احساس تنهایی برای رفاقت یا همراهی مضر نیست ، چرا که رفاقت تنها زمانی شکوفا می‌شود که هر یک از دو طرف فردیتش را بخاطر داشته باشد ... اگر ما نتوانیم بودن با خودمان را تحمل کنیم ، چگونه می‌توانیم از دیگران انتظار داشته باشیم که این کار را برای ما انجام دهند ... در واقع ، ظرفیت بودن با خودمان همان گونه که هستیم (محدود ، دارای عیب و نقص و عمیقا دچار اشکال) نه تنها "علاجی" برای احساس تنهایی ما خواهد بود ، بلکه موهبتی پنهان برای دیگران است ..

. ✍️ کارل گوستاو یونگ

@sedaye_daron

تو نمی دانی من چقدر دوست دارم بر خلاف مقررات و آداب و رسوم و برخلاف قانون و افکار و عقاید مردم رفتار کنم.پیوسته فکر میکنم که هر طور شده باید یک قدم از سطح عادیات بالاتر بگذارم.من این زندگی خسته کننده و پر از قید و بند را دوست ندارم...
من نمی دانم تو در این باره چه فکر می کنی ولی من همیشه دوستدار یک زندگی عجیب و پر از حادثه بوده ام شاید خنده ات بگیرد اگر بگویم من دلم می خواهد پیاده دور دنیا را بگردم...
من دلم می خواهد پیاده توی خیابان ها مثل بچه ها برقصم بخندم فریاد بزنم.
من دلم می خواهد کاری کنم که نقض قانون باشد.



#فروغ_فرخزاد

@sedaye_daron

يك قانون بسيار بنيادي زندگي آن است اگر بترسي‏‌ ، انرژي را به طرف مقابل مي دهي تا تو را بيشتر بترساند ... خود ايده ترس در تو‏ ،‌ عكس آن ايده در طرف مقابل ايجاد مي كند ... اشو


@sedaye_daron

ایگو همچون یک لایه زیرین درتمام فعالیتها احساس میشود ... حسی از کمبود ، ترس و مقاومت که بطور مستمر ادامه دارد ... شاید مدام به آن فکر نکنیم اما آن همچون تمی زیرین در زندگی ما جریان دارد ... هنگامی‌که توجه‌مان به امور بیرونی زندگی است و در موردشان فکر می‌کنیم دوباره و دوباره به این لایه ایگو برمی‌گردیم ، به لایه کمبود ، ترس و مقاومت ... و همین‌که با آن روبه‌رو می‌شویم برای رها شدن از شرش و آرام کردنش دوباره به بیرون می‌رویم تا بلکه با برآورده کردن نیازهای دائمی‌اش اندکی آرام گیریم ... غافل از اینکه ماهیت حقیقی ما در پس این لایه ایگو قرار دارد و تا زمانی که آن را به‌درستی نبینیم این چرخه مدام تکرار خواهد شد ... روپرت اسپایرا


@sedaye_daron

ما تصور می کنیم کسی هستیم در حالی که هیچ هستیم
تنها چیزی که باید تسلیم کنیم،
نفس کاذب است؛
یعنی باور به این که کسی‌ هستیم
این باور افسانه ای بیش نیست
وقتی افسانه را رها کنید، واقعی می شوید. وقتی چیزی را که واقعا ندارید، رها می کنید، همان که‌ هستید می شوید

ما به نفس مان وابسته می مانیم؛ زیرا تمام عمر تعليم دیده ایم که مستقل باشیم. تمام عمر تعلیم دیده ایم و برنامه ریزی شده ایم که بجنگیم؛ گویی کل زندگی چیزی جز ستیز برای بقا نیست.
زندگی را فقط وقتی که تسلیم شدید، می توانید بشناسید
آن گاه دست از جنگیدن برمی دارید و لذت می برید
در غرب، مفهوم نفس بسیار قوی است و همه سعی دارند بر چیزی غلبه کنند. مردم حتی از غلبه بر طبیعت حرف می زنند. در حالی که این حرف کاملا احمقانه است
ما قسمتی از طبیعت هستیم. چگونه می توانیم بر آن غلبه کنیم؟
می توانیم‌ آن را نابود کنیم، اما نمی توانیم بر آن غلبه کنیم
به این ترتیب است که کل طبیعت به تدریج نابود می شود و محیط زیست در هم می ریزد.
چیزی وجود ندارد که بتوان بر آن غلبه کرد. در حقیقت، باید با طبیعت و در طبیعت حرکت کرد و به طبیعت اجازه داد تا وجود داشته باشد.

#اشو

@sedaye_daron

این، زیبایی واقعیت فیزیکی است که مانند یک آینه عمل می‌کند،
چون همیشه تو را به خودت برمی‌گرداند.
اگر چیزی در زندگی تو در حال رخ دادن است که
به روشی که تو ترجیح می‌دهی نیست،
آنوقت واقعیت فیزیکی به زیبایی دارد به تو نشان می‌دهد که
چیزی باید در سیستم باوری درونی تو تغییر کند
تا باعث شود آن تغییر در آن بیرون انجام شود.

@sedaye_daron

عشق هرگز تولید رنج نمی‌کند ... این تو هستی که آن را مسموم می‌کنی ... عشق همیشه خوشی است ، عشق همیشه یک ضیافت است ... عشق عمیق‌ترین شعفی است که طبیعت به تو ارزانی می‌کند ، ولی تو آن را نابود می‌کنی ... بنابراین ، در هندوستان و در سایر فرهنگ‌های قدیمی ، فقط برای اینکه افراد دچار رنج آن نشوند ، امکان عشق بطور کامل بسته شد ... پس تو دچار رنج ناشی از عشق نمی‌شوی ... "ولی همچنین آن شعفی که طبیعت به تو ارزانی داشته را از کف خواهی داد ... پس یک زندگی میانحاله وجود خواهد داشت ، نه رنج و نه شادمانی ، فقط یک گذران زندگی" ... اشو



@sedaye_daron

يک چيز را به خاطر داشته باش : ‌هر آنچه به تو احساسي از نفسانيت بخشيد "مانع" است ... هر آنچه به تو احساسي از عدم نفسانيت بخشيد "راه" است ... اشو


@sedaye_daron

خبر نویدبخش:
شما می‌توانید
خویش را از ذهن‌تان برهانید.

این تنها آزادی حقیقی‌ست.

همین لحظه
نخستین گام را در این راه بردارید.

شروع کنید
ـ به بیشتر و بیشتر شنیدنِ
صدایی که در سر شماست.

ـ به الگوی افکار تکراری‌

ـ به آن صفحه‌های گرامافون قدیمی
که سالیان سال است
در سرتان پخش می‌شود گوش کنید.

منظورم از
"مشاهدهٔ فکرکننده" همین است.

به سخنی دیگر
به صدای درون سرتان گوش دهید
و مانند شاهدی حاضر
آنجا باشید.

برای شاهدبودن
بایستی آن را بی طرفانه بشنوید.

#کتاب_نیروی_حال 📙
#اکهارت_تله

شكيبايي ...

عشق شكيباست و هر چيز ديگر عجول ... هنگاميكه درك كنيد شكيبايي يعني عشق و عبادت ، همه چيز را درک خواهيد كرد ؛ كافيست ياد بگيريد چگونه شكيبا باشيد ... برخي چيزها را نمي توان انجام داد ، آنها خودشان اتفاق مي افتند ... چيزهايي است كه مي توان آنها را انجام داد ، ‌ولي مربوط به همين دنيا مي شوند ... آنچه خود به خود رخ مي دهد ، به دنياي ديگر مربوط است ، تنها اين چيزها واقعي هستند ؛ پذيراي اين موارد باشيد ... شكيبا باشيد و در انتظار باقي بمانيد ... با عشق و سپاس منتظر باشيد ؛‌ با سپاس از آنچه تاكنون رخ داده است و در انتظار آنچه قرار است رخ دهد. معمولا ذهن انسان دقيقا برعكس عمل مي كند ... ذهن هميشه در حال اعتراض و نق زدن است و هرگز سپاس گزار نيست ... ذهن آرزوهاي مختلف دارد و از ظرفيت پذيرش برخوردار نيست ... اگر ظرفيت دريافت در شما وجود نداشته باشد ، ‌آرزوهايتان به ثمر نمي نشيند ... اشو


@sedaye_daron

زندگی شما، بطور کلی، مسیری
پر پیچ ‌وخم به سوی بیداری است.
همچنان که از زیبایی راه لذت میبرید،
به آنچه زندگی سعی دارد برای شما
از طریق چالش‌هایش آشکار کند توجه کنید.

#آدیا_شانتی

@sedaye_daron

ایگو همچون یک لایه زیرین درتمام فعالیتها احساس میشود ... حسی از کمبود ، ترس و مقاومت که بطور مستمر ادامه دارد ... شاید مدام به آن فکر نکنیم اما آن همچون تمی زیرین در زندگی ما جریان دارد ... هنگامی‌که توجه‌مان به امور بیرونی زندگی است و در موردشان فکر می‌کنیم دوباره و دوباره به این لایه ایگو برمی‌گردیم ، به لایه کمبود ، ترس و مقاومت ... و همین‌که با آن روبه‌رو می‌شویم برای رها شدن از شرش و آرام کردنش دوباره به بیرون می‌رویم تا بلکه با برآورده کردن نیازهای دائمی‌اش اندکی آرام گیریم ... غافل از اینکه ماهیت حقیقی ما در پس این لایه ایگو قرار دارد و تا زمانی که آن را به‌درستی نبینیم این چرخه مدام تکرار خواهد شد ... روپرت اسپایرا



@sedaye_daron

‌
بزن و برقص ...

به یک بیان مطایبه‌آمیز بگوییـم : تـو اسـیر "خـود" نیستی ؛ بلکـه جامعه می‌زند و اندیشه‌های تو در ذهنت می‌رقصند ! ... و تـو بـه دلیـل القاء جامعه ، این رقـص را بـه حسـاب "خـود" گذاشـته‌ای ! ... كـل مـاجرا خلاصه می‌شود در همین زدن و رقصیدن - رقص اندیشه‌ها ! ... و این "زدن" شکل‌های مختلف و گسترده‌ای دارد : ملامت یک شکل زدن و واداشتن اندیشـه‌های تـو بـه رقـص است ... "مقایسـه" ، "موفقیت" ، "تو حقیری و بـاید متشـخص بشـوی" و خیلی تمهيـدات دیگر حکم "زدن" را دارند ! ...

محمد جعفر مصفا ، آگاهی

@sedaye_daron

تمایل به زندگی کردن ، تمایل به مردن ، تمایل به رهایی یا تمایل به پنهان شدن ، تمایل به برقراری ارتباط یا تمایل به تنها بودن ، تمایل به «خواستن» یا تمایل به رها بودن از هر خواسته ای … عزیز من ، تو تمام اینها را در قلب وسیع و زیبایت در برمیگیری ... از هیچ کدام از این ها روی بر نگردان ، ولی نگذار هیچ کدام ، ارباب تو شود … آزاد و وحشی باش ؛ همچون درختی در جنگل : به سمت نور حرکت کن و عاشق سایه‌هایت نیز باش ...

جف فوستر
@sedaye_daron

به دنبالِ آرامش نگردید ... به دنبال هیچ حالتی غیر از حالتی که هم‌اکنون در آن هستید ، نباشید ، وگرنه ، برای خودتان کشمکشی درونی و ناآگاهانه ، مقاومت ایجاد می‌کنید ... برای این‌ که در آرامش نیستید ، خودتان را ببخشید ... درست لحظه‌ای که کاملا عدم آرامش‌تان را می‌پذیرید ، ناآرامی به آرامش تبدیل می‌شود ‌... هرچه را کاملا بپذیرید ، شما را به آن‌جا خواهد برد ؛ به درون آرامش ...  این معجزه‌ی تسیلم شدن است ...

اکهارت تُله


@sedaye_daron

رنج‌ها گنج‌هایی در دل خود دارند،
و دردها آسودگی‌هایی به همراه؛
برای دیدن باید دیده گشود،
برای گشودن باید پرده‌ها را زُدود،
زخم‌ها چشم می‌شوند و شکست‌ها درس،
اگر هوشیاری باشد و شکیبایی یارش،
عزیزترین یارانمان در حقیقت،
چالش برانگیزترین لحظاتِ زندگی‌مان می‌شوند،
و عدو سبب خیر می‌شود ..

”هیچ آگاه شدنی بدون رنج نیست.”

کارل_گوستاو_یونگ



هرگز برای عاشق شدن دنبال باران و بابونه نباش!
گاهی در انتهای خارهای يک کاکتوس،
به غنچه‌ای می رسی که زندگيت را روشن میکند!

@sedaye_daron

اگر در ذهن تو صلح باشد صلح را با هر کسی پیدا خواهی کرد ... اگر ذهن تو بر آشفته باشد بر آشفتگی را همه جا پیدا خواهی کرد ... پس نخست صلح را در درون پیدا کن و خواهی دید که صلح درونی در همه جای دیگر منعکس می‌شود ... "تو این صلح هستی" ... تو خوشبختی هستی ، کشف کن ... کجای دیگر می‌توانی صلح را پیدا کنی اگر نه در درون خود؟ ...

پاپاجی
@sedaye_daron

بگذارید همه‌ی مخلوقات دو به دو وارد شوند ... تردید و یقین ، شادی و اندوه ، ابهام و وضوح ، سعادت و کسالت ، هر چیز مقدس و هر چیز بیهوده ، هر فکر و هر حسی و هر احساسی ، هر قطعه‌ی نادیده‌ گرفته‌ شده از خویشتن کهن خود را ... کشتی نوح عشق بسازید که گنجایش نگه داشتن همه را با هم دارد ... بگذارید هر جفتِ متضاد ، پناهگاهی را در وسعت یکپارچهٔ شما پیدا کنند ...

جف فوستر

@sedaye_daron

سرچشمه وفور و فراوانی ، بیرون از شما نیست ، بلکه بخشی از آن کسیست که شما هستید ... با این وجود ، نخست از توجه به فراوانی بیرونی و شکرگزاری در مورد آنها آغاز کنید ... غنای زندگی پیرامونتان را ببینید ... گرمای خورشید روی پوستتان ، نمایش گل های خیره کننده در گل فروشی ، گاز زدن بـه میوه ای آبدار یا خیس شدن زیر بارانی که به فراوانی از آسمان میریزد ... غنای زندگی لحظه لحظه با شماست ... اعتراف به این فراوانی و سپاسگزاری برای این وفور در پیرامونتان ، فراوانی خفته در درون شما را بیدار میکند ... آنگاه ، بگذارید جـاری شود ... وقتی به بیگانه ای لبخند میزنید ، جریانی کوچک از انرژی شما ، به بیرون جاری میشود شما ، دهنده میشوید ... به طور مداوم از خودتان بپرسید : «در این وضعیت ، چه می توانم بدهم؟ چگونه می توانم به این شخص یا در این وضعیت ، خدمت کنم»؟ ... شما نیازی ندارید کـه مالک چیزی باشید تا احساس فراوانی کنید ؛ البته اگر چه وقتی مدام احساس فراوانی می کنید ، به احتمال نزدیک بـه يقين ، فراوانی به سویتان روانـه خواهد شـد ... فراوانی فقط سراغ کسانی می آید که هم اکنون ، احساس فراوانی می کنند ...

اکهارت تله ، 📚 یگانگی با کل زندگی


@sedaye_daron