچه که انجام می‌دهی بگذار با طعم آگاهی باشد ... تو می‌توانی چایت را طوری مراقبه‌‌گون بنوشی که آن چای‌ نوشیدن تبدیل به یک نیایش شود ... می‌توانی همسرت را چنان دوست داشته باشی که عشق تبدیل به وجد و خلسه شود ... آنگاه تو خودت را در مرد یا زنت گم کرده‌ای ، و ناگهان در خدا گم می‌شوی ... آن لحظات بسیار باارزش‌اند ، آن لحظات ، اولین لمحات الوهیت را به تو می‌دهند .



@sedaye_daron
روش بیرون آمدن از زهدان ذهن این است: که هرچه بیشتر و بیشتر،
شاهد ذهن خودت باشی
این روشِ بیرون زدن از ذهن است.
این شاهد‌ شدن تو یک فاصله ایجاد می کند، یک فاصله بین تو و ذهن خودت خلق می‌کند
آن بند ناف بریده می‌شود. آهسته‌ آهسته هویت تو با ذهنت ازبین می‌رود. شروع می‌کنی به نگاه‌کردن به خودت همچون یک آگاهی؛ نه همچون یک ذهن، نه افکار؛ بلکه بعنوان یک آگاهی. این یک آغاز بزرگ است
زندگی واقعی، یک ماه‌ عسل واقعی با زندگی، ماه‌ عسل با خداوند.

@sedaye_daron
ابرها در آسمان می‌آیند و می‌روند ، اما این پدیدار شدن و ناپدید شدن ابرها ، تأثیری بر آسمان نمی‌گذارد ... ماهیت حقیقی تو همانند آسمان است ، مانند فضا است ... همچون آسمان باقی بمان و اجازه بده تا ابرهای افکار بیایند و بروند ... اگر این نگرش بی‌تفاوت بودن نسبت به ذهن را پرورش بدهید ، به‌ تدریج دیگر خودتان را با ذهن هم هویت نخواهید کرد ...

آنامالای سوامی


@sedaye_daron
عشق ؛ نيازمند بيشترين شهامت است ، چون كه شرط اساسي وارد شدن به دنياي عشق ؛ نيست كردن "خود" است ... ما همچون ديگر چيزها به  "خود" چسبيده ايم و حاضريم به خاطر آن بميريم ... اما حاضر نيستيم آنرا فدا كنيم ، زيرا "خود" ما را تعريف مي كند و به ما هويت مي دهد ... "خود" به ما هستي مستقل مي بخشد و باعث مي شود احساس مهم بودن بكنيم ... اما از آنجا كه "خود" اساسا پديده اي دروغين است ، تمام اين احساسات ريشه در دروغ دارند ... از اينرو همواره در ژرفاي وجودمان مي دانيم ولي در عين حال نمي دانيم ... ما از آن آگاهيم ولي در عين حال نمي خواهيم از آن آگاه باشيم ... ما از آن آگاهيم ولي در عين حال به آن  بي توجه ايم ... اين وضعيت دشواري است كه انسان گرفتار آن است ... به عشق پيوستن ، يعني از اين دام گسستن ، يعني دور انداختن كذب و بدل ، يعني نيست بودن ، چيزي نبودن ... اما از اين چيزي نبودن چيزهاي بسيار با ارزش بر مي خيزد و زندگي به بزم شادي تبديل مي شود ... اشو

@sedaye_daron
اگر تو در آرامش باشی، 
تمام جهان برای تو در آرامش می‌شود.
این فقط یک انعکاس است.
هر چیزی که تو هستی، 
بر همه جا منعکس شده است...


@sedaye_daron
عشق_و_شيدايی

فقط آدمهاي ساده و احمق،‌ معناي عشق را مي دانند؛
زيرا عشق نوعي ديوانگي است.
شايد هرگز به قله عشق نرسيده و تشنه آن باشيد.
عاشق بوده ايد،‌ اما عشق تان هرگز شيدايی نبوده است.
هرگز آن عشق شيدايی نبوده، بلكه عشقي ميان حال بوده است؛
مثل شعله اي نبوده كه همه چيز را مي سوزاند
شما عاشق بوديد، اما در عشق تان فنا نشديد و توانستيد جان سالم به در بريد. چون عاشقي زيرك بوديد.
فقط در آن حدی پيش رفتيد و بعد متوقف شديد.
ذهن شما مي گويد:
اين ديگر خيلي زياد از حد است. بيش از اين پيش رفتن خطرناك است.

عشق فقط يك تجربه را مي شناسد كه رضايت بخش است.
و آن، تا نهايت پيش رفتن است.
آنگاه انرژي تغيير بزرگي خواهد كرد. شناختن اوج عشق، ‌فقط براي يكبار كافي است و ديگر نيازي به تكرار آن نيست
آن تجربه كل وجود شما را تغيير مي دهد.
كمتر زيرك باشيد.
زيركي را فراموش كنيد.

#اﺷﻮ

@sedaye_daron
كبير، يكی از عارفان بزرگ هندی ميگويد‌: « من ساليان سال به دنبال خدا گشتم اما نتوانستم او را بيابم.
سپس پندار خدا را كاملاً دور انداختم و آرام شدم.
عاشق شدم.
چه كار ديگری ميتوانستم انجام دهم؟
من نتوانسته بودم خدا را بيابم پس يگانه راه، نزديك شدن به خدا بود تا حد ممكن.
پس ساكت و آرام شدم، عاشق شدم، چنان كه گوئی او را از قبل يافته بودم... روزی خدا به سراغم آمد و من از آن روز ديگر پروای او را در سر ندارم.
نخست من بودم كه او را صدا زدم: خدايا! تو كجايي؟ اينك او مرا صدا ميزند: كبير! تو كجائی؟ » كبير از چيزی بسيار پر معنا سخن ميگويد.
اصل گفتار او چنين است:
« خدا همچون سايه بدنبال من می آيد. مرا صدا ميزند و ميگويد: كبير، كبير! كجا ميروی؟ چه ميكنی؟ آيا كمكی از دست من ساخته است؟ اكنون كه من خدا را شناخته ام ديگر پروای او را در سر ندارم.
او در جائی بيرون از ما نيست.
او در درون ماست.
او را نه در آيين ها و تشريفات، بلكه در عشق ميتوان يافت.
او را نه در تعارفات، بلكه در دوستی بدون تعارف و صميمانه  با هستی ميتوان يافت. »


@sedaye_daron
عشق....

هر عاشقي تصور مي كند چيزي كم است ؛ ‌زيرا عشق كامل نشده است ، عشق يك فرآيند است ... هر عاشقي ناگزير احساس مي كند چيزي كم است ، اما اين نكته را اشتباه تلقي نكنيد ... اين نكته فقط نشان مي دهد كه عشق ؛ خود فرآيندي پويا و جاندار است ... عشق ؛ مثل رود است و هميشه جريان دارد ... رود با حركت كردن زنده است و وقتي متوقف شود ، راكد و مانده مي شود و آنگاه ديگر رود نيست ... كلمه رود ، نشانگر يك فرآيند است ، صداي آن به شما حس حركت مي بخشد ... عشق ؛ رود است ... تصور نكنيد چيزي كم است ... اين هم قسمتي از فرآيند عشق است و بسيار خوب است كه در عشق هميشه چيزي كم است ... وقتي چيزي كم است ، بايد دست به كاري بزنيد و اين ندايي است از قله هايي رفيع ... منظور آن نيست كه وقتي به آن قله ها برسيد ، ‌احساس خواهيد كرد كه كامل شده ايد ... نه ،‌ عشق هرگز احساس نمي كند كامل شده است ... عشق زيباست ؛‌ زيرا هميشه و هميشه زنده است ... شما هميشه احساس خواهيد كرد چيزي هماهنگ نيست ... اين هم طبيعي است ؛‌ زيرا وقتي دو نفر به هم مي رسند ، ‌دو دنياي مختلف با هم تلاقي مي كنند ... اگر انتظار داشته باشيد آنها كاملا باهم منطبق و هماهنگ باشند ، توقعي غير ممكن داريد و سرخوردگي و نااميدي ايجاد مي كنيد ... عاقبت ، لحظاتي وجود خواهد داشت كه همه چيز هماهنگ مي شود و اين لحظات بسيار نادر است ... عشق بايد اينگونه باشد ... بكوشيد آن هماهنگي را ايجاد كنيد ، اما هميشه آماده آن باشيد كه شايد اين هماهنگي اتفاق نيفتد ... نگران نباشيد ؛ ‌و گرنه ناهماهنگ تر خواهيد شد ... هماهنگي زماني روي مي دهد كه نگران آن نباشيد ؛ وقتي دلواپس نيستيد و حتي انتظار آنرا نداريد ...

#osho
@sedaye_daron
Forwarded from قدرت بیکران درون (Sedaye daroon)
بسیاری از مردم توانایی زندگی در لحظه اکنون و داشتن رضایت خاطر در لحظه‌ی حال را ندارند.

وقتی در حال خوردن سوپ هستید،
به دسر فکر نکنید.
وقتی در حال خواندن کتاب هستید
دقت کنید، بینید افکار شما کجا هستند.

هنگام مسافرت
به جای اینکه فکر کنید هنگام برگشتن به خانه چه کارهایی باید انجام شود
در همان مسافرت باشید.

اجازه ندهید لحظه‌ی اکنون
که غیر قابل وصف است از دست برود.

"همه دارایی شما لحظه حال است."

وین_دایر

@ghodratebikaranedaroon
هیچ کس نمی داند عشق چیست،
آنها که فکر می‌کنند عشق را می شناسند در توهمی بزرگ هستند.

عشق به این آسانی که مردم فکر می‌کنند شناخته نمی شود.

اساساً آنچه که مردم عشق می نامند ترس از تنها بودن است.
آنها صرفا به دیگری نیاز دارند و این چیزی است که مردم عشق نام می نهند.
آنها احساس تنهایی می‌کنند و تنهایی شان را میخواهند با دیگری پر می‌کنند. آنها خودشان را با دیگری مشغول و سرگرم می کنند و به یکدیگر می چسبند تا تنها نباشند.
حداقل دیگر درد تنهایی را ندارند و گذشته را فراموش میکنند. و این را عشق می نامند
و زمانی که آن دیگری می رود، دوباره شروع به احساس تنهایی می‌کنند و در جستجوی کسی دیگر می روند‌ تا در کنارش آسوده شوند.
این عشق نیست نیاز است، گدایی است
تو مثل کویر خشک و خالی هستی و حتماً باید با دیگری باشی، و در چنین حالتی، آن دیگری چیزی جز سراب نیست.

عشق واقعی فقط وقتی شروع می شود که تو  کسی را برای ارضای نیازهایت و یا فرار از تنهایی ات نخواهی،
بلکه در تنهایی ات چنان از محبت و آرامش و شادی سرشار و ارضا هستی که به دنبال کسی هستی تا آنها را با او
#سهیم_شوی.
عشق واقعی فقط زبان بخشیدن و سهیم شدن را میداند نه زبان گرفتن را...

#اشو

@sedaye_daron
کسانی که تلاشی برای بزرگ نشان‌دادن خود نمی‌کنند و به سادگی خودشان هستند ، تنها انسان‌های برجسته و ارزشمندی هستند ... که می‌توانند تغییراتی اساسی در این جهان ایجاد کنند ...

اکهارت تله
@sedaye_daron
عشق ؛ قادر است شما را وادار کند تا تمام آن چه به واسطه ادراک آموخته اید را از یاد ببرید ... گذشته را به خاطر نیاورید ، حال را فراموش کنید و به آینده نیاندیشید ... از همه چیز و همه کس و حتی وجود خودتان دست بکشید ... از تمامی آنچه واهی و خیالی است رها شوید و در حقیقت مأمن بگیرید ... تمامی خواست ها و آرزوهایتان را بسوزانید و تنها یک خواست و آرزو را در خود شعله ور کنید که همان وحدت با محبوبِ ربانی است ... مهربابا



@sedaye_daron
بخشایش ، مهم‌ترین گام در راه عشق ورزیدن به خود است ... ما باید خودمان را با چشمان معصوم یک کودک بنگریم و خلاف‌ها و شک و دودلی‌های خود را با عشق و مهربانی پذيرا شویم ... باید پیش داوری‌های سخت‌گیرانه را کنار بگذاریم و با اشتباهاتی که مرتكب شده‌ایم ، کنار بیاییم ... ما باید بدانیم که ارزش بخشیده شدن را داریم ... بخشایش ، موهبتی الهی است که به ما می‌آموزد اشتباه کردن ، بخشی از انسان بودن است ...

📔 نیمه تاریک وجود ، دبی فورد

@sedaye_daron
Audio
تو نه شکلی داری و نه نامی داری.
آرزومند آنچه که نیستی نباش.
زیرا با اشتیاق داشتن برای آنچه نیستی،
بی جهت برای خودت، تولید مصیبت و رنج میکنی.
فقط آنچه که هستی و بوده ای و خواهی بود، باش.
سعی نکن بشوی، یا بخواهی؛
مسئله رسیدن در کار نیست.
تو هم اینک آنجا هستی و همیشه نیز آنجا بوده ای.
فقط بیدار شو، از تمام رویاها برخیز.
رویاهای شبانه و رویا های روزانه!
از تمام شکل ها بیدار شو و در بی شکلی سکنا گزین.
و تمامی بیداران همین را گفته اند: با شناختن آن بی شکلی، با درک آن جاودانگی، زندگی تو تکمیل و ارضا شده است.
تو به رضایت، شادی و احسان عمیق و کامل رسیده ای.

#اوشو

@sedaye_daron
درسکوت و آرامش بنشین،
تو در تمام مدت زندگی ات به بیرون نگاه کرده ای و چیزی جز بی معنی بودن و کسالت نیافته ای.
اینک به دنیای درون فرصتی بده،
درون را بنگر، و به تو قول میدهم که همان چشمانی که در بیرون هیچ چیز نیافته است، در درون گنجی پایان ناپذیر بیابد.

#اشو

@sedaye_daron
اگر ما اصولاً انسان های آگاه و هشیاری باشیم و توجه کنیم می‌بینیم که فکر چه نقش عظیمی در زندگی ما بازی می کند ... البته فکر جای خودش را دارد ، اما طریق فکر طریق عشق نیست ، فکر هیچ ارتباطی با عشق ندارد ... آنچه مربوط و وابسته به فکر است می‌تواند به وسیله فکر درک و شناخته شود ، ولی چیزی که خارج از حیطه ارتباط فکر است در ظرف و قلمرو فکر نمی‌ گنجد ...

کریشنا مورتی ، حضور در هستی ، ترجمه : محمد جعفر مصفا

@sedaye_daron
عالَم بر مثال کوه است!
هر چه گویی از خیر و شر، از کوه همان شنوی و اگر گمان بری که من خوب گفتم کوه زشت جواب داد، محال باشد
محال باشد که بلبل در کوه بانگ کند از کوه بانگ زاغ آید، یا از بانگ آدمی بانگ خر!
پس یقین دان که بانگ خر کرده باشی!


فیه_ما_فیه

@sedaye_daron
2024/09/29 13:30:20
Back to Top
HTML Embed Code: