This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌻🍃کلمهها زندهاند
مثل ِنان
مثل ِآزادی ..
به جای دیوارها
حرف میزنند
به جای مشتها
به جای میدانها ..
کنار هم که مینشینند
تصویری میسازند
از صلیب
از رنج ِ شاعر ..
عیسایی که به جای همهی پیروانش
مصلوب میشود.
🌻🍃بر زبان شعرِ عشق به آزادی و صلح و انسان جاری باد!
🍃🌻ـᬼ 🕊ـᬼ 🌻🍃
مثل ِنان
مثل ِآزادی ..
به جای دیوارها
حرف میزنند
به جای مشتها
به جای میدانها ..
کنار هم که مینشینند
تصویری میسازند
از صلیب
از رنج ِ شاعر ..
عیسایی که به جای همهی پیروانش
مصلوب میشود.
🌻🍃بر زبان شعرِ عشق به آزادی و صلح و انسان جاری باد!
🍃🌻ـᬼ 🕊ـᬼ 🌻🍃
اگر نوید افکاری زنده بود امروز ۳۱ تیر ۳۱ ساله میشد
۳۱ تیر ۱۳۷۲- تولد
۲۲ شهریور ۱۳۹۹- سر بهدار
#روزها
#نوید_افکاری
۳۱ تیر ۱۳۷۲- تولد
۲۲ شهریور ۱۳۹۹- سر بهدار
#روزها
#نوید_افکاری
🔺🔻وضعیت وخیم محمد داوری بعد از هفده روز اعتصاب غذا
محمد داوری، فعال کارگری محبوس در زندان عادلآباد شیراز هفده روز گذشته را در اعتصاب غذا سپری کرده و وضعیت سلامتش نگرانکننده است.
در حال حاضر، از حضور آقای داوری در دفتر خدمات قضایی برای ثبت شکایت علیه حفاظت اطلاعات زندان عادلآباد و رئیس سازمان زندانها، ممانعت میشود.
گفته میشود این زندانی سیاسی از درد شدید در ناحیه قلب رنج میبرد و با بیحسی و مورمور شدن دائمی انگشتان دست راست تا آرنج، دستوپنجه نرم میکند.
مسئولان زندان وکیلآباد با انتقال این زندانی به بهداری زندان، علیرغم وخامت حالش در طول دو هفته گذشته، مخالفت کردهاند.
آقای داوری به اتهام «توهین به خامنهای» به سه سال حبس تعزیری، دو سال ممنوعیت فعالیت در دنیای مجازی، ابطال گذرنامه و دو سال تبعید به بردسیر کرمان و در اتهامی دیگر در دادنامه مبنی بر «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شد.
محمد داوری، فعال کارگری محبوس در زندان عادلآباد شیراز هفده روز گذشته را در اعتصاب غذا سپری کرده و وضعیت سلامتش نگرانکننده است.
در حال حاضر، از حضور آقای داوری در دفتر خدمات قضایی برای ثبت شکایت علیه حفاظت اطلاعات زندان عادلآباد و رئیس سازمان زندانها، ممانعت میشود.
گفته میشود این زندانی سیاسی از درد شدید در ناحیه قلب رنج میبرد و با بیحسی و مورمور شدن دائمی انگشتان دست راست تا آرنج، دستوپنجه نرم میکند.
مسئولان زندان وکیلآباد با انتقال این زندانی به بهداری زندان، علیرغم وخامت حالش در طول دو هفته گذشته، مخالفت کردهاند.
آقای داوری به اتهام «توهین به خامنهای» به سه سال حبس تعزیری، دو سال ممنوعیت فعالیت در دنیای مجازی، ابطال گذرنامه و دو سال تبعید به بردسیر کرمان و در اتهامی دیگر در دادنامه مبنی بر «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شد.
کانال : دلیران ایران
طبق اخبار،دیروز(در دو حادثه جدا)، ۴ دختر که جفت به جفت،خواهر بودند، ( النا و الیسا) ۱۳ و ۱۴ ساله،نوجوان. (ترگل و ایلناز)جوان،نویسنده و مترجم. از بالا برج به پایین پریده و به زندگی خود پایان دادهاند! آمار مرگهای خودخواسته از وضعیت خطر هم گذشته،نیاز به امداد…
مرگ دلخراش دو خواهر نوجوان در تهران.
نگوییم " مرگ" ! اینها مرگ نیستند ، اینها خودکشی نیستند، اینها به قتل میرسند. هیچکس خودکشی نمیکند. هر خودکشی یک قتل است. قتل توسط شرایط نابسان تحمیل شده به مردم!
ساکنان منطقه #حکیمیه تهران صبح شنبه با خبر تکاندهنده خودکشی دو دختر نوجوان از خواب بیدار شدند.
دو خواهر نوجوان به نامهای النا و الیسا، ۱۳ و ۱۴ ساله، در اقدامی غمانگیز از طبقه ۱۹ یکی از برجهای مسکونی این منطقه خود را به پایین پرتاب کرده و کشته شدند.
بر اساس گزارشهای اولیه، این حادثه حوالی ساعت ۵ صبح روز ۳۰ تیرماه ۱۴۰۳ رخ داده است. این دو خواهر که ساکن طبقه ۹ یکی از برجهای شهرک بهشتی حکیمیه بودند، به طبقه ۱۹ همان برج رفته و در اقدامی هماهنگ دست به خودکشی زدند.
این دو نوجوان پس از جدایی والدینشان، با مادرشان در این مجتمع مسکونی زندگی میکردند. آنها از شب قبل از حادثه از منزل خارج شده و ناپدید شده بودند. والدین این دو خواهر، پس از بیپاسخ ماندن تماسهای تلفنی، موضوع را به پلیس گزارش میکنند
گویا آنها شب را در پشتبام ساختمان سپری کرده و صبح زود اقدام به خودکشی کردهاند.
نگوییم " مرگ" ! اینها مرگ نیستند ، اینها خودکشی نیستند، اینها به قتل میرسند. هیچکس خودکشی نمیکند. هر خودکشی یک قتل است. قتل توسط شرایط نابسان تحمیل شده به مردم!
ساکنان منطقه #حکیمیه تهران صبح شنبه با خبر تکاندهنده خودکشی دو دختر نوجوان از خواب بیدار شدند.
دو خواهر نوجوان به نامهای النا و الیسا، ۱۳ و ۱۴ ساله، در اقدامی غمانگیز از طبقه ۱۹ یکی از برجهای مسکونی این منطقه خود را به پایین پرتاب کرده و کشته شدند.
بر اساس گزارشهای اولیه، این حادثه حوالی ساعت ۵ صبح روز ۳۰ تیرماه ۱۴۰۳ رخ داده است. این دو خواهر که ساکن طبقه ۹ یکی از برجهای شهرک بهشتی حکیمیه بودند، به طبقه ۱۹ همان برج رفته و در اقدامی هماهنگ دست به خودکشی زدند.
این دو نوجوان پس از جدایی والدینشان، با مادرشان در این مجتمع مسکونی زندگی میکردند. آنها از شب قبل از حادثه از منزل خارج شده و ناپدید شده بودند. والدین این دو خواهر، پس از بیپاسخ ماندن تماسهای تلفنی، موضوع را به پلیس گزارش میکنند
گویا آنها شب را در پشتبام ساختمان سپری کرده و صبح زود اقدام به خودکشی کردهاند.
🔻🔺پانتهآ بهرام از تدریس منع شد
پانتهآ بهرام، از سینماگران حامی انقلاب "زن، زندگی، آزادی" در حساب اینستاگرام خود نوشت که از برگزاری یک دوره آموزشی برای کودکان منع شده است.
وی در ادامه با اشاره به ابلاغ ممنوعیت تدریسش در یک تماس تلفنی از طرف وزارت ارشاد جمهوری اسلامی، نوشت: "چرا؟ من که کارمندشان نیستم! بر اساس کدام قانون حراست وزارت ارشاد میتواند کسی را ... تکرار کردم قانون، غانون، داغون."
پانتهآ بهرام همزمان با انقلاب مردمی "زن، زندگی، آزادی"، بدون حجاب اجباری ظاهر شد و کمی پس از آن، ممنوعالفعالیت شد و این محرومیت شامل تدریس نیز شده است.
پانتهآ بهرام، از سینماگران حامی انقلاب "زن، زندگی، آزادی" در حساب اینستاگرام خود نوشت که از برگزاری یک دوره آموزشی برای کودکان منع شده است.
وی در ادامه با اشاره به ابلاغ ممنوعیت تدریسش در یک تماس تلفنی از طرف وزارت ارشاد جمهوری اسلامی، نوشت: "چرا؟ من که کارمندشان نیستم! بر اساس کدام قانون حراست وزارت ارشاد میتواند کسی را ... تکرار کردم قانون، غانون، داغون."
پانتهآ بهرام همزمان با انقلاب مردمی "زن، زندگی، آزادی"، بدون حجاب اجباری ظاهر شد و کمی پس از آن، ممنوعالفعالیت شد و این محرومیت شامل تدریس نیز شده است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺🔻خسارت چایکاران به دلیل تاخیر و بینظمی نهادهای حکومتی در خرید برگ سبز چای
ویدیوی انتشاریافته از محل تحویل و خرید برگ سبز چای در منطقه سیاهمزگی گیلان، نشان میدهد که دسترنج چایکاران به دلیل بینظمی و تاخیر نهادهای حکومتی از بین رفته است.
از سویی دیگر، تشدید سیاست "تهاتر نفت در برابر چای" توسط جمهوری اسلامی در سال جاری، خسارت چشمگیری را بر چایکاران گیلانی تحمیل کرده است.
ویدیوی انتشاریافته از محل تحویل و خرید برگ سبز چای در منطقه سیاهمزگی گیلان، نشان میدهد که دسترنج چایکاران به دلیل بینظمی و تاخیر نهادهای حکومتی از بین رفته است.
از سویی دیگر، تشدید سیاست "تهاتر نفت در برابر چای" توسط جمهوری اسلامی در سال جاری، خسارت چشمگیری را بر چایکاران گیلانی تحمیل کرده است.
کانال : دلیران ایران
Photo
به بهانهٔ سالروز درگذشت #لیلا_اسفندیاری اولين زن کوهنورد ايرانی که دومين قُلهٔ دشوار جهان را فتح کرد.
۲۷ بهمن ۱۳۴۹، تهران
۳۱ تیر ۱۳۹۰، گاشربروم ۲
لیلا اسفندیاری، یکی از زنان مورد علاقه من در زندگی است.
زنی که علیرغم تمام سختیهایی که به عنوان یک زن کشید، هیچوقت آرزو نکرد که مرد به دنیا آمده بود. زنی که پیشرو بود، سر خم نکرد و تقدیرش را خودش رقم زد. زنی که بیست و دو بار #دماوند را فتح کرد، اولین زن ایرانی بود که به هیمالیا رفت، سرپرست گروه شش نفره مردانهای بود که کوهستان قاتل #نانگاپاربات را فتح کرد.
لیلا در یک خانواده مذهبی و مرفه به دنیا آمد، پدرش به خاطر اینکه رشته حقوق مناسب زنان نیست، بهش اجازه تحصیل در این رشته را نداد. میکروبیولوژی خوند، لیلا راه زندگیش را خودش انتخاب کرد، با تمام سختیها از خانوادهاش جدا شد، شبانهروز کار کرد، از تدریس و کار در کارخانه دستمال کاغذی تا کار در بیمارستان ولی عشقش به کوهنوردی، غارنوردی و صخره نوردی را هیچ وقت از یاد نبرد. به گفته خودش با کوله قرضی و لباس تاناکورا شروع کرد، گاهی اوقات حتی کرایه برگشت یا پول یک استکان چای را نداشت.
خطرپذیر بود و قلدریهایش گاهی دیگران را هم تسلیم میکرد که دست از نصیحت کردنش بردارند و فقط تماشایش کنند.
چه زمانی که دختر خانه بود و با سماجت خانه را ترک کرد و در اتاقی اجارهای که نه آشپزخانه داشت و نه حمام زندگی مجردی را شروع کرد چه زمانی که یک شبه تصمیم گرفت شغلش را رها کند و بیخیال حساب بانکی و اجاره خانه و هزینههای زندگی شود میل غیرقابل کنترل او برای صعود قلهها آنقدر بود که تیر آخر را در آخرین سفرش زد و برای تأمین هزینههای سفر، خانهاش را فروخت. در راه رفتن به فرودگاه مبلغی را که به دوستی قرض داشت کارت به کارت کرد و به دوستانی که برای بدرقهاش رفته بودند گفت: «خب دیگر، حساب بانکیام هم خالی شد. از این سفر برگردم باید بروم گدایی.»
لیلا نخستین زنی بود که غار #پراو عمیقترین غار ایران را که پیمایش کامل آن آرزوی بسیاری از کوهنوردان و غارنوردان است، تا انتها رفت.
همان سفری که #ویکتوریا_کیانیراد و #امیر_احمدی جانشان را در آن از دست دادند.
قرار بود لیلا و ویکتوریا نخستین زنهای فاتح این غار مخوف باشند اما ویکتوریا در بین راه ماند و در همان غار دفن شد. لیلا تا مدتها اوضاع روحی به هم ریختهای داشت اما تنها راه آرام گرفتن را در طبیعت میدید پس دوباره کولهاش را بست و راهی شد تا بشود نخستین زنی که قله دماوند را از مسیر دره یخار صعود کرد. همان صعودی که بعد از فرود، مستقیم رفت اتاق عمل و یکبار دیگر کمرش را جراحی کرد.
زنی که هیچ وقت مقبول سیستم نیفتاد و به خاطر مصاحبهای که بدون روسری انجام داده بود، همیشه مغضوب ماند. همه زندگی و اندوختهاش را صرف کاری کرد که عاشقش بود تا جایی که برای رفتن به هیمالیا خونهاش را فروخت. لیلای تنهای ایران که بدون تجهیزات و اسپانسر به هیمالیا رفت. در میان کمپ های مجهز دیگر کوهنوردان، لیلای ایران تنهای تنها بود.
صعود قله هشت هزار متری #گاشربروم آخرین سفر لیلا بود. قله را صعود کرد و چند قدمی که پایین آمد پایش سر خورد و سیصدمتر سقوط کرد. پیکرش همانجا ماند؛ هفت هزار متر بالاتر از زمینی که برای او کوچک بود
وصیتش این بود که اگه تو کوه کشته شدم، بگذارید جنازهام همانجا بمونه تا بتونم از اوج به دنیا نگاه کنم، بگذارید کوه آرامگاه ابدی من باشه. سال نود به این خواستهاش رسید، در راه بازگشت از قله گاشربروم، یکی از سیزده قله بلند بالای هشت هزار متر دنیا، سقوط کرد، پیکرش بنا به خواسته خودش همونجا، بین یخ ها باقی موند.
معدود آدمهایی شهامت این را دارند که در راه و مسیری که خودشان برمیگزینند زندگی کنند و از آن ها معدودتر و کم شمارتر کسانی که شهامت آن را دارند که در آن راه بمیرند.
سخت زندگی کرد و زیبا از دنیا رفت
یادش گرامی 🥀
۲۷ بهمن ۱۳۴۹، تهران
۳۱ تیر ۱۳۹۰، گاشربروم ۲
لیلا اسفندیاری، یکی از زنان مورد علاقه من در زندگی است.
زنی که علیرغم تمام سختیهایی که به عنوان یک زن کشید، هیچوقت آرزو نکرد که مرد به دنیا آمده بود. زنی که پیشرو بود، سر خم نکرد و تقدیرش را خودش رقم زد. زنی که بیست و دو بار #دماوند را فتح کرد، اولین زن ایرانی بود که به هیمالیا رفت، سرپرست گروه شش نفره مردانهای بود که کوهستان قاتل #نانگاپاربات را فتح کرد.
لیلا در یک خانواده مذهبی و مرفه به دنیا آمد، پدرش به خاطر اینکه رشته حقوق مناسب زنان نیست، بهش اجازه تحصیل در این رشته را نداد. میکروبیولوژی خوند، لیلا راه زندگیش را خودش انتخاب کرد، با تمام سختیها از خانوادهاش جدا شد، شبانهروز کار کرد، از تدریس و کار در کارخانه دستمال کاغذی تا کار در بیمارستان ولی عشقش به کوهنوردی، غارنوردی و صخره نوردی را هیچ وقت از یاد نبرد. به گفته خودش با کوله قرضی و لباس تاناکورا شروع کرد، گاهی اوقات حتی کرایه برگشت یا پول یک استکان چای را نداشت.
خطرپذیر بود و قلدریهایش گاهی دیگران را هم تسلیم میکرد که دست از نصیحت کردنش بردارند و فقط تماشایش کنند.
چه زمانی که دختر خانه بود و با سماجت خانه را ترک کرد و در اتاقی اجارهای که نه آشپزخانه داشت و نه حمام زندگی مجردی را شروع کرد چه زمانی که یک شبه تصمیم گرفت شغلش را رها کند و بیخیال حساب بانکی و اجاره خانه و هزینههای زندگی شود میل غیرقابل کنترل او برای صعود قلهها آنقدر بود که تیر آخر را در آخرین سفرش زد و برای تأمین هزینههای سفر، خانهاش را فروخت. در راه رفتن به فرودگاه مبلغی را که به دوستی قرض داشت کارت به کارت کرد و به دوستانی که برای بدرقهاش رفته بودند گفت: «خب دیگر، حساب بانکیام هم خالی شد. از این سفر برگردم باید بروم گدایی.»
لیلا نخستین زنی بود که غار #پراو عمیقترین غار ایران را که پیمایش کامل آن آرزوی بسیاری از کوهنوردان و غارنوردان است، تا انتها رفت.
همان سفری که #ویکتوریا_کیانیراد و #امیر_احمدی جانشان را در آن از دست دادند.
قرار بود لیلا و ویکتوریا نخستین زنهای فاتح این غار مخوف باشند اما ویکتوریا در بین راه ماند و در همان غار دفن شد. لیلا تا مدتها اوضاع روحی به هم ریختهای داشت اما تنها راه آرام گرفتن را در طبیعت میدید پس دوباره کولهاش را بست و راهی شد تا بشود نخستین زنی که قله دماوند را از مسیر دره یخار صعود کرد. همان صعودی که بعد از فرود، مستقیم رفت اتاق عمل و یکبار دیگر کمرش را جراحی کرد.
زنی که هیچ وقت مقبول سیستم نیفتاد و به خاطر مصاحبهای که بدون روسری انجام داده بود، همیشه مغضوب ماند. همه زندگی و اندوختهاش را صرف کاری کرد که عاشقش بود تا جایی که برای رفتن به هیمالیا خونهاش را فروخت. لیلای تنهای ایران که بدون تجهیزات و اسپانسر به هیمالیا رفت. در میان کمپ های مجهز دیگر کوهنوردان، لیلای ایران تنهای تنها بود.
صعود قله هشت هزار متری #گاشربروم آخرین سفر لیلا بود. قله را صعود کرد و چند قدمی که پایین آمد پایش سر خورد و سیصدمتر سقوط کرد. پیکرش همانجا ماند؛ هفت هزار متر بالاتر از زمینی که برای او کوچک بود
وصیتش این بود که اگه تو کوه کشته شدم، بگذارید جنازهام همانجا بمونه تا بتونم از اوج به دنیا نگاه کنم، بگذارید کوه آرامگاه ابدی من باشه. سال نود به این خواستهاش رسید، در راه بازگشت از قله گاشربروم، یکی از سیزده قله بلند بالای هشت هزار متر دنیا، سقوط کرد، پیکرش بنا به خواسته خودش همونجا، بین یخ ها باقی موند.
معدود آدمهایی شهامت این را دارند که در راه و مسیری که خودشان برمیگزینند زندگی کنند و از آن ها معدودتر و کم شمارتر کسانی که شهامت آن را دارند که در آن راه بمیرند.
سخت زندگی کرد و زیبا از دنیا رفت
یادش گرامی 🥀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🍃
۱۴۰۳/۴/۳۱
#یکشنبههای_اعتراضی
تهران
تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی و کشوری در مقابل سازمان تامین اجتماعی برای اجرای همسانسازی و دیگر مطالبات خود.
روسری رو رها کنید
فکری بهحال ما کنید
۱۴۰۳/۴/۳۱
#یکشنبههای_اعتراضی
تهران
تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی و کشوری در مقابل سازمان تامین اجتماعی برای اجرای همسانسازی و دیگر مطالبات خود.
روسری رو رها کنید
فکری بهحال ما کنید
🍃🍃
۱۴۰۳/۴/۳۱
#یکشنبههای_اعتراضی
رشت
تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی رشت
جهت پیگیری مطالبات و اجرای همسانسازی.
۱۴۰۳/۴/۳۱
#یکشنبههای_اعتراضی
رشت
تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی رشت
جهت پیگیری مطالبات و اجرای همسانسازی.
متین یزدانی، فعال حقوق زنان که مرداد ماه سال گذشته برای مدتی بازداشت بود، میگوید که بخشی از ریهاش دچار «آتلکتازی» شده است.
او در پستی در صفحه اینستاگرام خود نوشته است که به مرخصی درمانی آمده و ۳۰ تیر برای تمدید آن به اجرای احکام مراجعه کرده اما به او گفته شده که «با توجه به نظریه پزشکی قانونی، وضعیت ریهاش و درگیری با بیماری سل، به مدت شش ماه توقف حکم صادر شده و پس از آن حکمش قابل اجرا است.»
خانم یزدانی گفته است: «من سابقه هیچ گونه بیماری زمینهای نداشتم و طبق مدارک پزشکی مورد تایید پزشکی قانونی و حدس پزشکان، در شرایط نامطلوب بهداشتی در دوران بازداشتم در مواجهه با میکروب سل قرار گرفتم و بخشی از ریهام دچار آتلکتازی شده... زندانیان زیادی از جمله رفقایم دوران محکومیت خود را در زندان در شرایط نامطلوب میگذرانند و من نگران سلامتی تک تکشان هستم.»
آتلکتازی به جمع شدن بخشی از ریه یا تمامی آن گفته میشود. این مشکل باعث جذب نشدن اکسیژن به مقدار کافی از طریق ریه میشود.
#متین_یزدانی
او در پستی در صفحه اینستاگرام خود نوشته است که به مرخصی درمانی آمده و ۳۰ تیر برای تمدید آن به اجرای احکام مراجعه کرده اما به او گفته شده که «با توجه به نظریه پزشکی قانونی، وضعیت ریهاش و درگیری با بیماری سل، به مدت شش ماه توقف حکم صادر شده و پس از آن حکمش قابل اجرا است.»
خانم یزدانی گفته است: «من سابقه هیچ گونه بیماری زمینهای نداشتم و طبق مدارک پزشکی مورد تایید پزشکی قانونی و حدس پزشکان، در شرایط نامطلوب بهداشتی در دوران بازداشتم در مواجهه با میکروب سل قرار گرفتم و بخشی از ریهام دچار آتلکتازی شده... زندانیان زیادی از جمله رفقایم دوران محکومیت خود را در زندان در شرایط نامطلوب میگذرانند و من نگران سلامتی تک تکشان هستم.»
آتلکتازی به جمع شدن بخشی از ریه یا تمامی آن گفته میشود. این مشکل باعث جذب نشدن اکسیژن به مقدار کافی از طریق ریه میشود.
#متین_یزدانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻شگرف ترین مخلوق هنر در دوره انقلاب انسانهایی هستند که وی به وجود می آورد
در انفجار زندگی نوین که زمین لرزان را می شکافد ارواح مشتعلی پدید می آیند که مانندسرود
هوا را با فریادهای ایمان سرشار می سازند این سرودها که دوران انقلاب برای آنها به مثابه زمستان سردو تلخ بود
محصول تابستان پرحاصل خواهند بود
این کلیپ را وحید افکاری برادر زنده یاد نوید افکاری در توییتر خودش منتشر کرده است
در انفجار زندگی نوین که زمین لرزان را می شکافد ارواح مشتعلی پدید می آیند که مانندسرود
هوا را با فریادهای ایمان سرشار می سازند این سرودها که دوران انقلاب برای آنها به مثابه زمستان سردو تلخ بود
محصول تابستان پرحاصل خواهند بود
این کلیپ را وحید افکاری برادر زنده یاد نوید افکاری در توییتر خودش منتشر کرده است
ای عشق باشکوه من!
نام تو را خواهم ستود.
آوازهات را بلند خواهم داشت، پسر خندان و دوست داشتنی من...
به یاد پهلوان نوید افکاری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
نام تو را خواهم ستود.
آوازهات را بلند خواهم داشت، پسر خندان و دوست داشتنی من...
به یاد پهلوان نوید افکاری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم