Forwarded from کانال دانشجویان آزاده وطن
⭕️دیپلماسی خشک
چرا ایران به فکر بحران آبهای مرزی نیست؟
✍️جواد حیدریان / نویسنده نشریه
ترکیه بعد از ساخت سد ایلیسو که تاثیر بسیاری بر محیط زیست داشت و به افزایش ریزگردها در ایران و عراق منجر شد، باز هم تصمیم به ساخت سدی جدید بر روی دجله گرفته است. گفته میشود سد جدیدی که این کشور قرار است احداث کند، حیات رود ارس را به خطر میاندازد و احتمال خشک شدن آن وجود دارد. رجب طیب اردوغان که بعد از 13 سال به عراق سفر کرده، تلاش دارد در کنار طرح مسئله بحران امنیتی ناشی از فعالیت احزاب سیاسی کرد مخالف دولت ترکیه در مرزهای دو کشور، به بحران آب و تنشهای آبی میان ترکیه و عراق نیز رسیدگی کند.
مذاکره اردوغان و محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق بر سر ساخت سد بر رودخانههای دجله و فرات است که سرچشمه آنها در ترکیه است. بحث اصلی آنها را حقآبه عراق از این دو رودخانه تشکیل میدهد. رودخانههایی که در پاییندست، ایران را نیز تحت تاثیر قرار میدهد و خشکی هورالعظیم بهطور مستقیم متاثر از کاهش ورودی آب از عراق است. اما برخلاف تکاپوی عراق و حتی سوریه، نشانی از تکاپوی دیپلماتیک از سوی ایران در مسئله آبهای مرزی و فرامرزی با ترکیه و حتی افغانستان دیده نمیشود.
نهایتاً مقامات با چند اظهار نظر رسانهای سروته قضیه را هم میآورند و دوباره مسئله به فراموشی سپرده میشود. در همین زمان که ترکیه در تلاش برای اقناع عراقیهاست، افغانها نهتنها حاضر نیستند حقآبه طبیعی ایران را بدهند بلکه سیلاب ردشده از سرریز سدهای بالادست هیرمند را به شورهزار گودزره هدایت میکنند تا تعمداً آبی به تالاب تشنه هامون در این سوی مرز با ایران وارد نشود.
متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
چرا ایران به فکر بحران آبهای مرزی نیست؟
✍️جواد حیدریان / نویسنده نشریه
ترکیه بعد از ساخت سد ایلیسو که تاثیر بسیاری بر محیط زیست داشت و به افزایش ریزگردها در ایران و عراق منجر شد، باز هم تصمیم به ساخت سدی جدید بر روی دجله گرفته است. گفته میشود سد جدیدی که این کشور قرار است احداث کند، حیات رود ارس را به خطر میاندازد و احتمال خشک شدن آن وجود دارد. رجب طیب اردوغان که بعد از 13 سال به عراق سفر کرده، تلاش دارد در کنار طرح مسئله بحران امنیتی ناشی از فعالیت احزاب سیاسی کرد مخالف دولت ترکیه در مرزهای دو کشور، به بحران آب و تنشهای آبی میان ترکیه و عراق نیز رسیدگی کند.
مذاکره اردوغان و محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق بر سر ساخت سد بر رودخانههای دجله و فرات است که سرچشمه آنها در ترکیه است. بحث اصلی آنها را حقآبه عراق از این دو رودخانه تشکیل میدهد. رودخانههایی که در پاییندست، ایران را نیز تحت تاثیر قرار میدهد و خشکی هورالعظیم بهطور مستقیم متاثر از کاهش ورودی آب از عراق است. اما برخلاف تکاپوی عراق و حتی سوریه، نشانی از تکاپوی دیپلماتیک از سوی ایران در مسئله آبهای مرزی و فرامرزی با ترکیه و حتی افغانستان دیده نمیشود.
نهایتاً مقامات با چند اظهار نظر رسانهای سروته قضیه را هم میآورند و دوباره مسئله به فراموشی سپرده میشود. در همین زمان که ترکیه در تلاش برای اقناع عراقیهاست، افغانها نهتنها حاضر نیستند حقآبه طبیعی ایران را بدهند بلکه سیلاب ردشده از سرریز سدهای بالادست هیرمند را به شورهزار گودزره هدایت میکنند تا تعمداً آبی به تالاب تشنه هامون در این سوی مرز با ایران وارد نشود.
متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
هفته نامه تجارت فردا
دیپلماسی خشک
جواد حیدریان / نویسنده نشریه
ترکیه بعد از ساخت سد ایلیسو که تاثیر بسیاری بر محیط زیست داشت و به افزایش ریزگردها در ایران و عراق منجر شد، باز
⭕️ ادامه اعتصاب غذای زندانیان در پانزدهمین هفتهی کارزار « سهشنبههای نه به اعدام»
از اول اردیبهشت تاکنون حداقل ۸۰ زندانی محکوم به اعدام در زندانهای سراسر کشور اعدام شدهاند؛ هفته گذشته زندانی سیاسی عقیدتی انور خضری پس از ۱۵ سال زندان و شکنجه در سکوت خبری اعدام شد.
در همین راستا زندانیان اعتصابی کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام در زندانهای اوین، قزلحصار، خرم آباد، خوی، نقده و ... در پانزدهمین هفته متوالی در روز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت دست به اعتصاب غذا زدهاند.
آنان ضمن اعتراض به اعدامها از جمله اعدام انور خضری، نسبت به اعدام قریبالوقوع زندانی سیاسی عقیدتی خسرو بشارت که در زندان قزلحصار جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدهاست، هشدار داده و خواهان همبستگی جهت توقف این حکم شدهاند.
این زندانیان همچنان تاکید کردهاند صدور حکم اعدام برای زندانیان گمنام و زندانیان سیاسی مانند محمود مهرابی نشان دهنده عزم حاکمیت برای سرکوب و ایجاد ارعاب در جامعه است و مجددا بر اتحاد جمعی برای توقف ماشین اعدام تاکید نمودهاند
از اول اردیبهشت تاکنون حداقل ۸۰ زندانی محکوم به اعدام در زندانهای سراسر کشور اعدام شدهاند؛ هفته گذشته زندانی سیاسی عقیدتی انور خضری پس از ۱۵ سال زندان و شکنجه در سکوت خبری اعدام شد.
در همین راستا زندانیان اعتصابی کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام در زندانهای اوین، قزلحصار، خرم آباد، خوی، نقده و ... در پانزدهمین هفته متوالی در روز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت دست به اعتصاب غذا زدهاند.
آنان ضمن اعتراض به اعدامها از جمله اعدام انور خضری، نسبت به اعدام قریبالوقوع زندانی سیاسی عقیدتی خسرو بشارت که در زندان قزلحصار جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدهاست، هشدار داده و خواهان همبستگی جهت توقف این حکم شدهاند.
این زندانیان همچنان تاکید کردهاند صدور حکم اعدام برای زندانیان گمنام و زندانیان سیاسی مانند محمود مهرابی نشان دهنده عزم حاکمیت برای سرکوب و ایجاد ارعاب در جامعه است و مجددا بر اتحاد جمعی برای توقف ماشین اعدام تاکید نمودهاند
🔴فوری
🔹شورش در زندان دستگرد اصفهان
🤔بنا به خبرهای رسیده به کانون حقوق بشر ایران، دوشنبه شب ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، هنگامی که مامورین زندان دستگرد اصفهان برای انتقال چهار زندانی به نام های مسعود استکی، جعفر حسین زاده، مجید رضایی و مصطفی آقامحمدی جهت اجرای حکم اعدام به انفرادی اقدام کردند، سایر زندانیان در اعتراض به اجرای احکام ضدانسانی اعدام اقدام به شورش کردند.
قابل ذکر است که این چهار زندانی به اتهام قتل به اعدام محکوم شده بودند.
هر چهار زندانی بختیاری و اهل زینبیه اصفهان هستند.
جزییات بیشتر خبر در دست پیگیری است...
🔹شورش در زندان دستگرد اصفهان
🤔بنا به خبرهای رسیده به کانون حقوق بشر ایران، دوشنبه شب ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، هنگامی که مامورین زندان دستگرد اصفهان برای انتقال چهار زندانی به نام های مسعود استکی، جعفر حسین زاده، مجید رضایی و مصطفی آقامحمدی جهت اجرای حکم اعدام به انفرادی اقدام کردند، سایر زندانیان در اعتراض به اجرای احکام ضدانسانی اعدام اقدام به شورش کردند.
قابل ذکر است که این چهار زندانی به اتهام قتل به اعدام محکوم شده بودند.
هر چهار زندانی بختیاری و اهل زینبیه اصفهان هستند.
جزییات بیشتر خبر در دست پیگیری است...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❌ مملکتی که یه بیسواد شیش کلاسه بشه رئيس جمهورش و اون یابو هم ولی فقیهش، اینجوریه که هر روز یه عمام زمان جدیدم ظهور میکنه براش!
🔻🔺تصاویری دیگر از تجمع مالباختگان رضایت خودرو مقابل ساختمان دستگاه قضایی در تهران
مالباختگان شرکت رضایت خودرو طراوت نوین (غفاری) با برپایی تجمع اعتراضی مقابل ساختمان قوه قضاییه در تهران برای چندمین ماه متوالی خواستار پاسخگویی مسئولان درباره این پرونده کلاهبرداری شدند.
آنها پیشتر نیز با برگزاری تجمعات اعتراضی مقابل کاخ دادگستری در تهران، مصلی و دادگستری قزوین و مقابل استانداری و دادسرای این استان خواهان پیگیری پرونده کلاهبرداری شرکتهای خودرویی شده بودند.
«محمدرضا غفاری» از اعضای سپاه تروریستی پاسداران و صاحب شرکت رضایت خودرو در استان قزوین است.
این مزدور مبالغ هنگفتی از هزاران متقاضی خودرو دریافت کرده و نه تنها خودروها را به آنها تحویل نداده، بلکه با استفاده از نفوذ و رانت خود حاضر به پاسخگویی به مالباختگان نیست.
مالباختگان شرکت رضایت خودرو طراوت نوین (غفاری) با برپایی تجمع اعتراضی مقابل ساختمان قوه قضاییه در تهران برای چندمین ماه متوالی خواستار پاسخگویی مسئولان درباره این پرونده کلاهبرداری شدند.
آنها پیشتر نیز با برگزاری تجمعات اعتراضی مقابل کاخ دادگستری در تهران، مصلی و دادگستری قزوین و مقابل استانداری و دادسرای این استان خواهان پیگیری پرونده کلاهبرداری شرکتهای خودرویی شده بودند.
«محمدرضا غفاری» از اعضای سپاه تروریستی پاسداران و صاحب شرکت رضایت خودرو در استان قزوین است.
این مزدور مبالغ هنگفتی از هزاران متقاضی خودرو دریافت کرده و نه تنها خودروها را به آنها تحویل نداده، بلکه با استفاده از نفوذ و رانت خود حاضر به پاسخگویی به مالباختگان نیست.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 پوتین برای پنجمین بار به عنوان رئیس جمهور روسیه وارد کاخ کرملین شد.
🔷 ولادیمیر پوتین، این سیاستمدار کهنه کار ۷۱ ساله در اوایل سال جاری میلادی برای پنجمین بار به عنوان رئیسجمهور روسیه انتخاب شد!
🔷 ولادیمیر پوتین، این سیاستمدار کهنه کار ۷۱ ساله در اوایل سال جاری میلادی برای پنجمین بار به عنوان رئیسجمهور روسیه انتخاب شد!
🔻منع ورود پزشکان زن به کنگره سالانه جراحان کشور به دلیل نوع پوشش
ماموران حراست دانشگاه علوم پزشکی تهران، محل برگزاری کنگره سالانه جراحان کشور، مانع ورود بعضی از مهمانان زن این کنگره به بهانه نوع پوشش آنها شدند.
ماموران حاضر در ورودی این دانشگاه، به بهانه بدحجابی، کوتاهی قد مانتو و شلوار یا تنگ بودن مانتو، از ورود پزشکان زن و زنان فعال در تولید تجهیزات پزشکی جلوگیری کردند. ورود مهمانان زن کنگره، مشروط به تعویض و تغییر لباس بود و بعضی از آنان مجبور به خرید مانتو شدند.
ماموران حراست دانشگاه علوم پزشکی تهران، محل برگزاری کنگره سالانه جراحان کشور، مانع ورود بعضی از مهمانان زن این کنگره به بهانه نوع پوشش آنها شدند.
ماموران حاضر در ورودی این دانشگاه، به بهانه بدحجابی، کوتاهی قد مانتو و شلوار یا تنگ بودن مانتو، از ورود پزشکان زن و زنان فعال در تولید تجهیزات پزشکی جلوگیری کردند. ورود مهمانان زن کنگره، مشروط به تعویض و تغییر لباس بود و بعضی از آنان مجبور به خرید مانتو شدند.
#محمد_علی_اسلامی_ندوشن :
در روزگاری که گویی ایران در ابری از فراموشی پیچیده شده است؛ اگر کار دیگری از دست ما برنیاید لااقل خوب است بکوشیم تا فکرِ او و غمِ او را در دلِ خود زنده نگاه داریم و اعتقاد به زایندگی دوران را در سینه نپژمرانیم.
ما از این حیث چون بیماران تریاک (پادزهر) خوردهای هستیم که به هر افسونی است باید بیدار نگاهشان داشت زیرا که اگر چشم برهم نهند بیم آن است که دیگر آن را نگشایند.
من در قعرِ ضمیرِ خود احساسی دارم چون گواهی گوارا و مبهمی که گاه به گاه بر دل میگذرد و آن، این است که رسالتِ ایران به پایان نرسیده است و شکوه و خرّمی او به ما بازخواهد گشت.
❤️
من یقین دارم که ایران میتواند قد راست کند. کشوری نامآور و زیبا و سعادتمند گردد و آنگونه که درخورِ تمدّن و فرهنگ و سالخوردگی اوست نکتههای بسیاری به جهان بیاموزد.
این ادّعا بیشک کسانی را به لبخند خواهد آورد، گروهی هستند که اعتقاد به ایران را اعتقادی سادهلوحانه میپندارند، لیکن آنان که
#ایران
را میشناسند هیچگاه از او امید برنخواهند گرفت.
#پاینده_ایران
در روزگاری که گویی ایران در ابری از فراموشی پیچیده شده است؛ اگر کار دیگری از دست ما برنیاید لااقل خوب است بکوشیم تا فکرِ او و غمِ او را در دلِ خود زنده نگاه داریم و اعتقاد به زایندگی دوران را در سینه نپژمرانیم.
ما از این حیث چون بیماران تریاک (پادزهر) خوردهای هستیم که به هر افسونی است باید بیدار نگاهشان داشت زیرا که اگر چشم برهم نهند بیم آن است که دیگر آن را نگشایند.
من در قعرِ ضمیرِ خود احساسی دارم چون گواهی گوارا و مبهمی که گاه به گاه بر دل میگذرد و آن، این است که رسالتِ ایران به پایان نرسیده است و شکوه و خرّمی او به ما بازخواهد گشت.
❤️
من یقین دارم که ایران میتواند قد راست کند. کشوری نامآور و زیبا و سعادتمند گردد و آنگونه که درخورِ تمدّن و فرهنگ و سالخوردگی اوست نکتههای بسیاری به جهان بیاموزد.
این ادّعا بیشک کسانی را به لبخند خواهد آورد، گروهی هستند که اعتقاد به ایران را اعتقادی سادهلوحانه میپندارند، لیکن آنان که
#ایران
را میشناسند هیچگاه از او امید برنخواهند گرفت.
#پاینده_ایران
کانال : دلیران ایران
Photo
«سال گذشته سروناز و کامیار در آستانه روز جهانی کارگر بازداشت شدند. اما چون پرونده ۱۴۰۱ آنها (مهسا) حکم داشت هر دو از بازداشتگاه به زندان منتقل شدند و حکمشان اجرا شد. البته که این حکم طبق بخشنامه عفو ۱۴۰۱ باید لغو میشد، اما نشد.
خوشحالم که این پرونده منع تعقیب خورد. اما این بازداشت و انتقال ناگهانی او به زندان سختی زیادی به ما تحمیل کرد.
انتقال ناگهانی سروناز به زندان باعث شد پایاننامهاش به مشکل بخورد. پایاننامه او نیازمند انجام مداخلهای عملی بود. باید هفت جلسه با کودکان مهاجر و والدینشان برگزار میکرد؛ برای کاهش علائم استرسیشان بهخاطر مهاجرت و جنگ. هرچه درخواست کردم که حداقل یک ماه فرصت بدهید که این هفت جلسه را برگزار کند و زحماتش برای پایاننامهاش از دست نرود، پاسخ دادند که "وقتی داشت این کارا رو میکرد باید فکر پایاننامهش میبود". حالا آمده که "کاری نکرده". در زندان هم هرچه تلاش کرد موافقت نکردند به او مرخصی بدهند که این جلسات را برگزار کند یا حداقل او را تحتالحفظ اعزام کنند. همین شد که مجبور شد پایاننامهاش را بهکلی کنار بگذارد و موضوع جدیدی انتخاب کند. امروز خوشبختانه بالاخره موضوع جدیدش تصویب شد، اما یک سال بیشتر همین روند اداری طول کشید.
انتقال ناگهانی او باعث شد ما مدت زیادی درگیرِ گرفتن وکالتنامهها و تخلیه خانه جدیدشان باشیم؛ خانهای که دو ماه هم در آن زندگی نکرده بودند. سفارشهای وسایل خانهشان میآمد اما دیگر خانهای نبود.
از بچگیاش هیچچیز بهاندازه عقبافتادن کارهایش به او استرس نمیدهد. انتقال ناگهانیاش باعث شد ترجمههایش، کارهای دانشگاهش و سرکارش بماند.
انتقال ناگهانیاش باعث شد نتواند با ما و دوستانش حداقل یک خداحافظی کند؛ قبل از اینکه برای سه سال و نیم برود.
با تمام این اذیتها اما هم ترجمهکردنش را از سر گرفت، هم پایاننامهاش را، هم کارهای دیگرش را و هم کارهای جدید برای خودش درست کرد!
دوست ویراستاری هم پیدا کرده در زندان که برایش کتابچه راهنمای پایاننامه قبلیاش را که ترجمه کرده بود، ویرایش کرده و آنقدر ذوق دارد که شک میکنم اصلا میداند من هم ویراستارم و این اولین بارش نیست که در زندگیاش ویراستار دیده!
از بچگیاش سختی کشیدنش و البته سختی دادنش به خودش را کم ندیدهام، گریهاش را دیدهام، ترسیدنش را دیدهام، شکستنش را دیدهام اما هرگز، هرگز، متوقفشدن "این بچه" را ندیدهام. بهقول یکی از همبندیهایش "در زندان هم میگردد ببینند از لای کدام آجر میتواند یکجوری که شده کمی زندگی بکشد بیرون".»
🖍سودابه بلالی مادر سروناز
#سروناز_احمدی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
خوشحالم که این پرونده منع تعقیب خورد. اما این بازداشت و انتقال ناگهانی او به زندان سختی زیادی به ما تحمیل کرد.
انتقال ناگهانی سروناز به زندان باعث شد پایاننامهاش به مشکل بخورد. پایاننامه او نیازمند انجام مداخلهای عملی بود. باید هفت جلسه با کودکان مهاجر و والدینشان برگزار میکرد؛ برای کاهش علائم استرسیشان بهخاطر مهاجرت و جنگ. هرچه درخواست کردم که حداقل یک ماه فرصت بدهید که این هفت جلسه را برگزار کند و زحماتش برای پایاننامهاش از دست نرود، پاسخ دادند که "وقتی داشت این کارا رو میکرد باید فکر پایاننامهش میبود". حالا آمده که "کاری نکرده". در زندان هم هرچه تلاش کرد موافقت نکردند به او مرخصی بدهند که این جلسات را برگزار کند یا حداقل او را تحتالحفظ اعزام کنند. همین شد که مجبور شد پایاننامهاش را بهکلی کنار بگذارد و موضوع جدیدی انتخاب کند. امروز خوشبختانه بالاخره موضوع جدیدش تصویب شد، اما یک سال بیشتر همین روند اداری طول کشید.
انتقال ناگهانی او باعث شد ما مدت زیادی درگیرِ گرفتن وکالتنامهها و تخلیه خانه جدیدشان باشیم؛ خانهای که دو ماه هم در آن زندگی نکرده بودند. سفارشهای وسایل خانهشان میآمد اما دیگر خانهای نبود.
از بچگیاش هیچچیز بهاندازه عقبافتادن کارهایش به او استرس نمیدهد. انتقال ناگهانیاش باعث شد ترجمههایش، کارهای دانشگاهش و سرکارش بماند.
انتقال ناگهانیاش باعث شد نتواند با ما و دوستانش حداقل یک خداحافظی کند؛ قبل از اینکه برای سه سال و نیم برود.
با تمام این اذیتها اما هم ترجمهکردنش را از سر گرفت، هم پایاننامهاش را، هم کارهای دیگرش را و هم کارهای جدید برای خودش درست کرد!
دوست ویراستاری هم پیدا کرده در زندان که برایش کتابچه راهنمای پایاننامه قبلیاش را که ترجمه کرده بود، ویرایش کرده و آنقدر ذوق دارد که شک میکنم اصلا میداند من هم ویراستارم و این اولین بارش نیست که در زندگیاش ویراستار دیده!
از بچگیاش سختی کشیدنش و البته سختی دادنش به خودش را کم ندیدهام، گریهاش را دیدهام، ترسیدنش را دیدهام، شکستنش را دیدهام اما هرگز، هرگز، متوقفشدن "این بچه" را ندیدهام. بهقول یکی از همبندیهایش "در زندان هم میگردد ببینند از لای کدام آجر میتواند یکجوری که شده کمی زندگی بکشد بیرون".»
🖍سودابه بلالی مادر سروناز
#سروناز_احمدی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
🔺🔻درخواست تحریم بیشتر جمهوری اسلامی توسط کمیسیون آمریکا در امور آزادی مذهبی بینالمللی
کمیسیون آمریکا در امور آزادی مذهبی بینالمللی، در بیانیهای خواستار تحریمهای بیشتر جمهوری اسلامی بابت تحمیل حجاب اجباری شد.
این کمیسیون درخواست کرده که ایالات متحده با هماهنگی متحدانش سرکردگان جمهوری اسلامی را به دلیل مواردی همچون اقدامات مخرب بینالمللی و نقض حقوق بشر، پاسخگو کند.
در ادامه این بیانیه درخواست شده که ایالات متحده با اعمال تحریمهای بیشتر، اموال نهادها و افرادی را که مسئول نقض حق آزادی مذهب و عقیده هستند، مسدود کند.
در این بیانیه تاکید شده که هدف جمهوری اسلامی از اعمال حجاب اجباری، نه تنها هدف قرار دادن زنان، بلکه تلاش در راستای سرکوب گسترده فعالان حقوق بشری، روزنامهنگاران، وکلا، دانشجویان و هنرمندان است.
کمیسیون آمریکا در امور آزادی مذهبی بینالمللی در ادامه این بیانیه از دولت این کشور خواسته تا "قانون مهسا" را در همه ابعادش علیه جمهوری اسلامی اجر کند.
کمیسیون آمریکا در امور آزادی مذهبی بینالمللی، در بیانیهای خواستار تحریمهای بیشتر جمهوری اسلامی بابت تحمیل حجاب اجباری شد.
این کمیسیون درخواست کرده که ایالات متحده با هماهنگی متحدانش سرکردگان جمهوری اسلامی را به دلیل مواردی همچون اقدامات مخرب بینالمللی و نقض حقوق بشر، پاسخگو کند.
در ادامه این بیانیه درخواست شده که ایالات متحده با اعمال تحریمهای بیشتر، اموال نهادها و افرادی را که مسئول نقض حق آزادی مذهب و عقیده هستند، مسدود کند.
در این بیانیه تاکید شده که هدف جمهوری اسلامی از اعمال حجاب اجباری، نه تنها هدف قرار دادن زنان، بلکه تلاش در راستای سرکوب گسترده فعالان حقوق بشری، روزنامهنگاران، وکلا، دانشجویان و هنرمندان است.
کمیسیون آمریکا در امور آزادی مذهبی بینالمللی در ادامه این بیانیه از دولت این کشور خواسته تا "قانون مهسا" را در همه ابعادش علیه جمهوری اسلامی اجر کند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ #علیه_فراموشی
🥀🕊سركين داري اي چرخ از استاد عارف قزويني به همه گويش هاي ايران
⭕ #علیه_فراموشی
🥀🕊این صداها و این چهرهها را فراموش نمیکنیم. صداهایی که در تاریخ ایران ماندگار خواهند بود. سند جنایت جمهوری اسلامی، سند اینکه در دورهای از تاریخ ایران رژیمی مستقر شد که چنین جوانانی را به قتل رساند...
🥀🕊بیاد شقایق های . پر شده.از گلستان آلاله های ایرانزمین. از سموم باد خزان
╲\ ╭``🕊┓
╭🕊``🕊``╯
┗``╯ \╲
«شب به پایان خواهد رسید
و روسیاهی برای آنانی خواهد بود که
شرفِ خود را آغشته به تاریکی و ظلم کردهاند»
🥀🕊سركين داري اي چرخ از استاد عارف قزويني به همه گويش هاي ايران
⭕ #علیه_فراموشی
🥀🕊این صداها و این چهرهها را فراموش نمیکنیم. صداهایی که در تاریخ ایران ماندگار خواهند بود. سند جنایت جمهوری اسلامی، سند اینکه در دورهای از تاریخ ایران رژیمی مستقر شد که چنین جوانانی را به قتل رساند...
🥀🕊بیاد شقایق های . پر شده.از گلستان آلاله های ایرانزمین. از سموم باد خزان
╲\ ╭``🕊┓
╭🕊``🕊``╯
┗``╯ \╲
«شب به پایان خواهد رسید
و روسیاهی برای آنانی خواهد بود که
شرفِ خود را آغشته به تاریکی و ظلم کردهاند»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🕊اگر عشق نمی بود
علف های بهاری
در آن سرد سحرگاه
سر از خاک نمی زد
اگر عشق نمی بود
ز سنگ سیه آن چشمهٔ جوشان
گریبان زمین را به جنون چاک نمی زد
اگر عشق نمی بود
بر آن شاخهٔ انجیر تک افتاده، چکاوک
چنین پرده عشاق، طربناک، نمی زد
اگر عشق نمی بود
اگر عشق نمی بود
🍃🕊روزتان درخشان و سرشار از مهر و امید
🕊🍃ـᬼ. 🦢ـᬼ 🕊🍃
🍃🕊اگر عشق نمی بود
علف های بهاری
در آن سرد سحرگاه
سر از خاک نمی زد
اگر عشق نمی بود
ز سنگ سیه آن چشمهٔ جوشان
گریبان زمین را به جنون چاک نمی زد
اگر عشق نمی بود
بر آن شاخهٔ انجیر تک افتاده، چکاوک
چنین پرده عشاق، طربناک، نمی زد
اگر عشق نمی بود
اگر عشق نمی بود
🍃🕊روزتان درخشان و سرشار از مهر و امید
🕊🍃ـᬼ. 🦢ـᬼ 🕊🍃
🍃🍃
به یاد #فرزاد_کمانگر و لیلاهای سرزمین ستمدیده
در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ فرزاد کمانگر #معلم و فعال حقوق بشر به همراه چند زندانی کرد دیگر (شیرین علمهولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان) در سال ۱۳۸۹ اعدام شدند و تاکنون مکان دفن این اعدامشدگان معلوم نشده است.
فرزاد کمانگر معلم بود و حدود دو سال پیش از اعدامش این نامه را از زندان به دانشآموزانش نوشت:
بچه ها سلام،
دلم برای همه شما تنگ شده، اینجا شب و روز با خیال و خاطرات شیرینتان شعر زندگی میسرایم، هر روز به جای شما به خورشید روز بخیر میگویم، از لای این دیوارهای بلند با شما بیدار میشوم، با شما میخندم و با شما میخوابم. گاهی «چیزی شبیه دلتنگی» همه وجودم را میگیرد.
کاش میشد مانند گذشته خسته از بازدید که آن را گردش علمی مینامیدیم، و خسته از همه هیاهوها، گرد و غبار خستگیهایمان را همراه زلالی چشمه روستا به دست فراموشی میسپردیم، کاش میشد مثل گذشته گوشمان را به «صدای پای آب» و تنمان را به نوازش گل و گیاه میسپردیم و همراه با سمفونی زیبای طبیعت کلاس درسمان را تشکیل میدادیم و کتاب ریاضی را با همه مجهولات زیر سنگی میگذاشتیم چون وقتی بابا نانی برای تقدیم کردن در سفره ندارد چه فرقی میکند، پی سه ممیز چهارده باشد یا صد ممیز چهارده، درس علوم را با همه تغییرات شیمیایی و فیزیکی دنیا به کناری میگذاشتیم و به امید تغییری از جنس «عشق و معجزه» لکههای ابر را در آسمان همراه با نسیم بدرقه میکردیم و منتظر تغییری میمانیدم که کورش همان همکلاسی پرشورتان را از سر کلاس راهی کارگری نکند و در نوجوانی از بلندای ساختمان به دنبال نان برای همیشه سقوط ننماید و ترکمان نکند.
منتظر تغییری که برای عید نوروز یک جفت کفش نو و یک دست لباس خوب و یک سفره پر از نقل و شیرینی برای همه به همراه داشته باشد.
کاش میشد دوباره و دزدکی دور از چشمان ناظم اخموی مدرسه الفبای کردیمان را دوره میکردیم و برای هم با زبان مادری شعر میسرودیم و آواز میخواندیم و بعد دست در دست هم میرقصیدیم و میرقصیدیم و میرقصیدیم.
کاش میشد باز در بین پسران کلاس اولی همان دروازهبان میشدم و شما در رویای رونالدو شدن به آقا معلمتان گل میزدید و همدیگر را در آغوش میکشیدید، اما افسوس نمیدانید که در سرزمین ما رویاها و آرزوها قبل از قاب عکسمان غبار فراموشی به خود میگیرد، کاش میشد باز پای ثابت حلقه عمو زنجیرباف دختران کلاس اول میشدم، همان دخترانی که میدانم سالها بعد در گوشه دفتر خاطراتتان دزدکی مینویسید کاش دختر به دنیا نمیآمدید.
میدانم بزرگ شدهاید، شوهر میکنید ولی برای من همان فرشتگان پاک و بیآلایشی هستید که هنوز «جای بوسه اهورا مزدا» بین چشمان زیبایتان دیده میشود، راستی چه کسی میداند اگر شما فرشتگان زاده رنج و فقر نبودید، کاغذ به دست برای کمپین زنان امضاء جمع نمیکردید و یا اگر در این گوشه از «خاک فراموششده خدا» به دنیا نمیآمدید، مجبور نبودید در سن سیزده سالگی با چشمانی پر از اشک و حسرت «زیر تور سفید زن شدن» برای آخرین بار با مدرسه وداع کنید و «قصه تلخ جنس دوم بودن» را با تمام وجود تجربه کنید.
دختران سرزمین اهورا، فردا که در دامن طبیعت خواستید برای فرزندانتان پونه بچینید یا برایشان از بنفشه تاجی از گل بسازید حتماً از تمام پاکیها و شادیهای دوران کودکیتان یاد کنید.
پسران طبیعت آفتاب میدانم دیگر نمیتوانید با همکلاسیهایتان بنشینید، بخوانید و بخندید چون بعد از «مصیبت مرد شدن» تازه «غم نان» گریبان شما را گرفته، اما یادتان باشد که به شعر، به آواز، به لیلاهایتان، به رویاهایتان پشت نکنید، به فرزندانتان یاد بدهید برای سرزمینشان برای امروز و فرداها فرزندی از جنس «شعر و باران» باشند. به دست باد و آفتاب میسپارمتان تا فردایی نه چندان دور درس عشق و صداقت را برای سرزمینمان مترنم شوید.
رفیق، همبازی و معلم دوران کودکیتان
فرزاد کمانگر – زندان رجایی شهر کرج
به یاد #فرزاد_کمانگر و لیلاهای سرزمین ستمدیده
در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ فرزاد کمانگر #معلم و فعال حقوق بشر به همراه چند زندانی کرد دیگر (شیرین علمهولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان) در سال ۱۳۸۹ اعدام شدند و تاکنون مکان دفن این اعدامشدگان معلوم نشده است.
فرزاد کمانگر معلم بود و حدود دو سال پیش از اعدامش این نامه را از زندان به دانشآموزانش نوشت:
بچه ها سلام،
دلم برای همه شما تنگ شده، اینجا شب و روز با خیال و خاطرات شیرینتان شعر زندگی میسرایم، هر روز به جای شما به خورشید روز بخیر میگویم، از لای این دیوارهای بلند با شما بیدار میشوم، با شما میخندم و با شما میخوابم. گاهی «چیزی شبیه دلتنگی» همه وجودم را میگیرد.
کاش میشد مانند گذشته خسته از بازدید که آن را گردش علمی مینامیدیم، و خسته از همه هیاهوها، گرد و غبار خستگیهایمان را همراه زلالی چشمه روستا به دست فراموشی میسپردیم، کاش میشد مثل گذشته گوشمان را به «صدای پای آب» و تنمان را به نوازش گل و گیاه میسپردیم و همراه با سمفونی زیبای طبیعت کلاس درسمان را تشکیل میدادیم و کتاب ریاضی را با همه مجهولات زیر سنگی میگذاشتیم چون وقتی بابا نانی برای تقدیم کردن در سفره ندارد چه فرقی میکند، پی سه ممیز چهارده باشد یا صد ممیز چهارده، درس علوم را با همه تغییرات شیمیایی و فیزیکی دنیا به کناری میگذاشتیم و به امید تغییری از جنس «عشق و معجزه» لکههای ابر را در آسمان همراه با نسیم بدرقه میکردیم و منتظر تغییری میمانیدم که کورش همان همکلاسی پرشورتان را از سر کلاس راهی کارگری نکند و در نوجوانی از بلندای ساختمان به دنبال نان برای همیشه سقوط ننماید و ترکمان نکند.
منتظر تغییری که برای عید نوروز یک جفت کفش نو و یک دست لباس خوب و یک سفره پر از نقل و شیرینی برای همه به همراه داشته باشد.
کاش میشد دوباره و دزدکی دور از چشمان ناظم اخموی مدرسه الفبای کردیمان را دوره میکردیم و برای هم با زبان مادری شعر میسرودیم و آواز میخواندیم و بعد دست در دست هم میرقصیدیم و میرقصیدیم و میرقصیدیم.
کاش میشد باز در بین پسران کلاس اولی همان دروازهبان میشدم و شما در رویای رونالدو شدن به آقا معلمتان گل میزدید و همدیگر را در آغوش میکشیدید، اما افسوس نمیدانید که در سرزمین ما رویاها و آرزوها قبل از قاب عکسمان غبار فراموشی به خود میگیرد، کاش میشد باز پای ثابت حلقه عمو زنجیرباف دختران کلاس اول میشدم، همان دخترانی که میدانم سالها بعد در گوشه دفتر خاطراتتان دزدکی مینویسید کاش دختر به دنیا نمیآمدید.
میدانم بزرگ شدهاید، شوهر میکنید ولی برای من همان فرشتگان پاک و بیآلایشی هستید که هنوز «جای بوسه اهورا مزدا» بین چشمان زیبایتان دیده میشود، راستی چه کسی میداند اگر شما فرشتگان زاده رنج و فقر نبودید، کاغذ به دست برای کمپین زنان امضاء جمع نمیکردید و یا اگر در این گوشه از «خاک فراموششده خدا» به دنیا نمیآمدید، مجبور نبودید در سن سیزده سالگی با چشمانی پر از اشک و حسرت «زیر تور سفید زن شدن» برای آخرین بار با مدرسه وداع کنید و «قصه تلخ جنس دوم بودن» را با تمام وجود تجربه کنید.
دختران سرزمین اهورا، فردا که در دامن طبیعت خواستید برای فرزندانتان پونه بچینید یا برایشان از بنفشه تاجی از گل بسازید حتماً از تمام پاکیها و شادیهای دوران کودکیتان یاد کنید.
پسران طبیعت آفتاب میدانم دیگر نمیتوانید با همکلاسیهایتان بنشینید، بخوانید و بخندید چون بعد از «مصیبت مرد شدن» تازه «غم نان» گریبان شما را گرفته، اما یادتان باشد که به شعر، به آواز، به لیلاهایتان، به رویاهایتان پشت نکنید، به فرزندانتان یاد بدهید برای سرزمینشان برای امروز و فرداها فرزندی از جنس «شعر و باران» باشند. به دست باد و آفتاب میسپارمتان تا فردایی نه چندان دور درس عشق و صداقت را برای سرزمینمان مترنم شوید.
رفیق، همبازی و معلم دوران کودکیتان
فرزاد کمانگر – زندان رجایی شهر کرج
▫️ #فرزاد_کمانگر، معلم آزادیخواه کورد، روز ۲۸ مرداد ۱۳۸۵ در تهران بازداشت و ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ همراه با علی حیدریان، شیرین علمهولی، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان، چهار زندانی سیاسی دیگر در زندان اوین #اعدام شدند. امروز ۱۴ سال از اعدامشان گذشت و هنوز محل دفن و سرنوشت پیکرهایشان مشخص نیست.
#مرگ_بر_جمهوری_اسلامی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#مرگ_بر_جمهوری_اسلامی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم