Telegram Web Link
عشق بورز،
و در عین حال در آن گم شو
ارتباط داشته باش،
و در عین حال تنها باش، کاملاً تنها.....

خوب بدان که تمام روابط یک بازی است.
یک نقش است که به تو داده شده است.
بازی را بازی کن و تا حد ممکن آن را زیبا
و با مهارت بازی کن.
یک بازی هرچه باشد یک بازی است،
و یک بازی نمیتواند بدون قوانین وجود داشته باشد.
به آن وابسته نباش.
در آن جدی نباش.
همیشه اجازه بده که حس شوخ طبعی در تو زنده بماند.
صادق باش ولی غیر جدی،
نقشی که در زندگی به تو داده شده است را عالی ایفا کن،
اما فراموش نکن که تو نقشت نیستی.
با نقشت هویت نگیر،
همسر بودن، مادر بودن، پدر بودن و فرزند بودن و...
همگی نقشی است که باید به زیبایی ایفا کنی. آنها را جدی نگیر.

اما آگاه باش که تو نقشت نیستی.
تو ورای همه نقشها و صورتها هستی...

اشو

@sedaye_daron
هنگامی که آزمون‌های من بسیار دشوار هستند،
من اول در درون، سعی به درک خود می‌کنم.
شرایط خارجی را مقصر نمی‌شمارم و سعی نمی‌کنم کس دیگری را اصلاح کنم.
اول به درون می‌روم.
سعی می‌کنم دژ درونی روح خود را پاکیزه گردانم و موانع را از سر راه تجلیِ روح همه قادر و همه دانای خود بردارم.
این راه موفقیت‌ در زندگی است.

#پاراماهانسا_یوگاناندا

@sedaye_daron
خویش , مثل مغناطیسی پرقدرت در درون ما است. او ما را به تدریج به سمت خود می‌کشاند اگرچه که ما تصور می‌کنیم که براساس اراده خود بسوی او می‌رویم.
وقتی که به اندازه کافی نزدیک باشیم پایانی بر فعالیت‌های ما گذاشته , ما را ساکت می‌سازد , و آنگاه جریان شخصی ما را می‌بلعد , و بدین سان شخصیت غلط ما را می‌کشد . او هوش را چیره گشته و تمامی هستی را غرق می‌کند. ما فکر می‌کنیم که بر او مدیتیشن می‌کنیم و در جهت او رشد می‌کنیم , درحالیکه حقیقت این است که ما سرشار از آهن هستیم و این خویش مغناطیس است که ما را به سمت خود می‌کشاند. بدین ترتیب پروسه یافتن خویش , شکلی از آهن ربای الهی است.

#رامانا_ماهارشی

@sedaye_daron
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیداری ذهن
(قسمت اول)

@sedaye_daron
عشق ؛ هرگز تولید رنج نمی‌کند ، این تو هستی که آن را مسموم می‌کنی ...  عشق ؛ همیشه خوشی است ، عشق ؛ همیشه یک ضیافت است ... عشق ؛  عمیق‌ترین شعفی است که طبیعت به تو ارزانی می‌کند ، ولی تو آن را نابود می‌کنی ... بنابراین ، در هندوستان و در سایر فرهنگ‌های قدیمی ، فقط برای اینکه افراد دچار رنج آن نشوند ، امکان عشق بطور کامل بسته شد ... پس تو دچار رنج ناشی از عشق نمی‌شوی ... "ولی همچنین آن شعفی که طبیعت به تو ارزانی داشته را از کف خواهی داد ... پس یک زندگی میانحال وجود خواهد داشت ، نه رنج و نه شادمانی ، فقط یک گذران زندگی" ... اشو


@sedaye_daron
هیچ رویدادی به خودی خود دردناک نیست ... نکتهٔ مهم ، چگونگی نگرش به آن است ... این نکته مهم است که درک کنیم ، همه چیز در جهان ، در هر لحظه ، همان گونه که باید روی می‌دهد ... هیچ اشتباه و هیچ تصادفی در کار نیست .


@sedaye_daron
:
مردی در حال بتون ریزی بر روی سطح پیاده رو بود.
هنوز پشتش را برنگردانده بود که عده ای بچه - دوان دوان - از روی بتون نرم گذشتند
و جای پایشان بر روی آن باقی ماند.

یکی از همسایگان با شنیدن داد و فریاد و دشنام های آن مرد، به او نزدیک شد و گفت:
" من فکر می کردم که تو
بچه ها را دوست داری! "
آن مرد جواب داد:
" معلومه که دوست دارم
ولی فقط در خیال،
نه در واقعیت "

دوست داشتن مردم در ذهن و خیال بسیار ساده است ولی در واقعیت، مشکلات بروز می کنند‌.

به خاطر داشته باش:
تا زمانی که نتوانی به انسانها -
انسانهای واقعی و عینی - عشق بورزی،
عشق تو برای درختان و پرندگان و طبیعت،
متظاهرانه و قلابی است ...

#اشو

@sedaye_daron
همه آنچه که در زندگی شما می‌آید توسط عشق ؛ پیشکش شده است ، حتی پدیده‌های رنج‌آور ، که شما بتوانید رشد کنید ، که شما بتوانید متحول شوید ... لحظه‌ای که شروع کنید بگویید برای آن‌ها سپاسگزارم ، آنگاه از آن‌ها آزاد می‌شوید ... شما هیچ دشمن طبیعی در جهان ندارید به جز "طرز فکر خودتان" ... شما باید راههای "تاریک ذهن" را متحول کنید و اینکه بدون بدبینی متحول کنید ... شما نباید حق شناسی و قدردانی خود را از دست دهید ... از خدا برای همه چیز سپاسگزاری کنید ... موجی


@sedaye_daron
عشق ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻥ ﺧﻮﻳﺶ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻛﻦ . ﺍﮔﺮ ﺩﻟﻲ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ ﺩﻳﺮ ﻳﺎ ﺯﻭﺩ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻴﻜﻨﻲ . ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺟﻮﻳﺎﻳﺶ ﺑﻮﺩﻱ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻴﻜﻨﺪ - ﺭﺍﻩ ﻋﺸﻖ ﺭﺍﻫﻲ ﭘﺮ ﻣﺨﺎﻃﺮﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺷﺠﺎﻋﺖ ﻋﺸﻖ ﻭﺭﺯﻳﺪﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﻩ ﮔﺎﻡ ﻣﻲ ﻧﻬﻨﺪ . ﻋﺸﻖ ، ﻣﺮﺍﻗﺒﻪ ، ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺼﻴﺐ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻛﻪ ﺷﺠﺎﻋﺖ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ ، ﺭﺍﻩ ﻋﺸﻖ ﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﻴﺮﺳﻨﺪ ..

#اوشو


@sedaye_daron
ما آن افکار و احساساتی نیستیم که دائماً در ذهن‌مان می‌آیند و می‌روند. در حقیقت، ما ناظری هستیم که این افکار و احساسات را می‌بیند. مثل اینکه شما به ابرها نگاه می‌کنید؛ ابرها مدام شکلشان تغییر می‌کند اما شما که به آن‌ها نگاه می‌کنید، ثابت هستید.

وقتی ما فکر می‌کنیم که خودمان همان افکار و احساساتمان هستیم، دچار نوسانات زیادی می‌شویم. مثلاً وقتی ناراحتیم، احساس می‌کنیم که همیشه ناراحت خواهیم بود. اما وقتی بدانیم که ما جدا از افکارمان هستیم، راحت‌تر می‌توانیم با احساسات منفی کنار بیاییم و به آرامش برسیم.

تصور کنید شما یک آسمان صاف هستید. ابرهای سفید و سیاه، افکار و احساسات شما هستند. گاهی ابرهای سیاه آسمان را می‌پوشانند و همه جا تاریک می‌شود. اما آسمان همچنان آنجاست، فقط برای مدتی توسط ابرها پوشیده شده است. شما هم مانند آن آسمان هستید، همیشه هستی، حتی وقتی احساسات منفی بر شما غالب می‌شوند.

وقتی متوجه شویم که افکارمان دائماً در حال تغییر هستند، کمتر به آن‌ها وابسته می‌شویم و در نتیجه استرس کمتری را تجربه می‌کنیم. با این تمرین، می‌توانیم به ناظری تبدیل شویم که افکار و احساسات خود را بدون قضاوت مشاهده می کند.

موجی

@sedaye_daron
سؤال : آیا خلوت برای یک انسان عارف ضروری است؟ ... پاسخ : انسان می‌تواند در وسط جهان باشد و سکوت و آرامش را حفظ کند ؛ چنین انسانی در خلوت است ... دیگری می‌تواند به تنهایی در جنگل‌ها بماند و ناتوان باشد که ذهن خودش را کنترل کند ؛ نمی‌تواند گفته شود که او در خلوت می‌باشد ... انسانی که دل‌بسته به آرزو است نمی‌تواند خلوت را به دست آورد ، هرکس که او می‌تواند باشد ؛ یک انسان رها همیشه در خلوت است ... حتی انسانی که با رهایی و عدم دلبستگی کار کند در خلوت کار می‌کند ، و کار او بر او تأثیر نمی‌گذارد ... وقتی کار با دل‌بستگی اجرا شود او یک زنجیر است. خلوت فقط در جنگل‌ها نیست ... میتوان وسط مشغولیتهای دنیوی آن را داشت ... رامانا ماهارشی



@sedaye_daron
از چيزى حرف می‌زد كه حرفش نبود. به چيزى می‌خنديد كه در خلوت به گريه‌اش انداخته بود. او با كسى بود كه دوستش نداشت و صورت كسى را پشت چشمانش داشت كه انكارش میكرد. او از آن‌چه نبود نقابى ساخته بود و آنچه را كه بود پشتش پنهان كرده بود.

آلبر_کامو

@sedaye_daron
در این دنیا درختان ، پرندگان و حیوانات و کوهستان‌ها غیرواقعی نیست ! ... ولی دنیایی که ذهن تو خلق می‌کند ، غیرواقعی است ... وقتی مردمانی مانند بودا را می‌شنوی که در مورد غیرواقعی بودن دنیا صحبت می‌کنند ، دچار سوء تفاهم نشوید ، منظور آنان این نیست که درختان غیرواقعی هستند ، مردم غیرواقعی هستند و ... منظورشان این است که هرآنچه را که در مورد واقعیت "فکر کرده‌اید" غیرواقعی است ، ذهن شما غیرواقعی است ... وقتی ذهن دورانداخته شود ، همه چیز واقعی است ... ذهن آماده است روی هر چیزی بپّرد و فرافکنی کند ... بسیار مراقب ذهن باشید ... مراقبه یعنی : مراقب بودن ، فریب ذهن را نخوردن ... اشو


@sedaye_daron
به جای ترسیدن از "عشق" ، با آن زندگی کن ... ترس و عشق دو قطب متضاد مردم معمولاً تصور می‌کنند که عشق و نفرت دو قطب مخالف یکدیگر هستند ؛ این تصور اشتباه است ... عشق و نفرت در واقع از یک نوع انرژی سرچشمه می‌گیرند ... عشق می‌تواند تبدیل به نفرت ، و بالعكس نفرت می‌تواند تبدیل به عشق شود ، آنها قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند ... بنابراین عشق و نفرت متضاد نیستند ، بلکه مکمل یکدیگر هستند ... در واقع ما از کسی که عاشقش هستیم ، می‌توانیم متنفر هم باشیم ... عشق و نفرت همیشه در کنار یکدیگر هستند ، آنها دشمن یکدیگر نیستند ، بلکه با هم دوست هستند ... تضاد واقعی ، بین عشق و ترس وجود دارد ، آنها هیچ وقت در کنار یکدیگر نیستند ... اگر ترس بیش از حد در وجود تو رخنه کند ، عشق ناپدید می‌شود ترس نمی‌تواند به عشق تبدیل شود ، و عشق نیز هیچ گاه به صورت ترس در نمی‌آید ، آنها قابل تبدیل شدن به یکدیگر نیستند ... فقط عشق است که انسان را غنی و ثروتمند می‌کند ... ترس انسان را علیل میکند ، فلج می‌کند ، و انسان هرچه بیشتر زمینگیر شود ، به همان نسبت ترس بیشتری بر وجودش سایه می‌افکند ، و بنابراین در یک چرخه باطل قرار می‌گیرد ... عشق به تو پر و بال می‌بخشد ، به تو کمک می‌کند که در زندگی آرامش داشته باشی ، به تو شجاعت می‌بخشد ، تا زندگی را از جنبه‌های مختلف تجربه کنی ... عشق گستره کامل زندگی را در پیش روی تو می‌نهد ... عشق چند بعدی است‌، عشق همچون "رنگین کمانی" است که کلیه رنگ‌های زندگی را در بر می‌گیرد ... پس قبل از هر چیز ، ترس را به دور بینداز و هرچه بیشتر و بیشتر جذب عشق شو ؛ ترس را با عشق جایگزین کن ... به آسمان فکر کن ، به گستره پهناور آن ؛ به آزادی فکر کن ، به بیکرانی آن ذهن خود را با چیزهای کوچک و پیش پا افتاده مشغول نكن ... ترس همیشه مشغول و گرفتار مسائل خرد و جزئی است ... در مقابل ، عشق آماده است تا همه چیز را قربانی کند ... عشق فقط به وسعت و عظمت و بیکرانی می‌اندیشد ... عشق همچون عقابی سوار بر جریان باد است که به جستجوی ناشناخته‌ها می‌رود .

@sedaye_daron
از روزی که فهميدم نیازی به خوشبختی ندارم، خوشبختی در وجودم آشیان کرد.
آری، از همان روز که به خود قبولاندم که برای خوشبخت بودن به هیچ چیز نیاز ندارم.


آندره ژید

@sedaye_daron
ذهنی که اندوه بر آن مستولی شده ، هرگز نخواهد دانست که عشق چیست ... احساساتی بودن و عاطفی بودن هیچگونه ارتباطی با عشق ندارد ... لذا عشق نیز ارتباطی با آرزو و لذت ندارد ... کریشنا مورتی ، رهایی از دانستگی


@sedaye_daron
خداوند مانند آن دریا است ...

"درست در کنار شما نشسته است ، دست در دست" ! ... شما خدا را کسر دارید نه به ‌این سبب که او در ستاره‌ای در دوردست‌ها زندگی می‌کند ... علتش این است که او همچون سایه ، شما را تعقیب می‌کند ، اینجا روی همین زمین ! ... شما خدا را از دست می‌دهید زیرا او در درون نشسته و شما بیرون را نگاه می‌کنید ... شما خدا را از دست می‌دهید زیرا او خودِ شما شده و شما در جای دیگر دنبال او می‌گردید ... او در جوینده قرار دارد ؛ "آنچه جسته می‌شود در جوینده قرار دارد" ... شما فکر می‌کنید مقصد در جای دیگر است ... "اما مقصد همینجاست ؛ مقصد ، درون شماست" ! ... اشو


@sedaye_daron
درست مانند قایقی که بر روی رودخانه شناور است...
نباید پارو بزنی، فقط طناب را شل کن.
نباید شنا کنی،
فقط شناور باش.
آنگاه رودخانه خودش تو را به دریا خواهد برد.

دریا بسیار نزدیک است.
دریای او در جان ماست.
اما فقط برای کسانی که شناورند.
نه برای کسانی که شنا میکنند.
از غرق شدن نترس.
زیرا ترس تو را وادار به شنا میکند.

حقیقت آن است که، کسانی که خود را بدون واهمه در خدا غرق میکنند، برای همیشه نجات میابند.
مقصدی را هم برای خودت تعیین مکن.
زیرا کسی که هدف تعیین میکند، شروع میکند به شنا کردن.

همواره به یاد داشته باش، زمانی که قایق زندگی ات را به جریان اراده الهی بسپاری، به هر جا برسی مقصد همانجاست


@sedaye_daron
بخشش واقعی فراتر از صرف گذشت کردن از یک عمل اشتباه است. این بخشش، ریشه در درک عمیقی از ماهیت وجودی انسان دارد.

هر فرد علاوه بر جنبه‌ی سطحی انسانی خود، دارای یک بُعد عمیق‌تر و پایدارتر است که تحت تأثیر رنج‌ها و سختی‌های زندگی قرار نمی‌گیرد. این بُعد، هسته اصلی وجود انسان است و به آن اجازه می‌دهد تا فراتر از رنج و درد برود.

واژه روح جهانی در کلام اکهارت به یک نیروی برتر یا هوشیاری جهانی اشاره دارد که همه موجودات را به هم متصل می‌کند. این روح جهانی، فراتر از رنج و محدودیت‌های فردی است.

بخشش واقعی، فراتر از بخشیدن ظاهری است. این بخشش، ریشه در درک این حقیقت دارد که رنج‌ها و دردها موقتی هستند و نمی‌توانند به هسته اصلی وجود انسان آسیب برسانند.

رنج بخشی از تجربه انسانی است اما لزوماً نباید بر کل وجود ما سایه بیاندازد. با شناختن بُعد عمیق‌تر وجود خود، می‌توانیم از رنج ها رها شویم و به بخشش حقیقی وجودمان را درک کنیم. این نوع بخشش نه تنها به ما آرامش می‌دهد، بلکه به ما اجازه می‌دهد تا با دیگران و جهان اطرافمان ارتباطی عمیق‌تر برقرار کنیم.
درک این که رنج موقتی است، می‌تواند به کاهش درد و رنج روانی کمک کند. بخشش واقعی، روابط بین فردی را بهبود می‌بخشد و به ایجاد صلح درونی و بیرونی کمک می‌کند.

این دیدگاه، به رشد معنوی ما کمک می‌کند و به ما اجازه میدهد تا درک کنیم که بخشش واقعی، ریشه در درک عمیق از ماهیت وجودی انسان دارد و به ما کمک میکند تا فراتر از رنج‌ها و محدودیت‌های زندگی مادی برویم.

#اکهارت_تله

@sedaye_daron
2024/11/14 15:30:05
Back to Top
HTML Embed Code: