This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ #علیه_فراموشی
🥀🕊سركين داري اي چرخ از استاد عارف قزويني به همه گويش هاي ايران
⭕ #علیه_فراموشی
🥀🕊این صداها و این چهرهها را فراموش نمیکنیم. صداهایی که در تاریخ ایران ماندگار خواهند بود. سند جنایت جمهوری اسلامی، سند اینکه در دورهای از تاریخ ایران رژیمی مستقر شد که چنین جوانانی را به قتل رساند...
🥀🕊بیاد شقایق های . پر شده.از گلستان آلاله های ایرانزمین. از سموم باد خزان
╲\ ╭``🕊┓
╭🕊``🕊``╯
┗``╯ \╲
«شب به پایان خواهد رسید
و روسیاهی برای آنانی خواهد بود که
شرفِ خود را آغشته به تاریکی و ظلم کردهاند»
🥀🕊سركين داري اي چرخ از استاد عارف قزويني به همه گويش هاي ايران
⭕ #علیه_فراموشی
🥀🕊این صداها و این چهرهها را فراموش نمیکنیم. صداهایی که در تاریخ ایران ماندگار خواهند بود. سند جنایت جمهوری اسلامی، سند اینکه در دورهای از تاریخ ایران رژیمی مستقر شد که چنین جوانانی را به قتل رساند...
🥀🕊بیاد شقایق های . پر شده.از گلستان آلاله های ایرانزمین. از سموم باد خزان
╲\ ╭``🕊┓
╭🕊``🕊``╯
┗``╯ \╲
«شب به پایان خواهد رسید
و روسیاهی برای آنانی خواهد بود که
شرفِ خود را آغشته به تاریکی و ظلم کردهاند»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🕊اگر عشق نمی بود
علف های بهاری
در آن سرد سحرگاه
سر از خاک نمی زد
اگر عشق نمی بود
ز سنگ سیه آن چشمهٔ جوشان
گریبان زمین را به جنون چاک نمی زد
اگر عشق نمی بود
بر آن شاخهٔ انجیر تک افتاده، چکاوک
چنین پرده عشاق، طربناک، نمی زد
اگر عشق نمی بود
اگر عشق نمی بود
🍃🕊روزتان درخشان و سرشار از مهر و امید
🕊🍃ـᬼ. 🦢ـᬼ 🕊🍃
🍃🕊اگر عشق نمی بود
علف های بهاری
در آن سرد سحرگاه
سر از خاک نمی زد
اگر عشق نمی بود
ز سنگ سیه آن چشمهٔ جوشان
گریبان زمین را به جنون چاک نمی زد
اگر عشق نمی بود
بر آن شاخهٔ انجیر تک افتاده، چکاوک
چنین پرده عشاق، طربناک، نمی زد
اگر عشق نمی بود
اگر عشق نمی بود
🍃🕊روزتان درخشان و سرشار از مهر و امید
🕊🍃ـᬼ. 🦢ـᬼ 🕊🍃
🍃🍃
به یاد #فرزاد_کمانگر و لیلاهای سرزمین ستمدیده
در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ فرزاد کمانگر #معلم و فعال حقوق بشر به همراه چند زندانی کرد دیگر (شیرین علمهولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان) در سال ۱۳۸۹ اعدام شدند و تاکنون مکان دفن این اعدامشدگان معلوم نشده است.
فرزاد کمانگر معلم بود و حدود دو سال پیش از اعدامش این نامه را از زندان به دانشآموزانش نوشت:
بچه ها سلام،
دلم برای همه شما تنگ شده، اینجا شب و روز با خیال و خاطرات شیرینتان شعر زندگی میسرایم، هر روز به جای شما به خورشید روز بخیر میگویم، از لای این دیوارهای بلند با شما بیدار میشوم، با شما میخندم و با شما میخوابم. گاهی «چیزی شبیه دلتنگی» همه وجودم را میگیرد.
کاش میشد مانند گذشته خسته از بازدید که آن را گردش علمی مینامیدیم، و خسته از همه هیاهوها، گرد و غبار خستگیهایمان را همراه زلالی چشمه روستا به دست فراموشی میسپردیم، کاش میشد مثل گذشته گوشمان را به «صدای پای آب» و تنمان را به نوازش گل و گیاه میسپردیم و همراه با سمفونی زیبای طبیعت کلاس درسمان را تشکیل میدادیم و کتاب ریاضی را با همه مجهولات زیر سنگی میگذاشتیم چون وقتی بابا نانی برای تقدیم کردن در سفره ندارد چه فرقی میکند، پی سه ممیز چهارده باشد یا صد ممیز چهارده، درس علوم را با همه تغییرات شیمیایی و فیزیکی دنیا به کناری میگذاشتیم و به امید تغییری از جنس «عشق و معجزه» لکههای ابر را در آسمان همراه با نسیم بدرقه میکردیم و منتظر تغییری میمانیدم که کورش همان همکلاسی پرشورتان را از سر کلاس راهی کارگری نکند و در نوجوانی از بلندای ساختمان به دنبال نان برای همیشه سقوط ننماید و ترکمان نکند.
منتظر تغییری که برای عید نوروز یک جفت کفش نو و یک دست لباس خوب و یک سفره پر از نقل و شیرینی برای همه به همراه داشته باشد.
کاش میشد دوباره و دزدکی دور از چشمان ناظم اخموی مدرسه الفبای کردیمان را دوره میکردیم و برای هم با زبان مادری شعر میسرودیم و آواز میخواندیم و بعد دست در دست هم میرقصیدیم و میرقصیدیم و میرقصیدیم.
کاش میشد باز در بین پسران کلاس اولی همان دروازهبان میشدم و شما در رویای رونالدو شدن به آقا معلمتان گل میزدید و همدیگر را در آغوش میکشیدید، اما افسوس نمیدانید که در سرزمین ما رویاها و آرزوها قبل از قاب عکسمان غبار فراموشی به خود میگیرد، کاش میشد باز پای ثابت حلقه عمو زنجیرباف دختران کلاس اول میشدم، همان دخترانی که میدانم سالها بعد در گوشه دفتر خاطراتتان دزدکی مینویسید کاش دختر به دنیا نمیآمدید.
میدانم بزرگ شدهاید، شوهر میکنید ولی برای من همان فرشتگان پاک و بیآلایشی هستید که هنوز «جای بوسه اهورا مزدا» بین چشمان زیبایتان دیده میشود، راستی چه کسی میداند اگر شما فرشتگان زاده رنج و فقر نبودید، کاغذ به دست برای کمپین زنان امضاء جمع نمیکردید و یا اگر در این گوشه از «خاک فراموششده خدا» به دنیا نمیآمدید، مجبور نبودید در سن سیزده سالگی با چشمانی پر از اشک و حسرت «زیر تور سفید زن شدن» برای آخرین بار با مدرسه وداع کنید و «قصه تلخ جنس دوم بودن» را با تمام وجود تجربه کنید.
دختران سرزمین اهورا، فردا که در دامن طبیعت خواستید برای فرزندانتان پونه بچینید یا برایشان از بنفشه تاجی از گل بسازید حتماً از تمام پاکیها و شادیهای دوران کودکیتان یاد کنید.
پسران طبیعت آفتاب میدانم دیگر نمیتوانید با همکلاسیهایتان بنشینید، بخوانید و بخندید چون بعد از «مصیبت مرد شدن» تازه «غم نان» گریبان شما را گرفته، اما یادتان باشد که به شعر، به آواز، به لیلاهایتان، به رویاهایتان پشت نکنید، به فرزندانتان یاد بدهید برای سرزمینشان برای امروز و فرداها فرزندی از جنس «شعر و باران» باشند. به دست باد و آفتاب میسپارمتان تا فردایی نه چندان دور درس عشق و صداقت را برای سرزمینمان مترنم شوید.
رفیق، همبازی و معلم دوران کودکیتان
فرزاد کمانگر – زندان رجایی شهر کرج
به یاد #فرزاد_کمانگر و لیلاهای سرزمین ستمدیده
در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ فرزاد کمانگر #معلم و فعال حقوق بشر به همراه چند زندانی کرد دیگر (شیرین علمهولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان) در سال ۱۳۸۹ اعدام شدند و تاکنون مکان دفن این اعدامشدگان معلوم نشده است.
فرزاد کمانگر معلم بود و حدود دو سال پیش از اعدامش این نامه را از زندان به دانشآموزانش نوشت:
بچه ها سلام،
دلم برای همه شما تنگ شده، اینجا شب و روز با خیال و خاطرات شیرینتان شعر زندگی میسرایم، هر روز به جای شما به خورشید روز بخیر میگویم، از لای این دیوارهای بلند با شما بیدار میشوم، با شما میخندم و با شما میخوابم. گاهی «چیزی شبیه دلتنگی» همه وجودم را میگیرد.
کاش میشد مانند گذشته خسته از بازدید که آن را گردش علمی مینامیدیم، و خسته از همه هیاهوها، گرد و غبار خستگیهایمان را همراه زلالی چشمه روستا به دست فراموشی میسپردیم، کاش میشد مثل گذشته گوشمان را به «صدای پای آب» و تنمان را به نوازش گل و گیاه میسپردیم و همراه با سمفونی زیبای طبیعت کلاس درسمان را تشکیل میدادیم و کتاب ریاضی را با همه مجهولات زیر سنگی میگذاشتیم چون وقتی بابا نانی برای تقدیم کردن در سفره ندارد چه فرقی میکند، پی سه ممیز چهارده باشد یا صد ممیز چهارده، درس علوم را با همه تغییرات شیمیایی و فیزیکی دنیا به کناری میگذاشتیم و به امید تغییری از جنس «عشق و معجزه» لکههای ابر را در آسمان همراه با نسیم بدرقه میکردیم و منتظر تغییری میمانیدم که کورش همان همکلاسی پرشورتان را از سر کلاس راهی کارگری نکند و در نوجوانی از بلندای ساختمان به دنبال نان برای همیشه سقوط ننماید و ترکمان نکند.
منتظر تغییری که برای عید نوروز یک جفت کفش نو و یک دست لباس خوب و یک سفره پر از نقل و شیرینی برای همه به همراه داشته باشد.
کاش میشد دوباره و دزدکی دور از چشمان ناظم اخموی مدرسه الفبای کردیمان را دوره میکردیم و برای هم با زبان مادری شعر میسرودیم و آواز میخواندیم و بعد دست در دست هم میرقصیدیم و میرقصیدیم و میرقصیدیم.
کاش میشد باز در بین پسران کلاس اولی همان دروازهبان میشدم و شما در رویای رونالدو شدن به آقا معلمتان گل میزدید و همدیگر را در آغوش میکشیدید، اما افسوس نمیدانید که در سرزمین ما رویاها و آرزوها قبل از قاب عکسمان غبار فراموشی به خود میگیرد، کاش میشد باز پای ثابت حلقه عمو زنجیرباف دختران کلاس اول میشدم، همان دخترانی که میدانم سالها بعد در گوشه دفتر خاطراتتان دزدکی مینویسید کاش دختر به دنیا نمیآمدید.
میدانم بزرگ شدهاید، شوهر میکنید ولی برای من همان فرشتگان پاک و بیآلایشی هستید که هنوز «جای بوسه اهورا مزدا» بین چشمان زیبایتان دیده میشود، راستی چه کسی میداند اگر شما فرشتگان زاده رنج و فقر نبودید، کاغذ به دست برای کمپین زنان امضاء جمع نمیکردید و یا اگر در این گوشه از «خاک فراموششده خدا» به دنیا نمیآمدید، مجبور نبودید در سن سیزده سالگی با چشمانی پر از اشک و حسرت «زیر تور سفید زن شدن» برای آخرین بار با مدرسه وداع کنید و «قصه تلخ جنس دوم بودن» را با تمام وجود تجربه کنید.
دختران سرزمین اهورا، فردا که در دامن طبیعت خواستید برای فرزندانتان پونه بچینید یا برایشان از بنفشه تاجی از گل بسازید حتماً از تمام پاکیها و شادیهای دوران کودکیتان یاد کنید.
پسران طبیعت آفتاب میدانم دیگر نمیتوانید با همکلاسیهایتان بنشینید، بخوانید و بخندید چون بعد از «مصیبت مرد شدن» تازه «غم نان» گریبان شما را گرفته، اما یادتان باشد که به شعر، به آواز، به لیلاهایتان، به رویاهایتان پشت نکنید، به فرزندانتان یاد بدهید برای سرزمینشان برای امروز و فرداها فرزندی از جنس «شعر و باران» باشند. به دست باد و آفتاب میسپارمتان تا فردایی نه چندان دور درس عشق و صداقت را برای سرزمینمان مترنم شوید.
رفیق، همبازی و معلم دوران کودکیتان
فرزاد کمانگر – زندان رجایی شهر کرج
▫️ #فرزاد_کمانگر، معلم آزادیخواه کورد، روز ۲۸ مرداد ۱۳۸۵ در تهران بازداشت و ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ همراه با علی حیدریان، شیرین علمهولی، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان، چهار زندانی سیاسی دیگر در زندان اوین #اعدام شدند. امروز ۱۴ سال از اعدامشان گذشت و هنوز محل دفن و سرنوشت پیکرهایشان مشخص نیست.
#مرگ_بر_جمهوری_اسلامی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#مرگ_بر_جمهوری_اسلامی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هاجر مهرابی، خواهر محمود مهرابی: از مردم میخواهم که بخاطر عشق به وطن، صدای محمود و هزاران نفر محمود دیگر باشید که در زندانند و ناشناخته هستند.
دکتر سیروس میرزایی فعال حقوق بشر در وین اتریش همراه با هاجر مهرابی از وضعیت محمود مهرابی و جزییات شکنجههایش میگویند.
محمود مهرابی، به اعدام محکوم شده است، حکمی ناعادلانه که بر اساس پروندهسازی نهادهای سرکوبگر اطلاعاتی بنا نهاده شده است.
محمود مهرابی ماهها تحت شکنجه بوده و در شرایطی غیرانسانی در زندان نگهداری شده است. او جرمی جز آزادیخواهی و مبارزه با حکومتی ستمگر نداشته است. کلیه اتهامات او بابت فعالیت در فضای مجازی است و تحت قوانین همین رژیم باز نباید چنین حکمی داده میشد.
#محمود_مهرابی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهورى_اسلامى
دکتر سیروس میرزایی فعال حقوق بشر در وین اتریش همراه با هاجر مهرابی از وضعیت محمود مهرابی و جزییات شکنجههایش میگویند.
محمود مهرابی، به اعدام محکوم شده است، حکمی ناعادلانه که بر اساس پروندهسازی نهادهای سرکوبگر اطلاعاتی بنا نهاده شده است.
محمود مهرابی ماهها تحت شکنجه بوده و در شرایطی غیرانسانی در زندان نگهداری شده است. او جرمی جز آزادیخواهی و مبارزه با حکومتی ستمگر نداشته است. کلیه اتهامات او بابت فعالیت در فضای مجازی است و تحت قوانین همین رژیم باز نباید چنین حکمی داده میشد.
#محمود_مهرابی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهورى_اسلامى
پذیرفتن این باور که میتوانید کاری را بهخاطر خودتان انجام دهید،
حتی اگر هیچکس دلیلتان را درک نکند،
قدرتمندترین و دلنشینترین احساس دنیاست.
شرمنده_نباش_دختر
#ریچل_هالیس
پسین تان دلپذیر
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
حتی اگر هیچکس دلیلتان را درک نکند،
قدرتمندترین و دلنشینترین احساس دنیاست.
شرمنده_نباش_دختر
#ریچل_هالیس
پسین تان دلپذیر
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
🔻🔺محمد رسولاف به هشت سال حبس، شلاق، جزای نقدی و ضبط مال محکوم شد
بابک پیرنیا، وکیل دادگستری با انتشار مطلبی در توییتر از محکومیت محمد رسولاف، سینماگر سرشناس ایرانی خبر داد و نوشت:
محمد رسول اف به موجب حکم صادره از شعبهی ۲۹ دادگاه انقلاب اسلامی به تحمل هشت سال حبس (پنج سال قابل اجرا)، شلاق، جزای نقدی و ضبط مال محکوم شد. این حکم در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر عینا تایید و اکنون پرونده به اجرای احکام ارسال شده است.
دلیل اصلی صدور این حکم، امضای بیانیهها و ساخت فیلم و مستند است که از نظر دادگاه، این اقدامات مصداق «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» محسوب می شود
بابک پیرنیا، وکیل دادگستری با انتشار مطلبی در توییتر از محکومیت محمد رسولاف، سینماگر سرشناس ایرانی خبر داد و نوشت:
محمد رسول اف به موجب حکم صادره از شعبهی ۲۹ دادگاه انقلاب اسلامی به تحمل هشت سال حبس (پنج سال قابل اجرا)، شلاق، جزای نقدی و ضبط مال محکوم شد. این حکم در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر عینا تایید و اکنون پرونده به اجرای احکام ارسال شده است.
دلیل اصلی صدور این حکم، امضای بیانیهها و ساخت فیلم و مستند است که از نظر دادگاه، این اقدامات مصداق «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» محسوب می شود
تیم فوتبال دورتمند آلمان شب گذشته به فینال لیگ قهرمانان اروپا راه یافت 🐝
آنها در جریان قیام سال ۱۴۰۱ بنرهایی را در حمایت از مردم ایران در ورزشگاه دورتمند برافراشتند.
به یاد سارینا اسماعیلزاده ✨
آنها در جریان قیام سال ۱۴۰۱ بنرهایی را در حمایت از مردم ایران در ورزشگاه دورتمند برافراشتند.
به یاد سارینا اسماعیلزاده ✨
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماجرای شب دستگیری یلدا_آقافضلی دختر شجاع ایران با صدای خودش ✨
#مرگ_بر_جمهوری_اسلامی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#مرگ_بر_جمهوری_اسلامی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#روز_معلم را از روز مرگ مطهری، عوض کنیم به زادروز #شاهرخ_مسکوب .
او معلمی بزرگ در تاریخ ایران است. مهمترین و موثرترین کار او این بود که یادمان داد #ایران برای عاشقانش یک هویت فرهنگی است و یک ایراندوست کسی است که ارادهای سخت برای بهبود و پیشرفت این سرزمین در دل دارد.
یادمان داد چگونه برای
بالانشینی این فرهنگ کاری کرد.برای یک «ایراندوست»،وطن یعنی برقراری یک رابطهی خلاقانه و نو با مفهوم این فرهنگِ کهن.
زندگی و آثار این معلم بزرگ یادمان داد، در این راه فقط نباید حرف زد و هر کس در هر جایگاهی که باشد،باید «کاری» کند.
بیایید در کنار هم ایرانمان را حفظ و از نو بسازیم.
هیچ تلاشی به اندازهی آبادکردن و ساختن، شادکامی به همراه ندارد.
از همین تغییرات شروع کنیم. روز معلم را به پاسداشت معلمانی اختصاص دهیم که به این فرهنگ و تمدن مهر دارند.
این تغییرات، را ساده مپندارید.
انتخابهای ماست که مفاهیم بنیادین را در ذهن کودکان ما پی خواهد افکند.
در راه اندیشهی والای پاسداشت فرهنگ ایران و ایرانزمین، معلمان بزرگی داریم، والاگوهرهایی چون:
#شاهرخ_مسکوب
#بهرام_بیضایی
#پرویز_ناتل_خانلری
#ژاله_آموزگار
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#محمدعلی_فروغی
#عبدالحسین_زرین_کوب
#سیدجواد_طباطبایی
#جلال_خالقی_مطلق
شما هم در کامنت، معلمان عزیز این سرزمین را نام ببرید. هر کامنت شما، یک گام در راه ساختن دوبارهی ایران است. هرگز تاثیر گامهای خود را در این راه، دستکم نگیرید.
حرکت یعنی یک گام به جلو، هر چند کوچک.
#پاینده_باد_ایران #ایران_دورت_بگردم .
💚🤍❤️
او معلمی بزرگ در تاریخ ایران است. مهمترین و موثرترین کار او این بود که یادمان داد #ایران برای عاشقانش یک هویت فرهنگی است و یک ایراندوست کسی است که ارادهای سخت برای بهبود و پیشرفت این سرزمین در دل دارد.
یادمان داد چگونه برای
بالانشینی این فرهنگ کاری کرد.برای یک «ایراندوست»،وطن یعنی برقراری یک رابطهی خلاقانه و نو با مفهوم این فرهنگِ کهن.
زندگی و آثار این معلم بزرگ یادمان داد، در این راه فقط نباید حرف زد و هر کس در هر جایگاهی که باشد،باید «کاری» کند.
بیایید در کنار هم ایرانمان را حفظ و از نو بسازیم.
هیچ تلاشی به اندازهی آبادکردن و ساختن، شادکامی به همراه ندارد.
از همین تغییرات شروع کنیم. روز معلم را به پاسداشت معلمانی اختصاص دهیم که به این فرهنگ و تمدن مهر دارند.
این تغییرات، را ساده مپندارید.
انتخابهای ماست که مفاهیم بنیادین را در ذهن کودکان ما پی خواهد افکند.
در راه اندیشهی والای پاسداشت فرهنگ ایران و ایرانزمین، معلمان بزرگی داریم، والاگوهرهایی چون:
#شاهرخ_مسکوب
#بهرام_بیضایی
#پرویز_ناتل_خانلری
#ژاله_آموزگار
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#محمدعلی_فروغی
#عبدالحسین_زرین_کوب
#سیدجواد_طباطبایی
#جلال_خالقی_مطلق
شما هم در کامنت، معلمان عزیز این سرزمین را نام ببرید. هر کامنت شما، یک گام در راه ساختن دوبارهی ایران است. هرگز تاثیر گامهای خود را در این راه، دستکم نگیرید.
حرکت یعنی یک گام به جلو، هر چند کوچک.
#پاینده_باد_ایران #ایران_دورت_بگردم .
💚🤍❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرستاران بیمارستان خمینی ملعون در کربلا!
رقص و شادی پرستاران عراقی در بیمارستانی که توسط حکومت آخوندی با پول مردم ایران ساخته شده
حالا مقایسه کنید با پرستارای مملکت خودمون که هر روز اخبار خودکشی این قشر از جامعه رو باید بشنویم
رقص و شادی پرستاران عراقی در بیمارستانی که توسط حکومت آخوندی با پول مردم ایران ساخته شده
حالا مقایسه کنید با پرستارای مملکت خودمون که هر روز اخبار خودکشی این قشر از جامعه رو باید بشنویم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زهرا توانایی، مدیر مدرسه دخترانه کمالی دهقان در کرج، دانشآموزی را به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری در مدرسه، مورد ضرب و شتم قرار داده و این مسئله واکنش و اعتراض جمعی دانشآموزان دختر این مدرسه را به همراه داشته است.
دانشآموزان با تجمع در حیاط مدرسه و درآوردن مقنعهها و همچنین شکستن شیشهها و دوربینهای مداربسته،علیه مسئولان این مدرسه شعار میدهند.
این همان مدرسهای است که سال گذشته چندین بار مورد حمله با گازهای مسمومکننده قرار گرفته بود. نسل جدید خوب میداند که باید دربرابر ظالم ایستادگی کند و خوب میداند که بیتفاوت بودن نسبت به کتکخوردن همکلاسی آن هم برای حجاب، یعنی هموارکردن راه سرکوب همه دانشآموزان.
مگر میشود عاشق این نسل شجاع و سرکش نبود؟ نسلی که به ما درس ایستادگی و اتحاد میدهد.
خامنهای حقیر و درمانده خوب نگاه کن. اینها دانشآموزانی هستند که به زور میخواستی حجابت را به آنان تحمیل کنی و میخواستی برایت سلام فرمانده بخوانند.
اینها نیکاها و ساریناها و حدیثهای ما هستند. نسلی آگاه و پیشرو که مطیع و فرمانبر تو و مزدورانت نخواهد شد.
دانشآموزان با تجمع در حیاط مدرسه و درآوردن مقنعهها و همچنین شکستن شیشهها و دوربینهای مداربسته،علیه مسئولان این مدرسه شعار میدهند.
این همان مدرسهای است که سال گذشته چندین بار مورد حمله با گازهای مسمومکننده قرار گرفته بود. نسل جدید خوب میداند که باید دربرابر ظالم ایستادگی کند و خوب میداند که بیتفاوت بودن نسبت به کتکخوردن همکلاسی آن هم برای حجاب، یعنی هموارکردن راه سرکوب همه دانشآموزان.
مگر میشود عاشق این نسل شجاع و سرکش نبود؟ نسلی که به ما درس ایستادگی و اتحاد میدهد.
خامنهای حقیر و درمانده خوب نگاه کن. اینها دانشآموزانی هستند که به زور میخواستی حجابت را به آنان تحمیل کنی و میخواستی برایت سلام فرمانده بخوانند.
اینها نیکاها و ساریناها و حدیثهای ما هستند. نسلی آگاه و پیشرو که مطیع و فرمانبر تو و مزدورانت نخواهد شد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬«ما یک کشوریم میخوایین هممونو اعدام کنید؟
ما آتش زیر خاکستر نه، ما باروت زیر خاکستریم!»
دانیال مقدم و وفا احمدپور، دو خواننده رپ بر سر مزار #آرمان_عمادی، از شهدای اعتراضات سال۱۴۰۱، رفتند و شعر اعتراضی خواندند.
ما آتش زیر خاکستر نه، ما باروت زیر خاکستریم!»
دانیال مقدم و وفا احمدپور، دو خواننده رپ بر سر مزار #آرمان_عمادی، از شهدای اعتراضات سال۱۴۰۱، رفتند و شعر اعتراضی خواندند.
ایران نابود میشود، اگر:
موتور « زن ، مقاومت، آزادی» را روشن نسازی!
از دوهفته مانده به رسیدن بهار،انگار یکی مدام در گوشم فریاد می کشد: این هیولای لعنتی را پاره کن، ویران کن و ایران را از چنگش رهاساز! من هم مدام می گویم کدام هیولا؟
و او فریادش را بلندتر می کند و می گوید :
هیولای چهار سر آمریکا، اروپا، جمهوری اسلامی، روسیه!
به اطرافم نگاه می کنم. همه جا این هیولای چهارسر را می بینم که هماهنگ و یک نواخت ،چنگ و دندان در پیکر میهنم فرو می کند و خون مادرم از پَک و پوزشان جاری است.
از وحشت و حیرت رو برمیگردانم و چشمم را میبندم. و چون دیده می گشایم می بینم میان خرابه ای نشسته ام که هیولای چهار سر دورش چنبره زده است . از دهانشان بیماری، قحطی، جنگ و مرگ میبارد.
کار سختی است در آن واحد در چهار جبهه جنگیدن، بسیار سخت! اما من باید بجنگم. در این وضعیت و موقعیت چاره ای جز اتخاذ استراتژی جنگیدن ندارم! اما از جنگیدن سخت تر، پیروز شدن است. در این نبرد نابرابر، شانس پیروزی اندک است، بسیار اندک!
در میان این هیاهوی دوزخی، آوای زنی آرامم میکند. او به تکرار در گوشم می خواند : آری، شانس پیروزی اندک است اما صفر نیست!بکوش از این صفر فرا روی. بر این سر هیولا بتاز. بتاز و آنرا از هم بشکاف. مطمئن باش شکافتن این سرهمان و فرو ریختن سه سر دیگر همان!
می پرسم ؛ برکدام سر بتازم و با کدام نیرو؟
زن ادامه می دهد بر سر جمهوری اسلامی! جز این چاره ای نداری!
گفتم نیرویی که بتواند این سر را بشکافد و در هم شکند از کجا بیاورم؟
زن می گوید :
من! مرا با خودت همراه کن، مرا باور کن، مرا دست کم نگیر، نمیبینی در این نبرد نابرابر نقطه ی مرکزی و هدف مشترک آنها منم؟ و نمی دانی جمهوری اسلامی نیزه اش را بسوی من یعنی قلب تو و چشمه زندگی و توانمندی تو نشانه میرود؟ و نمی دانی در زندگی و بالیدن من، سقوط و مرگ خودش را می بیند؟
سکوت می کنم. حرفی برای گفتن ندارم، دلم درگیر بیم و امید شده ، اما هنوز به نقطه ی تصمیم نرسیده ام. دوباره چشم می بندم. و لختی مکث می کنم و چشم می گشایم!
این بار زن را درست رو به رویم می بینم. ایستاده و چشمان نافذش را به من دوخته! می گوید:
در اینهمه سال هرجا و هرگاه دردست من نهادی و همراه من پا فشردی، این اهریمن پلید دینباز و انسان ستیز از برابرت عقب نشستند و سه سر دیگر به لرزه درآمدند!
می گویم : یادم آمد ، دو سال پیش تو با شعار « زن ، زندگی، آزادی» پیشگام شدی و مرا به حرکت درآوردی و جهان را به شگفتی درانداختی، سرهای هیولا سستی گرفتند. امّا نشد ، نشد آنچه که باید میشد!
لبهای زن به خنده شکفتند و او پرچمی را برفراز سرش برافراشت . بر پیکر پرچم این شعار می درخشید: " زن، مقاومت، آزادی"
و خروشید که: آن نیروی نامیرای نجات دهندهی تو و ایران ویرانت "زن" است و مقاومت پایدار و کاستی ناپذیرش!
برخیز و با او همراه شو و آزادی را تجربه کن!
پرچم « زن ، زندگی، آزادی» را با مهر بوسیدم و بستم و با این زن به راه افتادم و بانگ برآوردم:
زن، مقاومت، آزادی!
موتور « زن ، مقاومت، آزادی» را روشن نسازی!
از دوهفته مانده به رسیدن بهار،انگار یکی مدام در گوشم فریاد می کشد: این هیولای لعنتی را پاره کن، ویران کن و ایران را از چنگش رهاساز! من هم مدام می گویم کدام هیولا؟
و او فریادش را بلندتر می کند و می گوید :
هیولای چهار سر آمریکا، اروپا، جمهوری اسلامی، روسیه!
به اطرافم نگاه می کنم. همه جا این هیولای چهارسر را می بینم که هماهنگ و یک نواخت ،چنگ و دندان در پیکر میهنم فرو می کند و خون مادرم از پَک و پوزشان جاری است.
از وحشت و حیرت رو برمیگردانم و چشمم را میبندم. و چون دیده می گشایم می بینم میان خرابه ای نشسته ام که هیولای چهار سر دورش چنبره زده است . از دهانشان بیماری، قحطی، جنگ و مرگ میبارد.
کار سختی است در آن واحد در چهار جبهه جنگیدن، بسیار سخت! اما من باید بجنگم. در این وضعیت و موقعیت چاره ای جز اتخاذ استراتژی جنگیدن ندارم! اما از جنگیدن سخت تر، پیروز شدن است. در این نبرد نابرابر، شانس پیروزی اندک است، بسیار اندک!
در میان این هیاهوی دوزخی، آوای زنی آرامم میکند. او به تکرار در گوشم می خواند : آری، شانس پیروزی اندک است اما صفر نیست!بکوش از این صفر فرا روی. بر این سر هیولا بتاز. بتاز و آنرا از هم بشکاف. مطمئن باش شکافتن این سرهمان و فرو ریختن سه سر دیگر همان!
می پرسم ؛ برکدام سر بتازم و با کدام نیرو؟
زن ادامه می دهد بر سر جمهوری اسلامی! جز این چاره ای نداری!
گفتم نیرویی که بتواند این سر را بشکافد و در هم شکند از کجا بیاورم؟
زن می گوید :
من! مرا با خودت همراه کن، مرا باور کن، مرا دست کم نگیر، نمیبینی در این نبرد نابرابر نقطه ی مرکزی و هدف مشترک آنها منم؟ و نمی دانی جمهوری اسلامی نیزه اش را بسوی من یعنی قلب تو و چشمه زندگی و توانمندی تو نشانه میرود؟ و نمی دانی در زندگی و بالیدن من، سقوط و مرگ خودش را می بیند؟
سکوت می کنم. حرفی برای گفتن ندارم، دلم درگیر بیم و امید شده ، اما هنوز به نقطه ی تصمیم نرسیده ام. دوباره چشم می بندم. و لختی مکث می کنم و چشم می گشایم!
این بار زن را درست رو به رویم می بینم. ایستاده و چشمان نافذش را به من دوخته! می گوید:
در اینهمه سال هرجا و هرگاه دردست من نهادی و همراه من پا فشردی، این اهریمن پلید دینباز و انسان ستیز از برابرت عقب نشستند و سه سر دیگر به لرزه درآمدند!
می گویم : یادم آمد ، دو سال پیش تو با شعار « زن ، زندگی، آزادی» پیشگام شدی و مرا به حرکت درآوردی و جهان را به شگفتی درانداختی، سرهای هیولا سستی گرفتند. امّا نشد ، نشد آنچه که باید میشد!
لبهای زن به خنده شکفتند و او پرچمی را برفراز سرش برافراشت . بر پیکر پرچم این شعار می درخشید: " زن، مقاومت، آزادی"
و خروشید که: آن نیروی نامیرای نجات دهندهی تو و ایران ویرانت "زن" است و مقاومت پایدار و کاستی ناپذیرش!
برخیز و با او همراه شو و آزادی را تجربه کن!
پرچم « زن ، زندگی، آزادی» را با مهر بوسیدم و بستم و با این زن به راه افتادم و بانگ برآوردم:
زن، مقاومت، آزادی!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی حمله معترضان حامی فلسطین به دانشجویان یهودی دانشگاه آمستردام در شبکههای اجتماعی فراگیر شده است.
دانشجویان یهودی که مخالفت خود را با اشغال محوطه دانشگاه توسط حامیان فلسطین ابراز کردند مورد ضرب و جرح قرار گرفتند. عدم دخالت نیروهای امنیتی برای جلوگیری از این درگیری، مورد انتقاد بسیاری از کاربران قرار گرفته است.
دانشجویان یهودی که مخالفت خود را با اشغال محوطه دانشگاه توسط حامیان فلسطین ابراز کردند مورد ضرب و جرح قرار گرفتند. عدم دخالت نیروهای امنیتی برای جلوگیری از این درگیری، مورد انتقاد بسیاری از کاربران قرار گرفته است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺🔻فرمانده نیروی دریایی حماس توسط ارتش اسرائیل خنثی شد
روز چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه، در عملیات مشترک ارتش اسرائیل و سازمان شین بت، تروریست احمد علی، فرمانده نیروی دریایی حماس در شهر غزه خنثی شد.
روز چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه، در عملیات مشترک ارتش اسرائیل و سازمان شین بت، تروریست احمد علی، فرمانده نیروی دریایی حماس در شهر غزه خنثی شد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ #علیه_فراموشی
🥀🕊اگردلی را به ناله آری ز برق آهش امان نداری
بلا درافتد به هرچه داری که چوب یزدان صدا ندارد
چو آه مظلوم کند کمانه سرای ظالم شود نشانه
چو برق بگریز از این میانه که تیر آهش خطا ندارد
🥀🕊گمان بردند شعله میمیرد
زه هربرگی که به خاک افتد
هزاران سرو چمن روید
پدیدایدجنگلی انبوه
╲\ ╭``🕊┓
╭🕊``🕊``╯
┗``╯ \╲
«شبمیهن پایان مییابد و گل آزادی در میهن اشغالشده میروید»
🥀🕊اگردلی را به ناله آری ز برق آهش امان نداری
بلا درافتد به هرچه داری که چوب یزدان صدا ندارد
چو آه مظلوم کند کمانه سرای ظالم شود نشانه
چو برق بگریز از این میانه که تیر آهش خطا ندارد
🥀🕊گمان بردند شعله میمیرد
زه هربرگی که به خاک افتد
هزاران سرو چمن روید
پدیدایدجنگلی انبوه
╲\ ╭``🕊┓
╭🕊``🕊``╯
┗``╯ \╲
«شبمیهن پایان مییابد و گل آزادی در میهن اشغالشده میروید»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌻🍃از زندان
برایت مینویسم
نزدیک به سه هزار نفر
اینجا
زندانی هستیم.
مردمی هستیم ساده
سختکوش و اندیشهورز
با پتویی مندرس
بر پشتمان.
یک پیاز و پنج دانهی زیتون
شاخهیی از نور در کوله پشتیِمان.
مردمی به سادگیِ درختان
در نورِ آفتاب
با یک جرم در پروندهمان،
تنها یک تقصیر
که ما
همچو شما
عاشق صلح هستیم و آزادی.
🍃🌻برای ساختن جهانی بهتر عاشق صلح و آزادی و برابری باشیم!
🍃🌻ـᬼ 🕊ـᬼ 🌻🍃
برایت مینویسم
نزدیک به سه هزار نفر
اینجا
زندانی هستیم.
مردمی هستیم ساده
سختکوش و اندیشهورز
با پتویی مندرس
بر پشتمان.
یک پیاز و پنج دانهی زیتون
شاخهیی از نور در کوله پشتیِمان.
مردمی به سادگیِ درختان
در نورِ آفتاب
با یک جرم در پروندهمان،
تنها یک تقصیر
که ما
همچو شما
عاشق صلح هستیم و آزادی.
🍃🌻برای ساختن جهانی بهتر عاشق صلح و آزادی و برابری باشیم!
🍃🌻ـᬼ 🕊ـᬼ 🌻🍃