Telegram Web Link
‍ اگر باید بمیری ، برای بزدلی فرصت نداری ... چون بزدلی موجب می شود که به چیزهایی چنگ بیندازی که فقط در اندیشه ات وجود دارد ... این چنگ انداختن تو را تسلی می دهد ولی فقط تا هنگامی که آرامش برقرار است ... زیرا وقتی که دنیای ترسناک ، دنیای اسرار آمیز دهانش را برای تو خواهد گشود ، همانطور که برای هر یک از ما می گشاید ... متوجه خواهی شد که طریق رفتارت اصلا قابل اطمینان نبوده است ...

کارلوس کاستاندا ، 📔 سفر به دیگر سو

@sedaye_daron
مراقبه یعنی: بیدار شدن
مراقبه یک لالایی نیست؛دقیقا قطب مخالف آن است
مراقبه یک شوک است:
ضربه ای که خواب تو را در هم میشکند و رویاهایت را خرد میکند
اگر یک گدا باشی،دیگر گدا نخواهی بود؛مراقبه مفهوم گدا بودنت را در هم میشکند
اگر نخست وزیر باشی،دیگر نخست وزیر نخواهی بود؛مراقبه توهم نخست وزیر بودن را میشکند
تمام هویت ها را درهم میشکند
و تنها تو را با یک واقعیت روبه رو می‌سازد که:
تو الهی هستی
مراقبه توهمات تو را دور می‌کند و واقعیت وجودت را آشکار می سازد. 


@sedaye_daron
Forwarded from قدرت بیکران درون (Sedaye daroon)
🔻🔻

‌جهان هستی منتظر صدای شماست تا ببیند چه چیزی را طلب میکنید ... در طول روز چه میگوید

آیا یکی خط در میان فراموش میکنید که با قانون سرو کار دارید وهر آن چه را که نمی خواهید با زبان یا در ذهن می پرسید ؟
آیا به قدرت کلمات ایمان آورده اید ؟
در طول روز وقتی افکار منفی هجوم  می آورند به دنبال یک پرسش خوب باشید...
چه چیز دیگری برای خوشحالی دارم؟
چه چیزی برای شکر گذاری دارم؟
امروز چه کار خوب وعالی می توانم انجام دهم؟
وسوالاتی از این قبیل...

همه‌ی این سوالات مثبت ودارای ارتعاش خوب هستن وصد در صد کل هستی اینها را می شنود وشما پاسخ این سوال ها را در زمان‌مناسبش دریافت می کنید...


@ghodratebikaranedaroon
انسان معمولا نا خود آگاه است ... فقط بخشي اندک از وجود او خود آگاه است ، بخشي بسيار بسيار اندک ... تو هر لحظه ممكن است با بروز حادثه اي كوچک ، ناخودآگاه شوي ... كافيست كسي پا روي كفشت بگذارد تا ناخودآگاه شوي ... كافيست كسي به تو تنه بزند يا كسي به تو توهين كند و با خشم به تو نگاه كند تا ناخودآگاه شوي ... كافيست زني زيبا از كنارت بگذرد تا ... خودآگاهي تو چندان زياد نيست ، پديده اي بسيار سطحي است ... تو درون خود قاره پهناور ناخودآگاهي را داري كه بايد دگرگونش كني ... آنگاه كه همه وجود تو خود آگاه شود ، آنگاه كه هیچ چيز نتواند تو را نا خود آگاه كند و حتي درخواب عميق نيز خود آگاهي تو در صحنه باقي بماند ، به خانه مي رسي ... اگر تو بيدار شوي به خانه مي رسي ... اما اگر بيدار نشوي ، در سر گرداني به همه جا سر مي زني مگر به خانه ... اشو




@sedaye_daron
برای خوب بودن ، نیازی نیست که سعی کنید خودتان را خوب کنید ، بلکه باید آن خوبی‌‌ای که از قبل در درون‌تان بوده است را پیدا کنید و بگذارید که نمایان شود ... ولی این تنها زمانی پدیدار خواهد شد که  تغییری اساسی در درجه‌ی آگاهی‌تان ایجاد شده باشد ...

اکهارت تله

@sedaye_daron
داروی همه چیز ، شناخت خویشتن است ... باید بیدار شوی و جایگاهت را به عنوان شاهدی بی شکل برای تمام اتفاقات بفهمی ... وقتی این شناخت رخ می‌دهد ، بیماری بزرگ تمام می‌ شود ، بار بزرگی رها می‌ شود ، تو آزاد می‌شوی و درون قلبت شکرگزاری بزرگی نسبت به خویشتن و خدا که حقیقت است ، رخ می‌دهد ... موجی



@sedaye_daron
من با عشق نفس می کشم و با زندگی جاری می شوم ...

آیا دیدگاهتان را گسترش می دهید یا یک بعدی هستید ؟! ... زمانی که افکار ، باورها و عقایدتان را گسترش می دهید ، عشق به راحتی جریان می یابد ... اما با محدود کردن خودتان ، دیواری به دورتان می کشید و خود را از ملاقات و صحبت با دیگران محروم میکنید ... هر زمان احساس ناراحتی یا ترس کردید ، شروع به تنفس عمیق بکنید ... تنفس عمیق بکشید و اجازه دهید عشق و آرامش در درونتان جریان یابد ... با این کار موانع را برطرف می کنید ... هر زمان احساس ناراحتی و ترس کردید ، شروع به تنفس عمیق بکنید ... تنفس عمیق موجب افزایش حجم قفسه ی سینه و احساس آرامش می شود ... نفس عمیق بکشید و اجازه دهید عشق و آرامش می شود ... نفس عمیق بکشید و اجازه دهید عشق و آرامش در درونتان جریان یابد ، با این کار موانع را برطرف می کنید ... هر زمان احساس ناراحتی و ترس کردید ، چند نفس عمیق بکشید و از خودتان بپرسید : «آیا می خواهم ذهنی باز داشته باشم یا محدود و یک بعدی باشم»؟ ... امروز روزی تازه است ، خواهان شروعی تازه باشید و چیزهای خوب خلق کنید ... لوییز هی ، افکار قلبی


@sedaye_daron
تمرین و پرورش عادت به حرف زدن درونی با خداوند و ابراز عشق به او نه تنها برای کسانی است که در صومعه‌ها زندگی می‌کنند، بلکه برای همه مردمی است که در دنیا  زندگی می‌کنند. این کار عَمَلی است. کمی کوشش لازم دارد. تمامی عاداتی که تا کنون در خود پرورش داده‌اید کارهایی بوده‌اند که به کرات انجام دادید، چه به نحو فیزیکی و چه ذهنی، تا اینکه آنها به صورت طبیعت دوم شما درآمدند. اما برای بوجود آوردن آنها از یک نقطه باید شروع می‌کردید. اکنون زمانش رسیده که آن نوع کردار و افکاری را آغاز کنید که عادت به گفتگو با خداوند در سکوت را در شما پرورش می‌دهد.


sedaye_daron
همه ی آنچه که در زندگی شما می‌آید توسط عشق پیشکش شده است ، حتی پدیده‌های رنج‌آور ، که شما بتوانید رشد کنید ، که شما بتوانید متحول شوید ... لحظه‌ای که شروع کنید بگویید برای آن‌ها سپاسگزارم ، آنگاه از آن‌ها آزاد می‌شوید ... شما هیچ دشمن طبیعی در جهان ندارید ، به جز "طرز فکر خودتان" ... شما باید راههای "تاریک ذهن" را متحول کنید و اینکه بدون بدبینی متحول کنید ... شما نباید حق شناسی و قدردانی خود را از دست دهید ... از خدا برای همه چیز سپاسگزاری کنید ...

موجی


@sedaye_daron
Forwarded from hassan
گاهی اندیشه را به پیش از آنکه بودن را در قالب انسانی تجربه کنم می برم و هربار جز تاریکی محض دریافتی ندارم ، و اکنون از پشت نقاب و صورت انسان بیرون را می نگرم ؛ احساسی غریب دارم که چگونه ، من ، من شده ام و در واقع این من که من می پندارمش کیست؟ ... یا چگونه است که در روند میلیاردها سال زیست و تکامل ، اکنون قرعه به من افتاده که باشم و ببینم و حس بودن و شخصیت را به خود بگیرم ! ... در حالی که پیش از این نبودم ... غربت و شگفتی و حیرت از این نقش و از این گذر که تا چشم برهم می زنی به انتهایش رسیده ای ! ... و ندانی که چه شد که آمدی و بودی و حالا بایست که بروی ، و معنای این زندگی چیست؟ ... گاهی می ایستم و خود را از هرآنچه هست جدا می کنم ، در خود فرو می روم ، عمیق می شوم و به نقطه ای میرسم که هنوز نتوانسته ام کلامی در باب آن بگویم ! ... شاید درگاه ذات است و ذات مقدسی هستم که معمایی ازمن به زندگی می‌تابد.

@sedaye_daron
"ترس کمکی نمی‌کند" ! ... ترس همیشه یعنی ترس از ناشناخته ، ترس همیشه یعنی ترس از مرگ ، ترس همیشه یعنی ترس از گم شدن ... "اما اگر تو واقعا می‌خواهی زنده باشی باید احتمال گم شدن را نیز بپذیری ... باید آن عدم امنیتِ آن ناشناخته را نیز بپذیری ... باید آن عدم آسایش و عدم راحتی آن ناآشنا و غریبه را بپذیری" ... این بهایی است که باید برای آن نعمت و سعادتی که در ادامه می‌آید پرداخت ، و اگر این بها را نپردازی هیچ چیزی به دست نخواهی آورد ... باید بهایش را بدهی وگرنه همچنان ترس تو را فلج خواهد کرد و این‌گونه تمام زندگی‌ات را از دست می‌دهی ... اشو




@sedaye_daron
اگر تو نتوانی بخندی ،
برقصی ،
آواز بخوانی ،
زندگیت مانند یک کویر است.

این یکی از بزرگترین حماقت های بشر است که در دنیا هیچ دانشگاهی هنر زندگی کردن ،
هنر عشق ورزیدن
و هنر شاد بودن
و مراقبه کردن را
به مردم آموزش نمی‌دهد.
تمام چیزهایی که در دانشکده ها تدریس می‌شوند نمی‌توانند به تو احساس شوخ ‌طبعی بدهند.

#اوشو

@sedaye_daron
ناخودآگاهی ...

انسان معمولا نا خودآگاه است ، فقط بخشي اندک از وجود او خودآگاه است ، بخشي بسيار بسيار اندک ... تو هر لحظه ممكن است با بروز حادثه اي كوچک ، ناخودآگاه شوي ... كافيست كسي پا روي كفشت بگذارد تا ناخودآگاه شوي ، كافيست كسي به تو تنه بزند يا كسي به تو توهين كند و با خشم به تو نگاه كند تا ناخودآگاه شوي ، كافيست زني زيبا از كنارت بگذرد تا ... "خودآگاهي" تو چندان زياد نيست ، پديده اي بسيار سطحي است ... تو درون خود "قاره پهناور ناخودآگاهي" را داري كه بايد دگرگونش كني ، آنگاه كه همه وجود تو خود آگاه شود ، آنگاه كه هیچ چيز نتواند تو را نا خود آگاه كند و حتي درخواب عميق نيز خود آگاهي تو در صحنه باقي بماند ، به خانه مي رسي ... اگر تو بيدار شوي به خانه مي رسي ... اما اگر بيدار نشوي ، در سر گرداني به همه جا سر مي زني مگر به خانه ...

اشو

@sedaye_daron
ترس و عشق♥️ ...

ترس ، انرژي اي است که منقبض می کند ، درها را می بندد ، بداخل می کشاند ، فرار می کند ، پنهان می شود ، و صدمه می رساند ... عشق ؛ انرژي اي است که سبب بسط و گسترش می شود ، آغوش می گشاید ، به بیرون می جهد ، دوام می آورد ، آشکار می شود ، سهیم میگردد و درمان می کند ... ترس جسم ما را در قبایی می پوشاند ، عشق سبب می شود ما عریان بایستیم ... ترس چنگ می زند و هر آنچه ما داریم می رباید ، عشق هر آن چه داریم نثار می کند ، ترس از نزدیک به ما می چسبد ، عشق ما را آزاد می کند ، عزیز می دارد ... ترس می رباید ، عشق نثار می کند ، ترس صدمه می رساند ، عشق مرهم می گذارد ... ترس حمله می کند ، عشق ترمیم می کند .

@sedaye_daron
با دستانت برقص ! ...

در سکوت بنشین و اجازه بده انگشتان‌ات خودشان حرکت بکنند ، حرکت را از درون حس کن ، سعی نکن آنرا از بیرون ببینی چشمانت را بسته نگه دار ، بگذار انرژی بیشتر و بیشتر در دستانت جاری شود ... دست‌ها عميقا با مغز در ارتباطند ، دست راست با سمت چپ مغز ، دست چپ با سمت راست مغز ... اگر دستانت آزادی کامل برای ابراز کردن داشته باشند تنش‌های زیادی که در مغز انباشته شده است آزاد خواهد شد ، این آسان‌ترین راه برای رها کردن سرکوب‌ها و ناراحتی‌های مکانیسم مغز است ؛ دستانت به خوبی قادر به انجام این کار هستند ... گاهی می‌بینی که دست چپ بالاست ، گاهی دست راست ... هیچ الگویی را تحمیل نکن ، هر آنچه که نیاز انرژی باشد ، همان فرم شکل خواهد گرفت ... وقتی سمت چپ مغز بخواهد انرژی آزاد کند یک فرم شکل می‌گیرد و وقتی سمت راست مغز بسیار انباشته از انرژی باشد آنگاه شکل دیگری خواهد بود ، تو می‌توانی از طریق حالت دست‌ها مراقبه‌گر بزرگی شوی ... پس فقط بنشین و بازی کن ، به دست‌ها اجازه بده و آنگاه شگفت زده خواهی شد ؛ این جادویی است که فقط دست‌هایت انجامش خواهند داد ... اشو



@sedaye_daron
Forwarded from hassan
موجها خوابیده اند آرام و رام
طبل طوفان از نوا افتاده است.
چشمه های شعله ور خشکیده اند،
آبها از آسیا افتاده است.
در مزار آباد شهر بی تپش
وایِ جغدی هم نمی آید به گوش.
دردمندان بی خروش و بی فغان.
خشمناکان بی فغان و بی خروش.
آهها در سینه ها گم کرده راه،
مرغکان سرشان به زیر بالها.
در سکوت جاودان مدفون شده ست
هر چه غوغا بود و قیل و قالها.
آبها از آسیا افتاده است،
دارها برچیده، خونها شسته اند.
جای رنج و خشم و عصیان بوته ها
پشکبُنهای پلیدی رسته اند
مشتهای آسمانکوبٍ قوی
وا شده ست و گونه گون رسوا شده ست.
یا نهان سیلی زنان یا آشکار
کاسۀ پست گداییها شده ست.
خانه خالی بود و خوان بی آب و نان،
و آنچه بود، آشٍ دهن سوزی نبود.
این شب است، آری، شبی بس هولناک؛
لیک پشتِ تپه هم روزی نبود.
باز ما ماندیم و شهر بی تپش
و آنچه کفتار است و گرگ و روبه ست.
گاه می گویم فغانی برکشم،
باز می بینم صدایم کوته ست.
 
آبها از آسیا افتاده ؛ لیک
باز ما ماندیم و خوان این و آن.
میهمان باده و افیون و بنگ
از عطای دشمنان و دوستان.
 
هر که آمد.....
 
#مهدی_اخوان_ثالث

@sedaye_daron
روزی مقاله اي در مورد پيرمردي نود و نه ساله مي خواندم كه از او راز زندگي طولاني و سلامتي اش را پرسيده بودند ... او پاسخ داده بود : "من از گفتن حقيقت كمي خجالت مي كشم ... راستش را بخواهيد من زندگي ام را از درختان گرفته ام ... من درختان را بغل مي كردم و ناگهان انرژي لطيف آنها وارد بدنم مي شد ، درختان مرا شاداب و سرزنده نگاه داشته اند" ... حرف اين مرد كاملا بر حق است ، شايد او نتواند اين حقيقت را از نظر علمي ثابت كند ، اما علم نيز دير يا زود با او همراه خواهد شد ... اگر تو به درختي مهر بورزي يا اگر تخته سنگي را دوست داشته باشي به تو پاسخ خواهد داد ... به تمام شيوه هاي ممكن عشق ورزيدن را به بوته آزمايش بگذار تا هر روز غني تر از روز قبل شوي ... كم كم منابع و راه هاي جديد و موضوعهاي جديد براي عشق ورزيدن خواهي يافت ... و سر انجام روزي فرا خواهد رسيد كه بدون هيچ معشوقي ، فقط عشق خواهي ورزيد ، نه به شخصي معين ... سرشار و لبريز از عشق خواهي بود و اين همان حالت به روشنايي رسيدن است ... تو به نهايت رضايت و خشنودي مي رسي ، زيرا كامروا شده اي و به خانه رسيده اي ... احساس مداوم اينكه گويي چيزي كم است ، براي نخستين بار ناپديد ميشود ... و روزي بزرگ در زندگي اوست آنگاه كه كسي احساس كند هيچ چيزي كم نيست ، پيوسته جستجو مي كند اما نمي تواند چيزي را كم بيابد ، همه چيز سرشار است ، چنين انساني بدرستي زندگي كرده است ؛ ديگران زندگي را به هدر مي دهند ، يك فرصت طلايي را از دست مي دهند ... ما بايد عصاره هر لحظه را تا آخرين قطره بكشيم ... اشو




@sedaye_daron
چیزی جز قلب نباشید ، هر چه جز قلب شکستنی ست ، قلبی ناشکستنی باشید ... قلبی به گنجایش جهان ، قلبی به بزرگی عشق و در آن همه را جای دهید ، زیرا همه در آن خواهند گنجید ... اگر با هر نفس ، قلب تان را بگسترید و اجازه ندهید قلب ی فروریزد ، بشکند ؛ قلبتان توان تاوان آن را نخواهد داشت و قلب زیباترین شماست ، در زیباترین تان ساکن شوید و بگذارید همه در زیباترین تان ساکن شوند و خواهید دید جهان در قلب تان زیبا شده است و قلب تان قادر است جهان را زیبا سازد ... زیرا جهان در قلب ی ساکن است ، که اجزایش از هم گسسته اند و هنگامی که همگان را در قلب تان جای می دهید ، قلب جهانی را ترمیم کرده اید ... بگذارید پیکره ی کل بازیابد ، تمامیت خویش و قلب کیهان ، به پیوست نخستین هوشیار ، بازگردد و شیرینی عشق را با چشایی ابدی دریابید ... در عشق باشید و هرگز ، جایی نروید ، هر جای دیگر ، دوری از خانه ست ، به خانه بازگردید ، خانه این جاست ...


@sedaye_daron
2024/09/29 23:22:29
Back to Top
HTML Embed Code: